#منبر_متنی
💠🏴💠🏴💠🏴💠🏴💠🏴
توفیق #توبه زن بدکاره با دمیدن در آتش مجلس #روضه
👇👇🏴🏴👇👇🏴🏴👇👇
🔸در منتخب است که:
🔸در مدینه زنی بود بد عمل.
🔸همسایه ای داشت که مواظب بود در عزاداری سید مظلومان.
🔸روزی مردانی چند در خانه همسایه تعزیه داری می کردند و مرثیه می خواندند و گریه می کردند.
🔸صاحب خانه امر نموده بود که طعامی برای اهل تعزیه مهیا نمایند.
🔸زن زانیه به جهت اخذ آتش داخل خانه همسایه شد؛ دید که آتش خاموش شده. پس آن زن ساعت طویلی بر آن دمید تا آنکه آزرده شد و اشک از چشمش جاری شد.
🔸چون آتش روشن گردید، قلیلی از آتش برداشته و به خانه خود مراجعت نمود و ساعتی از روز به خواب رفت.
🔸در خواب دید که قیامت بر پا شده و او را به زنجیرهای آتشین بسته و می کشند ملائکه غلاظ و شداد به سوی جهنم؛ و می گویند که حق تعالی بر تو غضب فرموده است که بیندازیم تو را در قعر جهنم. و آن زن فاحشه هر چند که طلب اعانت نمود کسی به فریاد او نرسید و طلب پناه کرد کسی او را پناه نداد.
🔸آن زن گوید که چون مرا در کنار جهنم کشیدند، دیدم مردی را که آمد و صیحه زد به زبانیه (شعله) جهنم که فرمود: خَلّوها؛ یعنی واگذارید او را.
🔸دیدم زبانیه را که عرض کردند: یابن رسول الله! به چه سبب او را واگذاریم؟
🔸آن حضرت فرمود: این زن امروز وارد (شد) بر قومی که عزای مرا بر پا نموده بودند و آتش طعام ایشان خاموش شده بود؛ این زن آن آتش را روشن کرد.
🔸پس زبانیه عرض کردند: کرامتیست از برای تو ای فرزند #شفاعت کننده.
🔸آن زن می گوید که عرض کردم به آن بزرگوار که تو کیستی که حق تعالی منت گذاشت بر من به سبب تو؟
🔸قال: انا #حسین_بن_علی علیه السلام.
🔸گوید آن زن که من از خواب بیدار شدم و رفتم به سوی مجلس تعزیه خانه همسایه و قبل از اینکه مردم متفرق شوند، خواب خود را به ایشان نقل کردم.
🔸همه آنها تعجب نمود(ند) و صداهای خود را به گریه و فغان بلند نمودند و من از افعال زشت و قبیح خود توبه نمودم.
📚📚 منبع
شعشعة الحسینی صفحه 12
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ