🤖 درباره فانتزی داشتن
فانتزی (به فرانسوی: fantaisie)، ژانری است که در موضوعات مختلفی مطرح است و وجه مشترک همه آنها یک چیز است: «تخیلی و غیرواقعی بودن»
امروزه در حوزه روابط بیناجنسی، فانتزی داشتن_در انواع متنوع آن_ یک امر رایج و فراگیر است. برخی آن را طبیعی و گاه لازم میدانند و برخی دید خوبی به آن ندارند. برخی دیگر نیز به درستی، بین اقسام خوب و بد آن، تفصیل میدهند.
از آنجا که عنصر اصلی فانتزی، خیال است، سؤالی که از منظر اخلاقی پیش میآید آن است که آیا اساسا فانتزی داشتن، قابل ارزشداوری است؟ اگر موضوع ارزشداوری اخلاق را عمل بدانیم، [هر تخیلی، مادامی که در خیال باشد و به عمل نرسد، مجاز است.]
بر فرض که این گزاره را بپذیریم، ارتباط فانتزیها با عمل شخص، قابل توجه و تأمل است؛ فانتزیها، اگر چه خیالند اما- در سطح کلان- به عرصه هنر و صنعت کشیده شدهاند و – در سطح فردی- طیف وسیعی از رفتارهای فردی را در برمیگیرند اعم از دیدن، شنیدن، نقاشی کردن، داستانپردازی کردن، ارتباط با دیگران بر مقتضای آن. این امر به خاطر عنصر دیگر فانتزی یعنی «برانگیزانندگی» و «موردعلاقه بودن» است. فانتزیها از آنجا که تأثیر بسیاری بر گرایشات و تمایلات شخص میگذارند، پایه عمل او را شکل میدهند. از این رو یکی از چالشهای درگیرکننده اصحاب فانتزی آن است که فانتزیهای خود را تبدیل به واقعیت کنند یا نه!
ملا احمد نراقی در معراج السعاده باب چهارم، فصلی را به «خواطر نفسانی» اختصاص داده و آنها را به دو قسم تقسیم کرده است: افکاری که محرک بر عمل است و افكارى كه محرك بر فعلى و مبدأ عملى نيستند بلكه محض خيال و مجرد فكر و تصور است. در این قسم دوم، اگر این افکار شر باشند، آنها را «افکار ردیه» می نامد. ایشان معتقد است: اینها اگر چه معصیت نیست اما به واسطه آنها نفس را کدورتی حاصل شود که باعث افعال شر گردد. در چند صفحه بعد دوباره مینویسد: «ضرر آن عظيم و عاقبت آن وخيم است، و اين حالت از جمله مهلكات عظيمه و حالات رذيله است، و دل را باعث تيرگى و ظلمت، و نفس را موجب افسردگى و كدورت، مانع وصول به سعادت، و مضيع روزگار و اوقات است.»
این عواقب را در میان بسیاری از کسانی که اسیر فانتزی خود شده و آن را در واقعیت نیز جاری کردهاند میتوان دید. بنابراین، فانتزی، صرفا یک تخیل زیبا نیست. بلکه مجموعهای از افکار، تخیلات و رفتارهاست.
➖ در عین حال این دیدگاه و توصیه نیز به لحاظ عقلی قابل رد نیست که «فانتزی، فانتزی است؛ حساب آن را از واقعیت جدا کنید» فانتزی داشتن، جنبه میخواهد؛ جنبه مرزبندی بین فانتزی و واقعیت. متعاقباً پیامی که میتوان به اصحاب فانتزی انتقال داد این است: فانتزیهای خود را دوست بدارید، اما تفکر خود را تعطیل نکنید. برای تبدیل هر رؤیایی به واقعیت، نیازمند مسئولیتپذیری و تفکر هستیم.
کافه اخلاق| عبدالله عمادی (معین)
@ethicscafe
🔻[( جذب همیار )]🔺
اگر عزیزی، برای پیادهسازی فایلهای ماه رمضان (منش قرآنی) که ۳۰ فایل ۲۰ دقیقه ست حدودا، تمایل به همکاری داره، با این آیدی هماهنگ بفرماد👇🏻
@aemadii
-- حقوق مادی و معنوی محفوظ
در روزگاری که همه کلاه خودشونو چسبیدن و تو کار هیچ کس حتی خواهر برادر خودشون دخالت نمیکنن، ما شاهد خانوادهای بودیم که به کار هم کار داشتند، درباره کارهای هم اظهار نظر میکردند، با هم گرم بودند، نسبت به هم تعلق داشتند و همدیگر را ول نمیکردند.
آدم مگه خونواده خودشو ول میکنه....
#خانوادهگرایی
#تعهد
#اخلاق_خانواده
@ethicscafe
11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قدیما پسر خاطرخواه، نامه مینوشت به طرف، یک ماه یک هفته صبر میکرد جواب بده، اما الان، دو دقیقه دیر پیامشو سین کنه یا سه دقیقه از سین کردن و جواب ندادن بگذره، کنسله! چه وضعشه...
یه جا به عنوان فکت نوشته بود: پسر خوب، دو بار رو نمیندازه و دختر خوب هم بار اول بله رو نمیده!؛ این میشه که پسر دخترای خوب، تنها میمونند!
متأسفانه این هست!؛ اما باید بگم
پسر خوب (عاقلِ مرد)، نه تنها دو بار بلکه سه بار و چار بار هم رو میندازه به کسی که زندگی کردن باهاش ارزش داره. البته هر گونه رفتار یا گفتاری که به طرف مقابل فشار بیاره یا ناراحتش کنه، غیراخلاقی است.
خلاصه اینکه پسر در خواستگاری، باید صبوری کنه، باید برخی ادااصول دختر رو ندیده نشنیده بگیره، باید زانو بزنه، باید با شجاعت حرفشو بزنه. باید اگر لازم شد اصرار و التماس کنند. اینها غیراخلاقی نیست؛ تملق و کوچک شدن و خفیف شدن نیست. اینجا مقام محبت و تمناست. همانطور که معمولا واکنشهای منفی دختر از سر غرور، بیاهمیتی و بیاحترامی نیست.
کافه اخلاق، نگاهی تازه به اخلاق┈┈•☕
@ethicscafe
10.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در هر خانوادهای باید کسی باشد که در شبهای تاریک و سرد، چراغ فهم و عقل را روشن کند و گرما را به خانه برگرداند.
در خانواده شما کیست آن چراغ؟......
@ethicscafe
زندگی دشوار است،
اما بیا دستکم بخشی از دشواریها را برایت آسان کنم؛
من هر وقت که نگاهم به نگاهت میافتد، به تو لبخند خواهم زد.
من هر وقت خسته بودی، برایت چای دم خواهم کرد و کنارش از آن شکلات شیری مغزدار که دوست داری خواهم گذاشت.
من هر وقت جدیّت زندگی به تو فشار آورد، با تو شوخی خواهم کرد.
من هر وقت بارهایت سنگین شد، دو تا از آنها را برخواهم داشت.
من هر وقت دلتنگ بودی، با چشمهایم حرفت را خواهم شنید.
من هر وقت خوابت گرفت، برایت کتاب خواهم خواند...
#مهربانی
کافه اخلاق| عبدالله عمادی (معین)
@ethicscafe
▪️شیعه جعفر
«شیعه علی» زیاد شنیدهایم ولی «شیعه جعفر» نه. آن زمان مرسوم بود به کسی که شیعه است بگویند «شیعه جعفر» یا بگویند «جعفری». دلیل این امر برمیگردد به برجسته و آشکار شدن جایگاه جعفر بن محمد الصادق در جامعه و تبدیل شیعه به یک «جریان» در عصر ایشان.
یکی از خطوط اصلی این جریان، بروز مجموعهای از اخلاقیات خاصی بود که آنها را به عنوان «جعفری» موسوم میکرد؛
آدمهای خویشتندار پاک نظر و پاکدامن، آدمهای سختکوش و جهادگر، آدمهای مخلص، آدمهای دغدغهمند امیدوار
مَنْ عَفَّ بَطْنُهُ وَ فَرْجُهُ وَ اِشْتَدَّ جِهَادُهُ وَ عَمِلَ لِخَالِقِهِ وَ رَجَا ثَوَابَهُ وَ خَافَ عِقَابَهُ فَإِذَا رَأَيْتَ أُولَئِكَ فَأُولَئِكَ شِيعَةُ جَعْفَر
خصال، ج۱، ص۲۹۵
کافه اخلاق| عبدالله عمادی (معین)
@ethicscafe
17.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خانم اسفندیاری لطفا یه توک پا تشریف بیاورید همین نطق را در ادارات ما هم داشته باشید!
🗿«استعفای نامحسوس» یا «استعفای خاموش»
حرفی از ترک کار یا شل گرفتن آن نمیزنند بلکه در عمل نشان می دهند که عِرق و تعلقی به اداره خود ندارند. انگیزه و انرژی کار کردن ندارند، کیفیت و بازدهیشان پایین است، تا جایی که راه داشته باشد و کسی گوششان را نپیچاند، از وظایف و مسئولیتهای شغلی خود کناره میگیرند یا آنها را به تعویق میاندازند، در جلسات و مسائل اداره مشارکت و دخالت ندارند، نه دغدغهای برای پیشرفت سازمان دارند و نه اعتراضی برای تغییر، کاملا بیتفاوت و ساکت.
▪️از دید اداره، استعفای نامحسوس، مطلقا محکوم است. اما از دید عرف، کار اینها همیشه محکوم نیست. چون همیشه از سر تنبلی و بیمسئولیتی نیست! بلکه گاهی به این دلیل است که در اداره نادیده گرفته شدهاند، در جایی که کله گنده های شرکت کار خودشان را میکنند، آنها احساس بیتأثیری یا عدم قدردانی به آنها دست داده. یا شاید در وضعیت بدتر، نارضایتی از محیط کار، حقوق یا سیاستهای شرکت و احساس ستم، باعث پدیده استعفای نامحسوس شود. طرف آنقدر فرسوده است که نه حوصله جنگیدن دارد نه قدرت رفتن.
➖در هر صورت، از نظر اخلاق حرفهای، استعفای نامحسوس به هیچ وجه اخلاقی نیست و وظیفه هر دو طرف است که به آن خاتمه دهند. اخلاق حرفهای حکم میکند که یا مشکل را حل کنند، یا با صداقت رابطه کاری را تمام کنند.
☑️چاره چیست؟ (مشابه سکانس آبان): گفتوگوی صادقانه و قاطعانه و خالصانه، تعیین انتظارات، تعیین مهلت برای تغییر و تحول
#اخلاق_حرفهای
کافه اخلاق| عبدالله عمادی (معین)
@ethicscafe