eitaa logo
کافهـ اخـــلاق ◾
375 دنبال‌کننده
244 عکس
38 ویدیو
18 فایل
🌟بفرمایید کافه اخلاق🌟 زمینه کاری: اخلاق عملی و اخلاق کاربردی کافه‌دار: دکتر عبدالله عمادی؛ پژوهشگر اخلاق ادمین: @aemadii میزهای کافه اخلاق: #میز_قرآن #میز_جستار #میز_داستان #میز_فیلم #میز_گفتگو #میز_کتاب #میز_رویداد #میز_روایت #میز_موسیقی #میز_پوستر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
با اعلام نیاز سازمان انتقال خون جهت کمک به مصدومان بندر شهید رجایی، مراکز انتقال خون مملو از جمعیت شد.
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
👩‍🦰 دختران آگاه ساکت بخش قابل توجهی از دختران جوان ایران زمین،_ مشخصا دهه هشتادی ها_در ظاهر ساده و ساکت (و گاهی کودن و شوت)، ولی در باطن، انباشته از آگاهی‌های تلنبارشده اند. همه چیز را می‌فهمند، ولی انگار هیچ نمی‌فهمند! دلیل این وضعیت چیست؟ چرا آنها این‌چنین متناقض‌نما عمل می‌کنند؟ ▪️ممکن است یک فرضیه این باشد که آنها به دلیل دسترسی به اطلاعات و هوش بالا، به بلوغ فکری رسیده‌اند اما یک من قوی ندارند و به بلوغ روانی نرسیده‌اند. ▪️فرضیه دیگر اینکه سکوت مرموز آنها، تحمیلی و انتخابی باشد. چرا؟ چون فهمیدنِ زیاد، دردناک است و آنها را با سختی‌های بزرگسالی مواجه میکند. پس ترجیح می‌دهند وانمود کنند که متوجه نمی‌شوند تا از فشار روانی رها شوند. یا گاهی اگر بخواهند بر اساس فهم خود پیش بروند، وجود و موجودیتشان به خطر می‌افتد. در چنین فضایی، «نفهمیدن» یک مکانیسم دفاعی می‌شود. ▪️انتخابی بودن نقش «ساده‌لوح ساکت»، یک تبیین دیگر می‌تواند داشته باشد و آن عبارتست از شکاف بین دانستن و توانستن؛ آن‌ها می‌فهمند که چه می‌خواهند، ولی می‌بینند که جامعه یا خانواده به آن‌ها اجازه‌ عمل نمی‌دهد. این ناتوانی در تغییر وضعیت، منجر می‌شود به نوعی دلزدگی و انفعال؛ انگار که نمی‌فهمند تا مجبور نباشند کاری کنند. (همه‌چیزدانِ ناتوان). به این وضعیت، آگاهی معوق (Deferred Awareness) هم می‌توان گفت؛ یعنی فرد به سطحی از شناخت می‌رسد، ولی به دلایل بیرونی یا درونی، نمی‌تواند بر اساس آن عمل کند. نتیجه‌اش می‌شود دوگانگی شخصیتی؛ بیرون آرام و بی‌خیال، درون طوفانی از سوالات بی‌پاسخ. نتیجه‌اش می‌شود فرار از واقعیت؛ پناه بردن به دنیای مجازی، رؤیاهای دور و دراز، یا حتی پذیرش ظاهریِ شرایط، فقط برای این که از فشارِ دانستنِ بی‌فایده رها شوند. نتیجه‌اش می‌شود افسردگی و انزوا یا عصیانِ ناگهانی. ➖آیا آگاهی بدون دانایی، آیا دانستن بدون توانستن فضیلت است؟ اگر نه، آیا مسئولیت اخلاقی ما آن نیست که کمک کنیم آگاهی و عمل دختران جوان ما آشتی کنند تا «خودمختاری عقلانی» شان نقض نشود؟ _______________ کافه اخلاق| عبدالله عمادی (معین) @ethicscafe
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸 درس اخلاق فرصت بسیار مناسبی است استفاده از مباحث اخلاقی آیت الله العظمی کریمی جهرمی، در کلاس اخلاق که چهارشنبه هر هفته ساعت ۹ صبح در دفتر معظم له واقع در خیابان ۱۹ دی، کوی ۱۷، پلاک ۱۵ برگزار می گردد. @ethicscafe
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
امروز روز جهانی کارگر است. معنای کلی «کارگر»، - یعنی کسی که کار می کند و بیکار نیست- منظور نیست، بلکه اصطلاحا شغل کسی است که برای شخصی (غیر از دولت) کار می کند. «کارگری» در بیشتر جوامع، جزء مشاغل سطح پایین به شمار می روند. دلیلش هم روشن است؛ در بیشتر جوامع تاریخی، نظام طبقاتی بر اساس داشتن قدرت، ثروت و دانش تقسیم شده و می شود. لذا کارگری که هیچکدام از اینها را نداشته، اغلب در زیر لایه‌های این هرم قرار می گرفته اند. در این یادداشت، به یکی از توابع زیر هرم قدرت قرار داشتن اشاره می کنم یعنی «عدم حق تصمیم‌گیری»؛ کارگر، کسی است که دستور می گیرد وحق تصمیم گیری ندارد بلکه گاهی حق اظهارنظر هم ندارد. آیا این موضوع، طبیعی است یا غیراخلاقی؟ بگذارید سوالم را دوباره تکرار کنم: آیا اینکه کارگر فقط دستور می گیرد و حق اظهارنظر و تصمیم گیری ندارد، اخلاقا درست است؟ خود کارگران دو نوع مواجهه دارند با این موضوع: بعضی از آنها تابع تصمیمات کارفرمایند و می پذیرند که به قول معروف نه سر پیاز باشند نه ته پیاز. برخی دیگر، به این وضعیت معترضند و گاه تصمیمات را جدی نمی گیرند یا نقض می کنند. چرا که دوست دارند در تصمیمات مشارکت داده شوند یا لااقل حق اظهارنظر داشته باشند و حرفشان شنیده شود. در یادداشتی دیگر این بحث را ادامه و به سؤال طرح شده پاسخ خواهم داد. انشالله..... ___________ کافه اخلاق | عبدالله عمادی (معین) @ethicscafe
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا
کافهـ اخـــلاق ◾
امروز روز جهانی کارگر است. معنای کلی «کارگر»، - یعنی کسی که کار می کند و بیکار نیست- منظور نیست، بل
فرق است بین حق اظهارنظر و تصمیم‌گیری ▪️یک بحث بر سر این است که در محیط کار، چه کسی حق «اظهارنظر» دارد؟ ➖پاسخ روشن است: همه. حرف زدن و اظهار نظر کردن ربطی به جایگاه شغلی کسی یا میزان دانش و مهارت کسی ندارد. یک حق انسانی است. لذا چنانچه در یک محیط کارگری، کارگران از اظهارنظر منع شوند، قطعا از نظر اخلاقی قابل نقد است که استبداد و ظلم اتفاق افتاده و شأن انسانی کارگر نقض شده. گاهی یک کارگر از سر تجربه و اشرافی که به کارش دارد، نظری یا ایده ای می دهد که به عقل هیچ کارفرمایی نمی رسد. بنابراین مدیران مسئول ایجاد فضایی هستند که در آن تمامی کارکنان و کارگران، احساس کنند که مورد احترام قرار می‌گیرند و شنیده می شوند. ▪️بحث دیگر این است که چه کسی حق «تصمیم گیری» دارد؟ ➖این دیگر حق همه نیست. هر کسی حق ندارد برای دیگران تصمیم بگیرد. کسی حق دارد که از خرد، دانایی و جایگاه رهبری برخوردار است. تصمیم‌گیری‌ها صرفاً توسط افراد در جایگاه‌های مدیریتی انجام می‌شود. این تبعیض‌آمیز و ناعادلانه نیست. (چرا که عدالت بمعنای برابری نیست) اگر قرار بود همه تصمیم گیر باشند، معنایی نداشت که کسی برای کسی کار کند. علاوه بر اینکه فراگیر بودن حق تصمیم گیری بین همه کارگران، به هرج و مرج و بن بست در کار می انجامد. نتیجه آنکه 🔻 کارگر، ربات یا بز نیست اما شیر هم نیست. تمامی افراد در یک محیط کار باید از حق مشارکت برابر برخوردار باشند اما تصمیم را کسی بگیرد که مدیر و مدبر است؛ همانی که حرف همه را می‌شنود و نهایتا تصمیمی را می‌گیرد که بیشترین خیر برای بیشترین افراد را در پی دارد. با این نتیجه، کارگر محروم از حق صحبت کردن، پیشنهاد دادن، اعتراض کردن نیست اما از حق تصمیم‌گیری محروم است. در واقع، جایگاه او، مشارکت در تصمیم‌گیری است نه تصمیم‌گیری. کافه اخلاق| عبدالله عمادی (معین) @ethicscafe
فعلا قابلیت بارگیری به دلیل درخواست زیاد فراهم نیست
نمایش در ایتا