سه:
از جمله موارد خوبی که در فیلم به تصویر کشیده شد و در ممکلت ما یک معضل جدی است، احترام به حق زوجین در ارتباط گرفتن با شخص دیگر پس از طلاق بود. حتی در فردای روز محضر! هم ماهرخ هم بهرام، بلافاصله پس از طلاق در معرض یک رابطه قرار گرفتند و در هر کدام، برخورد آن دیگری، محترمانه و بادرک بود. نه داد و هوار راه انداختند نه حسادت کردند نه محدودسازی و باج گیری. کنار رفتار شخصیت اصلی قصه، رفتار شوهر سابق ثریا و توقع خواهر ماهرخ را ببینید تا تمایز خود را بهتر نشان دهد.
خود آنها نیز در مواجهه با فرد جدید، دچار شرم و اجتناب و هولبازی نشدند.
به امید آنکه یک روز آنقدر بافرهنگ شویم که به استقلال زوجین پس از طلاق، احترام بگذاریم 🙏
چهار:
یکی از تعارضات بهرام و ماهرخ سر پسرشان دارا بود. آنها با اینکه مدل برخورد و تربیتشان یکسان نبود بعد از طلاق، با توافق عمل کردند و با اینکه به لحاظ قانونی، پدر میتوانست حضانت را به عهده داشته باشد، این کار را نکردند و حضانت را تقسیم کردند. گویا نگاه نویسنده به مسأله حضانت، بیشتر از آنکه قانونی باشد اخلاقی بود. حتی چالش بهرام برای سلب حضانت مادر را نیز از زاویه معمول خود پیگیری نکرد تا بگوید سلب حضانت فرزند از مادر حتی بعد از 7 سالگی فرزند، نقض حق مادر است! فیلم نسبت به حق طرفین بیطرفانه عمل کرد که به خوبی این بیطرفی را در گرایش مساوی و متغیر دارا به زندگی با پدر و زندگی با مادر می شد دید.
پنج:
وای وای از اثر سوئی که یک رفتار غلط، یک رذیله زشت، یک سبک غیراخلاقی بر روی نسل انسان می گذارد.
به نظر شما مدل هیجانات و صفات ماهرخ از کجا نشأت میگرفت؟
به نظر من از پدرش. دقیقا مدلش همان بود؛ سرکوب، کنترل، معیار، حساسیت، استرس. با اینکه مخالف پدرش نبود، ولی عملا مدلش را در زندگی خود اعمال میکرد. چرا؟ چون به خاطر سبک پدر، دچار طرحواره محرومیت هیجانی شده بود و با پذیرشجویی از استادش و معیار داشتن و کنترلگری کردن روی اطرافیان، سعی میکرد روی آنرا بپوشاند. کار به منشأ روانشناختی رفتار ماهرخ ندارم، حرفم سر این است که وقتی مدل رفتاری ما نادرست است، وقتی احساسات و واکنشهای ما از صفات زشت ما برمیخیزد، دودش فقط فضا را کدر نمیکند بلکه چشم آینده را کور میکند.
پیشوایمان علی در غررالحکم فرمود:
رأس العلم [بالاترین درجه دانایی]، تشخیص اخلاق خوب از بد و آشکار کردن اخلاق خوب و ریشهکن کردن اخلاق بد است.
@ethicscafe
2.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تأثیر اربعین
در عرصه اجتماع،
تقویت امید اجتماعی است؛
گاهی امید جنبه فردی دارد و گاه جنبه اجتماعی. در بُعد جمعی، اربعین شرح گمگشتگی و سرگشتگی انسان در جهان امروز است؛ انسانی که از امام و پیشوا و هدایت مستقیم الهی دور مانده است و به سمت مرقد امام خود طی طریق میکند. پیادهروی اربعین شرح این حالت جمعی زائران و شیعیان است، زیرا شیعه از دوره غیبت تاکنون به خصوص الان که نومیدی زیاد است به امید اجتماعی نیاز دارد و این امر زمانی محقق خواهد شد که به قدرت و عاملیت خود امید پیدا کنیم. امید عملی آن است که انسان قدرت و حرکتش را ببیند و اربعین عاملیت شیعه را نشان میدهد. اجتماع بزرگی از شیعیان با اراده و عاملیت آنها شکل میگیرد و در آن شعارها و برنامهها این امید شکوفا و زنده میشود.
@ethicscafe
کافهـ اخـــلاق ◾
تأثیر اربعین در عرصه اجتماع، تقویت امید اجتماعی است؛ گاهی امید جنبه فردی دارد و گاه جنبه اجتماعی.
▪️کسی جامانده نیست
[برای کسانی که موفق نشدند در این ایام به زیارت بروند از اصطلاح «جاماندگان» استفاده نکنیم! چون الان اربعین به همه کوی و برزنها توسعه یافته است. کسانی که در جنبش اربعین حاضر میشوند خودشان را به لحاظ روحی و سلوکی جزء کسانی میدانند که در سنگر شهدا و مجاهدان ایرانی و عراقی هستند و امید دارند که راه همانها را بروند؛ قرآن کریم فرموده است: «فَرِحينَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِن فَضلِهِ وَيَستَبشِرونَ بِالَّذينَ لَم يَلحَقوا بِهِم مِن خَلفِهِم أَلّا خَوفٌ عَلَيهِم وَلا هُم يَحزَنونَ»؛ شهدا به آنان مژده میدهند که نگران نباشید و شما به ما ملحق خواهید شد. بنابراین سعی کنیم در بسیاری از شهرهایی که پیادهروی به راه افتاده است حضور یابیم و برای زیارت به شهرهایی برویم که مراقد امامزادگان و ائمه(ع) در آنها قرار دارند و حتماً زیارت اربعین را بخوانیم و نیز به موکبها و زواری که از شهرهای ما عبور میکنند کمک کنیم یا اگر در برخی مجامع و جلسات دیدیم سخنانی بیان میشود که جبهه اربعین را تضعیف میکند، به تبیین مناسب مسئله بپردازیم.]
برشی از مصاحبه عبدالله عمادی در ایکنا
@ethicscafe
کافه امروز پذیرایی تبرکی داره از طریق المهدی؛ بفرمایید آبلیموی طبیعی، آب طالبی تگری، هندونه شیرین، چای بابونه اعلا و پرچم حرم آقا 🥰