eitaa logo
کافهـ اخـــلاق ◾
375 دنبال‌کننده
244 عکس
38 ویدیو
18 فایل
🌟بفرمایید کافه اخلاق🌟 زمینه کاری: اخلاق عملی و اخلاق کاربردی کافه‌دار: دکتر عبدالله عمادی؛ پژوهشگر اخلاق ادمین: @aemadii میزهای کافه اخلاق: #میز_قرآن #میز_جستار #میز_داستان #میز_فیلم #میز_گفتگو #میز_کتاب #میز_رویداد #میز_روایت #میز_موسیقی #میز_پوستر
مشاهده در ایتا
دانلود
در یادداشت قبل با عنوان «واجب سیاسی» با یک احتمال، تحلیل خوش بینانه ای ارائه دادم که شاید نظام در مسأله حجاب، راهبرد تربیت دارد اما از نوع ارسطویی آن. در حالی که از طرح جدید پلیس برمی آید که هیچ راهبرد تربیتی وجود ندارد و مسأله همان خط امنیتی و قضایی را دنبال می کند. هدف، سالم سازی ظاهر جامعه است نه تربیت واقعی افراد. هدف این نیست که جامعه بفهمد که حجاب خوب است هدف این است که جامعه بفهمد حجاب قانون است. در شرایطی که می رفت پلیس زدایی از امر حجاب صورت بگیرد، در قانون کیفری مربوط تجدیدنظر شود و در موقعیتی که در برخی مجموعه های فرهنگی و هنری انگیزه و تحرک بیشتری برای تبلیغ متقاعدکننده حجاب ایجاد شده بود، جای افسوس دارد که دوباره پلیسی شد. دوباره گوی به خانه اول برگشت و پلیس مقتدر جان برکف، در خط مقدم کار قرار گرفت. گشت ارشاد باشد یا دوربین نامحسوس، در اشکال مواجهه یعنی مواجهه پلیسی بودن قضیه تفاوتی نمی‌کند و مشکل اجتماعی قضیه یعنی نقض اتحاد ملی و افزایش گسست دولت و ملت را به جای خود باقی می‌گذارد. واقعا اینکه آقای خامنه‌ای فرمودند دشمن با برنامه وارد شده ما هم باید با برنامه وارد شویم، برنامه نظام یعنی همین؟ دوربین و توقیف؟ کاش دست کم پز آن را به عنوان طرح ابتکاری نمیدادیم. کاش صدایی هم از فرافراجا در می آمد تا بفهمیم فقط آنها نیستند که غیرت و شجاعت دارند! در عجبم حاصل اندیشه این همه اندیشمند در کشور شده است این طرح ؟! یا اساسا اندیشه‌ای به کار گرفته نشده! آیا متفکران و دلسوزان فرهنگ و تربیت می‌ترسند اعتراض کنند ؟! @abdollahemadi
(۱۰) 🌻 یا شریف یا ضعیف! شنیده‌ام که روزی پیامبر به حضرت علی فرموده بوده میدانی چرا خدا تو را بیش از بقیه دوست دارد؟ بخاطر اینکه تو انسانهای ضعیف و مسکین را دوست داری و به آنها توجه میکنی. قشر ضعیف جامعه اعم از: افراد فقیر، معلول، بی ریخت، پابرهنه، کهنه پوش، سوفور و آبدارچی، بیسوادها و دیپلم ردی ها، دهاتی ها، بدبخت بیچاره ها، معتادها، بدسرپرستها، آنهایی که اگر حقشان را بخوری کسی پشتشان درنمی‌آید، آنهایی که جورابشان بو میدهد، آنهایی که خل مشنگ تشریف دارند، آنهایی که بریده‌اند، آن‌هایی که از جاهای ارزان خرید می‌کنند.… دو قسم هستند؛✌️ ۱- برخی از آنها بی کلاس و حال به هم زن هستند. ۲- و برخی معصوم و ترحم برانگیزند. اگر جزء دسته دوم باشند که هیچ. ترحم میکنیم بهشان. و ممکن است مهربان بشویم. (بخصوص اگر خوشگل باشند!) یا دست‌کم بی‌مهری نمی‌کنیم اما اگر دسته اول باشند، چطور برخورد میکنیم؟ ته دلمان چه فکری درباره‌شان می‌کنیم؟ آیا آنها را در جرگه آدمها به حساب می‌آوریم؟ یا از خود طرد میکنیم و به آنها توجه چندانی نمی‌کنیم. ما غالبا ژست و پرستیژ را دوست داریم و البته باید دوست داشته باشیم ولی آدم‌های بی‌پرستیژ هم آدمند؛ لایق صحبتند. گویا در فرهنگ برخی از ما، انسان‌ها بر دو دسته‌اند: یا ضعیفند یا شریف! یا کثیفند یا شریف! جان کلام:↪️ باکلاس باشید اما بیکلاس ها را با زبان و نگاه و رفتارتان کوچک نکنید. •• خدا یک سوره درباره آدم مغروری فرستاد که وقتی شخص کور و کهنه‌پوش و فقیری کنارش نشست، ﭼﻬﺮﻩ ﺩﺭﻫﻢ ﻛﺸﻴﺪ ﻭ ﺭﻭﻯ ﺑﺮﺗﺎﻓﺖ و لباس خود را جمع کرد. خدا در این سوره او را سرزنش کرد که: ﺗﻮ ﭼﻪ ﻣﻰﺩﺍﻧﻰ ﺷﺎﻳﺪ ﺍﻭ پاک باشد؟ یا اگر حواسش باشد و متذکر شود، تغییر کند. پی‌نوشت: عَبَسَ وَ تَوَلَّىٰ،*أَنْ جَاءَهُ الْأَعْمَىٰ * وَ مَا يُدْرِيكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّىٰ أَوْ يَذَّكَّرُ فَتَنفَعَهُ الذِّكْرَىٰ (سوره عبس، ۱_۴) ✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین) 📅 ۲۲ فروردین ۱۴۰۲ @abdollahemadi
🔸«ولی» یعنی سرپرست. سرپرست خانوار، حوائج و نیازهای آنها را تأمین می کند و آنها را در سختی ها حمایت می کند. یا علی! مگر نه این است که تو «ولی» من هستی. و من شیعه تو. دل من مثل همان بچه‌هایی است که برای خوب شدنت، برایت کاسه شیر آورده‌اند. مرا سرپرستی کن مولای من. قربان مهربانی‌ات بالای سرم باش. قربان فرق سر زخم خورده‌ات مرهم دلم باش. فدای دل پر درد تنهایت. بخدا من ایمان دارم به این آیه که یکی از صدها آیه‌ای است که درباره‌ات نازل شد:🔽 ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﻭ ﺭﻫﺒﺮ ﺷﻤﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ، ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺍﻭ، ﻭ ﺁن ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﻧﻤﺎﺯ ﺭﺍ ﺑﺮ ﭘﺎ ﻣﻰﺩﺍﺭد ﻭ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺭﻛﻮﻉ به فقیر زکات می‌دهد.(سوره مائده، آیه۵۵) إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَ هُمْ رَاكِعُونَ ✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین) 📅 ۲۳ فروردین ۱۴۰۲ @abdollahemadi
(۱۱) 🌻بدانند یا ندانند؟ _ وقتی کادوی خوبی برای یک مراسم فرستادی و اسم تو در بین بقیه کادوها قاطی شود، کفری می‌شوی؟ _ وقتی برای کسی نذری فرستاده‌ای و به جای صاحبخانه، بچه کوچکش گرفته و یادش رفته به مادرش بگوید، حالت خوب است؟ _ بیشتر دوست داری حضوری به کسی کمک کنی یا بصورت صدقات و کمک‌های غیرحضوری؟ مثل عضویت در طرح ایتام، که ماهانه با پرداخت مبلغ معینی، تکفل او را به عهده می‌گیری بدون اینکه او خبر داشته باشد؟ _ اگر برای نیازمندی، مبلغی را کارت به کارت کنی و او نداند از کجا برایش واریز شده، چقدر حرص میزنی که کاش میدانست؟ _ وقتی برای کار خیری پول جمع می‌کنند و تو مبلغ کلانی دادی و نگویند فلانی فلان قدر داده، اصرار می‌کنی که بگویند؟ _ وقتی دانشجویی را راهنمایی کرده‌ای و او راهنمایی‌ها را به اسم خودش یا استاد دیگری زده، چه احساسی داری؟ _ وقتی میانه دو نفر را صلح داده‌ای یا گریه بچه‌ای را آرام کرده‌ای یا کسی را راهنمایی کرده‌ای.. اما کسی نفهمید اینها کار تو بوده، چه حسی داری؟ خداوند در قرآن فرمایش می‌کند: ﺍﮔﺮ کمک‌ها ﺭﺍ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﻛﻨﻴﺪ، ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ! ﺍﮔﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ پنهان ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻭ به نیازمندان بدهید برای شما بهتر است و از گناهان شما می‌پوشاند. (آن کس که باید بداند)،"خدا"، ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﻣﻰﺩﻫﻴﺪ، ﺁﮔﺎﻩ ﺍﺳﺖ. تلاش برای اینکه دیگران بفهمند، ریاست ولی خوشحال شدن از اینکه دیگران فهمیدند، ریا نیست. البته احتمالا نشانی ست از جاه طلبی. ولی به خودی خود بد نیست. تعارض «بدانند یا ندانند»، تعارض بین بد و خوب نیست بلکه تعارض بین خوب و خوبتر است. درود بر مردی که کمک‌هایش، بعد از شهادتش معلوم شد.❤️ پی‌نوشت۱: إِن تُبْدُوا الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِي وَ إِن تُخْفُوهَا وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَرَاءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَ يُكَفِّرُ عَنكُم مِّن سَيِّئَاتِكُم. و الله بما تعملون خبیر. (سوره بقره، آیه ۲۷۱) ✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین) 📅 ۲۳ فروردین ۱۴۰۲ @abdollahemadi
🌻 آیین شب قدر در آستانه مهمترین رویداد سال و مهمترین شب سال هستیم؛ «شب بیداری» «شب عشق» «شب برنامه‌ریزی»، «شب پرواز» شب قدر یعنی بشین و فکر کن ببین قدر و اندازه‌ات چقدره. باید کجا باشی و چه کنی. و تا الان کجا بودی و چه کردی. «قدر انسان کوچک، در پیوند با خدای بزرگ است که بزرگ می‌شود.» پس چندان نگران حاجتهای خودت نباش. بیشتر به فکر عبادت کردن باش. نه مقدار کمی؛ بلکه سرتاسرش را به عبادت بگذران؛ عبادت خالصانه بعد از شناخت معبود و عشقبازی با او حضرت فاطمه فرمود: کسی که خالص‌ترین عبادت هایش را برای خدا بالا فرستد، خدا نیز بهترین مصلحت هایش را برای او پایین می‌فرستد. باید توجه کنیم خدا که یک شخص نیست. خدا انتهای خوبی هاست. خدا مجموعه کمالهاست. پس «رسیدن به خدا» یعنی رسیدن به انتهای خوبی‌ها. هر چقدر که آدم کمالات و صفات خوبش زیاد شد، و هر چقدر صفات بد و هوس‌های درونش کم شد، یعنی به خدا نزدیک شده. به این خاطر است که عارفان گفته‌اند مهم‌ترین هدف زندگی و مهمترین هدف هر کار، باید «قُرب به خدا» باشد. ما شب قدر را به هم تبریک نمی‌گوییم و در فرهنگ عمومی ما به عنوان بهترین شب و بهترین مناسبت، تقدیر نمی‌شود و برنامه‌های جاری و رسمی، بعضاً متناسب با اصل هویت و فلسفه آن نیست! غلط نیست اما باید فقط بخشی از شب قدر را دربربگیرد نه قالب غالب را. بخش اصلی، ارتباط با قرآن و امام زمان است؛ چرا که ماهیت شب قدر با دو رکن تعریف می‌شود: نزول قرآن بر پیامبر و نزول جبرئیل در عالم خاک و بر امام زمان تا آنکه او را از برنامه خدا آگاه سازند و مأموریت یکساله سامان اوضاع و احوال هستی را به او بدهند. شب قدرتون مبارک🌺🌺 التماس دعای خیر از همه عزیزان 🙏❤️ دکتر عبدالله عمادی (معین) @abdollahemadi
(۱۲) 🌻 مذهب علیه مذهب در یک تقسیم رایج اجتماعی، آدم‌ها را به مذهبی و غیرمذهبی تقسیم می‌کنیم. بر اساس تیپ و ظاهر یا طرز حرف زدن یا مدل خانواده و ... اما این تقسیم اشتباه است. یعنی غلط انداز است.× ➖مذهبی داریم که توروی پدرمادرش می‌ایستد! ➖مذهبی داریم که نمازش را نمی‌خواند! ➖مذهبی داریم که خمس نمی‌دهد! ➖مذهبی داریم که گند گره ابروهایش را با هیچ دندانی نمی‌شود باز کرد! ➖مذهبی داریم که با قوم و خویش خودش قهر است! ➖مذهبی داریم که خودارضایی می‌کند! ➖مذهبی داریم که پورن گراست! ➖مذهبی داریم که از کار کم می‌گذارد! ➖مذهبی داریم که اصلا مرجع تقلید ندارد! پس لطفا بیایید آدم ها را به مذهبی و غیرمذهبی تقسیم نکنیم. به جای آن بگوییم: متدین و غیرمتدین. یا باتقوا و بی‌تقوا ✓ خداوند ۸ بار در قرآن فرمایش کرد: ای کسانی که مذهبی هستید؛ باتقوا باشید. «یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله» [آیات توبه، ۱۱۹- احزاب، ۷۰- زمر، ۱۰ - حدید، ۲۸ و...] ✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین) 📅 ۲۶ فروردین ۱۴۰۲ @abdollahemadi
🌻چشمانت را ببند و حقیقت را ببین وارد مجلس که شدم، هیچکس مرا ندید. همه دور تا دور دیوار نشسته بودند و چند نفر هم وسط. نگاهی چرخاندم و اولین جای خالی که پیدا کردم نشستم. باز هم کسی تحویل نگرفت. بی‌درنگ چشمم افتاد به بغل‌دستی که دارد اشک میریزد؛ در حال دل دادن به مرثیه‌خوانی مداح جلسه، پرده چشمانش گویا فقط برای اشک ریختن باز بود! دیگر برای دیدن همه چیز بسته بود حتی من که میهمان ویژه مراسم بودم! به این طرفم نگاه کردم دیدم او هم در همین حال است. سری چرخاندم به بقیه، دیدم همه مشابه همین حال را دارند. چند دقیقه که گذشت، مداح- که او هم مرا نمی‌دید- اسمم را صدا زد تا ببیند آمده‌ام یا نه. جوابش را که دادم با خوشحالی دعوتم کرد تا جلوی جایگاه بروم. برای یک نابینا اصلا جایگاه چه جایگاهی دارد! به هر حال بلند شدم و در جایگاه قرار گرفتم. اولین بار بود بدون اینکه شصت تا چشم مرا بخورند، می‌توانستم صحبت کنم در کمال آرامش و امنیت! اولین بار بود که هیچ‌کس مرا با ظاهرم قضاوت نمی‌کرد و فقط با حرفم مرا می‌شنید و می‌شناخت. احساس جدید و خوشایندی داشتم. احساس میکردم در جمع کسانی قرار گرفته‌ام که اصیل‌تر و انسان‌تر از کسانی‌اند که خود را در محیط می‌بینند و بدون محیط و تعلقات و ارتباطاتش نمی‌توانند خود را بشناسند. آنها این موهبت را داشتند؛ فراغت نسبی از محیط، از آنها انسان‌های اصیل‌تری ساخته بود. مثلا سخنرانی که تمام شد از یکی از آنها که حافظ قرآن بود پرسیدم شما نور قرآن را دیده‌اید؟ با سرعت و قاطعیت گفت نور قرآن در قلبمه اگر نور قرآن نباشه نفس نمی‌تونم بکشم. یا محمد که سر سفره با ذوق و شوق عجیبی از آرزوی حورالعین می‌گفت و می‌خندید. با خنده‌اش همراه شدم و گفتم حورالعین فقط زن نیست ها! حورالعین یعنی چشم‌درشت که هم شامل زنان بهشتی می‌شود هم مردان بهشتی! پس زنان هم می‌توانند این دعا را کنند گفت چه بهتر، پس من یکی از آن چشم‌درشت‌ها می‌خواهم. تجسم کردم حتما خدا به جای عینک دودی درشتش، یک حوریه چشم‌درشت به او خواهد داد.. افطاری نابینایان، تجربه‌ای بود تا بفهمم چشم- همین چشم که نمی‌توانیم زندگی بدون آنرا تصور کنیم- یکی از مزاحمان جدی انسانیت و شرافت آدمیزاد است. تجربه‌ لذتبخشی بود تا به دیدنی‌هایم بصیرت و آگاهی بیشتری پیدا کنم و به این سخن امام رضا بیشتر ایمان بیاورم که «خوشبختی از آنِ کسی ست که قلبش به آن چیزهایی که می‌بیند مشغول و گرفتار نشود» ✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین) 📅 ۲۶ فروردین ۱۴۰۲ @abdollahemadi
(۱۳) 🌻برگزاری نماز دست اندرکاران برگزاری یک مراسم می‌گویند: مراسم خوب، مراسمی است که تمام قسمت‌های آن، خوب برگزار شده باشد. 🔸خداوند، دهها بار در قرآن فرمود: اقیموا الصلوة: نماز را «برگزار» کنید. نگفت اقرئوا الصلوة. یا صلوا: یعنی نماز بخوانید. پس برگزاری نماز، یعنی: «درست انجام دادن همه بخش‌های آن» اگر می‌خواهید نمازتان خوب برگزار شود، به توصیه گردشگران حرفه‌ای عمل کنید؛ آنها معتقدند: [وقتی سیاحت می‌کنید، فقط به فکر رسیدن به مقصد نباشید. بلکه از همه مناظر و توقفگاه های بین راه لذت ببرید..] •• در رفتن به سمت خدا هم،_ یک بار که کار عجلگی نداشتید_، کمی بیشتر در سجده توقف کنید؛ فوق‌العاده زیباست... رکوع هم جای باصفایی ست... قنوت که دیگر عاالی ست.. ✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین) 📅 ۲۸ فروردین ۱۴۰۲ 𖧷- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -𖧷 پی‌نوشت: نور به قبر غزالی ببارد که مبحث ارتباط با خدا را وارد علم اخلاق کرد و علاوه بر فضایل، آنرا در کسب سعادت ضروری دانست. وی در کیمیای سعادت می‌گوید «اگر [خدای تعالی] چیزی دوست‌تر از [نماز] داشتی، فرشتگان خود را بدان مشغول داشتی، که ایشان همه اندر نماز باشند؛ گروهی اندر رکوع، و گروهی اندر سجود، و گروهی بر پای، و گروهی نشسته.» @abdollahemadi
(۱۴) 🌻 دل‌سوزها به بهشت می‌روند خداوند مکالمه‌ای از بهشت را برای ما مخابره می‌کند که آنها از یکدیگر سوال می‌کنند. اما چه سؤالی؟ از جوابی که خدا نقل می‌کند بر می‌آید که محتوای این سؤال، احوال همدیگر در دنیا یا گذشته هم و علت بهشتی شدنشان باشد. خب چه جوابی می‌دهند؟ آنان در جواب، خود را به عنوان «مشفق در خانواده» معرفی می‌کنند و کلید بهشتی شدن خود را «شفقت در خانواده» و خانواده‌دوستی می‌دانند. مکالمه در سوره طور، آیات ۲۵-۲۶ نقل شده: وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ يَتَسَاءَلُونَ- قَالُوا إِنَّا كُنَّا قَبلُ فِي أَهْلِنَا مُشْفِقِين مفهوم «شفقت» یعنی دلسوز باش، دلواپس باش، به فکر باش، توجه کن، خیرخواه باش. و «مُشفق» کسی است که به دیگری توجه می‌کند و در مورد او دل‌نگران است؛ نگران از آنچه ممکن است او را برنجاند یا نفعی که از دست او برود. آیا ما جزء مشفقان هستیم؟ آیا ما هم یکی از اعضای آن مکالمه بهشت خواهیم بود؟ یا شاید شریک مکالمه جهنمیان که بگویند ما در خانواده خود بی‌تفاوت بودیم، سرد بودیم، یخ بودیم، همه تلاش خود را برای نفع خانواده خود صرف نکردیم، در توسعه و شادی خانواده کم گذاشتیم! به فکر خودمان بودیم و دستی‌دستی، عزیزان خود را تباه کردیم! جان کلام: در حرارت خانواده دلت بسوزه، تا در حرارت آتش تنت نسوزه ✍️ دکتر عبدالله عمادی (معین) 📅 ۲۹ فروردین ۱۴۰۲ @abdollahemadi
برخی میگویند هر وقت به حال کسی دلم سوخته، دلم سوخته از برخورداش. با اجازه بزرگترها اسم اینها را باید گذاشت دلسوزهای نامهربان! چون آدم مهربان که توقع نمی‌کند. آدم مهربان همدل است و احوال دیگران را درک می‌کند. دلسوزی، آداب و اصولی دارد که باید دانست. من در یک مقاله علمی، سعی کردم تعریفش کنم تا از رفتارهای مثلا دلسوزانه ولی غلط متمایز بشه 👇🏻
ETHICS_Volume 2_Issue 5_Pages 106-122.pdf
حجم: 1.7M
عنوان مقاله: تحلیل نقش دلسوزی هدایتگر اخلاق در متقاعدسازی مخاطب نویسنده: عبدالله عمادی، ماریه سیدقریشی آدرس مقاله: نشریه علمی پژوهشی اخلاق‌پژوهی، شماره ۵، زمستان ۱۳۹۸ آدرس اینترنتی: https://b2n.ir/x05177