eitaa logo
کافهـ اخـــلاق ◾
252 دنبال‌کننده
186 عکس
26 ویدیو
11 فایل
🌟 به کافه اخلاق خوش آمدید! 🌟 زمینه کاری: اخلاق عملی و اخلاق کاربردی کافه‌دار: دکتر عبدالله عمادی؛ پژوهشگر اخلاق ارتباط با ادمین: @aemadii برنامه‌های کافه اخلاق: #داستان_اخلاق #فیلم_اخلاق #کافه_گفتگو #میز_کتاب #صدای_فکر #راه_و_روایت
مشاهده در ایتا
دانلود
برداشتی آزاد از فیلم «چشم بادومی» 👤وقتی در مستندهای حیوانات، زندگی جمعی برخی گونه‌ها را می‌بینیم، اینطور به نظر می‌رسد که همه مثل همند و با هم فرقی ندارند. به نحوی همین نگرش را در مورد زندگی جمعی خودمان هم داریم؛ کنار همیم و تصور می‌کنیم مثل یک گله یکسان هیچ فرقی با هم نداریم! در حالی که می‌دانیم فرق داریم و می‌دانیم هیچ کس مثل من نیست. من، یک موجود خاص یکتای منحصرم که در دنیا نمونه‌ای ندارم. همانطور که سر انگشتانم نشان می دهد، بی‌مانندم. دنیای انسانها مثل گله حیوانات نیست، بلکه مثل گالری بزرگی است که خداوند در آن آثار هنری خود را به نمایش گذاشته و هر تابلویی با دیگری فرق دارد و حس و حال خاص خودش را می‌رساند. تبعا هر کدام ارزش و قیمت خودش را دارد. در این دنیای شلوغ پلوغ و البته غنی و متنوع، هر کدام از ما جایگاه خاص و داستان خاص خود را داریم و باید اصالت خود را دریابیم. 👥در زمره اختلالات روانی، اختلالی هست به اسم «تجزیه هویت»؛ یعنی شخص، خود را دارای دو یا چند هویت مختلف می‌بیند یا به کلی هویت خودش را از دست می‌دهد و فکر می‌کند شخص دیگری است. شخصیت «مائده» در فیلم چشم بادومی، دچار چنین اختلالی می‌شود و فکر می‌کند جونگ‌هیون است؛ خواننده کره ای محبوبش. معمولا کسی که ارزش و هویت خودش را از دست می دهد و مثلا می‌گوید من مائده نیستم، چه علتی دارد؟ معمولا این اختلال، یک واکنش ناخودآگاه به استرس و آسیب روانی شخصیتی است که به طور دامنه‌دار و ادامه‌دار در کودکی تجربه شده تا شخص در بزرگسالی، هویت و شخصیت خودش را دوست نداشته باشد و خود را یا با دیگران مقایسه کند یا اینکه اساسا نقش آنها را بازی کند نه نقش خود را. بقول سیمین بهبهانی زندگی‌اش را دست‌نخورده بگذارد تا مرگ. گاهی هم بخاطر پذیرش نشدن و حمایت نشدن توسط اطرافیان است؛ وقتی تو منو قبول نکنی چطور می‌تونم خودم خودمو قبول کنم. مائده با پیش‌زمینه کودکی پرتنش، پس از اینکه سودای رفتن به سئول را داشت تا شخصیت محبوب خود را ببیند و موفق نمی‌شود و از مرگ آن خواننده باخبر می‌شود، دچار اختلال تجزیه هویت می‌شود. تنها کسی که وضعیت او را درک می‌کند و برخورد همدلانه دارد، پدربزرگ اوست که خود او نیز در جوانی خودش را در قالب هویت جیمز تین؛ هنرپیشه آمریکایی جا می‌زده است. 🎬 در مجموع، فیلم خوبی بود. هر چند نمی‌توان آن را انعکاس کامل واقعیت امروز جامعه ایرانی و آسیب نوجوان امروز تلقی کرد. کارگردان با انتخاب لوکیشن روستا و روستاییان، سعی کرده تقابل ارزشهای نسل جدید با قدیم را نمایان کند و نوجوان علاقمند به کی‌پاپ را در قالب شخصیت مختل روانی نشان دهد که این امر، حساسیت‌هایی را می تواند برانگیزاند و مانع انتقال پیام فیلم شود. 🖊️ عبدالله عمادی معبن @ethicscafe:به کافه اخلاق بپیوندید ☕