eitaa logo
کافهـ اخـــلاق ◾
252 دنبال‌کننده
186 عکس
26 ویدیو
11 فایل
🌟 به کافه اخلاق خوش آمدید! 🌟 زمینه کاری: اخلاق عملی و اخلاق کاربردی کافه‌دار: دکتر عبدالله عمادی؛ پژوهشگر اخلاق ارتباط با ادمین: @aemadii برنامه‌های کافه اخلاق: #داستان_اخلاق #فیلم_اخلاق #کافه_گفتگو #میز_کتاب #صدای_فکر #راه_و_روایت
مشاهده در ایتا
دانلود
📽️ هفت برداشت‌ اخلاقی از فیلم «بازی مرگ»- بخش دوم 4️⃣ زندگی همواره انتخاب‌های جدیدی را پیش روی ما قرار می‌دهد. یکی از سخت‌ترین و مهم‌ترین انتخاب‌ها، انتخاب بین زندگی نکردن و زندگی کردن است. اگر چه مرگ جسمانی در دست ما نیست، اما پذیرش مرگ به‌طور کامل در اختیار ماست. با پذیرش مرگ، آنرا انتخاب نمی‌کنیم بلکه در واقع، زندگی را انتخاب می‌کنیم. و چشیدن طعم زندگی، منوط به همین انتخاب آگاهانه است. برعکس، احساس جبر در زندگی، آنرا به انسان کوفت می‌کند. 5️⃣ اثر عمیق احساسات بر روح ما ماندگار است. وقتی «چوی ایجه» در زندگی دیگری با نامزد خود روبرو می‌شود، متوجه می‌شود که عشق او هنوز نمرده است. همچنین، وقتی با رئیس شرکتی که به او کار نداده است مواجه می‌شود، می‌فهمد که نفرت او نیز هنوز زنده است. و در نهایت، وقتی با مادر خود دیدار می‌کند، درمی‌یابد که مهربانی، شفقت و فداکاری هنوز در وجودش جاری است. ما می‌میریم، اما احساسات و اخلاق ما نمی‌میرند. صفات و خصال انسانی، تار و پود روح ما را تشکیل می‌دهند. 6️⃣ فیلم، یک اثر تناسخی است و اشکالات ایدئولوژیک آن به وضوح قابل مشاهده است، اما قصد ندارم به این موضوع بپردازم. یکی از اشتراکات بین تناسخ و معاد، «مسئولیت در قبال زندگی آینده انسان» است. هر دو اعتقاد بیان می‌کنند که اعمال و رفتارهای فرد در زندگی کنونی تأثیر مستقیمی بر زندگی آینده‌اش دارد و زندگی آینده، بازتابی از زندگی کنونی اوست. این اصل بر اهمیت «مسئولیت‌پذیری اخلاقی» تأکید می‌کند و افراد را به حساسیت نسبت به اعمال نیک و بد خود ترغیب می‌کند. با این حال، تفاوتی که بین این دو مفهوم وجود دارد این است که در معاد، زندگی آینده بی‌برگشت است، در حالی که در تناسخ، فرد ممکن است باور داشته باشد که می‌تواند کم‌کاری‌های خود را در زندگی‌های بعدی جبران کند. این باور می‌تواند منجر به انگیزه کمتری برای انجام اعمال نیک و اجتناب از اعمال بد شود. به عنوان مثال، چوی ایجه در برخی از زندگی‌های خود، این حالت را داشت که منتظر زندگی بعد از خود بود و این انتظار بر رفتارهای او تأثیر گذاشت. 7️⃣ پایان‌بندی فیلم و آخرین زندگی چوی ایجه، زندگی در بدن مادرش است. اینکه کسی دوباره در بدن مادرش زنده شود، فرضی جالب و عجیب به نظر می‌رسد. این تجربه می‌تواند به چندین شکل مختلف تفسیر شود: مثلاً به عنوان تجربه بازگشت به آغاز، یا بازگشت به رحم به عنوان جایی امن و بدون استرس، رها از فشارهای روزمره، یا به عنوان بازگشت به منبع اصلی زندگی. به هر حال، معنای این بازگشت به خوبی درک می‌شود. زمان همچون حلقه‌ای بی‌پایان است که آخرین حلقه به اولین حلقه می‌رسد و هر پایانی، آغازی دوباره است؛ رسیدن به یک حالت اولیه و خالص از وجود. ✍️ عبدالله عمادی (معین)| سی شهریور ۴۰۳ ☕•┈┈کافه اخلاق؛ نگاهی تازه به اخلاق┈┈•☕ @ethicscafe @ethicscafe
شخصیت اصلی، (علی)، به نوعی نماد انسان معاصر است که در میانه تقابل مرگ و زندگی، تقابل از دست دادن و بدست آوردن، در جستجوی معنای زندگی است. مرگ و زایش، به موازات هم در فیلم دیده می‌شوند؛ علی از سویی در یک بحران وجودی قرار دارد (مواجهه با رفتن و نبودن) و به تردید درباره زنده‌گی می‌رسد. از سویی دیگر، برای زنده ماندن تلاش می‌کند و فرصت‌های تازه در زایش فرزندش را می‌بیند. اگر مرگ یا فکر آن، ترس ایجاد می‌کند، میل به آینده فرزندش در او امید ایجاد می‌کند. هر جا که ترس و امید با هم باشند، طرحهای خوب و معناداری در می‌اندازند. علی در پایان داستان به این درک میرسد که برای دریافت عطر خوش خود و ساختن آن (که نامگذاری آن به حرف اول اسم خودش، می‌تواند استعاره‌ای از این باشد)، باید با ترس‌هایش روبرو شود، باید به دیگران زندگی ببخشد، باید استعدادش را شکوفا کند (استعداد عطر ساختن) و از شکوفایی استعدادش ذوق کند؛ (استعداد پدر شدن) @ethicscafe