eitaa logo
عــــــــــــطر بــــــــــــــاران☔
2.3هزار دنبال‌کننده
992 عکس
1هزار ویدیو
4 فایل
💞☔دوست داشتنت بوی باران میدهد.. همان قدر لطیف و خوش ... عطر بارانم تویی... بیا و همه ی ما را معطر کن به این عطر حضور🤲 اللهم عجل لولیک الفرج خادم @dahe_navadihaa این کانال مربوط به دهه نودی هاست
مشاهده در ایتا
دانلود
@Ostad_shojaeدر رکاب حسین_۱.mp3
زمان: حجم: 8.25M
💫 ۱ شب اول؛ حسین علیه‌السلام، به همراه تمام خاندانش، از شاهراه بسمت مکّه براه می‌افتد! مسیر حرکت او، هنوز در بطن تاریخ باز است؛ و ما خواه ناخواه مجبور به عبور از آنیــم! شاهــراه زندگیِ ما کجاست؟ و کوره‌راه کجا؟ ▪️با خوانش: مژده لواسانی ▪️به قلم: حاتمه سیدزاده ▪️تنظیم کننده: امید اردلان ▪️آهنگساز: یحیی عباسی ▪️طراح: محمدحسین ثباتی کاری از واحد موسیقی منتظران منجی عج instagram.com/ostad.shojae1 @Ostad_Shojae
۲ از مکه به سمت کوفه، از مدینه تا کربلا، تا بصره تا تمامی دنیا .... صحنهٔ آزمونی به وسعت تاریخ گسترده بود. 💢 صحنه ای که هنوز هم چراغهایش روشن است، و ما بازیگران اوییم! باران فرو می ریزد و ما با چتر رد می‌شویم. @Ostad_Shojae
@ostad_shojaeدر رکاب حسین 2.mp3
زمان: حجم: 8.19M
💫 ۲ شب دوم؛ ✍ ماجرای حرکت امام "،از مکه به سمت کوفه؛ آزمونی به وسعت تاریخ است! آزمونی میان عقل و عشق ... این آزمون را چه بخواهیم، چه نخواهیم، باید از میدانش رد شویم! حتماً باید رد شویم! 💥 حالا ما به کدام جانب می‌رویم؟ جانب عقل؟ یا جانب عشق؟ ▪️با خوانش: مژده لواسانی ▪️به قلم: حاتمه سیدزاده ▪️تنظیم کننده: امید اردلان ▪️آهنگساز: یحیی عباسی ▪️طراح: محمدحسین ثباتی کاری از واحد موسیقی منتظران منجی عج instagram.com/p/CSZuNduI078 @Ostad_Shojae
۳ ✍ امام باغبان بود؛ در صحرا راه می رفت و هرس می‌کرد! قدم قدم /در تمامی طول راه / به اشاره / به ذکر / به طعنه ... از لزوم اطاعت خویش سخن می‌گفت. فَرَزدَق، بَشر بن غالب، عبدالله بن مُطیع، مردانی از بنی اسد... این‌ها تنها چند نمونه از نام‌هایی‌ست که تاریخ ثبت کرده! آن‌ها که مسیرشان از کنار چادر امام زمان‌شان گذشته، با او به گفت و گو نشسته‌اند! 💥و بعد سر خویش پیش گرفته و رفته‌اند... @Ostad_Shojae
@Ostad_shojaeدر رکاب حسین 3.mp3
زمان: حجم: 9.37M
💫 ۳ شب سوم؛ آدم‌ها می‌آیند و می‌روند، امّا حتماً از میدان آیه‌ی "یوم ندعوا کلّ اُناسٍ بأمامهم" رد می‌شوند ... حتماً باید که رد شوند ❗️ عاشورا، میدان آزمون این آیه بود! ما در این میدان به کدام جانب می‌رویم؟ به جانب امام یا ....؟ ▪️با خوانش: مژده لواسانی ▪️به قلم: حاتمه سیدزاده ▪️تنظیم کننده: امید اردلان ▪️آهنگساز: یحیی عباسی ▪️طراح: محمدحسین ثباتی کاری از واحد موسیقی منتظران منجی عج 🌸🍃 شـمـیـم بــاران 🌸🍃 @Shamim_Baran
✍ آدم‌ها می‌آیند و می‌روند! بی‌آنکه بدانند؛ داستان تنهایی حسین، سرنوشت بی کسیِ آدم است ! امام نور محض است؛ نور محض سایه ای ندارد... سایه‌ها، محصول گم شدن آدم‌هایند! 💥 امام ابزار هرس خداست؛ هرس شاخه‌هایی که آنقدر برای خود، کَس‌اَند؛ که در برابر نور، سایه‌ی "من" شان بیرون می‌زند! بهره‌ای از ۳ 🌸🍃 شـمـیـم بــاران 🌸🍃 @Shamim_Baran
نمی‌شود که میهمان را به خانه بخوانی و در را باز نکنی! نمی‌شود... که اگر شد بدان که عاشق نیستی! یار نیستی، میزبان نیستی! اگر لحظه‌ای تردید کردی، ذره‌ای به شک افتادی، یک بار حتی، دو دل شدی و چرتکه انداختی، باخته‌ای و این تمامیِ داستان کوفه بود... باختن در میدان نیّت‌ها. بهره‌ای از ۴ 🌸🍃 شـمـیـم بــاران 🌸🍃 @Shamim_Baran
حُر دلش یکباره تپید؛ راه تاخته را برگشت، پوست کهنه را پاره کرده و بال‌هایش را به یاد آورد! تا آن آخرین لحظه‌ها رو در روی امام ایستاد اما؛ یک لحظه، شک به یقین پیروز شد! دل، راهش را پیدا کرد، و پیش از آنکه دیر شود : دل، بویِ کاش را حس کرد؛ "کاش رو در روی حسین نبودم ... کاش کنارش ایستاده بودم ... کاش پیش مرگش بودم من .... گاهی شک برادرِ ایمان است! 🌟 بهره ای از ۵ 🌸🍃 شـمـیـم بــاران 🌸🍃 @Shamim_Baran
✍ پسر نوح غرق شد؛ وقتی که پدرش از بلندای کشتی، دست‌هایش را برای گرفتن دست او، دراز کرده بود! ندای "هل من ناصرِ" امام نیز، بوتهٔ امتحان است! زمان آزمایش است! سنجه‌ی سلامت روح است! امام کشتی نجات است ؛ او بر فراز سیل، پیش می‌رفت... و دستانش را برای بالا کشیدن همگان می‌گشود! اما چه کم  بودند آن‌ها که خود را نجات دادند! چه کم بودند آن‌ها که فهمیدند حسین، فرصت رستگاری است ... فرصت پاک کردن گذشته، و از نو ساختن! 🌟بهره‌ای از ۶ 🌸🍃 شـمـیـم بــاران 🌸🍃 @Shamim_Baran
۸ ✍ زندگانی هر آدم راهی ست، که از درون او می‌گذرد؛ و با هر قدم شکل می‌گیرد. هر آدم صراطی ست؛ بعضی مستقیم و گروهی پیچاپیچ و کج به سمت جهنم اول نوشتند: بیا ای بهار که آمدنت رایحهٔ بهشت است! و زمانی که بهار و بهشت و باران، رو به سوی آنان داشت؛ 💥 فرستادگانش را کشتند / راه را بر او بستند آب را از او دریغ کردند / تا آخرین نفر از مردان کاروانش را کشتند ... 💥و سپس او را ...پسر دختر پیامبر را ...بهشت را.... بهار و باران را؛ سر بُریدند و در جشن این پیروزی، خیمه هایش را آتش زدند. 🔥 گویا مسابقهٔ فرو رفتنِ در آتش بود که هریک می خواست سهمی بیشتر ببرد. @Ostad_Shojae
۱٠ امشب، آخرین شب بهشت است بر زمین، و ... فردا روز جهنم است! آخرین شبی که می‌شود دعا کرد، می‌شود به نماز ایستاد، و این صدای پر طنین زمزمه‌ها، از  نجواهای شبانه می‌آید؛ صدای شیرینِ چشیدنِ عسل این آخرین شب است که صحرا نجوایی چنین شیرین را می‌شنود 💥 فردا طنین صداها فرق خواهد داشت! @Ostad_Shojae
۱۱ ✍ صدای جیغ‌ها تمام نمی‌شود! او هم دوست دارد جیغ بکشد، اما صدایی از گلویش بیرون نمی‌آید. عمه را می‌بیند که در میانهٔ میدان به این سو و آن سو می‌دود. دخترک یک لحظه بلند می‌شود تا خود را به عمه برساند اما... ـــــــــــــــــــــــــ غول‌پیکری عصبانی، دختر را رها می‌کند. دختر به زمین می‌افتد. اشک از چشم‌هایش سرازیر می‌شود.... همهٔ جای تنش درد گرفته! ▪️چقدر احساس می‌کند بزرگتر شده، خیلی بزرگتر از دخترکی که پیش از این بود! @Ostad_Shojae