eitaa logo
کانال مولودی وعروسی مجمع الذاکرین🌸
23.7هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
112 فایل
جدیدترین اشعاروسرودهادرکانال ما خوش آمدین🌹 @ewwmajmamolodi #کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین مدیریت👇 @khadeem110 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما در روبیکا 👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
PTT-20220709-WA0035.opus
260.1K
🌹 🌹 🌹 🎤مداح :استاد پرویزی ✍شاعر:خ علیمحمدی 💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫 ❤️جواب👈🏻آهای گل❤️ وی ماشالا به حجیامون های گُل وی رَهدِنه حونه خدا وی کِلِ شودی بزنین آهای گُل وی قسمتِ همه مون با 💫💫💫💫💫💫💫💫💫 وی ای حجی مهمون گِرهدِت های گُل وی شَووهِ عیدهِ قربونه وی همه امشو لَو به خنده های گُل وی چونکه بیرق زنونه 💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫 وی بیرقانه بنشونین های گُل وی حجی دستس به دعا وی سی همه مون دعا کُنه های گُل وی زیرِ ناودونِ طِلا 💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫 وی چه خووه امشو بپوشیم های گُل وی رختِ سَوز به وَرمون وی تا حجی زِ مکه یاره های گُل وی سوغاتی سی همه مون 💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫 وی ای خدا بالا سری مون های گُل وی خالقِ هفت آسمون وی همنه نصرت بده آهای گُل وی تا گِرن بیرق زنون 💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫 وی اسم حجیّون بگون های گُل وی(هستی)نوشته به لیست وی تا بخونه مِنه میلِس های گُل وی(پرویزی)استادِ بیست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
PTT-20220709-WA0032.opus
448.2K
🌹 🌹 🎤مداح :استاد پرویزی ✍شاعر:خ علیمحمدی 💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫 بر پیکرِ عالمِ وجود جان آمد صد شکر که امتحان به پایان آمد از لطف خداوندِ خلیلِ رحمان یک عید بزرگ به نام قربان آمد 💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫 خوشا آنان که با حق آشنایند مطیعِ محضِ فرمانِ خدایند چو ابراهیم،اسماعیلِ خود را فدای امرِ الله می نمایند 💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫 ‌ بندگی کن تا که سلطانت کنند تن رها کن تا همه جانت کنند سر بنه در کف،برو در کوی دوست تا چو اسماعیل، قربانت کنند 💫💫💫💫💫💫💫💫💫 یک شاخه گُلِ سپید تقدیم تو باد رقصیدن برگ بید تقدیم تو باد تنها دلِ تنگیست سرمایه ی من آن هم شبِ پاکِ عید تقدیم تو باد 💫💫💫💫💫💫💫💫💫 ای عزیزان به شماهدیه زِیزدان آمد عیدِ فرخنده ی نورانیِ قربان آمد حاجیان سعیِ شماشدبه حقیقت مقبول رحمتِ واسعه ی حضرت سبحان آمد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 🌹 ✍شاعر:رضا اسماعیلی 💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫 اول عشق ست ای جان ! قل هوالله احد دف بزن ، ساغر بچرخان ، قل هوالله احد گفتم از عشق و زبانم شعله ور شد ناگهان آه از این مضمون سوزان ! قل هوالله احد حضرت لیلی ! بیا در صحنه و چرخی بزن یک غزل مجنون برقصان ، قل هوالله احد ساغری آغوش وا کن ، یک تبسم مِی بریز اندک اندک جمع مستان ... ، قل هوالله احد می کنم سجاده را رنگین به می ، فتوا بده "زهد" من را می بنوشان ، قل هوالله احد بر سر آنم به حکم عشق ، رقص خون کنم با دلی عاشق ، غزلخوان ، قل هوالله احد در کمند زلف تو پیچید دل ، یا للعجب ! دید صدها عید قربان ، قل هوالله احد زیر شمشیر غمت ، عشق ست سر دادن به شوق دست افشان ، پایکوبان ، قل هوالله احد من شبی تاریک تاریکم ، تبسم کن مرا جلوه کن ای ماه تابان ! قل هوالله احد تشنۀ وصلم ، الا یا ایهاالساقی ! وصال اول عشق ست ای جان ! قل هوالله احد
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 *شب مستانه غدیرخوبانه شب عهدگل و ساقی میخانه* *هرچه دوستش داری به* *افتخارش بزن کوری چشم حسودا کف جانانه* *گل زیبامولا ماه منیرم مولادعوتم کن نجف دورت بگردم مولا* *علی قامت اومد محمدصولت* *اومدجبرئیل برای عرض ارادت اومد* *میگفت هزارماشاالله طاووس جنت اومد۲* *دلابیقرارش فدای ایل وتبارش* *هیبتش صف شکنه علی وذوالفقارش* *گل زیبامولا*…… *سرزلفش کمنده مثل نبی* *میخنده چشماش خماره برق چشاش کشنده* *از زمین وزمان ذکر تکبیربلنده* *وقتی که به قامتش ذوالفقارش میبنده* *همه تحت فرمان دوروبرش* *غلامان کوری چشم* *حسودابگویاعلی جان* *گل زیبا مولا ماه ……*.. 💚❤️💚❤️💚
236.9K
🌹 🌹 🌹 🎤مداح :کربلایی هادی علیزاده
✅عید غدیر 🔻شاعر محمد‌ حسن‌ بیاتلو در محفلی که نام تو باشد گناه نیست غیر از دو دستِ تو بخدا تکیه گاه نیست در مکتبِ تو بحث سفید و سیاه نیست حالم بدونِ یادِ نجف روبه‌راه نیست توصیفِ قدر و منزلت کار هر که نیست دریایی و وجود تو مانند برکه نیست نامت به زیرِ سلطه کشیده لُغات را در شیشه کرده خونِ رقیق دوات را بر هم زده نظامِ همه کائنات را میخواهم از دو دستِ تو برگِ برات را لطفت زیاد و خواهش دستان ما زیاد ما کم ارادتیم و مرامَ شما زیاد دستِ غزل به مرز کمالت نمیرسد قَدِّ  قلم  به  اوجِ  جلالت  نمیرسد صد چشمه هم به جویِ زُلالت نمیرسد بیچاره هرکسی به وصالت نمیرسد قولِ "فَمَن یَمُت یَرَنی‌اَت بعید نیست جز دیدنت به وقتِ وفاتم امید نیست باید نوشت نامِ تو را با دواتِ عشق زیرا که از تو بوده همیشه حیاتِ عشق پنهان شده به سایه‌ی عشقِ تو ذاتِ عشق پس اِهدنا‌صِراطِ علی شد صِراطِ عشق با تو مشخص است مسیرِ دُرستِ‌مان جانم فدای نامِ ”امامِ” نخستِ‌مان دنیا شبیه نقطه‌ای بین کتابِ تو مانده نگاهِ چرخ و فلک بر جنابِ تو جُز فاطمه نبوده کسی بازتابِ تو صد آفرین به فاطمه صد مرحبا به تو از تو تمامِ خلق بگویند هم کم است آئینه‌دارِ جلوه‌ی پاکِ تو فاطمه است تاریخ شاهد است که جُز تو دلیر نیست ذکری به غیر نامِ "علی" دلپذیر نیست عیدی شبیه عید سعید "غدیر" نیست هرکس که با ولایتِ تو هم‌مسیر نیست بیراهه رفته است -به پایش ثُبات نیست راهی به غیر راهِ تو راهِ نجات نیست پیدا نمی‌شود اَحدی برتر از علی آقاتر و عزیزتر  و  بهتر از علی در معرکه کجاست دلاورتر از علی صدها هزار مرتبه پیغمبر از علی تعریف کرده‌ست چنان و چنین علیست با امر حق برای نبی جانشین علیست علیه السلام @ewwmajmamolodi
✅ حصن ولایت ♦️ترکیب بند مدح یعسوب الدین مولا علی علیه السلام 🔻 شاعر: آرش براری برد پیمبر به شانه پای علی را تا که ببینند خلق جای علی را روز قیامت پناهگاه ندارد هرکه ندارد به دل ولای علی را در شب معراج می‌شنید پیمبر جای صدای خدا صدای علی را وجه خدا را ببین به صورت حیدر ای که ندیدی رخ خدای علی را از دو لب مرتضی کمیل چشیده... لذت شیرینی دعای علی را دست علی را به دست فاطمه دادند تا به ابد دارد او هوای علی را هست برازنده‌اش ردای خلافت فاطمه چون دوخته قبای علی را فاطمه تا آخرش کنار علی بود خواهر خونی ذوالفقار علی بود روشنی روز جلوه روی حیدر هست شب قدر بین گیسوی حیدر رو به علی سجده میکنند ملائک قبله و محراب هست ابروی حیدر تکیه به دستان مرتضی زده اسلام مظهر دست خداست بازوی حیدر کوه ترک خورد در جهاد ولیکن هیچ نلرزیده است زانوی حیدر هیچ گزندی نمیرسید به احمد جای نبی امن بود پهلوی حیدر پشت علی گرم بر حمایت زهراست دختر پیغمبر است بانوی حیدر خلق شد از هوی مرتضی دم عیسی زنده شود مرده از دم هوی حیدر گفت که میزان، علی‌است در صف محشر کار همه هست با ترازوی حیدر روز جزا سر در بهشت نوشته است هرکه محب علی‌است اهل بهشت است دست ملائک به دامن تو دخیل است خاک قدم های تو طلای اصیل است دوست مولا بزرگوار و عزیز است دشمن حیدر همیشه خار و ذلیل است راه تو تنها "صراط" راست حق است هرچه به غیر از تو راه هست "سبیل" است سرد شده با ولای‌ات آتش نمرود "حصن ولایت" نگاهبان خلیل است چشمه کُر دست توست ساقی کوثر چشمه‌ی فیض بقیه آب قلیل است جمع شده در علی صفات خداوند نام علی مظهر جلیل و جمیل است ذکر علی داروی مریضی روح است هرکه صدایت نزد حسود و بخیل است شأن تو هم شأن احمد است علی جان وصف تو وصف محمد است علی جان مستی نام تو را شراب ندارد ذکر کمالات تو حساب ندارد ذکر تو آرامش تمام قلوب است هیچکسی با تو اضطراب ندارد جار زدم عبد تو شدم همه مُردند حرف حسابی ما جواب ندارد گردن مارا بزن به دار نينداز رشته مو طاقت طناب ندارد محرم اسرار سر به مهر خدایی فاطمه چون پیش تو حجاب ندارد پلک زدی تا گناه خلق نبینی چشم خدا هیچ گاه خواب ندارد حد گناهکار اگر به دست تو باشد زانیه هم ترسی از عذاب ندارد شعر نگفتم که از تو اجر بگیرم شاعر تو کار با ثواب ندارد اجر من این است نوکر تو بمانم مدح تو را در تمام عمر بخوانم علیه السلام @ewwmajmamolodi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ اسم اعظم ♦️ در مدح حبل المتین مولا علی علیه السلام 🔻 شاعر: حامد خاکی ديدار زيبا ميشود با چشمهايت غرق تماشا ميشود با چشمهايت لب تشنه اي كه زير پلكت مينشيند سيرابِ دريا ميشود با چشمهايت مريم مقدس ميشود در سايه ي تو عيسا مسيحا ميشود با چشمهايت هر دردمندي كه مسيرش بر تو افتاد حتماً مداوا ميشود با چشمهايت سلمان فرستاديم تا ايمان بيارد سلمان و مِنّا ميشود با چشمهايت مستم كن از آن خوشه ي چشمي كه داري اي من فداي گوشه ي چشمي كه داري از دست تو بايد دوايم را بگيرم بنويس از تو نسخه هايم را بگيرم از جانِ بيمارم بلا را دور بنويس من آمدم از تو شفايم را بگيرم گلدسته ميسازم برايت شمع ها را وقتي كه وام شعرهايم را بگيرم اي كاش زهرا هم شبيه تو حرم داشت تا اذن پيش تو بيايم را بگيرم از پنجره فولاد اذنت را گرفتم ميخواهم از تو كربلايم را بگيرم بسيار داري مثل من دورت بگردم خود را مثال پنج تن دورت بگردم حيدر شدي تا پشت در هِي در بكوبند جاي ملائك نيست بال و پر بكوبند زهرا دلش ميخواست نام يا علي را روي عقيق سرخ پيغمبر بكوبند سنگ علي را فاطمه بر سينه كوبيد بايد كه بر دُرِّ نجف حيدر بكوبند معراج تازه ابتدايت بود بايد نام تورا از اين مقرب تر بكوبند اسم تو اسم اعظم پروردگار است اين مُهر را بايد به هر منبر بكوبند ما كوه را پيش تو جز كاهي نديديم از دست تو غير از يداللهي نديديم تيغت برهنه ميشود ابروت در هم اينگونه عالم را تو خواهي ريخت بر هم آغاز جنگ تو همان پايان جنگ است وقتي نميماند ز لشگر يك نفر هم مأمور قبض روح پشت قبضه ي توست حالا چه در دست تو باشد در كمر هم در معركه هر اتفاقي خواهد افتاد از رقص شمشير تو روي خاك برهم اي لافتي الّا خودت لاسيف تيغت كيفَ بشر هم هستي و خيرٌ بشر هم قسمت شود پاي تورا بايد ببوسم دست پسرهاي تورا بايد ببوسم دارد هنوز از کعبه بوی تو می آید حجش قبول است آن که سوی تو می آید تو آبها را مهر کوثر کرده ای پس جوشانده ی زمزم ز جوی تو می آید نورٌ عَلی خورشید خورشیدٌ عَلی نور وقتی که زهرا روبروی تو می آید معراج هم حتی نبی با تو سخن گفت صوت خداوند از گلوی تو می آید شب میشود یک سمت عالم آن زمان که بر روی پیشانیت موی تو می آید بنتِ اسد الله اکبر داشت حق داشت دیوار کعبه گر ترک برداشت حق داشت ممنون از ايل و تباري كه تو داري از لطف بيش از انتظاري كه تو داري ما دست و پا گيريم اگر تو دست گيري ما معتبر از اعتباري كه تو داري خشم تورا مرحب به لكنت گفت وقتي ابرو گره زد ذوالفقاري كه تو داري حيثيت هر منكري زير سؤال است روي حسابِ بي مزاري كه تو داري هر كس تو را دارد چرا بايد بترسد مثل تو تنها از خدا بايد بترسد تو رفتي و با كوفه در افتاد زينب بعد از تو جانش در خطر افتاد زينب انگار بايد بچه هاي تو بيفتند هر وقت در بين گذر افتاد زينب گفت اُسكُتوا و خطبه ي غرّا بيان كرد حتي خودش ياد پدر افتاد زينب زيب كه بيهوده نمي افتاد از پا از نيزه سر افتاد اگر افتاد زينب يك عمر سعي ات بر حجابِ دخترت بود اما تو رفتي و دگر افتاد زينب ميخواستي چشم كسي بر او نيفتد برگَرد زينب را ببر افتاد زينب پشت در و دروازه كه فرقي ندارد مانند زهرا پشت در افتاد زينب از سر گذشتند و اسير سر گذشتند بعد از پسرها دخترانت در گذشتند علیه السلام علیه السلام @ewwmajmamolodi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅عید غدیر 🔻حسن لطفی اینکه از دستِ پیمبر دستِ او بالاست کیست اینکه جمعش با نبی یک شعرِ بی همتاست کیست اینکه در پایِ تنورِ خانه‌اش زهراست کیست اینکه در قابِ خدا تصویرِ او تنهاست کیست کیست این و کیست این و کسیت این ، تنها علی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی باز تکلیفِ مرا این جام روشن می‌کند این شرابِ کهنه من را فارغ از من می‌کند این جنون آواره‌ام در کوی و برزن می‌کند مدحِ او من را نه ، حافظ را هم الکن می‌کند از ازل تا  تا ابد...حق‌حق و هوهو... یاعلی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی آسمان اینقدر پُر باران مگر هم می‌شود ای خدا مانندِ تو انسان مگر هم می‌شود جمع خشم و عشق و تیغ اینسان مگر هم می‌شود در دو تَن_زهرا و او_یک جان مگر هم می‌شود مصطفی شد  مرتضی یعنی که شد زهرا علی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی حضرت اردیبهشت سالها و ماه‌ها روزها با نخلها و شب انیسِ چاه‌ها پیشِ تو همسُفره می‌گردد گدا با شاه‌ها می‌شود پیدا پس از تو چاه‌ها از راه‌ها  از علی نازل شدیم و رفتن ما تا علی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی حق علی و او حق و این دو تسلسل می‌شود حق بده جبریل هم در محضرش هُل می‌شود او صراط الله او راهِ تکامل می‌شود شانی از وَالعادیاتش مدح دُل‌دُل می‌شود درکِ ما گُم شد وَ ما‌ اَدراکَ ما مولا علی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی تا به میدان آمدی لشکر نفهمیدم چه شد تَن دوتا شد سرجدا شد سر نفهمیدم چه شد تا گرفتی از درش خیبر نفهمیدم چه شد آنچنان کَندی در از جا  در نفهمیدم چه شد  آنچنان لرزید خیبر گفت واویلا علی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی ذوالفقارت آمد و بسیارها جامانده‌اند چشمها از ضرب تندت بارها جامانده‌اند زیرِ ضربِ تیغِ تو سردارها جامانده‌اند عمرو عاصان رفته و شلوارها جامانده‌اند  گفت عزائیلِ حیران بینِ این غوغا:علی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی تیر بر پای تو خورد و از نمازت فیض برد در رکوع آمد گدا از دستِ بازت فیض برد آفرینش از قنوتِ چاره سازت فیض برد عَمرو وَد از نازشصتِ تن نوازت فیض برد  شد کمیل ومیثم وسلمان و بوذرها علی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی پیرزن چشم انتظارت بار نانش را ببر مرکب طفلان ، به پشتت کودکانش را ببر با جُزامی نان بخور غم از گریبانش ببر یک تبسم کن به زهرا باز جانش را ببر با حسین و با حسن گفتیم ما : بابا علی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی هرکجا که می‌رسد انگار محشر می‌رسد زودتر از هر گدا آقا دمِ در می‌رسد هرچه دارد سفره‌اش نصفش به نوکر می‌رسد بیش از خود او به حال و روزِ قنبر می‌رسد  کار ما با قنبر است و کارِ قنبر باعلی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی  باده از الله‌اکبر تا علیکم می‌خورَد حسرتِ نان جو اَش را سخت گندم می‌خورد زخمها و زخمها از جهلِ مردم می‌خورد ناسزاها را بجای  هر تبسم می‌خورد این نماز عشق باشد شد سجودِ ماعلی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی اینکه بر دوشِ پیمبر از شرافت پا گذاشت رویِ دوشِ خویش عمری کیسه‌ی خرما گذاشت اینکه دنیا را خدا آورد پیشش جا گذاشت لقمه لقمه نان دهانِ مردِ نابینا گذاشت  می‌خورَد اما همیشه خونِ دلها را علی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی کربلا او آمد در پیشِ آب‌آور نشست کربلا او بود و بالایِ سرِ اکبر نشست کربلا او دید تیری را که بر اصغر نشست کربلا او ناله زد تا تیر تا خنجر نشست می دود دنبال زینب عصر عاشورا علی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی علیه السلام @ewwmajmamolodi
✅رباعی های غدیرانه 🔻محمود تاری (یاسر) آن یار که شهر جان چراغانی اوست دریای دلم همیشه توفانی اوست اثبات ولایت علی هر کس خواست اَکْمَلْتُ لَکُم دلیل قرآنی اوست ما دسته گل سلام داریم به دست یک آینه ی تمام داریم به دست از جام بهشت بی نیازیم همه کز خُمّ غدیر جام داریم به دست بر دست نبی تا که نشان گشت علی خورشیدِ معطّر جهان گشت علی بیرون برود هر آن که نَبْوَد عاشق زیرا که امیر عاشقان گشت علی در خیمه ی سبز آسمان بنشستم برخاستم و قامت شب بشکستم از خُمّ غدیر خورده ام باده ی عشق وز عطر محمّد و علی سرمستم گفتم علی و شوق مجدّد دارم از جاده ی عشق رفت و آمد دارم با یاد غدیر از علی می گویم زیرا ز علی نور محمّد دارم در جام غدیر عطر بی حد باشد تلفیق گل حیدر و احمد باشد دستان علی که دستِ نیکوی خداست در دستِ پر از نور محمّد باشد گلبانگ غدیر آیه ی سرمد باشد تفسیر طلوع دین احمد باشد وقتی که علی نفسِ پیمبر گردد یعنی که علی شخص محمّد باشد نقش است به لوح دیده نور برکات شد آیه ی اَکْمَلْتُ لَکُم روح حیات چون احمد و حیدرند مولای جهان بر عید غدیر و هر دو مولا صلوات علیه السلام (یاسر) @ewwmajmamolodi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❇️ ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت (علیهم السلام) اولین وفعال ترین گروه درایتا👌 باحضور اساتید وشاعران گرامی ✔️محرم نزدیکه 🔹درخواست هر گونه مطالب مذهبی، اشعار، نوحه،حدیث، روضه دارید روی لینک بزن وارد گروهمون بشو⬇️ https://eitaa.com/joinchat/272171029Cbd84607cac 📣📣📣📣📣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💜✨روز عرفه، روز معرفت، ⚪️✨روز زدودن قلب از غبار عصیان و 💜✨روز خدا و خدایی شدن است. ⚪️✨روز عرفه، روز رویش گلستان رحمت، 💜✨روز نگین انگشتری ذی الحجه ⚪️✨و روز دعا و استجابت دعا است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحيم ای منای معرفت دل هایتان روی جانان شمع محفل هایتان در هوالهو خویش را فانی کنید عید قربان است قربانی کنید مشعر و خیف و منی را بنگرید با نگاه دل خدا را بنگرید سینه نورانی، نفس ها مشک خیز چشم ها چون ابر رحمت اشگ ریز خاک با مشک و عبیر آمیخته اشگ مهدی در بیابان ریخته ای منی آهنگ دیگر ساز کن دفتر اسرار خود را باز کن وصف آن پیر خدا جو را بگو قصّه ی قربانی او را بگو عشق اینجا خودنمایی می کند مرگ دائم دل ربائی می کند کارد لرزد در کف دست پدر روح رقصد در تن پاک پسر بوسه های تیغ روی حنجر است یا نوازش های دست هاجر است عشق می جوشد به رگ های خلیل تیغ می گوید که یَنهانی جلیل دوست بهر دوست خود را ساخته تیغ اینجا رنگ خود را باخته الله الله همّتی کن جبرئیل تا بگیری تیغ از دست خلیل این که کرده جان خود تسلیم دوست لحظه ای، آنی نمی گنجد به پوست در جبینش نور احمد را به بین دیده بگشا و محمّد را به بین ای قضا زامر خدا تعجیل کن خلق را قربان اسماعیل کن ای فلک دست دعا از دل برآر ای ملک از عرش قربانی بیار آی حُجّاج این ندا را بشنوید بشنوید اینک خدا را بشنوید در منی از سوی ربّ العالمین گوسفند آورده جبریل امین کای خلیل از تو پذیرفتیم ما امتحان بود آنچه را گفتیم ما کردی اجرا آنچه را ما خواستیم بر خلیلیّت تو را آراستیم هر چه هست و نیست در فرمان ماست تیغ در دست تو، حکم از آنِ ماست بنده گی کردی خلیل ما شدی همدم بی جبرئیل ما شدی این ذبیح ماست رویش را ببوس تیغ بگذار و گلویش را ببوس گر چه طفلت تیغ ما را مشتری است آنکه باید ذبح گردد دیگری است او سرا پایش نشان هر بلاست قتلگاهش در منای کربلاست پیش از آن کآید وجودت در وجود بوده بر سجّاده ی خونش سجود پیش تر از خلقت این روزگار کرده اسماعیل ها بر ما نثار تو خلیل مایی امّا او ولی است نام زیبایش حسین بن علی است عشق تا شام ابد مرهون اوست اشگ «میثم» ها نثار خون اوست ــــــــــــــــــ
بسم الله الرحمن الرحيم عید قربان است یـا عیـد عنایـات خداست؟ عید عشق و عیـد ایثار و مناجات و دعاست ذات حق با میهمـانانش گرفتـه جشن عیـد مرکـز ایـن جشـن نورانـی بیابـان منـاست هر کجا رو آوریم و هـر طرف چشم افکنیم خیمـۀ حجـاج بیـت‌الله پیش چشـم ماست نـور از هر خیمـه می‌تابـد بـه بـام آسمـان خیمه‌ها بیت‌الله و اشک و مناجات و دعاست حاجیـان دارنـد بـر سـر شـوق ذبح گوسفند قصد هر یک کشتن دیو هوس، گرگ هواست ای خوش آن حاجی که در آن سرزمین کرده وقوف خوش‌تر آن حاجی که جای او در آغوش خداست جان من قربان آن حاجی کـه زیـر خیمه‌ها چشم او گریان به یـاد خیمه‌های کربلاست پیش‌تر از دید چشمم خیمه می‌آید به چشم ای منا پاسخ بده، پس خیمۀ مهدی کجاست؟ حاجیان در هر نفس دارند از هم این سؤال پس کدامین خیمه‌گاه مهدی موعود ماست این صدای گریۀ مهدی است می‌آید به گوش؛ یا صـدای نالۀ «‌العفـو» ختم‌الانبیـاست؟ نالـۀ جانسـوز «یــااللهِ» ختـم‌المـرسلین یا صـدای گریـۀ شوق علی مرتضـاست؟ یا امـام مجتبا صـورت نهـاده بـر زمین؛ یـا نـوای آسمـان‌سـوز قتیل نینـواست؟ یکطرف آمـاده ابـراهیم، بـر ذبـح پسـر یکطرف تسلیم، اسماعیل از بهـر فداست جان من قربـان آن حاجی که قربانگاه او گاه نهـر علقمـه، گـه در کنـار قتلگاست جان من قربان آن حاجی که ذبح حجّ او طفل شیـر و نوجوان و پیرمرد پارساست حاجیان سر می‌تراشند و عـزیز فـاطمه در منای دوست می‌بینم سرش از تن جداست جان من قربان آن حاجی که در صحرای خون هـم قتیـل‌الاشقیـا و هـم ذبیـحٌ بالقفـاست جان من قربان آن حاجی که بعد از بذل جان سر به نوک نـی، تنش پامـال سمّ اسب هاست جان من قربان آن حاجی که در این حجّ خون مـروۀ او قتلگـاه او، صفـا طـشت طـلاست گریه کن «میثم» بر آن حاجی که اجر حجّ او گاه سنگ و گه سنان، گه تیغ، گه تیرِ جفاست
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ عید سعید قربان، ز اعیاد مسلمین است دلهای ما در این روز ،شاد از سرور دین است خیل خلیلیان را، این موهبت مبارک محبوس گشته ابلیس، مأیوس در کمین است از بارگاه ایزد ،قوچ بهشتی آمد گُل بر منا بپاشید، جبریل در زمین است والعادیاتِ ضبحاً، فالموریات قَدحا آن یار بت شکن را ،الطاف حق معین است پیغام عید اَضحا ،بر پیروان طاها با جان و دل اطاعت، از ربّ العالمین است تصویر آن منا را ،بر کربلا کشیدند چون وعده با خلیل و ،قربانی از حسین است آداب حجّ اکبر ،با کربلا قبول است آن کعبه قدس دوّم ،این کعبه بی قرین است ــــــــــــــــــ
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ عید قربان است ای یاران گل افشانی کنید در منای دل وقوف از حج روحانی کنید تا نیفتاده است جان در پنجۀ گرگ هوا گوسفند نفس را گیرید و قربانی کنید سنگ ها از مشعر وصل الهی کرده جمع جنگ با شیطان و ترک فعل شیطانی کنید بانگ لبیک از درون آرید بیرون تا به تن حلۀ احرام از انوار ربانی کنید در مسیر وجه ربّک پای جان بگذاشته گام اول در هوالهو خویش را فانی کنید پای تا سر ذکر حق گردیده در عین سکوت گفتگو با ذات پاک حی سبحانی کنید از سر من، موی بتراشید و محو هو شوید تا همه لبریز از نور جمال او شوید شستشو کن روح را در چشمه عین الیقین حلۀ احرام پوش از شهپر روح الامین پاک کن آیینه را از زنگ تزویر و ریا تا شوی سر تا قدم آیینة حق الیقین گردن تسلیم اسماعیل را در زیر تیغ تیغ ابراهیم را بر حلق اسماعیل بین تیغ از الماس در دست پدر برنده تر ای عجب نازک تر از گل آن گلوی نازنین نه گلو بشکافت نه آن کارد حنجر را برید هم پسر گردید محزون هم پدر شد خشمگین پای تا سر شعله شد فریاد زد کای تیغ تیز از چه کندی می کنی در امر رب العالمین تیغ گفتا کای سراپا گشته از محبوب پر تو به من گویی ببر اما خدا گوید نبر ناگهان آمد ندا از جانب رب جلیل مرحبا ای عزم تو اخلاص و صدقت را دلیل تا بماند نور ختم المرسلین در صلب تو فدیه آورده است بر فرزند پاکت جبرییل ما پذیرفتیم از تو ذبح فرزند تو را تو خلیلی تو خلیلی تو خلیلی تو خلیل ما تو را در بوته اخلاص کردیم امتحان ما تو را دادیم تا صبح جزا اجر جزیل هم تو بیرون آمدی از آزمایش رو سفید هم جلال و عزت تو کرد شیطان را ذلیل کشتن فرزند با دست پدر سخت است سخت چون جمال دوست دیدی این بلا آمد جمیل تا ز چشم ابر آید بارش رحمت فرود بر تو و بر هاجر و فرزند دلبندت درود ای خلیل الله اسماعیل تو از آن ماست تا قیامت زنده این سنت به صحرای مناست غم مخور گر زنده برگردید اسماعیل تو مقتل ذبح عظیم ما منای کربلاست فرق ها دارند با هم این ذبیح و آن ذبیح این سرش بر سینه تو، او سرش بر نیزه هاست حلق اسماعیل تو دارد خراش از خنجری حنجر او پاره پاره از دم تیغ جفاست جسم اسماعیل تو چون روح در آغوش تو پیکر مجروح او از سم اسبان توتیاست ذبح تو سیراب بود و مثل گل شاداب بود ذبح زهراعلیها سلام با لب عطشان سرش از تن جداست ای خلیل ما بود تا سیل اشکت در دو عین آب شو چون شمع سوزان گریه کن بهر حسین کیستی تو مروه و سعی و صفایی یا حسین بیت و رکن و مشعر و خیف و منایی یا حسین تو طوافی تو مطافی تو نمازی تو دعا تو ذبیحی تو ذبیحاً بالقفایی یا حسین آب زمزم تشنه لعل لب خشکیده ات تو هزاران خضر را آب بقایی یا حسین خون تو جاری است در رگ های احکام خدا بلکه خود خون خدا، خون خدایی یا حسین تو حسینی تو حسین کل خلق عالمی تو شهیدی تو شهید کربلایی یا حسین تو تمام مصحفی، آیات زخم پیکرت تو کتاب انبیا و اولیایی یا حسین آفتابا بر سر خلق دو عالم سایه ای نخل "میثم" از کتاب زخم هایت آیه ای ــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا