#حضرت_رقیه #مدح_حضرت_رقیه
صاحب عطایخانهی ارباب آمده است
زیباترین ترانهی مهتاب آمده است
از بحر معرفت گوهر ناب آمده است
گویا مسبّب همه اسباب آمده است
چون او به مثل فاطمه چشمی ندیده است
زهراترین ستارهی صبح سپیده است
در سایه سار او همه عالم مقیم شد
نوزاده خانوادهی ذبح عظیم شد
با دست کوچکش به دو عالم کریم شد
گویا که فاطمه به شباهت دو نیم شد
زهرا در این میانه ظهوری دوباره کرد
زینب به روی ثانی مادر نظاره کرد
عاشقترین شقایق باغ ولا رسید
هنگامهی ولادت مهر وفا رسید
گویاترین لسان به قالوا بلی رسید
زهراترین نشانهی کرببلا رسید
لحن نوای گریهی او لحن دیگر است
وقتی جدا ز دست علمدار و اکبر است
ای شانه بلند ابوالفضل جای تو
ای عرش کبریا به تمنای پای تو
شاهان عالمند همه چون گدای تو
مرغ دلم نشسته به صحن و سرای تو
آب و گلم به عشق شما تا سرشته شد
در لوحهی نگاه تو نامم نوشته شد
من کمترین کجا و تو بالاترین کجا
لیلا کجا و جلوهی لیلاترین کجا
بی تن کجا و یک تن نازکترین کجا
ناقه کجا و محمل حوراترین کجا
ای آسمان حسن، ز نور امامتی
درپیش خصم، کوه وقار و شهامتی
با زانوان خسته چرا راه میروی
از پشت نیزهها ز پی ماه میروی
درددانه حسینی، دل آگاه میروی
ای لالهی سه ساله چه دلخواه میروی
با رفتنت چنان دل ما آب میشود
عمه کنار جسم تو بیتاب میشود
دلبستهی نگاه غریبانهی توام
من جرعه نوش ساغر و پیمانهی توام
من سائل و گدایِ درِ خانهی توام
من روضه خوان خلوت ویرانهی توام
یاسی، شقایقی، به مَثَل باغ لالهایی
باب الحوائج همهایی گر سه ساله ایی
بال و پرت شکسته، سرت درد میکند
از کعب نی هنوز کمرت درد میکند
گفتی به عمه چشم ترت درد میکند
از دوری پدر جگرت درد میکند
چشمان نیمه باز ترا باز بسته اند
در مجلس یزید حرمتتان را شکستهاند
🔸شاعر:
#مرتضی_محمودپور
@ewwmajmamolodi
میلادیه حضرت رقیه سلام الله علیها
.
.
حاج غلامرضا عینی فرد زنجانی
.
شیرین زبان نتیجۀ طاها رقیّه دی
مشهور اولان شبیهۀ زهرا رقیّه دی
.
.
شعبان آیندا بو بالا مولود اولوب یقین
بیرگون اویان بویان اونا فرق ایلمز بیلین
تجلیل اولا سفیر حسیندن گرک همین
الان هدف بیر عدّیه اِخفا رقیّه دی
.
.
اهل تسنّن ایچره مزاری تاپوب قرار
امّا نجه مزار ایلیر شیعه افتخار
قاتل ایوی داغلدی بونون عزّ و جاهی وار
اوردا یاتان بیلور هامی یکجا رقیّه دی
.
.
الله حسینه بو قزی پای ویردی بو گجه
مظلوم ئولن آناسینا تای ویردی بو گجه
هرکس ایشتدی شهریده های ویردی بو گجه
خوشحال ایدن حسینی خدایا رقیّه دی
.
.
زینب که خِبرَه دور آناسین ایللر آختارور
غیر از اوزی آناسینه بیر بنزر آختارور
بیر عدّه لر بیلردی بیله گوهر آختارور
گورجک دیدی آنامدی بو قز؟یا رقیّه دی
.
.
کیمدور رقیّه آل علینی سوؤندوروب
خصمین بساط عیشینی بیردن دیندوروب
عشقین لباسینی اگنینه الله گیندیروب
گهوارده تاپان رهِ معنا رقیّه دی
.
.
گوندن آلار ایشق نجه ...
⬇️⬇️⬇️
#ترکی #حضرت_رقیه #حضرت_رقیه_میلادیه #زبدةالاشعار #شیرین_زبان_نتیجه_طاها_رقیه_دی #عینی_فرد_زنجانی
شعر ولادت حضرت رقیه(س) -( تا که خدا به بال ملک پر درست کرد )
تا که خدا به بال ملک پر درست کرد
در آسمان عشق کبوتر درست کرد
با آیه های سوره ی زیبای قدر خود
قدری گریست، سوره ی کوثر درست کرد
خلقت به حال خویش معلّق نمی شود
بر آن خدای فاطمه محور درست کرد
تا که بهشت پر شود از عطر آشتی
با قلب خویش صورت مادر درست کرد
بابا به یاد مادر خود گریه تا نمود
مادر گرفت آینه... دختر درست کرد
شأن نزول سوره ی کوثر بزرگ شد
دختر تجلّی رُخِ مادربزرگ شد
دختر همیشه دلبر باباست شک نکن
در اوج دلبریش دلارآست شک نکن
این زمزمه شده است سرود ملائکه
این نو رسیده دختر مولاست شک نکن
هنگام خنده هاش وَ هنگام گریه هاش
این فاطمه به فاطمه همتاست شک نکن
خواهر بیا بیا و به دقت نگاه کن
صورت شبیه صورت زهراست شک نکن
حس می کنی تو را به خدا، بعد سال ها
این عطر مادر است که بر پاست شک نکن
او بیشتر از اینکه به من دختری کند
نازل شده است تا که به ما مادری کند
ای ماهتاب نیمه ی شب های اهل بیت
ای دلبر حسین، دلارآی اهل بیت
چادر به سر چو می بری و راه می روی
هستی شبیه حضرت زهرای اهل بیت
بر صورت حسین و ابالفضل و زینبین
گلبوسه های توست مداوای اهل بیت
اغراق نیست این که بگویم تو یک تنه
زهرا شدی و اُمّ ابیهای اهل بیت
در بین اهل بیت شبیه تو نیست، نیست
بنت الحسین اوج کمالت سه سالگیست
کاش ای سه ساله قوت پایت نمی شکست
دستان پر ز جود و عطایت نمی شکست
آغوش حور بود بهای وجود تو
ای کاش در مسیر بهایت نمی شکست
ای نی نوای حضرت ارباب بی کفن
در شام و کوفه کاش نوایت نمی شکست
رفتی به خلوت عمه ی خود را دعا کنی
از زجرِ زجر کاش دعایت نمی شکست
کاش آن زمان که سرّ طبق آشکار شد
با دیدن حسین صدایت نمی شکست
ای عمه زخم های تنم گر چه بستنی است
این شیشه پر ترک شده دیگر شکستنی است
شاعر : امیر عظیمی
@ewwmajmamolodi
میلادیه حضرت رقیه سلام الله علیها
.
#سبک_منتظرت_بودم
.
روح الله رمضانی
.
هفده ماه شعبان گلدی بودنیایه
واراوخانیم قیزکی چوخ اوخشاری زهرایه
فخریدی حورایه/عالم بالایه
.
گوی اهلی دوتوبدی بوگجه جشن ولادت
ایلوله رقیه خانما عرض ارادت
.
رتبه سی برتردی/دخت پیمبردی
بوگونه بنذرقیز/خواهراکبردی
.
واردی بوگون دللرده مدحت رقیه
عالمی گلشن ایلوب حضرت رقیه
.
.
.
.
قنداقین علی اکبرآلدی قوجاقینه
ویردی شوقیله بوسه غنچه دوداقینه
لاله یایاقینه/غنچه دوداقینه
.
شکرایلدی حقه سولدی باشدا تاجیمدی
ویرمم توکونی عالمه ایستکلی باجیمدی
.
شان ووقاریمدی/لاله عذاریمدی
فخرومباحات/ایل وتباریمدی
.
واردی بوگون دللرده مدحت رقیه
عالمی ایدوب گلشن حضرت رقیه
.
.
.
#حضرت_رقیه_میلادیه
#هفده_ماه_شعبان_گلدی_بو_دنیایه
#ترکی
.
#ترکی #حضرت_رقیه #حضرت_رقیه_میلادیه #رمضانی_خاکی #زبدةالاشعار #سبک_منتظرت_بودم #هفده_ماه_شعبان_گلدی_بو_دنیایه
شعر ولادت حضرت رقیه(س) -( تا که خدا به بال ملک پر درست کرد )
تا که خدا به بال ملک پر درست کرد
در آسمان عشق کبوتر درست کرد
با آیه های سوره ی زیبای قدر خود
قدری گریست، سوره ی کوثر درست کرد
خلقت به حال خویش معلّق نمی شود
بر آن خدای فاطمه محور درست کرد
تا که بهشت پر شود از عطر آشتی
با قلب خویش صورت مادر درست کرد
بابا به یاد مادر خود گریه تا نمود
مادر گرفت آینه... دختر درست کرد
شأن نزول سوره ی کوثر بزرگ شد
دختر تجلّی رُخِ مادربزرگ شد
دختر همیشه دلبر باباست شک نکن
در اوج دلبریش دلارآست شک نکن
این زمزمه شده است سرود ملائکه
این نو رسیده دختر مولاست شک نکن
هنگام خنده هاش وَ هنگام گریه هاش
این فاطمه به فاطمه همتاست شک نکن
خواهر بیا بیا و به دقت نگاه کن
صورت شبیه صورت زهراست شک نکن
حس می کنی تو را به خدا، بعد سال ها
این عطر مادر است که بر پاست شک نکن
او بیشتر از اینکه به من دختری کند
نازل شده است تا که به ما مادری کند
ای ماهتاب نیمه ی شب های اهل بیت
ای دلبر حسین، دلارآی اهل بیت
چادر به سر چو می بری و راه می روی
هستی شبیه حضرت زهرای اهل بیت
بر صورت حسین و ابالفضل و زینبین
گلبوسه های توست مداوای اهل بیت
اغراق نیست این که بگویم تو یک تنه
زهرا شدی و اُمّ ابیهای اهل بیت
در بین اهل بیت شبیه تو نیست، نیست
بنت الحسین اوج کمالت سه سالگیست
کاش ای سه ساله قوت پایت نمی شکست
دستان پر ز جود و عطایت نمی شکست
آغوش حور بود بهای وجود تو
ای کاش در مسیر بهایت نمی شکست
ای نی نوای حضرت ارباب بی کفن
در شام و کوفه کاش نوایت نمی شکست
رفتی به خلوت عمه ی خود را دعا کنی
از زجرِ زجر کاش دعایت نمی شکست
کاش آن زمان که سرّ طبق آشکار شد
با دیدن حسین صدایت نمی شکست
ای عمه زخم های تنم گر چه بستنی است
این شیشه پر ترک شده دیگر شکستنی است
شاعر : امیر عظیمی
@ewwmajmamolodi
.
#سرود #میلاد_حضرت_رقیه
دردونۀ ارباب .. ای نازنینم
ایشاالله دخترم عروسیتُ ببینم
به جایِ زهرا و .. امیرالمومنین
صدقه میزاره براش اُم البنین
اومده لیلایِ .. علی اکبر امشب
میسوزونه اسپند ، براش عمه زینب
پیچیده بویِ ولیمه ، عشق و زندگیمه
اون مثل عموش امام حسن خیلی کریمه ..
از اون روزی که .. دنیا بنا شد
ارباب من حسین و سلطانم رضا شد
اگه کربُبَلا .. میخوای یادت باشه
باید که امضایِ امام رضا باشه
ورودیِ جنت .. شده تو عالمین
یکی بابُ الجواد ، یکی بابُ الحسین
تا دست به دعا گرفتم ، کربلا گرفتم
بین الحرمین و از امام رضا گرفتم ...
نوکر و ارباب .. داده حواله
فقط در خونۀ زهرایِ سه ساله
تو دربارِ حسین .. ملیکۀ عشقِ
حرمِ فاطمه تو شهر دمشقِ
تو این خانواده کرامت رایجه
مثل عموش عباس باب الحوائجه
دشمنای سر سپرده که هجوم آورده
تو حرم هنوز سیلیِ عباس و نخورده ..
تا دست به دعا گرفتم ، کربلا گرفتم
بین الحرمین و از امام رضا گرفتم ...
❤️ میلاد #حضرت_رقيه #صلوات الله علیها
🎤🎤 سبک سرود سید سرخی 👇👇
@ewwmajmamolodi
#حضرت_رقیه
گفتی حرم، بیا حرمُ اللهِ ما ببین
در گوشۀ خرابه بیا، شاهِ ما ببین
شاهِ سه سالۀ حرمِ شام را نگر
سلطانِ قلبهای پُر آلام را نگر
شاهی که صد خلیفه از او واژگون شوند
شاهان همه، ز آهِ شبَش سرنگون شوند
وقتی که با خداش مناجات میکند
سوزَش خرابه را چو خرابات میکند
یک ناز او نیاز جهان را برآورَد
دستِ دعای او به خرابه سر آورَد
وقتی که با سرِ پدرش روبرو شود
کاخ ستم ز نالۀ او زیر و رو شود
دستانِ کوچکش، گِرهِ کور وا کند
درد دل تمام حرم را دوا کند
ویرانه ای که رأسِ حسین است ساکنش
منّت کِشَند، نورِ تمامِ اماکنش
کعبه به احترام رقیه ادب کند
او را خدا عقیلۀ زینب لقب کند
ما نوکران حضرت سلطان رقیه ایم
دلدادگان درگهِ جانان رقیه ایم
در بارگاه اوست سرِ اولیا بخاک
بر آستان اوست رُخِ انبیا بخاک
زهرا اگر که ام ابیهای مصطفاست
بی بی رقیه اُمِ اَبِ شاهِ کربلاست
ای نورِ دیده، گر چه بظاهر تو کوچکی
مادر تویی، که گفته در عالم تو کودکی
از خارهای پای تو گُل کرده راهِ عشق
آهِ یتیمی اَت، شده صدها سپاه عشق
بر تو مدافعان حرم سر نهاده اند
چندین هزار کشته به راهِ تو داده اند
ما هم مدافعِ حرمِ کفوِ زینبیم
گریه کنانِ عمرِ کمِ کفوِ زینبیم
بس گریه میکنیم که تا بر جنون رسیم
با اشک دیده تا لب دریای خون رسیم
گفتی دمارِ کاخ نشینان درآورَم
جانی نمانده بود که دستی برآورَم
قدّم نمیرسید پدرجان ! ، فدای تو
در مجلسِ یزید شنیدم صدای تو
دردم زیاد بود ولی روی پَنجه اَم
برخاستم، که داد عدویت شکنجه ام
گیسوی سوخته، قدِ خَم، صورتِ کبود
شلاقِ خیس، مُشت و لگد، خندۀ یهود
در بینِ جمع، در وسطِ صوت و هلهله
گاهی مرا کشید به مو، گه به مقنعه
بابا هنوز موی سرم درد میکند
از تازیانه ها کمرم درد میکند
خادم الرضا علیرضا عافیتی
#حضرت_رقیه
آمدی نازترین یاس معطر باشی
در دل خسته ی ما عاطفه پرور باشی
آمدی چند بهاری گل اکبر باشی
نفسی هم شده همبازی اصغر باشی
#حضرت_رقیه #مدح_حضرت_رقیه
خورشید به پیش تو به سوسو زدن افتاد
حتی قمر از عجز به زانو زدن افتاد
جبریل که آمد، فقط از هو زدن افتاد
فطرس که سراسیمه به جارو زدن افتاد
جا دارد اگر طفل شبیه است به مادر
نازل شود از سوی خدا سوره کوثر ا
مردم و ملائک به در خانه ی ارباب
پس هم همه شد بر در کاشانه ی ارباب
در دست عمو رفته چو دردانه ی ارباب
می آمده انگار به کاشانه ی ارباب
ناموس حسینی و دلش تاب ندارد
از بعد تو عباس دگر خواب ندارد
چون فاطمه هستی و شبیهی تو به زهرا
باید که بخوانند تو را "ام ابیها"
تو "بضعه منی .." حسینی و عمو ها
در شان تو هم گفته "فداها" و "ابوها"…
ای کاش نباشد به تو دلشوره دنیا
ای عاشق و معشوق ترین سوره ی دنیا
ای هم نفس خلوتِ تنهایی بابا
رفته است دو چشم تو به زیبایی بابا
هم بازی تو موی چلپایی بابا
دردانه او دختر بابایی بابا
هرکس جهت سفره تو لقمه نان بست
در اصل برای سفر خود چمدان بست
در روضه کبوتر شد و در واقع هوایی
با دست تو شد نوکر تو کرب و بلایی
ما را بطلب دختر ارباب، خدایی…
آییم حریم تو به پابوس، گدایی…
ای عشق تو دادی به گدایان چه امیدی
ما را تو بخر از کرم خود شب عیدی
گفتند که این صحبت خوب است و بدی نیست
گفتند که با نام رقیه ولدی نیست
گفتند که در وصف شما مستندی نیست
صحبت ز مقام تو، نه کار احدی نیست
انکار نمودند تو را محض حماقت
آنان که گرفتند زدستان تو حاجت…
هرگز نهراسیم از این سیل خروشان
تا خون علی داده به این پیکر ما جان
هستیم مدافع ز حرم، عمه سلطان
مائیم فدایی تو از لشکر ایران
چون تکیه ی عباس علی بر علم توست
پس امن ترین نقطه دنیا حرم توست
ای کاش که از زندگیت سیر نبودی
تو همسفر نیزه و شمشیر نبودی
در اوج طفولیت خود پیر نبودی
سر آمد و ای کاش زمینگیر نبودی
چون فاطمه رفتی و گرفتی زهمه رو
بی بی شده ای دخترک دست به پهلو…
🔸شاعر:
#سیدحمید_داوودی_نسب
____
#حضرت_رقیه #مدح_حضرت_رقیه
@ewwmajmamolodi
نامش چقَدْر در دلم اعجاز میکند
پا بر زمین نَهَد ، که زمین ناز میکند
عشقش دوباره بندگی آغاز میکند
راهِ بهشت را ، نفسش باز میکند
رجعت نموده حضرتِ زهرا ، قیام کن
برخیز ، بر سُلاله ی او احترام کن
بر جنّ و انس و حوریه ، سَرور رقیه است
بر خانه ی حسین ، کبوتر رقیه است
ساقی عموی اوست ، که کوثر رقیه است
واللّه ناجیِ صفِ محشر رقیه است
جان میدهم تصدّقِ یک تارِ موی او
عالم گرفته روحِ خدایی ، ز روی او
سائل تر از همیشه و لبریزِ حاجتم
دستم به روی سینه و غرقِ ارادتم
مشتاقِ جان سپاری و فیضِ شهادتم
من از بزرگواریِ ایشان ، بد عادتم
با دست های کوچک و مشکل گشای خود
بابُ المراد گشته برای گدای خود
لطفش همیشه شاملِ احوالِ عالم است
هرچه بگویم از سَرِ الطافِ او کم است
آری… رقیه ، بانیِ ماهِ محرّم است
بی عشقِ او زمین و زمان سخت درهم است
بانوی بی مثالِ مدینه رقیه است
نورِ دلِ رباب و سکینه رقیه است
چشمش همیشه مثلِ گُلِ یاس بود و بس
هر خنده اش تبلورِ احساس بود و بس
از کودکی به معجرش حسّاس بود و بس
جایش به روی شانه ی عبّاس بود و بس
همبازیِ همیشه ی سقّای کربلا
«سوزِ جگر کشیده»ی فردای کربلا
روزی رسد که ساکنِ ویرانه میشود
مویش به دستِ باد …چه بَد ، شانه میشود
دیدن برای چشمِ او افسانه میشود
دورِ سرِ حسین ، چو پروانه میشود
بانو فدای آن جگرِ پاره ات شوم
قربان عمه زینبِ آواره ات شَوَم
🔸شاعر:
#پوریا_باقری
_______________________
📖 #متن_روضه
🔊 مدح و توسل
حضرت رقیه سلام الله علیها
🔘 ولادت #حضرت_رقیه سلام الله علیها 🔻
*
رقیه ، رقیه قلبِ منم جلا بده
رقیه ، رقیه به خاطر خدا بده
رقیه ، رقیه عیدی یه کربلا بده
دختر بگو ملیکهء هفت آسمان بخوان
دختر بگو فرشتهء کون و مکان بخوان
در مکتب سه سالهء توحید پا گرفت
چادر نماز کوچک او را جنان بخوان
بنویس دختر از دوطرف خط فاصله
یعنی برایِ حضرت عباس جان بخوان
*برات تولد گرفتن خانم .. اما بی بی جانم ما میخوایم به عالم بگیم برا دختر سه ساله گل میارن .. عروسک میارن .. براش تولد میگیرن .. بگو خانم کادو چشمِ خیس به کارت میاد .. طرف شاید تو خرج زندگیشم مونده باشه ما وقتی صحبت روضه میشه میگه این سهم خانم .. ان شالله فردا قیامت این خانم میاد شفاعتِ ما رو میکنه ، دست ما رو تو دستِ باباش میزاره .. خانم .. بابات حرفِ تو رو زمین نمیزنه .. به بابات بگو ما دلمون برا حرمش تنگ شده ..*
داری گره به کار فرو بسته ای اگر
هر وقت دل شکسته شدی آن زمان بخوان
ما را بر آستان بطلب زائرت شوم
*پیر مردامون برا دختربچه ت گریه میکنن ، اما به مشت پیرمرد هم کربلا .. با عصا اومدن ..*
ما را بر آستان بطلب زائرت شوم
ما را بر آستان تو به پابوستان بخوان
از مُلک تا مَلک سر این سفره سائلند
او را کریم زادهء گسترده خوان، بخوان
او را همیشه فاطمهء کربلا بگو
اما همیشه فاطمهء قد کمان بخوان
وقتی قدم به ساحت خورشید میزنی
خاموش محتشم ولی ای روضه خوان بخوان...
کشتی شکست خورده نه ، او خود سفینه است
اصلاً دمشق بی بیِمان خود مدینه است
جشنی گرفته بود پُر از دلبری براش
*هر کی چشماش بارونی شد برا همه دعا کنه .. بی بی جان ، حاجت دارم ، خانم جان ، میدونی ما اجدادمونم کنیز و غلامت بودن .. بی بی جان دلمون گرفته .. الهی دورت بگردم .. پا داری بیای روضه ی ما ؟! نه والله .. *
جشنی گرفته بود پُر از دلبری براش
جشنِ تولدی که شده محشری براش
کیکی که یا رقیه به رویش نوشته بود
آماده کرده بود دم آخری براش
گیسویِ تاب خوردهء با تور بسته داشت
یک بال هم گذاشته عین پری براش
نجمه گرفته جای عمویِ بزرگ او
یک سینه ریز نقره ای مرمری براش
در سومین بهاره ی جشن تولدش
هدیه گرفته بود عمو روسری براش
آورده بود یک گل سر یک نفر که هست
در بین دختران چقدر مشتری براش
*چه گل سری .. با مو کشیدن ..*
اکبر برای هدیه عروسک گرفته بود
از این نداشت تحفه ی زیباتری براش
اصلاً حسین موافق با گوشواره نیست
اصرارِ عمه بود که یا می خری براش -
- یا لا اقل اجازه بده من بیاورم
تا خاطرِ خوشی شود این آخری براش
... اما چه حیف شد ز فلک تاج برده اند
هر چه گرفته بود به تاراج برده اند
شاعر : محمد عظیمی
چون شده حیدری تبار؛ رقیّه
هست اعجوبهی وقار؛ رقیّه
مثل عمّه شد استوار؛ رقیّه
گرچه دیده سه تا بهار؛ رقیّه
در کمالات؛ او مثال ندارد
غیر راه علی مسیر ندیدم
داخل خانهاش صغیر ندیدم
سر بلندند؛ سر به زیر ندیدم
من در این خانه غیر شیر ندیدم
شیر بودن که سنّ و سال ندارد
دست به دیوار رفت مسخره کردند
کوچه هر بار رفت مسخره کردند
بین انظار رفت مسخره کردند
سر بازار رفت مسخره کردند
معجر پاره قیل و قال ندارد
#ولادت_حضرت_رقیه
☑️ حاج حيدر خمسه
#حضرت_رقیه
با دستهای کوچکش... گرهها باز میکند!
الحق! ملیکهی همه عالَم... رقیه است
ایام بزرگداشت میلاد حضرت رقیه
بر همه مبارک .
↯♥
#السلامعلیڪِیارقیةبنتالحسین |🌹🌷🌸|
دلبردهازبابابهشڪلےڪهخداانگار
ازعشقیڪامابیھاےدیگردادهاست…
الھےبہرقیہ❤️
اللّٰھمعجللولیڪالفرج#ماه_شعبان #حضرت_رقیه
#حضرت_رقیه
#کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین
من سفیر پسر فاطمه ناموس خدایم
در دل شام چراغ دل مصباح هدایم
گر چه بین اسرا از پدر و عمّه جدایم
تا صف حشر پیام آور خون شهدایم
غنچه کوچک و نورسته ای از گلبن عشقم
زینب دیگری از کرب و بلا تا به دمشقم
من زبان علی و معجزۀ فاطمه دارم
کنج ویرانه ام و جای به قلب همه دارم
با خدا گرم مناجات و به لب زمزمه دارم
دخت شیرم نه ز رو به صفتان واهمه دارم
شیر دخت پسر شیر خدا دختر شیرم
مشمارید در این گوشۀ ویرانه حقیرم
گاه گردیده پدر شیفتۀ گفت و شنودم
گاه با گردش چشمم دل عبّاس ربودم
گاه با مهر رخم ماه بنی فاطمه بودم
گاه زینب زده گلبوسه به رخسار کبودم
جامه ام پاره و خود دخت کریم ابن کریمم
خوشتر از فرش سلیمان بود این کهنه گلیمم
استاد حاج غلامرضا سازگار
🍃🎀🍃🎀🍃🎀🍃🎀
#کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین
#حضرت_رقیه
آمدی جانم به قربان شما بابای من
مهربان ساکن بر نیزه ها بابای من
چه عجب که نیزه ها دست از سرت برداشتند
نازنینم تو کجا اینجا کجا؟ بابای من
جای تو آغوش من باشد نه در طشت طلا
من بدم می آید از طشت طلا بابای من
من که دلتنگ نوازش های دستان تو ام
دست هایت را نیاوردی چرا؟ بابای من
حرف هایم را اگر آرام می گویم ببخش
از گلویم در نمی آید صدا بابای من
باورش سخت است اما راه رفتن های من
سخت گردیده برایم بی عصا بابای من
ماجرای کوچه های شام پیرم کرده است
چشم های بی حیا کشته مرا بابای من
تو به روی نیزه ای و من به روی ناقه ای
می شنیدم می شنیدی ناسزا بابای من
خسته ام من از طناب و از عذاب بی کسی
خسته ام از زجر پست بی حیا بابای من
از لباس پاره ی عمه خجالت می کشم
بعد من گاهی به دیدارش بیا بابای من
حسن کردی
#کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین
#حضرت_رقیه
خوش آمدی، گله ای نیست، بهترم مثلا
شبیه قبل نشستی برابرم، مثلا
خیال میکنم اصلا مدینه ایم هنوز
بهشت چادر زهراست بسترم مثلا
دوباره مثل گذشته کشیده ای بابا
خودت به دست خودت شانه بر سرم مثلا
نسوخته ست، نه...امشب به پات می ریزم
خیال کن که همان نازدخترم مثلا
بگو: فدای سرت، گوشواره گم شده است
بگو دوباره برای تو می خرم...مثلا
خیال میکنم انگشتر تو پیش عموست
تو هم خیال کن آنجاست زیورم مثلا
اگر شکسته ام و زخم خورده، چیزی نیست
خمیده قدّم و هم سنّ مادرم مثلا
خیال کن که رقیه زمین نخورده پدر
خیال کن که سر دوش اکبرم مثلا...
کبود نیست کمی خاکی است صورت من
نرفته دست کسی سوی معجرم مثلا
تو فکر کن مثلا عمه را کتک نزدند
مراقب است عموی دلاورم مثلا
شبی که گم شدم و بین دشت جا ماندم
نخورد ضربه ی محکم به پیکرم مثلا
به قصد کشت کسی خواست تا مرا بزند
ولی رسید به دادم برادرم مثلا...
به روی نیزه کنار تو دید یک سر را
رباب گفت که خوابیده اصغرم مثلا...
مجید تال
#کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین
🌼🍃💥💕🍃💥💕
🍃💥🍃﷽
💥🍃🌼
💕
#میلاد
#حضرت_رقیه(س)
#سبک_ستاره_بریزید👏👏👏
#مناسب_برای_مجالس_خانمها
#بند_اول🍃
آسمان شبها گشته پر ستاره نور
آمد گلی از ره خسته تر ولی صبور
جان مادر گوهر پرپر عمه دلبر رقیه جان
#ای رقیه جانم جانم ای رقیه جان ۴👏👏👏👏👏👏👏👏
#بند_دوم🍃
ماه رخ گل را مولا پر ثمر نمود
هرگلی که آمد اللهش قمر نمود
شمع تارم ابر بهارم ای گل زارم رفیه جان
#ای رقیه جانم جانم ای رقیه جان ۴👏👏👏👏👏👏👏👏👏
#بند_سوم🍃
ای سه ساله من درد تو بلای جان
پاس باغ حیدر اسم تو دوای جان
نور دیده یاس سپیده هستی گزیده رقیه جان
#ای رقیه جانم جانم ای رقیه جان۴👏👏👏👏👏👏👏👏👏
ای شبیه مادر نو گل باغ حسین
ای هستی بابا نور چشم عالمین
شبه مادر دردانه دختر ای گل حیدر رقیه جان
#ای رقیه جانم جانم ای رقیه جان ۴👏👏👏👏👏👏👏👏👏
#اجرای_سبک🎤
کربلایی روح الله کمایی
#التماس دعای فرج
💕
💥🍃🌼
🍃💥🍃
🌼🍃💥💕🍃💥💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الدخیل یا سیدتی یا رقیه سلام الله علیها
#حضرت_رقیه س😭
#کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین
🌼🍃💥💕🍃💥💕
🍃💥🍃﷽
💥🍃🌼
💕
#میلاد
#حضرت_رقیه(س)
#سبک_ستاره_بریزید👏👏👏
#مناسب_برای_مجالس_خانمها
#بند_اول🍃
آسمان شبها گشته پر ستاره نور
آمد گلی از ره خسته تر ولی صبور
جان مادر گوهر پرپر عمه دلبر رقیه جان
#ای رقیه جانم جانم ای رقیه جان ۴👏👏👏👏👏👏👏👏
#بند_دوم🍃
ماه رخ گل را مولا پر ثمر نمود
هرگلی که آمد اللهش قمر نمود
شمع تارم ابر بهارم ای گل زارم رفیه جان
#ای رقیه جانم جانم ای رقیه جان ۴👏👏👏👏👏👏👏👏👏
#بند_سوم🍃
ای سه ساله من درد تو بلای جان
پاس باغ حیدر اسم تو دوای جان
نور دیده یاس سپیده هستی گزیده رقیه جان
#ای رقیه جانم جانم ای رقیه جان۴👏👏👏👏👏👏👏👏👏
ای شبیه مادر نو گل باغ حسین
ای هستی بابا نور چشم عالمین
شبه مادر دردانه دختر ای گل حیدر رقیه جان
#ای رقیه جانم جانم ای رقیه جان
#التماس دعای فرج
#کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین
💕
💥🍃🌼
🍃💥🍃
🌼🍃💥💕🍃💥💕
مدح #حضرت_رقیه سلام الله علیها
خبر دهید به عالم ملیکه می آید
خبر دهید به شیعه شفیعه می آید
خبر دهید به زینب که نور چشمانت
سه ساله علویه رقیه می آید
تو آمدی و زند خنده بر رخت ارباب
چقدر مثل حسین و شبیه زهرایی
تمام عالم امکان شود به قربانت
برای جمع گدایت امید فردایی
سه ساله ای و تمام فلک ثناخوانت
شمار جن و ملک خادمان درگاهت
مقام ساره و آسیه هاجر و مریم
کم است در قبل آن مقام والایت
تمام دلخوشی اکبر است این بانو
شبیه فاطمه هم کوثر است این بانو
اگر دلت حرم شاه سرجدا خواهد
جواز کرب و بلا هست دست این بانو
ز عمق جان بزنم جار یا رقیه مدد
دوای درد گرفتار یا رقیه مدد
به یاد تشنگی اش ظهر روز عاشورا
نوای من دم افطار یا رقیه مدد
دلم خوش است ز روز الست حیدری ام
همیشه و همه جا در ولایت علی ام
تمام فخر من این است روز محشر که
یه عمر سینه زن و هیئت رقیه ای ام
عمو به نام سه ساله عجیب حساس است
به روی دوش ابالفضل جای هر روزش
خدا کند که نگیرند از او عمویش را
که دست زجر بیفتد به شانه و مویش
تو قول دادی عمو در کنار من باشی
همیشه و همه جا سرپناه من باشی
اگر نباشی عمو حرمله که شیر شود
دلت می آید عمو، زینبت اسیر شود
دلت می آید عمو که رقیه پیر شود
شاعر: حمیدرضا قناعتیان
#کانال_مولودی_مجمع_الذاکرین