بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مدح_و_ولادت
#علی_بیرقدار
▶️
دلا به گوش که ماه سرور، شعبان است
دل مدینه و قلب رسول شادان است
علیست شاد و لب فاطمه چه خندان است
ز عرش تا به مدینه فرشته باران است
هر آنکه طالب جود است بگو شتاب کند
بگو گدائی پور ابوتراب کند
بگو بگو که شه عالمین می آید
بگو برای نبی نور عین می آید
الا که نور و مَهِ نیّرین می آید
چقدر نام حسین، بر حسین می آید
تمام جود به یک آن، به خلق نازل شد
رسید و آیه ی تطهیر و نور کامل شد
نمود رشد ز شیرِ زبان پیغمبر
وجود اوست تماماً ز جان پیغمبر
جمال و جود و سخایش، بسانِ پیغمبر
نظر به چهره ی او شد، جنانِ پیغمبر
شنید بوی بهشت احمد از شمیم حسین
مدینه تازه شد انگار از نسیم حسین
رسیده ماه، به دامان ماهِ حضرت ماه
رسیده شافع کوه گناه خلق از راه
بگو به فطرس غمدیده از ملال گناه:
بگیرد از پرِ قنداقه ی حسین پناه
اگر سیاهِ گناهی، بیا فرات اینجاست
اگر که غرق گنه، کشتی نجات اینجاست
کریم ابن کریم است و من گدای کریم
اسیر سلسله ی رأفت و سخای کریم
فقیر اویم و خاکم به زیر پای کریم
همیشه پر شده دست من از عطای کریم
غلامی در او افتخار اجدادم
کویر بودم و کرده حسین، آبادم
تمام خلق، فقیر حسن، برادر او
همه غلام ابالفضل، امیر لشکر او
الا که آینه ی مصطفی است، اکبر او
رواکننده ی حاجات، علیِ اصغر او
چه مادر و پدر و چه اصالتی دارد
چه زینب و چه شکوه و جلالتی دارد
سلام حضرت عطشان دشت کرببلا
سلام معنی غربت، تجلی غم ها
سلام سید و سالار زینب کبری
سلام علت اشک همیشه ی زهرا
ولادت تو هم آغوش اشک زهرا بود
مصیبت تو دلیل سرشک زهرا بود
گهی به مادر خود در رحِم سخن گفتی
ز غربت و عطش و خشکی دهن گفتی
گهی ز روضه ی خونین یک بدن گفتی
ز خاتَم و ز خیام و ز پیرهن گفتی
هماره گفتی و مادر شنید و هی نالید
ولی فدای دل خواهرت که غم را دید
رسید وادی کرببلا پریشان شد
رسید روز دهم، غصه اش فراوان شد
رسید مقتل و زینب دوباره گریان شد
رسید پیش تن بی سری که عریان شد
ز اوج غربت زینب ز عرش خون بارید
عقیله خم شد و رگ های حنجرت بوسید
﷽
#ولادت_امام_رضا_ع
داری
ای که دستی گرهگشا داری
در رُخَت جلوهی خدا داری
خانهای سبز و باصفا داری
در حریمت برو بیا داری
نه عجب اینهمه گدا داری؛
ارث شاهی ز مرتضی داری
شبم و از صباح میگویم
از عنایات شاه میگویم
پیش تو از فلاح میگویم
این منِ گم، ز راه میگویم
به خودم گاهگاه میگویم:
"خوش بحالت امام رضا داری" *
ای دلآرای کاظم و نجمه!
ای تمنّای کاظم و نجمه!
ای مسیحای کاظم و نجمه!
نخل طوبای کاظم و نجمه!
ماهْسیمای کاظم و نجمه!
عاشقی همچو مصطفی داری
نوری و آبروی خورشیدی
با ظهورت به خلق تابیدی
تو سزاوار مدح و تمجیدی
چه رئوفانه خیر باریدی
یأسم امّا تو بحر امّیدی
عوض خوف من، رجا داری
مَعدِنُالخَیر و مُنتَهای کَرَم!
مهربانتر ز مادر و پدرم!
سایهات مستدام روی سرم
جز در خانهی تو، غیر حرم؛
حاجت خویش را کجا ببرم؟!
"تو هوای دل مرا داری" *
گره بستم به پنجره فولاد
و قسم دادمت به جان جواد
شدم از بند حاجتم آزاد
لطف تو نسخهای مجرّب داد
خانهات تا همیشه باد آباد؛
که "برای همه دوا داری" *
وصف سیمای توست آیهی نور
حرم امن توست وادی طور
زائران تو "حَجُّهُم مَبرور"
زائران تو "سَعیُهُم مشکور"
ضامن زائران اهل قبور!
که به قول خودت وفاداری
گرچه تاریکم و سیَهرویم؛
گرچه کمتر ز بچه آهویم؛
در حریم تو در تکاپویم
از ضریح تو عشق میبویم
مثل دعبل من از تو میگویم
من شدم شاعرت، عبا داری؟!
ای که شرط قبول ایمانی!
بی تو دورم من از مسلمانی
تو نه تنها عزیز ایرانی؛
نه فقط قبله ی خراسانی؛
به دو عالم امیر و سلطانی
تو احاطه به ماسوا داری
یاکریمت شدم، اسیرم کن
گاه گندم بریز و سیرم کن
سرکِشم من، تو سربزیرم کن
روسیاهم، تو دلپذیرم کن
و مرا شیعهی غدیرم کن
"ای که اعجاز کیمیا داری" *
التفاتی به حال زارم کن
کربلای مرا فراهم کن
و مرا مُحرِمِ مُحَرّم کن
چشم من را شبیه زمزم کن
قلب من را اسیر ماتم کن
ای که بهر حسین عزاداری!
۸
روضه خواندی ز پیکری زخمی
نه فقط از تن، از سری زخمی
از نفَسهای حنجری زخمی
از لباس مُطهّری زخمی...
صاحب چشمهی تری زخمی! ۹
که به دل داغ بوریا داری
* تضمین از سرودهی آقای محمدجواد پرچمی.
اشاره به روایت: انّ یَومَ الحُسین اَقرَحَ جُفونَنا...
#علی_بیرقدار
✨کانال مولودی مجمع الذاکرین