eitaa logo
کانال مولودی وعروسی مجمع الذاکرین🌸
31.5هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.9هزار ویدیو
130 فایل
جدیدترین اشعاروسرودهادرکانال ما خوش آمدین🌹 @ewwmajmamolodi #کانال_مولودی_و_عروسی_مجمع_الذاکرین مدیریت👇 @khadeemeh110 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما در روبیکا 👆
مشاهده در ایتا
دانلود
امروز تمام عالمیان را صدا کنید جان را شبیه مرغ هوایی رها کنید بار دگر به عالم و آدم صلا زنید تا جمله را دخیل حریم ولا کنید دل را میان سینه ی خود مست و بی قرار مشغول ورد یارب و ذکر خدا کنید سوی روید و پس از آن به رسم عشق عزم زیارت حرم کنید تا حضرت دلبر روان شوید تا این که سرِّ عشق خدا برملا کنید گرد و غبار غربت اگر سهمتان شده دل را روانه ی حرم کنید از به عرش خدا راه کمتری است از بهر قرب حق به خدا راه بهتری است در مگر چه کسی آرمیده است او که برای فاطمیون نورِ دیده است هر کس به آرزوی وصالش سفر نمود از کوی او به عرش خدا پر کشیده است زیبا رُخی که در همه دوران به آرزو یوسف برای اسوه ی خود برگزیده است حرفی ز نام یوسف و لیلی دگر نگفت هر کس کمی ز حُسن جمالش شنیده است او که به وقت فیض زیارت به درگه اش هوش از سر تمام ملائک پریده است هر کس که مهر او شده مهمان سینه اش از دلبران اهل جهان دل بریده است پیر فلک که مادر گیتی چو او نزاد حُسنش بدید و نام شریفش حسن نهاد ای آرزوی عالمیان ذکر نام تو قدوسیان اسیرِ فتاده به دام تو ای امتداد عرشِ خدایی به چشم تو ای چشمه سار کوثر هستی ز جام تو از لحظه ای که لب بگشودم چنین شده زیباترین سرود دلم ذکر نام تو تفسیر آیه های نگاهت به هر زمان شد ترجمان وحی الهی پیام تو ذکرت نجات کشتی دل ها به حادثه دریا و آسمان و زمین زیر گام تو جان می دهد به هر چه مسیحا نسیم تو دل می بَرَد ز حور و ملائک کلام تو آیا شود دمی که ز هستی گذر کنی با گوشه چشم خود به گدایت نظر کنی عمری بوَد همیشه گدایم به سامرا در جستجوی وجه خدایم به سامرا من در خیال خود همه دم زائرت شوم تا سر به طاق عرش بسایم به سامرا همواره گفته ام که چه خوب است نوکری گر عاشقانه نوحه سرایم به سامرا همچون مدینه اشک بصر توشه می کنم تا یاد غربت تو نمایم به سامرا ای کربلاییان به خدا سامرایی ام من که سفیر کرببلایم به سامرا آقا به جان یوسف زهرا ، به مادرت رخصت بده دوباره بیایم به سامرا شوق زیارت تو ربوده دل همه جانم فدای نام تو ای عشق فاطمه @ewwmajmamolodi
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ترکیب‌بند میلاد امام جواد علیه السلام باید از اَهلِ یاٰمُجیر شوم تا اَجیرِ همین امیر شوم یا جوان جان دهم برایِ شما یا که در این مسیر پیر شوم بی‌نیازم من از همه وقتی .... بر درِ خانه‌ات فقیر شوم گندمین‌رویِ فاطمه گندم .... آرد کُن تا دوباره سیر شوم پسرِ ثامنُ‌الحجج    مددی پس چه شد جمعه‌یِ فرج ؟! مددی دلِمان مثلِ نخل خشکیده ریشه‌هایِ درخت پوسیده رطبی‌ رویِ شاخ و برگش نیست ثمرش را گناه  دزدیده وقتِ سنجش چه دارد این نامه کارهایی بد و نَسنجیده نظری بر شجر کُن اِی باور آفتابی که طعمِ خورشیدِ .... مشرقین از تو می‌رسد به جهان پسرِ ناردانه‌یِ سلطان کوثرِ خانه‌یِ امام رضا یکی‌یکدانه‌یِ امام رضا پدرت مثلِ شمع آب شد وُ .... تویی پروانه‌یِ امام رضا چشمهایت که خسته شد سرِ تو.... بر سرِ شانه‌یِ امام رضا خواب که نَه بِتاب رویایِ .... دلِ دیوانه‌یِ امام رضا از پدر برگِ اَلأَمان تو بگیر صِله‌یِ عیدِ نوکران تو بگیر دلمان لک زده برایِ حرم نفسی تازه در هوایِ‌ حرم چایِ تلخِ عراقی و شهدِ .... دیدنِ مرقد و فضایِ حرم نیمه‌شب‌ها وضو بگیریم و .... در میانِ برو بیایِ حرم ذرّه باشیم در عوالِمِ عشق اشکِ ما نذرِ بچّه‌هایِ حرم اشکِ ما نذرِ غزّه وُ صَنعاٰ ذکرِ ما العجل گلِ زهرا 📄۱۴۰۲/۱۰/۳۰
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته  میلاد امام موسی بن جعفر علیه السلام هر کس که می‌خواهد ببیند لطف حیدر را باید بگیرد دامنِ موسیَ ابنِ جعفر را باب‌الحوائج شد که درمانده نَمانیم و... باب‌الحوائج شد بگیرد دستِ نوکر را از نسل شیرِ خیبر و زهرایِ مرضیّهَ‌ست با دستِ بسته می‌کند تسخیر... خیبر را از هر سرِ انگشت او جود و کرم جاریست وقتی نَفَس می‌زد جهان می‌دید کوثر را بابایِ سلطان خراسان است و معصومه دنیا ببین  این پادشاهِ ذرّه‌پرور را بر رویِ دوشَش بیرقِ شیخِ امامان است استادِ علم و رأفتِ شاه خراسان است در هر کجای کشور ما رَدّی از پایش شد افتخار ما غلامیِ پسرهایش معصومه‌یِ او سفره‌داری می‌کند در قم پهن است در مشهد به لطف حق ببین سایهَ‌ش شیراز  صحنِ احمد ابنِ موسِیِ کاظم یارِ علی موسیَ الرّضا غمخوارِ بابایش باید جوانِ او زیارتگاه ری باشد عبدالعظیم از زائران حمزه و پایش... در شهرِری وا شد اگر موسیَ‌ابن‌ِجعفر خواست هر سویِ ایران یک زیارتگاهِ بابایش با این حَرم‌ها کشورِ ما کاظمینی شد موسیَ‌ابن‌ِجعفر خواست که ایران حسینی شد با روضه‌اَش صدها گِره از کار ما وا شد چه دردهایی که در این مجلس مداوا شد مادربزرگی سفره‌یِ موسی ابن جعفر داشت حاجت روا از پایِ سفره هر کسی پا شد هر کس که از خُدّام این آقاست شد آقا هر کس به سینه سنگِ عشقش زد مسیحا شد یوسف به دنبالِ غلامیِ رضایِ اوست مریم کنیزِ دخترش در شهرِ قم... تا شد... از بانوان جَنّةُ‌الاعلی شد و با یک... گوشه نگاه او براتِ عشق  امضا شد هستم گدایِ خانه‌اش دارم رضا را شکر از کاظمینش کربلا رفتم خدا را شکر امشب سر این سفره‌اَم که پر درآوردم حرف دلِ خود را برایِ دلبر آوردم ماهِ محرّم می‌رسد دستِ گدا خالیست جایش دو تا دیده که نَه دو کوثر آوردم دلواپسم... کار و کسم... چشمَم نماند خشک وقتی به لب ذکرِ لالایی اصغر آوردم حرف جوان شد جان‌به‌لب کُن نوکرِ خود را باید بمیرم بر حَصیری اکبر آوردم از قتلگَه می‌تاخت سویِ کوفه خولی و... با قهقهه می‌گفت مژده که سر آوردم از کاظمین و کربلا هر بار می‌خوانم... چشم انتظارِ وصل روی یار می‌مانم