عیـنُالـْحَـیوٰة ؛
—
هِجـده سالـِگی سِـن عَجـیبی است !
تلـلافی طـوفان های روح ، آرزوهـای بزرگُ و تـرسهایـی که از حسـرتهای احتمالـی آیـنـده در گوشـه و کنـارِ قلـبُ و جان پنـهـان شده اند ؛
و حـالا مادر برایِ اولـین بار داشـت آرزوهای خود را هم اِضـافه میکرد .
مرتضـی بارها به سفر اَندیشیده بود و هر بار چهره مُضـطرب مادر رویایِ او را نـاتمام به پایان رسانده بود .
‹ وحـیدیامینپور › #نخلونارنج !📚