eitaa logo
♡مدافعان حرم♡
180 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.4هزار ویدیو
25 فایل
♡بسم رب قاسم الجبارین♡ حاج قاسم سلیمانی ♡ ♡جمهور اسلامی حرم است باید این حرم بماند تا باقی حرم ها بمانند♡ ♡صلوات برای ظهور آقا فراموش نشه🙂🖤♡ تولد ۱۴۰۰٫۳٫۲۶ ناشناس مون👇 https://harfeto.timefriend.net/16928737227326 کپی؟یه صلوات اگ‌ یادت رفت فدا سرت🙂♡
مشاهده در ایتا
دانلود
راجب من: ولی من هروقت بداخلاقم، یعنی احتمالا دارم از دلتنگی زیاد تیکه تیکه میشم:))))
خدا مرا از باقی مانده ی گِلِ ت آفریده ست...
اگر مردم و فهمیدی؛ سرخاکم بیا حتما... به دیدارت، محتاجم اگرچه مردم و، رفتم....
و من مانند کودکی بودم که نبوسیده دفن شد... 🙃
27.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به تعبیر رهبر واجب فراموش شده چیست.؟ امر به معروف و نهی از منکر یعنی: ... یعنی: یعنی: برای کسی که شاید از تو متنفر باشد. یعنی : چو میبینی که نابینا و چاه است. اگر خاموش بنشینی گناه است. @Martyrs_way313」...› _‌ _ _ _ _ ____ _ _ _ _ _
هدایت شده از 『carotid』
اگه بکارنت چی ازت سبز میشه؟!🦦🌴 فور کنید چنلاتون بگید فور میکنم👀 تگ: @Jdykdk
دلتنگی
وقتۍبدنیا‌اومدۍ‌ تو‌گریہ‌کردۍ‌؛بقیہ‌خندیدن حالا‌یجورۍ‌ زندگۍ‌کن 'کہ‌موقع‌مرگت‌همہ‌گریه‌کنن‌توبخندۍ‌:))))) حاج‌حسین‌یکتا🌱
_مےگفت:‌هروقت ، دلت‌برای امـآم‌زمآنت‌تــَنـــگ‌شد، زیآرت‌آل‌یـــآسین‌بخوان؛ انگارامآمت‌داره باهآت‌حرف‌مےزنہ...:)♥️🥹
✋🏻!' "برگه‌ی‌امتحان📄" سرکلاس‌استادازدانشجویان‌پرسید: این‌روزهاشهدای‌زیادی‌روپیدامیکنن‌و میارن‌ایران... به‌نظرنتون‌کارخوبیه؟ کیاموافقن؟۱نفر کیامخالف؟همه‌به‌جز۱نفر دانشجویان‌مخالف‌بودن بعضی‌ها‌میگفتن:کارناپسندیه....نباید بیارن... بعضی‌هامیگفتن:ولمون‌نمیکنن ...گیر دادن‌به‌چهارتااستخوووون... ملت‌دیوونن بعضی‌هامیگفتن:آدم‌یاد‌بدبختیاش‌میفته تااینکه‌استاددرس‌روشروع‌کردولی خبری‌ازبرگه‌های‌امتحان‌جلسه‌ی‌قبل‌نبود... همه‌ی‌سراغ‌برگه‌هارومی‌گرفتند. ولی‌استادجواب‌نمیداد... یکی‌ازدانشجویان‌باعصبانیت‌گفت: استادبرگه‌هامون‌رو‌چیکارکردی شما‌مسئول‌برگه‌های‌مابودی استادروی‌تخته‌ی‌کلاس‌نوشت:من مسئول‌برگه‌های‌شما‌هستم... استادگفت:من‌برگه‌هاتون‌روگم‌کردم‌و نمیدونم‌کجاگذاشتم؟ همه‌ی‌دانشجویان‌شاکی‌شدن. استادگفت:چرابرگه‌هاتون‌رو‌میخواین؟ گفتند:چون‌واسشون‌زحمت کشیدیم،درس‌خوندیم،هزینه‌دادیم، زمان‌صرف‌کردیم... هرچی‌که‌دانشجویان‌میگفتنداستادروی تخته‌مینوشت... استادگفت:برگه‌های‌شماروتوی‌کلاس بغلی‌گم‌کردم‌هرکی‌میتونه‌بره‌پیداشون‌کنه یکی‌ازدانشجویان‌رفت‌وبعدازچند‌دقیقه‌با برگه‌ها‌برگشت ... استادبرگه‌هاروگرفت‌وتیکه‌تیکه‌کرد. صدای‌دانشجویان‌بلندشد. استادگفت:الان‌دیگه‌برگه‌هاتون‌رو نمیخواین!چون‌تیکه‌تیکه‌شدن! دانشجویان‌گفتن:استادبرگه‌هارو میچسبونیم. برگه‌هاروبه‌دانشجویان‌داد‌وگفت:شمااز یک‌برگه‌کاغذنتونستیدبگذریدوچقدر تلاش‌کردیدتاپیداشون‌کردید،پس‌چطور توقع‌داریدمادری‌که‌بچه‌اش‌رو‌با‌دستای خودش‌بزرگ‌کرد‌وفرستادجنگ؛الان منتظره‌همین‌چهارتااستخونش‌نباشه؟ بچه‌اش‌رومیخواد،حتی‌اگه‌خاکستر شده‌باشه. چند‌دقیقه‌همه‌جا‌سکوت‌حاکم‌شد! وهمه‌ازحرفی‌که‌زده‌بودن‌پشیمون‌شدن!! تنهاکسی‌که‌موافق‌بود.... فرزند‌شهیدی‌بودکه‌سالهامنتظرباباش‌بودシ💔!' ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
ودرهیاهوی‌این‌جهان‌پرجمعیت، سلام‌براو .. که‌جایش‌همیشه‌خالیست🩵:)