#کلاس_درس
#تکنیکهای_زندگی_برتر 02
بسم الله الرحمن الرحیم
می گفت: اگر این بار برای گزینش همسر اقدام کنم، نخست از همسر آیندۀ خود میپرسم: «در جریان زندگی، هنگامی که دربارۀ موضوعی ارزشی مثل ارتباط با نامحرم، باهم دچار اختلاف شدیم، برای حل آن، به چه قانونی عمل میکنی؟ »
گفتم: در آغاز زندگی این حرفها چیست که میزنی؟ زندگی براساس عشق و محبت و عاطفه پایدار میماند، نه قانون!
گفت: اینها که تو میگویی، حرفهای قشنگی است؛ اما کسی که در اصل و اساس با تو اختلاف دارد، میشود این شعر سعدی:
خانه از پای بست ویران است خواجه در بند نقش ایوانست
گفتم: روشن تر بگو.
گفت: خانوادۀ همسر پیشینم به ظاهر مذهبی بودند. با همین نگاه عقد را خواندیم؛ اما در مراسم عروسی دیدم محرم و نامحرم باهم دست میدهند. با خودم گفتم: «شاید همه محرم هستند و من خبر ندارم. » هنگامی که میخواست جلوی همۀ مهمانها برقصد، عرق سردی بر تمام وجودم نشست. پرسیدم: «عزیزم، مگر حرام نیست؟ » گفت: «یک شبه دیگه. رسم شده. » خلاصه بعد از مدتی، در زندگی دیدم
با این عبارت «رسم»، تمام مباحث عاطفی و دینی را نادیده و گاه به سخره میگیرد. خودم را از شرش خلاص کردم. تقصیر خودم بود. باید روز اول خیلی راحت میپرسیدم: «به هنگام اختلاف، چه چیزی ملاک قضاوتهای ما باشد؟ » باید به قانونی که برای دو طرف محترم است، گردن بنهیم.
به راستی برخی تجربهها چه گران به دست میآید. زن و مرد به مانند دو شریک هستند که سرمایۀ مادی و عمر خود را در اختیار هم قرار میدهند. آنان باید براساس قانونی از این سرمایهها استفاده کنند، تا هم در دنیا آسایش و آرامش داشته باشند و هم در آخرت سعادتمند شوند. چه قانونی بهتر از دستورهای دینی وجود دارد؟
#تکنیک_اول
بکوشید برای زمانی که فضای عاطفی خوبی بین شما برقرار است، انتظاراتتان را از هم مشخص کنید تا وظایف و حدود روابطتان معین شود؛ وگرنه دقیقاً نمی دانید در برابر یکدیگر چه وظایفی به عهده دارید.
برای مثال، وقتی وارد خانه میشوید، انتظار دارید همسرتان با شما چگونه رفتار کند؟ یا در رفت وآمد با خویشان، به همسرتان گفته اید که چه انتظارهایی از او دارید؟
از اختلافهای اساسی در زندگی، اختلاف در نگرش به موضوعهایی مانند زندگی خوب و عشق است. بهتر است مقصود از «زندگی خوب» و «عشق» را برای هم توضیح دهید.