#ارسالی_تنها_مسیریها
سلام وقت بخیر
درمورد مبحث ارتباط با نامحرم
چیزی که خودم مبتلا بودم
از وقتی که به سن بلوغ رسیدم اقتضای اون سن علاقه مند به ارتباط از هر نوع باجنس مخالف بودم
اما همیشه خودمو با وعده ازدواج و رابطه عقلانی درست قانع میکردم
وقتی به سن ازدواج رسیدم خواستگارها اومدند و من دوست داشتم ازدواج کنم
با سدی به نام پدر رو به رو شدم
پدرم بااینکه فردی مذهبی هستن
اما بشدت توی ازدواج سخت گیر
جوری که سن من ۵ سال از سنی که علاقه مند به ازدواج بودم و خواستگار خوب هم اومده بود گذشته بود
فقط و فقط بخاطر سخت گیری های پدرم
ایراداتی که اصلا منطقی نبود
اما من نمیتونستم کاری کنم
شاید خیلی ها مثل من نتونن حرف دلشون و به راحتی بزنن
و داشتم ناامید میشدم
چون هر خواستگاری میومد با مخالفت رو به رو میشدم
به حدی رسیدم که حتی مادرم از پدرم ناراحت شدن که با سخت گیری ها مانع ازدواج من شدن...
توی این مدت خیلی وسوسه میشدم برای ارتباط با نامحرم خیلیییییی زیاد و موقعیت های زیادی بوجود اومد اما همیشه دوری میکردم
تا که توسل کردم به حضرت زهرا س و پدرم به یکی از خواستگارانم راضی شدن و ازدواج کردم
نیتم از بیان تجربه ام این بود
مخاطب من پدر و مادر ها هستن خواهش میکنم سخت گیری نکنید
مخصوصا دختر ها که توی رسومات ما باید بشینن تا خواستگار بیاد
وقتی به سن ازدواج رسید به خواستگار خوب جواب مثبت بدید
درگیر حواشی نباشید
واقعا باید عاقلانه انتخاب کرد ما بقیش توکل و توسل.
هرچی شما مانع ازدواج بچه هاتون میشید اونا یه قدم به رابطه گناه نزدیک تر میشن.
توی دوستانم هم دارم
کسایی که علاقه مند به ازدواج هستن اما با مخالفت خونواده رو به رو شدن
و اونا یا وارد رابطه گناه شدن
یا دنبال حواشی مثل کار کردن توی محیط هایی که مناسب یه خانم نیست، شدن
نسل گذشته پدران و مادرانمون چون زود ازدواج کردن درگیر خیلی مسائل نشدن
و شاید درک کمتری نسبت به دنیای فرزندانشون دارن