eitaa logo
فعالان فرهنگی 🇮🇷
1.1هزار دنبال‌کننده
16.9هزار عکس
4.6هزار ویدیو
9 فایل
💮فعالان فرهنگی💮 #مطالبات #گزارشات ارتباط با مدیر کانال @faalanfarhangi1
مشاهده در ایتا
دانلود
🌓 جنگ جمل قصه پر غصه جهان اسلام 👈 به بهانه 10 جمادی الاوّل سالروز فتنه جنگ جَمَل ♦️در سال 36 هـ در چنین روزی اتّفاق افتاد (1) و در 15 این ماه شد و _نزول_نصر از خداوند کریم بر امیر المؤمنین‌ علیه السلام واقع شد. (2) بنا بر قولی در این ماه واقع شده است (3) و قول دیگر این ماه است. (4) ♦️ این از آنجا شروع شد که بعد از مردم با المؤمنین‌ ع، به بهانه ی از خارج شدند و به پیوستند. که قبلا عامل در بود و از طرف امیر المؤمنین‌ ع شده بود، به مکّه آمد و که دویست خریده بود برای آورد و به طرف بصره حرکت کردند تا به این شهر رسیدند. ♦️پس از ورود، به خانه ی بن عامل امیر المؤمنین‌ ع ریختند و او را کردند و بسیار زدند و موی ریش و سر و دو ابروی او را کندند. ♦️ ع برای با آنان به طرف حرکت فرمودند. در این جنگ همراه امیر المؤمنین‌ ع، حسن و حسین ع و همچنین حنیفه و و اولاد و عدّه ای از هاشم همراه با و و عدّه ای از و بودند. ♦️ نفر از ، نفر از کسانی که با پیامبر ص در شرکت کرده بودند و 1500 نفر از سایر اصحاب پیامبر ص شرکت کردند. (5) ♦️ را همراه با قرآنی فرستادند که بصریان را به حکم قرآن بخواند، ولی آنان مسلم را هدف ساختند و کردند. ♦️بعد از های عمّار و امیر المؤمنین‌ ع، در الاولی جنگی را که شروع کرده بود ادامه دادند و امیر المؤمنین‌ ع در مقام مقابله با آنان بر آمدند. در این جنگ از لشکر امیر المؤمنین‌ ع که هزار مرد جنگی بودند هزار نفر شدند، و از لشکر جمل که هزار نفر بودند نفر شدند. (6) ♦️آخر الأمر که نصیب لشکر امیر المؤمنین‌ ع شد، حضرت کنار آمدند و فرمودند :«ای ، تو را امر کرده بود که به جنگ من بیرون آیی ؟ آیا تو را امر نفرمود که در خانه ی خود بنشینی و بیرون نیایی ؟ بخدا سوگند،'انصاف ندادند آنانکه های خود را داشتند و را آوردند». ♦️ بن ابی بکر خواهرش را از بیرون کشید. امیر المؤمنین‌ ع دستور داد او را به خانه ی ابی_طلحه ببرند و بعد او را به و از مکّه به فرستاد. ♦️در این جنگ که از بزرگان لشکر و شیعیان امیر المؤمنین‌ ع بود شد و آن حضرت بالای سرش آمده فرمودند :«ای زید، خدا رحمتت کند که تو اندک بود، و تو در بود». 📘 منابع : 1. مناقب آل ابی طالب علیهم السلام : ج 3، ص 181. و ... . 2. مسار الشیعة : ص 31. و ... . 3. العدد القویة : ص 54. و ... . 4. منتخب التواریخ : ص 160. 5. مناقب آل ابی طالب علیهم السلام : ج 3، ص 190. و ... . 6. بحار الانوار : ج 32، ص 174، 211. ✍ پی نوشت: تاریخ همواره در حال خودنمایی و تکرار شدن است؛ و مردمی که نمی خواهند دیروزشان آئینه امروزشان باشد؛ و به قول شعر معروف رودكی🔻 هرکه نامخت ازگذشت روزگار نیز ناموزد ز هیچ آموزگار
«در جریان ، محمد‌بن‌حنفیه با نیزه‌ای به سمت شتر عایشه حمله‌ور شد، اما قبیله بنوضبه او را از نزدیک‌شدن به شتر بازداشتند. بعد از آن‌که محمد نزد پدرش امیر‌المؤمنین (علیه‌السلام) برگشت، (علیه‌السلام) نیزه را از دست او گرفت و به سمت دشمن شتافت و در‌حالی برگشت که نیزه‌اش خونین بود. با دیدن این صحنه، رنگ محمد‌بن‌حنفیه زرد شد، اما پدرش او را این‌گونه دلداری داد که تو فرزند علی (علیه‌السلام) هستی و او فرزند پیامبر (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) است.»  مناقب آل أبی‌طالب (علیه‌السلام) / ج 4 / ص 21 بانی جنگ جمل داشت تماشا می کرد تیغ در دست حسن حل معما می کرد رجز حیدری اش بود که غوغا می کرد روی لب های علی خنده شکوفا می کرد ناگهان از وسط معرکه این صوت آمد سر بدزدید ... حسن نه ...ملک الموت آمد این که در جنگ جمل زلزله ای افکندست به گمانم دو سه تا قلعۀ خیبر کندست رجزش ولوله ای در دل صحرا انداخت نیزۀ او شتر سرخ جمل را انداخت روزها ذکر من این است و همه شب سخنم شیعۀ حیدر و مدیون امام حسنم