🌓 جنگ جمل قصه پر غصه جهان اسلام
👈 به بهانه 10 جمادی الاوّل سالروز فتنه جنگ جَمَل
♦️در سال 36 هـ در چنین روزی #جنگ_جمل اتّفاق افتاد (1) و در 15 این ماه #بصره_فتح شد و _نزول_نصر از خداوند کریم بر امیر المؤمنین علیه السلام واقع شد. (2) بنا بر قولی در #پنجم این ماه واقع شده است (3) و قول دیگر #نوزدهم این ماه است. (4)
♦️#ابتدای این #واقعه از آنجا شروع شد که بعد از #بیعت مردم با #امیر المؤمنین ع، #طلحه_و_زبیر به بهانه ی #عمره از #مدینه خارج شدند و به #اصحاب_جمل پیوستند. #عبدالله_بن_عامر که قبلا عامل #عثمان در #بصره بود و از طرف امیر المؤمنین ع #عزل شده بود، به مکّه آمد و #شتری که دویست #دینار خریده بود برای #عایشه آورد و به طرف بصره حرکت کردند تا به این شهر رسیدند.
♦️پس از ورود، به خانه ی #عثمان بن #حُنَیف عامل امیر المؤمنین ع ریختند و او را #اسیر کردند و بسیار #کتک زدند و موی ریش و سر و دو ابروی او را کندند.
♦️#امیر_المؤمنین ع برای #مقابله با آنان به طرف #بصره حرکت فرمودند. در این جنگ همراه امیر المؤمنین ع، #امام حسن و #امام حسین ع و همچنین #محمّد حنیفه و #عبدالله_بن_جعفر و اولاد #عقیل و عدّه ای از #جوانان #بنی هاشم همراه با #عمّار و #ابو_ایّوب_انصاری و عدّه ای از #مهاجر و #انصار بودند.
♦️#80 نفر از #اصحاب_بَدر، #250 نفر از کسانی که با پیامبر ص در #بیعت_شجره شرکت کرده بودند و 1500 نفر از سایر اصحاب پیامبر ص شرکت کردند. (5)
♦️#مُسلم_مشاجعی را همراه با قرآنی فرستادند که بصریان را به حکم قرآن بخواند، ولی آنان مسلم را هدف #تیر ساختند و #شهید کردند.
♦️بعد از #موعظه های عمّار و #فرمایشات امیر المؤمنین ع، در #دهم_جمادی الاولی جنگی را که شروع کرده بود ادامه دادند و امیر المؤمنین ع در مقام مقابله با آنان بر آمدند. در این جنگ از لشکر امیر المؤمنین ع که #20 هزار مرد جنگی بودند #پنج هزار نفر #شهید شدند، و از لشکر جمل که #30 هزار نفر بودند #13000 نفر #کشته شدند. (6)
♦️آخر الأمر که #پیروزی نصیب لشکر امیر المؤمنین ع شد، حضرت کنار #هودج_عایشه آمدند و فرمودند :«ای #حُمیرا، #پیامبر تو را امر کرده بود که به جنگ من بیرون آیی ؟ آیا تو را امر نفرمود که در خانه ی خود بنشینی و بیرون نیایی ؟ بخدا سوگند،'انصاف ندادند آنانکه #زن های خود را #پشت_پرده_پنهان داشتند و #تو را #بیرون آوردند».
♦️#محمّد بن ابی بکر خواهرش را از #هودج بیرون کشید. امیر المؤمنین ع دستور داد او را به خانه ی #صفیّه #دختر_حارث_بن_ ابی_طلحه ببرند و بعد او را به #مکّه و از مکّه به #مدینه فرستاد.
♦️در این جنگ #زید_بن_صُوحان که از بزرگان لشکر و شیعیان امیر المؤمنین ع بود #شهید شد و آن حضرت بالای سرش آمده فرمودند :«ای زید، خدا رحمتت کند که #تعلّقات_دنیوی تو اندک بود، و #إمداد تو در #دین_بسیار بود».
📘 منابع :
1. مناقب آل ابی طالب علیهم السلام : ج 3، ص 181. و ... .
2. مسار الشیعة : ص 31. و ... .
3. العدد القویة : ص 54. و ... .
4. منتخب التواریخ : ص 160.
5. مناقب آل ابی طالب علیهم السلام : ج 3، ص 190. و ... .
6. بحار الانوار : ج 32، ص 174، 211.
✍ پی نوشت: تاریخ همواره در حال خودنمایی و تکرار شدن است؛ و مردمی که نمی خواهند دیروزشان آئینه امروزشان باشد؛ و به قول شعر معروف رودكی🔻
هرکه نامخت ازگذشت روزگار
نیز ناموزد ز هیچ آموزگار
«در جریان #جنگ_جمل، محمدبنحنفیه با نیزهای به سمت شتر عایشه حملهور شد، اما قبیله بنوضبه او را از نزدیکشدن به شتر بازداشتند. بعد از آنکه محمد نزد پدرش امیرالمؤمنین (علیهالسلام) برگشت، #امام_حسن (علیهالسلام) نیزه را از دست او گرفت و به سمت دشمن شتافت و درحالی برگشت که نیزهاش خونین بود. با دیدن این صحنه، رنگ محمدبنحنفیه زرد شد، اما پدرش او را اینگونه دلداری داد که تو فرزند علی (علیهالسلام) هستی و او فرزند پیامبر (صلّیاللهعلیهوآله) است.»
مناقب آل أبیطالب (علیهالسلام) / ج 4 / ص 21
بانی جنگ جمل داشت تماشا می کرد
تیغ در دست حسن حل معما می کرد
رجز حیدری اش بود که غوغا می کرد
روی لب های علی خنده شکوفا می کرد
ناگهان از وسط معرکه این صوت آمد
سر بدزدید ... حسن نه ...ملک الموت آمد
این که در جنگ جمل زلزله ای افکندست
به گمانم دو سه تا قلعۀ خیبر کندست
رجزش ولوله ای در دل صحرا انداخت
نیزۀ او شتر سرخ جمل را انداخت
روزها ذکر من این است و همه شب سخنم
شیعۀ حیدر و مدیون امام حسنم