eitaa logo
تکیه مداحی فابک للحسین علیه السلام
147 دنبال‌کننده
17 عکس
31 ویدیو
16 فایل
ارتباط با مدیر emadi99@
مشاهده در ایتا
دانلود
آن ماه که در دامن زهرا بنشیند باید که چنین در دل دنیا بنشیند ای عرش نشین! شأن قدم‌های تو تنها این است که بر شانه‌ی طاها بنشیند حالا که تویی آیه‌ای از سوره‌ی کوثر_ باید که به تفسیر تو مولا بنشیند شد لؤلؤ حُسن تو، فقط قسمت آن دل_ آن دل که به درگاه دو دریا بنشیند آن‌قدر کریمی که فقیر آمد و گفتی: از ماست، بگویید که بالا بنشیند آقای جوانان بهشت است، جماعت! دورِ که نشستید؟ که تنها بنشیند اسلام شما چیست؟ که در آن پسر هند_ جای پسر امّ ابیها بنشیند شاید پسر فاطمه از پای بیفتد اما که شنیده است که از پا بنشیند؟ صلح تو چنان تیر که در چله نشسته‌ست گیرد هدف امروز، که فردا بنشیند * * * در حیرتم از جَعده، چگونه دلش آمد آن زهر، به کام تو دل‌آرا بنشیند؟ این تیر که اینجا کفنت را به تنت دوخت فرداست که بر دیده‌ی سقا بنشیند لعنت به دلِ سنگ و سیاهی که سبب شد داغت به دلِ گنبد خضرا بنشیند شیرین دهن کرببلا، گل‌پسر توست از توست که این‌گونه به دل‌ها بنشیند می‌گفت: عمو! نامه‌ی باباست به دستم برخوان و بگو قاسمت آیا بنشیند؟ با اذن برادر، پسر تو، شب آخر برخاست که خیمه به تماشا بنشیند جسم پسرت، آه! شبیه جگرت شد تا خونِ تو هم، در دل صحرا بنشیند ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از غربت پیمبر، داور به گریه افتاد توحید روضه‌خوان شد، کوثر به گریه افتاد از داغ زهرِ آن دو، ملعونه، جسم احمد‌‌‌_ می‌سوخت آن چنان که، بستر به گریه افتاد وقتی که بی حیا گفت: "إنّ الرَّجل، لَیَهجُر" جبریل ناله سر داد، منبر به گریه افتاد هم دختر نبی بود، هم مادر پیمبر بدجور مادرانه، دختر به گریه افتاد یاد "حُسینُ مِنّی..." با جدّ خویش می‌سوخت آمد حسین، نزدِ دلبر به گریه افتاد تا حکم صبر را داد احمد به مرتضایش خیره به همسرش شد، حیدر به گریه افتاد در بین کوچه کشتند، آقای ما حسن را از بعد آن دوشنبه، مضطر به گریه افتاد رفت و ندید احمد، زهرا میان آتش_ آن قدر ناله سر داد، تا" در" به گریه افتاد بعد از هجوم دشمن، تا دید میخ در را از غربت امیرش، قنبر به گریه افتاد روز دهم شد و شمر آمد میان مقتل آن قدر ضربه زد که خنجر به گریه افتاد با قد خم رسید و در بین قتلگه دید_ فرزند بی سرش را، مادر به گریه افتاد جوری در آن هیاهو فریاد زد: "بُنیّ..." تا صبح روز محشر، نوکر به گریه افتاد ✍️ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
ذکر خیر تو رسیده‌ست به هر انجمنی به همه گفته‌‌ام از خُلق‌ عظیمت علنی "أَبَوَا هَذِهِ اَلْأُمَّه" به دلم‌ قاب شده شدم از روز ازل: هم‌ نجفی، هم‌ مدنی من ندیده شده‌ام عاشق تو! یادم کن عجمی هستم و شاگرد اویس قرنی "لافتی" مال علی بود؛ ولی گفت علی: نیست‌ مانند پیمبر به خدا صف شکنی برو به خانه‌ی زهرا که خدا هم آن‌جاست بر روی جمع بینداز کسای یمنی همه دیدند به زهرا چقدر حساسی خم شدی بوسه به آن دست مبارک بزنی می‌رسی آخر معراج‌ دوباره به علی می‌روی پیش خدا با علی‌ات هم‌سخنی مثل هرروز حسین آمده در آغوشت بازهم‌ خیره به آن حنجره و پیرهنی حسن امشب ز غمت‌ بر سر و بر سینه زده تو خودت سینه زن ذکرِ حسن یا حسنی! ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🏴 لیست نوحه‌های ایام عزای صلوات‌الله‌علیه‌وآله 🏷 ▪️اذن ورود 🌐 shereheyat.ir/node/2489eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/811 🏷 ▪️بیت الاحزان 🌐 shereheyat.ir/node/4361eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/297 ▪️یا رسول الله 🌐 shereheyat.ir/node/4926eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/354 ▪️زنده‌ست نام تو 🌐 shereheyat.ir/node/5232eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/563 🏷 ▪️چگونه گویم از مقامت 🌐 shereheyat.ir/node/4853eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/296 ▪️دلیل خلقت آسمان 🌐 shereheyat.ir/node/5230eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/562 ▪️حرمت ذوی القُربی 🌐 shereheyat.ir/node/5750eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/813 🏷 ▪️بین الحرمین 🌐 shereheyat.ir/node/5236eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/565 ▪️یا رحمة للعالمین 🌐 shereheyat.ir/node/5749eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/812 🏷 ▪️یا امام الرحمة 🌐 shereheyat.ir/node/5234eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/564
🏴 لیست نوحه‌های شهادت علیه‌السلام 🏷 ▪️غریبی 🌐 shereheyat.ir/node/4838eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/545 ▪️آقای کریم 🌐 shereheyat.ir/node/5712eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/798 🏷 ▪️صبر مظلوم 🌐 shereheyat.ir/node/4263eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/546 ▪️عزیز خدا 🌐 shereheyat.ir/node/5237eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/566 ▪️تنهاتر از همه 🌐 shereheyat.ir/node/5751eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/815 🏷 ▪️مرهم 🌐 shereheyat.ir/node/4855eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/547 ▪️بین الحرمین 🌐 shereheyat.ir/node/5236eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/565 ▪️دعاگوی همه 🌐 shereheyat.ir/node/5753eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/816 🏷 ▪️خودمو به تو سپردم 🌐 shereheyat.ir/node/4807eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/754 ▪️يا ايها الكريم 🌐 shereheyat.ir/node/5239eitaa.com/ShereHeyat_Nohe/567
نفسم در شماره افتاده رنگ و رویم پریده است علی سر من را بگیر بر زانوت وقت رفتن رسیده است علی گرچه زود و سریع طی شد و رفت چقدر روزگار سخت گذشت همۀ سال‌های تبلیغم به من بیقرار سخت گذشت دل من را همیشه توهینِ بی حیاها شکست، یادت هست؟! سنگ باران کودکان لجوج سر من را شکست، یادت هست؟! در اُحد که غریب ماندم من بُغض کفار داشت وا می‌شد یک تنه جوشنم شدی تو علی تو نبودی، سرم جدا می‌شد اثر آفتاب شعب این بود در سرم شعله‌های تب مانده به کف پای من از آن‌موقع خارهای ابولهب مانده چه کنم وقت رفتن آمده است دل ندارم که روضه خوان باشم کاش می‌شد زمان حمله به "در" زنده باشم، کنارتان باشم ظاهراً مومن و مسلمانند با تو و فاطمه بد‌ اند علی صبر کن، صبر کن، برای خدا همسرت را اگر زدند علی همه هیزم بدست می‌آیند آتشی پشت در به پا بشود وای اگر در به فاطمه بخورد میخ، در بین سینه جا بشود صبر کن آن زمان که با سیلی قصد دارند بر رویش بزنند یا که در پیش دستِ بسته‌ی تو با قلافی به بازویش بزنند... ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
زمینه و نوحه شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله به سبک امیری حسین و نعم الامیر عزای رسول خدا آمده دلم بر غمش مبتلا آمده به زهرای غمدیده ی خونجگر زمان هجوم و جفا آمده سلامُ علی خاتم ُ الانبیاء -- به قلب فلک سوز پیغمبری محبین و چشمانِ از غم تری ز سوگ و عزای رسول خدا مدینه شده صحنه ی محشری سلامُ علی خاتم ُ الانبیاء -- به ساقی کوثر بگو تسلیت به اولاد حیدر بگو تسلیت عزای رسول خدا را ز جان به زهرای اطهر بگو تسلیت سلامُ علی خاتم ُ الانبیاء -- عدو را پس از داغ خیر البشر بُوَد بغض و کینه ز دل شعله ور به زهرای مرضیه بعد از پدر شود تسلیت ضرب دیوار و در سلامُ علی خاتم ُ الانبیاء -- شود محسن بن علی جانفدا مدینه شود صحنه ی کربلا از آن لطمه ای که به جانش رسید شهیده شود بضعه ی مصطفی سلامُ علی خاتم ُ الانبیاء
 Home  اشعار محمل اشعار اهل بیت علیه السلام صفحه اصلی پیامبر اکرم بند اول گفتم که عمر ماه صفر رو به آخر است دیدم شروع محشر کبرای دیگر است گردون شده سیاه و فضا پر زدود و آه تاریک تر ز عرصه ی تاریک محشر است گرد ملال بر رخ اسلام و مسلمین اشک عزا به دیده ی زهرای اطهر است گفتم چه روی داده که زهرا زند به سر دیدم که روز، روز عزای پیمبر است پایان عمر سید و مولای کائنات آغاز دور غربت زهرا و حیدر است قرآن غریب و فاطمه از آن غریب تر اسلام را سیاه به تن، خاک بر سر است روی حسین مانده به دیوار بی کسی چشم حسن به اشک دو چشم برادر است ای دل بیا گریه ی زینب نظاره کن مانند پیرهن جگر خویش پاره کن --
ای مــــــــــــــــــاهی دریا برایت گریه كرده پـــــــــــــــــیغمبر و زهرا برایت گریه كرده عــــــــــالم محیط غربتت، زائر ندارد تربتت مـــــــــــــظلوم حسن جان، مظلوم حسن جان ای   اولین   مـــــــــــــــــظلوم عالم، بعد بابا در خـــــــــــانه خود هم غریب از جور اعدا شـــــــــریك زندگانیت، گردیده خصم جانیت مـــــــــــــظلوم حسن جان، مظلوم حسن جان بـــــــــــــــــــا آنهمه صِدق و صفا و پاكی دل شــــد مُـــــــــــــــزد خوبیهای تو زهر هلاهل پیوسته شد خون بر دلت، تا همسرت شد قاتلت مـــــــــــــظلوم حسن جان، مظلوم حسن جان هــــــــــــــــنگام تشییعت به جای ذكر و تكبیر تـــــــــــــــابوت و تن با هم یكی گردیده از تیر کــــــــــنار قبر مادرت، شد تیر باران پیکرت خــــــــــــــــالی بودن صحن غم افزای بقیعت بـــــــــــــــــــــر زائرینت بسته درهای بقیعت سلام مـــــــــا به قبر تو، درود ملا به صبر تو شـــــــــــــــــــبها بود زوار قبرت گرد صحرا آبــــــــــــــی نمی ریزد بر آن جز اشک زهرا فدای لطف و کرمات، ما را رسان در حرمت مــــــــــــــظلوم حـــــــــــــسن جـــــــــان (۲
روضه و زمزمه شهادت امام حسن علیه السلام شب ششم محرم 1404 بانوای دکتر حاج میثم مطیعی غریب کوچه ها شدن با من، غریب کربلا شدن با تو دیدن مادر روی خاک با من، شهید سرجدا شدن با تو تو نبودی و دیدم، روی خاکه یه مادر نیستم و تو میبینی، روی خاکه یه خواهر (ای غریب مدینه) غریب در وطن شدن با من، شهید بی کفن شدن با تو تو خونه دست و پا زدن با من، قتلگاه دست و پا زدن با تو من با خاطره‌های غم فاطمه مُـردم غریبونه به دستت پسرامو سپردم (ای حسن جان حسن جان) پنجره و کبوترا با من، ضریح و ایوون طلا با تو خلوتی صحن بقیع با من، شلوغی کرببلا با تو شبای جمعه من هم زائر کربلاتم پای روضه‌ی مادر گوشه قتلگاتم (یا بُـنَـیَّ مِنَ الماء مَـنَـعوکَ مَـنَـعوک یا بُـنَـیَّ بُـنَـیَّ ، قَـتَـلوکَ ذَبَـحوک) (ای حسین جان حسین جان)
ای سمت نوکریت شرف و عزت و فخر همه ای به تمنای غمت به لب اهل ولا زمزمه ذاکر و مداح توأم نظری پسر فاطمه گرچه تو را نوکر ناقابلم نوکریت داده صفا بر دلم تا که بسوزم همه را همه جا سوز درونم بده سینه ام افروخته کن. ز عنایت دل خونم بده پاکی و تقوا و صفا به درون و به برونم بده عشق تو سرمایه ی فردای من گر تو قبولم نکنی وای من ای پدر ومادرمن به فدای لب عطشان تو نیزه و شمشیر وسنان کفن پیکرعریان تو برسرنی جلوه کنان سرهمچون مه تابان تو. مرا مران مرا مران از درت به پهلوی شکسته ی مادرت سوز بده برسخنم به دل سوخته خواهرت تا بگویم سخن از تن صد چاک علی اکبرت ناله زنم یاد کنم زلب خشک علی اصغرت. گوهر اشکم شده ایثارتو گریه کنم یاد علمدار تو گریه بر آن را بکشم که براو ارض و سما گریه کرد مادر و جد و پدرش به نهان و به ملاگریه کرد بر تن صدپاره او پسرش روح خدا گریه کرد پیروی از روح خدا می کنم یاد حسین . و شهدا می کنم حسین.....