eitaa logo
چادرم یادگار مادرم زهرا ♡‌•°
8.6هزار دنبال‌کننده
26.3هزار عکس
12هزار ویدیو
555 فایل
°• ❀﷽ ﴿مولاعلے(علیه السلام): هماناعفیف وپاڪدامݧ فرشتہ اےازفرشتہ هاست♥‌°﴾ . همھ چیزصلواتیست |میهمان مادَرماݧ حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها)هسٺیم . خادم : 📩|| @Farmandehh313 تبادلاٺ: 📋| @khademha شعبات: 🛒🛍 @Organic_saraye_bamboo@postersazi
مشاهده در ایتا
دانلود
هرکس حاجت داردنزد مادرم ام البنین برود👇بخون: 🔹زمانی که کاروان حسینی به سمت کرب و بلا میروند، ام البنین میرود دم دروازه و به یک نفر میگوید که بروید عباسم رو صدا بزنید و بیاید،بگویید مادرت با تو کاردارد. 🔸عباس می اید و اورا در آغوش میگیرد.و میگوید نخواستم جلوی حسین تورو در آغوش بگیرم مبادا حسین حسرت بخورد... 🔹بعد به عباس میگوید مواظب برادرت حسین باش. 🔸از طرفی هم وقتی که خبرهای پسرانش رو بهش میدن اول میگوید از حسین چه خبر؟؟؟ 🔹بعد که خبر شهادت رو گفتند آهی کشید و گفت مگر عباس من زنده نبود؟؟؟ 🔸اگر من زنده بود محال بود بگذارد حسین رو شهید کنند. 🌹 در عالم خواب حضرت عباس رو دیدند گفتند آقا جان راهی بگذار تا دعاهایمان نزد تو به اجابت برسد گفتند، هرکس حاجتی دارد نزد مادر من ام البنین برود... 💔 . ⁉️ آیا از و بچه های حضرت عباس (ع) خبر دارید؟ 💚 حضرت عباس (ع) تنها با یک ازدواج کردند. او لبابه دختر عبیدالله بن عباس بود. لبابه زنی بسیار شایسته پاکدامن و از خاندانی شریف بود. او از بهترین زنان زمانه خود و از محبان امام علی (ع) بود. لبابه از پنج پسر و یک دختر بدنیا اورد. لبابه در کربلا حضور داشت. یکی از پسران او بنام در کربلا شهید شد. خود او نیز اسیر شد. همراه با سایر اسرا زجر و شکنجه ها را تحمل کرد. پس از اسرا او به برگشت. روز و شب میکرد چندان که بیمار شد و در سن ۲۸ سالگی از دنیا رفت. خدای رحمتش کند. فرزندان او مدتی توسط پاکشان سلام الله علیها تربیت شدند اما او هم دوسال بعد از واقعه از دنیا رفت و سرپرستی فرزندان به علیه السلام منتقل شد. . "هر دوی آنها و بودند..." روز مادران شهدا🌹 گفتنی است هر گاه یکی از فرزندان حضرت عباس (ع) نزد امام سجاد (ع) می آمد اشک بر گونه های حضرت جاری می شد. 📚منبع سید بن طاووس اقبال الاعمال ص ۲۸ . . ♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ↧ •🏴| @fadaei_hazrat_zahra |🏴•
حسنم ! بر خود کن ! بر های خودت گریه کن ! مبادا ديگران تو را مشغول کند ! امام علی ( ع)
°•|یَا مَنْ ذَلَّتْ لِقُدْرَتِکَ الصِّعَابُ🍃 . . . اۍ آنڪه سختیےها به تو به نرمۍ گرایند خدایا کن بر ڪسۍ ڪه تنها سلاحش 💔است...|•°
°•|یَا مَنْ ذَلَّتْ لِقُدْرَتِکَ الصِّعَابُ🍃 . . . اۍ آنڪه سختیےها به تو به نرمۍ گرایند خدایا ڪن بر ڪسۍ ڪه تنها سلاحش 💔است...|•°
هدایت شده از ھـور !'
‏باورتون میشه این آدم #فرمانده باشه!؟ چقدر این #مرد خاڪے و بے ادعا و بے آلایش بوده.. حالا میفھمم چرا یڪے از دوستاݧ عراقے #گریه میڪرد و میگفت: . "ابومهدی به #پدر_یتیمان معروف بود..."
کم آوردی کن ولی بردار ...
ڪتاب (بیا مشهد) ⃣ 🍁↩️ شهیدے ڪه امام زمان بهش گفت بیا مشهد شفا بگیر ✨✨✨✨✨✨✨✨                               «معلم» راوی :: ناصر نیا پاک ارتباط من با علی سیفی تقریباً معلمی و شاگردی بود. با این که از نظر سنی تفاوت داشتیم. سن من از ایشان پنج شش سال بیشتر بود. ابتدا به عنوان معلم قرآن ایشان بودم این ارتباط از طريق معلمی شروع و به سمت دوستی و رفاقت معنوی کشیده شد. این رفاقت در حدی بود که رفت و آمد خانوادگی پیدا شد. منزل شان می رفتیم وآن ها منزل ما می آمدند. شب ها باهم به مسجد و پایگاه می رفتیم. بعد کل برنامه ها و های‌مسجدی‌وفرهنگی را در دست گرفتیم. 🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸 اما علی سیفی در دوران رشد و تکامل خودش یک تحول عميق در عرض پیدا کرد که ايشان را خیلی بالا برد. بعد از آن من در مقابل او احساس شاگردی می کردم حالتش معمولاً مثل کسی شد که چیزی را . او بیشتر در تلاطم بود و بیشتر دنبال این بود که چیزی که گم کرده را پیدا کند. به قول خودش می گفت:: (( هی می دَوَم به چیزی دل ببندم ولی نمی توانم )) این خودش بحث مهمی بود. یک شب ما نشستيم در این مورد صحبت کردیم. به من گفت:: اصلاً هیچ چیزی نیست که به آن دل ببندم. چیزهایی که برای مردم بسیار مهم است و صبح تا شب به خاطر آن تلاش می کنند،من آن ها را مثل بازی کودکان میدانم❗️ بعد گفت:: (( احساس میکنم من اصلاً اهل این دنیا نیستم.غريبه ام )) 🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸 بسيار هم این حرف ها رو از ته دل می گفت.و واقعاً هم اعتقاد داشت. این ها مواردی بود که در روايات آمده،به ما گفته اند:: _و_دل_نبندید_چشم_بياندازيد_و_دل_نبازید،که دیر یا زود باید گذاشت و گذشت. علی در اوج جوانی که همه به دنبال آرزوهای مختلف هستند،از این بند رها شده بود و سرّ مطلب در همین نکته است. بعد در مشغول فعاليت شد.تمام نوجوان ها را به توصیه می کرد. در مسجد وقتی جلسات قرآن داشتیم افراد را گروه گروه تقسيم می کرد،مثلاً به یک گروه می گفت شما آيات در مورد را پیدا کنید،به گروه دیگر می گفت آیات درمورد انفاق و..... 🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼 یادم هست سال 59 اولین روز های جنگ،من رفتم منطقه. تو اون زمان،علی سیفی به خاطر سن کم نمی توانست برود. ولی بعد ها اولین بار که با ایشان رفتیم،متوجه او شدم. حالتی که ایشان موقع ورود به مناطق جنگی داشت،مثل این بود که شخصی برای اولین بار بعد از سال ها انتظار برای زیارت ابا عبداللّه الحسین(ع) به کربلا برود. چنین آدمی از دور که مرقد را می بیند از خود بی خود می شود و.... رفتن ایشان به منطقه جنگی و خط اول جبهه،همین حالت را داشت.ایشان وقتی آنجا رسید پیدا کرد. یعنی حالت تلاطم و نگرانی که اینجا داشت،به آرامش تبدیل شد. مثل اینکه اصلاّ از بیرون آمد. 🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸 یک شب در جبهه به من گفت که به آنچه دنبالش بودم الان رسیدم. اینجا خیلی آرامش می دهد،خیلی راحتم،حتی شبی بود که با هم خوابیده بوديم،ایشان بعد دو ساعت بلند شد. من اولین بار بود که دیدم رفت به طرف شب. یعنی احتمال می دهم که ایشان اولین نماز شب را در جبهه شروع کرد. بعد دیگه نخوابید. گفتم::چرا کم خوابی❓ گفت::دو ساعت برا من کافیه. چون دیگه نیاز ندارم. بیشتر در تنهایی به نماز و دعا می پرداخت. بعد از مدتی حضور در جبهه، فعالیت های رزمی و فرهنگی را شروع کرد. در جبهه کار های متنوع انجام می داد ، منتهی کار فرهنگی او پشت جبهه یا در پادگان نبود. 🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸 کار فرهنگی او همراه رزمندگان و در کنار آن ها در خط اول عملیات بود. یکی از صفات شهید سیفی این بود که از بچگی بود. این شوخ بودنشان بسیار در روحیه نیروها مؤثر بود. در شوخی نداشت. شوخی هايش مزه عرفان و معنویت می داد. این خودش خیلی مهم بود. هیچ وقت در خوشی هایش از کوره در نمی رفت. خودش را گم نمی کرد که مثلاً وارد یک مسیر دیگر شده. ایشان بعضی وقت ها یه تبسم خاص داشت. من چندین بار دیده بودم نماز هاشو با تبسم می خواند❗️ گاهی هم نماز هاشو با می خواند. من يک روز گفتم:: علی آخه یعنی چه⁉️ گریه که از خوف خداست،اما چرا نماز با تبسم⁉️کمی سکوت کرد و جوابی نداد. اما بعد گفت:: من وقتی نماز می خونم توی وارد ميشم که... بعضی زمان ها خوبه،یعنی خودم رو حالت تبسم می بینم.یعنی خشم خدا رو نمی بینم،بلکه رحمت و محبت خدا رو می بینم و این امیدواری برای من خوشحالی میاره و این خوشحالی موجب میشه من تبسم کنم در حالت عبادت. 🔻🔻🔻 منبع :: ↙️ نیمی از کتاب بیا مشهد از انتشارات شهید ابراهیم هادی(فقط نیمی از کتاب تایپ میشه) ⚠️⚠️⚠️ ❗️❗️تایپ کتابها در مجازی و مطالعه ی رایگان پی دی اف کتابها با اجازه از انتشارات و مؤلف باشه❗️❗️
هدایت شده از 『 مُدرِّس نوین 』
به نام خداوند مهربان وقتی دلتنگ میشوم😔💔 برای اکثر ها که کمی سن و سال دارند این موضوع پیش آمده ... یک نفر را در زندگیشان میکنند😞 کسی که با او حرف بزنند ... کسی که شریک غم و خوشی هایشان باشند گاهی در ذهنشان تصویر سازی هم میکنند😩 الان که همه جا 📱 وجود دارد پیدا کردن یک هم صحبت کار سختی نیست ... یک نفر که از روی پر کردن وقت بخواهیم با او حرف بزنیم📱🗣 درد و دل کنیم ... رفع دلتنگیهایمان باشد👌 بعضی ها این دلتنگی را نمیکنند😑 هم صحبتی هایشان زیاد است😏 سفره دلشان نه ولی سفره ذهنشان پیش همه باز است😒 گاهی که دلتنگی و کمبود یک نفر دومی در زندگی بهم فشار می آورد به چیزایی فکر میکنم که آرام میشم ...😊 چیزایی که باعث میشود دلتنگی هایم را تحمل کنم .😊 . فکر میکنم به آن مردی که یک و چهار ی قد و نیم قد را در گذاشت و رفت🔫💣 خدا میداند چه شبها که پشت از دلتنگی نکرد😢 فکر میکنم به دامادی که یک هفته بعد از عقد راهی جبهه شد و تنها دلخوشیش یک عکس بود و خانومی که دلتنگ و نشسته بود😩😭 فکر میکنم به آن دختر خانومی که هر روز خانه را آب و جارو میکرد تا شوهرش از راه برسد چون تازه بچه دار شده بودند😍 وقتی هم که می آمد بعد از یک هفته دوباره راهی میشد و چشمان خیس خانومی که نمیتواند بگوید 😭 فکر میکنم به همسر مدافع حرمی که دخترش بهانه را میگیرد بغضش رو قورت میدهد و بادخترش بازی میکند💔 الان که فکر میکنم میبینم دلتنگی من چقدر بچگانس در برابر اینها ... انقدر بزرگ نیست که بخواهم برای پر کردنش به دوست های مجازی بشوم👌 آخر میدانی فرقش چیست؟ آنها با اختیار خودشان ، برای منو تو دلتنگی ها را تحمل کردند ، از همسر و بچه و خانواده دل کندند و رفتن در غربتی که نه تلگرام بود نه و نه ... پ‌ن : ان الله مع الصابرین ◾️🍃🌱↷ 『 @modarese_novin 』🏴
"و سِلاحُهُ البُکاءُ....." و سلاح من است....! •° ♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ ♔♡| @fadaei_hazrat_zahra |♡♕
🕊•° خواب (س) رو دیده بود بی بی فرموده بودن تو به خاطر ما از گذشتی ما هم شهیدت میکنیم. موقعی که داشت میرفت سوریه بهم گفت: سید برام حضرت رقیه بخون گفتم نمیخونم، داری میری حسین هااات، گفت از بچه هام دل کندم، روضه می خوندم های های میکرد. . هر خانمے ڪہ چادر بہ سر ڪند و عفت ورزد، و هر جوانی ڪہ نماز اول وقت را در حد توان شروع ڪند، اگر دستم برسد سفارشش را بہ مولایم امام حسین (ع) خواهم ڪرد و او را دعا مے ڪنم؛ باشد تا مورد لطف و رحمت حق تعالے قرار گیرد. 🌷 هدیه محضر همه شهدا صلوات
🕊•° خواب (س) رو دیده بود بی بی فرموده بودن تو به خاطر ما از گذشتی ما هم شهیدت میکنیم. موقعی که داشت میرفت سوریه بهم گفت: سید برام حضرت رقیه بخون گفتم نمیخونم، داری میری حسین هااات، گفت از بچه هام دل کندم، روضه می خوندم های های میکرد. 💌.• هر خانمے ڪہ چادر بہ سر ڪند و عفت ورزد، و هر جوانی ڪہ نماز اول وقت را در حد توان شروع ڪند، اگر دستم برسد سفارشش را بہ مولایم امام حسین (ع) خواهم ڪرد و او را دعا مے ڪنم؛ باشد تا مورد لطف و رحمت حق تعالے قرار گیرد. 🌷 هدیه محضر همه شهدا صلوات ♚❀ @fadaei_hazrat_zahra❀♛