eitaa logo
『•فداییان حسین‌ع•』
914 دنبال‌کننده
4هزار عکس
2.4هزار ویدیو
32 فایل
.﷽. |ࢪفیق‌اینجا‌جمع‌شدیم‌اوضاع‌خراب‌ فضای‌مجازی روتغییربِدیم-! • کپی کن حلالت هدف‌ ما چیز‌ دیگست... • https://abzarek.ir/service-p/msg/2238301 ناشناس #نشر_مطالب_صدقه_جاریه♥️🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
شبلی نقل نموده است: من همسایه‌ای داشتم که وفات نمود. او را خواب دیدم و از او پرسیدم: خدا با تو چه کرد؟ گفت: ای شیخ! هول‌های بزرگ دیدم و رنج‌های عظیم کشیدم.. از آن جمله، به وقت سوالِ منکر و نکیر، زبان من از کار باز ماند! با خود می‌گفتم: واویلاه، این عقوبت از کجا به من رسید؟ آخر من مسلمان بودم و بر دین اسلام مُردم! آن دو فرشته با غضب از من جواب طلبیدند. ناگهان شخصی نیکو موی و خوش بوی آمد و میان من و ایشان حایل شد و مرا تلقین کرد تا جواب ایشان را به نحو خوب بدهم. از آن شخص پرسیدم: تو کیستی؟ خدا تو را رحمت کند که من را از این غصه خلاصی دادی. گفت: من شخصی هستم که از صلوات‌هایی که تو بر پیامبر اکرم(صلی‌اللّٰه‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) فرستادی آفریده شده‌ام؛ و مأمورم در هر وقت و هر جا که درمانی به فریادت برسم.✨ 📖 آثاروبرکات‌صلوات/ص۱۳۱ 『• @fadaeian_hosein •』
امام صادق(علیه‌السلام) می‌فرماید: هنگامی که پیامبر اکرم(صلی‌اللّٰه‌علیه‌وآله) بر بدن سعد بن معاذ نماز مِیِّت می‌خواند، نَوَد هزار فرشته به نمازش حاضر شدند که حضرت جبرئیل هم میان آنها بود. بعد از نماز، پیامبر از جبرئیل سوال کرد، به چه علت شما بر نماز سعد حاضر شدید و بر بدن او نماز خواندید؟ جبرئیل عرض کرد: بخاطر آن که سعد در همه حالات، چه در راه رفتن و نشستن و خوابیدن و ایستادن، و چه در حالت سواره یا پیاده، دائما سوره «قُل هو اللّٰه اَحد» را تلاوت می‌کرد، بخاطر همین کارِ او، خدای متعال به ما فرمود در تشییع او شرکت کرده و بر بدنش نماز بخوانیم. سپس مادر سعد بن معاذ بلند صدا زد: ای سعد! بهشت گوارای تو باد. پیامبر فرمود: چطور این حرف را میزنی درحالیکه هم اکنون سعد بن معاذ فشار قبر دارد! مادر سعد گفت: چرا؟ پیامبر فرمودند: چون سعد در خانه با خانواده‌اش بَد اخلاق بود. 📖 ارشادالقلوب/ج١/ص١۹۴ 『• @fadaeian_hosein •』
از بصره آمده بودند دیدنِ امام رضا(علیه‌السلام). عریضه دلشان پُر بود از شکایت! شکایت از یونس بن عبد الرحمن. گلایه پشتِ گلایه.. یونس که در خانه امام حاضر بود، حرف‌ها را می‌شنید و خودش را به امرِ امام پنهان کرده بود. بصری‌ها که رفتند، یونس با اشک و آه آمد خدمت امام و می‌خواست از خودش دفاع کند؛ اما امام فرمود: یونس! فرض کن در دست تو مرواریدی باشد، اما مردم بگویند سرگین شتر است؛ آیا حرف مردم ضرر دارد؟ یونس گفت: نه امام رضا(علیه‌السلام) فرمودند: وقتی امامِ تو از تو راضی باشد، حرف مردم چه ارزشی دارد؟ حالا قلبِ یونس بن عبد الرحمن آرام گرفته بود، آرامشی از جنس رضایت امامش🌱 📖 بحارالأنوار/ج۲/ص۶۵ 『• @fadaeian_hosein •』
پیامبر(ص) فرمودند: شبی که به معراج رفتم، از کنار هیچ ملائکه‌ای گذر نکردم مگر این که از من در مورد علی(ع) پرسیدند! تا جایی که گمان کردم علی در آسمان‌ از من مشهورتر است. به آسمان چهارم که رسیدم، به جناب عزرائیل نگاه کردم و از من پرسید: علی چه می‌کند؟ پیامبر از حضرت عزرائیل پرسید: علی(ع) را از کجا می‌شناسی؟ عزرائیل پاسخ داد: من با دست خود، هر کس را خدا آفریده قبض روح می‌کنم، بجز دو نفر! یکی‌ شما و دیگری‌ علی(ع) که خدا، جانِ شما بزرگواران را خود خواهد گرفت. زمانی‌ که پیامبر به عرش‌ رسید، حضرت علی(ع) را دید و گفت: ای علی! تو زودتر از من به عرش رسیده‌ای؟ حضرت جبرئيل فرمود: این علی(ع) نیست. فرشته‌ای شبیه علی‌ است که خدا آن را آفریده تا زمانی که ما دلتنگ علی می‌شویم به آن نگاه کنیم و هر بار که به این مَلِک، نگاه می‌کنیم، برای شیعیانِ علی(ع) استغفار می‌کنیم.🍃 📖 بحارالانوار/ج۱۸/ص۳۰۰ ▪️ برگرفته از جلسات «صد منقبت امیرالمؤمنین در منابع اهل سنت» 『• @fadaeian_hosein •』
شبلی نقل نموده است: من همسایه‌ای داشتم که وفات نمود. او را خواب دیدم و از او پرسیدم: خدا با تو چه کرد؟ گفت: ای شیخ! هول‌های بزرگ دیدم و رنج‌های عظیم کشیدم.. از آن جمله، به وقت سوالِ منکر و نکیر، زبان من از کار باز ماند! با خود می‌گفتم: واویلاه، این عقوبت از کجا به من رسید؟ آخر من مسلمان بودم و بر دین اسلام مُردم! آن دو فرشته با غضب از من جواب طلبیدند. ناگهان شخصی نیکو موی و خوش بوی آمد و میان من و ایشان حایل شد و مرا تلقین کرد تا جواب ایشان را به نحو خوب بدهم. از آن شخص پرسیدم: تو کیستی؟ خدا تو را رحمت کند که من را از این غصه خلاصی دادی. گفت: من شخصی هستم که از صلوات‌هایی که تو بر پیامبر اکرم(صلی‌اللّٰه‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) فرستادی آفریده شده‌ام؛ و مأمورم در هر وقت و هر جا که درمانی به فریادت برسم.✨ 📖 آثاروبرکات‌صلوات/ص۱۳۱ 『• @fadaeian_hosein •』
روزی پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) از شيطان پرسيدند: ای ملعون چرا مانع از صدقه دادن می‌شوی؟ شيطان گفت: ای رسول خدا، اگر اِرّه‌ای بر سرم گذارند و مانند درخت، اره‌ام كنند برايم راحت‌تر است از تحملِ صدقه دادن اشخاص! پیامبر فرمودند: چرا از صدقه دادن مردم ناراحتی؟ شيطان جواب داد: در صدقه پنج خصلت است: مال را زياد می‌كند. مريضان را شفا می‌دهد. بلاها را دفع می‌كند. صدقه دهندگان به سرعت از پل صراط عبور می‌كنند. بدون حساب وارد بهشت می‌شوند و عذابی برايشان نيست. 『• @fadaeian_hosein •』
داود رقّی می‌گوید: من محضر امام صادق(ع) مشرف بودم. حضرت، آب طلب کردند و همین که آب را نوشیدند، دیدم امام منقلب شد و حالت گریه پیدا کرد و دو چشم مبارکش پُر از اشک شد! سپس به من فرمودند: ای داوود! خدا لعنت کند قاتلِ حسین را. بنده‌ای نیست که آب بنوشد و حسین(ع) را یاد کند و قاتلش را لعنت کند، مگر اینکه خدا صد هزار حُسنه برایش می‌نویسد و صد هزار گناه از سیئات او را پاک می‌کند و او را صد هزار درجه معنوی بالا می‌برد. با این عمل، گویی او صد هزار بَرده را آزاد کرده و خدای متعال روز قیامت او را با دلی شاد و آرام (در آن محشرِ سوزان با دلی بسیار خُنَک و نه جگری تَفدیده) محشور می‌کند.✨ ▪️『• @fadaeian_hosein •』
مفضل می‌گويد: محضر امام صادق(عليه‌السلام) رسيدم و از مشكلاتِ زندگی شكايت كردم. امام به كنيز دستور داد كيسه‌ای كه چهارصد دِرهَم در آن بود، به من بدهد و فرمود: با اين پول، زندگی‌ات را سامان بده. عرض كردم: فدايت شوم! منظورم از شرحِ حال، اين بود كه در حقِ من دعا كنید.. امام صادق فرمودند: بسيار خوب، دعا هم می‌كنم. و در آخر فرمودند: مفضل! از بازگو كردن شرح حالِ خود برای مردم پرهيز كن. اگر چنين نكنی نزد مردم (کم کم) ذليل و خوار می‌شوی! بنابراين برای دوری از ذلت و (خواری)، درد و دلت را هرگز به كسی نگو. 📖 بحار/ج۴۷/ص۳۴ 『• @fadaeian_hosein •』🕊
امام‌ صادق(علیه‌السلام) فرمودند: سزاوار نيست كه مؤمن خود را خوار سازد! مفضل بن عمر پرسيد چگونه خود را خوار مى‌كند؟ امام فرمودند: دست به كارى زند كه موجب عذرخواهى شود. 『• @fadaeian_hosein •』🕊
شخصی از امام صادق(علیه‌السلام) پرسید: در بهشت موسیقی هم هست؟ حضرت فرمودند: بله؛ درختی است که وقتی باد و نسیمی در آن می‌افتد، آهنگی دارد که به گوش اَحدی نخورده است!🌳🌬 بعد فرمودند: این برای کسی است که گوش دادن به موسیقی حرام را در دنیا از ترس خدا ترک کرده است. 📖 کتاب‌بهشت‌وجهنم 『• @fadaeian_hosein •』🕊
| ابوبکر بن نوح می‌گوید پدرم نقل کرد دوستی در نهروان داشتم که یک روز برایم تعریف کرد: من عادت داشتم هر شب آیت الکرسی را بخوانم و بر در دکان و مغازه‌ام می‌دَمیدم و با خیال راحت به منزلم می‌رفتم. یک شب یادم رفت آیت‌ الکرسی را به مغازه بخوانم، و به خانه رفتم. وقت خواب یادم آمد که آیت الکرسی نخواندم! از همانجا خواندم و به طرف مغازه‌ام دَمیدم. فردا صبح که به مغازه آمدم و در را باز کردم، دیدم دزدی در مغازه آمده و هر چه در آنجا بوده جمع کرده! بعد متوجه مَردی شدم که در آنجا نشسته! گفتم: تو که هستی و در اینجا چه کار داری؟ گفت: داد نزن؛ من چیزی از تو نبرده‌ام؛ نگاه کن، تمام مِتاع تو موجود است. من این‌ها را بستم و همین که خواستم بردارم و ببرم، دَرِ مغازه را پیدا نمی‌کردم! تا اثاث‌ها را زمین می‌گذاشتم در را نشان می‌کردم، باز تا می‌خواستم ببرم دیوار می‌شد! خلاصه شب را تا صبح به این بَلا به سر بُردم تا اینکه تو در را باز کردی. حالا اگر می‌توانی مرا عفو کن؛ زیرا من توبه کردم و چیزی هم از تو نبرده‌ام. من هم دست از او برداشتم و خدا را شکر کردم.✨ 📖 شفاو‌درمان‌باقرآن/ص۵۰ 『• @fadaeian_hosein •』🕊
خوردنِ غذا بدون دعوت امام صادق علیه‌السلام فرمودند: اگر کسى غذایى بخورد که به آن دعوت نشده است، گویا پاره‏اى از آتش را خورده است. به نقل از الکافی، ج ۶، ص ۲۷٠ 『• @fadaeian_hosein •』🕊