eitaa logo
فدائیان رهبر
2هزار دنبال‌کننده
43.5هزار عکس
33.9هزار ویدیو
173 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
چند نکته پیرامون به ذهنم رسید که برای کسانی که اولین بار است به این سفر می روند، مفید خواهد بود. 1. از پاسپورت و ویزاتان یک کپی تهیه کنید. هم در کیفتان بگذارید هم یک جای دیگر که بتوانید از آن در مواقع اضطراری یا گم شدن پاسپورت استفاده کنید. شاید باور نکنید همین تصویر چقدر به دردتان خواهد خورد. 2. شماره تلفن همراهتان و یک شماره تلفن فعال در ایران را روی کیف، کیف پول، پاسپورتتان، گوشی همراهتان و سایر وسایلتان بنویسید. سالانه هزاران کیف و وسایل همراه در سرکنسولی ما انبار می شود و صاحبش مشخص نیست. اگر درصدی شماره ای باشد مسئولان کنسلی در اولین لحظه تماس می گیرند و وسایل را تحویل میدهند. هم زائر مشکلی نخواهد داشت و هم کنسولی کمتر اذیت می شود. 3. یک کیف کمری خوب همراهتان ببرید. خیلی خیلی کمک میکند. وسایل مورد نیازتان را جایی که میتوانید استفاده کنید و در دسترس بگذارید. کیف گردنی داشته باشید و پول و پاستان را درونش بگذارید. مال خودت سفت بچسب، همسایه را دزد نشمر! 4. دارو الکی نبرید. هرچی بخواهید هست، دارو هم فقط دارویی که دکتر به شما دستور داده است و لازم است بخورید. در عراق مسکن ها، کدئین ها و امثال آن ممنوع است. حتما دقت کنید بردن این داروها نه تنها مشکل شمارا حل نمی کند که به دلیل بازرسی های فراوان دردسر آفرین خواهد شد. اگر شما هزار خط هم باشید، در بین صدها بازرسی یک جا برایتان مشکل پیش می آید. اگر بیماری خاصی دارید سعی کنید اصلا نروید. 5. عراقی ها وظیفه خدمت ندارند! لطف دارند. لذا لاکچری بازی برای خدمت در نیارید. اونجا قانون دارد. پلیس دارد، مامور دارد و... لذا همکاری کنید. 6. خط عراقی تهیه کنید، بهترین خط، خط زین است. این خط هم آنتن دهی خوبی دارد، هم تماس با آن راحت است و هم اینترنتش نسبت به سایر خطور بهتر می باشد. سعی کنید از خط ایرانی استفاده نکنید. الکی اذیت می شوید. در طول مسیر خط تلفن ارتباط با خطوط عراقی به رایگان است. می توانید تماس بگیرید و هم دیگر را پیدا کنید. 7. از کرم مرطوب کننده و ضد عرق سوز استفاده کنید. اگر قصد دارید حرکت کنید، توصیه و تجربه حنا است. از حنا برای پاهاتون استفاده کنید. 8. لباس الکی همراهتان نیارید. بهترین کار ، لباس یک بار مصرف است. یعنی استفاده کنید بیندازید و مسیر را ادامه دهید. 9. یک شلنگ شیر اب برای دستشویی تهیه کنید. بعضی ها نمی توانند با آفتابه دستشویی ، مشکلشان را حل کنند. این بهترین کار برای دستشویی رفتن است و به راحتی میتوان شلنگ را سر شیر بست و استفاده کرد و پس از ان جمع کرد و همراه خود برد. 10. سعی کنید موقع شارژ کردن گوشی، رهایش نکنید. 11. الکی اجناس نخرید. هم حمل و نقل آن اذیت کننده است و هم برگشت در بازرسی های مرزی خودمان دچار مشکل می شوید. بارها دیده ام بعضی افراد اجناس زیادی تهیه کردند و موقع آوردنش گریه می کردند. میدانم از شما انتظار است. اما بهترین کار خرید اجناس از بازراچه مرزی خودمان است. 12. الکی دوربین عکاسی همراهتان نبرید. دیده شده بسیاری دوربین حرفه ای همراه خودشان می آورند بدون اینکه کاربرد آن را بلد باشند. ضمنا نگید تجربه داشتیم و کسی به ما کاری نداشت. عکاسی با دوربین حرفه ای در عراق بدون مجوز ممنوع است. رعایت کنید. مشکل یک بار پیش می آید و اذیت کننده خواهد بود. ادامه خواهد داشت
راهبرد اقدام؛ ضربت متقابل دولت، دیروز در پایان مهلت دوماهه به اروپا اعلام کرد گام دوم کاهش تعهدات برجامی را در قالب غنی‌سازی بالای ۳.۶۷ درصد بر می‌دارد. گام اول، عبور از سقف 300 کیلوگرمی غنی‌سازی بود. آقای عراقچی دیروز گفت «گام سوم را ترجیح می‌دهیم در پایان 60 روز اعلام کنیم. ما نه تنها درباره گام سوم، بلکه درباره گام‌های بعدی هم بررسی و مطالعه کرده‌ایم». سخنگوی سازمان انرژی اتمی هم گفت «فعلا نیاز به تامین سوخت راکتور تهران نداریم. امکان احیای راکتور بتن‌ریزی‌شده اراک نیز وجود دارد». اقدام عنوان شده اگرچه اقدامی لازم در مقابل عهدشکنی اروپاست، اما کافی و متناسب با رویکرد طرف مقابل نیست. 1- دولت، دست‌کم یک سال است منتظر بازگشت اروپایی‌ها از مسیر پیمان‌شکنی است. رهبر انقلاب تیرماه 97 در دیدار دولتمردان تاکید کردند «ما یک روز مشکل اقتصادی کشور را موکول کردیم به برجام،... نتیجه این شد که وقتی آن بابا می‌خواهد از برجام خارج بشود، تا مدّتی که او می‌گوید خارج می‌شوم، ما همین‌طور دچار تلاطم در بازار خواهیم بود؛ ما شرطی شده‌ایم دیگر، مردم را ما شرطی کرده‌ایم. حالا هم بسته اروپایی؛ مردم را درباره‌ بسته‌ اروپایی شرطی نکنید... آنها البتّه دارند بدجنسی می‌کنند. من به آقای رئیس‌جمهور هم گفتم اینها همان نوامبری (آبان 97) را که از اوّل گفتند، همان را دارند دنبال می‌کنند -که تا نوامبر ادامه بدهند- بعد که همه چیز تثبیت شد و تحریم‌ها جا افتاد، بعد یک چیزکی مثلاً بدهند یا ندهند. این، خباثت اینها است. در روزنامه خواندم ترامپ گفته که من می‌خواستم به ترزا مِی سفارش کنم راجع به سختگیری نسبت به ایران، او به من سفارش کرد درباره‌ سخت‌گیری راجع به ایران! اینها این [جور] هستند دیگر. آن وقت تلفن می‌زند به آقای دکتر روحانی و اظهار ارادت و اخلاص هم می‌کند». 2- رهبر انقلاب همچنین فروردین ۹۸ در حرم مطهر رضوی (ع) بر اساس واقعیت‌ها تصریح کردند «نمی‌توانیم به غربی‌ها هیچ امیدی داشته باشیم. در همین قضیّه‌ برجام، وظیفه‌ اروپایی‌ها چه بود؟... این بود که می‌ایستادند در مقابل آمریکا، می‌گفتند ما به تعهّد خودمان پایبندیم؛ تعهّد آنها این بود که تحریم‌ها به طور کلّی برداشته بشود؛ با بهانه‌‌های مختلف علاوه ‌بر اینکه در مقابل آمریکا نَایستادند، خودشان هم در عین اینکه مدام به ما تأکید کردند و می‌کنند که «نبادا از برجام خارج بشوید»، عملاً از برجام خارج شده‌اند؛ یعنی حتّی تحریم‌های جدیدی را علیه ایران به وجود آورده‌اند. این رفتار اروپایی‌ها است؛ از اینها می‌شود توقّع داشت؟ این کانال مالی‌ هم که اخیراً مدام گفته می‌شود، به شوخی شبیه‌تر است؛ البتّه شوخی تلخی است. در آخرین مسئله‌، باز اروپایی‌ها مثل گذشته از پشت خنجر زدند، به ما خیانت کردند. از اینها توقّع نمی‌شود داشت؛ هیچ توقّعی نمی‌شود داشت». 3- تعهدات ما در برجام آن قدر متنوع است که اگر بنا باشد هر دو ماه یک بار، تنها یکی از آنها را کاهش دهیم، احتمالا اروپا دو سال دیگر برای عهدشکنی زمان خواهد داشت؛ البته برخی از این تعهدات برگشت‌پذیر هم نیست؛ نظیر خروج 9700 کیلو اورانیوم غنی‌شده از کشور: - بتن‌ریزی و تغییر کاربری راکتور آب سنگین اراک. - راکتور بازطراحی شده، پلوتونیوم تولید نخواهد کرد. - فروش آب سنگین مازاد نیاز در بازارهای جهانی. - کاهش ذخیره اورانیوم غنی شده، از ۱۰ هزار کیلو به ۳۰۰ کیلو‌گرم و فروش مازاد آن. ایران مجاز است اورانیوم را تنها 3/67 درصد غنی‌سازی کند. - توقف غنی‌سازی 20 درصد. - توقف فعالیت غنی‌سازی در فردو و منحصر کردن آن به سایت نطنز. - برچیدن و کاهش سانتریفیوژها از ۱۹ هزار به ۶۰۱۴ دستگاه. فقط ۵۰۶۰ سانتریفیوژ، مجاز به غنی‌سازی است. - ممنوعیت فعالیت سانتریفیوژهای پیشرفته آی آر 6 و آی آر 8 و محدود کردن فعالیت به سانتریفیوژهای IR-1. - ممنوعیت ۱۵ ساله ساخت تأسیسات غنی‌سازی اورانیوم و آب سنگین. - اجرای پروتکل الحاقی و بازرسی ویژه، فراتر از استاندارد‌های آژانس و معاهده NPT. ادامه دارد
💢ایران در عصر ظهور ایرانیان زمینه ساز ظهور در کلام امام باقر(ع) 🔹امام باقر(ع)، در وصف ایرانیان زمینه ساز ظهور، بشارتی اعجاب برانگیز، می‌فرمایند و ایرانیان و قوم سلمان فارسی را به  فتحی عظیم و پیروزی بزرگ و درک محضر و حضور حکومت جهانی امام عصر، بشارت می دهند. مرحوم نعمانی در کتاب الغیبۀ، از قول امام باقر، چنین نقل می کند: کَأَنِّی بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ یَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا یُعْطَوْنَهُ ثُمَّ یَطْلُبُونَهُ فَلَا یُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِکَ وَضَعُوا سُیُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَیُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوا فَلَا یَقْبَلُونَهُ حَتَّى یَقُومُوا وَ لَا یَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِکُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ أَمَا إِنِّی لَوْ أَدْرَکْتُ ذَلِکَ لَأَبْقَیْتُ نَفْسِی لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ. 🔹من به قومی، مى‏‌نگرم که از طرف مشرق زمین به پا مى‏‌خیزند. آنان به دنبال طلب حق و ایجاد حکومت الهى تلاش مى‌‏کنند. بارها از متولیان، اجراء حق را خواستار مى‏‌شوند، امّا با بى‏‌اعتنایى مواجه مى‏‌شوند. وقتى که وضع را چنین ببینند، اسلحه های خود را به دوش مى‌‏نهند و با اقتدار و قاطعیت تمام در انجام خواسته‏‌شان اصرار مى‌‏ورزند تا این که سردمداران حکومت نمى‌‏پذیرند و آن حق طلبانِ ثابت قدم، ناگزیر به قیام و انقلاب مى‏‌گردند و کسى نمى‏‌تواند جلوگیرشان شود. 🔹این حق‏جویان وقتى که حکومت را به دست گرفتند، آن را به غیر از صاحب الامر علیه‌السلام به کس دیگرى نمى‏‌سپارند. کشته‌‏هاى اینها همه از شهیدان راه حق محسوب مى‏‌شوند. 🔹در اینجا امام باقر علیه‌‏السلام به ابو خالد کابلى، جمله‌‏اى زیبا فرمود که مى‏‌تواند نصب العین همه منتظران لحظات ظهور باشد. آن حضرت فرمود: اَما اِنِّى لَوْ اَدْرَکْتُ ذلِکَ لاََسْتَبْقَیْتُ نَفْسى لِصاحِبِ هذَا الاَْمْرِ؛ مطمئنا بدان! اگر من آن روزگاران را درک کنم، جانم را براى فداکارى در رکاب حضرت صاحب الامر علیه‎‏السلام تقدیم مى‌‏دارم. 🔹این بخش از روایت، نشان می دهد بین حکومت ایرانیان زمینه ساز ظهور و قیام امام عصر، به اندازه عمر یک انسان معمولی، فاصله می باشد که امام باقر، چنین می‌فرمایند. https://eitaa.com/fadaeyanrahbar 👇👇
💢یمن در عصر ظهور 🔹مروری بر آنچه در کتب تاریخی و روایی درباره یمن و یمنی‌ها آمده، بیانگر آن است که این سرزمین، حامل فرهنگ و مردمی بس فرهیخته و محبوب نزد پیامبر اکرم (ص) و اهل‌بیت (علیهم‌السلام) بوده است. آنچه توجه به یمن و یمنی‌ها را این روزها دامن می‌زند، نقشی است که در روایات آخرالزمان و ظهور برای یمنی‌ها مطرح شده است و این گمانه‌زنی را که شاید حوادث یمن، برگی دیگر از نزدیک شدن تحقق علائم حتمیه ظهور است، تقویت می‌کند. 🔹افتخارات یمن قبل از اسلام بنا بر تصریح قرآن و احادیث، اجابت پذیرش دعوت حضرت سلیمان از طرف بلقیس، ملکه سباء در کشور یمن، خود گواه روشنی بر پذیرش یکتاپرستی از طرف مردم یمن قبل از ورود اسلام به این سرزمین می باشد. 🔹یمنی‌ها، اولین قومی بودند که دعوت حضرت ابراهیم برای حج خانه خدا را اجابت کردند. مرحوم کلینی در کتاب شریف کافی از امام باقر و یا امام صادق علیهما السلام روایت می کند که: إِنَّ إِبْرَاهِيمَ أَذَّنَ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ فَقَالَ أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي إِبْرَاهِيمُ خَلِيلُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَحُجُّوا هَذَا الْبَيْتَ ... وَ كَانَ أَوَّلُ مَنْ أَجَابَهُ مِنْ أَهْلِ‏ الْيَمَن. (کلینی، كافي، ج ‏4، ص205) ابراهیم علیه السلام مردم را به حج دعوت کرد و فرمود: ای مردم من ابراهیم خلیل الله هستم. خداوند به شما فرمان می دهد که حج این خانه (کعبه) را به جا آورید ... اولین کسانی که دعوت ابراهیم را اجابت کردند، گروهی از یمنی ها بودند. 🔹ورود اسلام به یمن تعلق و محبت یمن به اهل بیت، بر کسی پوشیده نیست، مردم یمن به دست مبارک امیر المؤمنین علی (ع)، به اسلام گرویدند و بیشتر طرفداران حضرت علی از قبیله هَمدان یمن بودند. (شیخ مفید، الارشاد، ج 1، ص 62. مجلسی، بحار الانوار، ج 21، ص 36.) گویی چنین مقدر شده بود که مردم یمن، ایمان آورده به دست امیرمؤمنان علی(ع) باشند و نه شخص دیگری. البته یمنی ها، در دوره اموی و بنی امیه، تحت فشار بودند. 🔹رسول گرامی اسلام(ص) درباره اهل یمن تعبیری دارند که بسیار والاست که می فرمایند: «هر کس مردم یمن را دوست بدارد، من را دوست داشته است و هر کس مردم یمن را دشمن بدارد، مرا دشمن داشته است. 🔹مهاجرین یمنی، تشیع را به شهر قم در کشور ایران آوردند و تشیع شهر قم، به برکت اشعری های کشور یمن است. پیروان و اصحاب خاص پیامبر و امیرالمومنین، از جمله: اویس قرنی، مالک اشتر نخعی، حجر بن عدی، هانی بن عروۀ، کمیل بن زیاد، مقداد و 34 تن از شهدای کربلا و بخشی از توابین ... از یمن بوده اند. هم اکنون نیز اشعری های شهر قم در کشور ایران، و برخی از قبائل عراق و بویژه شیعیان خاندان عاملی در لبنان، اصالتا، یمنی هستند. 🔹آیا حوثی‌های زیدیه یمن به شیعیان امامی‌ گرایش دارند؟ حوثی های یمن، از زیدی‌های جارودی هستند. این دسته از زیدی‌ها برخلاف دسته دیگر، مانند شیعه، ولایت و برائت دارند. در فقه زیدی، امام باید از نسل حسنین(ع)، عالم و قیام کننده به امر الهی، باشد. بعضی از یمنی‌ها، چون هر سه شرط بالا را در امام خمینی(ره) می‌دیدند، اطاعت از ایشان را واجب می‌دانستند و اکنون نظیر این اعتقاد را نسبت به مقام معظم رهبری، آیه الله خامنه ای دارند. زیدی ها و بویژه حوثی های یمن، به شیعیان امامی، نگاه مثبتی دارند و ما را دوست دارند. حتی عده ای از آنها شیعه دوازده امامی شده اند.  🔹حوثی های یمن، ادعای یمانی بودن ندارند یمانی، قحطانی، منصور یمانی، و ناصر الامام مهدی(ع) تعابیر مختلفی از یک شخصیت است که قطعاً خواهد آمد. روایات درباره یمانی، در منابع سنّی و شیعی آمده و یمنی‌ها به این شخصیت خیلی می‌بالند. برخی از کارشناسان مهدویت از جمله علامه کورانی معتقدند که یمانی، از یاران خاصّ امام (ع) و اطاعتش واجب است. او شش ماه قبل از ظهور، قیام می کند: «إذا ظهر الیمانی وجب على کلّ مؤمنٍ طاعته، فمن التوى علیه فهو إلى النار لأنّه یدعوا الى الحقّ و یدعوا إلی صاحبکم؛ هنگامی که یمانی آشکار شود، اطاعت از او بر هر فرد مؤمنی واجب است، پس هر که از او سر باز زند، به سوی آتش (دوزخ) است، زیرا او (یمانی) به جانب حق و به جانب صاحب‌تان [امام زمان(ع)] فرا می‌خواند». 🔹این روایت تأکید خیلی شدیدی در تبعیت از یمانی دارد. حاکم علنی و نماینده رسمی و سخنگوی امام در این مقطع، یمانی است که با سپاهش برای فتح مکه اقدام می‌کند و پیروز می‌شود. اگر زمانی کسی ادعای یمانی بودن داشت، باید از  او درخواست معجزه شود. علاوه بر آن یمانی در صنعا، در کشور یمن قیام می‌کند، نه حومه یمن و محل قیام الحوثی ها.
💢اقدامات یهود علیه جبهه حق و حضرت زهرا(س) 🔹به‌دنبال شهادت پیامبر اسلام (ص)، و با وارد شدن جبهه نفوذ [سران سقیفه و یهود] به مرحله‌ی عملیاتی کردن اهداف خویش، طبیعی است که جبهه حق نیز واکنش نشان داده، وارد میدان مقاومت شود. بنابراین یکی از مراحل عملیاتی جبهه باطل را، درافتادن با فداییانی تشکیل می‌دهد که جان بر سر عقیده‌ی خود نهاده‌اند. یهود علیه جبهه حق برخوردهای جریان باطل، بسته به موقعیت و جایگاه افراد جبهه حق، متفاوت است و از «اذیت و آزار» تا «تبعید» را شامل می‌شود 🔹جریان باطل به‌دنبال آن است که حتی در صورت امکان، در داخل افراد جبهه حق نفوذ کرده و به یارگیری از آن‌ها بپردازد. شواهد تاریخی: 1⃣ آزار و اذیت از مهم‌ترین نمونه‌های آزار و اذیت از سوی جریان باطل، می‌توان به ماجرای سوزناک جسارت به حضرت فاطمه زهرا (س) اشاره داشت براساس گزارش‌های موجود، در جریان بیعت گرفتن برای خلیفه اول، صراحتاً اهل خانه‌ی حضرت فاطمه (س) تهدید به آتش‌زدن شده‌اند. [۱] آنان، آتش به‌دست بر در خانه‌ی حضرت فاطمه (س) آمده [۲] و فریاد می‌زدند: «خانه را با اهلش به آتش بکشید!» [۳] و تهدید می‌کردند در صورت عدم بیعت، آن‌ها را خواهند سوزاند [۴] 2⃣ از دیگر نشانه‌های آزار و اذیت جریان باطل نسبت به حضرت فاطمه (س) این‌که آن حضرت در حالی از دنیا رفت که بر خلیفه اول خشمناک بود و با همان خشم و در حالی‌که با او قهر کرده بود، از دنیا رفت. [۵] نشانه‌ی سوم از آزار حضرت فاطمه (س) از سوی جریان باطل، به افسوس ابوبکر در هنگام مرگ بازمی‌گردد. بنابر روایتی،ش عبدالرحمان بن عوف به‌هنگام بیماری ابوبکر به دیدارش رفت و پس از سلام و احوال‌پرسی با او گفت‌وگوی کوتاهی داشت. ابوبکر به عبدالرحمان چنین گفت: «من در دوران زندگی بر سه چیزی که انجام داده‌ام تأسف می‌خورم؛ دوست داشتم که مرتکب نشده بودم. یکی از آن‌ها هجوم به خانه‌ی فاطمه [س] بود. دوست داشتم خانه‌ی فاطمه [س] را هتک حرمت نمی‌کردم، اگرچه آن را برای جنگ بسته بودند.» [۶] 🔹در نمونه‌ای دیگر: عمار یاسر از کسانی بود که عثمان را با عبارت «نعثل» یاد کرد. [۷] نعثل مردی یهودی و ساکن مدینه بود که عثمان، از سوی قاتلانش به او تشبیه شد. [۸] عده‌ای از اصحاب از جمله ابن‌مسعود، شماری از ایرادهای عثمان را در کاغذی نوشته به در خانه‌ی او آمدند. به در خانه که رسیدند، همگی کنار کشیدند غیر از عمار که داخل رفت و او را نصیحت کرد؛ ولی به دستور عثمان چنان عمار را زدند که دچار فتق شد، به‌گونه‌ای که دیگر نمی‌توانست ادرار خود را کنترل کند. عمار بعدها می‌گفت: «من کتک‌خورده‌ی قریشم! یک بار بر سر اسلام‌آوردن، و بار دیگر به‌وسیله‌ی عثمان و به‌خاطر امر به معروف و نهی از منکر» [۹] 🔹در نمونه‌ای دیگر: عمار را که در مسأله‌ای با سران خلافت مخالفت کرده بود، به دستور عثمان چنان کتک زدند که بیهوش شد و مردم او را به خانه‌ی اُمّ سلمه بردند. عمار اندکی پیش از غروب آفتاب آن روز که روز جمعه بود، به هوش آمد و نمازش را به‌جا آورد[۱۰] همین مخالفت‌های عمار باعث شده بود که حتی عثمان او را تهدید به مرگ کند[۱۱] 3⃣ تبعید یکی از دلایل تبعید ابوذر به ربذه، اختلاف وی با کعب‌الاحبار درباره‌ی جایگاه زکات حقوق مالی بوده است. شرح ماجرا از این قرار است که در دربار خلیفه سوم، اموال عبدالرحمان در حال تقسیم‌شدن بود. در حالی‌که ابوذر در گوشه‌ای از جلسه دربار نشسته بود، عثمان از کعب پرسید: «ابا اسحاق! اگر زکات مال داده شود،بدهی دیگری در آن وجود دارد؟» کعب گفت: خیر! ابوذر برخاست و با عصایش بهع صورت کعب کوفت و گفت: زاده‌ی زن یهودی!تو چنین گمان می‌کنی که غیر از زکات، حق دیگری در اموال مردم نیست؟! مگر خداوند نمی‌گوید: «آن‌ها دیگران را بر خود مقدم می‌دارند، حتی اگر خودشان محتاج باشند»؟ مگر خداوند نمی‌گوید: «آن‌ها به‌خاطر محبت خداوند، غذای خود را به مسکین و یتیم و اسیر می‌دهند»؟ مگر خداوند نمی‌گوید:«بخشی از اموال آن‌ها حق گدایان و محرومان است»؟ [۱۲] 🔹عثمان رو به ابوذر کرد و گفت: «تو چه بسیار مرا می‌آزاری، روی خویش از من پنهان دار که مرا آزردی» سپس ابوذر را به‌سوی ربذه بیرون کرد [۱۳] پی‌نوشت‌ها:  [۱] انساب الاشراف، ج۱، ص۵۸۶. [۲] تاریخ ابی‌الفداء، ج۱، ص۱۵۶. [۳] الملل والنحل شهرستانی، ج۱، ص۵۷. [۴] العقد الفرید، ج۵، ص۱۳و۱۴. [۵] بخاری، ج۲، ص۵۰۴ و ج۳، ح۱۲۶۵. [۶] تاریخ طبری، ج۲، ص۳۵۳؛ العقد الفرید، ج۵، ص۲۱؛ المعجم الکبیر، ج۱، ص۶۲؛ الامامة والسیاسة، ج۱، ص۳۶. [۷] انساب الاشراف، ج۲، ص۳۱۵. [۸] اکمال الکمال، ج۱، ص۳۳۸. [۹] تاریخ المدینة، ج۳، ص١٠٩٩و١١٠٠. [۱۰] همان، ص۱۱۰۱و۱۱۰۲. [۱۱] همان، ص۱۱۰۲. [۱۲] شعب الإیمان بیهقی، ج۳، ص۱۹۴و۱۹۵. [۱۳] ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، ج۳، ص۴۱۱. [۱۴] تفسیر قرطبی، ج۳، ص۴۱۷و۴۱۸. [۱۵] شرح نهج‌البلاغه، ج۸، ص۲۵۵و۲۵۶.
💢حمله نظامی به ایران؟/ ایران و «جنگ جهانی» قبل ظهور سالها شایع است در آستانه ظهور، ایران از سوی کشورهای غربی مورد «حمله زمینی» قرار می‌گیرد و دشمنان وارد خاک ایران می‌شوند (حمله به ایران قبل از ظهور) آیا ایران جزو مناطق امن در جنگ جهانی است؟ آیا حکومت ایران قبل ظهور، ضعیف است و دچار فروپاشی است؟ ✍️مصطفی امیری ✅ تحلیل سیاسی: 🔹در نگاه «صهیونیسم مسیحی»، فلسطین باید محفوظ بماند برای بازگشت مسیح. و تجمع یهود اسرائیل در بیت‌المقدس و احیای «معبد سلیمان» از جمله شرط‌های بازگشت مسیح است. 🔸از طرفی اگر ایران موردحمله اتمی قرار گیرد، قطعا هم‌پیمانان و محور مقاومت شیعی، اسرائیل را با خاک یکسان می‌کنند. 🔹بنابراین «توازن رعب» مقتضی است که ایران از شرارت جنگ جهانی در امان باشد و کمتر آسیب ببیند. 🔸البته فتنه‌های داخلی، آشوب، حوادث امنیتی، تهاجم هوایی و ضعف اقتصادی ناشی از قحطی جهانی، محتمل است. ✅ تحلیل حدیثی: 🔹مرحله «سیوف» و نمایش اقتدار نظامی؛ و رخداد «آتش مشرق» که موجب فرج شیعه است و عملیات واقعی اقتدار نظامی ایران در «جغرافیای ظهور» است. 🔸تقاضای عاجزانه دشمن و اعطای حق به ایرانیان و در کمال تعجب رد درخواست دشمن و عدم قبول نمایش اقتدار نظامی ایرانیان است: «وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَيُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوهُ فَلَا يَقْبَلُونَه»‏ (نعمانی، الغیبة، ص273)؛ نشانگر ضعف و زبونی دشمن است که سالها در دو مرحله از اعطای حق ایران ممانعت می‌کرده است اما سپس سعی در اعطای بخشی از حق دارد اما ایرانیان قبول نمی‌کنند. 🔹واقعه «هرج الروم» بیانگر این است واقعا دشمن ضعیف شده است و نه ایرانیان. 🔸حتی در سال ظهور نیز از قدرت ویرانگر لشکر خراسانی و یمانی در منطقه خاورمیانه به صراحت یاد شده است: ٍ وَيْلٌ لِمَنْ نَاوَاهُمْ (نعمانی، الغیبة، ص256). 🔹آیا این کُدهای حدیثی، نشانگر ضعف ایران است یا قدرت؟ اگر ایران واقعا از جنگ جهانی، آسیب‌های شدیدی متحمل شده باشد، می‌تواند هنگام حمله سفیانی به کوفه و نجف به عنوان «منجی عراق» و نجات‌دهنده شیعیان عمل نماید؟ يَبْعَثُ السُّفْيَانِيُّ جَيْشاً إِلَى الْكُوفَةِ ... إِذْ أَقْبَلَتْ رَايَاتٌ مِنْ قِبَلِ خُرَاسَانَ وَ تَطْوِي الْمَنَازِلَ طَيّاً حَثِيثاً وَ مَعَهُمْ نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِم ‏(نعمانی، الغیبة، ص280). 🔸به باور نگارنده، ایران از مناطق امن بوده که اینچنین توانسته است اقتدار حکومتی و قوت نظامی خویش را حفظ نماید. 🔹آگاهی بیشتر: کتاب خاورمیانه عصر ظهور، ص20-60. کتاب آتش آذربایجان، ص66-73. کتاب آتش مشرق، ص71-72.
💢 نقش یهود در شهادت حضرت فاطمه (س) در کتاب «مهار انحراف» صفحه 86 آمده است: «با وجود تمام تلاش رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله در بیان شخصیت والای فاطمه سلام‌الله‌علیها، حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها نمی‌توانست به عنوان دفاع از ولایت، از منزل بیرون بیاید؛ چرا که غاصبان خلافت، در عملیات روانی چیره دست بودند و می‌توانستند جوّ مدینه را با تبلیغات تغییر دهند… از این نکته که آن‌ها توانستند در مدینه به سرعت خلأ قدرت را پر کرده و خود را به عنوان جبهه‌ی حق جا بزنند، قدرت و تخصص آن‌ها در زمینه احاطه خبری، اثبات می‌شود. با توجه به جو حاکم بر مدینه، دختر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله اگر وارد میدان شود و داعیه‌دار خلافت شود، او را نیز به آسانی از سر راه برمی‌دارند. اما روند حمله به زهرا سلام‌الله‌علیها باید ظاهری مشروع داشته باشد؛ دقیقاً همان کاری که صورت گرفت. ابوبکر پس از جریان حمله به خانه فاطمه سلام‌الله‌علیها بارها می‌گفت: “لیتنی لم اکتشف بیت فاطمه” در واقع علت ابراز پشیمانی او این بود که جریان به کلی به زیان او پایان یافته است.» مبارزات حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها می‌توان مبارزات حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها را در مقابل غاصبان خلافت و نیز پشتیبانی و دفاع از مقام ولایت و امامت را در پنج مرحله مورد بررسی قرار داد: ۱. جریان فدک ۲. عزاداری حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در فراق پیامبر ۳. حضور حضرت در پشت در خانه و به هنگام آتش گرفتن در ۴. اعلام نارضایتی حضرت از دو خلیفه و غاصبان خلافت ۵. وصیت حضرت در مخفی بودن قبرشان. جریان فدک پس از فتح خیبر و شکست یهودیان، باغات فدک در اختیار رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله قرار گرفت و رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله آن را به فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها اهدا فرمودند و سندی برای آن تنظیم نمودند و فدک، در چند سال از حیات پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله در اختیار فاطمه قرار داشت اما ابوبکر و عمر آن را غصب کردند. در کتاب «ره‌آورد مبارزات حضرت زهرا سلام الله علیها» آمده است: «فاطمه سلام‌الله‌علیها انحرافات و تحریفات را افشا نمود. ماجرای غصب فدک و این که پیامبر ارث نمی‌گذارد را با استدلال‌های محکم قرآنی محکوم کرد و سران حکومت را به زانو درآورد و با شواهد گویا و سند مکتوب به املاء رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله مانع ترویج یک حدیث جعلی شد، تا فرمان بازگرداندن فدک را از ابابکر گرفت. وقتی سران کودتا ناچار شدند فدک غصب شده را بازگردانند که آبرویشان بر باد می‌رفت… و اسلامی نبودن فرامین کودتاگران بر همه ثابت می‌شد، به زور متوسل شدند و خود را رسوا کردند که عمر با دست ناپاکش سیلی به صورت فاطمه سلام‌الله‌علیها نواخت. و سند فدک را پاره کرد… و در همیشه تاریخ اسلام رسوا شد.» اصرار و شدت عمل ابوبکر و عمر در غصب فدک که زمانی ملک یهودیان بوده است، نشان از عمق کینه و بغض آنان و دوستان یهودی‌شان، نسبت به فاتح خیبر و صاحب فدک است. یورش به منزل امام در همان کتاب، آمده است: «چنین اندیشیدند که به بهانه‌ی گردهمایی مخالفان در خانه علی علیه‌السلام به منزل امام یورش ببرند. مخالفان اندک و علی علیه‌السلام در یک مقابله شمشیر و در یک جنگ نابرابر کشته می شوند. آن‌گاه حل مشکل طبیعی است زیرا: علی علیه‌السلام برای خلافت شمشیر کشید جنگید و کشته شد. نمی‌بایست دست به شمشیر ببرد و در امت اسلامی مسلحانه برخورد کند. اما یک محاسبه دقیق را از یاد برده بودند. فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها را به حساب نیاوردند فکر می‌کردند، زنی که برای حفظ حجاب خود در ماجراهای سیاسی دخالت نمی‌کند در خط مقدم قرار نمی‌گیرد، در خانه می‌نشیند و دعا می‌کند یا قرآن می‌خواند یا گریه می‌کند و چون طرفداران علی علیه‌السلام اندک می‌باشند، زود از میدان خارج شده، و علی علیه‌السلام تنهاست و در تنهایی و غربت چه می‌تواند بکند؟ برای همین اهداف شوم دو هزار نفر را بسیج کردند و یا به نقل برخی از نویسندگان ۴۵۰ نفر را در یورش به خانه امام دخالت دادند. از این رو دفاع جانانه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها برای حفظ جان امام علیه‌السلام یکی از ره‌آوردهای مهم مبارزات حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها است… و معتقدیم: اگر فاطمه نبود، دین و آیینی، امامت و تداوم راه رسالتی وجود نداشت.»
نظریه ترور حضرت زهرا(س) توسط یهود 1⃣ هر سال در روز شهادت حضرت فاطمه (س) نوشته‌ایم که معتقدیم که آمرین و برخی از عاملین این جنایت هولناک، از یهودیان بوده‌اند. یهودیانی که به درون سازمان حكومتی پیامبر (ص) نفوذ کرده بودند. [به مقالهٔ «نفوذ در سازمان حکومت پیامبر» در سایت اندیشکده مطالعات یهود مراجعه کنید] اما دو نکته حائز اهمیت است: 2⃣👈 الف: برخلاف برداشت سطحیِ برخی خوانندگان، منظور ما از نسبت‌دادنِ شهادت پیامبر، ائمه و حضرت زهرا صلوات‌الله‌علیهم به یهود، این نیست که را تطهیر كنیم!! این‌گونه نیست که قاتلین معصومین، يا خلفا هستند يا یهود! و هرکس یهود را مقصّر بداند، درصدد تطهیر خلفا است!! خیر! در مقالات متعدد توضیح داده‌ایم که از نظر ما، خلفای جور اگر یهودی نبوده باشند، قطعاً هم‌پیمان و در خدمت اهداف یهود بوده‌اند. بنابراین قصد ما به هیچ‌وجه انکار نقش غاصبین حق امامت نیست، بلکه هدف، آشکار کردن پشت‌پردهٔ این جنایات است. 3⃣👈 ب: در مورد نحوهٔ شهادت حضرت فاطمه (س) به‌دست دو قول وجود دارد. قول مشهوری که می‌گوید: بر اثر حوادث تلخِ پس از شهادت پیامبر (ص) و ضربات متعدد وارده و جراحات ناشی از آن و... آن حضرت به‌شهادت رسیده‌اند. 4⃣ اما قول دیگری نیز هست. این قول، ضمن این‌که وقوع تمام جنایات فوق را در حق حضرت فاطمه (س) قبول دارد، اما علت نهاییِ شهادت ایشان را (مانند شهادت پدر بزرگوارشان و بسیاری از ائمه) از طریق سَمّ به بیت وحی می‌داند. دقت کنید که این نظریه، نه جنایات هجوم به خانهٔ وحی را انکار می‌كند و نه قاتلین آن حضرت را کسانِ دیگری معرفی می‌کند، بلکه تنها معتقد است همان جانیان قبلی در ادامهٔ آن جنایت‌ها، چون وجود حضرت را مانعی جدّی بر سر راه خود می‌دیدند تصمیم به مسموم‌کردن و شهادت ایشان گرفتند. نظریه دوم 👇 شهادت بی بی دو عالم فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها همچون شهادت پدرشان در غربت و مظلومیت نقل می‌شود و این حقیقت تلخی است که بر مظلومیت حضرت صدیقه طاهره سلام‌الله‌علیها افزوده است. از آنجا که برخی تصورات ما نسبت به شهادت آن بانوی بزرگوار از نظر عقلانی غیر قابل باور است موجب گردیده است که وهابیت کثیف قاتلهم‌الله‌تعالی سعی در کتمان شهادت آن بانوی بزرگ اسلام کرده و از اساس این مصیبت بزرگ را زیر سؤال ببرند و با تأسف باید گفت که برخی از شیعیان کم اطلاع نیز با گرفتن ژست روشنفکری شهادت آن حضرت را مورد تردید قرار داده و بعضاً از واژه‌هایی مانند رحلت، ارتحال، وفات و… استفاده می‌کنند که در عرفِ عام فارسی‌زبانان از این واژه‌ها مردن به مرگ طبیعی برداشت می‌شود! اما واقعیت چیست؟ بعد از شهادت پیامبر اکرم صلوات‌الله‌علیه‌وآله تمام تلاش مزدوران یهودی که در لباس اسلام در میان مسلمین نفوذ کرده بودند، بر این هدف معطوف شده بود که با ایجاد جنگ داخلی و کاهش توان نظامی امت اسلام زمینه را برای هجوم سراسری متحد بزرگ قوم بنی‌اسرائیل (امپراطوری روم) فراهم کنند. در این میان همگان تلاش می‌کردند تا امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه را به هر عنوانی که شده وادار به کشیدن شمشیر کنند. به همین دلیل با انجام اقدامات کثیفی همچون تعیین خلیفه به‌صورت خودسرانه، غصب فدک و… سعی بر برانگیختن خشم امیرالمؤمنین علیه‌السلام به ایجاد جنگ داخلی داشتند. اما آن زمان که متانت و وقار امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه را دیدند بر آن شدند تا از طریق تحریک غیرت ایشان و جسارت به همسر بزرگوارشان فتنه داخلی را ایجاد نموده و جنگ مسلحانه به راه بیندازند. بر همین اساس اتفاقات هولناکی هم‌چون کوبیدن درب خانه امیرالمؤمنین به پهلوی مبارک حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، زدن سیلی به صورت بانوی دو عالم و مضروب نمودن ایشان با غلاف شمشیر رخ داد. تصور نادرستی که در ذهن بسیاری نقش بسته این است که این‌گونه اتفاقات به آن دلیل رخ داده است که حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در این جریانات مداخله نمودند و هرکس دیگری به‌جای ایشان می‌بود هم همین اتفاق برایش می‌افتاد. به‌عنوان مثال آن هنگام که برای گرفتنِ بیعت اجباری از امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه هجوم آوردند حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها برای دفاع از ولایت در اثر ضربه‌ی در مضروب شدند. [اگر دقت نكنیم] ظاهر این قضیه نشان می‌دهد که اگر کس دیگری مانند کنیز حضرت زهرا نیز پشت در می‌بود مصدوم می‌شد! [در حالی‌که حق‍یقت چنین نیست.] شاید خیلی از ما تصور می‌کنیم این‌گونه اتفاقات به‌صورت تصادفی بوده و دشمن به هدف گرفتن بیعت و یا غصب فدک حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را مضروب نموده و ایشان به شهادت رسیده‌اند!
✡️ | نخستین تجربه حکومت داری بنی‌اسرائیل 📃 برشی از کتاب درسنامه دشمن شدید (دفتر اول)، صفحه ۱۲۲ و ۱۲۳: 🔸 یوسف (ع) بعد از مرگ عزیز، رئیس حکومت مصر شد. در این هنگام برای اولین بار در دنیا، یک جریان دینی و یک پیامبر، دارای حکومت رسمی شد. آدم (ع) حاکم بود، ولی حاکم بلا محکوم؛ یعنی خودش بود و همسرش و بعد هم دو فرزندش. نوح (ع) نیز حاکم بود، ولی تنها بر چند نفر حاکم بود. هرچند مصریان مشرک بودند، اما یوسف را که موحد بود، به دلایلی پذیرفتند. 🔻 بنی‌اسرائیل که خاندان حکومتی مصر شده بودند در آن منطقه قومی دینی بودند ولی تجربه حکومتی نداشتند. مصر سرآغاز کسب تجربه حکومتی آنان بود. دیوان سالاری در بنی‌اسرائیل از اینجا آغاز شده است آنان مطالب را می‌نوشتند و مشخصات نسل خود را یادداشت می‌کردند؛ بنابراین ریشه کارآموزی یهود و نقطه آغاز کسب تجربه آنها در حکومت یوسف (ع) بود. بنی‌اسرائیل در حکومت یوسف (ع) دین را تبلیغ می‌کردند. 🔸 یعقوب (ع) در واپسین لحظات عمر خود، آنان را گرد آورد و فرمود: 🔻 أمْ كُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِي قَالُوا نَعْبُدُ إِلَٰهَكَ وَإِلَٰهَ آبَائِكَ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِلَٰهًا وَاحِدًا وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ 🔻 «آیا شما حاضر بودید هنگامی که مرگ یعقوب فرارسید و به فرزندان خود گفت که شما پس از مرگ من که را می‌پرستید؟ گفتند: خدای تو و خدای پدران تو ابراهیم و اسماعیل و اسحاق را که معبود یگانه است و ما مطیع فرمان او هستیم» 🔸 نگرانی یعقوب (ع) این بود که فرزندانش در آن حکومت گمراه شوند. یعقوب که از دنیا رفت یوسف پیکر او را به منطقه شام منتقل کرد و در کنار قبر خلیل‌الرحمن به خاک سپرد.
⭕️ تحلیل «حدیثی» چرایی حضور نظامی ایران در جنگ سوریه، قبل ظهور ▪️بعد انتشار مقاله اخیر، سوالی مطرح شد: اگر قرار است، سوریه در اختیار «سفیانی» قرار گیرد، چرا ایران وارد جنگی شد که پایان آن، مشخص است؟ ▪️از دو بُعد «سیاسی- حدیثی»، می‌توان به قضیه نگریست؟ ▪️اکنون از نگاه «آینده‌پژوهی مهدوی» و صرفا «تحلیل حدیثی» به این مساله، نگریسته خواهد شد. ✍مصطفی امیری ✅ چرایی حضور ایران در فتنه شام، قبل از سفیانی ▪️عصر معاصر، عصر ظهور است و در «دیپلماسی خارجی»، باید مولفه «آینده‌پژوهی» در اتاق فکر انقلاب، نیز لحاظ شود. نخبگان سیاسی، اساتید دانشگاه و سران نظامی کشور درباره بحران جنگ سوریه، تشکیل جلسه می‌دهند. استراتژیست‌ها و آینده‌پژوهان نیز دعوت شدند. ▪️از آنجا که «فتنه شام» قبل ظهور توسط مثلث «غربی، عبری، عربی» طراحی شده است[1]، باید دیپلماسی سیاسی و توان نظامی «محور مقاومت شیعی»، ضمن دفاع از حریم و مراکز مقدسه در سوریه، تلاش برای کاستن از افزایش قدرت حاکم شام (سفیانی، همپیمان غربی‌ها) در آینده باشد. ▪️طبق گزاره حدیثی در کتاب «الکافی» کلینی[2] که مشابه آن در دیگر کتب معتبر نیز نقل شده است[3]، از امام معصوم درباره فروش سلاح و کمک نظامی به برخی از طرف‌های درگیر در «منطقه شام» -که در جبهه حق، قرار ندارند اما در حال جنگ با «دشمن اصلی» شیعه هستند- سوال می‌شود ▪امام معصوم، پاسخ می‌گویند: «حتما به اهل شام، سلاح بفروشید و در اختیارشان قرار دهید. زیرا به واسطه این کار، دشمنان اصلی شیعه (رومی‌ها)، از مرزهای بلاد شیعی دور و نقشه‌های غربی‌ها، خنثی و نابود می‌شود؛ اما هرگاه جنگ با شیعه رخ داد، دیگر اقدام به فروش سلاح و کمک نظامی به حکومت شام نکنید»[4]. ▪️بنابراین هرچند سرنوشت محتوم سوریه بر این تعلق گرفته است که سفیانی بر دمشق[5] مسلط خواهد شد اما شیعه نباید اجازه بدهد «سفیانی مقتدر» بر سوریه تسلط یابد. ▪️ضمن اینکه بازه زمانی حکومت سفیانی بر منطقه شام، کمتر از دو سال خواهد بود[6] که البته بخشی از آن را مشغول جنگ با رقیبان داخلی[7] و بخشی دیگر نیز در حال جنگ با تُرک‌ها[8] در شرق سوریه و نواصب در غرب عراق[9] خواهد بود. ▪️از این‌رو مدت «موقت» دوسال سفیانی با فتنه «طولانی» شام قبل از حضور سفیانی، اصلا قابل مقایسه نیست. ▪️اگر به صرف اینکه قرار است سفیانی بر سوریه مسلط شود پس دیگر نیازی به مداخله نظامی ایران در فتنه شام نیست؛ این تفکر اشتباه است و رگه‌هایی از «اسلام فردی» بدون توجه به «اسلام اجتماعی» و مرزهای عقیدتی است و سوال این است: پس چگونه «امنیت شیعیان» و «مراکز مقدسه» در منطقه شام حفظ شود؟ ▪️آیا شایسته است به صرف اینکه پایان فتنه شام، آغاز فتنه سفیانی خواهد بود، از همکاری و تقویت نظامی «مخالفین»ِ سفیانی -که در جبهه مقابل غربی‌ها و حاکمان عربی قرار دارند- چشم‌پوشی کنیم؟ ▪️«اصهب» به عنوان حاکم سوریه در تحولات فتنه شام، مخالف اعراب است[10] و بر سایرین نیز برتری دارد[11] و در تقابل نظامی با جریان «ابقع»- تشکّل‌های نظامی مرتبط با عرب‌ها و رومی‌ها- در فتنه شام است[12] ▪️بنابراین «سفیانی» -حاکم آینده سوریه در عصر ظهور- که دشمن اصلی امام عصر است؛ از طرفی بیان گردید، جریان «ابقع» نیز با دشمنان (اعراب و غربی‌ها) در ارتباط است. و اگر قرار بر مداخله نظامی در جهت «امنیت» شیعیان منطقه شام و دفاع از «حریم» اهل‌بیت و «مراکز مقدسه» در سوریه باشد، ناگزیر باید از «اصهب» حمایت کرد و البته الزاما دلالت بر حقانیت «جریان اصهب» ندارد[13] ▪️با حضور «سفیانی» بر اریکه قدرت، همکاری نظامی و فروش سلاح به حاکم منطقه شام، قطع خواهد شد. زیرا وی، دشمن اصلی امام عصر[14] و همپیمان غربی‌ها[15] و یهودیان[16] است. ▪️اما با تدابیر و استحکامات امنیتی- نظامی جبهه شیعی، قبل از حضور سفیانی بر اریکه قدرت، شیعیان تا حدودی از اقدامات تخریبی دشمنان محفوظ هستند.
⭕️ وعده مجازات اسرائیل توسط رهبری/ اشاره پیامبر به ایرانیان در معرفی مجازات‌کنندگان یهود ✅ دو فساد شاخص در «تاریخ یهود» اسرائیل ▪️یهود، در طول تاریخ، فسادهای متعددی داشته است اما، دو فساد متمایز آنان در قرآن، برجسته شده است. ▪️آیات ابتدایی سوره اسراء، عقوبت و مجازات یهود مفسدِ بنی‌اسرائیلِ ساکن فلسطین را «وعده قطعی خداوند» معرفی می‌کند که توسط «عباداً لنا» انجام خواهد شد: ▪️«وَ قَضَيْنا إِلى‏ بَني‏ إِسْرائيلَ فِي الْكِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبيراً فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَيْكُمْ عِباداً لَنا أُولی‏ بَأْسٍ شَديدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّيارِ وَ كانَ وَعْداً مَفْعُولاً» ▪️«فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِيَسُوؤُا وُجُوهَكُمْ وَ لِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَما دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ لِيُتَبِّرُوا ما عَلَوْا تَتْبيراً» (سوره اسراء، آیه۴-۷). ✅ «اسرائیل از آغاز تا پایان» در یک آیه قرآن: ▪️«عِباداً لَنا»: مومنان شیعی ▪️«أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ»: صاحبان صلابت و سرسختی شدید، صاحبان قدرت نظامی ویژه ▪️«فَجاسُوا خِلالَ الدِّيار»: جنگ با «یهود» در «سرزمین فلسطین» و مناطق یهودی نشین ▪️«وَعْداً مَفْعُولاً»: طبق وعده قرآن، این مجازات یهود فاسد، قطعا انجام خواهد شد و جنگ، حتمی است ✅ «مختصات» فساد یهود اسرائیل ۱. تجمع یهود بنی اسرائیل در سرزمین فلسطین همراه با عُلو و برتری جویی. ۲. محوریت مسجدالاقصی. ۳. مجازات یهود توسط عِباداً لَنا در وعده اول و سپس در وعده دوم توسط امام عصر. ▪️: تاریخ را بررسی کنید، کدام فساد یهود و متعاقب آن کدام مجازات، «همه ویژگی‌هایی فوق» را یکجا با هم داشته است؟ ▪️بنابراین، «عباداً لنا» نمی‌تواند وصف برای کافران همچون بُخت‌النصر باشد که در برهه‌ای از تاریخ، یهودیان را سرکوب کرده است. زیرا در احادیث معصومین و کتب شیعی نیز چنین مطلبی وجود ندارد، بلکه در کتب اهل‌سنت ذیل آیات سوره اسراء، بُخت‌النصر را مصداق مجازات‌کنندگان یهود، معرفی کرده‌اند: ▪️«إِنَّ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَمَّا اعْتَدَوْا فِي السَّبْتِ وَ عَلَوْا وَ قَتَلُوا الأَنْبِيَاءَ بَعَثَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مَلِكَ فَارِسَ بُخْتَنَصَّر». ▪️اما در احادیث شیعی، همچون کتاب معتبر الکافی، هویت و مصداق «عباداً لنا»، مؤمنان و شیعیان و یاوران حضرت قائم، معرفی شده است: ▪️«فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَيْكُمْ عِباداً لَنا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ...قَوْمٌ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ قَبْلَ خُرُوجِ الْقَائِمِ فَلَايَدَعُونَ وَتْراً لآِلِ مُحَمَّدٍ إِلَّا قَتَلُوه» (کلینی، الکافی، ج۸، ص۲۰۶. ابن‌قولویه، کامل الزیارات، ص۶۳). ▪️ضمن اینکه با توجه به عبارت قرآن «وَ لِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَما دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّة»، می‏توان دریافت هویت مجازات‌کنندگان دوم، باید از سنخِ مجازات‌کنندگان اول باشند، کما اینکه در کتب تفسیری شیعی، بر حضرت قائم و انصار ایشان (مومنان شیعی)، تفسیر شده است: ▪️«فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ يعني القائم و أصحابه». (قمی، تفسیر القمی، ج۲، ص۱۴. بحرانی، تفسیر البرهان، ج۳، ص۵۰۸). ✅ نقش «سفیانی» و «مارقة الروم» در حمایت از اسرائیل ▪️با ورود «عِباداً لَنا» به مسجدالاقصی و مجازات اول یهود ▪️آنگاه طبق تصریح قرآن: «الْكَرَّةَ عَلَيْهِم‏» می‌شود، یعنی بازگشت استیلاء بنی اسرائیل بر فلسطین ▪️در این میان نقش «مارقه الروم»، بسیار اساسی است. ▪️«سفیانی» نیز آخرین مهره یهود، کمربند امنیتی اسرائیل، نقش ایفا خواهد کرد. ▪️بدین سان «آزادی نهایی فلسطین» به بعد از ظهور توسط امام عصر در «وَعْدُ الْآخِرَة» موکول می‌شود. ▪️از این‌رو، جنگ فراگیر و فروپاشی اسرائیل، قبل ظهور است اما نابودی اسرائیل، بعد از ظهور توسط حضرت ولیعصر و یارانش، رقم خواهد خورد ✅ برگرفته از مباحث مهدویت استاد مصطفی امیری
💢تا کجا؟ یکسال پیش در چنین روزهایی بود که فلسطین طغیان کرد. امروز که این کلمات را می نویسم ساعاتی از شهادت یحیی سنوار گذشته، محمد ضیف سرنوشت نامعلومی دارد، سید حسن نصر الله ترور شده، فواد شکر، ابراهیم عقیل و بزرگانی از حزب الله شهید شده اند، اسماعیل هنیه و فرزندانش ترور شده اند. رییسی و امیر عبداللهیان جایشان را به پزشکیان و ظریف داده اند، جریان عادیسازی اسراییل از سعودی و ترکیه حتی تا تهران بی پرده شده، 42000 انسان جلوی چشم دنیا کشته شدند، چند میلیون نفر آواره شده اند، غزه با خاک یکسان شده و تصاویر زنده زنده سوختن آدمها هیچ قیامتی نمی سازد. ما به اسراییل حمله مستقیم کردیم، آن هم نه یکبار بلکه دوبار، رسما پایگاه های تل آویو را هدف قرار دادیم، گنبد آهنین و فلاخن داود را افسانه کردیم، شمال اسراییل یکسال تخلیه شده است، ارتش اسراییل در مرز لبنان زمینگیر شده، زدن پهپاد آمریکایی کار روزمره یمن شده، انصار الله به راحتی به اسراییل موشک میزند، مسیر دریایی اسراییل از سمت یمن قطع شده، حزب الله با حمله پهپادی عملا از نیروی هوایی اش رونمایی کرده، اسراییل یکسال وجب به وجب غزه را گشته اما هنوز بیش از 100 اسیر را پیدا نکرده، شهادت یحیی سنوار نه با ترور بلکه به صورت اتفاقی رخ میدهد آن هم نه زیر زمین بلکه وسط خیابان با لباس نظامی و در حال جنگ بعد از یکسال! چه کسی باور میکند همه اینها فقط در عرض 365 روز اتفاق افتاده باشد؟! چنان باورنکردنی که حتی بعضی به شهید سنوار اتهام جاسوسی زدند که "چرا" این همه هزینه ساخت؟ چرا زندگی "عادی" ما را به هم زد؟ کمی به عقب تر برگردیم. وقتی نتانیاهو به عمان رفت و کلید تطبیع (عادیسازی) زده شد. با سودان توافق کرد، و چند ماه بعد با امارات چنان برادر شد که فقط در فیلم هندی امکان داشت.حالا از مسیر دهلی و عمان و دبی فقط یک سعودی مانده بود. اما بالاخره مدعی پرچم عرب و اسلام که نمی شود یکباره به تخت خواب یهود بپرد. پس اول دخترش بحرین را هدیه کرد تا واکنش ها را بسنجد. عادیسازی سعودی آخرین میخ به تابوت فلسطین بود. حتی در تهران هم زمزمه هایی از توسعه بن سلمان و لزوم "پذیرش نظم جدید" میدادند. 7 اکتبر فقط چند روز بعد از سخنرانی نتانیاهو در سازمان ملل رخ داد که علنا اعلام کرد: ما "عادی" شده ایم و فلسطین تمام. غزه شهر از یاد رفته، غزه شهر شکنجه شده، غزه شهر معامله شده به پا خواست. زندانیان تاریکخانه بشریت همه توانشان را جمع کردند تا یک بار شورش کنند. اینجا بود که فریادی از عمق چاه غزه بلند شد که ما هنوز زنده ایم حرامزاده ها! اتفاقا آنها که 7 اکتبر را دسیسه می دانند، درست میگویند. آن طوفان تمام صحنه را غیرعادی کرد. انگار پرده نمایش افتاد. برای چه شورش کردند؟ برای عادی نشدن. برای واقعیت.یعنی اگر سهم فلسطین مرگ است و سهم اسراییل زندگی، مقداری از سهمم را به شما می بخشم و مقداری از سهم شما را گرو میگیرم. خودتان را که دیگر نمی توانید نبینید. اگر بناست در سکوت بمیرم، با فریاد جلو گلوله میروم. فکر میکنید سنوار و ضیف شب قبل از هفت اکتبر نمی دانستند تصمیم شان چه عواقبی دارد؟ می دانستند. این حدس و تحلیل نیست. بیانیه شان را بخوانید، می دانستند غزه نابود میشود، می دانستند تک تکشان آواره میشوند. می دانستند ماه ها و شاید سالها باید بجنگند. (و تا امروز نشان دادند که آماده بودند) میدانستند باید مرگ تک تک عزیزانشان را ببینند. می دانستند بیمارستان ها میسوزد، مسجد و کلیسا صاف میشوند، شلیک های فسفری و خوشه ای و اورانیومی را می دانستند، قتل عام را می دانستند، ولی تا کجا؟ سوال اصلی این قضیه «تا کجا؟» است نه "چرا؟". تا کجا میشود ادامه داد؟ سوالی که ضیف و سنوار جوابش را میدانستند، پس آخرین تصمیم را گرفتند و تمام "عادیسازی" را به باد دادند. به قیمت نابودی شان. و این راز عظمت 7 اکتبر است.
💢ایران در عصر ظهور ایرانیان زمینه ساز ظهور در کلام امام باقر(ع) 🔹امام باقر(ع)، در وصف ایرانیان زمینه ساز ظهور، بشارتی اعجاب برانگیز، می‌فرمایند و ایرانیان و قوم سلمان فارسی را به  فتحی عظیم و پیروزی بزرگ و درک محضر و حضور حکومت جهانی امام عصر، بشارت می دهند. مرحوم نعمانی در کتاب الغیبۀ، از قول امام باقر، چنین نقل می کند: کَأَنِّی بِقَوْمٍ قَدْ خَرَجُوا بِالْمَشْرِقِ یَطْلُبُونَ الْحَقَّ فَلَا یُعْطَوْنَهُ ثُمَّ یَطْلُبُونَهُ فَلَا یُعْطَوْنَهُ فَإِذَا رَأَوْا ذَلِکَ وَضَعُوا سُیُوفَهُمْ عَلَى عَوَاتِقِهِمْ فَیُعْطَوْنَ مَا سَأَلُوا فَلَا یَقْبَلُونَهُ حَتَّى یَقُومُوا وَ لَا یَدْفَعُونَهَا إِلَّا إِلَى صَاحِبِکُمْ قَتْلَاهُمْ شُهَدَاءُ أَمَا إِنِّی لَوْ أَدْرَکْتُ ذَلِکَ لَأَبْقَیْتُ نَفْسِی لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ. 🔹من به قومی، مى‏‌نگرم که از طرف مشرق زمین به پا مى‏‌خیزند. آنان به دنبال طلب حق و ایجاد حکومت الهى تلاش مى‌‏کنند. بارها از متولیان، اجراء حق را خواستار مى‏‌شوند، امّا با بى‏‌اعتنایى مواجه مى‏‌شوند. وقتى که وضع را چنین ببینند، اسلحه های خود را به دوش مى‌‏نهند و با اقتدار و قاطعیت تمام در انجام خواسته‏‌شان اصرار مى‌‏ورزند تا این که سردمداران حکومت نمى‌‏پذیرند و آن حق طلبانِ ثابت قدم، ناگزیر به قیام و انقلاب مى‏‌گردند و کسى نمى‏‌تواند جلوگیرشان شود. 🔹این حق‏جویان وقتى که حکومت را به دست گرفتند، آن را به غیر از صاحب الامر علیه‌السلام به کس دیگرى نمى‏‌سپارند. کشته‌‏هاى اینها همه از شهیدان راه حق محسوب مى‏‌شوند. 🔹در اینجا امام باقر علیه‌‏السلام به ابو خالد کابلى، جمله‌‏اى زیبا فرمود که مى‏‌تواند نصب العین همه منتظران لحظات ظهور باشد. آن حضرت فرمود: اَما اِنِّى لَوْ اَدْرَکْتُ ذلِکَ لاََسْتَبْقَیْتُ نَفْسى لِصاحِبِ هذَا الاَْمْرِ؛ مطمئنا بدان! اگر من آن روزگاران را درک کنم، جانم را براى فداکارى در رکاب حضرت صاحب الامر علیه‎‏السلام تقدیم مى‌‏دارم. 🔹این بخش از روایت، نشان می دهد بین حکومت ایرانیان زمینه ساز ظهور و قیام امام عصر، به اندازه عمر یک انسان معمولی، فاصله می باشد که امام باقر، چنین می‌فرمایند.