#خداشناسی
#خنده_حلال
شخصی زیر درخت گردو ایستاده بود و می گفت: «خدایا! همه کارهایت درست است فقط نمیفهمم چرا گردوی به این کوچکی را بالای این درخت بزرگ قرار داده ای ولی هندوانه به آن بزرگی را لای بتههای کوچک!»
همین طور که داشت با خدا درددل می کرد ناگهان بادی وزید و گردویی روی صورتش افتاد و از بینی اش خون آمد. او به خودش آمد و گفت: «خدایا! کارت درست است. اگر یک هندوانه بالای درخت بود، معلوم نبود چه بلایی سرم می آمد!» [حکایات طنز در کلام مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی]
🍃🌺🌸🌺🍃
1.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#دوربین_مخفی دعوای دو نابینا😁
اومد کار خیر کنه، فراری شد😂
#خنده_حلال