eitaa logo
فدائیان رهبر
2هزار دنبال‌کننده
52.5هزار عکس
43.6هزار ویدیو
236 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🎤 | آقا گفت: سه چهار خط آخر را بردار؛ گفتم برنمیدارم! 👈 بخشی از گزارش «گل‌آقای مردم ایران» که به بررسی گوشه‌هایی از زندگی و کارنامه‌ی مرحوم کیومرث صابریِ فومنی، هنرمند طنزپرداز میپردازد: 🔹 ... او به همان میزان که به اطاعت از امام وفادار بود، به خَلف او نیز وفادار ماند. بعد از ارتحال امام خمینی، به یاری رهبر جدید می‌شتابد و متنی نیز برای بیعت با او می‌نویسد تا در روزنامه اطلاعات منتشر کند. ۲۸ سطر از متن او، در رثای امام و سه سطر پایانی چنین بود: «غروب خورشید وجودت بر طالبان نور، تسلیت و طلوع ستاره رهبری عزیز دلت بر عاشقان عدالت، مبارک‌باد.» 🔹 رهبر انقلاب اسلامی که از نگارش چنین متنی با خبر می‌شوند، قصد مطالعه آن قبل از انتشار را دارند. «من این قدر خط می‌زنم یک مطلب را که جز من کسی نمی‌تواند بخواند، گفتم آقا نمی‌توانی بخوانی. گفت که من از سال ۶۰ دارم نوشته‌هایت را می‌خوانم، چطور نمی‌توانم بخوانم، بده. [...] عینک زدند و شروع کردند به خواندن [...] گفتند که این ۳ - ۴ سطر آخر را بردار. گفتم چرا؟ گفت چون مربوط به من است. 🔹 گفتم: برنمی‌دارم، گفت که اِ ! من می‌گویم بردار. گفتم: آقا شما اگر به عنوان رهبر به من تکلیف شرعی بکنید من مرتکب گناه می‌شوم، حرف‌تان را گوش نخواهم کرد؛ من خواهش می‌کنم به من تکلیف نکنید الان، من باید این را چاپ کنم. [...] من تکلیف دارم به عنوان یک روشنفکر فوکل کراواتی که به نام امام کراواتش را باز کرده، با شما بیعت بکنم. بیعت من با امام بیعت خالص بود و باید هم اعلام کنم و الا برای ما ریش تراشیده‌ها، ضد انقلاب خیلی برنامه دارد.». 🔍 متن کامل گزارش را بخوانید👇 khl.ink/f/60079
🎤 | توصیف لحظه‌های ناب عرفانی در سفری به خانه خدا 👈 بخشی از معرفی کتاب «سفر به قبله» به قلم هدایت‌الله بهبودی: 🔹 حج سال ۱۳۷۰ نخستین مراسم حج پس از حادثه برائت از مشرکین حج در سال ۱۳۶۶ در مکه بود و هم‌چنین نخستین سفر حج نویسنده. جمع این دو نخستین، انگیزه هدایت‌الله بهبودی برای نوشتن این سفرنامه روحانی بوده است. او در آغاز، کمال ناباوری خود از آمدن به این سفر را بیان و روزنه‌های امید را به قلب انسان باز می‌کند تا دریابد هنگامی که او (خداوند) بخواهد، سفر حج محقق می‌شود؛ دقیقا به همین سادگی که این متن را می‌خوانید. 🔹 نویسنده در «سفر به قبله» با ثبت گزارش روزانه سفرنامه‌ی خود، لحظه به لحظه مخاطب را با خود همراه کرده و او را در موقعیت‌هایی که خودش قرار گرفته، قرار می‌دهد. بهبودی با دو نوع نگاه سیاسی و معنوی، این سفرنامه را به رشته تحریر درآورده است. 🔹 او هم به برخی رفتارها و سیاست‌ها در کم اهمیت جلوه دادن جنبه‌های مذهبی و در عوض رونق دادن بازاریابی محصولات اروپایی و امریکایی و چینی اشاره دارد و هم به توصیف لحظه‌های ناب عرفانی، رنگ باختن متعلقات دنیوی و تساوی انسان‌ها از فقیر و غنی گرفته تا رئیس و مرئوس و زن و مرد. 🔍 متن کامل گزارش را بخوانید👇 khl.ink/f/60094
🎤 | چارچوب فکری و نظری انقلاب اسلامی از منظر شهید مطهری 👈 بخشی از گزارش «آثار شاخص شهید مطهری را چگونه بخوانیم؟» که به بررسی برخی از مهم‌ترین آثار ایشان میپردازد: 🔹 ... کتاب «آینده انقلاب اسلامی» یکی از معدود آثار شهید مطهری است که پس از پیروزی انقلاب تالیف شده است. این کتاب شامل مجموعه سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های استاد شهید مطهری درباره انقلاب اسلامی ایران است که بخش اعظم آن در فاصله زمانی پیروزی انقلاب اسلامی تا شهادت او انجام شده است. 🔹 به همین دلیل یکی از معدود منابعِ در دسترس برای فهم دیدگاه استاد شهید درباره‌ی شکل حکومت جمهوری اسلامی است. «آینده انقلاب اسلامی» چارچوب فکری و نظری شهید درباره مسیر حکومتِ نوپای برخاسته از انقلاب مردم ایران را تصویر می‌کند و گذشته از ارزش فکری و اندیشه‌ایِ عمیقی که دارد، می‌تواند مبنایی برای تامل درباره‌ی مسیر جمهوری اسلامی ایران باشد. 🔹 این کتاب را اول از همه باید به فعالانِ فرهنگی و اجتماعی و مشخصاً اهالی تشکل‌های سیاسی و دانشجویی پیشنهاد کرد. مرور ایده‌های شهید مطهری درباره انقلاب اسلامی می‌تواند مسیر فعالیت این کنشگران را به‌روز کند و به آن‌ها برای حرکت در مسیرِ اندیشه‌های بزرگان انقلاب اسلامی، یاری برساند. 🔍 متن کامل گزارش را بخوانید👇 khl.ink/f/60082
🎤 | سرم در لحظات درد و داغ شخصی، روی شانه‌اش بود 👈 بخشی از گزارش «گل‌آقای مردم ایران» که به بررسی گوشه‌هایی از زندگی و کارنامه‌ی مرحوم کیومرث صابریِ فومنی، هنرمند طنزپرداز میپردازد: 🔹 ... رابطه او با آیت‌الله خامنه‌ای اما در قواعد اداری نبود و پیش از ریاست جمهوری آغاز شده بود. آن قدر صمیمی که مدعی است «سرم در لحظات درد و داغ شخصی روی شانه‌اش بوده»، و همین جنس عواطف باعث رفتار متفاوت او بوده است. 🔹 «از اولین کسانی بودم که [بعد از ترور] در بیمارستان قلب [به عیادت] رفتم. گفتم: آقا پاشو، شما به خدا حالت بهتره، [...] گفت: بیا من را ماچ کن، من بروم. گفتم: تو هیچ چیزت نیست. تو این جوری میگی می‌خواهی اینجا بخوابی. خندید، دکترها ریختند گفتند: آقا، این بخیه‌اش پاره می‌شود. 🔹 گفتم: به من چه [...] سید احمد آقا به من گفت: خدا به تو خیر بدهد هر کسی می‌آید اینجا، گریه می‌کند. گفتم: آنها پست می‌خواهند من که پست نمی‌خواهم.» به نظر می‌رسد یکی از نقاط آشنایی و تقویت اعتماد،‌ همکاری صابری با حلقه مبارزان هنرستان کارآموز است که یکی از اعضای شاخص آن برادر آیت‌الله خامنه‌ای بود. 🔍 متن کامل گزارش را بخوانید👇 khl.ink/f/60079
دیدار دست‌اندرکاران کنگره شهدای امدادگر با رهبر انقلاب 📣 جمعی از خانواده‌های شهدای امدادگر، امدادگران جبهه مقاومت و دست‌اندرکاران نخستین کنگره بین‌المللی شهدای امدادگر دفاع مقدس و مقاومت، روز دوشنبه ۲۲ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴ با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دیدار کردند. آنچه در ادامه می‌آید روایتی از این دیدار صمیمانه است که مشروح آن روز چهارشنبه ۲۴ اردیبهشت همزمان با برگزاری این کنگره منتشر خواهد شد: 🔹️ بخش اول | مکرمه، علیرضا، فاطمه و آدم‌هایی از این دست واژه‌‌های انگلیسی و عربی و فارسی را شکسته و بسته از گوشه‌ و اطراف ذهنش جمع می‌کند و تحویلم می‌دهد تا بلکه منظورش را برساند: «مع سیدقائد... Take photo... نیست امکانش؟!» همزمان چشم‌هایش می‌درخشند و نم اشکی هم روی صورتش می‌لغزد. فاطمه در یکی از بیمارستان‌های لبنان متعلق به حزب‌الله پرستار است و عضو سازمان امداد و نجات حزب‌‌الله. سازمانی که وظیفه‌اش امداد و رسیدگی به رزمندگان خط مقدم نبرد بوده اما خودش در جنگ تعداد زیادی شهید تقدیم مقاومت کرده است. من رفته بودم از او بخواهم بیاید جلوی دوربین و با همان زبان شکسته و بسته‌اش از شاهکاری بگوید که با دیگر همکارانش خلق کرده‌اند اما انگار که توی ابرها باشد؛ اصلاً پایش روی زمین نیست. انگار که در یک دنیای دیگری است. مانده‌ام جوابش را چه بدهم. توی ذهنم می‌گویم باید یقه‌ی دبیرخانه‌ی کنگره را گرفت که وسط برگزاری کنگره‌ی شهدای امدادگر ما را توی همچین وضعیت‌هایی انداخته‌اند. آدم‌هایی مثل فاطمه و دیگرانی که حالا اینجا در چند صف‌ معدود، مرتب منتظر آقا نشسته‌اند تا نماز را به ایشان اقتدا کنند و بعدش هم ساعتی پای بیاناتشان بنشینند، خارج از قد فهم و قواره‌ی امثال من هستند و کوچکی امثال من را بدجور به رخم می‌کشند. نه من به قدر مُکفی عربی می‌دانم که پاسخی مُشبع به زن جوان لبنانی بدهم که هر لحظه ممکن است از شدت شوق بزند زیر گریه و نه او به قدر کافی انگلیسی می‌داند که با جملات شکسته بسته‌ی من متوجه شود که من صرفاً خبرنگاری هستم که قرار بوده با او گفت‌وگو کنم اما حالا خودم آچمز شده‌ام. بی‌خیال می‌شوم و می‌روم سراغ پدر یکی از شهدای وطنی که سیلی بعدی محکم‌تر می‌خورد توی صورتم! ... 🖼 متن کامل روایت را از اینجا بخوانید👇 🖥 https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=60170
✍ بخش دوم دیدار دست‌اندرکاران کنگره شهدای امدادگر با رهبر انقلاب 📣 جمعی از خانواده‌های شهدای امدادگر، امدادگران جبهه مقاومت و دست‌اندرکاران نخستین کنگره بین‌المللی شهدای امدادگر دفاع مقدس و مقاومت، روز دوشنبه ۲۲ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴ با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دیدار کردند. آنچه در ادامه می‌آید، بخش دوم روایت این دیدار صمیمانه است که مشروح آن روز چهارشنبه ۲۴ اردیبهشت همزمان با برگزاری این کنگره منتشر خواهد شد: 🔹️ جوپار چهره آفتاب‌سوخته و دست‌های ترک‌خورده‌ی مرد کرمانی با ظاهر ساده و بی‌پیرایه‌اش از دور نشان میدهد که از چه طبقه و جایگاه اقتصادی و اجتماعی برخاسته. سوژه‌ی قبلی با ندانستن زبان مرا آچمز کرده بود و آقای حسینیِ اهل جوپار استان کرمان (شهری در ۳۰ کیلومتری کرمان) با دانستن زبان. دخترش «مکرمه» متولد تیرماه ۱۳۸۰ -که به‌عنوان امدادگر هلال احمر در مراسم سالگرد شهادت شهید سلیمانی در گلزار شهدای کرمان حضور پیدا کرده بود- وسیع شده بود مثل اقیانوس؛ آنقدر وسیع، که «مقام شهادت» بگردد و از میان همه‌ی مدعیان سراغ او بیاید و خواب مادرش را تعبیر کند: «مادر خواب دیده بود پیکر محسن حججی را به خانه‌اش آورده‌اند. تعبیر خواب را از امام جمعه شهر پرسیده بود. امام جمعه گفته بود به‌زودی شهیدی به خانه‌تان می‌آورند!» و حالا مکرمه را آورده بودند. پدر مکرمه می‌گوید، خواهر ‌مکرمه هم در روز انفجار همراهش بوده در ایستگاه هلال احمر. می‌پرسم بعد از شهادت مکرمه مانع فعالیت‌های او نشده‌اید. لبخند محجوبانه‌ای می‌زند و می‌گوید منعش می‌کنیم ولی از ته دلمان نیست. می‌گوید چند روز قبل از شهادت برای مکرمه خواستگار آمده بود اما رد کرد تا کل برنامه بماند برای بعد از سالگرد حاج قاسم. اینها را که می‌گوید کف دست‌هایش را بهم می‌مالد و سکوت می‌کند و نگاهش را می‌دوزد به جایی خارج از قاب دوربین تا بغض مردانه‌ی در آستانه‌ی شکستن و اشکی که تا پشت پلک‌ها آمده را جمع و جور کند. بخش ژورنالیستی ذهنم می‌گوید بیشتر با سوژه‌ات کلنجار برو اما خب نایی برایم نمانده. آقای حسینی از جوپار کرمان هم سیلی محکمی زده توی گوشم. گفت‌وگو را جمع و جور می‌کنم و می‌روم سراغ نفر بعدی تا شاید نفسی تازه کنم و به خودم بیایم... 🖼 متن کامل روایت را از اینجا بخوانید👇 🖥 https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=60170
🔹️ عبای کرم‌رنگ آقا... ✍ بخش سوم دیدار دست‌اندرکاران کنگره شهدای امدادگر با رهبر انقلاب 📣 جمعی از خانواده‌های شهدای امدادگر، امدادگران جبهه مقاومت و دست‌اندرکاران نخستین کنگره بین‌المللی شهدای امدادگر دفاع مقدس و مقاومت، روز دوشنبه ۲۲ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴ با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دیدار کردند. آنچه در ادامه می‌آید، بخش سوم روایت این دیدار صمیمانه است که مشروح آن روز چهارشنبه ۲۴ اردیبهشت همزمان با برگزاری این کنگره منتشر خواهد شد: 🔹️ ماهان یک ربعی تا اذان مانده که آقای سعادت ماهانی جلوی دوربین می‌آید. سن و سالی ندارد و همین هم کنجکاوم می‌کند تا از شهیدش می‌‌پرسم. علیرضایش ۱۸ ساله بوده هنگام شهادت؛ متولد ۱۳۸۴! سرم گیج می‌رود؛ گنگم. افتاده‌ام گوشه‌ی رینگ. «شهادت» چه در مکرمه و علیرضا دیده که سال‌ها بعد از توپ و تانک و گلوله سراغشان آمده. به زحمت نفس می‌کشم. گوشه‌های ذهنم را می‌کاوم تا چیزی بگویم. تهی است؛ هیچ! چیزی پیدا نمی‌کنم. هر چه بیشتر می‌کاوم بیشتر به نتیجه‌ای نمی‌رسم. بزرگی این آدم‌ها بیش از درک امثال من است. الله اکبر اذان که بلند می‌شود فرصت را غنیمت می‌شمارم و بساط تصویربرداری را جمع و جور می‌کنم و می‌لغزم لای صف‌های نماز. آقا از راه می‌رسند با عبای کِرِم‌رنگ روشن. قاب، آنقدری زیبا هست که کناری دستی مرا هم سر ذوق بیاورد و به رنگ عبای آقا اشاره کند. همین هم باعث شده که عکاس‌ها به تقلا بیفتند و این قاب را توی لنز دوربین ثبت کنند که سال‌های سال بود که توی ویزور ندیده بودند. 🖼 متن کامل روایت را از اینجا بخوانید👇 🖥 https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=60170
🔹️ از ماهان کرمان تا بیروت لبنان ✍  بخش آخر دیدار دست‌اندرکاران کنگره شهدای امدادگر با رهبر انقلاب 📣 جمعی از خانواده‌های شهدای امدادگر، امدادگران جبهه مقاومت و دست‌اندرکاران نخستین کنگره بین‌المللی شهدای امدادگر دفاع مقدس و مقاومت، روز دوشنبه ۲۲ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴ با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دیدار کردند. آنچه در ادامه می‌آید، بخش آخر روایت این دیدار صمیمانه است که مشروح آن روز چهارشنبه ۲۴ اردیبهشت همزمان با برگزاری این کنگره منتشر خواهد شد: 🔹️ فاطمه نیم‌خیز و خیره شده به صندلی آقا که چند ردیف جلوتر است. حالا دیگر می‌شود اشک‌های روی صورتش را هم دید. پدر شهیدان سعادت ماهانی و حسینی را هم ردیف‌های جلو نشانده‌اند. نماز که تمام می‌شود هلال احمری‌های دست‌‌اندرکار کنگره شهدای امدادگر، جمع می‌شوند دور آقا. غیر از هلالی‌ها و مسئولان ارشد کنگره، بستگان شهدایند که توی همان حلقه‌ی اول نزدیک به آقا قرار گرفته‌اند. خوش به حال فاطمه و دو سه نفر لبنانی همراهش شده. اول حجت‌‌الاسلام معزی صحبت می‌کند و بعد هم دکتر کولیوند. گزارشی از فعالیت‌های کنگره می‌دهند؛ از بیش از ۳ هزار شهید امدادگر بعد از انقلاب تا طراحی برنامه‌های فرهنگی با مخاطب جوان و نوجوان تا بین‌المللی بودن کنگره با حضور امدادگران جبهه مقاومت و عملکردی که این بخش از محور مقاومت مشخصاً در لبنان برای رسیدگی به حال رزمندگان و مجاهدان داشته و حادثه‌ی تلخ پیجرها که با همت امداد و نجات مقاومت لبنان جمع و جور شد. آقا می‌گویند و نمایندگان امدادگران همه گوش شده‌اند. توی جمع مسئول امداد و نجات حزب‌الله را هم می‌بینم. او را هم آن جلو نشانده‌اند. بعد از مراسم گپی با هم می‌زنیم از تجربه کشف پیکر شهدا به‌خصوص شهیدان سیدحسن و سیدهاشم و سردار نیلفروشان می‌گوید و چشم‌هایمان را خیس می‌کند. خدا این‌طور مقدر کرده که این آدم‌ها هر کدام از یک گوشه‌ی کره‌ی خاکی جمع شوند اینجا تا مدعیان امثال من گیج و فروریخته و مبهوت، سرشان به سقف کوتاه خودشان بخورد و در برزخ خودشان دست و پا بزنند: با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی تا بی‌خبر بمیرد، در دردِ خودپرستی... 🖼 متن کامل روایت را از اینجا بخوانید👇 🖥 https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=60170
🎤 | ماجرای تحول در صحنه مدیریت دفاع مقدس در زمان ریاست جمهوری آیت‌الله خامنه‌ای 👈 بخشی از گزارش «یک انتصاب برای تحول در وضعیتی استثنایی» که به بررسی نقش آیت‌الله خامنه‌ای در شورای عالی دفاع میپردازد:👇 🔹 ... بعد از ریاست‌جمهوری آیت‌الله خامنه‌ای و ریاست ایشان بر شورای عالی دفاع، ظرف هشت ماه یعنی از ۲۱ مهر ماه ۱۳۶۰ تا ۳ خرداد ماه ۱۳۶۱، سه عملّیات بزرگ و موفق طریق‌القدس، فتح‌المبین و بیت‌المقدس طراحی و اجرا شد و موازنه قوا در جبهه‌های جنگ به سود ایران تغییر یافت و نیروهای بعثی از بیشتر سرزمین‌های اشغال‌شده بیرون رانده شدند. یکی از علل موفقیت این عملّیات‌ها در این مقطع که با هدایت و نظارت شورای عالی دفاع صورت گرفت، از بین رفتن اقدامات و مواضع اختلاف‌افکنانه بنی‌صدر در دوران قبل از آن بود. 🔹 در واقع با تحول در اداره امور جنگ و وحدت‌نظر مسئولان ارشد کشور در شورای عالی دفاع، و ایجاد هماهنگی بین ارتش و سپاه، عملّیات‌های بزرگ اجرا و مناطق اشغال‌شده آزاد شد. آیت‌الله خامنه‌ای در مهر ماه ۱۳۶۱ درباره علل موفقیت طرح‌های عملّیاتی در دوره جدید شورای عالی دفاع فرمودند: «... ما الان که می‌رویم و در جلسه شورای عالی دفاع می‌نشینیم تا آخر جلسه شورای عالی دفاع که گاهی سه ساعت یا چهار ساعت طول می‌کشد، گاهی ده تا پانزده تا مصوبه داریم. ... آن وقت این جور نبود. آن وقت سر یک مسئله کوچک ما اختلاف پیدا می‌کردیم و به نتایجی نمی‌رسیدیم.» 🔹 «... در زمینه‌ی مسائل نظامی در مقایسه با گذشته، به موفقیت‌های زیادی دست پیدا کرده‌ایم. چون در آن وقتی که مسئولیت به بنده محول شد و تقریباً سه ماه از فرار بنی‌صدر گذشته بود، در زمینه‌ی کار نظامی تنها توانسته بودیم حصر آبادان را بشکنیم؛ اما بعد از آن،‌ در این دو سال، برادران ارتش و سپاه به موفقیت‌های چشمگیر و کاملاً بنیادی نایل آمدند. به طوری که بیشترین بخش از سرزمین اسلامی‌مان را از لوث وجود متجاوزین پاکسازی کردند. جلسات شورای عالی دفاع در این مدت به صورت پیگیر و متوالی به تمام مسائل جنگ رسیدگی کرده است. خوشبختانه در شورای عالی دفاع مشکلی که در دوران بنی‌صدر وجود داشت از بین رفته و در عوض هماهنگی و همفکری بسیاری ارزنده‌ای بر شورای عالی دفاع حاکم است، به نحوی که با صمیمیت و همکاری کامل برادران نظامی و غیرنظامی ما این شورا در تمام کارهای مربوط به جنگ دخالت داشته است.» 🔍 متن کامل گزارش را از اینجا بخوانید👇 https://farsi.khamenei.ir/others-report?id=60148
🎤 | فاموتیدین، ترامپ و باقی قضایا... 👈 جمعی از معلمان و فرهنگیان سراسر کشور، صبح شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند. رسانه KHAMENEI.IR در گزارشی به قلم آقای حامد عسکری، نویسنده و شاعر روایتی از این دیدار را منتشر میکند. 🔹 همه لباس قشنگ‌هاشان را پوشیده‌اند، از همه‌ی ایران هستند، کرد، بلوچ، عرب، قشقایی، لر... اقوامی هستند که لباس‌هاشان را می‌بینم. پس کله‌ها همه خط شده، خیلی‌ها معلوم است کت و شلوار تازه خریده‌اند، خوبی دیدار با حضرتش این است که نیست امکان دارد توی تلویزیون یک قاب دشت کنند سر همین، تر و تمیزند... همه عطر و گلاب زده‌اند‌. 🔹 یک ورقه‌ی کوچک می‌دهند دستم. یک سرود نوشته‌اند، مداحی چند خطی از مولا می‌خواند، تمام این سال‌هایی که اینجا حضور داشته‌ام یک بار ندیدم صدا خراب که هیچ، یک سوت کوچک، یک هوم نارسا بکشد، همه چیز نظم و قاعده دارد. کاش تسری می‌کرد به کل اجزای مملکت. آهان این را هم بگویم، اینجا همه چیز ایرانی است، ساخت ایران است، از کولرها بگیر تا کلوچه‌ها و پرده‌ها و زیلوها... بی‌خود نیست انتهای خیابان کشوردوست می‌نشیند. 🔹 پرده‌ی سبز باز می‌شود، آقا به جایگاه می‌آیند، جمعیت بلند می‌شود، تکبیر و شعار و صلوات بازارش داغ است، چقدر با چشمهایشان قشنگ میزبانی می‌کنند، چقدر خوب نگاهشان را تقسیم می‌کنند، چقدر در نگاه کردن هم عدالت دارد این مرد، دست بلند می‌کنند. بفرمایی می‌زنند و همه می‌نشینند. 🔍 مطالعه متن کامل روایت:👇 khl.ink/f/60216
🎤 | دو سند مهم که برای اولین بار در کتاب روح‌الله منتشر می‌شود 🎤 بخشی از مصاحبه با آقای هادی حکیمیان، نویسنده کتاب روح‌الله:👇 🔹 ... این کتاب شامل دو سند مهم است که تاکنون منتشر نشده‌اند. یکی از این اسناد مربوط به انتخابات دوره‌ی هفدهم است که در زمان دکتر مصدق در سال ۳۲ برگزار می‌شود. در این سند، نامه‌ای هست که امام خمینی به سید علی محمد وزیری، یکی از روحانیون یزد، می‌نویسند و از او می‌خواهند که در انتخابات شرکت کند و مردم را تشویق کند که به شیخ مهدی حائری، فرزند آشیخ عبدالکریم حائری، رأی بدهند. این سند برای اولین‌بار در این کتاب منتشر شد و اهمیت زیادی دارد، چون نشان می‌دهد که امام از سال‌ها قبل از انقلاب به انتخابات و رأی و آراء عمومی اعتقاد داشته‌اند. یعنی صرفاً این نبوده که امام وقتی رهبر شدند، مردم را به شرکت در انتخابات تشویق کنند. 🔹 امام در آن زمان هم انتخابات و مراجعه به رأی و آراء عمومی را یک راهکار بسیار مهم برای حل مسائل و مشکلات کشور می‌دانند. ایشان می‌گویند که مردم را تشویق کنید تا دو یا سه نفر آدم صالح به مجلس بروند و همین چند نفر می‌توانند منشأ اثر باشند. اگر ما بتوانیم این چند نفر را به مجلس بفرستیم، خودشان می‌توانند کارهای زیادی انجام دهند و اثرگذار باشند. 🔹 سند دیگر نیز مربوط به سال ۱۳۲۷ است. در این سال، وقتی که رژیم اشغالگر قدس اعلام موجودیت می‌کند، روحانیت قم و تهران درصدد برمی‌آیند که عکس‌العملی نشان دهند. جلسه‌ای تشکیل می‌دهند و قرار می‌شود متنی تهیه شود و به تشکیل دولت اسرائیل اعتراض کنند. ظاهراً جمعی که در جلسه بودند، چند متن می‌نویسند و در جلسه‌ی بعدی نوشته‌ها را می‌خوانند. در نهایت، متنی که امام خمینی نوشته بودند در اعتراض به تشکیل دولت اسرائیل انتخاب می‌شود. این نامه، نامه‌ی اعتراضی خطاب به پاپ است. متن نامه برای امام خمینی است، اما به اسم و امضای مرحوم آیت‌الله سید محمد بهبهانی ارسال می‌شود، زیرا ایشان آن زمان معروف‌ترین و مسن‌ترین مجتهد تهران بودند. این نامه نیز برای اولین بار در این کتاب آمده است. 📚 تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «روح‌الله» ۱۱ خرداد منتشر خواهد شد 🖼 🔍 متن کامل مصاحبه را بخوانید👇 khl.ink/f/60209
8.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کیه مگه خامنه‌ای!؟ این و زیبا را از دست ندهید‌