eitaa logo
فدائیان رهبر
2هزار دنبال‌کننده
43.5هزار عکس
33.8هزار ویدیو
173 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
☆ ☆: ✵ حاج احمد کاظمی تازه فرمانده‌ نيروي هوايي سپاه شده بود. ✶ یه روز به من گفت: آقاي اميني جايگاه من توي سپاه چيه؟ ✵ سئوال عجيب و غريبي بود! ولي مي‌دانستم بدون حكمت نيست. ✶ گفتم: شما فرمانده‌ي نيروي هوايي سپاه هستين سردار. ✵ به صندلي‌اش اشاره كرد. گفت: آقاي اميني، شما ممكنه هيچ وقت به اين موقعيتي كه من الان دارم، نرسي؛ ولي من كه رسيدم، ↫ به شما مي‌گم كه اين جا خبري نيست! ⭕️ شهید طهرانی مقدم خطاب به شهید سرلشگر احمد کاظمی : دوستت داریم ! ما تا بهشت با تو هستیم ...   💥قاسم سلیمانی: گفتیم خرمشهر در محاصره است چطور می‌توانیم برگردیم. همه خسته بودند چون ما چهل روز بعد از عملیات فتح المبین، عملیات بیت‌المقدس را شروع کرده بودیم. شهید کاظمی توانست با کمک شهیدخرازی آخرین مرحله عملیات آزادسازی خرمشهر را انجام دهد. ایشان نیروهای عراقی را در خرمشهر محاصره و با گرفت 11 هزار اسیر, شهر را آزاد کردند. آنها با دو لشکر خرمشهر را تصرف کردند هر کدام با پنج گردان یعنی سه هزار نفر درمقابل بیست هزار نفر دشمن، لشکرهای 8 نجف و 14 امام حسین تحت فرماندهی احمد و حسین بودند. و اینگونه بود که در همه عملیات‌ها تا پایان جنگ، شهید کاظمی بدون استثنا نقش فعال و موفقی داشت؛ وی از افراد مؤثر در آزادسازی خرمشهر بود و این شهر تا ابد، مرهون رشادت کاظمی است... ☀️حاجي را بي‌هوش و خونين رسانده بودند بيمارستان. آنهايي كه همراهش بودند، ديده بودند كه او را با سر پانسمان شده، از اتاق عمل آوردنش بيرون. مي‌گفتند: خيلي نگذشته بود كه ديديم حاجي به هوش اومد! مات و مبهوت شديم. همين كه روي تخت نشست، سرنگ سرم رو از دستش درآورد. با اصرار و با امضاي خودش، سر حال و سرزنده از بيمارستان مرخص شد. ☀️نيروها را جمع كرده بود. به‌شان گفته بود: من تا حالا شكي نداشتم كه توي اين جنگ‌، ما بر حق هستيم، ولي امروز روي تختد بيمارستان، اين موضوع رو با تمام وجودم درك كردم. هميشه دوست داشتم بدانم آن روز، روي تخت بيمارستان چه ديده است. با اين كه برادر بزرگ‌ترش بودم، ولي هيچ وقت چيزي به‌ام نگفت. بعد از شهادتش، از بعضي از دوستان دوران جنگ شنيدم كه؛ احمد آن روز، در عالم مكاشفه مشرف شده بود محضر حضرت صديقه (سلام ا... عليها). در واقع حضرت بودند كه او را شفا داده بودند، بعد هم به‌اش فرموده بودند: برگرد جبهه و كارت را ادامه بده. ☀️ارادت خاصي به حضرت صديقه طاهره (سلام ا... عليها) داشت. به نام حضرت، مجلس روضه زياد مي‌گرفت. چند تا مسجد و فاطميه هم به نام و ياد بي‌بي ساخت. توي مجالس روضه، هر بار كه ذكري از مصيبت‌هاي حضرت مي‌شد، قطرات اشك پهناي صورتش را مي‌گرفت و بر زمين مي‌ريخت. ☀️خدا رحمت كند شهيد محسن اسدي را، افسر همراه حاجي بود. براي ضبط صحبت‌هاي سردار، هميشه يك واكمن همراه خودش داشت. چند لحظه قبل از سقوط هواپيما، همان واكمن را روشن كرده بود و چند جمله راجع به اوضاع و احوال خودشان گفته بود. درست در لحظه‌هاي سقوط، صداي خونسرد و رساي حاجي بلند مي‌شود كه مي‌گويد: صلوات بفرست. همه صلوات مي‌فرستند. در آن نوار، آخرين ذكري كه از حاجي و ديگران در لحظه‌ي سقوط هواپيما شنيده مي‌شود، ذكر مقدس «يا فاطمه زهرا» است... 📚قصه‌های شهدا(ویژه نامه پرواز عرفه)
💠 👈لطفا با دقت بخونید و بخاطر حقی که سردار سلیمانی بر گردن تک تک ما داره به دست دیگرونم برسونید تا کنند. 👇 🔴 انقلاب حاج قاسم نابود شد،اما نیومده بود برای نابود شدن! داعش را نساخته بودند که برای یه سال و دو سال و چند سال! داعش شده بود برای ماندن، برای بودن! 🤔 رفته بود زیر نظر موساد ، آموزش سخنوری و دیده بود! اومده بود که کشورداری کنه! 🔻اسمش کشورش دولت اسلامی عراق و شام بود!!! بود یک دولت بزرگ، دقت کن دولت متشکل از چندکشور! دولت نیاز به عقبه فکری و داره! 🔻فقط 50 میلیارد دلار پول نقد داده بود! 🔻 50 میلیارد دلار پول داده بود! 🔻 و و هم همینطور! 🔻غول ترین سرویس های جاسوسی دنیا یعنی از اسرائیل با MI6 # سیا از آمریکا مسئول تغذیه اطلاعاتی و امنیتی داعش بودند! 🔻 محل آموزش اینها بود! 🔻 با ته انسانیش، ۶۰۰۰۰ هزار دستگاه های لوکس داده بود! 🔻 سلاح اتوماتیک میداد! 🔻 مسئول ترانسفر و نقل و انتقالات نیروی انسانی و ادوات بود! 🔻، تجهیزات نظامی تسلیحاتی مستقیم می‌کرد، مخوف ترین تجهیزات از آسمان براشون هلی برد می‌شد! از کجاش بگم؟ 🔻جدیدترین نسل های ضد زره را میدادند، قیمت این موشک ها آنقدر بالاست، گاهی از قیمت اون تانکی که میزدند گرون تر در میومد! با ضد زره تاو، داعشی ها میزدند! میدونید یعنی چی : آدم!؟ فرمانده میدان و خط شکن هاشون ریش قرمزهای بودند! بروید در یکی از این کنسرت ها، صدتا بیاورید به خط کنید یه ریش قرمز چچنی بگذارید جلوشون! از اون اولی تا اون آخری، صد تاشون شلوارهاشونو خیس میکنند! همینایی که فقط دارند و طلبکارند و همش نق میزنند! 🔻در یک فقره عراق، 1700 نفر را در روز سلاخی کردند! داعش این بود! 🔻داعش یه شبه از تو لپ لپ در نیومده بود! 🔻 پیمانکار nsa رسماً گفت: داعش محصول پروژه ای به اسم در سرویس های اطلاعاتی غرب بود! در کتاب گزینه های دشوار، رسماً گفت داعش را ما ساختیم و برای رسمیت دادن به اون شخصا به 120 کشور سفر کردم! رسماً گفت داعش را اوباما ایجاد کرد! 🔺️🔺️داعش این بود! کل دنیای و و نفاق تمام ظرفیت شونو آوردند به میدان ، تا ... یعنی تک تک ایران رو از دم تیغ بگذرانند...!!! اما! 🔻اما فکر اینجاشو نکرده بودید آقای اتاق فکر و اتاق عملیات ! 💪خوردید به سد محکم ایران!✊🏼 خوردید به تور شیر بچه های دلاور مردان دلیران اسلام یلان افغانستان پاکستان تنتون به تن جماعت نخورده بود؟! 🔷️حالا ماییم و نابودی . حالا باید بیشتر بفهمی سردار سلیمانی و چه کردند؟! 🌐باید بفهمی چرا دشمن عقده پاسداران انقلاب اسلامی ما را دارد هنوز؟! یا چرا می‌گویند باید فشار بیاریم تا نیروهاش را از بیاره بیرون. ولی کور خوندند! اولین قدم سوریه، دادن اختیار کامل بندر لاذقیه به ایران بود. یعنی ایران یک بندر داره تو مدیترانه از راه زمینی عراق و سوریه... یعنی تحریم دیگه کاملا دور زدنی میشه واسه ایران انقلابی! ⛔باید بفهمی کل ماجرا از اول تا آخرش زدن دوستان ایران در منطقه بوده تا بعدش نوبت و ایرانی ها برسه.⛔ حالا باید بیشتر بفهمی هر چه در سوریه خرج کردیم ❌نفعش را صدها برابر بردیم ❌ *باید بفهمی تا فریب شایعات دروغ BBC انگلیس را نخوری.* باید به ایران عزیز اعتماد و به افتخار کرد چون ما ایرانی هستیم... چون در حال حاضر یه امپراطوری در خاورمیانه درست کردیم که حافظ ایران و تمام مردم مظلوم در منطقه باشیم.🇮🇷 ☀️نشر دهید بخاطر اسلام و و انقلاب و و و بزرگ ایران نشر دهید تا آنها که غافلند یا فراموش کرده اند بدانند و یادآور شوند. 🌷 روحت شاد با اولیاءالله محشور باشی سردار ، سپهبد شهید جبهه ی مقاومت ، عزیز شادی روح شهدای مظلوم مدافع حرم صلوات ✔️ جامعه نیازمند تبیین و آگاهیست
🌀🌀🌀این متن را بخوانید تأمل برانگیزه 👇 🔹آیا در منزل قرنطینه هستید ؟چند روز ؟حوصله تان سر رفته ؟ تحملتان تمام شده ؟ خیلی خسته شدید؟ لطفا این متن را با دقت بخوانید ببینید یک عده برای شرف و عزت و ناموس ودین ما چه کشیده اند... ✍ آن قدر اسارتش طولانی شده بود که یک افسر عراقی گفته بود تو به ایران باز نمی گردی بیا همین جا تشکیل خانواده بده!... همسر شهید لشگری می گفت خدا حسین را فرستاد تا سرمشقی برای همگان شود... او اولین کسی بودکه رفت و آخرین نفری بود که برگشت.... اسیر که شد پسرش علی۴ ماهه بود و دندان نداشت و به هنگام آزادیش علی پسرش دانشجوی دندانپزشکی بود... وقتی بازگشت از او پرسیدند این همه سال انفرادی را چگونه گذراندی و او می گفت: برنامه ریزی کرده بودم و هر روز یکی از خاطرات گذشته خود را مرور می کردم سالها در سلول های انفرادی بوده و با کسی ارتباط نداشت، قرآن راکامل حفظ کرده بود، زبان انگلیسی می دانست و برای ۲۶ سال نماز قضا خوانده بود . حسین می گفت: از هیجده سال اسارتم ده سالی که تو انفرادی بودم سالها با یک "مارمولک" هم صحبت می شدم. بهترین عیدی که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود! عید سال ۷۴ بود، سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ می خورد می خواست باقی مانده آن را دور بریزد، نگاهش به من افتاد، دلش سوخت و آن را به من داد، من تا ساعت ها از این مساله خوشحال بودم. این را بگویم که من ۱۲ سال در حسرت دیدن یک برگ سبز، یک منظره بودم، حسرت ۵دقیقه آفتاب را داشتم... 📚کتاب خاطرات دردناک" ⚫️⚫️⚫️⚫️