📎 #یاد_نامه
🔸#شهید_نواب_صفوی
🔹#از_داستانها_باید_آموخت
📌 مکاشفه یک ولی خدا درباره «شهید نواب صفوی (ره)»
◾️ یکی از مردان خدا که در سالهای نه چندان دور در میان ما زندگی میکرد، مرحوم مغفور، حاج هادی خانصنمی ابهری بود. ایشان از ملازمین عارف سوخته «آیتالله شیخ محمد جواد انصاری همدانی رضوان الله علیه» بودند و بسیاری از نیکان و اهل معنا در زمان ما با ایشان مراوده داشتند، از جمله: آیتالله العظمی میلانی ،علامه تهرانی ،آیت الله کشمیری، آیتالله خوشوقت ، آقا میرزا اسماعیل دولابی و ... رحمت الله علیهم.
▫️مرحوم حاج هادی کثیرالبکاء (بسیار اهل گریه) بودند و هر آنچه به دست آورده بودند، از طریق محبت و گریه بر امام حسین علیه السلام بود.
ایشان اهل مکاشفه بود و از جمله، مکاشفهای است که از طریق صاحب کتاب «گنجینه دانشمندان»، مرحوم حاج شیخ محمد شریف رازی _که خود توفیق مصاحبت و دوستی با ایشان را داشت_ نقل شده است :🔻
🔸🔸🔸 در سفر مکه، چون به مدینه مشرف شدم، روزی برای زیارت قبور ائمه شریف بقیع «علیهم السلام» رفتم و چون قبور ویران چهار امام معصوم «علیهم السلام» رو دیدم گریه مرا دست داد، بهطوریکه بیخود شده و روی زمین افتادم، زمین را میبوسیدم و گریه میکردم. مأمورین سعودی آمدند و مرا بلند کرده و کشان کشان به ادارهی امر به معروف بردند و از من تعهد گرفتند تا دیگر به بقیع نروم. مرا آزاد کردند.
🔘 به حرم حضرت رسولالله «صلی الله علیه و آله و سلم» رفتم. عرض شکایت کردم که:« تا به کی ما اینگونه شدائد را ببینیم؟»
پس از ساعتی بیرون آمدم، ولی با اینکه از طرف مأمورین ادارهی امر به معروف، ممنوع از تشرف به بقیع شریف بودم، اما عشق آن بزرگواران مرا تحریک نموده و بیاختیار بهطرف قبرستان بقیع رفتم.
🔸چون به درب قبرستان رسیدم، دیدم درب بسیار عالی و صحن و سرای عجیب و بدیعی است که در هیچ یک از مشاهد مشرفه عراق و ایران، ندیده بودم.
🔹کفشهایم را درآورده و وارد صحن شدم، دیدم حرم مطهر ائمه بقیع «علیه السلام»، با گنبد و منارههای طلایی رفیع و ایوان بسیار باصفایی که هرگز مثلش را ندیده بودم، میباشد.
تعجب کردم که از دیروز تاکنون این بنای مجلل را کی ساخته است؟!، پس باذوق و شوق فراوان بهطرف حرم ائمه «علیهم السلام» روانه شدم، اما هیچکس را نمیدیدم تا به ایوان رسیدم.
🖍مشاهده کردم که سید بزرگواری که عِمامه سبز بر سر دارد، درب حرم ائمه «ع» ایستاده و با یک هیبت و وقار تمامی، دربانی [حرم] ائمه «ع» را مینماید. گفتم:« خدایا! این آقا کیست که این اندازه مقام دارد و دربان امامان است؟». نزدیک رفتم، دیدم مرحوم مغفور سید مجتبی میر لوحی (نواب صفوی) است. خوشحال شدم و رفتم با او مصافحه و معانقه کردم.
▫️ناگهان دیدم کنار قبور ویران شده آنها ایستادم و از آن مناظر هیچ اثری نیست.
دانستم که باطن مشاهد مشرفه همانست که در مکاشفه دیدم و 🔸فهمیدم مرحوم نواب صفوی، مقام بلندی نزد اجدادش دارد.
▪️مرحوم حاج هادی در سال ۱۳۹۰ هجری قمری در تهران وفات نموده و جنازهاش را حمل به قم و در جوار علی بن جعفر «علیهما السلام» به خاک سپردند.
📔 اقتباس از کتاب «از داستانها باید آموخت » اثر استاد ادیبی- صفحه ۱۳۳
🌸 سفارش این کتاب👇🏻
🌸@fadaian_eslam
✅ مطالب درباره علامه عسکری🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3534880770Ccde1211695
📎 #یاد_نامه
🔸#شهید_نواب_صفوی
🔹#از_داستانها_باید_آموخت
📌 مکاشفه یک ولی خدا درباره «شهید نواب صفوی (ره)»
◾️ یکی از مردان خدا که در سالهای نه چندان دور در میان ما زندگی میکرد، مرحوم مغفور، حاج هادی خانصنمی ابهری بود. ایشان از ملازمین عارف سوخته «آیتالله شیخ محمد جواد انصاری همدانی رضوان الله علیه» بودند و بسیاری از نیکان و اهل معنا در زمان ما با ایشان مراوده داشتند، از جمله: آیتالله العظمی میلانی ،علامه تهرانی ،آیت الله کشمیری، آیتالله خوشوقت ، آقا میرزا اسماعیل دولابی و ... رحمت الله علیهم.
▫️مرحوم حاج هادی کثیرالبکاء (بسیار اهل گریه) بودند و هر آنچه به دست آورده بودند، از طریق محبت و گریه بر امام حسین علیه السلام بود.
ایشان اهل مکاشفه بود و از جمله، مکاشفهای است که از طریق صاحب کتاب «گنجینه دانشمندان»، مرحوم حاج شیخ محمد شریف رازی _که خود توفیق مصاحبت و دوستی با ایشان را داشت_ نقل شده است :🔻
🔸🔸🔸 در سفر مکه، چون به مدینه مشرف شدم، روزی برای زیارت قبور ائمه شریف بقیع «علیهم السلام» رفتم و چون قبور ویران چهار امام معصوم «علیهم السلام» رو دیدم گریه مرا دست داد، بهطوریکه بیخود شده و روی زمین افتادم، زمین را میبوسیدم و گریه میکردم. مأمورین سعودی آمدند و مرا بلند کرده و کشان کشان به ادارهی امر به معروف بردند و از من تعهد گرفتند تا دیگر به بقیع نروم. مرا آزاد کردند.
🔘 به حرم حضرت رسولالله «صلی الله علیه و آله و سلم» رفتم. عرض شکایت کردم که:« تا به کی ما اینگونه شدائد را ببینیم؟»
پس از ساعتی بیرون آمدم، ولی با اینکه از طرف مأمورین ادارهی امر به معروف، ممنوع از تشرف به بقیع شریف بودم، اما عشق آن بزرگواران مرا تحریک نموده و بیاختیار بهطرف قبرستان بقیع رفتم.
🔸چون به درب قبرستان رسیدم، دیدم درب بسیار عالی و صحن و سرای عجیب و بدیعی است که در هیچ یک از مشاهد مشرفه عراق و ایران، ندیده بودم.
🔹کفشهایم را درآورده و وارد صحن شدم، دیدم حرم مطهر ائمه بقیع «علیه السلام»، با گنبد و منارههای طلایی رفیع و ایوان بسیار باصفایی که هرگز مثلش را ندیده بودم، میباشد.
تعجب کردم که از دیروز تاکنون این بنای مجلل را کی ساخته است؟!، پس باذوق و شوق فراوان بهطرف حرم ائمه «علیهم السلام» روانه شدم، اما هیچکس را نمیدیدم تا به ایوان رسیدم.
🖍مشاهده کردم که سید بزرگواری که عِمامه سبز بر سر دارد، درب حرم ائمه «ع» ایستاده و با یک هیبت و وقار تمامی، دربانی [حرم] ائمه «ع» را مینماید. گفتم:« خدایا! این آقا کیست که این اندازه مقام دارد و دربان امامان است؟». نزدیک رفتم، دیدم مرحوم مغفور سید مجتبی میر لوحی (نواب صفوی) است. خوشحال شدم و رفتم با او مصافحه و معانقه کردم.
▫️ناگهان دیدم کنار قبور ویران شده آنها ایستادم و از آن مناظر هیچ اثری نیست.
دانستم که باطن مشاهد مشرفه همانست که در مکاشفه دیدم و 🔸فهمیدم مرحوم نواب صفوی، مقام بلندی نزد اجدادش دارد.
▪️مرحوم حاج هادی در سال ۱۳۹۰ هجری قمری در تهران وفات نموده و جنازهاش را حمل به قم و در جوار علی بن جعفر «علیهما السلام» به خاک سپردند.
📔 اقتباس از کتاب «از داستانها باید آموخت » اثر استاد ادیبی- صفحه ۱۳۳
🌸@fadaian_eslam