eitaa logo
فـدک | مسجدالزهرا(س)کوهپایه
468 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
971 ویدیو
29 فایل
پایگاه حفظ و نشر آثار مسجد الزهرا سلام الله علیها کوهپایه جلسه هفتگی صبح های جمعه دعای پرفیض ندبه - انجمن مهدیه(عج) مراسمات مذهبی و اعیاد دینی هیئت حضرت فاطمه الزهرا(س) ارتباط با ادمین کانال @Smrbk77 @sayyed_Ali_84 @mhbk13788
مشاهده در ایتا
دانلود
🖼 | روزشمار (ع) : 🔹العجب یا حفص! لما لقى على بن ابى طالب !! انه کان له عشرة الاف شاهد لم یقدر على اخذ حقه و الرجل یأخذ حقه بشاهدین. 🔸اى حفص ! شگفتا از آنچه (ع) با آن مواجه شد ! او با ده هزار شاهد و گواه ( در روز ) نتوانست حق خود را بگیرد ، در حالى که شخص با دو شاهد حق خود را مى گیرد. 📜 ( بحار الانوار ) 🚩 پنج روز تا عید ... ✅ @fadak_mzk
💧محاسنش از اشک خيس می شد... 🏴 زراره نقل نموده كه حضرت علیه‌السلام فرمودند: «پيوسته بعد از واقعه‌ی کربلا، چشمان جدم علیه‌السلام اشک آلود بود و هرگاه جدّم ياد علیه‌السلام می‌نمود، محاسنش از خيس می‌گشت بطورى كه هركس آن جناب را می‌ديد، از گريه‌اش به گريه مى‌افتاد و فرشتگانى كه نزد قبر آن حضرت هستند، جملگى می‌گريند و از گريه ايشان در آسمان و زمين گريه می‌کنند...» 📚 کامل الزیارات، ص۱۶۸؛ بحار الانوار، ج۴۵، ص۲۰۷. ◼️
❇️ #امام_صادق علیه‌السلام شخصیتی است كه #مذهب از اوست. ⁉️ يعنی چه «مذهب از اوست»؟ 💡 يعنی تمام #اصول_دين از مبدأ تا معاد، تمام #فقه هزار و چهار صد ساله، از طهارت تا به ديات، همه اثر وجود #جعفر_بن_محمد علیهماالسلام است. 🎙 آیت الله العظمی وحید خراسانی 📆 ۸/ مهر/ ۱۳۸۴ ◼️ #کلام_فقیه #امام_صادق علیه‌السلام ☑️ @Fatemyeh_ValiAsr
🕋 در طواف، ابوبصیر کنار #امام_صادق علیه‌السلام راه می‌رود؛ عرض کرد: یابن رسول الله! این جمع حجاج آیا مورد نجات هستند؟ ‼️ فرمود: یا ابابصیر! عده‌ای خوکند، عده‌ای سگ‌اند و... 🐖 ابوبصیر نابیناست؛ دست را روی چشم ابابصیر کشید، تا چشم گشود، دیده یک عده دور خانه طواف می‌کنند اما خوک به اشکال مختلف. ✨ یک دست روی چشم کشید، هم بَصر داد هم بصیرت، هم ملک داد هم ملکوت، هم چشم نابینا شد بینا، هم باطن اشخاص را یک مرتبه دید. ⚫️ بعد دوباره دست کشید روی چشم، همه‌ی آنها رفت، دیده نابینا شد. ❇️ کسی که به یک نظر دست کشیدن، بصر و بصیرت می‌دهد، به یک دست کشیدن بصر و بصیرت را می‌گیرد، او #رییس_مذهب ماست. 🎙 آیت الله العظمی وحید خراسانی 📆 ۱/ مرداد/ ۱۳۹۳ ◼️ #کلام_فقیه #امام_صادق علیه‌السلام ☑️ @Fatemyeh_ValiAsr
صدق درگفتارتو کامل نمایان می‌شود اهل بدعت ازکلام تو هراسان می‌شود مکتبی تأسیس کردی بر مدار مصطفی دین احمد جان گرفته مثل باران می شود چه نفس هایی زدی در راه علم و معرفت با نفس های شما آدم مسلمان میشود صادق آل محمد وارث صدیقه ای ازمسیحایی دمت هردرددرمان می‌شود ای کلام الله ناطق،قبله ی اهل یقین پای این مکتب فقط تفسیر قرآن می‌شود بارها..پای پیاده رفته ای کرببلا این ارادت ها سرانجامش حسین جان می شود تاکه نام پاک جدت میرسد،بی معطلی ناله ات پرآه وچشمان تو گریان می‌شود کربلا..بستی به سرعمامه مشگی،چرا؟ تا بگویی که امامت هم پریشان می‌شود روضه خوانها،منبری هارا تو مدیون کرده ای خانه ی بی روضه وبی گریه ویران می شود 🔸شاعر:
در حقیقت نگری آینه ای صادق بود آنچه می داشت ز ایزد همه را لایق بود این که باید به ولایش همه عاشق باشیم پیر عشق است بیا عاشق صادق باشیم عاشق آن است که از نسل شقایق باشد شجری میوه رسانده ست که لایق باشد ششمین شمس سپهر ازلی آن مولاست خط سِیْرِ افق چشم علی آن مولاست جعفرش نام نهادند که جانش نور است ظلمت از ساحتِ قدسی ش ، همانا دور است عشق در دایره ی چشم سبو می گردد علم در حیطه ی اندیشه ی او می گردد مدفنش عینِ بهشت است اگر ویران است گنج در گوشه ی ویرانه فقط پنهان است کاش دل زائر آن تربت بی زائر بود کاش بر گِرد حریمش دل من حائر بود کاش چشمان منِ خسته کبوتر می شد بال و پر می زد و در اشک شناور می شد اگر آن مدفن ویرانه رواقی می داشت لااَقل داغِ دل آینه کمتر می شد آه ای شهر نبی شاهد این قصّه تویی که چه با زاده ی آزاده ی حیدر می شد بوی گلچین به گلستان ولایت پیچید باغی از اشک در آن مرحله پرپر می شد خانه ی فاطمه می گشت تداعی آری داشت آن حادثه ی تلخ مکرّر می شد آه آن روز اگر دست علی را بستند لیک این بار چنین حضرت جعفر می شد در دل شب به نماز آمده بود آن مولا بود در زمزمه ، در حال سجود آن مولا ناگهان خصم هجوم از در و بامش آورد تلخی اهل ستم باز به کامش آورد دست او بسته و از خانه برونش بردند شعله بر جان زده و با دل خونش بردند بعد ازین حادثه آسوده نبود آن مولا داشت از خون جگر چشم کبود آن مولا حالتی داشت که غم بود همی دنبالش گرچه بودند همه فارغ ازین احوالش همه بودند در اندیشه ی خود آسوده جگری سوخت ز انگوز به زهر آلوده جگری سوخت و آتش به همه عالم زد نفسی شعله شد و کار جهان بر هم زد آتشی بود که بال و پر پروانه بسوخت آتشی بود که آئینه و گلخانه بسوخت داغ گل مشتعل و جلوه ی محشر دارد "یاسر" از آتش آن شعله به پیکر دارد 🔸شاعر:
چون خلیل الله،اما شعله گلزارش نشد آنکه آتش آمد و حرمت نگه دارش نشد گنج علمش زیر طوق جهل بی دینان اسیر، دست ظلمت کیشِ دوران،یار افکارش نشد سرگذشتش را پر از مهر و گذشت آورده اند، قدر دانی، پاسخ آن کوه ایثارش نشد صبح صادق بود اما تیره شد ایام او، سهم ظالم،یاریِ چشمان بیدارش نشد گر چه دل خون شد ز دست شعله های در امام، لا اقل چون فاطمه درگیر مسمارش نشد کربلا را در میان خانه و در کوچه دید پیرمردی که در آن غربت کسی یارش نشد 🔸شاعر:
4.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 ؛ ۲ روز تا عید غدیر کسی که ادعای محبت ما را دارد ولی از دشمنان ما برائت نمی‌جوید؛ دروغ می‌گوید! 🔹حدیثی از 📚 كذب من ادعى محبتنا... @fadak_mzk