eitaa logo
فداییان بانوی دمشق
851 دنبال‌کننده
28.1هزار عکس
11.4هزار ویدیو
151 فایل
#شهدا_علمداران_سپاه_عشق با مطالب شهدایی، مهدویت، تحلیلی_بصیرتی و فرهنگی🌷 با ما همراه باشید 🌸ارتباط با خادم کانال🌸 @tasnim2060
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 💠شاگرد ممتاز امیر از تکاوران نیروی دریایی سپاه بود و از شاگردان شهید محمد ناظری.😊 یک شاگرد نمونه و ممتاز.👌 امیر از طرف بسیج اسلامشهر به صورت داوطلبانه برای دفاع از حرم اعزام شد. این راهی بود که خودش انتخاب کرد. بعضی وقت‌ها نیاز نیست تا عزیزت حرفی بزند باید حرف دلش را بی‌صدا بشنوی. باید گوش جان بسپاری.❤️ ... 🌸 🌹 💔
🌺 💠گارد حفاظت کشتی‌ها شغل امیر طوری بود که به عنوان گارد حفاظتی👮‍♀ کشتی‌ها 🚢 به مأموریت‌های برون مرزی می‌رفت. همیشه احتمال شهادتش بود اما هیچ وقت از شهید شدن با من حرفی نمی‌زد. اما چند ماه آخر گاهی حرف‌هایی می‌زد که همیشه با واکنش، اشک و اعتراض من روبه‌رو می‌شد.😢😩 چند باری که گفت دوست دارد شهید شود من دلخور می‌شدم و می‌گفتم حق نداری زودتر از من بروی.😠 وقتی بی‌تابی من را می‌دید، می‌گفت: بسیار خب! شهادت لیاقت می‌خواهد، پس خودت را ناراحت نکن. سرش را خم می‌کرد و می‌گفت اصلاً با هم شهید می‌شویم و می‌خندید.😅 من خیلی به امیر وابسته بودم و همیشه از این دوری که شرایط کارش ایجاب می‌کرد، ناراحت بودم. 😔 حتی زمانی که داخل خاک خودمان به مأموریت می‌رفت امکان نداشت دو ساعت از هم بی‌خبر باشیم. همیشه یا زنگ می‌زد یا پیام می‌داد که حالش خوب است و نگرانش نباشم.😔 ... 🌸 🌹 💔
🌺 💠من ماندم با همه بی‌تابی‌ام ما هر شب با هم بیرون می‌رفتیم.🧕🧔 اگر نمی‌توانست شب بیاید یا هیئت داشت، حتماً ناهار به دیدن من می‌آمد و با هم ناهار می‌خوردیم.🍲🥗 یک روز با هم بیرون رفتیم. در راه بودیم که امیر گفت می‌خواهد به هند برود و این سفر یکباره پیش آمده است. در اصل می‌خواست به سوریه برود و نمی‌خواست به من بگوید که قرار است کجا برود. با هم رفتیم تا با ماشین کمی بگردیم. 🚘 دراین میان من بودم و امیر و همه داشته‌ام که حالا داشت به سفر کاری می‌رفت و من بودم با همه بی‌تابی زنانه‌ام.🧕 همسر شهید بودن، یک حس ویژه است انگار شهادت را بیشتر از من دوست داشت❤️ ... 🌸 🌹 💔
🌺 💠غبطه دوستان همسرم 🧔همیشه پیگیر اخبار جنگ در سوریه بود و غبطه دوستانش را می‌خورد که آنها برای جنگ می‌روند. به من هم می‌گفت خیلی دوست دارد برود، اما من مخالفت می‌کردم. 😔 می‌گفتم بگذار حداقل یک مقدار طعم زندگی را بچشیم، یک مقدار با همدیگر باشـیم آن وقت از این حرف‌ها بزن. اما یکدفعه رفت… انگار شهادت را خیلی بیشتر از من دوست داشت.💔 البته دلیل اینکه به من نگفت دقیقاً کجا می‌رود، به این خاطر بود که نمی‌خواست من نگران شوم و استرس داشته باشم. آخر نگرانی‌های من بیش از حد توان و نفسگیر بود.😢 راستش با هر بار مأموریت رفتن امیرم، من هم از این دنیا کنده می‌شدم و با آمدنش بر می‌گشتم. من حس نگرانی شدید در وجودم داشتم که این حس در وجود همسرم خیلی بیشتر دیده می‌شد.😔 ما با هم قرار گذاشته بودیم اولین نفر و آخرین نفری باشیم که همدیگر را می‌بینیم و صدای هم را می‌شنویم. فقط کافی بود دو ساعت از او بی‌خبر باشم. همه زندگی‌ام استرس می‌شد.😫 در مأموریت‌هایش هم در خطر بود، ولی سعی می‌کرد من وارد آن فضای کاری و سختش نشوم. همیشه خواب می‌دیدم که گلوله خورده و خونین شده است. وقتی از مأموریت بر می‌گشت احساس می‌کردم دوباره نفس می‌کشم و خیالم راحت می‌شد.😌 زود او را خریدند😔 بار آخر که گفت هند می‌رود و در واقع سوریه می‌رفت، اشک‌هایش را دیدم، 😭 لرزش دستانش را لمس کردم. به من سفارش کرد که هوای خودم را داشته باشم، نکند بیمار شوم.😰 گفت نیایم ببینم غصه خورده‌ای و مثل همیشه لاغر شده‌ای. خودت را خوب نگه دار. مراقب خودت باش. امیر به هیچ کس نگفت که کجا می‌رود. همسرم پنجم آذر سال ۱۳۹۴ اعزام شد و ۲۹ آذرماه سال ۱۳۹۴به شهادت رسید. ❤️ حضرت زینب (س‌) خیلی زود او را خرید.🕊 ... 🌸 🌹 💔
🌺 💠بازوانی برای کسب رزق حلال همسر شهید بودن، یک حس ویژه است. درعین حال که همسرت را از دست داده‌ای، می‌دانی زنده است. درکنارت است و همراهت است.😊 می‌دانی زندگی‌ات را نظاره‌گر است و شاهد تمام آنچه بعد از آن به تو می‌گذرد. گرمای دستش دیگر نیست ولی همیشه دستگیرت است.🙂 نیست ولی با شادی‌ات خوشحال است😊 و با غمت دلگیر می‌شود.😔 قلبش نمی‌زند ولی همیشه احساسش زنده است و می‌توانی همیشه خانمش باشی. 🧕 کسی او را پشت سرت نمی‌بیند ولی می‌دانی محکم‌ترین حامی‌ات است.💪 امیر خیلی تنومند و ورزیده بود.💪 گاهی می‌گفتم من به این بازوها افتخار می‌کنم چون با همین دست‌ها روزی حلال برای زندگی‌مان تأمین می‌کنی. یک بار گفت این بازو، جان می‌دهد برای تیر خوردن، آن هم تیر خوردن برای حضرت زینب (س).💪 ... 🌸 🌹 💔
🌺 💠عاطفی بود و مهربان امیر عاشق اهل بیت(علیه السلام) بود 😍 و همین ارادتش در نهایت او را به شهادت نزدیک کرد. بهترین تفریح ما رفتن به گلزار شهدا بود و امیر همیشه در مراسم و روزهای خاص به آنجا می‌رفت. 😊 همسرم خیلی اهل کار خیر بود. به تمام معنا امام حسینی بود.☺️ بعضی‌ها گمان می‌کنند لازمه یک شغل نظامی، داشتن یک روحیه خشن و سخت است😠 اما امیر اینطور نبود. رفتارش با ملاطفت، آرام و پر از احساس بود.😊 صلابت داشت ولی تحکم نه. امیرم عاطفی، صبور، خانواده دوست و مردمی بود و روابط اجتماعی‌اش فوق‌العاده بود.👌 با گذشت بود، چه درمسائل مادی که تعلقی به مادیات💵 نداشت چه در برخورد با دیگران.👬 اگر دلخور هم می‌شد جواب شخص را با محبت می‌داد و کینه به دل نمی‌گرفت.☺️ همسرم دست و دلباز بود و عاشق تفریح. امروز من شاید جسم امیر را در کنار خود نداشته باشم ولی قدرت، صلابت و مردانگی‌اش را در کنار خودم حس می‌کنم.💪 ... 🌸 🌹 💔
🌺 💠علمداری برای حضرت عباس (علیه السلام) همسرم برای ماه محرم 🏴 روز شماری می‌کرد. ازچند ماه قبل حساب می‌کرد چند روز تا عاشورا مانده است. 🚩 انگار ساعت می‌گذاشت که کی زمان عشقبازی‌اش با‌ امام حسین(علیه السلام) می‌رسد. امیر برای چایخانه‌ای☕️ که در ایام عزای سیدالشهدا(علیه السلام) راه اندازی می‌کرد پول 💶 پس انداز می‌کرد. این چایخانه را مقابل گلزاری که الان در آن آرام گرفت برپا می‌کرد.🌹🍃 تمام انرژی‌اش را در هیئت‌ها می‌گذاشت. ما هر شب در کنار هم بودیم. شب‌هایی که هیئت بود ظهرش پیش من می‌آمد و می‌گفت نمی‌خواهم از مراسم امام حسین (علیه السلام) جا بمانم.😔 یک سالی می‌شد که همه سرمایه‌اش را جمع کرد تا به عشق علمداری حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام) علم بخرد.🚩 ... 🌸 🌹 💔
🌺 💠روزهای غربت از یاد رفت مراسم تشییع امیرم بسیار باشکوه و خوب برگزار شد.😔💔 مردم واقعا لطف داشتند و همسر شهیدم را با احترام و باشکوه به خانه ابدی‌اش رهسپار کردند. فکر می‌کنم با چنین بدرقه‌ای روزهای غربت از یاد شهیدم رفت. می‌دانم همسرم آنقدر قدرشناس بوده و است که از یکایک آنها تشکر می‌کند.😊 مراسم تشییع و تدفین پیکر شهید مدافع حرم اهل بیت (علیه السلام) با مداحی حاج محمود کریمی، حاج ابراهیم رحیمی و حاج احد قدمی در امامزاده علی اکبر (علیه السلام) چیذر با عظمت برگزار شد.🙂 ... 🌸 🌹 💔
🌺 💠محمد طاها و نازنین زهرا امیر عاشق بچه بود.😍 می‌گفت اسم دخترم 👧باید نازنین زهرا باشد و پسرم محمد طاها👦. آنها باید مومن باشند. دخترم را از همان بچگی با چادر، زیبایش می‌کنم و پسرمان را با خودم به هیئت می‌برم و یک بچه هیئتی تربیت می‌کنم. 😊 فرزندی مکتبی و امام حسینی. خوب به یاد دارم بعد از شهادت یک روز سر مزارش تنها نشسته بودم، داشتم با امیرم از آرزوهایمان درباره بچه‌دار شدن و … حرف می‌زدم. به امیر گفتم امیر دیدی رفتی بابا شدنت را ندیدی و حس مادرانه من را هم با خودت بردی؟ 😔 گفتم خیلی دلم می‌خواست ببینم بچه‌ها چه شکلی می‌شوند؟ شبیه من یا شبیه تو.😢 در همین افکار بودم که یکدفعه یک دختر بچه 🧒از جلوی من دوید و مادرش صدایش کرد: نازنین زهرا ندو می‌افتی. کمی آن طرف‌تر پدری پسرش👦 را صدا کرد که محمد طاها حواست باشد. همان جا بود که خندیدم و به حال شهدا غبطه خوردم.😊 همان شب خواب دیدم 😴 در جایی ایستاده‌ام با جمعیت فوق‌العاده زیاد، ناگهان دختر بچه‌ای به طرف من دوید و من را در آغوش گرفت و گفت مامان. 🧕 من هم بغلش کردم. به دیگران گفتم این دختر من است و هدیه امیر.😍 سپرده است به من تا بزرگش کنم. ... 🌸 🌹 💔
🌺 💠حلالم کنید 🍃یکی از دوستان شهید امیر سیاوشی نحوه خداحافظی امیر با دوستانش را اینگونه روایت می‌کند: قبل از اربعین با کاروانی از بچه‌های چیذر به کربلا رفته بودیم که در مسیر، امیر از بچه‌ها حلالیت طلبید. 😔💔 بچه‌ها کمی سر به سرش گذاشتند و گفتند : امیر نکند که بدون پا برگردی😜 امیر پاسخ داد: برگشتی ندارد. می‌روم و با یک خال در پیشانی برمی‌گردم.😊💔 آخرین پیغامی بود که از امیر به ما رسید. آن لحظه تصور نمی‌کردیم که کمی بعد خبر شهادتش را خواهیم شنید. ... 🌸 🌹 💔
🌹🌱🌹 (۲) ✅ زمانی که ما دینداری رو با نگاه واقعیت های دنیا شروع کنیم، اون وقت دیگه کسی رو مقصر مشکلاتمون نمی‌دونیم چون .... ... 🌹🌱🌹
🥀 🌴 فاطِمه(س) مشهور به فاطِمهٔ زَهرا (۵ بعثت -۱۱ق)، دختر پیامبر اسلام(ص) و خدیجه کبری(س) و همچنین همسر امام علی(ع) است. او یکی از پنج تن آل عبا (اصحاب کساء) بوده که شیعیانِ دوازده امامی آنها را معصوم می‌دانند. امام دوم و سوم شیعیان و زینب(س) از فرزندان او هستند. زهرا، بَتول، سیدة نساء العالمین از جمله القاب وی و اُمّ اَبیها کنیه مشهور او است. فاطمه، تنها زن همراه پیامبر(ص) در روز مباهله با مسیحیان نجران بوده است. وی در ماجرای سقیفه ضمن مخالفت با اقدام شورای سقیفه، خلافت ابوبکر را غاصبانه خواند و با او بیعت نکرد. او در جریان غصب فدک و دفاع از خلافت امیرالمومنین(ع) خطبه‌ای خواند که به خطبه فدکیه معروف است. فاطمه(س) اندکی پس از رحلت پیامبر(ص) و در جریان هجوم مأموران ابوبکر به خانه‌اش، آسیب دید، در بستر بیماری افتاد و پس از مدت کوتاهی در ۳ جمادی‌الثانی سال ۱۱ هجری قمری در مدینه به شهادت رسید. پیکر دختر پیامبر(ص) به سفارش خودش شبانه و مخفیانه دفن شد و قبرش هیچ‌گاه مشخص نشد. 📖 سوره کوثر، آیه تطهیر، آیه مودت و آیه اطعام و احادیثی چون حدیث بَضعه در شأن و فضیلت فاطمه نازل و نقل شده‌اند. در روایات آمده است که پیامبر(ص)، فاطمه(س) را برترین زن در دو عالم معرفی کرده و خشم و خشنودی او را خشم و خشنودی خداوند دانسته است. تسبیحات حضرت زهرا(س) ذکری است که پیامبر(ص) به فاطمه(س) آموخت و مصحف فاطمه (س) کتابی است شامل سخنانی که فرشته الهی به فاطمه(س) الهام کرده و امیرالمومنین(ع) آنها را نوشته است. این صحیفه بنابر روایات، در دست امامان بوده و هم‌اکنون در دست امام زمان(عج) است. شیعیانْ فاطمه(س) را الگوی خود می‌دانند و در سالروز شهادت وی که به ایام فاطمیه مشهور است، عزاداری می‌کنند. در ایران سالروز ولادت فاطمه(س) (۲۰ جمادی‌الثانی)، روز زن و مادر نامگذاری شده و نام فاطمه و زهرا جزء بیشترین نام‌ها برای دختران است. ... 📚 منابع 📘 ابن‌‌ابی‌الحدید، ابوحامد عبدالحمید، شرح نهج‌ البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، مصر، دار احیاء الکتب العربیة، چاپ اول، ۱۳۷۸ق. 📕 ابن‌ابی‌الحدید، عزالدین، شرح نهج‌البلاغة، تحقیق محمدابوالفضل ابراهیم، داراحیاء الکتب العربیة، ۱۳۷۸ق. 📒 ابن‌ابی‌شیبه کوفی، عبدالله بن محمد،المصنف فی الاحادیث و الآثار، تحقیق سعید لحام، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹ق.