eitaa logo
فداییان بانوی دمشق
919 دنبال‌کننده
28هزار عکس
11.2هزار ویدیو
151 فایل
#شهدا_علمداران_سپاه_عشق با مطالب شهدایی، مهدویت، تحلیلی_بصیرتی و فرهنگی🌷 با ما همراه باشید 🌸ارتباط با خادم کانال🌸 @tasnim2060
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 حاشیه‌های دیدار خانواده شهدا با رهبر انقلاب به روایت ❇️ از نسل مدافعین حرم 🔰وارد که می‌شدید، اولین چیزی که جلب توجه می‌کرد، لباس‌های محلی برخی از استان‌ها مثل استان یا و بود. گویا خانواده‌ی شهدای مناطق مرزی مثل این دو استان در این دیدار بیشتر بودند. ✴️ در پیشانی‌نوشت حسینیه، جایی که متناسب با شأن دیدار، آیات و روایات مرتبط نصب می‌شود، این‌بار بخشی از آیه‌ی ۹۵ سوره‌ی نساء نوشته شده بود: «وَفَضَّلَ اللّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا: و خداوند مجاهدان را بر خانه‌نشینانِ [بی عُذر] به پاداشی بزرگ برتری داده است.» ✅ تعداد خانم‌ها هم گویا بیشتر از آقایان بود و در اقدامی کم سابقه، به انتهای قسمت آقایان آمده و همان‌جا نشستند. آمدن خانم‌ها به سمت آقایان همان و به‌هم خوردن نظم جلسه هم همان. جالب اینکه مسئولین حسینیه هم برخلاف سایر دیدارهای عمومی، به میهمانان امروز سخت نمی‌گرفتند. گویا دیدار، خودمانیِ خودمانی بود. ⭕️ همین‌طور که در حال نوشتن بودم، نوجوانی که لباس کردی پوشیده بود، با همان لهجه‌ی شیرین کُردی ازم پرسید: شما می‌دانید خانه‌ی کجاست؟ جواب دادم: بله، همین نزدیک حسینیه است. پدرش ادامه داد: برای اولین بار است که اینجا آمده‌ایم و پسرم تعجب کرده است که چقدر اینجا و است. 🔆 نوجوان‌ها و جوان‌های زیادی هم در جمع به چشم می‌خوردند که لباس نظامی پوشیده و سربند بسته بودند. بعضی‌هایشان فرزندان بودند و در دست‌های کوچک‌شان عکس را گرفته و سعی می‌کردند طوری بگیرند که آقا هم ببیند. با زبانِ بی‌زبانی می‌گفتند ما از نسل مدافعین حرمیم و ادامه‌دهنده‌ی راه پدر. ✳️ هرچقدر ساعت به ده نزدیک می شد، جمعیت بیشتری بلند می‌شد و مکانی که آقا از آنجا ورود می‌کنند خیره می‌شد. مادران و پدران شهدا، گویا بیشتر از دیگران، چشم انتظار آمدن آقا بودند. آقا که وارد حسینیه شدند، جمعیت شروع به سر دادن شعار کرد: "این همه لشگر آمده/ به عشق رهبر آمده"، "خونی که در رگ ماست/ هدیه به رهبر ماست"، "ما اهل کوفه نیستیم/ علی تنها بماند" و... . نوجوان کُردی که از من آدرس خانه‌ی آقا را پرسیده بود، به محض ورود آقا، به سمت جلوی حسینیه دوید. 🔸بعد از قرائت قرآن، حاج شروع کرد به مداحی. شعری عاطفی و حماسی، در رثای پدران و مادران شهدا خواند. صدای هق‌هق گریه، از گوشه و کنار حسینیه بلند شد و بعضی از شانه‌ها بالا و پایین می‌رفت. تازه اینجا بود که می‌شد فهمید کدام یک از افراد، پدر، مادر یا همسر شهید است. جنس گریه‌ی اینها با مردم عادی فرق داشت. وقتی حاج محمود روضه‌ی حضرت علی‌اکبر(ع) را خواند، پدرها و مادرهای شهید، طور دیگری گریه می‌کردند. @fadayiane_banoye_damshgh
❣ 💞اولین باری که من و عباس درباره با هم حرف زدیم، در جوار بود 💞وقتی من و عباس ، عباس گفت خوبی دختر عمو اولین باری بود که عباس منو دختر عمو صدا می کرد 💞قرار شد اول عباس صحبت کنه. دیدم دو تا کاغذ در آورد، اول درباره اهمیت بود و گفت ازدواج مثل یک لباس نیست که بخواهیم مدام عوضش کنیم، در هر ازدواجی باید و ی اولیه وجود داشته باشد. 💞بعد پرسید: آیا از طرف شما علاقه ی اولیه ای وجود داره منم گفتم: اگه علاقه ای نبود من الان اینجا نبودم 💞عباس گفت: اگر بخواهیم زندگی موفقی داشته باشیم، باید سبک زندگی حضرت علي عليه السلام و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را ی زندگیمان قرار دهیم؛ زندگی ای و به دور از تجملات داشته باشیم. 💞 را مهمترین اساس زندگی خود قرار دهیم و گفت: زن و شوهر باید یار و همدم هم باشند تا به کمال برسند. عباس به ادامه ی تحصیل بسیار تاکید داشت و می گفت ادامه ی تحصیل باید در کنار زندگی پیش برود 💞و در آخر خودش را اینجوری معرفی کرد: انسانی تلاشگر، آرمان گرا، بخشنده، دست و دل باز، اهل محبت و کرامت، پرکار و متعهد به پاسداری از انقلاب اسلامی به نقل از همسر شهید 🌷
▫️تلنگر... هر چقدر زندگی کنید بیشتر می توانید کنید.... آنهایی که نتوانستند ساده زندگی کنند نتوانستند مبارزه کنند 🌷