eitaa logo
فداییان بانوی دمشق
851 دنبال‌کننده
28.1هزار عکس
11.4هزار ویدیو
151 فایل
#شهدا_علمداران_سپاه_عشق با مطالب شهدایی، مهدویت، تحلیلی_بصیرتی و فرهنگی🌷 با ما همراه باشید 🌸ارتباط با خادم کانال🌸 @tasnim2060
مشاهده در ایتا
دانلود
فداییان بانوی دمشق
🔶🔸🔸 #قسمت_سوم 🔶 یاران سعید امامی در شبکه ی زیتون 💢مهرداد عالیخانی کیست؟ مهرداد عالیخانی معروف ب
🔷🔹🔹 ❓مصطفی کاظمی مهمترین مدیر 💢مصطفی کاظمی معروف به موسوی فرزند علی اهل روستای بنجیر خرامه در استان فارس می باشد که بخشی از ایام تحصیل خود را در ارسنجان گذرانده است. کاظمی در ابتدای انقلاب جذب سپاه فارس می شود. مصاحبه گر و عامل گزینش او در سپاه محمد جواد مظفر بوده است. مدتی در ستاد خبری و سپس در بخش بهاییت اطلاعات سپاه شیراز مشغول بوده است. پس از تشکیل وزارت اطلاعات اولین مدیرکل اطلاعات استان فارس می شود. 💢درباره نحوه مدیر کل شدن ایشان نقل شده است : در آن زمان علی فلاحيان، به عنوان معاون ری شهری وزیر اطلاعات ، به شيراز رفت تا فردي به نام «صديقی» را به عنوان اوّلين مديرکل اطلاعات فارس معرفی کند. حکم مديرکل «صديقی» صادر و توسط وزير امضا شده بود ولی، فلاحيان سه روز در شيراز ماند و پس از تماسهای تلفنی مکرر با وزير وقت اطلاعات سرانجام موفق شد مصطفی کاظمی را، در مقام مديرکل بگمارد. 💢مصطفی پور محمدی معاون وزارت اطلاعات در دوران ری شهری و قائم مقام فلاحیان ، کاظمی را از رفقای منتجب نیا و موسوی لاری معرفی می کند. بعد ها برخی رسانه ها به نقل از اعترافات وی مدعی شدند که کاظمی پیش از انجام قتلها، منتجب نیا را در جریان قرار داده و از او مشورت گرفته است. سابقه دوستی منتجب نیا و کاظمی به شیراز برمی گردد، در همان مقطع که کاظمی مدیرکل فارس بوده منتجب نیا نماینده شیراز بوده است. 🔻او در سال ۶۸ به تهران منتقل می شود. در تهران مدتی مشاور و در دوره وزارت فلاحیان مدیرکل است و پس از انکه سعید امامی معاون امنیت می شود، مدیرکل التقاط و بازوی راست او می شود. 🔻ناطق نوری درمصاحبه ای می گوید : "متأسفانه او را آوردند مركز و ارتقای درجه دادند." 💢کاظمی شاخص ترین و مهمترین مدیر امامی می شود و از ابتدا تا انتهای مسولیت او نزدیکترین و مورد اعتمادترین فرد به او بوده است و در همه ی این سال ها عملیات هایی با هدف هزینه سازی برای انقلاب و نظام توسط امامی و کاظمی انجام میگرفت 💢بطور مثال عملیات اتوبوس ارمنستان که با شکست مواجه شد، در ۱۶مرداد ۱۳۷۵ جمعی متشکل از ۲۱نفر از اعضای کانون نویسندگان به منظور شرکت در برنامه ای با اتوبوس عازم ارمنستان می شوند. شبکه بدنام ساز انقلاب تصمیم می گیرد ، این اتوبوس با مسافران ان را در گردنه حیران به ته دره بفرستد، این عملیات البته شکست می خورد. سعید حجاریان درگفتگو با نشریه اندیشه پویا (سال اول،شماره دوم، تیر و مرداد ۱۳۹۱، صفحه ۴۵-۳۷) مصطفی کاظمی را دوست علی ربیعی و نیروی سعید امامی و فرمانده عملیات ناموفق فرستادن اتوبوس جمعی از نویسندگان و هنرمندان به دره درگردنه حیران (معروف به اتوبوس ارمنستان) معرفی می کند. در دادنامه شماره ۴۳۷ و رای صادره مورخ ۵ بهمن ۱۳۷۹ در این خصوص امده است: "مصطفی کاظمی پیشنهاد داده است اعضای کانون نویسندگان را می توان یکجا جمع کرد وبه رگبار بست." 💢مصطفی کاظمی قائم‌ مقام وزارت اطلاعات و از جمله مقامات مافوق سعید امامی در آن مقطع، عوامل اصلی ارسال سلاح به اروپا را زوج سعید امامی و مصطفی کاظمی معرفی می‌کند: 💢در اواخر دوره هاشمی، وزارت، عملیات خارجی علیه ضدانقلاب و منافقین داشت که مشکلاتی در سیاست خارجی پدید آورد از جمله فرستادن مواد منفجره به اروپا. این مسئله سال ۱۳۷۴ اتفاق افتاد. در سال ۱۳۷۵ سعید اسلامی از معاونت کنار نهاده شد چون تذکر قبلی هم به ما داده شده بود. کاظمی مسئول اصلی این مسئله بلژیک بود و دادگاهی شد. (آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی) 💢در این مقطع حمید سرمدی معاون امنیت می شود و کاظمی نیز به عنوان قائم مقام و مدیرکل بررسی های او به کارش ادامه می دهد. 💢براساس آنچه در دادنامه شماره۴۳۷ مورخ ۱۳۷۹/۱۱/۵ به نقل از مصطفی کاظمی امده است درقتلهای زنجیره ای امریت در من خلاصه نمی شود و همان طور که توضیح داده ام به سعید اسلامی برمی گردد." 💢روح الله حسینیان از نزدیکان سعید امامی علی رغم انکه از ۲۱ دیماه۱۳۷۷ قتلها را حداکثر به مصطفی کاظمی (موسوی) خلاصه می نمود درزمان دستگیری های جدید تعدادی از مدیران در شهریود ۱۳۷۸، به نقش امامی در کنار تیمش دربرخی حذف ها و در جریان بودن او در داستان قتلهای زنجیره ای چنین گفته: 💢من نفی نمی‌كنم. من تحلیل خودم این است كه سعید اسلامی، به احتمال خیلی زیاد در جریان قتل‌ ها بوده، چون سعید اسلامی واقعاً اعتقادش این بود كه مخالفین جمهوری اسلامی باید از دم تیغ گذرانده بشوند و در این زمینه‌ها تجربه هم داشت. 👤 @fadayiane_banoye_damshgh
فداییان بانوی دمشق
✡ امضاءکنندگان نامه‌ی «107 نفر» از محدودیت‌های عبدالکریم سروش شکایت کردند و هاشمی رفسنجانی نیز دستور
💠💠 رابطین خوب آمریکا (4) ✡ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت دوم) 🌐 جاسوسان در تهران (2) 1⃣ از ابتدای دهه‌ی 1370 «زنگ خطر» را به صدا درآورده بود و هفته‌نامه کیهان هوایی نیز روز 21 تیرماه و یک هفته پس از سفر محرمانه‌ی سروش به آلمان، گزارشی مفصل از اهداف و انگیزه‌های آن چاپ کرد. 2⃣ طبیعتاً افشای یک جلسه محرمانه که با ترتیبات امنیتی منحصر به فرد برنامه‌ریزی و برگزار شده است، سیستم اطلاعاتی کشور را حساس می‌کرد و سروش را در موقعیت یک قرار می‌داد. 3⃣ از این‌رو چند اقدام سلسله‌وار برای سرپوش گذاشتن روی ماجرای «رسوایی امنیتی سروش» انجام شد: 4⃣ اتفاق اول به فاصله‌ی کوتاهی رخ داد و روز 3 مرداد 1374 انتشار «نامه‌ی سرگشاده 107 نویسنده، روشنفکر و سیاستمدار» به رئیس جمهور در حمایت از سروش بستر تازه‌ای را برای تحلیل ابعاد دیگر ماجرا به وجود آورد. 5⃣ نقش چهره‌های برجسته‌ی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در تهیه و نشر این نامه‌ی سرگشاده نقشی برجسته به چشم می‌آمد؛ خصوصاً با حضور بهزاد نبوی، محسن آرمین، مصطفی تاج‌زاده، هاشم آغاجری و مهمتر از آنان کسی که کنار سروش می‌توانست یک حلقه‌ی سیاسی بسازد: که روزگاری با (معروف به سعید اسلامی، عنصربرجسته‌ی امنیتی) در وزارت اطلاعات همکاری داشت و با اسم مستعار جهانگیر صالح‌پور در می‌نوشت. 6⃣ غیر از امضاء مدیران مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری مثل محسن کدیور و عباس عبدی، این نامه امضاء یک سیاستمدار مرموز دولت هاشمی رفسنجانی یعنی (رئیس شرکت ملی فولاد ایران) را پای خود داشت. فقط یک سال بعد بسیاری از این افراد در ستاد انتخاباتی معروف به «به آفرین» برای حمایت از کاندیداتوری گردهم آمدند. 7⃣ امضاءکنندگان نامه‌ی «107 نفر» به رئیس جمهور از محدودیت‌های برای سخنرانی در دانشگاه‌های کشور شکایت کردند و نیز در حاشیه نامه خطاب به سیدمصطفی میرسلیم (وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی) دستور داد: «بازرسی شورای عالی انقلاب فرهنگی سریعاً پیگیری کند.» 8⃣ فردای انتشار نامه سرگشاده به رئیس جمهور، با انتشار یادداشتی در کیهان نوشت این نامه برای سرپوش گذاشتن روی رسوایی امنیتی سروش است: ✍ اگر موضوع سخنرانی آقای سروش مباحث «علمی» بوده است، چرا درخواست «جلسه سرّی» و «محرمانه» کرده‌‌اند؟! مگر مطالب علمی را درگوشی و سرّی مطرح می‌کنند؟! بالاخره بعد از افشای این ماجرا -که هرگز احتمال آن را نمی‌دادند- و بعد از روبه‌روشدن با سوالات فراوانی که درباره این اقدام مشکوک مطرح شده بود، آقایان به فکر چاره افتاده و برای آنکه این «ماجرای رسواکننده» را تحت‌الشعاع قرار دهند، با «دستپاچگی» اعلامیه (نامه) فوق‌الذکر را تهیه و پخش کرده‌اند تا به زعم خود «علاج واقعه» را قبل از وقوع کرده باشند!! 9⃣ سرانجام وزارت امور خارجه آلمان وادار گشت تا با صدور بیانیه‌ای درباره‌ی این جلسه جنجالی توضیح بدهد. بیانیه صریحاً تأیید کرد که سفر عبدالکریم سروش به دعوت رسمی و برای [!!] مقامات وزارت خارجه این کشور با این شخصیت ایرانی انجام شده است. 🔟 و این‌گونه بود که جناح سیاسی حامی با رسوایی نابه‌هنگامی مواجه شدند؛ نه یک رسوایی سیاسی ساده، یک رسوایی سیاسی امنیتی که بلافاصله معنای را به ذهن تحلیلگران زبده اطلاعاتی متبادر می‌ساخت. 📚 پیام فضلی‌نژاد ، ارتش سری روشنفکران ، تهران: شرکت انتشارات کیهان. 📖 متن کامل مقاله به همراه منابع: 👉 http://yon.ir/artseri2 🔸 هشتگ اصلی:
فداییان بانوی دمشق
✡️ اسناد تاریخی به ما می‌گویند «عبدالکریم سروش» هم در کسوتِ حامی اکبر هاشمی رفسنجانی و هم تحت حمایت
🎯 دولت سازندگی و طبقه متوسط جدید (5) ✡️ ارتش سرّی روشنفکران (قسمت 31) 🌐 سیاستمداران عملگرا و دولت سرمایه‌داری (7) 1️⃣ کسانی چون علی میرزایی، محمدتقی بانکی، محسن سازگارا و بهزاد نبوی یا اقتصاددانانی مانند فخرالدین عظیمی به‌سبب ضریب نفوذ و مناصبشان در شرکت‌های عظیم صنعتی مانند شرکت ملی فولاد ایران یا مراکزی مثل سازمان برنامه و بودجه، وزارت صنایع و معادن و وزارت امور اقتصادی و دارایی در مرکزیتِ سیاستگذاری‌های اصلاحی حضور داشتند. آن‌ها همزمان مجلاتِ مبلّغ را با تکیه بر آراء فلاسفه انگلیسیِ از جمله سِر و سِر نیز نشر می‌دادند و برای اشاعه‌ی این تفکر، سرمایه‌گذاری کلانی را متقبل گشتند. 2️⃣ یک لایه عمیق‌تر برویم. اسناد تاریخی به ما می‌گویند هم در کسوتِ حامی اکبر و هم تحت حمایت او زندگی‌اش را می‌گذراند. اصلاً سروش در نامه‌هایش عنوان «سردار بزرگ آزادگی» را به لقب «سردار سازندگی» افزود و از ابتدای دهه 1370 با او دیدارهای خصوصی داشت. رئیس دولت نیز در پاسخ به برخی شکوائیه‌های سروش، از (وزیر وقت اطلاعات) به‌سبب ایجاد محدودیت‌های سیاسی برای او بازخواست می‌کرد و در آخر، هاشمی رفسنجانی را به حمایت از این چهره‌ی کلیدیِ واداشت؛ چنان‌که پیوندهای سروش با از همین مقطع آغاز شد. 3️⃣ همچنین به پیشنهاد در سال 1371 و همزمان با اوج انتقاد انقلابیون نسبت به رواج دینی، رئیس‌جمهور حکم عضویت در هیات امنای انجمن آثار و مفاخر فرهنگی را به او داد. این چنین، عبدالکریم سروش نیز نه یک «روشنفکر» یا به تعبیر خودش «قدرتمندی بدون مسند و سمت» بلکه شخصیتی حاضر در قشر صاحب‌منصبانِ به حساب می‌آید؛ هر چند مسئولیتش مانند وقتی سخنگوی ستاد انقلاب فرهنگی در آستانه‌ی دهه 1360 بود، به چشم نمی‌آمد. 4️⃣ بنابراین اغلب اینان، علیرغم ادعاهای امروز خود، هیچ‌وقت در «بیرونِ قدرت» حضور نداشتند یا «حاشیه‌نشین» نبودند، بلکه «بازی در متنِ» سیاست را تجربه کرده‌اند. آن‌ها «مغز» اصلاحات اقتصادی را به‌گونه‌ای ساختند که سرنوشت و سرشت آن پیوند ناگزیری با مرحله‌ی ظهور «سیاستمداران تجدیدنظرطلب» داشت و خودشان را هم آماده‌ی بازی در این نقش تازه می‌کردند. شکّی نیست که این یک بود و سیدحسین مرعشی (رئیس وقت دفتر هاشمی رفسنجانی) ضمن افشای پیوند پنهان با سکولارها درباره‌اش می‌گوید: 👈 ما به‌عنوان کسانی که در دولت آقای هاشمی رفسنجانی حضور داشتیم، متوجه بودیم که دوره‌ی ایشان هم در حال تمام شدن است و باید بعد از خود را «مدیریت» کنیم. این مسایل مرتب در حاشیه جلسات دولت و جلسات مختلف مطرح می‌شد. 🔸 هشتگ اصلی: ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️