#شب_دهم_محرم #شب_عاشورا
اینبار بی مقدمه از سر شروع کرد
این روضه خوان پیر از آخر شروع کرد
مقتل گشوده شد همه دیدند روضه را
از جای بوسه های پیمبر شروع کرد
از تل دوید مرثیه ی قتلگاه را
از لابلای نیزه و خنجر شروع کرد
از خط به خط مقتل گودال رد شد و
با گریه از اسیری خواهر شروع کرد
اینجا چقدر چشم حرامی به خیمه هاست!
طاقت نداشت از خط دیگر شروع کرد
زیر عبا گرفت سرش را و صیحه زد
از روضه های سیلی و معجر شروع کرد
برگشت ، روضه را به تمامی دشت برد
از اربن اربنِ تن اکبر شروع کرد
لب تشنه بود خیره به لیوان و آب شد
از التهاب مشک برادر شروع کرد
هی دست را شبیه به یک گاهواره کرد
از لای لایِ مادر اصغر شروع کرد
تیر از گلوی کودک من در بیاورید!
هی خواند و گریه کرد و مکرر شروع کرد
غش کردروضه خوان نفسش با شماره شد
مدّاحی از کناره ی منبر شروع کرد:
ای تشنه لب حسین من ای بی کفن حسین!
دم را برای روضه ی مادر شروع کرد
یک کوچه وا کنید که زهرا رسیده است
مداح بی مقدمه از در شروع کرد
🔸شاعر: #محسن_ناصحی
4.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید | ماجرای گفتگوی امام حسین علیهالسلام و حضرت زینب در #شب_عاشورا
🌷راهنمای همیشگی🌷
آیتالله جاودان (حفظهالله):
یک مطلب خیلی مهمی در ماجرای کربلاست. کسی که به مرتبۀ ولایت رسید، هیچوقت مضطرب نمیشود؛ هیچوقت، هیچحادثهای او را مضطرب نمیکند. دشمن سی هزار نفر بود، امام حسین هم وقتی که حضرت ابوالفضل رفت، هیچ کس را نداشت؛ فقط زنها ماندند. اما آیا امام مضطرب می شود؟ نه؛ نمیشود؛ بعضی ها یک چیزهایی میخوانند؛ میگویند راه را گم کرده بود! [آیا امام] راه را گم میکند؟ در داستان حضرت علی_اصغر هم میگویند که هِی میرفت طرف خیمه و برمیگشت. امام راه را گم نمی کند؛ ولیّ هیچوقت متحیر نمیماند.
#آیت_الله_جاودان
#شب_زیارتی_اباعبدلله
#شب_عاشورا