🌺🏴
#شهیدانه 🕊🌹
⚜بوسیدمش. پیشانی اش یخ زده بود. هنوز سرمایش زیر لبم هست. کف سرش یک لایه نازک از خون لخته شده بود. ولی ته تابوت خون تازه روان بود. عریان و غرق در خون دیدمش. هزاران هزار فکر از سرم می گذشت. یاد روضه هایی می افتادم که از ارباب عریان بدن می خواندیم ....
#مدافع_حرم
#شهید_محمد_حسین_محمد_خانی🌹
@fadayiane_banoye_damshgh
⭐️🌙
💠 #شب_نشینی_با_شهدا
💙از هم رزمان محمدحسیــــــن می گفت: یک بار بیسیم تکفیریها دست ما اُفتاد
خواستم به عربی فحش بدهم ولی عمار نگذاشت
گفت: هر چیزی که من میگویم برایشان تکرار کن
💙ما همه مسلمانیم
گلولهای که به سمت ما می زنید باید به سمت اسرائیل بزنید(چند بار این را به عربی تکرار کردم)
💙کمی آروم شدند. از ما سوال کردند شما که هستید و چرا با ما میجنگید؟
💙پاسخ دادیم: ما همانها هستیم که اسرائیل را از لبنان بیرون کرد، همانهایی که آمریکا را از عراق بیرون کرد
هدف ما مبارزه با اسرائیل و آزادی قدس است
💙ما دعوایی با شما نداریم
💙 این بحث ادامه پیدا کرد تا زمان اذان، محمد حسیـــــــــن گفت اذان سُنی بگو
💙حضرت آقا در سفر خود به کردستان به موذن سُنی گفت اذان بگوید
💙بعد از مدتی ۱۲ نفر از آنها آمدند و تسلیم ما شدند و گفتند به ما گفته بودند شما کافر هستید
#مدافع_حرم
#شهید_محمد_حسین_محمد_خانی 🌹
#شبتون_شهدایی 🌙
@fadayiane_banoye_damshgh
#خاطره_اےاز_شهیدمحمدحسین_محمدخانی 🕊🌺
🌴کار کردن پی در پی بدون استراحت....
🍁میدیدم چطور داره پر میکشه
از خنده هاش مشخص بود
از شوخیا و شیطنتاش معلوم بود
از کار کردنش میشد فهمید که دیگه وقت رفتنشه...🕊
🕊عمار کلا خیلی کار میکرد،
بخصوص چند شب قبل عملیات
تا لحظه ی شهادتش کارش خیلی بیشتر شده بود،
واقعا شب و روز نداشت...
چندین روز بود نخوابیده بود
ماشین یکی از فرمانده ها خراب شد
طول میکشید تا مکانیک بیاد،
محمدحسین گفت:
فرصت خوبیه یه #چرتی بزنیم.
🍁گفت بیا توهم بخواب بعد چشماش رو بست
دوربینم رو درآوردم و دوتا عکس ازش گرفتم
وقتی به عکس نگاه کردم با خودم گفتم :
چقدر آروم خوابیده ، انگار شهید شده ،
وقتی عکس بعد از شهادتش رو دیدم ،
دیدم انگار خوابیده ، عین همون عکس آروم و آروم و آروم و خوشگل ، حتی خیلی خوشگل تر از اون عکس .
🍁میگفت راز اون آرامش رو میدونستم، آخه تازه داشت یه دل سیر استراحت میکرد ، #تازه داشت #خستگی های اون همه کار و زحمت کشیدناش رو در میکرد .
میگفت : تو آغوش خداش راحت خوابیده بود ...💔😔
🍃 یَا أَیَّتُها النَّفسُ المُطمَئِنَّة🍃
🍃إِرجعی إِلی ربِّکَ راضیةً مَرضیة🍃
🥀 #شهید_محمد_حسین_محمد_خانی🕊
🥀 #حاج_عمار
🌷
2.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴بهش گفتم: راضی ام شهید بشی ولی الآن نه!
تو هنوز جوونی...
🌴در جوابم گفت: لذتی که علی اکبر از شهادت برد؛ حبیب بن مظاهر نبرد...!
#شهید_محمد_حسین_محمد_خانی
#حاج_عمار
#نعم_الرفیق
#ششمین_سالگرد_شهادت
#رفیق_خوشبخت_ما
#اللهم_ارزقنا_شهادت_فی_سبیلک
#اللهم_صل_على_محمد_وآل_محمد_وعجل_فرجهم