🌺🏴
💠 #مرام_شهدا
📞 تلفن زد آقا، این مبلّغی که فرستادید، احتیاج بهش نیست. بگیدبرگرده.
پرسیدم چرا؟ کسی دیگه پیدا شده ؟
گفت: نه. لازم نیست اصلا.
گفتم: یعنی چی ؟
گفت: این قراره بیاد اون جا، توی پادگان، تبلیغ خدا و پیغمبر و امام حسین رو بکنه. هنوز از راه نرسیده رفته منبر، منبر اولش، داره تبلیغ من محمود کاوه رو می کنه.
به چه درد می خوره این ؟
#شهید_محمود_کاوه🌹
📚یادگاران، ج۶، ص ۶۳
@fadayiane_banoye_damshgh
🌺
🌹 #شهیدانه 🕊🕊
✨هان ای شهید خدایی!
آنزمان که میان نیروهایت میآمدی چه سِرّی بود که نیروها به دورت حلقه میزدند و ترا میبوئیدن و میبوسیدن
و همچنان بود که ترا تبرک میکردند.
✨از اینکه فرمانده بودی، نبود !
بلکه کارت ، ایمانت ،تقوایت شجاعتت، دلاوریت، مهربانیت، دلسوزیت، خاکی بودنت، خداجوئیت، ولایتمداریت و... ترا نزد ما بزرگ کرده بود
✨ای شهید خدایی ....
#شهید_محمود_کاوه 🌹
روحش شاد،راهش پر رهرو باد
اللهم صلی علی محمد وآل محمد🌹
📝 #دلنوشته_جانباز #حاج_یدالله_نویدی_مقدم 💐
🌷🕊🥀🌺🥀🕊🌷
#مثل_شهدا
#یاد_یاران
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_محمود_کاوه
یکی از بچه ها به شوخی پتویش را پرت کرد طرفم .
اسلحه از دوشم افتاد و خورد توی سر #کاوه .
کم مانده بود سکته کنم
سر #محمود شکسته بود و داشت #خون می آمد .
با خودم گفتم : الان است که یک برخورد #ناجوری با من بکند .
چون خودم را بی #تقصیر می دانستم ، آماده شدم که اگر حرفی ، چیزی گفت ، جوابش را بدهم .
او یک #دستمال از تو جیبش در آورد ، گذاشت رو #زخم_سرش و بعد از سالن رفت بیرون .
این برخورد از #صد تا توگوشی برایم سخت تر بود .
در حالی که دلم می سوخت ، با ناراحتی گفتم : آخه یه #حرفی بزن
همانطور که #می_خندید گفت : مگه چی شده؟
گفتم : من زدم #سرت رو شکستم ، تو حتی #نگاه نکردی ببینی کار کی بوده
همان طور که #خونها را پاک می کرد ، گفت :
این جا کردستانه ، از این #خونها باید ریخته بشه ، این که چیزی نیست .
چنان مرا #شیفته خودش کرد که بعدها اگر می گفت #بمیر ، می مردم .
#روحش_شاد
#از_شهدا_بیاموزیم ❣❣❣❣❣
🌹 #شهیدانه
🍃فرمانده تیپ ویژه شهدا بود کومله و دموکرات حتی از بردن نامش هم هراس داشتند
🍃شجاعت و درایتش را شهید آبشناسان باید روایت کند
🍃شاگرد مقام معظمدرهبری در مشهد بود و درباره ایشان فرمودند: محمود موقع انقلاب شاگرد ما بود ولی حالا استاد ما شد...
#شهید_محمود_کاوه
#محمود_کاوه