🕊
#عصرونه_شهدایی ☕️
🍃از مراسم سالگرد ارتحال امام خسته و کوفته و با زبون روزه برگشته بود خونه🏡، لباساشو عوض کرده بود و راه افتاده بود که تولد محمدپارسارو تبریک بگه به آبجی جونش، اما بیمارستان رو اشتباهی رفته بود و فکر کرده بود همون بیمارستانی که ریحان به دنیا🌏 اومده اونم به دنیا اومده!
🍃وقتی تماس📞 گرفت که چرا اسم آبجی جون تو لیست بستریا نیست و متوجه شدیم که اشتباهی رفته، هممون از خنده روده بر شدیم.😂
🍃حق داشت اشتباه کنه، به فاصله نه روز دوبار دایی شده بود.
🍃بچه ها انگار عجله داشتن که حتما دایی جونشونو ببینن و باهاش عکس 📷داشته باشن!
🍃حالا ما موندیم و انتظار رسیدن تو راهی که هرگز داییشو ندیده و عکس یادگاری هم باهاش نداره.
خدا کنه که بچه ها راه داییشونو ادامه بدن❤
حالا که میروی همراه جاده ها برگرد و پس بده تنهایی مرا 😔💔
#مدافع_حرم
#شهیدحسین_معز_غلامی 🌷
🕊
#عصرونه_شهدایی ☕️
🍃 جوان بسیار خوش خندهای بود. 😊
همهی دوستانش، خندههای او را به یاد دارند.
🍃روزی که #مهدی را در آرامگاهش به امانت میگذاشتند، آنان که چهرهاش را دیدند، گفتند:
«او میخندید. درست مثل خندههای هوش ربایش در زمان حیات».
▫️ما هم که به چهرهی ثبت شده از هنگامِ تدفین او نگاه کردیم، آثار تبسم را دیدیم.
#مدافع_حرم
#شهید_مهدی_یاغی🌷
#لبنان
🕊
#عصرونه_شهدایی ☕️
❣ #شهیـــــد
از مڪتبی الهام مےگيرد
ڪه مرگِ در بستر را
فنا شدن ميداند...
#مدافع_حرم
#شهید_محمد_شالیکار🌷
#فریدونکنار
🕊
#عصرونه_شهدایی ☕️
❣قبل از ازدواج بعضی از دوستانم که او را دیده بودند، گفتند:
« تو میخوای با این ازدواج کنی؟ این آدم اخموی بداخلاق که همیشه سرش پایینه؟»😳
.
❣بعد که تحقیق کردیم، هم خوابگاهیهایش میگفتند:
« این وارد هر اتاقی که می شه، بمبخنده است.»☺️
❣واقعا همینطور بود. جای نبودنهایش را با اخلاقش پُر میکرد.😊
.
❣خیلی وقت ها نبود. سال هشتاد و دو که عقد کردیم، چند ماه بعد وارد سایت نطنز شد. از همان ابتدا به خاطر لیاقت هایی که از خود نشان داد، مسئولیت برعهدهاش گذاشتند.
❣دوازده روز، دوازده روز نبود. خیلی به من فشار میآمد. اعتراض هایم را با خنده و شوخی😄 جواب میداد. با تفریحات بیرون، سورپرایز، هدیه، 🎁رفتار خوب و بزرگ منشانه.
.
🌺 #راوی: همسر شهید
#شهید_مصطفی_احمدی_روشن 🕊
🕊
#عصرونه_شهدایی ☕️
❣عاشق گمنامی بود
روزهای قبل شهادت
شعری را زمزمه میکرد :
❣خواهم که در غمکده
آرام بگیـرم
گمنـام سفر کرده و
گمنـام بمیرم ..
و آخر به آرزویش رسید ..
#شهید_جاویدالاثر_علی_بیات🌷
⚘﷽🕊
#عصرونه_شهدایی ☕️
❣اصلا به اضافه کار اعتقاد نداشت . می گفت :
وقتی می تونم تو زمان انجام کار، تموم کارهامو انجام بدم دیگه لزومی نداره که اضافه کار بمانم .
❣همین دقت ها و ریزه کاری هاش بود که #برکت رو به #زندگیمون آورده بود .
❣نمونه ی دیگه ش حساسیت روی #بیت_المال بود .کارهای تحقیقاتی ش رو به خاطر بعضی مسائل محرمانه، نمی تونست بیرون از خونه پرینت بگیره و چون خودمون هم چاپگر نداشتیم مجبور بود از چاپگر محل کارش استفاده کنه.
❣اما تو این جور مواقع ، حتما برگه ی سفید از خونه می برد تا از امکانات اداره استفاده نکنه.
#شهید_داریوش_رضایی_نژاد 🌷
🌹
#عصرونه_شهدایی ☕️
🍏 ویژگی خاصی که آقا مهدی از دوران کودکی داشت نترس بودن و شجاعتش بود. در زندگی چند خط قرمز داشت، یکی از آن خط قرمزها پدر و مادرش بودند؛ بیش از حد به من و پدر مرحومش احترام میگذاشت.
🍎سالها پدر جانبازش را خودش تر و خشک میکرد و تمام کارهای شخصیاش را به عهده گرفته بود.
🍏انس عجیبی با اهل بیت گرفته بود، با وجود اینکه مشغله ی زیادی داشت اما زیارت حرم اهل بیت و توسل به آنها همیشه در اولویت برنامه هایش بود.
#مدافع_حرم
#شهید_مهدی_نوروزی🌷
#شیر_سامرا