eitaa logo
فداییان بانوی دمشق
913 دنبال‌کننده
28هزار عکس
11.3هزار ویدیو
151 فایل
#شهدا_علمداران_سپاه_عشق با مطالب شهدایی، مهدویت، تحلیلی_بصیرتی و فرهنگی🌷 با ما همراه باشید 🌸ارتباط با خادم کانال🌸 @tasnim2060
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰روحانی یه امضا میخواد! 🔹اینکه رهبری ورود کرد به ماجرای برجام و شروط قاطع و مقتدر گذاشت دلیل نمیشه با برجام موافق بود 🔹دلیلش در این کلیپ ببینید !روحانی ذلیلانه با این همه خسارتی که به ما زدن حاضر به شرط گذاشتن نبود!!و میخواست مثل قبل فقط یه امضا طرف کنه رو کاغذ و دیگر حامیان برجام‌ اکثریت همین تکرار میکردن ‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹 🔰 🔸محمدرضا شاه و آمریکا 🔻 در پایان حیات سیاسی خاندان منحوس پهلوی، آمریکایی ‌ها به‌خوبی از دیکتاتوری و استبداد محمدرضا پهلوی اطلاع داشتند. بررسی اسناد نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها به کسب خبر، پیگیری و بررسی انواع راه‌ها و ارائه مشاوره به شاه، گفتگو با مقامات سیاسی و نظامی ایران و برخی مخالفان رژیم به منظور حفظ شاه و جلوگیری از سقوط رژیم پهلوی مبادرت ورزیده‌اند. 🔻 در این خصوص جهت مبارزه با تحریف تاریخ به مواردی اشاره میشود: 1⃣ خاطرات در کتاب KEEPING FAITH : «من مانند همه رؤسای جمهور پیش از خود، شاه ایران را یکی از مطمئن‌ترین متحدین آمریکا به‌شمار می‌آورم.... ؛ ساواک با نهایت خشونت و وحشی‌گری با مخالفان رفتار می‌کرد» 2⃣ مشاور امنیت ملی کارتر رییس‌جمهور آمریکا در کتاب POWER AND PRINCIPLE : «سقوط شاه از نظر استراتژیک نتایج مصیبت‌باری برای آمریکا به بار آورد و از نظر سیاسی، برای خود کارتر فاجعه‌آمیز بود.» 3⃣ ژنرال فرستاده ی نظامی آمریکا به ایران در روزهای منتهی به انقلاب : «پایان این داستان خوفناک و مهیب بسیار غم‌انگیز است. آمریکا دوست نزدیک و متحد ستبر و خوش‌بنیه‌ای را از دست داده است که می‌توانست منافع غرب را در خلیج فارس تأمین کند. همین یک ضرر، میلیارد‌ها دلار خرج برای آمریکا در بر داشته است.» 4⃣ خاطرات سفیر آمریکا در ایران سال۵۷ در کتاب خاطرات دو سفیر: «سفارت آمریکا در تهران تمام جریانات و حرکت‌هایی را که از آن نام بردم زیر نظر داشت و پیشرفت فعالیت‌ها را در هر یک از خطوط دنبال می‌کرد.... ؛ در تمام مدت این مذاکرات و مباحثات، من یک روز در میان با شاه ملاقات می‌کردم و از جزییات اقدامات او در جهت حل بحران آگاه می‌شدم.» 5⃣ خاطرات حسین (دوست نزدیک و همراه همیشگی محمدرضا پهلوی و رییس دفتر ویژه اطلاعات دربار): «از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا سال ۱۳۵۷ محمدرضا به‌خواست آمریکا دیکتاتور بلامنازع ایران بود و آمریکایی‌ها نیز از او توقعی جز این نداشتند... در سیاست خارجی و به خصوص سیاست منطقه‌ای، دکترین اجرا شده توسط محمدرضا، تبعیت کامل از دستورات آمریکا و انگلیس بود.»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اهانت به غیرت و عزت مردم 🔹دروغ‌هایی که دولتی‌ها به مردم گفتند و بعد انکار کردند.... 👈این کلیپ را ببینید. و از تبلیغات برجام۲ و ۳ و وعده‌های انتخاباتی این جماعت اصلاح‌طلب فریب نخورید. اینها به همین سادگی در چشم مردم دروغ میگویند....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کار ما نیست غزل بافتن از نامِ حسن کامِ ما مستِ عسل یافتن از جامِ حسن حسنی نیست لبی کز لب لعلَش نَمکَد صد و ده بار نمک گیر شده کامِ حسن حسن بن علی از بس بغلِ مادر بود مادری شد همۀ عمر و سرانجامِ حسن 💚 ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 | و اما مثلِ‌ هر سال؛ نداۍ قرار است‌ غوغایی‌ بہ‌ پا کند در دلِ‌ دشمنان😎🖐🏼 امشب |ساعت²¹| سراسر کشور 🇮🇷 !
انقلاب اسلامی.mp3
8.37M
🔰 تفاوت حکومت پهلوی و انقلاب اسلامی ۲۲ بهمن آغاز حکومت جهانی خدا و پایان حکومت شیطان است. 🎙
قابل توجه فمنیستای ضد اسلام! #زن_انقلاب vs #زن_پهلوی • . ‌°🍃| #دهه_فجر 🎉🎈•° °🌸| بهاراݧ خجستھ باد♥•° #پویش_حجاب_فاطمے
مداحی آنلاین - بصیرت اینه بدونی - سید رضا نریمانی.mp3
11.82M
✌️🇮🇷 ⏯ 🍃مسئولیت میگیره از خیلی‌هامون اصالتو 🍃حبّ ریاست میگیره از خیلی‌ها ولایتو 🎤 ✌️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🇮🇷فرا رسیدن ۲۲ بهمن سالروز پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران خجسته باد. 🌷🌹🌷
🌟🌌 🌌🌟 🔻 رهبرانقلاب: الله اكبر ملت ايران لحن و نواى خاصى دارد. چون الله اكبر پيغمبر است، الله اكبر بت شكن است، چون به معناى ناچيز و بى‌مقدار داشتن بتهاى زور و زر است، چون به معناى رشادت و شجاعت يك ملّت در مقابل استكبار جهانى است.
🔴یادش بخیر زمان شاه❗ ✅ اون زمان نداشتیم و توی سرما و گرما باید توی صف نفت میموندیم❗ باوجود این همه ذخایر گازی❗ ✅ روستاها خیلیشون برق و جاده نداشتن، برق شهر هم نوبتی قطع می شد❗ ✅ سرکوچه مخزن آب بود مادرا اونجا لباس میشستن روستاها که آب شرب نداشت. ✅ پزشک نداشتیم اونا هم که بودن اکثرا هندی و پاکستانی بودن، واسه کوچکترین بیماری باید میرفتی تهران❗ یا حتما پول داشتی تا بری خارج❗ ✅ توی کوچه یکی دوتا خانواده تلویزیون داشتن قبلترش که رادیو داشتن هم نشان لاکچری بودن بود. ✅ توی محله مون چندتا خونواده فقط داشتن هرکی کار داشت به خونه همسایه زنگ میزد❗ ✅ حموم نداشتیم یا روی شعله آب گرم میکردیم! آخه حموم واسه پولدارا بود ما باید میرفتیم حموم عمومی بعضی هاشونم خزینه های کاملاً بهداشتی داشت⁉️ ✅ ماشین کم بود، توی روز فقط یه مینی بوس از روستا بود به شهر. شهری ها هم خیلی ها ماشین نداشتن. ✅ بیش از ۴۶ درصد جامعه حتی سواد خوندن و نوشتن نداشتن. ✅ چون ماما و قابله و بیمارستان کم بود خیلی از بچه ها سر زا میمردن. ✅ پایین شهر با حلب های روغن خونه میساختن، معروف بود به حلبی آباد... ✅ رضاخان بزور زمینهای گیلان، مازندران، گلستان و خراسان رو گرفته بود.و همه رو از چنگ مردم درآورد ✅ آمریکایی ها توی تهران بار و دیسکو داشتن و واسه عشق و حال دخترای ما رو میبردن. ✅ توی کاباره به دخترا پول میدادن تا لخت برقصن تا از قِر کمرشون مردای آمریکایی کیف کنن، قمار کنن و عرق بخورن. ✅ بحرین استان سیزدهم ایران رو با اون همه نفت و گاز به اجبار انگلیسا دادیم رفت❗ ✅ ساواک، شکنجه، اعدامها، زندانهایی که ساختیم، شکنجه گاه کمیته مشترک ضدخرابکاری... ✅ کشتار ۱۵ خرداد، قتل عام پیشوا ورامین، رگبار میدان ژاله، کشتار زنجان و تبریز... ✅ تو حکومت نظامی از ساعت ۵ عصر تا ۶ صبح فردا هیچ کس حق بیرون اومدن نداشت. ✅ کارهای دربار و قاچاق مواد مخدر توسط اشرف و جنایت اسدالله علم و شعبان بی مخ و اشرف چهارچشم و پری بلنده. ✅ انتخاباتها، که با زور ارتش از قبل تعیین میشیدن و سناتورهایی که شاه خودش انتخاب میکرد. ❌آره یه روزی از اینا برامون میگه❗بشین تا بگه❗
🕊 شهید غلامعلی پیچک: ما از سرنگونی نمی‌ترسیم، از انحراف می‌ترسیم 📝 مسئولیت ما، مسئولیت تاریخ است. بگذارید بگویند حکومت دیگری بعد از حکومت علی(ع) بود به اسم حکومت خمینی که با هیچ ناحقی نساخت، تا سرنگون شد. ما از سرنگونی نمی‌ترسیم، از انحراف می‌ترسیم. 🍃 🕊🌷 ✨ شهدا چراغی هستند که ره گم نشود 🌷 ✨ ✨🌙
لا تَحزَن إنَّ اللهَ مَعنا اندوهگین مباش، خدا با ماست! با توکل به اسم اعظمش بسم الله الرحمن الرحیم الهی به امید تو ❤️
. 💠هر صبح در چشمه سار نور الهی، نورانی شویم. 🍃صفحه ۳۴۳، هدیه به 🌷 @fadayiane_banoye_damshgh
🌺 💠 آیات ۲۱ و ۲۲ سوره مومنون به دقت در خلقت چهارپایان پرداخته است. ✨و همانا براى شما در چهارپایان عبرتى است، از آنچه در شکم آنهاست (شیر) به شما مى‏ نوشانیم و براى شما در آنها منافع زیادى است و از (گوشت) آنها مى‏ خورید.✨   ✨و بر آنها و بر کشتى‏ ها سوار مى‏ شوید✨ 📝پیام ها ۱- چهارپایان براى انسان آفریده شده‏ اند. (در آیه دوبار کلمه «لکم» آمده است)  ۲- حتّى حیوانات را ساده ننگریم. «لَعِبرة» استخراج آهن از خاک نیاز به صدها کارشناس، متخصّص و ابزار دارد، ولى خداوند شیر را از دل علف بیرون مى‏ کشد و با همین قدرت در قیامت انسان‏ها را از دل خاک بیرون خواهد کشید. «لَعِبرَة»  ۳- شیر، یکى از نعمت‏هایى است که قرآن به آن توجّه دارد. «نُسقیکم»  ۴- میوه‏ ها و روغن گیاهى، بر غذاهاى حیوانى مقدّم است. اوّل نام «نَخیل، اَعناب، زَیتون» بعد فرمود: «نُسقیکم، تأکلون»  ۵ - شیر، گوشت و سوارى، قسمتى از منافع حیوانات است. «لکم فیها منافعُ کثیرة» به راه افتادن کارخانجات لبنیات، چرم‏‌سازى، کنسروسازى، ریسندگى، بافندگى و ایجاد اشتغال و بهره ‏دهى براى میلیون‏ها انسان، منافع جنبى حیوانات است.  ۶- نقش کشتى را در حمل و نقل ساده ننگریم. (صدها فرمول دست به دست هم مى‏ دهد تا این امکان فراهم مى ‏شود) «على الفلک تحملون»  💠 پیام صفحه ۳۴۳ قرآن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽❣ ❣﷽ به یاد تو کران تا بی‌کران دل برایت می‌تپد هفت آسمان دل کدامین جمعه می‌آیی؟ که از شوق کنم تقدیم تو صد جمڪران دل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🇮🇷 ۲۲بهمن ◽️با دو بال سرخ و سبز این پیک صلح از دل بهمن برآمد سوی صبح ◽️۲۲ بهمن‌ماه سالروز پیروزی ایران گرامی ‌باد.
✨سهم امروزمون از یاد مولای غریب 💫💫💫💫💫 📌 ثمرهٔ خون پدران 👤 امام خمینی : 🔆 و آخرین سخنم در اینجا با شما اینکه به جمهوری اسلامی که ثمرهٔ خون پدرانتان است تا پای جان وفادار بمانید و با آمادگی خود و صدور انقلاب و ابلاغ پیام خون شهیدان، زمینه را برای قیام منجی عالم و خاتم الاوصیا و الاولیا، حضرت بقیة الله - روحی فداه - فراهم سازید. 📚 صحیفه امام خمینی، ج۲۰، ص۳۸ 🇮🇷 ویژهٔ دهه فجر
♡•• سلامـ برتُــو؛اے مطلعِ فجـر! اے سپیده سحر؛اے انفجارِ نُـور! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
📩 نامه فرمانده به دخترشان بانو فاطمه سلیمانی 📝بخش نخست بسم الله الرحمن الرحیم 🔹آیا این آخرین سفر من است یا تقدیرم چیز دیگری است که هر چه باشد در رضایش راضی‌ام. در این سفر برای تو می‌نویسم تا در دلتنگی‌های بدون من یادگاری برایت باشد. شاید هم حرف به درد بخوری در آن یافتی که به کارت آید. 🔹هر بار که ســفر را آغاز می‌کنم احساس می کنم دیگر نمی‌بینمتان. بارها در طول مســیر چهره‌های پر از محبتتان را یکی یکی جلوی چشمانم مجسم کرده‌ام و بارها قطرات اشکی به یادتان ریخته‌ام. دلتنگتان شده‌ام، به خدا ســپردمتان. اگر چه کمتر فرصت ابراز محبت یافته‌ام و نتوانستم آن عشق درونی خودم را به شما برسانم. اما عزیزم هرگز دیده‌ای کسی جلوی آیینه خود را ببیند و به چشمان خود بگوید دوستتان دارم، کمتر اتفاق می‌افتد اما چشمانش برایش باارزشترینند. شما چشمان منید. چه بر زبان بیاورم و چه نیاورم برایم عزیزید. 🔹 بیش از بیست سال است که شما را همیشه نگران دارم و خداوند تقدیر کرده این جان پایان نپذیرد و شما همیشه خواب خوف ببینید. دخترم هر چه در این عالم فکر می کنم و کرده‌ام که بتوانم کار دیگری بکنم تا شما را کمتر نگران کنم، دیدم نمی توانم و این به دلیل علاقه‌ی من به نظامی‌گری نبوده و نیست. به دلیل شغل هم نبوده و نخواهد بود. به دلیل اجبار یا اصرار کسی نبوده است و نیست. نه دخترم من هرگز حاضر نیستم به خاطر شغل، مسئولیت، اصرار یا اجبار حتی یک لحظه شما را نگران کنم، چه برسد به حذف یا گریاندن شما. 🔹من دیدم هرکس در این عالم راهی برای خود انتخاب کرده است یکی علم می‌آموزد و دیگری علم می‌آموزاند. یکی تجارت می کند کسی دیگر زراعت می کند و میلیون‌ها راه یا بهتر است بگویم به عدد هر انسان یک راه وجود دارد و هر کس راهی را برای خود برگزیده است. من دیدم چه راهی را می بایست انتخاب کنم. با خود اندیشیدم و چند موضوع را مرور کردم و از خود پرسیدم اولا طول این راه چقدر است انتهای آن‌ها کجاست، فرصت من چقدر است. و اساساً مقصد من چیست. دیدم من موقتم و همه موقت هستند. چند روزی می مانند و می روند. بعضی‌ها چند سال برخی‌ها ده سال اما کمتر کسی به یک ‌صد سال می رسد. اما همه می روند و همه موقتند. 🔹دیدم تجارت بکنم عاقبت آن عبارت است از مقداری سکه براق شده و چند خانه و چند ماشین. اما آن‌ها هیچ تأثیری بر سرنوشت من در این مسیر ندارد. فکر کردم برای شــما زندگی کنم دیدم برایم خیلی مهم‌اید و ارزشمندید به طوری که اگر به شما درد برسد همه‌ی وجودم را درد فرا می‌گیرد. اگر بر شما مشکلی وارد شود من خودم را در میان شــعله‌های آتش می بینم. اگر شما روزی ترکم کنید بند بند وجودم فرو می ریزد. اما دیدم چگونه می توانم حلال این خوف و نگرانی‌هایم باشم. دیدم من باید به کسی متصل شوم که این مهم مرا علاج کند و او جز خدا نیست. این ارزش و گنجی که شما گل‌های وجودم هســتید با ثروت و قدرت قابل حفظ کردن نیست. وگرنه باید ثروتمندان و قدرتمندان از مــردن خود جلوگیــری کنند و یا ثروت و قدرتشــان مانع مرض‌های صعب‌العلاجشان شود و از در بسترافتادگی جلوگیری نماید. 🔹من خدا را انتخاب کرده ام و راه او را. اولین بار است که به این جمله اعتراف می‌کنــم؛ هرگز نمی خواســتم نظامی شــوم، هرگز از مدرج شــدن خوشــم نمی‌آمد. من کلمه‌ی زیبای قاسم را که از دهان پاک آن بسیجی پاسدار شهید برمیخاست بر هیچ منصبی ترجیح نمی دهم. دوست داشتم و دارم قاسم بدون پسوند یا پیشوندی باشم. لذا وصیت کردم روی قبرم فقط بنویسید سرباز قاسم، آن هم نه قاسم سلیمانی که گنده‌گویی است و بار خورجین را سنگین می کند. 🔹عزیزم از خدا خواستم همه‌ی شریان‌های وجودم را و همه‌ی مویرگهایم را مملو از عشق به خودش کند. وجودم را لبریز از عشق خودش کند. این راه را انتخاب نکردم که آدم بکشم، تو میدانی من قادر به دیدن بریدن سر مرغی هم نیستم. من اگر سلاح به دست گرفته‌ام برای ایستادن در مقابل آدمکشان است نه برای آدم کشتن. خود را سرباز در خانه هر مسلمانی می بینم که در معرض خطر است و دوست دارم خداوند این قدرت را به من بدهد که بتوانم از تمام مظلومان عالم دفاع کنم. نه برای اسلام عزیز جان بدهم که جانم قابل آن را ندارد، نه برای شیعه‌ی مظلوم که ناقابلتر از آنم، نه نه... بلکه برای آن طفل وحشت‌زده بی‌پناهی که هیچ ملجأیی برایش نیست، برای آن زن بچه‌به‌سینه چسبانده هراسان و برای آن آواره در حال فرار و تعقیب، که خطی خون پشت سر خود بر جای گذاشته است می جنگم. 🥀 🌷🕊
💌 نامه فرمانده به دخترشان بانو فاطمه سلیمانی بخش دوم 🔹عزیزم من متعلق به آن سپاهی هستم که نمی خوابد و نباید بخوابد. تا دیگران در آرامش بخوابند. بگذار آرامش من فدای آرامش آنان بشود و بخوابند. دختر عزیزم شما در خانه من در امان و با عزت و افتخار زندگی می کنید. چه کنم برای آن دختر بی پناهی که هیچ فریادرسی ندارد و آن طفل گریان که هیچ چیز... که هیچ چیز ندارد و همه چیز خود را از دست داده است. پس شما مرا نذر خود کنید و به او واگذار نمایید. بگذارید بروم، بروم و بروم. چگونه می‌توانم بمانم در حالی که همه قافله من رفته است و من جا مانده‌ام. 🔹دخترم خیلی خسته‌ام. سی سال است که نخوابیده‌ام اما دیگر نمی خواهم بخوابم. من در چشمان خود نمک می ریزم که پلک‌هایم جرأت بر هم آمدن نداشته باشــد تا نکند در غفلت من آن طفل بی‌پناه را سر ببرند. وقتی فکر می کنم آن دختر هراسان تویی، نرجس اســت، زینب است و آن نوجوان و جوان در مسلخ خوابانده که در حال سربریده شدن است حسینم و رضایم است از من چه توقعی دارید؟ نظاره‌گر باشم، بیخیال باشم، تاجر باشم؟ نه من نمی توانم اینگونه زندگی بکنم. والسلام علیکم و رحمت الله 🥀 🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا