هدایت شده از پاتوق بچه شیعه ها
آمدی که چه؟
🌱صاحبان کارخانه ها فرار کرده اند. پولها را دزدیدند و بردند. رقمی که از کشور خارج کردند به پول امروز هم سرسام آور است. ملیونها انسان فقیر و نیازمند انتظار دارند مشکلاتشان با آمدن تو حل شود. یک عده میگویند طرح اقتصادی اسلامیت کجا است دقیقا؟ طرح اداره ات چیست؟ قدرتهای بزرگ اقتصادی دنیا بایکتمان کرده اند. پولهایمان را بلوکه کرده اند. کجا آمده ای؟ کشور رها است.
🌱اسلحه ها در دست مردم پخش شده، ساختارهای متصدی ایجاد نظم و امنیت در کشور از بین رفته. قدرتهای بزرگ دنیا شاخ و شانه میکشند. در داخل هم عده ای مثل آب خوردن ترور میکنند. انگار نه انگار. امنیتی نیست.
🌱حوزویان، برخی سکوت کرده اند. برخی کنار کشیده اند. خیلی ها گوش به فرمان تو نیستند. بعضی آیت الله ها در فکر کودتایند که جای تو را بگیرند. دانشگاه ها لانه کمونیستها و التقاطی ها شده. مجریانی که قرار است کشور را اداره کنند، لیبرالها و هم مسلکهای بختیارند با این فرق که فقط با تو بیعت کرده اند. فکر و اندیشه شان پر از علوم غربی و دلشان همراه با آمریکاست.
🌱فقر و فساد و تبعیض پر شده در جامعه. حلبی آبادها را ببین. مردم داغ دیدن را ببین. چگونه جواب خون جوانانشان را خواهی داد؟ درد دیده اند داغ دارند. نفت نیست که گرم شوند. نان نیست که بخورند.
🌱 از آینده خبر داری؟ از حمله نظامی که همه دنیا دست به دست هم به این کشور به هم ریخته میکنند، خبر داری؟ با مدیران و فرماندهان بیست سی ساله کار نابلد چگونه میخواهی صحنه را جمع کنی؟ خبر داری؟ . از موشک باران شهرها و شیمیایی خبر داری؟ از نیش و کنایه دوستان داخلی دشمن و فرار باسوادها و هنرمندها و کودتا و انفجاری که در یک آن همه اطرافیان و مسوولین تشکیلاتت را دود کند و نابود کند، خبر داری؟ آمده ای که چه ؟ به چه امید بسته ای؟
🌱چه دیدی که گفتی از این اوضاع عبور میکنیم؟ چه دیدی که گفتی پیروز میشویم؟ چه در این مردم دیدی که دانستی همه دنیا نمیتوانند با آنها طرف شوند؟ چه در این مردم دیدی که دانستی زور مشکلات به آنها نمیرسد؟ چه شد که چهل سال خیلی ها گفته اند شکست خواهیم خورد و تو گفتی پیروزیم؟
🌱راز دل آرام و قلب مطمئنت چه بود وقتی از خدمت مردم مرخص میشدی؟ چگونه دانستی روزی خواهد رسید که حتی بدون تو با راهنمایی فرزند مظلومت «که حقیقتا مظلومیتش اعظم است بر صلاحیتش»، این مردم، ده ها سال، سنگین ترین تحریمهای جهانی را تحمل خواهند کردند و آخر سر هم دشمنشان اعتراف خواهند کرد که «فشار حداکثری شکست مفتضحانه خورده است».
🌱بابا جان! ای روح الله! روز دوازدهم بهمن است باز، به چشمهای ظاهربین ما فرود آی، روز روح الله است وقتی میآید روز «و نفخت فیه من روحی» است.
#علی_مهدیان
@ali_mahdiyan
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
پاتوق بچه شیعه ها
@shia_patogh
هدایت شده از پاتوق بچه شیعه ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرد یقین
اینکه انسانها به چه درجاتی میتوانند برسند حیرت آور است
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
دعوتید به پاتوق بچه شیعه ها
@shia_patogh
هدایت شده از برنامه تلویزیونی سمت خدا
7.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کلیپ : شیوه های تربیتی قرآن
👤 #حجت_الاسلام_والمسلمین_بهشتی
💠 @samtekhoda3
*هویت محافظ فرانسوی
که روز ۱۲ بهمن در پلکان هواپیما دست امام را گرفته بود!!*
آقای باتااوش خیلی روان فارسی صحبت میكرد و گفت اصالتاً اهل الجزایر هستم و به فرانسه مهاجرت كردم و در یك خانواده مسیحی بزرگ شدهام. بعد از تحصیلات دانشگاهی جذب پلیس فرانسه شدم و به هنگام ازدواج قسمتم یك خانم ایرانی شد و ثمره این ازدواج هم دو فرزند است.
پس از اقامت در ایران مسلمان شدم و نام رضا را برای خودم برگزیدم.
از آقای باتااوش پرسیدم چگونه به پیر و مرشد و مراد ما روحالله الموسوی خمینی وصل شدی؟!
گفت: وقتی امام خمینی به پاریس آمد ، پلیس فرانسه چند نفر را برای محافظت نزد امام فرستاد اما آقای خمینی هیچ كدام را نپذیرفت تا این كه قسمت من شد و در همان دیدار اوّل علاقهای میان من و آقای خمینی برقرار شد و چون فارسی هم صحبت میكردم مزید بر علت شد و در مدت ۱۱۶ روز اقامت امام در نوفل لوشاتو همواره با امام بودم.
وقتی كه قرار شد آقای خمینی به ایران بیاید من هم همراه ایشان در آن پرواز تاریخی بودم و زمانی كه هواپیما میخواست در فرودگاه مهرآباد به زمین بنشیند، یونیفرم مخصوص پوشیدم و به هنگام تشریففرمایی امام از پلههای هواپیما دست امام را گرفتم و امام هم دست مرا گرفت و از پلهها پائین آمدیم.
روز عجیبی بود ، انگار مسیح(ع) ظهور كرده بود!!
به علت علاقهای كه به امام پیدا كرده بودم به احمد آقا گفتم میخواهم در ایران بمانم. احمد آقا گفت دولت فرانسه برای شما مشكل درست نمیكند؟
گفتم خیر ' خودم را بازنشسته میكنم.
بعد از موافقت امام و احمد آقا و گرفتن حكم بازنشستگی به ایران آمدم و با نظر احمد آقا با شهید چمران همكاریهای متعدد داشتم.
ژرژان فابین باتااوش چندی پیش در تهران و در سن ۷۴ سالگی درگذشت.
هدایت شده از ستاد پشتیبانی جبهه مقاومت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷🇮🇷 آخرین راهپیمایی شهید حاج قاسم سلیمانی در ۲۲ بهمن ۹۷
#سپاه_قدس
🌏 ستاد پشتیبانی #جبهه_مقاومت
🆔 @moghavematt
هدایت شده از سفیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سجدهی خاطرهانگیز رهبر انقلاب در خیابان
🆔 @sireh_agha
هدایت شده از پاتوق بچه شیعه ها
هفت نکته درباره شب اول قبر
1️⃣ در دفن کردن عجله نکنید
معمولا هنگام دفن اطرافیان با عجله و شتاب به دنبال کفن و دفن میت هستند و توجه چندانی به شرایط میت در آن موقعیت سخت و حساس ندارند. حال آنکه مستحب است هنگام خاک کردن، دو بار میت را نزدیک قبر بر زمین گذاشته و در خاک کردنش عجله نکنید. چون وقتی جسم وارد قبر میشود، روح ترس فراوانی دارد. کمی صبر، موجب میشود تا روح، خود را با شرایط جدید وفق دهد.
2️⃣ پس از خاکسپاری میت را تنها نگذارید
پس از خاکسپاری، نباید بلافاصله میت را تنها گذاشت. زیرا هنوز دنیای جدید را نمیشناسد و از آن میترسد. ولی متاسفانه صاحبان عزا به فکر پذیرایی از تشییعکنندگان هستند و میت را در آن شرایط سخت به حال خود رها میکنند. در حالی که پس از دفن تا مدتی ولو زمانی کوتاه باید عدهای کنار قبر مانده و برای آمرزش او قرآن و دعا خوانده شود و با تلقین دوباره، در جواب دادن به سوالات نکیر و منکر به او کمک کنید.
3️⃣ دیدار با اولین فرشته پس از مرگ
بارها به اشتباه شنیدهاید که در شب اول قبر اولین فرشتههایی که به نزد میت میآیند؛ نکیر و منکر هستند، ولی "رومان" اولین فرشتهای است که پس از دفن، میت با او ملاقات میکند.
امام سجاد (علیهالسلام) در صحیفه سجادیه (وَ رُومَانَ فَتَّانِ الْقُبُورِ؛ رومان آزمایش کننده مردگان در گور) به این فرشته مقرب الهی درود فرستاده است. او اعمال فرد را جمعآوری و دستهبندی کرده و تشکیل پرونده میدهد. "رومان" پس از بررسی اعمال، به نکیر و منکر میگوید که با میت مدارا کنند و یا او را به سزای اعمالش برسانند.
4️⃣مرحله سوال و جواب در شب اول قبر
دو فرشته به نامهای "نکیر" و "منکر"، مامور پرسیدن سوالات از میت هستند. آنها در سمت چپ و راست میت قرار میگیرند. اگر میت گنهکار باشد، این دو فرشته با چهره وحشتناک و کریه پدیدار میشوند و قبر را با شرارههای آتش پر کرده و میت را عذاب خواهند داد. اما اگر میت فردی با ایمان و نیکوکار باشد، این دو فرشته با چهرههایی زیبا به نام "بشیر" و "مبشر" به حضور میت آمده و سوالاتی از او خواهند پرسید. متوفی نیز با لطف و عنایت خدای مهربان، پاسخ داده و درهای بهشت و نعمتهای الهی به روی او باز خواهد شد.
5️⃣اهمیت صدقه دادن در شب اول قبر
پس از دفن میت اقوام و بستگان همگی به فکر خواندن نماز وحشت یا نماز شب اول قبر هستند. البته این کار بسیار پسندیده است، اما بر اساس فرمایش پیامبر اکرم (ص) باید برای میت صدقه داد تا عذاب الهی از او برداشته و یا تخفیف داده شود. رسول اکرم (ص) میفرماید: برای میت سختترین ساعات، شب اول قبر است. برای آسان شدن شب اول، در حقش صدقه دهید و اگر قدرت صدقه دادن ندارید دو رکعت نماز وحشت بخوانید؛ که در همان وقت خداوند هزار فرشته، به سوی قبرش میفرستد و تا روز قیامت تنگی قبر را از او میگیرند؛ و به شخص نمازگزار تا عمر دارد پاداش میبخشد و وی را چهل مرتبه بالا میبرد.
رسول خدا (ص) تاکید دارند که اگر توان صداقه دادن ندارید نماز وحشت بخوانید وگرنه الویت با اهدای صدقه به نیازمند است. البته اگر هر دو عمل هم انجام شود، ثواب بیشتری به متوفی میرسد.
6️⃣ شب اول قبر، چه وقت است؟
برخی تصور میکنند شب اول قبر زمانی است که هوا تاریک میشود. در صورتی که در برزخ شب و روز به این حالت که در دنیا حاکم است، وجود ندارد؛ و منظور این نیست که اگر فردی را صبح دفن کنند حتما ۱۰ یا ۱۲ ساعت باید بگذرد تا شب شود؛ بلکه به محض دفن شدن، و خروج روح از جسم، شب اول قبر آغاز شده و فرشتگان بازپرس به سراغ میت میآیند.
سفارش شده که پس از دفن میت کنار قبر بنشینید و برایش قرآن و دعا بخوانید تا شرایط سخت میت به برکت قرآن و ادعیه راحت شود. برای آسان شدن شب اول، در حقش صدقه دهید و اگر قدرت صدقه دادن ندارید دو رکعت نماز وحشت بخوانید
7️⃣ کسانی که در خاک دفن نمیشوند فشار قبر ندارند؟
برای اِعمال شب اول قبر به خاکسپاری متوفی نیاز نیست. هنگامی که روح از بدن جدا شود، میت وارد عالم برزخ میشود؛ بنابراین کسی که جسمش میسوزد یا در دریا غرق میشود هم شب اول قبر، عذاب قبر و سوال قبر خواهد داشت.
پس هر کس به هر نوعی که بمیرد، اگر سزاوار فشار قبر باشد، این فشار بر او وارد میشود.
منبع: تبیان
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
پاتوق بچه شیعه ها
@shia_patogh
هدایت شده از پاتوق بچه شیعه ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 امروز سالگرد شهادت شهید محمدحسین یوسفالهی است. کسی که شهید حاج قاسم سلیمانی درباره او گفته بود "دوست دارم تا مرا در پس از مرگ در کنار او به خاک بسپارید."
حاج قاسم سلیمانی در این ویدئو خاطره جالبی از شهید یوسفالهی روایت میکند.
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
دعوتید به پاتوق بچه شیعه ها در واتساپ
https://chat.whatsapp.com/BwWR9Lrj5Is75Lw29vrH3B
هدایت شده از پاتوق بچه شیعه ها
📩 نامه ای از فقیه عارف حضرت آیة الله سعادت پرور (ره) به يكى از دوستان صميمى و ياران طريقت
🗞تصدّقت شوم!
نظر به محبّت ديرينه كه با شما و دوستان هم طريق خود دارم، لازم دانستم امورى كه در سلوك الى اللَّه به نفع سالك است، تذكّر دهم؛ در صورت مراعات، ره صد ساله، يك ساله طى شود، ان شاء اللَّه.
📃فعل واجبات و ترك محرّمات، پس از آن مستحبات را حتّى المقدور به جاى آورد و ترك مكروهات كند. از مستحبّات، نماز شب و بيدارى قبل از اذان صبح را بسيار اهميّت دهد، هم چنين نماز اوّل وقت، قرائت قرآن و توسّل به رسول- صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم- و اولادش- عليهم السّلام- را ترك نكند.
📃 ملازمت استاد و عمل به گفتار ايشان…
📃از افراط و تفريط در هر امرى، احتراز جويد.
📃از استماع سخن هايى كه تفرقۀ حواس مى آورد، هم چنين از مراوده با اشخاص بى موالات در گفتار و رفتار- اگر چه سالك باشد- بايد احتراز جست.
📃مراوده با سالكِ مراقب، بسيار خوب است، ولى اگر صاحب عقايد خاصّ باشد، نسبت به امور سلوكى، نبايد جز به آنچه استادش دستور مى دهد، متوجه باشد؛ زيرا ايجاد تفرقه مى كند.
📃با اهل دنيا و كسانى كه جز همّ خوردن و خوابيدن و به سر اين و آن زدن همّى ندارند، مراوده مضرّ است مگر به قدر ضرورت.
📃سالك بايد همّ خود را صرف خود كند و به خود بپردازد، عمر خود را به گفتار در عقب اين و آن- اگر چه غيبت نباشد- نگذراند، از سخنان بى فايده احتراز جويد.
📃سكوت را شعار خود قرار دهد مگر به قدر احتياج؛ زيرا بيشتر لغزش ها، سببش زبان است.
📃در هر امرى از خواهش هاى نفسانى- حتّى المقدور و مع التشخيص- احتراز جويد، و با سركشى نفس استخاره كند كه لااقل مرجّحى براى فعلش پيدا شود.
📃داخل هر كار و عملى، بدون تأمل- اگرچه مدّتى طول كشد- نشود، و مشورت با استاد و دوستانِ سالك هم بسيار لازم است.
📃امورى كه براى سالك پيش مى آيد، از گفتن به غير از استاد، بايد احتراز كند تا زمانى كه نفس او به مرحلۀ اطمينان نرسيده است.
📃از بدبينى نسبت به عبد خدا بايد احتراز جست و به فكر اصلاح خود افتاد، و موشكاف در خود شد تا عيوب ديگران، در نظر نيايد. البته مسألۀ امر به معروف و نهى از منكر مطلب ديگرى است.
📃چون تمام مجاهدات و زحمات براى آن است كه روح تقويت شود و نفس از اين عالم طبيعت انقطاع پيدا كند؛ لذا در تقويت آن بايد كوشيد و تقويتش آن است كه به امور مذكوره اهميت داده شود، به قدر امكان، و از تقويت جهات مادّى، بيش از ما يحتاج، بپرهيزد.
📚رسائل عرفانی، تالیف حضرت آیة الله سعادت پرور (قدس سره)
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
پاتوق بچه شیعه ها
@shia_patogh
هدایت شده از پاتوق بچه شیعه ها
از شراب ممدلی طلا تا...!
از تولید و ساخت عمده شراب تا شهادت در جنگ تحمیلی!
*محمدعلیِ پورعلی* جوان زیبا و سفیدرویی بود که به خاطر طلائی رنگ بودن موهایش در روستای گُراخک شاندیز به *"مندلیطلا"* معروف بود.
ممدلیطلا تا قبل از شهادت، در روستا اقدام به تولید و پخش مشروبات الکلی به صورت بشکهای میکرد، تا اینکه توسط کمیته انقلاب اسلامی آن زمان دستگیر و پس از محاکمه به شلاق محکوم شد.
وی را جلوی مسجد روستا آورده و روی چهارپایهای خواباندند و در برابر مردم، حدّ شلاق را بر بدنش جاری کردند.
بعد از اجرای حد، پدر پیرش به او گفت: *"خیر نبینی که آبروی منو بردی و از نمازِ تو مسجد محرومم کردی".*
بعدها ممدلی طلا به یکی از دوستانش گفته بود: *"از حرف پدرم خیلی تکون خوردم و دلم خیلی شکست. "*
موقعی که زیر بغلامو گرفته بودن و از روی چهارپایه پایین میاوردن، رو به خونه خدا (مسجد) کردم و از خدا طلب بخشش کردم.
بعد از چند روز هم دلم هوای جبهه کرد. متوسل به *اباعبدالله* شدم و تصمیم گرفتم به جبهه برم".
اهالی روستا میگویند: "ممدلی طلا عزم جبهه کرده بود اما بسیج روستا بهخاطر سابقه خرابش، ثبتنامش نکرد!"
از پایگاه بسیج شاندیز و اَبَرده هم اقدام کرد، آنها هم ثبتنامش نکردند.
دوست ممدلیطلا که از بسیجیان روستای زُشک میباشد، او را از طریق پایگاه بسیج روستای زشک ثبت نام کرده و او را به آموزش جبهه اعزام کرد.
وی میگوید: "ممدلیطلا بعد از طی دوران آموزش و هنگام اعزام به جبهه به من گفت: *من بیست و هفت روز دیگه شهید میشم و بدنم بیست روز تو بیابون میمونه!*
وقتی بعد از چهل و هفت روز جنازمو تو روستا آوردن، تو همون نقطهای که شلاقم زدن، بدنمو رو زمین بذارین و پدرمو بالا سرم بیارین، بگین پدرم کنار سرم وایسه و جلوی مردم حلالم کنه و بگه: *ممدلیطلا توبه کرد تا هم خودش خدایی بشه و هم مایهٔ آبروی پدرش بشه".*
دقیقا ۴۷ روز پس از اعزام، پیکر مطهر این شهید را به روستا میآورند و تشییع میکنند!
مردم روستا میگویند: "با اینکه پیکر این شهید بیست روز تو بیابون رو زمین مونده بود، تو فضای مسیر تشییع جنازه بوی عطری پیچیده بود که همه به هم میگفتن تو عطر زدی؟"
پدر این شهید میگوید: *ممدلی من* زمانی که می خواست به جبهه بره، برای خدافظی پیش من اومد و یکساعت دست و صورتمو میبوسید، اما من حاضر نشدم صورتشو ببوسم و الآن تو حسرت یک بوسهشَم.
من هیچوقت فکر نمیکردم که ممدلی من یک روزی طلا بشه. جنازه پسرم بوی خیلی خوشی میداد!"
تمام اهالی روستای گُراخک در تشییع پیکر این *شهید تواب* شرکت کرده بودند. الانم قدیمی ها روستا گواهی میدهند که تمام کوچهٔ مسیر تشییع را بوی عطر خوشی فرا گرفته بود و تا مدتها این بو را حس میکردند!
تاریخ تولد: ١٣٣٧/٠١/٠٢
تاریخ شهادت: ١٣۶۵/٠۴/١٢
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
پاتوق بچه شیعه ها
@shia_patogh