eitaa logo
فهام
1هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
256 ویدیو
46 فایل
💠فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب💠 ✅محتوای فاخر و عمیق ✅زبان ساده و قابل فهم ❌شعار ❌حرف بی‌سند ⏱شبی 5 دقیقه رضا بیات: استاد دانشگاه، نویسنده، شاعر و منتقد ادبی. @DR_Reza_Bayat
مشاهده در ایتا
دانلود
🕋 جزء دهم 🕋 📕 1 از 5 يَأَيُهَّا النَّبیُّ حَسْبُكَ اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِين‏ (انفال: 64) اى پيامبر، خدا و مؤمنانى كه از تو پيروى مى‌کنند تو را بسند. دربارۀ این آیه به چهار شیوه بحث می‌کنیم. این چهار دریافت، به ترتیب، حضور اهل بیت(ع) در این آیه را بیشتر نشان می‌دهد. فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
📕 2 از 5 🟡دریافت اول (تاریخی/ عمومی/ کاربردی) یک آیۀ عمومی است و فضیلتی است برای تمام اصحاب رسول‌الله (ص). اگر قرآن را کتاب تمام اعصار بدانیم، می‌توانیم تمام مؤمنان پیرو حضرت رسول (ص) در طول تاریخ را مشمول ستایش این آیه بدانیم و بکوشیم و از خدا بخواهیم که ما نیز از آنان باشیم. فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
📕 3 از 5 🟡 دریافت دوم (اجتماعی) خواست خداوند متعال در زمین با رفتار مردم محقق می‌شود. این آیه، شبیه است به آیۀ 25 سورۀ حدید که می‌فرماید: «ما پيامبرانمان را با دليل‌هاى روشن فرستاديم و با آنها كتاب و ترازو را نيز نازل كرديم تا مردم به عدالت قیام كنند». یعنی فاعلیت نهایی با مردم است. با همین دیدگاه، تا مردم تغییری نکنند، خداوند در سرنوشت آنان تغییری ایجاد نمی‌کند. (رک. انفال: 53/ رعد: 11) برای ظهور موعود (ع) نیز باید شرایط جامعه مهیا شود. فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
📕 4 از 5 🟡 دریافت سوم (عرفانی) این که خواست خداوند به دست مؤمنان انجام می‌شود، یعنی آنان به ارادۀ او رفتار می‌کنند. آیات بسیاری از قرآن این مفهوم را منتقل می‌کنند؛ مثل آیۀ 62 سورۀ انفال که دو آیه قبل از همین آیۀ مورد بحث است؛ اما واضح‌ترین و مشهورترین مستند این بحث، آیۀ 17 انفال است: فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَ لكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَ ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ رَمى‏ ... شما آنان را نمى‌كشتيد، خدا بود كه آنها را مى‌كشت. و آن گاه كه تير مى‌انداختى، تو تير نمى‌انداختى، خدا بود كه تير مى‌انداخت‏ ... در مورد امامان هدایت(ع) این اتفاق در اوج است. در زیارت جامعه چنین مضامینی به وفور یافت می‌شود؛ از جمله: الْقَوَّامُونَ بِأَمْرِهِ الْعَامِلُونَ بِإِرَادَتِه‏ قیام‌کنندگان به امر خدا، عمل کنندگان به ارادۀ خدا فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
📕 5 از 5 🟡 دریافت چهارم (آیات‌الولایه) ایمان یک مفهوم طیفی و تشکیکی است؛ به میزانی که قوی‌تر باشد، آثارش نیز پررنگ‌تر و مؤثرتر خواهد بود. این آیه می‌فرماید: «مؤمنانی که تو را تبعیت می‌کنند، برای تو کافی‌اند». طبعا میزان کافی‌ بودن به اندازۀ ایمان و تبعیت است. حال اگر بخواهیم ایمان و تبعیت امیرالمؤمنین(ع) را با دیگران بسنجیم، اساساً چیز قابل ذکری برای کسی باقی می‌ماند؟ شاید بر همین اساس است که در دیگر آیاتی که این مفهوم مطرح شده، مؤمن دیگری شریک و همتای امیرالمؤمنین(ع) قرار داده نشده است. سه نمونه ببینیم: 1. گواه رسالت پیامبر(ص) فقط خدا و امیرالمؤمنین هستند: قُلْ كَفى‏ بِاللَّهِ شَهيداً بَيْني‏ وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتاب‏(رعد: 43) بگو برای شهادت دادن بین من و شما، خدا و آن‌که علم الکتاب نزد اوست (یعنی علی)، کافی‌اند. 2. أَ فَمَنْ كانَ عَلى‏ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ يَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ ... (هود: 17) آیا آن‌که از سوی پروردگارش برهانی دارد (یعنی پیامبر) و شاهدی از او، پیروی‌اش می‌کند ... توضیح: طبق روایات آن که پیامبر(ص) را تبعیت می‌کند، از پیامبر(ص) است، و شاهد نبوت اوست، امیرالمؤمنین(ع) است. 3. ... كَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنينَ الْقِتالَ ... ... در جنگ خدا برای مؤمنان کافی است ... عبدالله بن مسعود، یکی از برترین صحابۀ پیامبر(ص) و از بزرگ‌ترین مفسران قرآن کریم، این آیه را چنین می‌خواند: كَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ الْقِتَالَ بِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب‏ (شواهد التنزیل، ج2: ص7) یعنی متن قرآن و تفسیرش را با هم قرائت می‌کرد. فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
🕋 جزء یازدهم 🕋 📕ا از 4 وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنصَارِ وَ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُواْ عَنْهُ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِى تَحْتَهَا الْأَنْهَرُ خَلِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَالِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيم‏ (توبه: 100) از آن گروه نخستين از مهاجرين و انصار كه پيشقدم شدند و آنان كه به نيكى از پى‏شان رفتند، خدا خشنود است و ايشان نيز از خدا خشنودند. برايشان بهشت‌هايى كه در آنها نهرها جارى است و هميشه در آنجا خواهند بود، آماده كرده است. اين است كاميابى بزرگ‏. (ترجمۀ آیتی) فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
📕2 از 4 شأن نزول آیه کاملا واضح است؛ به هجرت پیامبر(ص) و مؤمنان از مکه به مدینه اشاره دارد. مؤمنان اهل مکه هجرت کردند (مهاجران) و مؤمنان اهل مدینه آنان را یاری کردند (انصار). بر اساس «آنان که به نیکی تبعیت کردند» بعدها اصطلاحی ساخته شد به نام تابعین؛ یعنی کسانی که پیامبر(ص) را ندیدند و صحابه را دیدند؛ یعنی نسل دوم مؤمنان. 🔴 مسأله: اگر بخواهیم این آیه را با دغدغۀ ولایی بخوانیم، به جریان هجرت می‌رسیم و می‌بینیم که اتفاقا اولین کسی که با پیامبر(ص) هجرت کرده، همان «صاحب غار» است که طبق مشهور خلیفۀ اول است. یعنی در رأس گروه «السابقون الاولون» قرار می‌گیرد. در جریان هجرت، امیرالمؤمنین(ع) در بستر پیامبر(ص) خوابید و سه روز بعد، هنگامی که امانات اهل مکه را که نزد رسول الله گذاشته بودند، بازگرداند، حضرت فاطمه (س) و گروهی از زنان هاشمی را با خود به مدینه آورد. یعنی در جریان هجرت، از اولین‌ها هست؛ ولی به طور مطلق اولین نیست. طبق این تعاریف و تقسیم‌بندی‌ها امام حسن(ع) و امام حسین(ع) که اصالتا مکی هستند؛ ولی در مدینه به دنیا آمده‌اند، نه مهاجر هستند نه انصار. از تابعین هم نیستند؛ چون پیامبر را دیده‌اند. اولین امام ما که از ردۀ تابعین است، امام سجاد(ع) است. خوب، خسته نباشیم؛ توانستیم آیه‌ای پیدا کنیم که مدح مؤمنان است و اهل بیت (ع) در آن حضور ندارند یا سرآمد حاضران نیستند! قاعدتا یک جای کار خراب است. فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
📕 3 از 4 🟢 حل مسأله: امیرالمؤمنین (ع) در خطبۀ 189 نهج‌البلاغه می‌فرماید: لَا يَقَعُ اسْمُ الْهِجْرَةِ عَلَى أَحَدٍ إِلَّا بِمَعْرِفَةِ الْحُجَّةِ فِي الْأَرْضِ فَمَنْ عَرَفَهَا وَ أَقَرَّ بِهَا فَهُوَ مُهَاجِر اسم «مهاجر» بر کسی اطلاق نمی‌شود مگر به این که حجت خدا در زمین را بشناسد. هر که حجت خدا را بشناسد و به آن گواهی دهد، اوست که مهاجر است. این منطق شبیه این است که بگوییم «نمازگزار فقط کسی ات که خدا را بشناسد و بپذیرد؛ بدون شناخت خدا، هر خم و راست شدنی نماز محسوب نمی‌شود.» جالب است که بدانید کافران هم کنار کعبه نماز می‌خواندند؛ اما «ما كانَ صَلاتُهُمْ عِنْدَ الْبَيْتِ إِلاَّ مُكاءً وَ تَصْدِيَةً»: نماز خواندنشان کنار کعبه جز سوت کشیدن و کف زدن چیزی نبود» (انفال: 35). یعنی فقط فرم ظاهری داشت؛ بدون معنا. آن فرم هم غلط بود. ✅ ریز و درشت اعمال عبادی، بدون ایمان و معرفت، فرم بدون معناست. اگر این را بدانیم، فهم چنین حدیثی برایمان دشوار نخواهد بود: عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ لَوْ أَنَّ عَبْداً عَبَدَ اللَّهَ أَلْفَ عَامٍ مَا بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ ثُمَّ ذُبِحَ كَمَا يُذْبَحُ الْكَبْشُ مَظْلُوماً لَبَعَثَهُ اللَّهُ مَعَ النَّفَرِ الَّذِينَ يَقْتَدِي بِهِمْ وَ يَهْتَدِي بِهُدَاهُمْ وَ يَسِيرُ بِسِيرَتِهِمْ إِنْ جَنَّةً فَجَنَّةٌ وَ إِنْ نَاراً فَنَارٌ. (بحار، ج27، ص180). رسول خدا (ص) فرمود: اگر بنده‌ای خدا را کنار کعبه، بین رکن و مقام، هزار سال عبادت کند آنگاه مظلومانه سر از تنش جدا کنند؛ خدا او را با پیشوایانش که به آنها اقتدا می‌کرد و از آنان هدایت می‌جست، برمی‌انگیزد؛ اگر آن پیشوایان بهشتی بودند، او هم بهشتی می‌شود و اگر دوزخی بودند، او هم دوزخی می‌شود. لَوْ أَنَّ عَبْداً عَبَدَ اللَّهَ أَلْفَ عَامٍ مِنْ بَعْدِ أَلْفِ عَامٍ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ ثُمَّ لَقِيَ اللَّهَ مُبْغِضاً لِعَلِيٍّ أَكَبَّهُ اللَّهُ عَلَى مَنْخِرَيْهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ. (کشف الغمه، ج1، ص92) پیامبر(ص) فرمود: اگر کسی هزار سال بین رکن و مقام خدا را عبادت کند و باز هزار سال ... آنگاه خدا را در حالی ملاقات کند که با علی دشمن است، خدا او را با صورت به جهنم می‌اندازد. ✅ در این ساختار، عبادت بدون ایمان بی‌معناست؛ همان‌طور که همه جای قرآن، «الذین آمنوا» بر «عملوا الصالحات» مقدم است. در این ساختار، این دعا معنا پیدا می‌کند که به خداوند عرضه می‌داریم: «وَ اجْعَلْ صَلَاتَنَا بِهِ مَقْبُولَة» (دعای ندبه) خدایا نماز ما را بپذیر؛ به برکت امام زمان(ع)؛ به خاطر ایمان ما به امام زمان(ع) ... فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
📕 4 از 4 🟢 جمع‌بندی: اگر فقط به فرم ظاهری عبادات توجه کنیم، بسیاری اهل عبادتند؛ حتی مشرکان هم کنار کعبه نماز می‌خواند: «ما کان صلاتهم ..». اگر فقط به فرم ظاهری توجه کنیم، تفاوت چندانی بین مسلمانان نمی‌یابیم؛ امام معصوم هم یکی می‌شود مثل بقیه؛ حداکثر این است که بیشتر از بقیه نماز می‌خواند؛ همه سجده می‌کنند؛ او هم می‌کند؛ حالا او بیشتر سجده می‌کند می‌شود «سیدالساجدین»! این نگاه فرمی و کمّی، نگاه غیر شیعه است. ✅ در نگاه شیعه، ایمان مقدم است و کیفیت جایگزین کمیت است. «سیدالساجدین» کسی است که بهتر سجده می‌کند نه الزاما بیشتر! ✅ به آیۀ ابتدای بحث برگردیم: «وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ ...» در نگاه شیعه، من و شمایی که در قرن 15 هجری زندگی می‌کنیم هم می‌توانیم جزء «السابقون» باشیم. معنا و شرط هجرت را از امیرالمؤمنین(ع) شنیدیم. «سبقت» هم کیفی است نه کمّی: چه کسی بهتر هجرت می‌کند نه زودتر و بیشتر. در سورۀ واقعه می‌خوانیم که گروهی از نسل‌های بعدی هم از «السابقون» هستند: وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ(10) أُوْلَئكَ الْمُقَرَّبُونَ(11) فىِ جَنَّاتِ النَّعِيمِ(12) ثُلَّةٌ مِّنَ الْأَوَّلِينَ(13) وَ قَلِيلٌ مِّنَ الآخِرِينَ(14) ✅ سؤال: با این نگاه، کدام آیۀ قرآن، از اهل بیت(ع) جداست؟ حدیث ثقلین را در ذهنتان مرور کنید: «لن یفترقا». فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
🕋 جزء دوازدهم 🕋 🟠 امروز می‌خواهیم بر اساس آیات سورۀ هود(ع)، شرایط دو پیامبر اولوالعزم را با هم قیاس کنیم: حضرت نوح(ع) و حضرت محمد(ص). ✅ حضرت نوح(ع) به مردمش گفت: قَالَ يَا قَوْمِ أَ رَءَيْتُمْ إِن كُنتُ عَلىَ‏ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبّیِ وَ ءَاتَئنىِ رَحْمَةً مِّنْ عِندِهِ فَعُمِّيَتْ عَلَيْکُمْ أَ نُلْزِمُكُمُوهَا وَ أَنتُمْ لَهَا كَارِهُون‏ (هود: 28) گفت: اى قوم من! به من بگوييد اگر من برهانى از پروردگارم داشته باشم و به من بخشايشى از سوى خويش داده باشد كه از چشم شما پنهان گردانده باشند آيا مى‌‏توانيم شما را به (قبول) آن وا داريم در حالى كه شما آن را ناپسند مى‌‏داريد؟ ✅ چند آیه قبل، دربارۀ رسول‌الله(ص) آمده است: أَ فَمَن كاَنَ عَلىَ‏ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ وَ يَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِّنْه‏ ... (هود: 17) پس آيا كسى كه از سوى پروردگارش برهانى دارد و گواهى از (خويشان) وى پيرو اوست... (مانند كسى است كه چنين نيست)؟ 🟠 واضح است که به لحاظ توفیق اجتماعی، شرایط این دو پیامبر(ص) اصلا قابل قیاس نیست. حضرت نوح(ع) با تمام توانمندی‌اش نتوانست جمعیت زیادی را جذب کند و پس از او نیز آیین خاصی از او به یادگار نماند یا به خبرش به ما نرسید؛ اما رسول‌الله(ص) هم در زمان خودش توفیق بسیار داشت و توانست اقوام پراکندۀ عرب را به یک امت قدرتمند تبدیل کند، هم در طول قرون، فرهنگ و تمدن اسلامی جایگاه ویژه‌ای در تاریخ جهان به دست آورد. طبق این آیات، هر دوی این پیامبران الهی «از سوی پروردگار برهانی داشتند»: « عَلىَ‏ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ». تفاوت آنها در بخش بعدی است؛ زن و فرزند حضرت نوح(ع) کافرند؛ ولی دربارۀ رسول‌الله قید شده که « يَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِّنْه‏»: «گواهى از (خويشان) وى پيرو اوست». طبق روایات، این شاهد نبوت که رسول‌الله را پیروی می‌کند و «از او» است، امیرالمؤمنین(ع) است. این که دقیقا از همان آغاز رسالت رسول‌الله(ص)، همسرش خدیجه(س) و علی(ع) که در خانۀ او زندگی می‌کرد و در حکم فرزندش بود، به او ایمان آوردند، گامی بسیار بلند در توفیق اجتماعی رسول‌الله محسوب می‌شود. 🟠 در یک جامعه، رهبر بدون پیرو معنا ندارد و پیروان هستند که یک فرد صاحب ایدۀ عادی را به رهبر تبدیل می‌کنند. همان‌طور که یک دانشمند هر چه که باسواد باشد، تا شاگردی نداشته باشد، «معلم» محسوب نمی‌شود. ✅ در همین راستا می‌توان وقایع غصب خلافت را نیز تحلیل کرد. امیرالمؤمنین(ع) با تمام توانمندی‌اش پس از پیامبر(ص) خانه‌نشین شد، چون یاور قدرتمندی جز همسرش نداشت. جالب آن‌که حضرت فاطمه(س) در خطبۀ فدکیه، به همین آیۀ حضرت نوح(ع) استشهاد کرد: «أَ نُلْزِمُكُمُوهَا وَ أَنتُمْ لَهَا كَارِهُون»: «آيا مى‌‏توانيم شما را به (قبول) آن وا داريم در حالى كه شما آن را ناپسند مى‌‏داريد؟» فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
🕋 جزء چهاردهم 🕋 قَالَ رَبِّ‏ فَأَنظِرْنىِ إِلىَ‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ * قَالَ فَإِنَّک مِنَ الْمُنظَرِينَ * إِلىَ‏ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ (حجر: 36- 38) (ابلیس) گفت: پروردگارا! پس تا روزى که (همگان) برانگيخته مى‏شوند، مرا مهلت ده. فرمود: اينک تو از مهلت يافتگانى. تا روز آن وقت معلوم. 🟠🟠🟠 وهب بن جميع، عن أبي عبد الله (ع)، قال: سألته عن إبليس و قوله: رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلى‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ* قالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ* إِلى‏ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ أي يوم هو؟ قال: «يا وهب، أ تحسب أنه يوم يبعث الله الناس؟ لا، و لكن الله عز و جل أنظره إلى يوم يبعث قائمنا، فيأخذ بناصيته فيضرب عنقه، فذلك اليوم هو الوقت المعلوم». شخصی از امام صادق(ع) دربارۀ «وقت معلوم» (مهلت ابلیس) سؤال کرد که کی است؟ امام صادق(ع) فرمود: آیا فکر می‌کنی روزی است که خدا مردمان را برمی‌انگیزد؟ نه! خدا شیطان را تا روز قیام قائم ما مهلت داد. قائم(ع) او را می‌گیرد و گردن می‌زند. آن روز است که وقت معلوم (مهلت ابلیس) است. 📌 تفسیر البرهان، ج3، ص366. فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب