eitaa logo
کانون طه آب‌پخش
980 دنبال‌کننده
44.7هزار عکس
20.5هزار ویدیو
966 فایل
ارتباط با ادمین: @faraghlit313
مشاهده در ایتا
دانلود
 نقشه قتل مادرشوهر دختری مجبور شد بعد از ازدواج با مادر شوهرش در یک خانه زندگی کند. مادرشوهر زنی تندخو و بداخلاق بود.😡 آنها هر روز با هم دعوا می کردند و زندگی تلخی داشتند. دختر که دیگر طاقتش طاق شده بود نزد یک عطار که دوست پدرش بود رفت و داستان زندگیش را برای او بازگو کرد، سپس از عطار تقاضا نمود که زهری به او بدهد که بتواند با آن مادر شوهرش را ذره ذره به کشتن دهد.☠☠ عطار به دختر دارویی داد و گفت که باید این دارو را هر روز در غذای مادر شوهرت بریزی و به او بخورانی. بعد از مدتی این زهر اثر خود را خواهد کرد و مادرشوهر از پا در خواهد آمد. اما باید حواست باشد که او حتما غذا را بخورد و برای این کار باید غذا را با مهربانی به او بدهی که او شکی نکند و آن را تا آخر بخورد. دختر پذیرفت و از همان روز شروع کرد به ریختن آن زهر در غذای پیرزن و بعد با مهربانی غذا را به مادر شوهر می خوراند. این روال هر روز و هر هفته تکرار می شده و دختر روز به روز با پیرزن مهربان تر می شد، مادرشوهر هم که تغییر رفتار و محبت عروس را می دید رفته رفته تغییر کرد و او هم دیگر با عروس بد رفتاری نمی کرد و هر روز با دختر مهربان تر می شد. روزها گذشت تا اینکه روزی دختر با چشم گریان به پیش عطار رفت. 😭😭 گفت: دیگر نمی خواهم مادرشوهرم بمیرد! او را بسیار دوست می دارم و از اینکه این دارو را به او خورانده ام پشیمانم. خواهش می کنم پادزهر آن دارو را به من بدهید! عطار لبخندی زد و گفت: پادزهری وجود ندارد چرا که اصلا زهری موجود نبوده! آن دارویی که من به تو دادم دارویی بی اثر است نه یک زهر. زهر در رفتار و ذهن تو بوده که حالا خارج شده است. تو با محبت زندگی را دوباره برای خود شیرین کردی. ☺️☺️ @Fahma_KanoonTaha
✍ روزی مردی خواب عجیبی دید؛ او دید. که نزد فرشته ها حضور دارد و به کارهای آنها نگاه می کند. هنگامِ ورود، دسته بزرگی از فرشتگان را دید که سخت مشغول کارند و تندتند نامه هایی که توسط پیک ها از زمین می رسند را باز می کنند و آنها را داخل جعبه می گذارند. او از فرشته ای پرسید: شما چه کار می کنید؟ فرشته در حالی که نامه ای را باز می کرد گفت: اینجا بخش دریافت است و ما دعاها و تقاضاهای مردم از خداوند را تحویل می گیریم. مرد کمی جلوتر رفت. باز تعدادی از فرشتگـــان را دید که کاغذهـایی را داخل پاکت می گذارند و آن ها را توسط پیک هایی به زمین می فرستند. مرد پرسید: شماها چه کار می کنید؟ یکی از فرشتگان با عجله گفت: اینجا بخش ارسال است، ما الطاف و رحمت های خداوند را برای بندگان به زمین می فرستیم. مرد کمی جلوتر رفت و یک فرشته را دید که بیکار نشسته است. با تعجب از فرشته پرسید: شما چرا بیکارید؟ فرشته جواب داد: اینجا بخش تصدیق جواب است. مردمی که دعاهایشان مستجاب شده باید جواب بفرستند ولی فقط عده بسیار کمی جواب می دهند. مرد از فرشته پرسید: مردم چگونه می توانند جواب بفرستند؟ فرشته پاسخ داد: بسیار ساده، فقط کافیست بگویند: خدايا شكر. امام صادق علیه السلام: شكرِ نعمت، دوری از گناهان است و كمالِ شكرگزاری انسان، گفتن «الحمدُ للهِ رَبِّ العالَمین» است. 📚بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۴۰ @Fahma_KanoonTaha
📝 ✨گویند: دهقانی مقداری گندم در دامن لباس پیرمرد فقیری ریخت پیرمرد خوشحال شد و گوشه های دامن را گره زد و رفت! در راه با پرودرگار سخن می گفت: ای گشاینده گره های ناگشوده، عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای. در همین حال ناگهان گره ای از گره هایش باز شد و گندمها به زمین ریخت! او با ناراحتی گفت: من تو را کی گفتم ای یار عزیز کاین گره بگشای و گندم را بریز! آن گره را چون نیارستی گشود این گره بگشودنت دیگر چه بود؟ نشست تا گندم ها را از زمین جمع کند، در کمال ناباوری دید دانه ها روی ظرفی از طلا ریخته اند! 💥ندا آمد که: تو مبین اندر درختی یا به چاه تو مرا بین که منم مفتاح راه @Fahma_KanoonTaha
کانون طه آب‌پخش
🌸 شخصیت و قهرمان اصلی، دختری آمریکایی است که در ابتدا وظیفه او تهیه محتوای رسانه ای و تبلیغ ظلم به ز
🌀 این اثر در واقع یک و تلفیقی است از و و ماجراهای و....؛ از چند شخصیت حقیقی همچون افراد آمریکانشین تا شخصیت اصلی داستان یعنی «سارا» و…. 💐 کتاب تلاش دارد مقوله را از دو منظر مورد بررسی قرار دهد؛ اینکه آیا حجاب، را از زنان می‌گیرد یا به آنها بیشتری می‌بخشد، دو پرسش اساسی است که در این کتاب مطرح می‌شود. @Fahma_KanoonTaha
⛪️ یه مسجد که بیشتر شبیه کلیساست 🕌 مسجد عجیب و غریب 💒 🚦 یک مجموعه داستان طنز پسرانه با موضوع اتفاقات جالب و خنده دار پسرها در اولین ماه های و خواندن است. 🏔 مکلف شدن پسرها آن هم در سن پانزده سالگی غالبا با نوعی و فرار از همراه است که اگر به درستی توسط والدین شود تا آخر عمر ثمره آن باقی خواهد ماند. 🔶 در این کتاب با درون مایه طنز به سراغ سوژه رفته و با زبان ساده و شیوای خود در هر داستان، قهرمان های تنبل خود را با فلسفه نماز آشنا می کند 🕌🦋🕌🦋🕌🦋🕌🦋🕌🦋 🏻 رده سنی: ۱۲ سال به بالا 📖 تعداد صفحات: ۹۶ صفحه https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و به این سادگی رو نسل به نسل انتقال میدیم .... ✅ دونه دونه بچه ها و نوجوونا از اینجا رد میشن و وارد جلسه مون میشن خیلی چیزا میشه نوشت از این کلیپ (فاطمیه سیستان) 🌐 به کانون طه آبپخش بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e
یه روز سوار تاکسی شدم که برم فرودگاه. در حین حرکت، ناگهان یه ماشین درست جلوی ما از پارک اومد بیرون. راننده تاکسی هم محکم زد رو ترمز و دقیقا به فاصله چند سانتیمتری از اون ماشین ایستاد. رانندهٔ مقصر، ناگهان سرشو برگردوند طرف راننده تاکسی و شروع به داد و فریاد کرد. اما راننده تاکسی فقط لبخند زد و برای اون شخص دست تکون داد و به راهش ادامه داد. توی راه به راننده تاکسی گفتم: شما که مقصر نبودید و امکان داشت ماشینتون هم آسیب شدید ببینه و ما هم راهی بیمارستان بشیم، چرا بهش هیچی نگفتید؟ اینجا بود که راننده تاکسی درسی به من آموخت که تا آخر عمر فراموش نمی‌کنم! گفت: "قانون کامیونِ حمل زباله" گفتم: یعنی چی؟ توضیح داد: این افراد مانند کامیون حمل زباله هستن! اونا از درون لبریز از آشغال‌هایی مثل: ناکامی، خشم، عصبانیت، نفرت و... هستند. وقتی این آشغال‌ها در اعماق وجودشان تلنبار میشه، یه جایی برای تخلیه احتیاج دارن و گاهی اوقات روی شما خالی می‌کنند. شما به خودتان نگیرید و فقط لبخند بزنید، دست تکان دهید و برایشان آرزوی خیر کنید و ادامه داد: آدم‌های باهوش اجازه نمی‌دهند که کامیون‌های حمل زباله، روزشان را خراب کنند. 🌐 به کانون طه آب‌پخش بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e
💠 پرسش و پاسخ مهدوی 💠 🔸 یه خوش‌خوان و جذابه در مورد (علیه‌السلام) به قلم و خانم 🔸این کتاب با تصویر سازی خوب و متن های کوتاه و مفید در قالب ، تصویری روشن از امام زمان(علیه‌السلام) در ذهن ها می‌سازه 🔸به سوال‌هایی که در مورد امام زمان(علیه‌السلام) براشون پیش میاد جواب میده. علاوه بر این ها های جذابی هم از بعضی از داره. 🔸در ضمن حجم کمی داره و صد البته دارای مطالب مفیدی هست که بچه ها به خوبی می‌تونن باهاش ارتباط برقرار بکنن. — — — — — — — — — — — — نویسنده: علی شعیبی ناشر: جمکران نوع جلد: شومیز قطع: ‌رقعی مخاطب: کودک و نوجوان 🌐 به کانون طه آب‌پخش بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e
📣📣 توجه سلام علیکم وقت شما بخیر 📚 این نظرسنجی برای برنامه ریزی هر چه بهتر در زمینه ارتقاء کیفی برنامه های توجیهی، انگیزشی و آموزشی چهاردهمین جشنواره ملی داستان کودک و نوجوان رضوی می باشد. خواهشمندیم چند دقیقه وقت بگذارید و با پاسخ گویی دقیق خود در مورد برنامه" رویداد بزرگ اهالی قلم" ما را در انجام این مهم و پیشبرد برنامه های آتی یاری رسانید. لطفاً وارد پرسشنامه آنلاین شوید👇 https://survey.porsline.ir/s/zrchqT86 با تشکر از حسن توجه شما🙏🌷 🌐 به کانون طه آب‌پخش بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e
🔰 مسابقه «سرود رضوی» 🎤🎤🎤 ✅ دومین برنامه جنبی آئین اختتامیه چهاردهمین جشنواره ملی داستان کودک و نوجوان رضوی به میزبانی استان بوشهر 🔻 با اجرای گروه‌های سرود سراسر استان بوشهر 🗓 سه‌شنبه ۲۶ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۲ساعت ۲۰ 📌بوشهر، مجتمع فرهنگی هنری ۹ دی «معاونت فرهنگی و رسانه‌ای اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بوشهر» 🌐 به کانون طه آب‌پخش بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e
♦️♦️📣📣 ♦️📣 ❇️ اختتامیه چهاردهمین جشنواره ملی داستان کودک و نوجوان رضوی اختتامیه چهاردهمین جشنواره کودک و نوجوان رضوی روز پنج‌شنبه ۲۸ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۲ ساعت ۲۰ در مجتمع فرهنگی هنری ۹ دی بوشهر برگزار می‌شود. 🌐 به کانون طه آب‌پخش بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e
💠 👈 معجون آرامش انوشیروان از بزرگمهر خشمگین شد و دستور داد در سیاهچال او را به زنجیر کنند. چند روزی از این ماجرا گذشت، انوشیروان افرادی را فرستاد تا از حال بزرگمهر برایش خبر ببرند. آنان دیدن بزرگمهر قوی و شادمان است و از او سوال پرسیدند که چرا در این حال این‌چنین آسوده هستی؟ بزرگمهر گفت: معجونی ساخته‌ام از شش چیز و بکار می‌برم به این دلیل است که مرا این‌گونه نیکو می‌بینید گفتند: آن معجون را به ما هم بگو تا در زمان استفاده کنیم. بزرگمهر گفت: ۱. اعتماد به خدای عزوجل است ۲. آنچه مقدر است بودنی است ۳. شکیبایی برای گرفتار بهترین چیز است ۴. صبر نکنم چه کنم ۵. شاید حالتی سخت تر از این رخ دهد ۶. از این ساعت تا ساعت بعد امید گشایش است زمانی که سخنان بزرگمهر را به انوشیروان رساندند بزرگمهر را آزاد کرد و او را گرامی داشت. 🌐 به کانون طه آب‌پخش بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e