🔻 اصل دین تکلیف نیست؛ تفکر و رسیدن به قدرت تشخیص است
🔻 بعضیها اصل دین را تکلیف میدانند؛ این تصور بدی از دین ایجاد میکند
📌 محفل هفتگی هیئات دانشجویی استان تهران - ج ۱
🔘 امامسجاد(ع): ما تاریخ و جنگهای پیامبر را مثل سورههای قرآن به فرزندانمان آموزش میدهیم
🔘 آیا میشود قرآن عمیق باشد ولی عترت عمیق نباشد و نیاز به تفکر نداشته باشد؟!
🔘 وقتی امیرالمؤمنین(ع) تاریخ پیامبر را بازگو میکرد تا مردم الگو بگیرند، برخی میگفتند: نه تو پیغمبری و نه ما اصحاب پیامبر!
🔘 الآن هم برخی از تاریخ اهلبیت بهره نمیگیرند و میگویند: ما نمیتوانیم بفهمیم آنها چرا این کارها را کردند!
________
#علیرضا_پناهیان در جلسۀ اول مبحث تاریخ اسلام:
خدا دربارۀ بسیاری از احکام دین میفرماید: این حکم را قرار دادم تا شما فکر کنید که چرا این را قرار دادم؟ نه اینکه فقط بروید عمل کنید. «كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُون» (بقره، ۲۱۹) عملکردن لازم است اما کافی نیست.
انگار احکام الهی نقشۀ یک گنج هستند که ما باید آن گنج را پیدا کنیم. دین معماهای سربستهای دارد که بهمرور کشف میشود، البته با تلاش و تکاپوی مردم و عملکردن آنها به دین.
بعضیها تصور بدی از دین در جامعه ایجاد کردهاند؛ مثلاً اصل دین را تکلیف میدانند. درحالیکه اصل دین تکلیف نیست، اصل دین تفکر و رسیدن به قدرت تشخیص است. البته تکلیف خیلی مهم است ولی برای رسیدن به همین تکلیف هم نیاز به قدرت تشخیص داریم.
این خیلی زشت است که برخی از مذهبیها فکر میکنند همۀ دین را بلدند و به مطالعه نیاز ندارند. همینهاست که دین را نابود میکند. ما دین را بهعنوان یک مشت اعتقادات، انتخاب نکردیم؛ دین را انتخاب کردیم برای آغاز اندیشیدن و بهعنوان راهنمایی برای اندیشیدن و موضوعی برای اندیشیدن.
ببینید قرآن چقدر عمیق است و نیاز به تفکر دارد! تا روز قیامت هم اگر تفسیرش کنیم، کم میآوریم؛ نه بهعنوان حرفهای عرفانی و معنوی، بلکه حرفهای کاربردی که واقعاً گرهِ مسائل امروز ما را باز میکند. آیا میشود قرآن عمیق باشد ولی عترت عمیق نباشد!؟
ما علاوه بر قرآن نیاز به مطالعه و تفکر دربارۀ تاریخ اسلام هم داریم. امام زينالعابدين(ع) میفرماید: ما اهلبیت، تاریخ و جنگهای پیغمبر(ص) را مثل سورههای قرآن به فزرندانمان آموزش میدهیم. (كنا نعلم مغازي رسولالله ص كما نعلم السورة من القرآن؛ البدایة والنهایة، ج ۳، ص ۲۴۲)
دربارۀ برداشتکردن از تاریخ بهویژه تاریخ اسلام، چند رویکرد وجود دارد. یک رویکرد این است که میگویند: «اولیاء خدا وظایفی داشتند و ما نمیدانیم آنها چرا این کارها را کردند، ما نمیتوانیم بفهمیم!» ما این رویکرد را قبول نداریم.
رویکرد دیگر هم سوءاستفاده از تاریخ است که در اثر جهل مردم پیش میآید. بعضیها از هرجای تاریخ که به نفعشان باشد، استفاده میکنند و بخشهای دیگر را نمیگویند. مثلاً صلح امامحسن(ع) را میگیرند ولی سراغ امامحسین(ع) نمیروند. یا میگویند «پیامبر(ص) خانۀ ابوسفیان را در مکه، خانۀ امن اعلام کرد» اما نمیگویند که پیامبر(ص) مسجد ضرار را در مدینه نابود کرد.
ما رویکردی را قبول داریم که میگوید: میشود از تاریخ برداشت کرد و تاریخ، راه را به ما نشان میدهد. دلیل قرآنیمان آیۀ «لَقَدْ كانَ لَكُمْ في رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» (احزاب، ۲۱) است؛ یعنی پیامبر(ص) الگوی شماست.
امام سجاد(ع) میفرماید: ما اهلبیت تاریخ پیغمبر(ص) را مثل سورههای قرآن به فرزندانمان آموزش میدهیم. (كنا نعلم مغازي رسول الله كما نعلم السورة من القرآن؛ البدایة والنهایة، ج ۳، ص ۲۴۲) تو باید بفهمی پیامبر(ص) با چه کسی جنگید و با چه کسی نجنگید و الّا مثل داعشیها میشوی که میگویند چون پیغمبر برخی را کشته، ما هم میکُشیم!
امیرالمؤمنین(ع) تاریخ پیغمبر(ص) را برای مردم بازگو میکرد تا الگو بگیرند. یک نفر گفت: نه تو پیغمبر هستی و نه ما اصحاب پیامبر! حضرت غضب کرد و فرمود: مادرت به عزایت بنشیند، آیا من گفتم من پیغمبر هستم و شما اصحاب پیغمبر هستید؟ میگویم شما به ایشان تأسی کنید. «ثَكِلَتْكُمُ الثَّوَاكِلُ مَا تَزِيدُونِّي إِلَّا غَمّاً هَلْ أَخْبَرْتُكُمْ أَنِّي مُحَمَّدٌ ص وَ أَنَّكُمُ الْأَنْصَارُ؟ إِنَّمَا ضَرَبْتُ لَكُمْ مَثَلًا وَ إِنَّمَا أَرْجُو أَنْ تَتَأَسَّوْا بِهِم» (الغارات، ج ۲، ص ۳۳۱)
امیرالمؤمنین(ع) از نحوۀ برخورد آن فرد با تاریخ پیامبر خشمگین شد و الا فکر نکنید که ایشان نمیتوانست غضبش را کنترل کند یا بیجهت غضبناک میشد. نه؛ حرف آن مرد واقعاً مزخرف بود. اگر این حرف در جامعه باب بشود، دیگر کسی نمیرود از تاریخ اسلام استفاده کند.
🚩 فاطمیۀ بزرگ تهران - ۱۴۰۱/۰۸/۰۱
@Fahma_KanoonTaha
🔻 همان دشمنی که دانشمند هستهای را میکُشد، عالم دینیِ ما را هم ترور میکند؛ آنها با دانش ما دشمن هستند
🔻 دین چیزی جز پردهبرداری از واقعیتهای عالم هستی نیست که میشود همان «دانش»
📌 حوزه علمیه مروی
🔘 کار عالم دینی، پرداختن به واقعیات زندگی مردم است؛ اینکه به عالم دینی «روحانی» بگویند، درست نیست و مربوط به فرهنگ مسیحیت است
🔘 به کسی که پزشکی میخواند میگویند «دانشجوی پزشکی»؛ به طلبه هم میشود گفت «دانشجوی علوم دینی»
🔘 ذهنیت عمومی این است که دین مقولهای آسمانی است و به واقعیت زندگی ما نمیپردازد؛ این ذهنیت باید اصلاح بشود
_________
#علیرضا_پناهیان در جمع ساتید و طلاب حوزه:
متأسفانه دشمنان ما طوری دربارۀ حوزۀ علمیه و طلبهها، سخن گفتهاند و گاهی ما بهقدری ضعیف تبلیغ کردهایم، که تلقیِ مردم از دین و عالم دینی، چیزی غیر از دانش است. آیا دین چیزی جز پردهبرداری از واقعیتهای عالم هستی است که میشود همان دانش؟ آیا دین چیزی جز عقلانیت است؟
این القائات شوم که دین تنها مشتی اعتقادات و مقدسات است باید در ذهن مردم از بین برود. این القائات که انگار طلبهها خودشان را یک بافتۀ جدا تافته میدانند که صرفاً فردی معنوی هستند نیز غلط است، بهدلیل همین القائات غلط، برخی از مردم، دین و عالمان دینی را مفید برای بسیاری از واقعیتهای زندگی نمیدانند.
از یک طلبه، انواع و اقسام سؤالهای معنوی را میپرسند، ولی سؤالهایی که به واقعیتهای زندگیشان ربط دارد را نمیپرسند. مثلاً کسی از دین سؤال نمیکند که «من حافظهام یا تمرکزم ضعیف است، باید چهکار کنم؟» یعنی طلبه را مشاور امور جدی در واقعیات زندگیشان نمیدانند.
یک ذهنیت عمومی در جامعۀ ما وجود دارد که طلبه، علوم دینی و اساساً دین، در متن زندگی مردم، جدّی و جاری نیست و دین مقولهای است مربوط به آسمان و آخرت، این ذهنیت باید اصلاح بشود.
خیلی از اوقات این سکولاریزم عمیقی را که در جانها جاری است، ما هم داریم تقویتش میکنیم! کاش صداوسیما از عالمان دینیای که در تلویزیون هستند بخواهد حتی یک کلمه هم حرفی که القاء جدایی دین از دنیای مردم را داشته باشد، بر زبان جاری نکنند.
ما طلبهها خود را از نظر معنوی جلوتر از بقیه نمیدانیم؛ البته باید تلاش بیشتری بکنیم و مردم هم انتظار بیشتری از ما دارند. اما شغل ما چیست؟ معنویت که شغل نمیشود؛ شغل ما مرتبط با علم است؛ نقل و انتقال علم، تحصیل علم، تدریس علم، پژوهشهای علمی، گفتگوهای علمی. اینکه به عالمان دینی «روحانی» گفته میشود اساساً درست نیست و مربوط به فرهنگ مسیحیت است.
وقتی گفته میشود «روحانی» القائی دارد که موجب فاصله برخی با عالمان دینی میشود. ما هنوز این را بعد از چهل سال در جامعۀ خودمان جا نینداختهایم. این ریشۀ برخی از غفلتها و سوءتفاهمهاست که دشمن هم از آن سوءاستفاده میکند.
به کسی که رشتۀ پزشکی میخواند میگوییم «دانشجوی پزشکی»، به کسی که در رشتۀ مهندسی درس میخواند میگوییم «دانشجوی مهندسی» خُب به طلبه هم میشود گفت «دانشجوی علوم دینی». اینطور نیست که چون کلمۀ طلبه، عربی است یک اصرار خاصی بر آن داشته باشیم.
غیر از دشمنان که اساساً با دانشِ ما و دانشمندان ما مخالف هستند، نباید در میان مردم، کسی بهخاطر اینکه دین را امر دانشی تلقی نمیکند، یا طلبه را دانشجو نمیداند، با عالمان دینی در ذهن خودش احساس دوری یا حتی دشمنی داشته باشد. ما باید یک نهضتی ایجاد کنیم؛ نهضت رفع سوءتفاهم.
آیا در جامعه، ممکن است که مردم به دانشمندان، بد و بیراه بگویند؟ مثلاً در موضوع عمران، پزشکی، دانش هستهای و...؟ دشمن دانشمندان هستهای را به گلوله میبندد و میکشد ولی نمیتواند مردم را علیه دانشمندان هستهای، به فحشدادن وادار بکند.
همان دشمنی که دانشمند هستهای را میکُشد، تروریستها را مأمور میکند که یک امام جماعت را در زاهدان به شهادت برسانند. دشمن با دانش در ایران مخالف است. همان دشمنی که نخبۀ علمی را به شهادت میرساند، عالمان دینی ما را هم به شهادت رسانده و دشمنی با طلبهها را هم رواج میدهد.
دین ما دین واقعیتها است و اساتید حوزه، واقعبینترین افراد هستند. کار طلبه و عالم دینی، پرداختن به واقعیات جامعه و واقعیات زندگی افراد است. کار طلبه به روانشناسی بیشتر نزدیک است تا اخلاق. آیات قرآن هم بیشتر شبیه گزارههای روانشناسی است تا گزارههای اخلاقی بهمعنای غربیِ کلمه.
🚩 حوزۀ علمیۀ مروی - ۱۴۰۱/۰۸/۱۴
https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e
🔻 خدا از قریش امتحان خیلی سختی گرفت، چون سرمایۀ معنوی و ایمانی بالایی داشتند
🔻 الآن معنویت در جامعۀ ما افزایش یافته؛ پس آمادۀ امتحانهای سختتر باشید!
📌 محفل هفتگی هیئات دانشجویی استان تهران- ج۵
🔘 داستان بعثت پیامبر و تاریخ اسلام، در چه ژانری است؟ ژانر امتحان و معمّاگونه؛ یک امتحان بزرگ الهی از جامعه
🔘 فلسفه و محور اصلی حوادث تاریخ اسلام، امتحانشدن مردم است؛ بدون این نگاه نمیتوان تاریخ اسلام را فهمید
🔘 امتحانهای خدا برای افراد مدعی سختتر است
🔘 گاهی خدا بهانهای در ظاهر به نفع منافقین جور میکند، تا مردم را امتحان کند
____
#علیرضا_پناهیان در جلسۀ پنجم مبحث تاریخ اسلام:
به نظر شما داستان بعثت پیامبر(ص) و تاریخ اسلام در چه ژانری است؟ آیا مثل یک داستان حماسی و جنگی است یا مثل یک رمان دربارۀ یک قهرمان اجتماعی است؟
یک مثال بزنم. امامصادق(ع) میفرماید: اگر خواستی یک رفیق انتخاب کنی، سهبار او را عصبانی کن، ببین چهکار میکند؟ اگر دست از محبت و وفاداری برنداشت، این رفیق خوبی است. (تحفالعقول، ص۳۵۷) نه اینکه حتماً این کار را انجام بدهی اما ببین موقع عصبانیت چگونه برخورد میکند.
خدا هم آدمها را امتحان میکند. شما با کسی که میخواهد تو را امتحان بکند چطوری برخورد میکنی؟ با هوشیاری، هوشمندی و تفکر. برخورد کردن با کسی که میخواهد تو را امتحان کند سخت و پیچیده است.
داستان زندگی پیامبر(ص)، داستان یک امتحان بزرگ الهی از یک جامعه است. ژانر تاریخ پیامبر(ص) ژانر امتحان و معمّاگونه است. باید ببینیم که مردم در آن امتحان، چهکار کردند و چه عکسالعملی نشان دادند؟
اصلیترین فلسفه حوادث تاریخ اسلام، امتحانکردن مردم است. اگر بدون این نگاه به حوادث تاریخ نگاه بکنی، یا اصلاً متوجه نمیشوی تاریخ چیست یا از آن غلط برداشت میکنی.
اصلاً دین، همهاش امتحان است. مثلاً وقتی میفرماید «نماز اول وقت بخوان» این یک امتحان است. مثلاً شما چند مرتبه، اول وقت نماز میخوانی، بعدش خدا موقع اذان تو را در یک پیچی میاندازد تا امتحانت کند.
بعثت پیامبر، نزول وحی و قرآن، همه وسیلهای برای امتحان هستند. امامصادق(ع) میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ بَعَثَ نَبِيَّهُ بِإِيَّاكِ أَعْنِي وَ اسْمَعِي يَا جَارَة» (تفسیر قمی، ج۲، ص۱۸). خدا پیامبرش را بر این مبنا مبعوث کرد که به در بگوید تا دیوار بشوند.
پیامبر مأمور است که خیلی چیزها را مستقیم نگوید بلکه با اشاره بگوید. چرا؟ برای اینکه با اشارهگویی، افراد و جامعه آزادیِ بیشتری دارند و فرصت بهتری برای امتحان و انتخاب آزادانۀ مردم فراهم میشود.
هرچه یک انسان یا یک جامعهای در مقابل خدا مدعیتر باشد، امتحانهای خدا سختتر است. شما که در جمهوری اسلامی دارید زندگی میکنید، خیلی هم حسینحسین میکنید، اربعین هم رفتید و مدام یابن الحسن میگویید و دعا میکنید: «اللهمَّ عجّل لولیّک الفرج»، طبیعتاً امتحانهای سخت برای شما میآید و با حادثههای تلخ و شیرین، شما را امتحان میکنند.
پیغمبر خدا هم از جانب خدا مأمور است که امتحان کند. مثلاً یکجایی منافقین خیلی علیه پیامبر(ص) جوّسازی کرده بودند و جامعه در حال انفجار بود. همان موقع، پیامبر(ص) شترش را گم میکند و دنبالش میگردد و میگوید: «شتر من کجاست؟» همین یک بهانهای بهدست منافقین داد و گفتند: پیامبر به ما از اسرار آسمان خبر میدهد اما نمیداند شترش کجاست (الخرائج والجرائح، ج۱، ص۳۰)
داستان بعثت پیامبر، داستان امتحان است. مثلاً چرا پیامبر(ص) باید یتیم باشد؟ این هم یک پایۀ امتحان است یتیمبودن، پایگاه اجتماعی پیغمبر(ص) را ضعیف میکرد چون یتیمبودن در جامعۀ مکه، به معنای کم بودن اعتبار فرد بود.
خدا از قریش امتحان خیلی سختی گرفت و آنها را با شخصیت باعظمت پیغمبر امتحان کرد. چون آنها مدعی بودند که پردهدار خانۀ کعبه هستند و به خدا ایمان دارند. خدا معجزۀ نابودی سپاه ابرهه را به آنها نشان داده بود. آنها از نظر معنوی مردم فقیری نبودند و خدا حق داشت از آنها امتحان سخت بگیرد چون امکانات بالای معنوی به آنها داده بود.
هرچه بهظهور نزدیک شویم، امتحانهای ما سختتر میشود، چون مدعیان ایمان باید غربال بشوند الان معنویت در جامعۀ ما نسبت به دهههای قبل، افزایش پیدا کرده است پس آمادۀ امتحانهای سختتر باشید! ما اربعین حسینی را دیدهایم. شهدای ما در آن زمان دستههای عزاداری حداکثر هزار نفری را دیده بودند و امتحان دفاع مقدس از آنها گرفته شد. ما الان عظمت اربعین را دیدهایم و چشیدهایم و امکانات معنوی ما بسیار بیشتر شده، لذا طبیعی است که خدا برای غربالکردن ما، از ما امتحان سختتر بگیرد.
🚩 فاطمیۀ تهران؛ مبحث تاریخ اسلام،ج۵- ۱۴۰۱/۰۸/۲۹
🌐 به کانون طه آبپخش بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e
🔻 چرا کسانی که منتظر آخرین پیامبر بودند، پس از بعثت با او مخالفت کردند؟
🔻 آیا کسانی که منتظر آخرین امام هستند هم پس از ظهور با او مخالفت میکنند؟
📌 محفل هفتگی هیئات دانشجویی استان تهران - ج ۲
🔘 دشمنی با پیغمبر(ص) غیر از ریشۀ اجتماعی، ریشۀ روانشناسانه هم دارد
🔘 مگر دین چهکار میکند که بعضیها تنفر پیدا میکنند؟
🔘 وقتی کسی مؤمن شد در دل منکِران نسبت به او نفرت، دشمنی و کینه پدید میآید
🔘 بعضیها جریان مقاومت را محکوم میکنند که «شما نتوانستید همه را جذب کنید!» خُب سیدالشهداء(ع) هم نتوانست جذب کند!
____
#علیرضا_پناهیان در جلسۀ دوم مبحث تاریخ اسلام:
بیاطلاعی از تاریخ، موجب برداشت غلط از دین میشود. با مطالعۀ تاریخ اسلام میفهمیم که اصلاً چرا بعثت، درگیری ایجاد کرد؟ پیامبر(ص) در مذهبیترین شهر جهان در آن دوران مبعوث شد و مهمترین ویژگی خوب مکّه این بود که همه منتظر آخرین پیامبر بودند.
قرآن میفرماید «وَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمانِهِمْ لَئِنْ جاءَهُمْ نَذيرٌ لَيَكُونُنَّ أَهْدى مِنْ إِحْدَى الْأُمَمِ فَلَمَّا جاءَهُمْ نَذيرٌ ما زادَهُمْ إِلاَّ نُفُوراً» (فاطر، ۴۲) قریش یعنی همقبیلههای پیامبر(ص) به خدا قسم میخوردند که اگر پیامبری بیاید ما هدایتشدهترین گروه خواهیم بود، یعنی قطعاً به او خواهیم گروید؛ اما وقتی پیامبر آمد، چیزی جز نفرت در دلشان تولید نشد.
آنها تا قبل از اینکه پیامبر(ص) مبعوث بشود، با او مشکلی نداشتند و همه قبولش داشتند؛ خصوصاً از نظر اخلاقی که یکی از وجوهش «امانتداری» است. ایشان جوان خوب مکّه بود و با کسی هم نجنگیده بود؛ پس چرا وقتی آمد آنها نفرت پیدا کردند «ما زادَهُم إلّا نُفُوراً»؟
آیا دین واقعاً نفرت ایجاد میکند؟ چرا باید دین برای کسانی که منتظرش هستند دعوا ایجاد کند؟ ما هم الآن منتظر آخرین وصیّ پیامبر هستیم؛ آیا بین این دو ادّعا تفاوت هست؟ آیا آن حقیقتی که آدمها در درونشان دارند، تغییر کرده؟ مگر دین چهکار میکند که بعضیها تنفر پیدا میکنند؟
كفار قريش میگفتند: چرا قرآن به يكى از مردان بزرگ مكه و طائف نازل نشد؟ «وَ قالُوا لَوْ لا نُزِّلَ هذَا الْقُرْآنُ عَلى رَجُلٍ مِنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظيمٍ» (زُخرُف، ۳۱) امامرضا(ع) میفرماید: اگر اختیار نبوت به قریش داده میشد آنها «امیّة بن ابیصلت» و «ابومسعود ثقفی» را انتخاب میکردند چون آن دو نفر نزد آنها برتر از حضرت محمد(ص) بود. (تحف العقول، ص ۴۶۷)
یتیم عبدالله، جزو اشراف مکّه نبود لذا اگر پیامبر میشد، طبیعتاً «موقعیت اجتماعی» آنها بهخطر میافتاد. البته فقط بحث اشرافی و قبیلگی و ثروت نبود بلکه دین جدید معادلات نظام اجتماعی آنها را بههم میزد؛ نظامی که حول خانۀ کعبه شکل گرفته و محورش خداست و حالا یک نفر از طرف همین خدا آمده است.
چرا حبّ مقام اصلیترین عامل دشمنیِ اشراف مکه با پیامبر بود؟ چون منشأ مقام آنها، دینی بود و از خانۀ کعبه بود و حالا صاحبِ اصلی کعبه آمده و آنها «موقعیت اجتماعی» خود را در خطر میبینند؛ اگر موقعیت اجتماعی آنها بهخاطر چیزی غیر از مکّه بود شاید راحتتر با پیغمبر کنار میآمدند.
انگیزۀ مخالفت و دشمنی با پیامبر(ص) صرفاً ترس از دستدادنِ موقعیت اجتماعی نبود بلکه یک انگیزۀ دیگر هم وجود داشت. دشمنی با پیغمبر غیر از ریشۀ اجتماعی، ریشۀ روانشناسانه هم دارد. ریشۀ اجتماعی این دشمنی، همان بحث موقعیت اجتماعی است و ریشۀ روانشناسانهاش حسادت و تکبّر است.
وقتی کسی مؤمن بشود، مخلص خدا و اولیاء خدا بشود و این مرام را بپذیرد، در دل منکِران و کسانی که نمیخواهند این راه را بروند، نسبت به او نفرت، دشمنی و کینه پدید میآید. این خبر خوبی برای مذهبیها نیست. هابیل به چه جرمی کشته شد؟ دیدید که در حرم شاهچراغ، حتی بچهها را به رگبار بستند؟ این نفرت از کجا میآید؟
آیا نمیشود کاری کنیم که آنها را جذب کنیم؟ آیا نمیشود با رفتار و برخورد خوب، همه را جذب کنیم؟ نه نمیشود! میخواهی از پیغمبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) هم بالاتر بزنی؟ آیا بهتر از امیرالمؤمنین(ع) میتوانی حرف بزنی؟ البته ما باید برای جذب دیگران، تلاش کنیم اما بدانیم که قرآن دربارۀ بعضیها میفرماید: رهایشان کن «ذَرْهُم» (حجر، ۳)
آن افراد نادانی که جریان مقاومت را محکوم میکنند و میگویند «شما نتوانستید اینها را جذب کنید!» نمیدانند که سیدالشهداء(ع) هم نتوانست جذب کند! یک آقای روحانی میگفت: «اگر به کتاب نهجالبلاغه عمل کنیم، همۀ مشکلات حل میشود.» اگر اینطوری است پس چرا مشکلات خودِ امیرالمؤمنین(ع) حل نشد؟ مگر ایشان به نهجالبلاغه عمل نمیکرد؟
🚩 فاطمیۀ تهران؛ مبحث تاریخ اسلام، ج ۲، ۱۴۰۱/۰۸/۰۸
🌐 به کانون طه آبپخش بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e
💠 چرا یک عالِم اخلاق باید مزاجها را بشناسد؟
💠 چرا بعضیها یک گناه را دوست دارند و گناه دیگر را دوست ندارند؟
🔹چرا بعضیها یک گناه را دوست دارند و گناه دیگر را دوست ندارند؟ بعضی وقتها این مسئله به فیزیک آدم، صفاتِ ژنتیک یا مزاج او ربط دارد که تغذیه هم در آن مؤثر است.
🔹جسم و روح انسان بر یکدیگر تأثیر دارند و ما طلبهها باید به این تأثیرات، در مخاطبان خود توجه داشته باشیم. مثلاً اگر کسی عصبانی شد و چند تا فحش داد، به او نگوییم: «تو اصلاً دین نداری! برو به جهنّم!» در حالیکه ممکن است دینِ او از فرد دیگری که فحش نداده، بیشتر هم باشد!
🔹شاید یک فردی که نمازش را اوّل وقت نمیخوانَد، بهخاطر وضعیت بدنش، کلاً آدمِ بیقراری است و هیچکاری را نمیتواند سرِ وقت انجام دهد. لذا چنین کسی اگر گاهی اوقات هم اوّل وقت نماز بخواند، نمرۀ خوبی میگیرد!
🔹اگر یک عالِم اخلاق از مزاجها و تأثیر وضعیت جسم بر روح انسان، خبر نداشته باشد خیلی از اوقات دربارۀ آدمها، اشتباه قضاوت میکند. لذا بچۀ خودتان را پیش چنین کسی نفرستید!
🔹مثلاً یک بچهای ممکن است بچههای دیگر را بزند، درحالیکه اصلاً بیادب نیست بلکه بیقرار است و این بیقراری بهخاطر وضع جسمی اوست که باید اصلاح شود. اگر چنین بچهای را پیش آن عالم اخلاق بفرستید، میگوید: «این بچه آدمشدنی نیست!»
🔹یا ممکن است از بچۀ بیحالِ شما-که از سرِ بیعرضگی، گناه نمیکند- آنقدر تعریف کند و بگوید «بَهبَه! چه بچۀ خوبی!» که این بچه خراب و فاسد بشود و فکر کند، خیلی بچۀ خوبی است!
👤علیرضا پناهیان
🚩مسجد انصارالمهدی - ۹۵/۱۰/۱۵
#مزاج_شناسی
#تغذیه_سالم
#علیرضا_پناهیان
♡اَللهُمّ عَجّل لِوَلیّکَ الفَرَج♡
🌐 به کانون طه آبپخش بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e
🔻 در مقابل توهین و بیاحترامی به رهبری چهکار باید کرد؟
🔻 عشق و محبت خودتان را نسبت به ایشان، بهصورت جمعی و فردی اعلام کنید
➖بهطور مستمر (روزانه یا هفتگی) مطالبی را در اعلام محبت به ایشان در صفحات مجازی منتشر کنید
➖چرا تصاویر زیبای رهبری را که مهمترین عامل حفظ امنیت و استقلال کشور است بر فراز نمیکنید؟
_________
📌 #علیرضا_پناهیان در یادوارۀ شهدای فتنۀ اخیر:
در این فتنۀ اخیر، بعضیها شخص رهبری را نشانه گرفتند؛ فکر میکنند اگر چهار تا مرگ بر دیکتاتور بگویند، یکدفعهای همه مردم با آنها همنوا میشوند! در حالیکه همه از میزان محبت مردم به رهبری خبر دارند. هیچ رهبری در جهان این مقدار فداییِ بامعرفت ندارد.
در مقابل این توهینها چهکار باید کرد؟ وقتی شاهد اظهار کینه و دشمنی برخی نسبت به رهبر هستید، چرا شما محبت خودتان را نسبت به ایشان اعلام نمیکنید؟
طرفِ سخن من آنهایی هستند که معرفت دارند و محبّ آقا هستند و برای آقا جان میدهند. از عشق خودت به آقا حرف بزن و دلیل عشقت را توضیح بده. فهم و احساساتِ خودت را نسبت به آقا نشان بده.
وقتی یک عدهای به رهبری توهین کردند، کسانی که عاشق رهبری هستند عشقشان را نسبت به ایشان فریاد بزنند. این کار، خیلی اثر دارد. چرا از محبتتان نسبت به رهبر عزیزمان، حرف نمیزنید؟ چرا تصاویر زیبای رهبری که مهمترین عامل حفظ امنیت و استقلال کشور است را بر فراز نمیکنیم؟
باید شروع کنیم به حرکت جمعی برای احیاء احترام و بازگویی این محبتها و اعلام صریح این عشقها و معرفتها.
بهصورت فردی هم این کار را بکنیم؛ مثلاً روزانه یا بهطور هفتهای میتوانیم کامنت بگذاریم، توییت بزنیم، مطالبی را در اعلام محبت به ایشان در صفحات مجازی منتشر کنیم، در خانهها و محلههایمان، به اندازهای که میتوانیم این کار را بکنیم.
در ابراز محبت به شخص رهبری و به اصل ولایتفقیه، کم نگذارید. میلیونها نفر حاضرند برای آقا جان بدهند ولی الحمدلله اقتدار نظام به قدری بالاست که هیچوقت کار به اینجا نمیرسد که بخواهید برای ایشان جان بدهید، ولی هرگونه بیاحترامی باید با احترام مضاعف جواب داده بشود.
باید دشمنان و جاهلان را پشیمان کرد. اگر الآن بگویند که یکجایی دارند یک جوان بسیجی مظلوم را میزنند و او کمک میخواهد، همهمان از دور و نزدیک برای کمک به او میرویم. به همین دلیل آنها دزدانه میزنند و میکشند و فرار میکنند. حالا یکجایی هم اگر به رهبری توهین شد، نباید ساکت باشیم.
میدانید اگر این توهین بیپاسخ گذاشته بشود ممکن است خدا بلا برای جامعه در نظر بگیرد؟ اگر هرکه دوست خداست مظلوم واقع شود، یاری نشود و تنها گذاشته بشود خدا عقوبتهای سختی نازل خواهد کرد.
🚩 امامزاده قاضیالصابر - ۱۴۰۱/۰۹/۰۴
🌐 به کانون طه آبپخش بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e
@Maddahionlinمداحی آنلاین - موقع ظهور بیطرف نداریم - استاد پناهیان.mp3
زمان:
حجم:
2.06M
♦️ موقع ظهور بیطرف نداریم!
🔶 #پادکست بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #علیرضا_پناهیان
🌷اللهم عجل لولیک الفرج
🌐 به کانون طه آبپخش بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e
🔻پیشنهاد مهم پناهیان برای تدوین تاریخ «تأثیرگذاری علمای شیعه در ادارۀ جامعه»
🔸 نگارش تاریخ بر محور «نقش عالمان شیعه در جامعه» خلأی است که باید به آن پرداخته شود
🔸عالمان شیعی در دوران غیبت، محور تحولات جامعه بوده و هیچوقت جامعه را بلاتکلیف رها نکردهاند
🔸بسیاری از مقدرات جامعۀ شیعی بر محور علما شکل گرفته؛ از فکر و فرهنگ جامعه تا برخی تحولات سیاسی
🔸یکی از دشواریهای تبیین امر ولایتفقیه، بهخاطر همین خلأ است؛ چون تصور میشود ولایتفقیه امری بیسابقه بوده
🔸اگر تاریخی بر محور عالمان شیعه نوشته شود، جوانان ما تأثیرگذاری عالمان در ادارۀ جامعه را امری جدید و بیسابقه نخواهند دانست
#علیرضا_پناهیان؛
تاریخ بشر معمولاً بر اساس دورانهای حاکمیت سلسلههای پادشاهی یا حکومتها ثبت شده است. تاریخنویسان معمولاً تاریخ را بر محور سلاطین مینویسند و البته این کار هم بیپایه و اساس نیست. امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «إذا تَغَيَّرَ السُّلطانُ تَغَيَّرَ الزمانُ» وقتی یک سلطان تغییر کند، زمان تغییر خواهد کرد. یعنی حوادث زمانه، خیلی تحت تأثیر سلاطین است.
علامه طباطبایی(ره) میفرماید «قرآن این ابداع را انجام داد که تاریخ را بر اساس «سرنوشت اقوام» نوشت و از این حیث، به تاریخ بشر پرداخت» شاید بر همین منوال در دوران معاصر، تاریخ تشیع هم نوشته شده است؛ یعنی تاریخ حوادثی که بر این قوم مؤمن و مظلوم در مناطق مختلف، گذشته است.
غیر از نگارش تاریخ بر محور سلاطین و اقوام، در فضای جامعه اسلامی، تاریخ «بر محور امامان شیعه» هم نوشته شده است؛ تاریخ رسولخدا(ص) و امیرالمؤمنین(ع) و ائمۀ معصومین هم مکرر نگاشته شده و کار بسیار ارزشمندی است.
اما یک خلأی وجود دارد که باید به آن هم پرداخت و شاید ما در این چهل سال بعد از انقلاب در اینباره کوتاهی کرده باشیم و آن «نگارش تاریخ بر محور عالمان شیعه» است؛ عالمانی که هیچوقت جامعه را بلاتکلیف رها نکردند و تأثیرگذاری فراوانی در جامعه داشتند.
خیلی از مقدرات جامعه بر محور عالمان شکل گرفته است؛ از فکر و فرهنگ جامعه گرفته تا برخی از تحولات سیاسی که این عالمان شکل دادند، مثلاً در زمان آلبویه و صفویه. در اوج غربت یک جامعۀ شیعی هم این عالمان نقش کلیدی داشتند؛ حتی بیشتر از برخی سلاطین نقش داشتند، مثلاً در جنگهای عثمانی و... عالمان شیعه در دوران غیبت، محور تحولات جامعۀ اسلامی بودند.
یکی از دشواریهای امروز جامعۀ ما برای تبیین امر ولایت فقیه، بهخاطر همین خلأ است چون برخی تصور میکنند ولایتفقیه امری بدون سابقه بوده است درحالیکه ولایت فقیه، امری است که در طول تاریخ شیعه، جاری بوده و هیچوقت شیعه بدون این حقیقت زندگی نکرده است، اما تاریخ بر این منوال نوشته نشده است.
اگر تاریخ جامعه بر محور عالمان شیعه نوشته بشود، یک اثرش این است که جوانهای ما در کتابهای تاریخ، یک نمایی از گذشتۀ جامعه خودشان میبینند و تأثیرگذاری عالمان در ادارۀ جامعه را یک امر جدید و بیسابقه نخواهند دانست.
این هم از مظلومیت عالمان شیعه است که تقریباً بهطور جدی به این امر، پرداخته نشده است. البته از زندگی و حیات علما، مجزای از اثری که آنها در جامعه گذاشتهاند، کتابهایی وجود دارد اما همانطور که برای دوران قاجار و صفویه، تاریخ مینویسند، تاریخ را بر محور عالمان شیعه و براساس نقش عالمان شیعی در امور جامعه ننوشتهاند؛ درحالیکه این عالمان، ادارۀ جامعۀ شیعه را بهطور طبیعی به عهده داشتند و مثل یک دوی امدادی، به علمای بعد از خود سپردند.
امیدوارم یک جاهایی برای این موضوع، برنامهریزی و سرمایهگذاری کنند؛ یعنی برای تدوین تاریخ جامعۀ اسلامی بر محور عالمانی که در جامعه نقش داشتند؛ البته تأثیرات اجتماعی آنها مد نظر است؛ جدای از آن تأثیرات علمی و کارهایی که علما در تئوریزهکردن فقه و اصول داشتند.
🚩 مراسم شهادت امام هادی(ع)
📌قم؛ حسینیه امام خمینی(ره)؛ ۱۴۰۱/۱۱/۰۵
🌐 به کانون طه آبپخش بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e
@Panahian_irClip-Panahian-AdamHayeHokoomati-32k.mp3
زمان:
حجم:
1.17M
🎧 امام زمان(ع) چگونه یارانی میخواهد؟
#علیرضا_پناهیان
#امام_زمان
🌐 به کانون طه آبپخش بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e
🔸تحریف دین عامل ایجاد داعشیها و غربگراهای دینستیز [مانند برخی شخصیتها و احزاب سیاسی] است
🔸 مأموریت اصلی امیرالمؤمنین(ع) مقابله با تحریف دین بود
📌اصلاح برداشتهای ناروا از دین، در رسالت و کلمات امیرالمؤمنین(ع) - ۱
🔘 تحریف دین در زمان ما بهصورت «تلقیهای ناروا از دین» است
🔘 تحریف دین یک جریان روانشناختی است که عموم متدینین با آن درگیر میشوند
🔘 بسیاری از مشکلاتی که به بهانۀ حجاب پیش آمد، بهخاطر تلقی نادرست از دین در جامعه است
🔘 اختلاف شدید مؤمنان در آخرالزمان که در روایات آمده، ناشی از تلقیهای نادرست از دین است
____
#علیرضا_پناهیان در برنامه سحرگاهی شبکه سه سیما:
رسالت و مأموریت کلیدی امیرالمؤمنین(ع) بعد از رسولخدا(ص) امری فراتر از سیاست یا عقیده به امامت ایشان بود. بر اساس روایتی از پیامبر(ص) میشود این مأموریت را فهمید. میفرماید: هرچیزی که بعد از پیامبران قبلی در امتهای پیشین اتفاق افتاد، بعد از من هم مو به مو اتفاق خواهد افتاد. «كُلَّمَا كَانَ فِي اَلْأُمَمِ اَلسَّالِفَةِ يَكُونُ فِي هَذِهِ اَلْأُمَّةِ مِثْلُهُ حَذْوَ اَلنَّعْلِ بِالنَّعْلِ» (کمالالدين، ج۲، ص۵۷۶)
آن اتفاقهایی که بعد از پیامبران گذشته رخ داده، مربوط به تحریف دین بوده است. امتهای گذشته بعد از انبیاء خود، چگونه ادیان خود را تحریف کردند؟ قرآن میفرماید: «يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَ نَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ» آنها معنای کلمات خدا را تغییر دادند. علامه طباطبایی میفرماید: معنایی که خداوند برای یک حکم یا کلام خود در نظر داشته، آنها تغییر میدهند و به صورت دیگری جلوه میدهند.
قصۀ تحریف دین صرفاً قصۀ امتهای گذشته نیست، در زمانۀ خودمان هم با موضوع تحریف دین، درگیر هستیم؛ لااقل با تلقیهای ناصواب از دین درگیر هستیم. در زمان ما این تحریف دین چند تا اثر سوء دارد: یا دیندارِ نادان درست میکند مثل داعشیها، یا دینگریز درست میکند مثل غربگراهای دینستیز، یا دینداران ضعیفی درست میکند که زیاد رشد نمیکنند.
چرا بعضیها از دین بدشان و چرا بعضیها بد دینداری میکنند؟ چون دینِ بد و تحریفشده به آنها عرضه شده است. اینکه بعضیها با دین، لجبازی دارند یا همین مشکلات اخیری که به بهانۀ حجاب پیش آمد، خیلی از اینها به خاطر بد تعریف شدن دین و تلقی نادرست از دین در جامعه است. اگر آن صورت ناب دین را عرضه کنیم، آنوقت میبینید چه تعداد از افراد دینگریز، باز هم دینگریز باقی خواهند ماند.
در زمانۀ خودمان هم با موضوع تحریف دین، درگیر هستیم؛ لااقل با تلقیهای ناصواب از دین درگیر هستیم. اما سؤال این است: آیا این دینی که ما داریم، کلاً تحریف شده است؟ هرچند بعد از پیامبر اسلام(ص) هم عملیات تحریف دین انجام شد، اما تفاوتش با انبیاء گذشته این بود که ائمۀ هدی(ع) بهواسطۀ نقشی که ایفا کردند، توانستند جلوی تحریف کامل دین را بگیرند.
در اینجا باید این نکته را توضیح بدهم که اگر ما دربارۀ تحریف دین صحبت میکنیم، کلانِ موضوع را بحث میکنیم، بحث اختلاف مذاهب نیست، یعنی ممکن است من شیعۀ اثنیعشری هم باشم ولی دچار آسیبهای تحریف دین شده باشم، غیر از موضوع اعتقاد! چون بعضیها فکر میکنند که دعوا صرفاً سر این اعتقاد است.
طبق روایات، در آخرالزمان بسیاری از امتحانات و فتنههای سخت برای غربال کردن مؤمنینی است که به دوازده امام معتقد هستند. اگر تحریف دین را به عنوان یک جریان روانشناختی در نظر بگیریم که عموم متدینین درگیر آن میشوند، ممکن است شامل حال ما هم باشد؛ حتی با اعتقاد به امامتِ ائمۀ هدی(ع)
در زمان امیرالمؤمنین(ع) و دیگر امامان معصوم(ع) میبینیم که در مقابل تحریف دین ایستادند. بنده نمیخواهم از کلمۀ تحریف دین دربارۀ زمانۀ خومان استفاده کنم، بلکه از عبارت «تلقیهای ناروا از دین» استفاده میکنم.
در آخرالزمان بین مؤمنین به اهلبیت(ع) اینقدر اختلاف میافتد که همدیگر را لعن میکنند. (وَ یَشْهَدَ بَعْضُکُمْ عَلَى بَعْضٍ بِالْکُفْرِ وَ یَلْعَنَ بَعْضُکُمْ بَعْضاً؛ غیبت نعمانی، ص ۲۰۶)
پیامبر(ص) دربارۀ مأموریت امیرالمؤمنین(ع) نسبت به تحریف دین، فرمود: دشمنان دین با من سرِ تنزیل قرآن جنگ میکنند اما بعد از من برخی از یارانم سر تأویل و تفسیر قرآن با دشمنان دین میجنگند؛ پرسیدند کدام یک از یاران شما؟ حضرت به علی(ع) اشاره کرد که مشغول تعمیر کفش پیامبر(ص) بود. «إِنَّ مِنْکُمْ مَنْ یُقَاتِلُ عَلَى التَّأْوِیلِ کَمَا قَاتَلَ مَعِی عَلَى التَّنْزِیل...» (ارشاد مفید، ج ۱، ص ۱۲۴)
🚩 برنامه ماه من؛ شبکه سه سیما– سحر اول ماه رمضان ۱۴۰۲
🌐 به کانون طه آبپخش بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e
استاد علیرضا پناهیانPart01_چگونه یک نماز خوب بخوانیم.mp3
زمان:
حجم:
18.99M
🎧 سخنرانی
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم
با بیان استاد #علیرضا_پناهیان
⏪ قسمت 1️⃣
- چگونه دیگران را قانع کنیم نماز بخوانند؟
- تصور اشتباه از نماز خوب
- تعریف نماز خوب
۱. کاهش نقایص زندگی
۲. تنظیم روح آدمی
۳. آباد کردن دنیا
۴. کلید مقامات مادی و معنوی
- برخی از آثار نماز خوب
- سادگی و راحت بودن نماز خوب
- نماز ابتدایی، رعایت ادب
- نماز در مرحله اول، رعایت ادب است، نه عشق بازی
- خدا آداب نماز را واجب کرده، نه حال و گریه را
🌐 به کانون طه آبپخش بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e
10.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#دین_و_اندیشه
#علیرضا_پناهیان
🔻یک راه ساده برای بهره بردن از #اربعین در کلام حجتالاسلام پناهیان
🔹یک راه سادهای که همه میتوانند اجرا کنند و زیاد حال خوش معنوی نمیخواهد، ادب است. ادب که میتوانی رعایت کنی. باادبها در این سفر بیشتر میبرند! هرچند گنهکار باشند.
🌐 به کانون طه آبپخش بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e