🌸بيعت به چه قیمت؟
🔰منبر کوتاه بيعت با امام زمان عج
🔰نهم ربیع ۱۴۰۲
♦️ایام بيعت با مولا
در ایامی به سر می بریم که به ایام تاجگذاری یا به عبارتی آغاز امامت آخرين وصی خدا حضرت بقیه الله ارواحناله الفدا معروف است و خیلی از عاشقان این امام همام در این ایام به یمن آغاز امامت حضرت شاد بوده و این فرح را به هر صورتی که بتوانند ابراز کرده و از خدا می خواهند که فرج کلیه حضرت را هرچه زودتر برساند
♦️چقدر از چگونگی حکومت امام عصر خبر داریم؟
اما نکته مهمی که باید به آن پرداخت این است که بنا بر نقل تاريخ خیلی ها به درب خانه امیرالمؤمنین ع برای دعوت ايشان برای قبول حکومت رفتند و خیلی ها با امام مجتبی بعد از شهادت امیرالمؤمنین بيعت نمودند و باز نقل است که هجده هزار نفر با نماینده سیدالشهدا ع جناب مسلم بن عقیل بيعت نمودند اما بین راه و بین کار تازه متوجه شدند که زیر پرچم اهلبیت بودن به این آسانی ها هم نیست و اهلبیت را با معاویه و یزید اشتباه گرفته اند.
🔸حال سوال این است که ای عزیزان آیا به خوبی از حکومت ولی عصر ع و دادگری و عدالت محوری حضرت اطلاع دارید یا اینکه خدایی ناکرده عده ای کورکورانه دارند فریاد:
عجل لولیک الفرج سر می دهند.
♦️سلوک امام مهدی عج و کارگزاران ایشان
بگذارید برای واضح شدن حرفم برایتان چند روایت بخوانم.
سیره حکومتی امام مهدی عج براساس آنچه در روایات آمده است، همچون امیر المؤمنین علیه السلام است.
🔸امام صادق ع درباره الگوی حکومت حضرت می فرمایند: وقتى قائم ما اهل البيت ع بپاخيزد ، لباسهاى على ع را دربرمىكند و روش او را پيش مىگيرد.(کافی ج ۱ ص ۴۱۱)
♦️شمه ای از حکومت امیرالمؤمنین ع
در حكومت حقّۀ حضرت على ع همگان از نعمت عدالت برخوردار بودند، شيوۀ زندگى امير مؤمنان ع صفحات تاريخ را منوّر ساخته است.اما برخلاف زندگی زاهدانه حضرت آنچه از زبان امیرالمؤمنین ع در نهج البلاغه آمده، ایشان با سوزى جانكاه، بسيارى از دستياران و كارگزاران حكومت خويش را به باد پرخاش مىگيرد، و ايشان را بازخواست مىكند، و حضور آنان در مهمانى يك #ثروتمند را محكوم مىنمايد و حتى به محاكمه و بركنارى و عزل از مسئوليت تهديد ميكند. و اينها همه، براى همين بود كه برخى از آنان پس از رسيدن به حكومت و مقام و پست و دستيابى به بيت المال و امكانات رفاهى، هدفهاى اصلى و آرمانهاى مردمى و مسئوليتهاى الهى را فراموش مىكردند.
♦️اصول حکومت مهدوی
امام مهدى ع به عنوان آخرين يادگار پيامبران و اولياى خدا و پیرو راه امیرالمؤمنین ع براى پيشگيرى از آفات بزرگ و انواع و اقسام ظلم ها و بی عدالتی ها اصولى را در [ابتدای حکومت] خود برای کارگزارانش تعیین می کند.
🔸امیرالمؤمنین ع در حديثي درباره نحوه حکومت آخرالزمانی امام مهدی ع می فرمایند:
«قائم با يارانش پيمان مىبندد و از آنان بيعت مىگيرد كه (به اين اصول عمل كنند): . . .
مسلمانى را دشنام ندهند. . .
حريمى را هتك نكنند، به خانهاى (بدون اجازه) هجوم نبرند، كسى را بناحق نزنند، طلا و نقره گنج نكنند، همچنين گندم و جو (مواد غذايى) اندوخته نسازند، مال يتيمان را نخورند. . . لباس خز و حرير (لباسهاى اشرافى) نپوشند.
كمربند زرين نبندند گندم و جو (فرآوردههاى خوراكى) را احتكار نكنند، به کم راضی و قانع باشند. . .
لباس درشت بپوشند و (در حال عبادت و نماز) صورت بر خاك بگذارند. . . و در راه خدا به جهادى شايسته دست يازند.»
(منتخب الاثر ص۴۶۹)
عزیزان این بیعت جنبه صوری و تشریفاتی ندارد و بنا بر روایات روش حضرت:
سختگيری با حاكمان و آسانگير با مردم است.
(مهدی عج ده انقلاب در یک انقلاب، حسن رحیم پورازغدی ص ۴۵، ملاحم و الفتن ص۱۳۷)
♦️امام زمان چه تعهدی از کارگزارانش می گیرد؟
در بیعتی که در ابتدای حکومتشان از کارگزارانشان می گیرند، خودشان را نیز ملزم به تعهداتی می نمایند:
«متعهد مىشود كه از همان راهى كه آنان مىروند برود، و چون آنان لباس بپوشد، و بر مركوبى مانند مركوب آنان سوار شود، و چنان باشد كه آنان هستند. به اندك بسنده كند، و زمين را با يارى خدا از دادگرى پرکند، پس از آنكه از ستم آكنده شده باشد. . . و حاجب و دربانى نگمارد.»
(منتخب الاثر ص۴۶۹)
♦️سیره اهلبیت و دنیاطلبی های امروز جامعه
آری این سیره ی اولیای الهی و یاران باوفای ايشان است ولی امروزه جامعه مذهبی و اسلامی ما روز به روز از این سیره دورتر و دورتر می شود و افراد به درد بخور و دنیاگریز گوشه گیرتر و افرادی که #مست_قدرت و #عاشق_شهرت می باشند بیشتر در چشم ها خود را جای می دهند تا عقل انسانها را با ابزار جهل تحت فرمان خود بگیرند، یک نمونه اش #نام_نوسی برای حضور در مجلس شورای مقداری اسلامی که امسال رکورد زد از بس که ما انسانهاي بزرگ و فرهیخته طالب جاه و پست در این کشور داشتیم و خبر نداشتیم که برای رسیدن به پست له له می زنند.
🌸برشی از کتاب #ماه_شادی ج ۱ ص ۳۵
♦️دعوای دین و دنیا
بحث این روزهای ما درباره شادی و نشاط در اسلام عزیز است و تا اینجای کار بحث را به اینجا رساندیم که اگر عبادت خدا میکنیم؛ اما شاد نیستیم و از این عبادت لذت نمیبریم مشکل از طرز دینداری ماست و متأسفانه با صد افسوس باید بگوییم: با اینکه هدف را در زندگی خوب شناختیم ولی داریم راه را اشتباه میرویم.
کار ما دقیقاً شده است؛ مانند آن رانندهای که در چهارراه پشت چراغقرمز ایستاده است و یک پلیس هم در چهارراه وجود دارد و ناظر به کار ماست و ما تخطی و اشتباهی در چهارراه نمیکنیم و بعد به پلیس یک سلام هم میدهیم که یعنی ببین ما ایستادیم و قوانین را رعایت کردیم.
متأسفانه، ما در عبادتمان هم اینگونه باخدا رفتار میکنیم و وقتی به نماز میایستیم خدا را یک پلیس میبینیم و در هر نمازی یک سلام به خدا میدهیم و میگوییم: ببین ما نماز خواندیم، نکند ما را بسوزانی.
عزیزان آیا واقعاً دینداری درست اینگونه است؟
آیا این یک دینداری حداقلی نیست؟
آیا با این دینداری اصلاً نشاط و شادی در ما به وجود میآید؟
بهخاطر همین فرم دینداری حداقلی است که خیلی اوقات دینداران ما دعوای دین و دنیا را به راه میاندازند و میگویند:
خلاصه موسیقی گوش کنیم یا نه؟ اگر گوش کنیم تا چه حد باید ضرب داشته باشد؟ صدای خواننده اینور آبی را گوش کنیم یا اون ور آبی را؟
آخر این چه سؤالهایی است که عدهای میپرسند. دقیقاً مثل این است که بپرسد:
آیا بعد از خوردن بستنی چوبش را بلیسم یا نلیسم؟
اگر بلیسم چندمرتبه دروندهانم ببرم و بیرون بیاورم؟
عزیزم بستنی را رها کردی و به چوبش چسبیدی، تو باید از من بپرسی چه زمانی و چگونه بستنی بخورم که بیشتر به من بچسبد با چوبش چهکار داری؟
تو باید از من بپرسی که چهکار کنم تا از نماز و روزهام لذت بیشتری ببرم؟
چه کنم تا ماه رمضان امسالم از خمودگی خارج شده و بهترین ماه رمضان عمرم شود؟
امروز چه روزِ خوبیه ، تولّدِ پیامبره
همون که از تاریکی ها، ما رو به نور می بَره
او حضرتِ محمّده، پیامبرِ مسلموناست
او اُسوه ی محبّت و صداقت و مهر و وفاست
اسمِ پدر، عبدالله و مادرش آمنه بود
به خاندانِ پاکِ او،خدا فرستاده درود
زمانِ او مردمِ شهر، بت ها رو می پرستیدن
تمدّنی نداشتن و با هم دیگه می جنگیدن
اما خدای مهربون، خواست که پیامبرش بیاد
مردم و ارشاد کنه ، یادشون بده دین و سواد
سلاحِ او محبّت و کتابِ او قرآنه
سرچشمه ی هدایت و سعادتِ انسانه.
32.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کلیپ میلاد پیامبر با عنوان « یا مولای »
🎤 خواننده : ماهر زین
🔹 منبع : سایت آپارات
🔻 موضوع : #کلیپ #فیلم #میلاد #پیامبر #ربیع_الاول #هفته_وحدت
🌐 لینک دانلود مستقیم از وبلاگ :
http://www.mplib.ir/post/4006
🌷 کانال معاون پرورشی | @mplib
به نام خداوند بخشنده مهربان
بچه ها قبل از هر کاری نام و یاد خدا بله باید قبل از شروع هرکار اول نام خدا را می بریم خوب حالامن هم چند تا از مواری را که باید با نام خدا شروع کنیم را با شعر برای شما می خوانم شما هم بعد ازمن چهار مرتبه بلند بگوئید (بگو بگو ، بگو بگو )
می خوام برم پیش خدا تا بخونم نماز و دعا
بسم الله بگم یا که نگم ؟
بگو بگو ، بگو بگو
می خوام قرآن بخوانم سوره ها رو بخونم
بسم الله بگم یا که نگم؟
بگو بگو ، بگو بگو
از در می خوام بیرون برم یک کمی تو ایون برم
بسم الله بگم یا که نگم؟
بگو بگو ، بگو بگو
می خوام کنم من بازی با بچه ها هم شادی
بسم الله بگم یا که نگم ؟
بگو بگو ، بگو بگو
می خوام بپوشم لباس تا برم من کلاس
بسم الله بگم یا که نگم؟
بگو بگو ، بگو بگو
می خوام بخورم غذا تا نخورم من دوا
بسم الله بگم یا که نگم؟
بگو بگو ، بگو بگو
می خوام برم بخوابم خوابهای خوب ببینم
بسم الله بگم یا که نگم ؟
بگو بگو ، بگو بگو
احسنت پس یاد گرفتیم که همیشه در هر کاری نام و یاد خدا را ببریم
بعد از نام و یاد خدا بچه ها باید چکار کنیم بله سلام پس همه بلند و محکم میگیم سلام ، بلندتر، محکمتر، قشنگتر، همه بگن سلام ، هیچکی نگه سلام(دانش آموزان به اشتباه می افتن )
سلام چه خوب و زيباست غنچه روي لبهاست
به هر كي مي رسيم ما كلام اول ماست
سلام دستور دينه يه حرف دل نشينه
اي بچه هاي با هوش هرگز نشه فراموش
بايد سلام كنيم ما به كوچيك و بزرگا
حلا بگيم بچه ها با همديگه يك صدا
نشان دين سلامه بهتر زهر كلامه (مشت ها را گره کرده جواب می دهند)
حالتون خوبه ، سرحال و قبراق، حواسا جمه ، دودوتا؟ سه دو تا؟ این که شد ضرب ظاهرا هنوز حواسها جمع نشده زود تند سریع به من بگید زرده تخم مرغ سفید هست یا است ؟ بله زرده تخم مرغ سفید نیست زرده .راستی بچه ها ظاهرا اینجا جشنه.می تونید بگوئید ما چه جشن هایی داریم (جوابهای بچه ها ) اما بچه ها این جشنی که ما گرفتیم جشن تکلیف هست اونم جشن تکلیف شهروندی.اینجا همه شادیم و خوشحال
امید حیات بخش.pdf
823.6K
📜 منبر مکتوب
🌸 عنوان: امید حیات بخش
✳️ موضوع: علل و عوامل نا امیدی از نگاه پیامبر و قرآن
#ولادت_پیامبر
#ولادت_امام_صادق
#هفته_وحدت
#جهاد_تبیین
سال ها بود که زمین در حسرت باران حیاتبخشی می سوخت و درمان تشنگی، سیاهی و تیرگی خود را از آسمان آبی انتظار داشت. ...
سال ها بود که زمین در حسرت باران حیاتبخشی می سوخت و درمان تشنگی، سیاهی و تیرگی خود را از آسمان آبی انتظار داشت. سال ها بود که زمین به کویر خشک تعصبات و عقاید باطل و مرداب خرافات، تبدیل شده بود که ناگاه در شبی فراموش نشدنی، باران رحمت الهی شروع به باریدن کرد و زمین تشنه را سیراب ساخت و گُلی زیبا، به نام محمد مصطفی(ص) در کویر حجاز، شکوفا شد.
تولد او، عطر دل انگیز ایمان را به مشام مشتاقان رساند و چشمه های جوشان معرفت را در سینه ها، جاری ساخت.

عرش و فرش و ملک و آدمی و کوه و در و دشت و یم و قطره مهر و مه و سیاره و منظومه ی شمسی و کرات و همه افلاک الی این کره ی خاک ز برگ و بر و ریگ و حجر و شاخه و نخل و ثمر و بام و در و مرد و زن و پیر و جوان ابیض و اسود همه گویند درود و صلوات از طرف ذات خداوند تبارک و تعالی و همه عالم خلقت به خصال و به کمال به جلال و به جمال قد و بالای محمد که خداوند و ملایک همه گویند درودش همه خوانند ثنایش همه مشتاق لقایش همه عالم به فدایش همه مرهون عطایش که خدا خلق نموده است به یمن گل رویش فلک و لوح و قلم را ملک و جن و بشر را همه ارض و سما را.
شب شوق و شب وجد و شب شور و شب پیدایش نور و شب تکرار تجلای رسولان الهی رسد از ارض و سما و ملک و حور و گواهی که شب هجر سر آمد سحر آمد سحر آمد خبر آمد خبر آمد که شد از آب تهی رود سماوه شده چون دامن تفتیده ی صحرای قیامت کف دریاچه ی ساوه خبری تازه به گوش و رسد از غیب سروش و شده آتشکده ی فارس خموش و عجبا اینکه فرو ریخته یکباره به هم کنگره ی کاخ مدائن نفس پادشهان حبس شده در دل و گشتند همه لال ز گفتار به امر احد خالق دادار دگر راه سماوات به شیطان شده مسدود بتان یکسره بر خاک فتادند و نگویند مگر ذکر خداوند و رسول دو سرا را.
چار ماه است که گردیده به تن آمنه را جامه ی ماتم به رخش هاله ای از غم غم عبدالله والا گهرش شوهر نیکو سیرش اشک روان از بصرش اشک نه خون جگرش خون نه که یاقوت ترش بود یکی غنچه از آن لالهی پرپر ثمرش داشت چو جانی به برش بلکه ز جان خوب ترش مونس شام و سحرش تا که شبی دید همان مادر دلباخته در خواب که در دست گرفته است گلی خرم و شاداب که برده است ز گل های دگر آب نظر کرد بر آن لاله ی فرخنده که برگشت یکی قرص قمر گشت به یک لحظه پسر گشت نکوتر ز پدر گشت چو بیدار شد از خواب، خوش و خرم و شاداب دلش شد ز شعف آب به یاد آمدش این نکته که نه ماه تمام است مه حسن ختام است رسیده مه میلاد گرامی پسرش بر رخ قرص قمرش خندد و بی پرده کند سیر تماشای خدا را.
لحظه ها بود بر آن مادر فرخنده ی افراشته اقبال بسی بیشتر از سال شب و روز زدی طایر جانش ز شعف بال که کی جلوه کند از صدف آن گوهر اجلال که یک بار دگر نیمه شبی خواب ربودش همه شد نور وجودش ز عنایات خداوند ودودش عجبا دید که خورشید زپهلوش درخشید و فروغ ابدیت به جهان یکسره بخشید به ناگه در پاکش ز صدف داد ندا کای صدف گوهر یکتای خدا مادر انوار هدی خیز که هنگام فراقت به سر آمد شب تنهایی و اندوه و غمت را سحر آمد شب میلاد گل گلشن هستی به نجات بشر آمد چه مبارک سحری بود که ناگاه به هم درد فشردش شبی آرام در آن حجره ی خاموش نه یاری نه قراری تک و تنها ز دم احمدی خویش پراکنده در امواج فضا عطر دعا را.

دگر از درد گل انداخته رخسار نکویش شده انوار خداوند فروزنده ز رویش نگهش سوی سما بود و همه محو خدا بود که سقف حرمش لاله صفت باز شد و لحظه ی اعجاز شد و با خبر از راز شد و دید در آن درد و الم چارزن پاک تو گویی که رسیدند ز افلاک و همانند ندارند به روی کره ی خاکی یکی حضرت حوا و دگر مریم عذرا و دگر هاجر و سارا همه مبهوت جلالش همه بر دور جمالش همه دیدند مقامش همه گفتند سلامش بگرفتند در آغوش چو جانش زهی از عزت و شانش نگه هاجر و سارا به گلستان رخ حور نشانش که در آن لحظه کف دست به پهلوش کشید از دو طرف مریم عذرا که به یکباره به پا خواست صدای خوش تکبیر ز کوه و شجر و دشت و در مکه جهان غرق در انوارالهی شد و دیدند که مرآت جمال احد قادر سرمد مدنی مکی ابوالقاسم و محمود و محمد نبی امی خاتم به روی دامن مریم ز فروغ رخ خود کرد منور همه جا را.
بشنوید از دو لب آمنه آن مادر فرخنده ی احمد که چو بگذاشت قدم بر کره ی خاک محمد ز رخش نور عیان گشت و فروزنده از آن نور جهان گشت که با جلوه ی ماه رخ او دیدمی از دور قصور یمن و شام و به گوش آمدم از جانت معبود ندایی که الا آمنه زادی پسری را که بود از همه ی خلق سرآمد که بود آینه ی طلعت ذات احد قادر سرمد که بود آینه ی طلعت ذات احد قادر سرمد که بود کنیه ابوالقاسم و نام احمد و محمود و محمد که در آن حال همان چار زن پاک، تن خوب تر از جان ورا شسته به ابریق بهشتی پس از آن مریم عذرا به یکی حله ی زیبای بهشتش بپوشاند و لب خویش به لبخند گشودند و سلامش بنمودند و ستودند مقام و شرف و عزت آن پاک ترین عبد خداوند نما را.
+ نوشته شده در جمعه بیست و هفتم دی ۱۳۹۲ ساعت 3:27 توسط احمد باقری قوام آبادی | نظرات
متن مجری میلاد امام صادق-برای نوجوانان

در هفدهم ربیع الاول، فرشتگان عرش، در انتظارند تا سرزمین مدینه از درخشش ششمین آفتاب امامت، منور شود.
در خانه امام محمد باقر علیهالسلام، چشمه چشم های منتظر میجوشد تا از دیدن رخسار کودکی یوسف جمال، زلال شود.
عاقبت، انتظار به پایان می رسد. ششمین حجت خدا چشم برجهان می گشاید.