فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#جامعه
🎥 صحنهای عجیب
همهی کرکسها منتظرند کار شغال
تمام شود تا شروع کنند و....
لاشخورها فقط در حیوانات نیستند، گونهی
انسانی هم همینگونه عمل میکند. صبر میکند
تا آدمها ضعیف که شدند بعد حمله میکند
درست مثل لاشخورها که بدنشان در مقابل
باکتریهای مردارها مقاوم است، انسانهای
لاشخور هم در مقابل صفات بد مقاوماند.
اگر به آنها بگویی فلان کار تو دور از انسانیت است
ابداً برایشان مهم نیست...
@Fakhari_ir
#سلامبرامیرالمومنین
امیرُالحق، امیرُالعشق، امیرُالمومنینی تو
خدایی یا بشر؟ حیدر! نه آنی تو، نه اینی تو
تو را خواندند بیهمتا و رقصیدند در آتش
علی! تقصیر اینان چیست؟ وقتی اینچنینی تو
زبان شاعرانت میشوم، میپرسم از خالق:
چگونه آفریدت؟ کاینچنین شورآفرینی تو
گواهی میدهد خاتم، که خاتمبخشِ عشّاقی
الا یا ایها السّاقی! سخاوت را نگینی تو
من از میلاد تو در کعبه، از معراج، دانستم:
علیِ آسمانها اوست، اعلای زمینی تو
تو را نفسِ نبی خواندند و حیرانم، غدیر خم
امیر است او؟ امیری تو؟ امین است او؟ امینی تو؟
من از گمراهی بعضی به حیرت آمدم، آخر
گواهی داد حتی دشمنت، که بهترینی تو
فقط بر «لافتی الا علی» باید پناه آورد
چو با «لاسیف الا ذوالفقار»ت در کمینی تو
در ایمان و نبرد و هر فضیلت، اولین هستی
فقط در بازگشت از جنگ، حیدر! آخرینی تو
چه جای حیرت؟ او باید که شیر کربلا باشد
اگر استاد پیکار یل امالبنینی تو
امیدت شاید از این چاه کندن، آه! روزی بود
که از نخلی برای کوثرت، خرما بچینی تو
تو را با دستهای بسته میبردند و میپرسم:
دلیل خلق عالم! پس چرا تنهاترینی تو؟
فراریهای خیبر، پیش یک زن، نعره زن، اما
بمیرم فاتح خیبر! بلاگردان دینی تو
چه حکمتهاست در این قصه؟ ای مولای نازک دل!
که هر روز، این در و این کوچه را باید ببینی تو
«یمین» را میشمارم، تا صد و ده میرسم، یعنی:
که معنای یمین، مولای اصحابالیمینی تو
تو فاروقی، تو فرقانی، تو میثاقی، تو میزانی
صراطالمستقیمی تو، امامالمتّقینی تو
قسیمُ النّار و الجنّت، امیر هیبت و غیرت
امانی تو، امینی تو، علی! حِصن حصینی تو
تو شیر حق، تو کراری، ولیالله و قهاری
درِ علم نبی و نفس ختمالمرسلینی تو
یداللهی و سیفالله، روحالله و سرّالله
امیناللهی و یعسوبی و حبلالمتینی تو
معالحقی و وجهالله، نورالله و عینالله
چه میماند دگر از حق؟ همین است او، همینی تو
همه یک سو، تویی ساقی، تو در عینالبقا، باقی
علی! عینالحیاتی تو، علی! عینالیقینی تو
خراب آباد شعر من کجا؟ ناز قدمهایت؟
چرا اینگونه شاها! با گدایان مینشینی تو؟
(قاسمصرافان)
@Fakhari_ir
#تـلنگـــر
به عمروعاص گفتند:
چرا پشت سر علی نماز میخوانی
ولی در خانه معاویه غذا میخوری؟!
گفت: نماز علی قشنگه اما
پلو معاویه هم خوشمزه است!
چقدر این روزها، حال و روز
بعضیها اینگونه است!
@Fakhari_ir
#حکایت این روزها؛
گويند جوانی قصد زن گرفتن داشت، به پیرزنی سفارش کرد تا برای او دختری پیدا کند. پیرزن به جستجو پرداخت، دختری را پیدا کرد و به جوان معرفی کرد و گفت این دختر از هر جهت سعادت شما را در زندگی فراهم خواهد کرد.
جوان گفت: شنیدهام قد او کوتاه است.
پیرزن گفت: اتفاقاً این صفت بسیار خوبی است، زیرا لباسهای خانم ارزانتر تمام میشود.
جوان گفت: شنیدهام زبانش هم لکنت دارد.
پیرزن گفت: این هم دیگر نعمتی است زیرا میدانید که عیب بزرگ زنها پر حرفی است، اما این دختر چون لکنت زبان دارد پر حرفی نمیکند و سرت را به درد نمیآورد.
جوان گفت: خانم همسایه گفته است که چشمش هم معیوب است.
پیرزن گفت: درست است، این هم یکی از خوشبختیهاست که کسی مزاحم آسایش شما نمیشود و به او طمع نمیبرد.
جوان گفت: شنیدهام پایش هم میلنگد و این عیب بزرگی است.
پیرزن گفت: شما تجربه ندارید، نمیدانید که این صفت، باعث میشود که خانمتان کمتر از خانه بیرون برود و علاوه بر سالم ماندن، هر روز هم از خیابان گردی، خرج برایت نمیتراشد.
جوان گفت: این همه به کنار، ولی شنیدهام که عقل درستی هم ندارد.
پیرزن گفت: ای وای، شما مردها چقدر بهانهگیر هستید، پس یعنی میخواستی عروس به این نازنینی، این یک عیب کوچک را هم نداشته باشد...
پ.ن؛ این حکایت چقدر به حال و روز اینروزهای کشور میماند که عدهای هنوز در تلاش برای بزک کردن و چپاندن شيطان بزرگ به این ملتاند.
@Fakhari_ir
🎥 #رهبر_انقلاب: اگه صد مورد خیانت #خواص را هم دیدید ناامید نشوید، انشاءالله همه شما نابودی تمدن منحط آمریکایی و صهیونیزم را خواهید دید.
https://eitaa.com/Fakhari_ir/648
https://www.instagram.com/reel/DE5DTt1I1jB/?igsh=MWplZG1ydzM5N2cwbQ==
📗دانایی و توانایی
در صف نانوایی ایستاده بودم؛ که شاطر از بیعدالتی و ظلم گلایه میکرد،
ناگاه آشنایی آمد و با اشاره، تعداد نانی که میخواست را به نانوا گفت،
لحظاتی بعد، بدون صف چند نان برشته و نسوخته گرفت و رفت!
توی تاکسی نشسته بودم؛ راننده از دزدیها میگوید و رانت خواریها و امثالهم…
پیاده که میشوم سعی میکند چند هزار تومان بیشتر کرایه بردارد… !
قصاب محل از مافیای گوشت میگوید و اوضاع خراب کشور و اینکه معلوم نیست عاقبتمان چه میشود…
حواسم که لحظهای پرت میشود، دویست سیصد گرم چربی، قاطیِ گوشت در چرخ گوشت میریزد…!
دوست قدیمیام کارمند است؛ در تلگرام پُستهای فساد مسئولین را از این گروه به آن گروه میگذارد. میگوید: روزی دو سه ساعت در اداره ـ در زمانی که باید کار مردم را انجام بدهد ـ سرش توی گوشی و تلگرام است…!
کابینت ساز از کارِ دوستم زده است و پول را گرفته و فلنگ را بسته…!
بقال محل، اجناس تاریخ مصرف گذشته را جلوی دست میچیند، به هوای اینکه نبینی و بخری…!
میوههای خوبِ میوه فروش سوا شده و دو برابر قیمت فروخته میشود…!
مرغ فروش، مرغهای مانده را در پیاز میخواباند و بهعنوان جوجه کباب میدهد دست مردم…!
معلمِ مدرسهٔ یکی از بچههای فامیل عملاً کارش را محول کرده به والدین و یک روز در میان میآید مدرسه…!
پزشک، از خانوادۀ بیمار تصادفی، در حال مرگ، چند میلیون پول نقد میخواهد تا برود داخل اتاق عمل…!
در بانک، شش باجه وجود دارد اما کلاً یک نفر کار مردم را راه میاندازد…!
استاد دانشگاه، کتاب انگلیسی را ۱۰صفحه ۱۰صفحه بهعنوان پروژه میدهد به دانشجویانش که ترجمه کنند و آخرش به نام خودش چاپش میکند! و …
میگویند یک سوزن به خودت بزن، یک جوالدوز به دیگران…
خیلی وقت است خودمان هم به خودمان رَحم نمیکنیم…
صاحب مغازه با حیله و فریب و دروغ، پول شاگردش را نمیدهد یا با تأخیر میدهد…
جامعه مثل یک درخت است. ما ریشهها و تنهایم و مسئولین میوه و برگ…
چطور از درختی که ریشهاش پوسیده و تنهاش آفت خورده، انتظار میوۀ سالم داریم!؟
ما حق داریم مسئولینِ دلسوزِ پاکِ سالم داشته باشیم، اما خب از کجا بیایند؟
مگر نه اینکه آنها هم آدمهای همین جامعه هستند؟
ما حق داریم مطالبهگر باشیم… اعتراض کنیم به مشکلات…
اما شاید بهتر باشد یک بار هم که شده، از خُرد به کلان برویم.
خودمان را اصلاح کنیم، بلکه نسلهای بعدِ مسئولین اصلاح شوند، که آن موقع اگر اصلاح نشدند، مثل امروز نمینشینیم و فقط درباره گندکاریهایشان جُک درست نمیکنیم.
به قول امیرکبیر:
ابتدا فکر کردم مملکت وزیرِ دانا میخواهد،
بعد فکر کردم شاهِ دانا میخواهد،
در آخر اما فهمیدم
مملکت مردمِ دانا میخواهد…
آنگونه که خداوند متعال نیز فرمودهاند:
إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ
@Fakhari_ir
🎥 #رهبر_انقلاب: #فقر انسان را به #فساد و کفر میکشاند.
https://www.instagram.com/reel/DE610xhoxs8/?igsh=Z2t2cXpqdjQ3aGxw
متن معاهده جامع راهبردی ایران و روسیه_250118_014905.pdf
443.9K
متن کامل ۴٧ مادهای
پیمان مشارکت جامع راهبردی بین فدراسیون روسیه و جمهوری اسلامی ایران
@Fakhari_ir
1⃣ بازخوانی دیدگاه رهبر انقلاب اسلامی پیرامون نقش آراء مردم در مشروعیت نظام سیاسی اسلام در قالب پرسش و پاسخ تنظیم شده است؛
۱. هدف از تشکیل حکومت در منطق اسلامی چیست؟
امیرالمؤمنین برای حکومت یک شأن واقعی قائل نیست؛ حکومت برای علی (علیهالسلام) یک هدف نیست؛ برای او، حکومت ارزشی ندارد، باز هم حاضر نیست برای بهدست آوردن یک مقام، یک جاه، از ارزشها بگذرد؛ امّا وقتی احساس میکند که وظیفه است، احساس میکند زمینه آماده است و او میتواند این نقش عظیم و اساسی را بر عهده بگیرد، آنوقت قبول میکند. ۱۳۶۶/۳/۲۲ امیرالمؤمنین (علیهالصّلاةوالسّلام) بعد از قبول خلافت هم فرمود: «لو لا حضور الحاضر و قیام الحجة بوجود الناصر و ما اخذ الله على العلماء ان لا یقارّوا على کظّة ظالم و سغب مظلوم لألقیت حبلها على غاربها»؛ اگر وظیفهى من با توجّه، قبول، بیعت و خواست مردم بر من مسجّل و منجّز نمیشد که در مقابل ظلم بایستم و با تبعیض مبارزه و از مظلوم دفاع کنم، باز هم قبول نمیکردم. یعنى امیرالمؤمنین میگوید من قدرت را بهخاطر قدرت نمیخواهم. ... اگر قدرت براى مبارزه با ظالم در همهى ابعاد ظلم و ستم -داخلى، اجتماعى و اقتصادى که حادترینش است- میباشد، خوب است. ۱۳۸۲/۹/۲۶
۲. در مورد امیرالمؤمنین علیهالسلام آیا ولایت ناشی از نصب الهی است یا منوط به رأی مردم است یا در مقام تحقق آن، رأی و بیعت مردم نقشآفرینی دارد؟ به عبارتی دیگر آیا پذیرش و رأی مردم در مشروعیت و حقانیت حاکم اسلامی دخالت دارد؟ آیا نقش رأی مردم برای امیرالمؤمنین علی علیهالسلام صرفاً در تحقق زمامداری و حکومت و برای مقبولیت و کارآمدی وی است یا در اصل ولایت ایشان نیز مؤثر است؟
در اسلام به نظر مردم اعتبار داده شده است؛ رأی مردم در انتخاب حاکم و در کاری که حاکم انجام میدهد، مورد پذیرش قرار گرفته است. لذا شما میبینید که امیرالمؤمنین (علیهالصّلاةوالسّلام) با اینکه خود را از لحاظ واقع منصوب پیغمبر و صاحب حق واقعی برای زمامداری میداند، آن وقتی که کار به رأی مردم و انتخاب مردم میکشد، روی نظر مردم و رأی مردم تکیه میکند؛ یعنی آن را معتبر میشمارد و بیعت در نظام اسلامی یک شرط برای حقانیت زمامدارىِ زمامدار است. اگر یک زمامداری بود که مردم با او بیعت نکردند، یعنی آن را قبول نکردند، آن زمامدار خانهنشین خواهد شد و مشروعیت ولایت و حکومت به بیعت مردم وابسته است یا بگوئیم فعلیت زمامداری و حکومت به بیعت مردم وابسته است. ۱۳۶۶/۳/۲۲
ادامه👇
@Fakhari_ir
2⃣ بازخوانی دیدگاه رهبر انقلاب اسلامی پیرامون نقش آراء مردم در مشروعیت نظام سیاسی اسلام؛
۳. آیا از منظر اسلام، بیعت و رأی مردم برای حقانیت زمامداری (حکومت) زمامدار کافی است؟
در اسلام هیچ ولایت و حاکمیتى بر انسانها مقبول نیست، مگر اینکه خداى متعال مشخّص کند. ما هرجا که در مسائل فراوان فقهى که به ولایت حاکم، ولایت قاضى یا به ولایت مؤمن -که انواع و اقسام ولایات وجود دارد- ارتباط پیدا میکند، شک کنیم که آیا دلیل شرعى بر تجویز این ولایت قائم هست یا نه، میگوییم نه؛ چرا؟ چون اصل، عدم ولایت است. این منطق اسلام است. آن وقتى این ولایت مورد قبول است که شارع آن را تنفیذ کرده باشد و تنفیذ شارع به این است که آن کسى که ولایت را به او میدهیم -در هر مرتبهاى از ولایت- باید اهلیّت و صلاحیّت یعنى عدالت و تقوا داشته باشد و مردم هم او را بخواهند. این منطق مردمسالارى دینى است که بسیار مستحکم و عمیق است. ۱۳۸۲/۹/۲۶
در اسلام مردم یک رکن مشروعیّتند، نه همهى پایهى مشروعیّت. نظام سیاسى در اسلام علاوه بر رأى و خواست مردم، بر پایهى اساسىِ دیگرى هم که تقوا و عدالت نامیده میشود، استوار است. اگر کسى که براى حکومت انتخاب میشود، از تقوا و عدالت برخوردار نبود، همهى مردم هم که بر او اتّفاق کنند، از نظر اسلام این حکومت، حکومت نامشروعى است. ۱۳۸۲/۹/۲۶ بنابراین، پایهى مشروعیّت حکومت فقط رأى مردم نیست؛ پایهى اصلى تقوا و عدالت است؛ منتها تقوا و عدالت هم بدون رأى و مقبولیت مردم کارایى ندارد؛ لذا رأى مردم هم لازم است. ۱۳۸۲/۹/۲۶ مشروعیّت دادن به رأی مردم و بیعت مردم، این یک اصل اسلامی است. ۱۳۶۶/۳/۲۲
۴. آیا دخالت نظر و رأی مردم در مشروعیت حکومت، اختصاص به زمان غیبت دارد و یا در زمان حضور امام معصوم نیز مطرح است؟ در این دیدگاه نقش مردم در فعلیت و اعمال ولایت چگونه مطرح میگردد؟
امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه منشأ حکومت را زور و اقتدار نمیداند و خود او هم در عمل این را ثابت میکند. از نظر علی (علیهالسلام) منشأ اصلی حکومت، یک سلسله ارزشهای معنوی است؛ ... او حکومت و ولایت امر مردم را ناشی از یک ارزش معنوی میداند، اما فقط این ارزش معنوی هم کافی نیست برای اینکه انسان فعلاً و عملاً حاکم و والی باشد، بلکه مردم هم در اینجا سهمی دارند و آن بیعت است ... . بیعت منجزکنندهی حق خلافت است؛ آن ارزشها آن وقتی میتواند فعلاً و عملاً کسی را به مقام ولایت امر برساند که مردم هم او را بپذیرند و قبول کنند، که این مسئله در باب نقش مردم در حکومت باز مورد توجه قرار میگیرد. ۱۳۶۰/۲/۲۹
ادامه👇
@Fakhari_ir
3⃣ بازخوانی دیدگاه رهبر انقلاب اسلامی پیرامون نقش آراء مردم در مشروعیت نظام سیاسی اسلام؛
۵. منشأ اصلی مشروعیت نظام جمهوری اسلامی از دیدگاه اسلام چیست؟
مشروعیّت این نظام به تفکّر اسلامى و به استوارى بر پایهى اسلام است؛ مشروعیّت مجلس و رهبرى هم بر همین اساس است. ۱۳۸۲/۳/۷ در نظام جمهورى اسلامى، اساس حرکت بر پایبندى به مبانى است. آن چیزى که بهعنوان مبدأ مشروعیّت این نظام محسوب میشود، یعنى ولایت الهى که به فقیه منتقل میشود، مشروط است به پایبندى بر احکام الهى. آن کسى که در رتبهى رهبرى نشسته است، اگر نسبت به آرمانهاى اسلامى، نسبت به قوانین اسلامى از لحاظ نظرى یا عملى، بىقید شود، از مشروعیّت مىافتد و دیگر اطاعت او بر کسى واجب نیست، بلکه جایز نیست. این، در خود قانون اساسى، یعنى در خود سند اصلى انقلاب، ثبت شده است. ۱۳۸۵/۳/۱۴ مشروعیّت من و شما وابسته به مبارزه با فساد، تبعیض و نیز عدالتخواهى است. این، پایهى مشروعیّت ما است. در نظام جمهورى اسلامى مبناى نظام و مشروعیّت نظام متّکى به حق و عدل است. ۱۳۸۹/۴/۷ مشروعیّتِ ... همهى ارکان و اجزاى نظام اسلامى به رعایت احکام الهى است. ۱۳۷۱/۳/۷ مشروعیّت همهى ما بسته به انجام وظیفه و کارآیى در انجام وظیفه است. بنده روى این اصرار و تکیه دارم که بر روى کارآیىها و کارآمدى مسئولان طبق همان ضوابطى که قوانین ما متّخذ از شرع و قانون اساسى است، بایست تکیه شود. هرجا کارآمدى نباشد، مشروعیّت از بین خواهد رفت. اینکه ما در قانون اساسى براى رهبر، رئیسجمهور، نمایندهى مجلس و براى وزیر شرایطى قائل شدهایم و با این شرایط گفتهایم این وظیفه را میتواند انجام بدهد، این شرایط، ملاک مشروعیّتِ بر عهده گرفتن این وظایف و اختیارات و قدرتى است که قانون و ملّت به ما عطا میکند؛ یعنى این حکم ولایت، با همهى شعب و شاخههایى که از آن متشعب است، رفته روى این عناوین، نه روى اشخاص. تا وقتىکه این عناوین، محفوظ و موجودند، این مشروعیّت وجود دارد. وقتى این عناوین زایل شدند، چه از شخص رهبرى و چه از بقیّهى مسئولان در بخشهاى مختلف، آن مشروعیّت هم زایل خواهد شد. ۱۳۸۳/۶/۳۱
ادامه👇
@Fakhari_ir
4⃣ بازخوانی دیدگاه رهبر انقلاب اسلامی پیرامون نقش آراء مردم در مشروعیت نظام سیاسی اسلام؛
۶. آیا خواست و رأی مردم در مشروعیت نظام اسلامی میتواند نادیده گرفته شود؟
هیچکس در نظام اسلامى نباید مردم، رأى مردم و خواست مردم را انکار کند. حالا بعضى، رأى مردم را پایهى مشروعیّت میدانند؛ لااقل پایهى اعمال مشروعیّت است. بدون آراءِ مردم، بدون حضور مردم و بدون تحقّق خواست مردم، خیمهى نظام اسلامى، سرِپا نمیشود و نمیماند. ۱۳۷۸/۳/۱۴
۷. تفکر دینی برای دستیابی به اهداف حکومت اسلامی و مشروعیت اِعمال ولایت (حاکمیت) تکیه بر چه امری دارد؟
در تفکّر دینى، اساس حاکمیّت دین و نفوذ دین و قدرت دین، تکیهى به مردم است. تا مردم نخواهند، تا ایمان نداشته باشند، تا اعتقاد نداشته باشند، دین حاکم نمیشود. ... در قانون اساسى،... همهى مراکز قدرت هم، مستقیم یا غیر مستقیم با آراءِ مردم ارتباط دارند و مردم تعیینکننده و تصمیمگیرنده هستند و اگر مردم حکومتى را نخواهند، این حکومت در واقع پایهى مشروعیت خودش را از دست داده است. ۱۳۷۷/۱۲/۴
@Fakhari_ir