احسنت به این ادبیات
در مواجهه با زورگو اگر کوتاه بیایی، زورگوتر میشود.
@fakhrian_ir
مرجفون، آلت دست آمریکا
در جنگ احزاب، از همه طرف حمله کردند. در جنگ بدر یک گروه بودند، در جنگ احد یک گروه بودند، در جنگهای دیگر قبائلِ کوچک بودند؛ اما در جنگ احزاب، همهٔ قبائل مشرک مکه و غیر مکه و ثقیف و غیره آمدند متحد شدند؛ ده هزار نفر نیروی رزمنده فراهم کردند؛ یهودیهایی هم که همسایهٔ پیغمبر بودند و امانیافتهٔ پیغمبر بودند، خیانت کردند؛ اینها هم با آنها همکاری کردند. اگر بخواهیم این را با امروز مقایسه کنیم، یعنی آمریکا با آنها مخالفت کرد، انگلیس مخالفت کرد، رژیم صهیونیستی مخالفت کرد، فلان رژیم مرتجعِ نفتخوار مخالفت کرد. پولهاشان را خرج کردند، نیروهاشان را جمع کردند، یک جنگ احزاب درست کردند؛ جنگ احزابی که دلها را خیلی ترساند. اوائل همین سوره میفرماید: «وَإِذْ قَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ يَا أَهْلَ يَثْرِبَ لَا مُقَامَ لَكُمْ فَارْجِعُوا»؛ مردم را میترساندند. الان هم همین جور است. الان هم یک عدهای مردم را میترسانند: آقا بترسید. مقابلهٔ با آمریکا مگر شوخی است؟ پدرتان را در میآورند! آن جنگ نظامیشان، این تحریمشان، این فعالیتهای تبلیغی و سیاسیشان. در آخر این سوره باز میفرماید: «لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ». مرجفون همینهایند. در یک چنین شرائطی، شرح حال مؤمن این است: «هَٰذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ»؛ ما تعجب نمیکنیم؛ خدا و رسولش به ما گفته بودند که اگر پابند به توحید باشید، پابند به ایمان به خدا و رسول باشید، دشمن دارید؛ دشمنها سراغتان میآیند. بله، گفته بودند، حالا هم راست درآمد؛ دیدیم بله، آمدند. «وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ ۚ وَمَا زَادَهُمْ إِلَّا إِيمَانًا وَتَسْلِيمًا»؛ ایمانشان بیشتر شد. منافق، ضعیفالایمان، فی قلوبهم مرض - که طوائف گوناگونیاند - وقتی دشمن را میبینند، تنشان مثل بید میلرزد؛ بنا میکنند به مؤمنین باللّه و زحمتکشان در راه خدا، عتاب و خطاب و اذیت کردن و فشار آوردن: آقا چرا اینجوری میکنید؟ چرا کوتاه نمیآئید؟ چرا سیاستتان را اینجوری نمیکنید؟ همان کاری که دشمن میخواهد، انجام میدهند. اما از آن طرف، مؤمنینِ صادق میگویند: ما تعجبی نمیکنیم؛ خب، باید دشمنی کنند؛ «هَٰذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ».
یک جا هم فرموده: «وَلَنْ تَرْضَىٰ عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ»؛ تا وقتی کمند آنها را به گردن نیندازید، دنبالهرو آنها نشوید، همین آش است و همین کاسه. خودت را قوی کن که کمندش در گردن تو تأثیر نگذارد؛ یک تکان بدهی، کمندش پاره شود. خودت را قوی کن. چرا خودت را ضعیف میکنی تا در مقابل او تسلیم شوی، خاکسار شوی، به خاک بیفتی؟ «وَمَا زَادَهُمْ إِلَّا إِيمَانًا وَتَسْلِيمًا». اینجوری باشید عزیزان من، فرزندان من.
بیانات رهبر انقلاب ۱۳۹۱/۰۷/۱۹
@fakhrian_ir
#اطلاعیه
#مهم
یادداشت مهم و مفصل حجةالاسلام فخریان با موضوع:
فرقِ مذاکرهٔ مستقیم و غیرمستقیم، در شکل یا نتیجه یا هردو؟
علت صدور مجوز مذاکرهٔ غیرمستقیم چیست؟
در کانال ایشان منتشر شد...
https://eitaa.com/fakhrian_ir
فرقِ مذاکرهٔ مستقیم و غیرمستیم، در شکل یا نتیجه یا هردو؟
علت صدور مجوز مذاکرهٔ غیرمستقیم چیست؟
۱ از ۵
[۱]. بیانات رهبر انقلاب در مورد مذاکره با آمریکا آنقدر زیاد است که برای هیچکس در فهم نظر رهبری جای تردید نمیگذارد. در دههٔ ۹۰ و همچنین در یک سال اخیر، رهبری بارها به چرایی عدم مذاکره با آمریکا پرداختهاند. ایشان مهمترین دلیل بر نفی مذاکره با آمریکا را تجربه ذکر میکنند و در تبیین تجربیات مذاکره با آمریکا فرقی بین مذاکرهٔ مستقیم و غیر مستقیم نمیگذارند. رهبری هر دو نوع مذاکره را بینتیجه بلکه سمّ میدانند. عین تعبیرشان این است:
حالا آدم میبیند و میشنود که او [ترامپ] که میگوید مذاکره، در داخل هم بعضیها میگویند «حالا مثلاً مذاکره چه عیبی دارد»؛ مذاکره سَمّ است. تا وقتی آمریکا همینی است که الآن هست - به تعبیر امام، تا وقتی آدم نشده؛ امام این جوری تعبیر کردند - مذاکرهٔ ما و آمریکا سَمّ است، و با این دولت کنونی آمریکا [دولت ترامپ]، یک سَمّ مضاعف است... بنابراین مذاکره مطلقاً معنی ندارد. ۱۳۹۸.۲.۲۴
[۲]. رهبری مذاکره با آمریکا را سمّ میداند و میفرماید مطلقا ممنوع است و نباید به خاطر ترس از آمریکا سمّ را نوشید. در همان سخنرانی میفرماید که احدی نباید از هیبت پوشالی و تشر و هیاهوی دولت آمریکا - خصوصا ترامپ - بترسد:
هیچ کس از هیبت ظاهری آمریکا نباید بترسد هیچ کس؛ یعنی این واقعاً خیلی خطا است. آدم احساس میکند بعضیها از این هیبت ظاهری و تشر و هیاهو و مانند اینها جا میزنند و وحشت میکنند؛ ترس از این هیبت ظاهری غلط است؛ ابرقدرتها کارشان را همین جوری پیش ميبرند؛ با هیاهو. آن قدرت واقعی آنها به قدر آن هیاهویی که میکنند نیست؛ خیلی کمتر است؛ منتها تشر میزنند، هیاهو میکنند، تهدید میکنند، این و آن را میترسانند. هیچ کس نباید [بترسد]؛ نه از آنها باید ترسید، نه از ثروت این قارونهای خلیج فارس؛ این قارونهایی هم که اطراف ما هستند، هیچ غلطی نمیتوانند بکنند. ۱۳۹۸.۲.۲۴
[۳]. نکتهٔ بعدی که رهبر انقلاب به آن میپردازند این است که علت اصلی دمیدن به شیپور مذاکره با ایران از طرف دولتهای آمریکا چهار چیز است:
۱. تضعیف نقاط قوت و اساسی جمهوری اسلامی:
مذاکره یعنی معامله؛ یعنی یک چیزی بدهی، یک چیزی بگیری. آنچه در این معامله مورد نظر او است، درست نقاط قوّت جمهوری اسلامی است؛ مذاکره را روی این میبرند. نمیگویند بیایید راجع به آب و هوا، راجع به منابع طبیعی، راجع به محیط زیست مذاکره کنیم، میگویند بیایید دربارهٔ سلاح دفاعی شما مذاکره کنیم؛ شما چرا سلاح دفاعی دارید؟ خب سلاح دفاعی برای یک کشور ضروری است. اینها میگویند بیایید روی این مذاکره کنیم؛ مذاکره کنیم یعنی چه؟ یعنی شما اگر چنانچه فرض کنید موشک میسازید با فلان بُرد، با فلان دقّت، این بُرد را کم کنید به طوری که به پایگاه ما که آمریکا هستیم نرسد که اگر ما یک روز شما را زدیم، شما نتوانید جواب ما را بدهید؛ خب این مورد معامله است؛ شما قبول میکنید این را، یا قبول نمیکنید؟ معلوم است که قبول نمیکنید، وقتی قبول نکردید همین آش است و همین کاسه، همین دعوا، همین سر و صدا؛ بحث دین و انقلاب و مانند اینها نیست، هیچ ایرانی غیرتمند و باشعوری نمیرود راجع به نقاط قوّت خودش با طرف مقابل معامله کند؛ با طرفی که میخواهد این نقاط قوّت را از دست او بیرون بیاورد، معامله نمیکند اینها را؛ اینها را ما لازم داریم. عمق راهبردی ما در منطقه خیلی مهم است؛ خب برای هر کشوری مهم است؛ عمق راهبردی سیاسی و امنیّتی، مؤلّفهٔ اساسیای است برای حیات همهٔ دولتها و ملّتها و ما بحمدالله عمق راهبردیمان در منطقه خیلی خوب است؛ اینها از این ناراحتند، میگویند بیایید روی مسائل منطقه صحبت کنیم یعنی شما عمق راهبردیتان را از دست بدهید؛ روی اینها میگویند مذاکره کنیم. ۱۳۹۸.۲.۲۴
۲. دستاوردسازی و تحریف افکار عمومی:
اینکه رئیسجمهور آمریکا [ترامپ] میگويد ما آماده هستیم با ایران مذاکره کنیم و به مذاکره دعوت میکند و ادّعا ميکند که نامهای فرستاده به نظر من این فریب افکار عمومی دنیا است؛ این معنایش آن است که ما اهل مذاکرهایم، میخواهیم مذاکره کنیم، صلح کنیم، دعوا نباشد، ایران حاضر به مذاکره نیست. خب، ایران چرا حاضر به مذاکره نیست؟ به خودتان برگردید. ما چند سال نشستیم مذاکره کردیم، همین شخص، مذاکرهٔ تمامشدهٔ کاملشدهٔ امضاشده را از میز بیرون انداخت و پاره کرد؛ با این آدم چه جور میشود مذاکره کرد؟ ۱۴۰۳.۱۲.۲۲
https://eitaa.com/fakhrian_ir
فرقِ مذاکرهٔ مستقیم و غیرمستقیم، در شکل یا نتیجه یا هردو؟
علت صدور مجوز مذاکرهٔ غیرمستقیم چیست؟
۲ از ۵
۳. پرت کردن حواس مردم آمریکا و جهان از مشکلات متعدد و عمیق کشور آمریکا:
یک نکتهای که غالباً مورد توجّه نیست این است که آمریکا الان در درونِ خودش درگیر مشکلات بزرگ اجتماعی و اقتصادی و مانند اینها است؛ البتّه در زمینهٔ اقتصادی یک پیشرفتهایی داشتهاند، منتها صاحبنظران میگويند این پیشرفتها کوتاهمدّت است، ادامهدار نخواهد بود، لکن مشکلات مهمّ اجتماعیشان الان برقرار است. گزارشی که وزارت کشاورزی آمریکا داده، ۴۱ میلیون آمریکایی دچار گرسنگی و نداشتن امنیّت غذائیاند؛ این وضع آمریکا است. یعنی این هیاهوها و هارت و هورتها و به خیال خودشان فشار اقتصادی به ملّت ایران وارد کردن، از طرف یک چنین دولتی است که در کشور خودش طبق آماری که خودشان میدهند، ۴۱میلیون [نفر] دچار گرسنگی [هستند].
در زمینهٔ وضع اجتماعی؛ یک مرکزی دارند به نام «مرکز آمار ملّی حیاتی آمریکا» که این مرکز میگوید چهل درصد ولادتها در آمریکا نامشروع است. دو میلیون و دویست هزار زندانی در آمریکا وجود دارد که در دنیا بینظیر است؛ یعنی به نسبت جمعیّت، بینظیر است؛ هیچ جای دنیا، به نسبت جمعیّت، این همه زندانی ندارد. بالاترین آمار مصرف موادّ مخدر در جهان در آمریکا است. ببینید! مشکلات اجتماعی اینها است دیگر؛ گرفتارند. ۳۱ درصد تیراندازیهای جمعی در دنیا در آمریکا اتّفاق میافتد؛ هر روز میشنوید، میبینید، در روزنامهها میخوانید که در فلان مدرسه، در فلان باشگاه، در فلان ایستگاه مترو تیراندازی شده. اینها وضعِ اجتماعیِ اینها است؛ گرفتارند؛ دل آدم هم میسوزد برای مردم آنها. آن وقت چه کسی میآید میشود رئیسجمهورشان! بنابراین، دشمن را بعضیها خیلی بزرگ و خطرناک نکنند؛ دشمن، دشمنی است که گرفتار است. ۱۳۹۸.۲.۲۴
۴. تأمین منافع صهیونیستها:
امروز آمریکاییها مصالح رژیم صهیونیستی را بیشتر از هر دولت دیگری اینها رعایت میکنند؛ یعنی واقعاً باید گفت که فرمانِ کار بسیاری از سیاستهای آمریکا دست صهیونیستها است؛ حالا نه لزوماً دولت صهیونیست در فلسطین اشغالی، بلکه دست جامعهٔ صهیونیستی است که بر امورشان مسلّط است. ۱۳۹۸.۲.۲۴
[۴]. نکتهٔ بعدی که رهبری به آن میپردازند این است که دشمنی آمریکا از اول انقلاب شروع شده و مدام هم همراه با انواع تهدید و تهدید به جنگ بوده است. میفرمایند در دولت قبلی ترامپ هم مکرر ایران را تهدید به جنگ کردهاند، لکن بدانید اولا جنگ نمیشود و ثانیا در صورت بروز جنگ، خسارت آمریکا بیشتر خواهد بود، پس جنگ برای آنها صرفه ندارد:
شک نیست که دشمنی آمریکا که از اوّل انقلاب شروع کرده به دشمنی، امروز شکل آشکار به خودش گرفته. توجّه کنید. اینکه ما خیال کنیم امروز دشمنی آمریکا بیشتر شده، نه، آشکار شده. قبلاً هم همین دشمنیها بود امّا این جور صریح حرف نمیزدند؛ اینها صریح میگویند. میگويند میخواهیم چنین کنیم، میخواهیم چنان کنیم. تهدید میکنند. خب آدم باید بداند که قوّت و توانایی آن کسی که با صدای بلند تهدید میکند، به قدر صدای بلندش نیست؛ انسان از آن کسی که تهدید نمیکند، بیشتر باید واهمه داشته باشد؛ از آن که تهدید میکند نه. بنابراین امروز آمریکاییها دشمنی را آشکار کردهاند... گزینهٔ قطعی ملّت ایران مقاومت در مقابل آمریکا است و در این رویارویی، در این مقاومت، او وادار خواهد شد به عقبنشینی. و بحث مقاومت هم بحث برخورد نظامی نیست؛ این که حالا بعضی هم مسئلهٔ جنگ را در روزنامه و در فضای مجازی و مانند اینها مطرح میکنند حرف بیخودی است. جنگی بنا نیست انجام بگیرد و به توفیق الهی انجام هم نخواهد گرفت. نه ما دنبال جنگیم، آنها هم به صرفهشان نیست که دنبال جنگ باشند و میدانند که به صرفهشان نیست. ما هم که خب اهل ابتدا به کارِ نظامی نیستیم ــ هیچ وقت نبودیم، الآن هم نیستیم ــ این برخورد، برخورد ارادهها است؛ این رویارویی، رویارویی ارادهها است؛ و ارادهٔ ما از آنها قویتر است. ما علاوهی بر ارادهٔ قوی، توکّل به خدا را هم داریم. ذلِکَ بِاَنَّ اللهَ مَولَی الَّذینَ ءامَنوا وَ اَنَّ الکافِرینَ لا مَولی لَهُم؛ آنها مولا ندارند؛ ما متّکی به ارادهٔ الهی هستیم. ۱۳۹۸.۲.۲۴
https://eitaa.com/fakhrian_ir
فرقِ مذاکرهٔ مستقیم و غیرمستقیم، در شکل یا نتیجه یا هردو؟
علت صدور مجوز مذاکرهٔ غیرمستقیم چیست؟
۳ از ۵
[۵]. خب با توجه با مطالب گفته شده و اینکه نتیجهٔ مذاکرهٔ مستقیم و غیرمستقیم واحد است و هر دو نوع مذاکره سمّ است، چرا رهبر انقلاب مجوز مذاکرهٔ غیرمستقیم را صادر فرمودند؟ آمریکا عوض شده و به تعبیر امام آدم شده یا تاکتیک رهبری تغییر یافته؟ در حالی که به تازگی با صراحت فرمودند:
همه بدانند! مواضع ما همان مواضعی است که بود، دشمنی آمریکا و رژیم صهیونیستی هم همان است که بود. تهدید میکنند که شرارت خواهند کرد. البتّه ما خیلی اطمینان نداریم و احتمال زیاد نمیدهیم که از بیرون شرارتی انجام بگیرد، امّا اگر شرارتی انجام بگیرد، قطعاً ضربهٔ متقابلِ محکم خواهند خورد. و اگر به فکر این باشند که در داخل کشور فتنه راه بیندازند، مثل بعضی از سالهای قبل که راه انداختند، جوابشان را خود ملّت ایران خواهند داد، همچنان که در گذشته دادند. ۱۴۰۴.۱.۱۱
[۶]. دلیل را باید در جای دیگری جستجو کرد نه در دوگانهٔ جنگ یا مذاکرهٔ مستقیمِ ترامپ. رهبری این دوگانه را اصلا لحاظ نفرمود که بعد گزینهٔ سومی بهنام مذاکرهٔ غیرمستقیم را بپذیرد. آنچه موجب شد مجوز این گزینه صادر شود وجود حقیقتی تلخ و فوقالعاده اثرگذار و مخرب، به نام "تحریف" است.
رهبری قبلا - در عید قربان سال ۹۹ - این تذکر را داده بودند که تحریف را جدی بگیرید که اگر تحریف از بین رفت، تحریم نیز:
به موازات تحریم - این را درست توجّه کنید - یک جریان تحریف هم هست؛ در کنارش یک جریان تحریف هست؛ تحریف حقایق، واژگون نشان دادن واقعیّات؛ چه واقعیّات کشور ما، چه واقعیّات مرتبط با کشور ما؛ این هم یکی از کارهایی است که دشمنان انجام میدهند.
هدف از این تحریف دو چیز است: یکی، ضربه به روحیۀ مردم است، یکی هم آدرس غلط دادن برای رفع مشکل تحریم است. این تحریف در این زمینهها است و با این دو هدف دارد انجام میگیرد. پول زیادی هم دارند خرج میکنند برای اینکه این حقایق را تحریف کنند. الان هم این جریان تحریف است که وجود دارد.
امّا آن مسئلۀ اوّل که تضعیف روحیۀ مردم و ضعیف کردن نشاط و تحرّک و امید مردم است، از اوّل انقلاب بوده. از اوّل انقلاب، خطّ ثابت دشمن همین بود که خطاب به مردم ایران، به وسیلۀ تلویزیونها، رادیوها - البتّه آن وقت محدودتر بود، حالا که دیگر وسیع هم شده و انواع و اقسام راههای ارتباطی وجود دارد - به مردم ایران تفهیم کنند که بیچاره شدید، دیگر مثلاً کارتان تمام است و هیچ کاری از عهدۀ کسی برای شما برنمیآید، اوضاعتان خراب است و غیره؛ از اوّل انقلاب یکی از هدفها همین بوده که به مردم ایران بگویند با قطع ارتباط با آمریکا، با گسستن پیوندی که بین ایرانِ استعماریِ دوران پهلوی با آمریکا بود، پدر ملّت ایران درآمده. این را از اوّل [دنبال میکردند]؛ الان هم همین است؛ الان هم دارند همین را دنبال میکنند، اوضاع را بد جلوه میدهند، با صدها زبان، با صدها وسیله. اگر نقطۀ قوّتی در کشور باشد که مطلقاً انکار میکنند؛ یا به سکوت برگزار میکنند یا انکار میکنند. خب، کارهای خوبی در کشور دارد انجام میگیرد؛ مطلقاً [حتّی] یکی از اینها در تبلیغات خارجی دشمنان ما منعکس نیست. نقطۀ ضعفی اگر وجود داشته باشد، آن را دهبرابر میکنند، گاهی صدبرابر میکنند که این نقطۀ ضعف را بزرگ کنند؛ برای چیست؟ برای این است که روحیۀ مردم تضعیف بشود؛ امید مردم، بخصوص امید جوانها؛ چون وقتی امیدوار باشند، تحرّک جوانها، تحرّک فوقالعاده است، جوانها پیشتازند، پیشرانند؛ اگر چنانچه امید از آنها گرفته شد، متوقّف میشوند، مثل ماشینی که بنزینش تمام میشود، این جور [متوقّف] میشوند. میخواهند جوانهای ما را ناامید کنند، نشاط را از آنها بگیرند، تحرّک را از آنها بگیرند و جوری بشود که جوانها تحرّک و پیشتازی و پیشگامی خودشان را نداشته باشند. البتّه در بعضیها اثر هم میکند. در داخل هم کسانی همین حرفهای آنها را تکرار میکنند؛ یک خبری را فرض بفرمایید در نوشته یا اظهارات فلان کسی که جزو مجموعههای سیاسی است انسان میشنود، دو روز بعد میبیند که یا در فضای مجازی، یا در فلان روزنامه در کشور ما همان منعکس میشود. از این کارها متأسّفانه هست در داخل.
در آن بخش دوم، [یعنی] آدرس غلط دادن، آدرس دادنشان این جوری است که میگویند: «اگر میخواهید تحریم برطرف بشود، در مقابل آمریکا کوتاه بیایید»؛ خلاصۀ حرف این است که باید کوتاه بیایید در مقابل آمریکا، باید ایستادگی نکنید. این هم جریان تحریف... و من به شما بگویم که اگر جریان تحریف شکست بخورد، جریان تحریم قطعاً شکست خواهد خورد؛ زیرا که عرصه، عرصهی جنگ ارادهها است؛ وقتی جریان تحریف شکست خورد و ارادۀ ملّت ایران همچنان قوی و مستحکم باقی ماند، قطعاً بر ارادۀ دشمن فائق میآید و پیروز خواهد شد. ۱۳۹۹.۵.۱۰
https://eitaa.com/fakhrian_ir
فرقِ مذاکرهٔ مستقیم و غیرمستقیم، در شکل یا نتیجه یا هردو؟
علت صدور مجوز مذاکرهٔ غیرمستقیم چیست؟
۴ از ۵
[۷]. بنده معتقدم این جریان تحریف دشمن که توسط دنبالههای آن در داخل نیز دنبال میشود بر بعضی از مسئولین کشور و بر بخشی از جامعه اثرگذار بوده که منجرّ به صدور مجوز مذاکرهٔ غیرمستقیم شد. یعنی رهبری بین دو گزینهٔ مذاکرهٔ مستقیم- گزینهٔ بدتر - و مذاکرهٔ غیر مستقیم - گزینهٔ بد - بصورت کاملا عاقلانه، هوشمندانه و شرافتمندانه، گزینهٔ دوم را انتخاب کردند. نه بین دو گزینهٔ مطرح شده از طرف ترامپ گزینهٔ سومی را انتخاب کرده باشند، دلیل؟ تصریح بیانات رهبر انقلاب:
در این مقطع زمانی، سیاستهای استکبار و بخصوص و بهطور خاص سیاستهای آمریکا اقتضا میکند که یک تفکری تزریق بشود در میان ملّت ما؛ اوّل در میان نخبگان جامعه و بعد از آن بتدریج به افکار عمومی منتقل بشود؛ یک تفکر خاصّی تزریق بشود به افکار عمومی. آن سیاستی که مورد نظر آنها است این است که وانمود کنند ملّت ایران بر سر یک دوراهی قرار دارد و چارهای ندارد جز اینکه یکی از این دو راه را انتخاب کند. آن دوراهی عبارت است از اینکه یا باید با آمریکا کنار بیایند، یا باید بهطور دائم فشارهای آمریکا و مشکلات ناشی از آن را تحمّل کنند؛ یکی از این دو را ملّت ایران باید انتخاب کند؛ این چیزی است که آنها میخواهند. [البتّه] کنار آمدن با آمریکا بهمعنای کنار آمدن با هیچ دولت دیگری نیست. چون دولت آمریکا دارای ثروت، دارای دستگاههای تبلیغاتی وسیع، دارای سلاحهای خطرناک و دارای امکانات بسیاری است، کنار آمدن با دولت آمریکا ناگزیر، بهمعنای قبول تحمیلهای آن دولت است. طبیعت توافق با آمریکا همین است؛ همهجا همینجور است؛ کشورهای دیگر هم که در هر مسئلهای با آمریکا توافق میکنند، معنایش این است که از مواضع خودشان بهنفع طرف مقابل عقبنشینی میکنند بدون اینکه طرف مقابل بهنفع آنها یک عقبنشینی قابلتوجّهی انجام بدهد. در همین توافق اخیر هستهای هم اگرچه این توافق را ما تأیید کردیم و برگزارکنندگان این توافق را مورد قبول اعلام کردیم و قبول داریم آنها را، لکن اینجا هم همینجور بود؛ وزیر خارجهٔ محترم ما در مواردی به بنده گفت که ما [مثلاً] اینجا را یا این خطّ قرمز را دیگر نتوانستیم حفظ کنیم. معنای این همین است؛ یعنی وقتی طرف مقابل یک دولتی مثل آمریکا است که وسایل تبلیغ دارد، امکانات دارد، پول دارد، دیپلماسی فعّال دارد، عوامل گوناگونی در اطراف دنیا دارد، دولتهایی که به آنها فشار میآورد در اختیارش هستند، کنار آمدن با او بهمعنای صرفنظر کردن از برخی از چیزهایی است که انسان بر آنها پای میفشرد. این یک دوراهی است که طبق سیاستهای آمریکا که میخواهند در ذهن ملّت ما تزریق بکنند، یک دوراهی ناگزیر است؛ یک دوگانهٔ اجتنابناپذیر است: یا باید در مقابل آمریکا و خواستهای او در موارد بسیاری کوتاه بیاییم، یا باید فشارهای آمریکا را، تهدیدهای آمریکا را، ضررهای ناشی از مخالفت با آمریکا را تحمّل کنیم. اینها میخواهند این را بهصورت یک گفتمانی در بین نخبگان جامعه ترویج کنند و بتدریج آن را در میان مردم و افکار عمومی سرریز کنند. در داخل کشور و خارج کشور، این فکر را دارند ترویج میکنند و به شکلهای گوناگونی، با بیانهای مختلفی، در وسایل ارتباط جمعی دنیا دارند گسترش میدهند؛ کسانی را میگمارند برای اینکه بتوانند این فکر را در میان ملّت ما گسترش بدهند. البتّه در داخل هم همینطور که عرض کردیم، کسانی هستند که این فکر را قبول دارند و قبول کردهاند و تلاش میکنند که آن را به دیگران هم بقبولانند. ۱۳۹۵.۱.۱
در این سخنرانی رهبر انقلاب صراحتا میفرمایند که در گذشته ما نیز دو راهیهای آمریکا و خصوصا ترامپ را تجربه کردهایم و این اولبار نیست که بر اساس آن مجبور به انتخاب راه سومی شویم. علاوه بر اینکه در تصریحات رهبر انقلاب، هیچ فرقی بین مذاکرهٔ مستقیم و غیرمستیم در نتیجه نیست! و اگر هر دو شکل مذاکره هیچسودی برای ما ندارد، چرا بایستی آن را بپذیریم؟
میفرمایند: در جواب این حرف من [که نبایستی با آمریکا مذاکره کرد]، عنصرِ داخلیِ مقالهنویسِ فلان روزنامه میگوید «خب آقا! دو نفری که با همدیگر جنگ دارند و مینشینند برای صلح مذاکره میکنند، اینها هم به هم اعتماد ندارند؛ نداشتن اعتماد مانع مذاکره نیست»؛ این اشتباه است؛ همان دو نفری که برای صلح دارند مذاکره میکنند، اگر به وفای به آنچه قرارداد میشود مطمئن نباشند، مذاکره نمیکنند؛ چون میدانند کار بیهودهای است، کار مهملی است. در مذاکره باید انسان مطمئن باشد که طرف مقابل به آنچه متعهّد شد عمل خواهد کرد. وقتی میدانیم عمل نمیکند، چه مذاکرهای؟ بنابراین، دعوت به مذاکره و اظهار مذاکره فریب افکار عمومی است. ۱۴۰۳.۱۲.۲۲
https://eitaa.com/fakhrian_ir
فرقِ مذاکرهٔ مستقیم و غیرمستقیم، در شکل یا نتیجه یا هردو؟
علت صدور مجوز مذاکرهٔ غیرمستقیم چیست؟
۵ از ۵
[۸]. طبيعتا مذاکرهکنندگان ما که نمایندهٔ ملت ایران هستند، مورد حمایت رهبری خواهند بود. همچنان که بعد از روی کار آمدن آقای روحانی، رهبر انقلاب علیرغم اینکه تصریح کردند که به مذاکرات خوشبین نیستند و بعد روند مذاکرات را خسارت محض نامیدند:
کسانی که امید میبندند به اینکه بنشینیم با آمریکا در فلان مسئله مذاکره کنیم و به یک نقطهی توافقی برسیم -یعنی ما یک تعهّدی بکنیم، طرف مقابل هم یک تعهّدی بکند- از این غفلت میکنند که ما ناگزیر باید به همهی تعهّدهای خود عمل کنیم [امّا] طرف مقابل با طُرق مختلف، با شیوههای مختلف، با خدعه، با تقلّب سر باز میزند و به تعهّدهایی که کرده است عمل نمیکند. این چیزی است که ما امروز در مقابل چشم خودمان داریم میبینیم؛ یعنی خسارت محض. ۱۳۹۵.۱.۱
و همچنین ادامهٔ مذاکرات را سمّ مهلک نامیدند، اما مذاکرهکنندگان را همیشه مورد حمایت خود قرار دادند:
آن روز مسئولین، هم به ما میگفتند، هم به مردم میگفتند که در این مذاکرات، قرار بر این است که وقتی ایران تعهّدات خود را انجام میدهد، یکباره همهٔ تحریمها برداشته بشود؛ یعنی این مانعی که آمریکا سر راه ملّت ایران ظالمانه و خباثتآمیز به وجود آورده بود، برداشته بشود؛ خب حالا شش ماه از این موعد گذشته است، برداشته نشده؛ شش ماه برای یک مملکت هشتاد میلیونی زمان کمی است؟ در این شش ماه دولت محترم کم میتوانست کار بکند اگر چنانچه این خباثت آمریکاییها نبود؟ این برجام شد برای ما یک نمونه، یک تجربه. بنده گفتم برجام و این مذاکرات هستهای، برای ما یک نمونه خواهد بود؛ ببینیم آمریکاییها چهکار میکنند؛ اینها که حالا با زبان چرب و نرم میآیند، گاهی نامه مینویسند، اظهار ارادت میکنند، اظهار همراهی میکنند، در جلسات مشورتی و مذاکرات که مینشینند، با زبان چرب و نرم با مسئولین ایرانی صحبت میکنند، خیلی خب ببینیم در عمل چهکار میکنند. حالا معلوم شد در عمل چهکار میکنند! در ظاهر وعده میدهند، با زبان چرب و نرم حرف میزنند امّا در عمل توطئه میکنند، تخریب میکنند، مانع از پیشرفت کارها میشوند؛ این شد آمریکا؛ این شد تجربه. حالا آمریکاییها میگویند بیایید دربارهٔ مسائل منطقه با شما صحبت کنیم! خب، این تجربه به ما میگوید این کار برای ما سمّ مهلک است. ۱۳۹۵.۵.۱۱
https://eitaa.com/fakhrian_ir
تاکتیک آمریکاییها بر علیه رهبری، از زبان رهبری
من این را بگویم که از جملهٔ تاکتیکهای تبلیغاتی اینها [آمریکاییها] این است که گاهی شایع میکنند که از طرف رهبری، کسانی با آمریکائیها مذاکره کردند؛ این هم یک تاکتیک تبلیغاتیِ دیگر و دروغ محض است. تاکنون از سوی رهبری، هیچ کس با آنها مذاکره نکرده است. در چند مورد، در طول سالهای متمادی، در دولتهای گوناگون، کسانی بر سر موضوعات مقطعی ــ که ما هم مخالفتی نداشتیم ــ با آنها مذاکره کردهاند؛ اما مربوط به دولتها بوده است. البته همانها هم موظف بودهاند که خطوط قرمز رهبری را رعایت کنند؛ امروز هم موظفند و باید رعایت کنند. ۱۳۹۲/۰۱/۰۱
@fakhrian_ir
علت صدور مجوز مذاکرۀ غیرمستقیم با آمریکا.pdf
690.1K
🖇 #فایل
یادداشت حجةالاسلام و المسلمین فخریان با عنوان:
فرقِ مذاکرهٔ مستقیم و غیرمستقیم، در شکل یا نتیجه یا هردو؟
علت صدور مجوز مذاکرهٔ غیرمستقیم چیست؟
https://eitaa.com/fakhrian_ir
سادهانگاریِ دشمنپسند
[۱]. زندگی اجتماعی انسانها در میانهٔ انبوهی از واقعیات، عینیات و تجربیات محصور شده است. نمیتوان چشم را بر واقعیتها بست و در یک خوشخیالی و سادهانگاری زندگی کرد. در جهانی که سلطهگران با انواع و اقسام ترفندها و تاکتیکها به دنبال سلطهٔ جهنمی خود بر دنیا هستند، دیگر نمیتوان با سیاستهای رایج بینالمللی و اصول دیپلماسی که اتفاقا همان سلطهگران برای ملل جهان مشق میکنند، با دیگر کشورها مواجه شد. نظمی که نظام سلطه برای جهان نوشته این است که کشورهای جهان به سلطهگر و سلطهپذیر تقسیم شوند. این نظم بیش از صدسال است که بر جهان حاکم بوده.
[۲]. تنها انقلاب اسلامی ایران بود که توانست در مقابل این قانون حتمی سلطهگران جهنمی بایستد و مقاومت کند و پیش برود. تنها کشوری که اعلام کرد نه سلطهگر خواهد بود و نه سلطهپذیر، ایران اسلامی بود.
از روز اعلانِ استقلال ایران از نظام سلطه و اعلام شعار نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی، دشمنیها با ایران شروع شد. با تمام امکانات به جنگ با ایران آمدند و البته مکرر شکست خوردند.
[۳]. از مهمترین و پیچیدهترین مدلهای جنگ، جنگ شناختی است. در جنگ شناختی، دشمن دستگاه محاسباتی طرف مقابل را مختل میکند. یعنی قطبنمای او را از کار میاندازد. این طرف دیگر نمیتواند درست بفهمد، در نتیجه نمیتواند تصمیم درستی بگیرد و این یعنی شکست قطعی. و این یعنی پیروزی سلطهگران. در میان انواع جنگها، باید مراقب این جنگ بود. این است که خواص و نخبگان را منحرف میکند. این است که اثرگذاران را به جادهصافکن دشمن تبدیل میکند.
[۴]. آن آقای محترم تحصیلکرده در مورد مذاکرات جدید در عمان نوشته:
«اگر اندکی تاریخ روابط بینالملل بخوانید متوجه خواهید شد اصولا در روابط بینالملل هیچ وقت نباید خوشبین بود.
ما به مذاکرات خوشبین نیستیم اما از مذاکره هراس نداریم.»
آیا در سیاست بینالمللی که این بزرگوار از آن میگوید فرقی بین آمریکا و سایر کشور گذاشته؟
آیا در سیاست بینالملل نوشته که مذاکره از طرف آمریکا یکی از مهمترین ابزار سلطه بر کشور مقابل است؟
در سیاست بینالملل نوشته که از تجربیات مکرر و تلخ گذشتهٔ خود استفاده کن و آن را تکرار نکن؟
آیا در سیاست بینالملل نوشته آنچه که شما از آن هراس ندارید، سمّ مهلک، خسارت محض و غیرهوشمندانه است؟
سادهانگاری همین است که با شیطان بزرگ، بر اساس اصول دیپلماسیای که خودش دیکته میکند مواجه شد.
راستی شما آمریکا را همینقدر بیخطر میدانید؟
[۵]. حالا یک مقدار سیاست حکیمانه بخوانید از حکیم انقلاب:
«آمریکاییها مستکبرند. آدم مستکبر و دولت مستکبر، دنبال سبز کردن حرف خودش است. بنابراین، اینطور نیست که رابطه برای کشور ما فایدهای داشته باشد؛ که اگر رابطه نباشد یا مذاکره نباشد، مشکلات به وجود خواهد آمد و اگر این مذاکره و رابطه انجام شد، مشکلات از بین خواهد رفت؛ نه. نه آمریکا برای ایجاد مشکلات آنچنان دستش باز است و نه رابطه و مذاکره این چنین معجزهگریای برای رفع مشکلات دارد. هیچکدام از اینها نیست؛ [رفع مشکلات] بسته به توان ملت است، بسته به عُرضه یک حکومت است، بسته به اقتدار و عزّتخواهی ماست که بتوانیم در مقابل امریکا بایستیم و برطبق اراده و برطبق مصالح کشورمان اقدام کنیم.
[نکتهٔ بعدی اینکه] رابطه و مذاکره، برای ملت ایران و برای نهضت جهانی مضّر است. اولین ضرر این است که آمریکاییها با ورود در این میدان، اینطور تفهیم خواهند کرد که جمهوری اسلامی از همه حرفهای دوران امام و دوران جنگ و دفاع مقدّس و دوران انقلاب صرفنظر کرده و گذشته است. اوّلین چیزی که آمریکاییها ادّعا میکنند، این است. اوّلین مطلبی که در دنیا شایع میکنند، این است که انقلاب اسلامی تمام شد و پایان گرفت؛ کمااینکه هوز هیچچیز نشده، همین حرفها را زمزمه میکنند!
همین دو، سه روز قبل از این، تلکسی دیدم که رئیس یکی از دولتهای آفریقایی مصاحبه کرده و گفته است که بله، ایران مدّتی ادّعا میکرد که با آمریکا مخالف است؛ اما حالا مقدّمات جور میکند برای اینکه بتواند با آمریکا دست دوستی بدهد! هنوز هیچچیز نشده، اینطور میگویند! در دنیا، تبلیغات و شایعات علیه ملت ایران و علیه جمهوری اسلامی و علیه دولت فضا را پُر خواهد کرد که اینها از انقلاب برگشتند. اینها آبروی انقلاب را در دنیا در پیش مستضعفان خواهد برد، دلها را مردّد خواهد کرد، نهضت جهانی اسلامی را دچار افول خواهد کرد، استقلال ملت ایران را از دست او خواهد گرفت.»
بیانات در خطبههای نماز جمعه ۱۳۷۶/۱۰/۲۶
https://eitaa.com/fakhrian_ir
اتمام حجتی که اتمام حجت نشد
خاطرات دکتر صالحی از مذاکره با آمریکا در عمان
در یادداشتی که دیروز با عنوان:
فرق مذاکرهٔ مستقیم و غیرمستیم، در شکل یا نتیجه و یا هردو:
علت صدور مجوز مذاکرهٔ غیرمستقیم چیست؟
منتشر شد، نوشتم که بین هر دو شکل مذاکره در نتیجه فرقی نیست. دلیل؟ تجربه.
در سال ۹۰ و ۹۱ - اواخر دولت آقای احمدینژاد - آقای دکتر علیاکبر صالحی مذاکرات بین ایران و آمریکا را که بواسطهٔ سلطان قابوس - پادشاه عمان - انجام گرفت را پیگیری میکردند. ادامهٔ مذاکراتی که آقای صالحی پیگیر آن شدند، از سال ۹۲ در دولت آقای روحانی پیگیری شد و منجر به برجام بیفرجام شد.
آقای صالحی در خاطراتش - در کتاب گذری در تاریخ - تصریح میکند که با اصرار، از رهبر انقلاب مجوز مذاکره حول مسائل هستهای با آمریکا را میگیرد که البته رهبر انقلاب چند شرط را برای این مذاکره مطرح میفرمایند. تعبیر دکتر صالحی این است که ما بعد از به نتیجه نرسیدن در مذاکرات ۱+۵ با پیشنهاد و اصرارِ آمریکاییها متقاعد شدیم که با آمریکا مذاکرهٔ مستقیم در عمان داشته باشیم. در این خاطرات، او مذاکره با ۱+۵ را غیرمستقیم و مذاکره با آمریکا در عمان را مستقیم تعبیر میکنند و همچنین در ابتدای این بخش از خاطراتشان در همان کتاب، صفحهٔ ۳۰۸ با این عنوان شروع میکنند:
«شروع مذاکرهٔ مستقیم با آمریکاییها با وساطت سلطان قابوس.»
حالا مذاکرات قبلی ایران با آمریکا در عمان را چه غیرمستقیم بدانیم و چه مستقیم، نتیجهاش شد برجام. چرا کاری که بارها تجربه کردهایم و هیچ نتیجهای جز خسارت برای ملت ایران نداشته را دوباره تکرار کنیم؟
چرا کاری که بنا بود اتمام حجت باشد، اتمام حجت نشد؟
بخشی از خاطرات آقای صالحی:
بعد از اینکه موضوع را شرح دادم، حضرت آقا فرمودند: «این مذاکرات چه سودی خواهد داشت؟ ولی میتواند مضرات زیادی داشته باشد. مثلاً در افکار عمومی بگویند که ایرانیها نشستند و با آمریکاییها مذاکره کردند. البته ما قبلا با آنها در خصوص موضوعات خاص مثل عراق مذاکره کردهایم. حالا ممکن است آنها بخواهند از این موضوع سوءاستفاده کنند.»
زیرا در آن زمان منطقه با حوادث بهار عربی یا همان بیداری اسلامی روبهرو بود و در آن فضا ممکن بود مذاکره با آمریکا در افکار عمومی مردم کشورمان و مردم منطقه سلبی تلقی شود، ضمن اینکه ایشان فرمودند: «آمریکاییها بارها بدعهدیشان را به ما در مذاکراتی که قبلاً داشتهایم، نشان دادهاند.» سپس ایشان مواردی از خلف وعدههای آمریکا را برشمردند و تأکید کردند که: دولتمردانشان به هیچ وجه قابل اعتماد نیستند. لذا بایستی حواستان جمع باشد، چون آمریکاییها همیشه از هر فرصتی برای سوءاستفاده بهره میبرند.
بنده مجددأ صحبت کردم و عرض کردم: حضرت آقا اجازه بدهید برای اتمام حجت هم که شده این کار را امتحان کنیم. بالأخره تلاشمان را میکنیم، اگر موفق شدیم که فبها اگر هم نشدیم، ما در همین وضعیتی که هستیم، خواهیم ماند. بالأخره با این کار اتمام حجتی برای مردم میشود و به مردم خواهیم گفت که جمهوری اسلامی ایران تمام راههای ممکن را برای حل و فصل این ماجرا دنبال کرد و آنها بودند که همراهی نکردند. ایشان فرمودند: «اگر برای اتمام حجت است، اشکال ندارد و من مخالفت نمیکنم؛ اما شرط دارد.»
ایشان در ادامه فرمودند: «بایستی ملاحظاتی را در نظر بگیرید. نکند آمریکاییها بخواهند از این مذاکره سوءاستفاده کنند و برای خودشان امتیاز بگیرند. آن شرایط برای اعتبار جمهوری اسلامی خوب نیست. پس شما باید چند ملاحظه را در نظر بگیرید که خداینکرده باعث سوءاستفاده آنها نشود.»
سپس ایشان این موارد را تذکراً فرمودند:
۱. مذاکره در سطح وزیر خارجه انجام نگیرد؛ یعنی نمایندهٔ ما در حد وزير آنجا نرود و پایینتر از وزیر باشد.
آن موقع خانم کلینتون، وزیر خارجهٔ آمریکا بود و آقای جان کری هنوز وزیر نشده و سناتور بود؛ اما از طرف اوباما به عنوان مسئول اصلی پیگیری این پرونده تعیین شده بود.
۲. مذاکره برای مذاکره نباشد که دائم بروید مذاکره کنید و آن هم دچار سرنوشت ۱+۵ بشود. اگر دیدید در یکی دو جلسه به جایی نمیرسید فوراً مذاکرات را قطع کنید یا در جلسه اول و دوم یک امتیازی مثل حق غنیسازی را بگیرید.
٣. مذاکره فقط در ارتباط با موضوع هستهای باشد و راجع به روابط سیاسی و مسائل دیگر مذاکره نکنید.
۴. رئیس جمهور هماهنگ کننده این دو مسیر باشد، مسیر اول ۱+۵ و نیز مسیر دوم که همان مذاکره محرمانه با آمریکا است.
البته آقای احمدینژاد از موضوع مذاکره با آمریکا استقبال نکرد و خود را کنار کشید. حتی به آقای صالحی میگوید این کار خطرناک است و شما ممکن است زمین بخورید. در ادامه آقای صالحی میگوید: اینکه چرا دکتر احمدینژاد خودشان را کنار کشیدند، مطالبی هست که من نمیتوانم آنها را بیان کنم.
یعنی نهایتا شرط چهارم رهبری نیز مراعات نشد.
https://eitaa.com/fakhrian_ir