ای مجاهدِ نشسته در میانه‌ی آوار سنگ و آهن و چوب! کمی درنگ کن! خدا را با تو کاری هست...! گمان کردی خدای خلوتِ خرابه‌‌های باریکه‌‌ی غزه بنده‌ی خالص خود را رها می‌کند تا گمنام و پنهان جان دهد؟! خدای غیور را با بندگان مجاهدِ صبور عهدی است که اخلاص را با افشا جزا دهد. باز کن چفیه را مؤمن تا همه ببینند که چگونه کاسه‌ی شکسته‌ی سر و بازو و زانو را پیشکش حضرت حق کرده ای تا حقیقت آرمان و ایمانت را فریاد زنی. تو همان نیستی که آواره به دنیا آمدی و زیر آوار از دنیا رفتی و فاصله‌ی اردوگاه تا گذرگاه را با جهاد و شهادت پر کردی؟ مادرت نام تو را چه نهاد که زندگیت آرامش بخش مبارزان قدس شد و شهادتت امید بخش مجاهدان اقصی؟ ای مجاهدِ نشسته در میانه‌ی آوار سنگ و آهن و چوب! کمی درنگ کن! خدا را با تو کاری هست...! #یحیی_سنوار واحد سیاسی بسیج دانش آموزی دبیرستان فکور 🆔@fakoor_school ╚══════🍃🌺🍃═════╝