🔻واقعیت چه اهمیتی دارد؟
(یادداشت #محمدقائم_خانی بر کتاب #پس_از_بیست_سال اثر #سلمان_کدیور)
▪️«در بررسی نسبت داستان تاریخی با تاریخ، رویکردهای متفاوتی وجود دارد که طیفی گسترده را بسته به موضع اثر در برابر واقعیت پیش روی نویسندهها قرار میدهد. یک سر طیف رویکردهای کلاسیک قرار دارند با نگاهی کاملاً رئالیستی و سر دیگر طیف، رویکردهای واسازانه پستمدرنیستی با اهدافی ساختارشکنانه. در رویکرد کلاسیک، واقعیت همان است که تاریخ نشان میدهد و داستان تاریخی، روایتی دراماتیکِ همان واقعیتهاست که از خیال برای کاستیهای روایت در آن بهره برده شده. در این نگاه نویسنده باید به طور کامل متهعد به تاریخ بماند و به بهانه تفسیر و تأویل، خط اصلی روایت را مخدوش نکند. در رویکردهای واسازانه، واقعیت ساختهپرداخته ذهن انسان دانسته میشود چه مورخ باشد چه داستاننویس. در این نگاه، مورخ با استفاده از روش علمی، ساختاری به واقعیت زمانمند میدهد که انسانها را در روایت کلان خود غرق میکند...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید.
🔗 این اثر را از فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک تهیه نمایید.
☑️ @ShahrestanAdab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦حاج #محسن_طهماسبی که از اعتراضات معدنچیان کرمان تا تخلفات #لواسان را پیگیر بود امروز بخاطر دفاع از اهالی #ده_ونک، غیابی به ۳۰ ضربه شلاق محکوم شد.
امثال #قاضی_منصوری بعد سالها افتضاح، رنگ #دادگاه_ویژه روحانیت را هم ندیدند ولی #طلبههای_عدالتخواه تا دلتان بخواهد از این احکام دارند.
🔴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 داستانخوانی #سلمان_کدیور
از کتاب #پس_از_بیست_سال، #انتشارات_شهرستان_ادب در پرونده #بهاریه
🔗 این اثر را از فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک تهیه نمایید.
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم
☑️ @ShahrestanAdab
✳️ شریعتی در تقابل مطهری و مصباح
....
...
🔷این روزها که به مناسبت سالگرد وفات دکتر شریعتی نوشتن از او بیشتر به چشم می آید، کمتر کسی به سانسور و کتمان تفکر او طی چهل سال اخیر پرداخته است.
🔷دستگاه تبلیغاتی رسمی، طی چند دهه با تقابل قرار دادن شهید مطهری در مقابل شریعتی، همواره تلاش برای برکشیدن اولی(تاکید بر کتاب ها آرا و افکار در محافل رسانه ای و چاپ انبوه کتاب ها با بودجه های عمومی، برگزاری مسابقات فرهنگی و تشویق های دیگر ) و سانسور دومی (معرفی او به عنوان عنصر التقاطی) داشته، تلاشی و تقابلی ظالمانه که دقیقا نتیجه عکس داشته و سبب شده توجه عمومی را بیشتر به سمت شریعتی معطوف دارد و از سوی دیگر نگاه متعالی مطهری را در افکار عمومی منزوی سازد.
🔷به یاد دادم که در ایام دانشگاه سالانهچندین جشنواره و کنگره و ... توسط تشکل های مذهبی، پیرامون شهید مطهری برگزار می شد و در مقابل اگر کتاب شریعتی را در دستت می دیدند انگشت می گزیدند و رنگشان تغییر می کرد. آنها همواره با چیزی مخالفت داشتند که تقریبا از آن چیزی نخوانده بودند اما هزاران برابر علیه او شنیده بودند. در میان آنان کمتر کسی هم بود که حتی مطهری را هم خوب خوانده باشد. منتها صرفا بنا بر جو رسانه ای و خواست نهادهای بالاسری رسمی، جانب یکی را علیه دیگری می گرفتند.
🔷بعدها البته تقابل مطهری نیز بنا بر اندیشه های او در باب آزادی و عدالت، کم رنگ شد و این تقابل به سوی رقیبی تازه معطوف شد و آن تقابل قرار دادن ایت الله مصباح با شریعتی بود که خود حدیث مفصل دارد. شخصیتی که با تمام قوت هایش، حقیقتا نقطه مقابل شریعتی است.
🔷روزی به یکی از دوستان در باب آسیب شناسی فکری تشکل های مذهبی به این موضوع اشاره کردم که تا وقتی سنگ بنای نرم تفکر آنان، به سوی آقای مصباح می چربد، هیچ امید تحولی نمی توان در آنان متصور بود، چرا که این نگاه سنتی ذاتا محافظه کار است و منجر به تحول نمی گردد.
🔷شریعتی به راستی معلم نهضت بود و وقتی نهضت تبدیل به نظام شد، نگاه او خطرناک جلوه کرد. تفکری که نظام می بایست سانسور و یا منحرفش کند تا دردسر کنترل نهضت تازه را به خود ندهد.
#سلمان_کدیور
....
....
@Falaakhon
🔶ببینید یک نماینده مجلس اگر فاسد باشد، چه ضررها که به ۸۰ میلیون ایرانی وارد میکند!👇
دکتر توکلی: برای نمونه آقای #تاجگردون طرح آبرسانی امامزاده جعفر را از سال ۱۳۹۲ به پیوست بودجه اضافه میکند. این طرح در هیئت دولت مصوب نشده بود و توسط وی به بودجه اضافه شده بود. اعتبارات آن هم با کاهش اعتبارات سه طرح آبرسانی دیگر از شهرهای محرومتر استان (تنگ سرخ یاسوج، دهدشت غربی، لیلک بهمئی) که اولویت قانونی داشتند، انجام میشد. آقای تاجگردون کاش تنها به هم استانی مستضعفتر خویش ظلم و جور روا داشته بود، مسئله تنها این نبود؛ بلکه هدف اصلی وی کاملاً شخصی و برای آبرسانی به ۴۰۰ هکتار زمینهای کشاورزی خود و خانوادهاش بود.
زمینخواری نیز داستان غمانگیزی دارد. اسناد متقن نشان میدهد که ظفر تاجگردون پدر نماینده گچساران، ۴۰۰ هکتار زمین در تصرف داشت که ۳۵۰ هکتار آن را دادگاه انقلاب مصادره کرده بود ولی عجیب این است که خانواده تاجگردون هنوز نزدیک به ۵۰۰ هکتار زمین دارد. نکته بسیار مهم در اینجا پیشنهادی است که در کمیسیون تلفیق که آقای تاجگردون آن را کنترل و مدیریت میکند و به لایحه بودجه ۹۷ دولت اضافه میگردد. در این لایحه به تبصره (۱۱) اضافه میشود که زمینهایی که قبلاً تصرف شدهاند و یا به هر شکل واگذار شدهاند و کاری روی آنها انجام نشده، در صورتی که دارای مستحدثات باشند با قیمت کارشناسی به متصرفان واگذار شود.
https://www.khabaronline.ir/news/1401380
....
....
@Falaakhon
12.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 معرفی رمان «پس از بیست سال» نوشتۀ «سلمان کدیور»
▪️رمان #پس_از_بیست_سال نوشتۀ #سلمان_کدیور در زمستان سال ۱۳۹۷، از سری مجموعه آثار منتشر شده از #مدرسه_رمان، توسط #انتشارات_شهرستان_ادب منتشر شد.
داستان کتاب مربوط به دوره تاریخی حکومت حضرت علی علیهالسلام و مخالفتهای معاویه با ایشان است که در نهایت به جنگ صفین منجر میشود. نام شخصیت اصلی سلیم به هشام است. پدر فرمانده نیروهای شام و مادرش دوستدار امیرالمومنین علیهالسلام و اباذر است.
در هفدهمین جشنواره «قلم زرین» کتاب «پس از بیست سال» شایسته تقدیر شناخته شد. این کتاب نامزد نوزدهمین دوره جشنواره «شهید حبیب غنیپور» نیز هست. هیئت داوران جایزه جلال آل حمد نیز بابت «کوشش موثر در زمینه دراماتیک کردن تاریخ و وقایع دینی و هویتی»، این کتاب را شایسته تجلیل دانستند.
🔗 این اثر را از فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک تهیه نمایید.
☑️@mdrsroman
🔺 فصل ممیّز مکتب تشیع از دیدگاه آیت الله حیدری
🔹 ملاک حداقلی تشیع: اطاعت انحصاری از اهل بیت (علیهم السلام)
⁉️ یکی از مهمترین سؤالاتی که دربارۀ تشیّع مطرح است این می باشد که اساساً «ملاک شیعه بودن» چیست؟ به بیان دیگر، چه کسی را می توان شیعه دانست و چه کسی را باید خارج از مکتب تشیّع به شمار آورد؟!
در پاسخ به مسألۀ فوق، ما معتقدیم حدّ أدنی و معیار حداقلیِ شیعه بودن فقط یک چیز است و آن اینکه کسی اعتقاد داشته باشد بعد از پیامبر اکرم (ص) باید دین خود را از امام علی (ع) بگیرد. سایر ملاک هایی که گفته می شود اگرچه در جای خود مهم اند، اما از نظر ما «شرط صحّت» تشیع نیستند، بلکه صرفاً «شرط کمال» تشیع اند. به عنوان مثال اگر کسی این مبنا را پذیرفته باشد که پس از رحلت پیامبر (ص)، در میان صحابۀ ایشان مرجع انحصاری تبیین دین و تفسیر قرآن امام علی (ع) و اولاد طاهرینش (ع) است، چنین شخصی قطعاً شیعه محسوب می شود، اگر چه حتّی پس از سال ها مطالعه و تحقیق، سایر معیارها از قبیل علم غیب، عصمت، ولایت تکوینی، وساطت فیض و غیره نیز برایش ثابت نشده باشد.
🔷 نظری و اجتهادی بودن مسألۀ عصمت
بنده خودم شخصاً قائل به عصمت اهل بیت (ع) - آن هم در بالاترین مراتبش - هستم و در این زمینه چند کتاب هم به چاپ رسانده ام [1]، اما با استدلال و از طریق بحث علمی، اجتهادی و نظری به این مطلب و عقیده رسیده ام، نه اینکه مسألۀ عصمت یک امر بدیهی و اظهر من الشمس بوده باشد که به راحتی برای همۀ مذاهب اسلامی قابل فهم و اثبات باشد. از نظر ما خود مسألۀ عصمت یک امر نظری و اجتهادی – و نه واضح و بی نیاز از استدلال - می باشد که ممکن است کسی به آن برسد و بتواند ادلّه اش را بپذیرد، و ممکن است کسی واقعاً پس از بحث و بررسی علمی – بدون اینکه تعصّب و عناد داشته باشد – این مسأله برایش اثبات نشود.
به دیگر سخن، اگر کسی اهل بیت (ع) را «مفترض الطاعه» بداند و همۀ دین خود را از ایشان بگیرد شیعه محسوب می شود؛ حتی اگر به عصمت این ذوات مقدّسه قائل نباشد؛ زیرا - همان طور که گفتیم – عصمت «شرط تشیع» نیست، بلکه این اطاعت از اهل بیت (ع) است که معیار شیعه بودن است. البته این را هم باید بیافزاییم که بله، اگر کسی علاوه بر اطاعت انحصاری از عترت پیامبر (ع)، به عصمت ایشان هم معتقد باشد - چنانچه ما قویاً قائل هستیم – بهتر است و در واقع، علاوه بر «شرط صحت تشیع»، از «شرط کمال تشیع» هم برخوردار است.
✔️ بنابراین ما در عین اینکه به عصمت مطلق اهل بیت (ع) اعتقاد عقلی و قلبی داریم، نه تنها عصمت را بلکه هیچ قید و معیار دیگری را جز «شرط اطاعت» از ایشان و ترجیحشان بر جمیع صحابۀ پیامبر (ص)، ملاک تشیع نمی دانیم [2].
🔹 ثمرۀ عملی بحث: جذب حداکثری دیگران به مکتب اهل بیت (علیهم السلام)
فایده و ثمرۀ عملی این مبنا هم آن است که باب گرایش دیگران به مکتب نورانی اهل بیت (ع) را بازتر و فراخ تر می کند تا اینکه عدۀ بیشتری از انسان ها بتوانند بدان بگروند و از آن بهره ببرند؛ زیرا اساساً هر موضوعی که از قیودات بیشتری برخوردار شود، به همان میزان از مصادیق و موارد آن کاسته می شود: «کلّما زادت القیود، قلّت المصادیق».
بر این اساس، اگر ما برای شیعه شدنِ دیگران مثلاً ده قید در نظر بگیریم، مصادیق آن بسیار کمتر خواهد بود در مقایسه با زمانی که برای آن فقط یک قید قرار دهیم که در این صورت دارای مصادیق فراوانی خواهد بود. به عنوان مثال اگر کسی بگوید به من یک کتاب بدهید که علمی باشد، هزاران کتاب را می توان به او داد، اما اگر کسی گفت به من یک کتاب بدهید که اوّلاً علمی باشد، دوّماً فلسفی باشد، سوّماً مربوط به فلسفۀ اسلامی باشد، چهارماً متعلّق به مکتب ملاصدرا باشد، پنجماً هزار صفحه باشد، ششماً رنگش سیاه باشد، هفتماً فقط چاپ اوّل باشد و غیره، در این فرض شاید مصادیق یک چنین کتابی با این همه قید و شرط، به کمتر از انگشتان یک دست هم نرسد!
✳️ریشهیابی فساد سیستماتیک در ایران
🖌علی دینی ترکمانی
اختلاس روی اختلاس، رکوردهای پیدر پی، هرج و مرج اقتصادی پشت هم، اینبار شنیده شد بیش از شش و نیم میلیارد یورو به جای تحویل به بانک مرکزی در نرخ ارز اعلام شده، به حساب شخصی مدیرعامل سابق شرکت بازرگانی پتروشیمی و اعوان و یارانش واریز شده و به نرخ ارز ازاد فروش رفته است. از سوی دیگر تکرار پدیده خاوری و به یغما بردن بخشی از ثروت متعلق به کارگران و معلمان به خارج از کشور توسط فردی به نام مرجان شیخالاسلامی. نمیدانم خبر دوم تا چه حد صحت دارد، اما، در یک چیز نمیتوان تردید کرد: فساد در ایران ابعاد بیسابقهای پیدا کرده است؛ به پدیدهای نظاممند و بسیار سازمانیافته تبدیل شده است.
ریشه های فساد کجاست؟ اول، وضع تو در تویی نهادهای کشور است. مراکز قدرت تو در تو، اجازهی شکلگیری نظام حکمرانی شفاف و قابل کنترل را نمیدهد و از طرف دیگر شایسته سالاری جایگاهی در ایران ندارد. در چنین وضعی، درگیر شدن در فساد و امکان دور زدن قانون بهراحتی وجود دارد. به این دلیل، فساد سازمانیافته میشود.
دوم، عملکرد ضعیف اقتصادی است که موجب بروز نرخ دوگانه ارزی میشود. تورم و کمبودها و شرایط جنگی و شبه جنگی، نرخ ارز را به شدت افزایش میدهد. در چنین وضعی مانند دهه شصت و سالهای ۱۳۹۰ به این سوء، فساد بر بستر بیاثر بودن نهادهای نظارتی، رشد میکند. برای مثال، درصدی از کالاهای استراتژیک وارداتی، توسط وارد کنندگان عمده از مدار توزیع به قیمت یارانهای، خارج میشود؛ درصدی دیگر، توسط پخشکنندگان اصلی و درصدی دیگر توسط خرده فروشان. به اینصورت ممکن است ۳۰ تا ۵۰ درصد دارو و مواد غذایی در مراحل مختلف واردات و توزیع عمده فروشی و عرضه در سطح خردهفروشی از مدار اصلی خارج و به قیمت غیر یارانهای در بازار آزاد عرضه شود. به همین صورت، ممکن است بخش قابل توجهی از ارز صادراتی به جای تحویل به شبکه بانکی در نرخ مورد انتظار، سر از باار آزاد در بیاورد.
البته، این واقعیت را باید در نظر داشت که در دهه ۱۳۶۰، بهدلیل آرمانگرایی ناشی از انقلاب و شرایط جنگ، فساد در همین شرایط دوگانه بودن نرخ ارز، بسیار کمتر بود. از اینجا میتوانیم به ریشهی سوم اشاره کنیم: افول و سقوط اخلاق و سرمایه اجتماعی ایران. با از بین رفتن اخلاق اجتماعی در گذر زمان، ارزشها به ضد ارزش و ضد ارزشها به ارزش تبدیل شده است. در نتیجه، در این موقعیت، سالم بودن و سالم ماندن، از منظر نظام اجتماعی، به امری نامتعارف، و درگیر شدن در فساد به امری متعارف و به قاعدهی عرف تبدیل شده است.
در عین حال، شرایط تحریم موقعیتی پیش آورده است تا افرادی مانند بابک زنجانی و رضا حمزهلو و مرجان شیخالاسلامی، در مقام محلل و ناجی برای دور زدن تحریمها، هم با پورسانتهای خاص و رانتجویی درون حاکمیتی از طریق مبادله ارز در نرخ بازار آزاد، دست به ثروتاندوزی بزنند و هم در صورت امکان پولهای واریز شده به حسابشان را همچون خاوری و اخیرا شیخالاسلامی به خارج منتقل کنند.
فساد در عین حال، در مقام علت، نظام انگیزشی جامعه را به گونهای شکل میدهد که چرخ تولید و سرمایهگذاری را تا حد زیادی از کار میاندازد. پروژهها طولانیتر و تولیدات بی کیفیتتر میشوند و دلالی به محور اشتغال کشور تبدیل میشود. بهاینصورت، رشد فساد را میتوان حمل بر تعمیق اجتنابناپذیر بحران ساختاری رکود تورمی هم کرد.
پیامد نهایی این روند، ویران کردن بنیانهای فرماسیون اجتماعی جاری است. فساد همان کاری را با جامعه و نطام اجتماعی میکند که موریانه با درخت میکند. در ظاهر، درخت ایستاده اما در باطن در حال خشک شدن است. از سوی دیگر، فساد موجب انباشته شدن خشم اجتماعی میشود. فساد نطاممند، شاخصی از شکلگیری الیگارشی مالی است که به بهای تحمیل شرایط معیشتی اسفناک برای اقشاری چون کارگران و معلمان، موجب فربهتر شدن طبقهی نوکیسهای میشود که با زد و بند و وصل به مراکز قدرت توانایی بازتولید خود را دارد. با دستگیری ظاهری سلطان سکه و سلطان خودرو و دهها سلطان دیگر مشکل فساد اقتصادی در ایران حل نخواهد شد. باید روندهایی که موجب شکل گیری این سلطان ها میشوند را اصلاح کرد زیرا سیستم موجود فساد زا است.
....
....
@Falaakhon
✳️ همیشه در کتاب ها و اسطوره ها در پی قهرمان هستیم. قهرمانی که تاریخ بايد به ناگهانی بزاید و وضع را تغییر دهد، غافل از اینکه قهرمان های بسیاری در کنار ما زندگی می کنند، غافل از اینکه خود ما می توانیم یکی از آن قهرمانان باشیم.
اگر در هر شهر فقط چند قهرمان چون آقای نوروزی بود، وضعیت این کشور گونه ای دگر بود.
ببينيد و منتشر کنید👇👇👇
https://www.instagram.com/p/CB0lJniJYOj/?igshid=an7vc1p5emy7
....
....
@Falaakhon
نان و امید
هاراگیری جمعیت
(برسد به دست بچه حزب الهی ها)
✍یاسر عرب
پنجره اول (امید):
✅خانمی تماس گرفت و گفت قصد مصاحبه دارد. وقتی از موضوع گفتگو پرسیدم اضافه کرد «شما سوژه ی تحقیق من هستید!» نام فعلی پایان نامه اش «نرفتگان» بود! او به دنبال آدمهایی می گشت که (1) وصل به رانت حاکمیت نباشند، (2) توان مهاجرت داشته باشند، (3) اما به دلیل «امیدی» که دارند مهاجرت نکرده باشند، (4) و گرم کاری خیر برای جامعه شان باشند. اینکه در گفتگوی بین ما چه گذشت؟ در این مجال نمی گنجند. اما من هم به امیدواری او غبطه خوردم و هم بعد آن بر حال فعلی جامعه مان افسوس! ( عجبا که ما امیدواران سوژه ی مطالعه شده ایم!)
پنجره دوم (باز هم امید):
یک هفته اخیر درگیر تولید ویژه برنامه ی جمعیت بودیم. وضعیت نرخ رشد موالید در کشور، آینده ای ترسناک و تکان دهنده را پیش رو می آورد. پنجره ی جمعیتی در ایران بسته شده و ما هیچ استفاده ای از این فرصت برای توسعه کشور نکرده ایم. نرخ باروری امروز زیر یک درصد (حدود 0/8) رسیده و سیاست های کلان نظام در حفظ خانواده به شکست انجامیده. این روزها سخن از مسکن اشتراکی بین خانوارها (یاللعجب!) به میان آمده و خبرهایی از فروش پشت بام (برای خوابیدن در شب) درون تهران به گوش می رسد.
به واردات انسان فکر هم نکنیم! کشور ما جاذبه ای برای نخبگان جهان نداشته و اگر سیاست واردات جمعیت را در پیش بگیریم عملا تقاضای ورود بی کیفیت ترین طبقه جمعیتی (غیر مولد) نصیبمان خواهد شد! (بماند که زیر ساختهای اجتماعی آن نیز فراهم نیامده و بر تخاصم اجتماعی دامن خواهد زد) بحران پیری جمعیت در راه ایران است. و ما در بررسی های خود علاوه بر مشکلات معیشتی، تغییر ذائقه خانواده، شیفت گفتمانِ مادری، سد بلند و دوازده میلیون نفری ازدواج، تعویض نقش زنان هجده تا چهل و پنج سال و ... نداشتنِ«امید به آینده ای روشن» را از دالهای مرکزی گفتمانِ زندگی با فرزند کمتر (یا بدون فرزند) یافته ایم.
پنجره سوم (یک خبر نمادین):
✅پسر و دختر جوانی که در روز دوشنبه(دوم تیرماه) در رودخانه کارون اندیکا غرق شدند که نسبت فامیلی نزدیک داشتند. نخستین بررسیها در این حادثه نشان میدهد این پسر و دختر جوان قصد ازدواج با یکدیگر را داشته که با مخالفت خانواده های خود روبرو شدند. این دو جوان با بستن دست های یکدیگر به هم با شال(روسری) دختر، خود را در رودخانه کارون انداخته و اقدام به خودکشی کردند. قبل از این اقدام پسر جوان با خانواده خود تماس گرفته و این موضوع را اطلاع داده بود.
پنجره چهارم (کشتن امید اجتماعی):
✅هر کدام از گزینه های ریاست جمهوری سال 96 رئیس یکی از قوای کشور است. اما دلار به مرز بیست هزار تومان رسیده و گرانی کمر مردم را شکسته و هنوز 30 روز از اعطای صندلی ریاست مجلس به دردانه ی خراسان و نشسته بر سر سفره ی حاج قاسم سلیمانی نگذشته که خبر از جمع آوری بیش از صد امضا برای استیضاح قالیباف می رسد. دقیقا در همین زمان که #امید_اقتصادی مردم با تورمی مهار نشدنی از مدیریت تدبیر و امید ناامید گشته و با خباثت ترامپ برجام نیز در بستر کما قرار گرفته و #امید_سیاسی مردم از دیپلماسی بین المللی نا امید شده و با نظارت استصوابی و قهر مردم با صندوق رای #امید_سیاست_گذاری مردم نیز تهدید گشته و انواع نا امیدی چون موج هایی در هم کوبنده به زورق کم رمق زندگی مردم ایران می کوبد. یک خرده نهاد نظامی-امنیتی به جای امید افزایی و گفتگو با نیروهای اجتماعی با تخریب چهره ی موسس جمعیت امام علی (ع) و دستگیری او و اعلام دلایلی من عندی #امید_اجتماعی مردم را با تفاسیر ضیق خود به سمت ناامیدی کامل (شما نمی توانید/ فقط ما می توانیم) سوق می دهد!
✅پنجره ی پنجم (جمع بندی):
حوزه ی بحرانِ جمعیت و تصمیم خانواده های ایرانی (زنان) برای فرزند نیاوری! گلوگاهی است که جامعه ی غیر رسمی و جامعه ی رسمی در آن چشم در چشم هم دوخته اند. برای اولین بار با هیچ فشار و توجیه نظام حاکم نمی تواند این جامعه را وادار به رفتاری (فرزند آوری) کند. این یکی نه جنس اش حجاب اجباری است که با گشت ارشاد حل شود و نه میتوان قانون زندان و شلاق برای فرزند نیاوردن اجرا کرد. (سیاست های تشویقی هم در این امر کم/بد اثر است.)
گویا جامعه ی ایران و ساختار های کنونی اش مثل همان دختر و پسر اندیکایی امیدی به زندگی در کنار هم ندارند. حالا ایران (که اسمی زنانه است) دستان اش را به دور هسته ی سخت قدرت و نظام تصمیم گیری (که وجهی آمرانه و مردانه دارد) گره کرده تا با #هاراگیری_جمعیت خود اش و ساختار انسدادگرای کنونی را به درونِ رودخانه ای خروشان بیاندازد تا از این رنج بی پایان رهایی یابد.
پ.ن:
فردای قیامت که خداوند از منِ بچه حزب الهی پرسید چه کردی؟ من امید به او را شاهد خواهم گرفت. امیدوارم برادرانِ نظامی و امنیتی ما نیز جوابی برای خدای خود داشته باشند. (اگر ملاقاتی باشد!)
✍️ فرهاد قنبری
🖊 اجبار به لذت و تهوع
"مارکو فرری"کارگردان معروف ایتالیایی فیلمی به نام "شکم چرانی بزرگ" در کارنامه خود دارد. شکم چرانی بزرگ داستان زندگی چهارمرد ثروتمند و عیاش است که تصمیم گرفته اند در ویلای بزرگی گرد آمده و آنقدر بخورند تا بمیرند.
این فیلم به مانند "سالو" پازولینی از فیلمهای جنجالی تاریخ سینمای اروپاست و در همان سال اکران سروصدای زیادی در پی داشته است.. در وصف فیلم همینقدر بس که تماشای آن باعث تنفر انسان از بسیاری از غرایز از جمله غذا خوردن می شود.
"شکم چرانی بزرگ" نمایش اجبار به لذت بردن است. اجباری که کم کم لذت را به امری مشمئزکننده و حال به همزن تبدیل می نماید. در این فیلم غدا خوردن به بلعیدن و نشخواری حیوانی، سکس و شهوت به عملی چندش آور، ویلای بزرگ و اعیانی به توالتی کثیف و فیتیش و علاقه شدید به خودرو، کنشی به شدت نفرت انگیز جلوه گر می شود.
"اجبار به لذت بردن" منطق جهان مصرفی است. لذت از خرید، لذت از خوردن، لذت از سکس، لذت از سرعت و...
منطق مصرف گرای سرمایه داری با ابزارهای رسانه ای و تبلیغاتیش تلاش خود را به کار گرفته است تا به مخاطبان خود بقبولاند که آن لذت واقعی در مصرف کالایی است که ما آن را می فروشیم، لذت واقعی در خرید این خانه، این خودرو، این مارک، این ژل و قرص تاخیری، عمل جراحی زیبایی و.. است.
اما در اینجا باید منطق روانی اجبار به لذت توجه داشت. همانگونه که شکم چرانی نتبجه معکوس دارد و باعث دلپیچه و نفرت از غذا می شود، اجبار به لذت بیشتر در هر غریزه دیگری نیر نتیجه ناخوشایندی در پی دارد
اسلاوی ژیژک می گوید:"وقتی لذت بردن اجباری میشود دیگر چندان خوشایند نیست" ژیژک برای توضیح ایده خود، به نمایش نحوهی آموزش جنسی در فیلم "مانتی پیتون" اشاره میکند. در اینجا بهجای آموزگاری که با حالتی شرمزده دربارهی جفتگیری پرندهها و زنبورها با دانش آموزان سخن بگوید و آنها هر هر بخندند، آموزگاری را میبینیم که آمیزش جنسی را بدون رودربایستی و به طور آشکار برای شاگردان تشریح میکند، حتا تا آنجا که پیشنهاد میکند آنرا به صورت عملی نشان دهد... تا آنجا که به شاگردان مربوط میشود، آنها یا شرمزده هستند یا کسل شدهاند و سرانجام، چنانکه در یک درس عادی و کسل کننده معمول است، خود را با نگاه کردن به بیرون از پنجره سرگرم میکنند"
پایان و نتیجه "اجبار به لذت" یا "غرق شدن در لذت" همین است. رخوت، خمودگی، کسالت و پوچی..
انسان امروزی رفاه، ثروت و آزادی بیشتری نسبت به انسان جهان ماقبل مدرن دارد اما به مراتب انسانی افسرده، بی عشق و تهی تر است که "وفور لذت" را جایگزین "لذت اصیل" کرده است.
....
....
@Falaakhon
✳️با مالک چه می کردید؟.
...
...
🔷فکرش را بکنید تنها چند روز از آغاز حکومت مولانا امیرالمؤمنین گذشته و حضرت استانداران نقاط مختلف را تعیین کرده اند، که ناگهان #نامه_اعتراضی مالک اشتر به حضرت امیر منتشر می شود.
🔷نامه ای که در آن به برخی عزل و نصب های حضرت انتقاد شده است.
اعتراض به نصب فرزندان عباس، با این مضمون که ما تو را به خلافت انتخاب کردیم چرا که میدانستیم اقوام و خویشان خودت را به دیگران ترجیح نمی دهی، پس چرا همه پسر عموهایت را به حکومت گمارده ای؟
🔷یا چند روز بعد اعتراض می کند به حضرت وقتی ایشان قصد عزل #ابوموسی_اشعری از عمارت کوفه را داشتند، که "جناب آیت الله ابوموسی انسان مومن و انقلابی است، چرا تغییرش می دهید؟". و این اعتراض سبب ابقای آیت الله می شود تا ایشان در قائله #جمل به امام خیانت روا بدارند.
🔷یا در جنگ جمل وقتی مالک در حال تعقیب فراریان است، نامه #امیرالمومنین به سویش می آید و از او می خواهد از تعقیب دست بکشد و جنگ را تمام کند، منتها او نامه را باز نکرده، به تعقیب ادامه می دهد و سبب ساز مشکلاتی بزرگ می شود.
🔷یا پیش از صفین، امام.ع.، عقیده دارد که پیش از جنگ، باید با معاویه #مذاکره و اتمام حجت کنند و ناگهان مالک را میبینیم که اعتراض می کند و اصرار بر آغاز نبرد دارد.
🔷 بحث را اینجا هم تمام نمی کند و وقتی امام، جریر ابن عبدالله بجلی را برای این امر سفیر خودشان قرار می دهند، مالک باز به حضرت اعتراض می کند که "جریر را نفرست چرا که او دلش با پسر هند است". و جالب این است که سخن و پیش بینی اشتر درست واقع می شود و بعد با این مضمون به امام می گوید اگر سخن مرا می پذیرفتید بهتر بود.
🔷یا در بحبوحه جنگ صفین وقتی دستور امام به او مبنی بر عقب نشینی می رسد، در وهله نخست اطاعت نمی کند و جنگ را ادامه می دهد تا جان امام در معرض خطر #خوارج قرار گیرد.
و قس علی هذا از این موارد را می شود پیرامون برخی دیگر صحابه خوش نام امیرالمومنین ذکر کرد.
🔷کاری به مضمون این ماجراهای تاریخی ندارم که شرح و فلسفه هر کدام مفصل است، اما تصورش را بکنید در آن مقطع زمانی نیز مثل امروز:
بولتن نویسان سازمانی، تئوریسین های تکفیری که هرگونه مخالفت یا اختلاف نظر با امام معصوم را خروج از ولایت او بخوانند، جماعتی که هر فکر متفاوتی را چون نمی پسندند حذف کنند، وجود داشت، با مالکی که با علی اختلاف نظر داشت را چه می کردند؟ او را ضد امام و ضد پیامبر و ضد ولایت میخواندند و با لعن و تکفیرش منزوی اش می ساختند.
مالکی که علی. ع. در وصفش فرمود کاش بجای همه سپاهم، چند نفر چون مالک داشتم.
#سلمان_کدیور
....
....
@Falaakhon