✳️ جهل مقدس .... .... 🔷انحراف و فساد دو وجه دارد. وجه نخست آن عینی است. یعنی کامل قابل لمس و شهود و رد گیری است، اما وجه دومش ذهنی است و جنسش جنس عقیده و فکر است. 🔷ما غالبا با وجه اول درگیر می شویم و از وجه دوم که نرم افزار فساد است، غافلیم. و این نرم افزار در ذهن آحاد اجتماع نصب می شود و بنظر من مهمترین این نرم افزار، در امروز جمهوری اسلامی، #جهل_مقدس است. آفتی که خود را در لفافه هایی از امور قدسی و الفاظ دینی می پیچد، چهره و زبان و ظاهر منزه و ظاهر صلاحی دارد، اما نتیجه و خروجی اش، انحراف و تباهی جامعه است. 🔷امروز مبازه با جهل مقدس، سخت تر از درگیری با مصادیق عینی فساد در ساحت جامعه است. جهلی که خاصیت الهام بخشی، تحرک و نوآوری و پیشروی را از تفکر اسلامی سلب کرده و به جمود و سکون و سکوت رسانده است. 🔷محرم می آید و می رود، فاطمیه و رمضان و... و رسانه ها و منابر و دستگاه های تبلیغی صبح و شام مشغول گفتن از علی و نهج البلاغه و فاطمه. س. و حسین اند، بدون اینکه این تبلیغ و تشریح سبب حرکت اجتماعی، تحول فکری و اصلاح شود.بدون اینکه خون تازه به شریان جامعه تزریق کند. 🔷می بینی یک دور کامل سیره اميرالمؤمنين را هم پای منبر گوش کرده ای، اما ذهن و فکر تو نسبت به ستمگری و فساد و تباهی و انحراف نه تنها ساکن است که حتی توجیه هم می کند. این چه قرائتی است از علی؟ مگر می شود تو بر حسین اشک بریزی اما بر ظلم نشوری؟ مگر می شود قرآن بخوانی و بی تفاوت باشی؟ این چه اسلام مریض و افلیجی است؟ تشیع ی که خادمان و والیان قبور بزرگانش، محترم تر از رهروان راه آنان است. تزئین و تکریم حرم ها مهمتر از حراست از سنت و سیره صاحبان حرم است. تشیع مرده، تشیع اخته. تشیع حافظ وضع موجود. 🔷جامعه مرده، اسلام مناسکی، بی تحرک و ساکن، حاصل جهل مقدس است. جامعه وقتی مرده باشد، ساکتان و بی تحرکان و منزه طلبان حرمت بیشتری دارند و آنان که اهل حرکت و اصلاح باشند را پس می زنند. 🔷وقتی جایی از بدن عفونت می کند، تمام بدن از سر تا پا تب می کند. بی قرار می شود، شعله می گیرد، اما جهل مقدس کاری می کند که وقتی تمام اجزا اجتماع که به مثابه جسم است را فساد گرفته، تو بی تحرک و خوش و منزه، به تهذیب و تزکیه ات می رسی، بدون اینکه کمترین واکنشی به عفونت نشان دهی. و در ازای این سکون، بهشت را نیز طلب می نمایی. و این است بت جهل مقدس که باید با تبر احیای فکر دینی، متلاشی اش کرد که جز سنگ و چوب و پیکر هیچ نیست. اسلامی که مطلوب اشراف و ستمگران است. #سلمان_کدیور .... .... @Falaakhon

📙 به نقل خبرگزاری مهر:‌ نام #سلمان_کدیور در ادبیات رسانه‌ای ایران بیش از آنکه با داستان‌نویسی و ادبیات همراه باشد با جریانی به نام عدالتخواهی مشهور اوست. او روزگاری از صاحب‌منصبان جریان عدالتخواهی در ایران بوده است و امروز نیز همچنان نظرات شورمندانه‌اش درباره «عدالت» بر صدر رسانه‌ها و به ویژه شبکه‌های اجتماعی می‌نشیند. خواندن یک رمان طویل هفتصد صفحه‌ای از سلمان کدیور با این پیش فرض‌ها؛ جالب‌توجه و غافل‌گیرانه است به ویژه آنکه او از اولین امتحانش تقریباً موفق نیز بیرون آمده است و اگر چه طویل بودن کتاب و زیاد بودن روایات تاریخی کتاب را سخت‌خوان کرده است؛ اما در مجموع با اثر سرزنده‌ای روبرو هستیم که گزارشی از یک مقطع تاریخی بسیار مهم در تاریخ اسلام است. کدیور در گفتگو با مهر بار دیگر بر دغدغه‌های عدالتخواهانه‌اش تاکید می‌کند. این رمان در مدرسه رمان شهرستان ادب نگارش شده است و خود این انتشارات نیز آن را به چاپ رسانده است. - اولین نکته‌ای که بعد از خواندن «پس از بیست سال» به ذهن مخاطب معاصری که در جریان احوالات اجتماعی و اقتصادی ایران است می‌رسد شباهت بی‌اندازه دوره‌های تاریخی روایت شده با دوران ماست. این شباهت گاهی اوقات حیرت‌انگیز می‌شود. این احتمالاً به نوع نگاه شما به تاریخ برمی‌گردد. اساساً نگاه شما به تاریخ چگونه است؟ واقعیت این است که من نیامدم تاریخی را متناسب با الآن بسازم که این قطعاً جعل تاریخ است. بسیاری از نویسنده‌ها و کسانی که تاریخ اسلام را خوانده‌اند و کتاب «پس از بیست سال» را هم مطالعه کرده‌اند از حیث سند و آن چیزی که درون‌مایه تاریخ صدر اسلام است، کتاب را قابل‌اعتنا دانستند؛ من تاریخ جدیدی نساخته ام که متناسب با زمان حال باشد بلکه یک رنج و درد تاریخی را که درد مستمر تاریخ ما بوده عیان کردم و نشان دادم. این کتاب یا هر کتاب شبیه این را اگر ۱۰۰ سال پیش هم می‌نوشتند خواننده احساس می‌کرد برای زمان خودش نوشته شده است. این نظر بنده است که اگر آینده هم نوشته می‌شد باز هم خواننده احساس می‌کرد این رمان با زمان خودش متجانس است. تاریخ ما به‌خصوص تاریخ بعد از اسلام ما، همواره منبعث از حاکمینی بوده که به نام اسلام حکومت کردند حتی اگر آن حاکم متشرع هم نبوده ولی به نام اسلام حکومت کرده است. تقریباً همه حکومت‌ها بعد از اسلام همین است. حتی خون‌ریزترین آن‌ها مثل مغول‌ها و غزنوی‌ها؛ همه این‌ها هرچند ممکن است حاکمینی مذهبی نباشند ولی سعی کردند همواره به نام مذهب حکومت کنند و این مهم‌ترین وجه قصه ماست. وجه دیگر آن چه در کتاب می‌بینیم بحث استفاده از مذهب به‌عنوان ابزار قدرت است، ما این را در «پس از بیست سال» می‌بینیم و همچنان در تاریخ ما در کل تاریخ ما این یک درد مشترک و هزار و چند صد ساله است. قالب آن‌هایی که وارد مدار شدند از مذهب به‌عنوان یک مؤلفه قدرت استفاده کردند و دست به نوعی ابداعات مذهبی یعنی بُلد کردن قسمت‌هایی از مذهب که تأمین‌کننده منافع سیاسی باشد، دست زدند. دستاورد این چیست؟ اشرافیت سیاسی، توجیه افعال به نام دین مسائلی که عرض کردم و در کل تاریخ ما وجود دارد... متن کامل گفتگو را در پرونده رمان «پس از بیست سال» بخوانید.

✳️ رانت علیه رانت؟ .... .... آقای رائفی پور ذیل تصاویری در صفحه اش نوشته، این مجوزی است که به من اجازه می دهد از مسئولین مطالبه کنم و آنان را امر به معروف و نهی از منکر نمایم. حقیقتا روز به روز از چیزهای تازه ای در این مملکت رونمایی می شود، که آدم دهانش به حیرت باز می ماند. و جالب اینکه کلی رفقای حزب الهی هم زیر پست کف و سوت و هورا کشیده اند. فارغ از اینکه این مجوز یک رانت و نوعی مصونیت برای آقای رائفی محسوب می شود، و کسی نیست بپرسد چطور با رانت می خواهی علیه رانت مبارزه کنی و چطور با ویژه سازی می خواهی علیه ویژه خواری قیام نمایی، انگار تمام انبیا و اولیا و ائمه و صلحا که حرف و اول و آخرشان مبارزه با ظلم و ستم بوده و بی استثنا در این راه کشته شدند ، ایشان را برای امر به معروف و نهی از منکر اقناع نکرده و حالا ایشان بعد این مجوز به این امر مکلف شده اند. امر به معروف را هم می خواهید حکومتی کنید که به هرکه خواهد عنایت کند؟ اصلا همان نهاد و ستاد کل امر به معروف را کی مجوز داده که باشد؟ مبارزه با فساد و طلب عدالت، مختص تمام توده های مردم است حقی که خداوند به همه ناس عطا کرده است ... لیقوم الناس باقسط... و فرقی بین یک دهاتی و یک فقیه و جناب رائفی در این باب نیست. کلکم راع و کلکم مسئول... نه ویژه شما و همفکرانتان و این مجوز خودش اساسا یک منکر و یک انحراف اجتماعی علیه اصل امر به معروف و نهی از منکر است. این مجوز راه نظارت عمومی بر حاکمیت را سد می کند و آن را در اختیار وفاداران تعریف می نماید و زمینه برخورد و سرکوب معترضان و مصلحین را فراهم می آورد. در توجیه گفته اند که این مجوز برای این است که با ایشان برخورد صورت نگیرد. واقعا شما فکر می کنید، نهادهای امنیتی و قضایی، با ایشان برخورد می کنند؟ با کسی که همواره در مسیر خواسته حاکمیت حرکت کرده؟ اصلا شما که از برخورد ترس دارید، چرا وارد این وادی شده اید؟ در ثانی، مگر خون شما از خون انبیا و اولیا و مجاهدین تاریخ رنگین تر است؟ هرچند از کسانی که پس از افتضاح اعترافات تلویزیونی مازیار ابراهیمی و اسماعیل بخشی و آبرویی که از نظام در این قصه ها برده شد و بعد آن همه دروغگویی و فریب افکار عمومی، اما همچنان با اعتماد به نفس و سینه سپر از اقدامات مشابه و ادامه آن دفاع می کنند، بعید نیست حمایت و همکاری و توجیه!. #سلمان_کدیور .... .... @Falaakhon

⭕️ معاهده ایران و چین، آزمونِ مجلسِ جدید ◀️ در روابط بین الملل و مذاکره، اصل بر بدبینی است. حتی با کشوری که به ظاهر دوست جلوه می کند. معاهده 25 ساله ایران و چین از این قاعده مستثنی نیست و جمهوری اسلامی باید با نگاه بدبینانه به ماجرا نگاه کند تا قافیه را نبازد. 🔸 این‌که می‌گویند ایران می‌خواهد کیش را بدهد و پایگاه نظامی در اختیار چین بگذارد و... همه دروغ و ساخته و پرداخته رسانه‌های غربی است. چنین اموری تقریبا محال است. چون خلاف بدیهی قانون اساسی است. 🔹 این قرارداد از این حیث مهم است که حاصل چرخش نگاه به غیرِ غرب است. جمهوری اسلامی، چند دهه است، توان سیاست خارجه‌اش را بر روی ارتباط با غرب گذاشته است و حاصل آن، وضع امروز مملکت است. چرخش به سمت دیگر در کل منطقی است، اما نه صرفا چین، چرا که نتیجه مطلوب نخواهد بود. 🔸 اگر از #آفریقا، #قفقاز و #آمریکای لاتین غافل شویم، نتیجه بهتر از قبل نخواهد بود. کلا انحصار در روابط خارجه خبط است.چه چین و چه غرب. با در نظر گرفتن این که چین در مقابل آمریکا، به کشوری امن و با ذخایر نفتی و گازی بسیار چون ایران نیازمند است و در کل، یک علت تضعیف و فشار بر ایران، صرفا خود جمهوری اسلامی نیست، بلکه فشار بر چین است. ایران برای چین بسیار بسیار استراتژیک است. 🔹 از سوی دیگر ایران هم برای خروج از بن بست کنونی راهی جز تغییر نگاه به غرب ندارد. و چین برای شروع نقطه آغاز خوبی است. اما به شرطی که ما را #وابسته نکند و سبب تسلط بیگانه نگردد. 🔸 بسیار بسیار طبیعی است که آمریکا مهم‌ترین مخالف بسط روابط خارجی ایران باشد چرا که هم کمپین فشار حداکثری علیه ایران در خطر می‌افتد و هم چین را در مقابل آمریکا قدرتمند می‌کند. پس طبیعی است که یک جنگ رسانه‌ای ترتیب دهد. 🔹 ایران هم‌اکنون در موضع ضعف قرار دارد و این شائبه هست که برای خروج از بحران، مبادرت به امتیاز دهی غیر منطقی و نامتعادل کند. مثل برجام. 🔸 اینجا، جایی است که ما روی آن حرف و بحث داریم و می‌گوییم محتوای مذاکرات و متن آن باید به صورت کامل به اطلاع عموم و نخبگان برسد. 🔹 آن کس که روابط بین‌الملل را درک کرده باشد، می‌داند چین به همان نسبتِ غرب حریص و تسلط طلب است. اما روش و منشِ سیاست خارجه‌اش بسیار نرم و از راه اقتصاد است. پس نگاه #خوش‌بینانه به این موضوع نتیجه‌ای بهتر از #برجام نخواهد داشت. 🔸 برجام آزمون مجلس قبلی بود و قرارداد ۲۵ ساله با چین، آزمون این مجلس. 🔺 اگر مجلس قبل واداده به غرب بود، در این مجلس هم شیفتگان چین کم نیستند. و این نگران کننده است. این قرارداد باید با رعایت مصالح هر دو کشور، در شرایط برابر و بدون امکان تسلط بر منابع و ذخایر باشد در غیر این صورت مثل برجام، یک خیانت است. #سلمان_کدیور @falaakhon

✳️رنسانس در ایران بالاتر و بهتر از رنسانس اروپا .... .... رنسانس اروپا جدایی دین از سیاست بود ولی در رنسانس ایران جدایی ایمان از شریعت اتفاق افتاده که خیلی جلوتر از سکولاریسم اروپا است . آیا انقلاب اسلامی یک باخت تاریخی را برای ما رقم زد، و یا یک فرصتی را هم ایجاد کرد؟ پاسخ من این است که بعد از انقلاب به طور ناخواسته و پنهان یک راه میانبر تاریخی به سوی توسعه گشوده شده است. نه جامعه آگاهانه این راه را خواسته بود و نه حکومت! اما تعامل بین حکومت و جامعه راه را باز کرد. اصلی‌ترین عامل شکست توسعه، سنت‌های غیرعقلانی هستند. سنت‌ها حافظان بسیار قدرتمندی دارند. جمهوری اسلامی کمک کرد تا حافظان تاریخی سنت در جامعه ما یا تضعیف شوند و یا حذف شوند و سنت بی دفاع مانده است تا لاجرم جامعه ما به سمت دنیای مدرن حرکت کند و با سنت های ضدتوسعه خداحافظی کند. این تحول در اروپا ۴۰۰ سال طول کشید ولی ما در طول ۴۰ سال گذشته زمینه‌های این تحول را در ایران ایجاد کردیم. در دوران جمهوری اسلامی، جهشی عظیم در فراهم‌آوری زمینه‌های لازم برای مدرنیته رخ داده است که هیچ نظام دیگری به غیر نظام دینی با رهبری فقها نمی‌توانست چنین تحولی را با این سرعت ایجاد کند. این تحول را رضاشاه آغاز کرد و محمدرضا شاه ادامه داد اما هر دو شکست خوردند، چون به گونه‌ای عمل کردند که باعث انسجام و اتحاد تمام نیرو‌های محافظ سنت شدند و یک جبهه مستحکم در برابر تحولات دنیای مدرن شکل گرفت. انقلاب اسلامی هم به نوعی حاصل همین اتحاد بود. مهم‌ترین خدمت جمهوری اسلامی این بود که نیروهای حافظ سنت را نخست از هم جدا کرد و سپس یک به یک آن ها را نابود کرد. در دوران جمهوری اسلامی چهار تحول مهم رخ داده که زمینه‌های تحقق نوگرایی و مدرنیته را فراهم کرده است. تحولاتی که حتی در ترکیه، پاکستان، مصر و کشورهایی با ساختار سیاسی مدرن‌تر از ایران هم رخ نداده است. سه مورد اول آن تضعیف، تخریب و حذف حافظان سنت است و تحول چهارم تحول در کیفیت دینداری ایرانیان است. اصلی ترین حافظان سنت، زنان، روستاییان و روحانیان هستند. زنان از بقیه قدرتمند‌تر عمل می‌کنند. جمهوری اسلامی نخست زنان را به نیروهای خط شکن تحولات مدرنیته تبدیل کرد. پهلوی اول قدرت عشایر را نابود کرد، پهلوی دوم زمین داران را نابود کرد و جمهوری اسلامی عامه روستاییان را شهر نشین کرد. پیش بینی من این است که با این روند تا ۲۰ سال آینده کمتر از پنج درصد جمعیت روستایی خواهند بود. سومین حافظ سنت روحانیان بودند که در دو سطح مراجع و روحانیان محلی فعالیت می‌کردند. تقریبا جایگاه مراجع به عنوان سرمایه‌های نمادین که تحول آفرین بودند، از دست رفته است. بخشی از مراجع که با حکومت زاویه داشتند را حکومت تخریب کرد و بخشی از مراجع که مردم فکر می‌کردند حکومتی هستند، را هم مردم تخریب کردند. روحانیان محلی هم که محل رجوع عامه بودند به علت عملکرد نامناسب روحانیان حکومتی، نزد مردم بی اعتبار شده اند. تحول بسیار بنیادی‌تری که رخ داده است که تنها و تنها در یک حاکمیت دینی و فقهی امکان‌پذیر بود و هیچ حکومت دیگری نمی‌توانست این تحول را ایجاد کند، «جدایی ایمان از شریعت» است. در طول تاریخ ایران، ایمان و شریعت به هم چسبیده بوده است، اما جمهوری اسلامی کمک کرد، تا جدایی ایمان از شریعت رخ بدهد که تحولی بسیار عظیم بوده است. این تحول بسیار عمیق‌تر از تحقق سکولاریسم در اروپاست. در سکولاریسم، جدایی دین از سیاست رخ داد ولی در ایران جدایی ایمان از شریعت رخ داده است. امروز با نسل روبه افزایشی از جوانانی رو به رو هستیم که ایمان دارند، ولی مناسک دینی را انجام نمی‌دهند. خانواده‌های آن ها نیز پذیرفته‌اند که جوانان آن ها تنها ایمان اخلاقی داشته باشند. ایمان با توسعه سازگار است. شریعت، بسته به نوعش، ممکن است با توسعه سازگار باشد و ممکن است نباشد. شریعت در صورتی که زنده باشد و متناسب با نیاز جامعه تکامل یابد با توسعه سازگار است. اما ایدئولوژی دینی حتما ضد توسعه است. ✍ دکتر محسن رنانی ..... ..... @Falaakhon

♻️ آقای حاج علی‌اکبری به دنبال اجرای سیاست‌های چه کسی است؟ رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه در گفتگوی ویژه خبری در خصوص ترییون جریان انقلابی در نماز جمعه (خصوصا آقای رحیم پور ازغدی) تعبیر ساختارشکنی را بکار برد! در حالی که امام خامنه ای در تاریخ ۲۰ تیر ماه ۱۳۹۴ در دیدار با دانشجویان سراسر کشور بر حضور امثال استاد رحیم‌پور ازغدی در تریبون نماز جمعه تاکید داشتند. سوال اساسی این جاست که آقای حاج علی اکبری قرار است سیاست‌های چه کسی را در این جایگاه پیگیری کند؟ کدام بخش از سخنان رحیم پور ازغدی ساختارشکنانه است؟ کدام ساختار با حضور امثال رحیم پور ازغدی شکسته می‌شود؟ چه کسانی از حضور چنین چهره‌هایی در نماز جمعه هراس دارند؟ کدام قاعده زیر سئوال می رود اگر صدای انقلاب از تریبون انقلاب به گوش برسد؟ دلیل تفاوت دیدگاه رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه با امام خامنه‌ای چیست؟ #نماز_جمعه_سکولار 🔺کانال حمید رسایی🔻 @rasaee

✳️ نگاهی به نامه احمدی نژاد به بن سلمان .... .... 🔷 بنده نقد خاصی به نامه ندیدم مگر نقد به ادبیات نامه که چرا حاج محمود به بن سلمان گفته عالیجناب آخرشم برادر خطابش کرده. خب قبول کنید این ایراد خیلی سطحیه 🔷باید اول دید که نامه برای چه امری زده شده.؟ براي صلح 🔷دوم، مخاطب نامه کیه؟ مقامات سعودی اول مردم و ملت های منطقه و افکار عمومی دوم و مهمتر البته یعنی اعراب، از قطر و مصر و امارات و سعودی تا لبنان و عراق نامه را می توانند بخوانند. کسانی که ممکن است دوست سعودی باشند یا مخالفش خب، حالا نامه ای که گفتمانش صلح است و اعراب متعصب به سعودی هم آن را می خوانند، می تواند ولیعهد را اینطور خطاب کند سلام بر جلاد و کودک کش فاسد محمد بن سلمان؟ خب این نامه سرنوشتش معلومه، زباله دونی. موجب تمسخر هم میشه. 🔷برخی از رفقای حزب الهی فکر می‌کنند طرف باید با ادبیات بیانیه روز قدس نامه صلح بده. اینجا این متن بنظرم انقلابی و درست است. از این نامه با این ادبیات هم زیاد داریم نامه امام به محمد رضا را می توانید بخوانید یا مراودات ایت الله بروجردی با پهلوی ها 🔷اما برای درک نامه حاج محمود باید سایر موضع منطقه ای برخی مسئولین جمهوری اسلامی را هم دید. 🔶اولین شاهکار آقای یونسی مشاور رئیس جمهور "امپراطوری ایران به پایتختی بغداد مانند گذشته در طول تاریخ احیاء شده است. بغداد مانند گذشته حوزه تمدنی، فرهنگی و هویتی ماست... جغرافیای ایران و عراق قابل تجزیه نیست و فرهنگمان غیر قابل تفکیک است... تمام منطقه خاورمیانه ایران است و تمام ملت های منطقه بخشی از ایران هستند و ما خواهان تاسیس اتحادیه ایران در منطقه هستیم.» بعد این موضع جمهوری اسلامی آماج بیشترین حمله ها توسط برادران عراقی ما شد و دستاوردهای بسیاری را به باد داد. 🔶دومین موضع دسته گل آقای ولایتی است. صاف صاف به عراق رفت و چشم در چشم عراقی ها برایشان خط و نشان کشید که ما اجازه نمی دهیم فلان حزب و بهمان گروه در انتخابات عراق قدرت بگیرد. انگار دارند با مستعمره خودشان حرف می زنند. و بعد این حرف ها بود که عراق یکپارچه علیه جمهوری اسلامی به میدان آمد و دوستان ما بسیار تحت فشار قرار گرفتند. 🔶اما اما کاپ این اظهار نظرهای پر هزینه به کسی جز آقای علم الهدی تعلق نمی گیرد که با ایراد یک سخنرانی عراق و لبنان و صهیونیست ها را علیه ما متحد کرد. ایشان در 29 شهریور ماه در خطبه های نماز جمعه مشهد، گفت: «امروز ایران، تنها ایران نیست و در یک محدوده جغرافیایی نیست. حشدالشعبی عراق و انصارالله یمن و جبهه وطنی سوریه و جهاد اسلامی فلسطین و حماس فلسطین و حزب الله لبنان، همه ایران است.» او با اشاره به حمله پهپادی انصارالله یمن به آرامکوی عربستان و متهم کردن ایران از سوی آمریکا و عربستان گفت: «اصلا شما فهمیده‌اید ایران کجاست؟ مگر جنوب لبنان و حزب الله ایران نیست؟ به دشمنی که می‌گوید این پهپادها متعلق به ایران بوده باید گفت هم جنوبتان ایران است و هم شمالتان ایران است.» و بعد این حرفها چنان خشمی از مردم منطقه فوران کرد که برای نخستین بار پرچم و کنسولگری های ما را به آتش کشیدند و علیه حاج قاسم و رهبری در بیروت و بغداد و بصره و کربلا شعار می دادند. و جالب اینکه این اظهارات با کمترین انتقاد از سوی حزب الهی ها روبرو شد. 🔷از جنبه صلح خواهی نیز دو نگاه موجود است، اول نگاه حسن روحانی به تنش زدایی و صلح است که این امور را با کرنش و کوتاه آمدن از مواضع می‌خواهد محقق کند و رویکرد دیگر طلب صلح با حفظ احترام دوطرف و حفظ منافع است. 🔷 نکته مهمتر اینکه بعد از حضور منطقی ما در منطقه و شعارهای غیرمنطقی و غلطی چون بزرگنمایی گفتمان مدافع حرم، وجه جمهوری اسلامی در منطقه در نزد غیرشیعیان مسلمان به شدت تخریب شده و در هر دو حال نامه احمدی نژاد در مقابل این مواض تعریف می شود و به ترمیم وجهه نظام کمک می کند. 🔷حالا بحث می کنند که نیت احمدی نژاد انتخابات ریاست جمهوری است. خب این نیت خوانی است که ممکن است درست یا غلط باشد، اما حرف بنده این است که کاری به شخص او نداریم بلکه این مدل گفتمان منطقه ای مفید است و می شود توسط تیم وزارت خارجه هم دنبال شود. #سلمان_کدیور .... .... @Falaakhon

✳️به نام کارگران، به کام سرمایه داران ..... ..... اعتراضات کارگری در ایران سال هاست با اجرایی شدن سیاست های خصوصی سازی و تبع آن تعطیلی صنایع و ورشکستگی کارخانه ها اوج گرفته است. سیاست هایی که هرچند نتایج دهشتناک آن روز به روز ابعاد تازه ای به خود می گیرد، اما با اصرار مسئولین همچنان در حال اجرایی شدن است. طی این سال ها کارگران که جزو ضعیف ترین و البته وفادارترین طبقات جمهوری اسلامی بوده اند روز به روز لگدمال تر و گرسنه تر شده اند که نخستین نتیجه آن، بحران های امنیتی سال های اخیر است که کمترین پیامدش جدایی سیاسی و عقیدتی این قشر، از نظام می تواند باشد. آنچه متاسفانه به عمق این بحران افزوده و سبب ساز سرکوبی بیشتر کارگران را باعث شده است، نبود نهادهای مدنی یا سندیکاهای قدرتمند کارگری است که در فقدان آن اعتراضات از حالت چانه زنی صنفی، به اغتشاش و درگیری خیابانی نیز رسیده است. در ایران امروز، تنها دو تشکل جزو اصلی ترین نهادهای غیردولتی حامی کارگران به طور رسمی شناخته می شوند. اولین آن، خانه کارگر به دبیر کلی علیرضامحجوب است که از سال 69 تا کنون به مدت 30 سال دبیرکلی این نهاد را بر عهده داشته و دارد. علیرضا محجوب، چندین دوره نماینده مردم در مجلس بوده و غالبا در کمیسیون های کارگری مسئولیت داشته است و آخرین بار با لیست امید در دوره پیش به مجلس راه یافت. دومین تشکل، حزب اسلامی کار به دبیرکلی حسین کمالی است. او هشت سال وزیر کار در دوره هاشمی و چهار سال نیز در کابینه خاتمی وزارت داشته است و هم اکنون در شورای عالی اصلاح طلبان حضور دارد. نکته بحث این است که در تمام این سال هایی که حقوق کارگران اینچنین به یغما رفته، در تمام سال هایی که این طبقه محروم در کف خیابان و دادگاه و زندان مطالبه حقوق بدیهی اش را کرده، خبری از آقای محجوب و حسین کمالی و خانه کارگر و حزب اسلامی کار شنیده اید؟ آیا دیده اید که صدایی از اینها به نفع جامعه کارگری بلند شود و معترض سرکوب آنان گردند؟ چرا هیچکدام از آنها را میان کارگران هفت تپه و آذر آب و کنتورسازی و... ندیده ایم؟ پاسخ واضح است و آن اینکه این احزاب هرچند به نام کارگران تنفس می کنند اما عمیقا در مناسبات حکومتی و سرمایه داری امروز قرار دارند. اینها تنها نام حمایت از کارگران را یدک می کشند وگرنه هیچگاه دغدغه شکم گرسنه و چشمان اشکبار این طبقه نبوده اند. وجود چنین نهادهای رسمی و بی خاصیت و وابسته ای بیش از پیش بر لزوم ایجاد و تشکیل سندیکاهای مستقل و غیر حکومتی صحه می گذارد. #سلمان_کدیور ..... ..... @Falaakhon

تا این احظه صد کشته، صد ناپدید، پنج هزار مجروح. نابودی کل ذخیره استراتژیک آرد و گندم و نابودی ذخیره دارویی و نابودی بخش مهمی از بندر بیروت. پنج میلیارد دلار خسارت که معادل یک دهم تولید ناخالص ملی این کشور است. لبنان در خطری جدی است. بگذار بیخردان فریاد بزنند نه غزه نه لبنان. اما ما میگوییم لبنان و ایران دو عضو جدانشدنی بدنی واحدند و لبنان اگرچه همسایه ما نیست اما همسرنوشت ترین با ماست و نزدیکترین عضو خانواده ما در این منطقه بلازده. خواهر تنی کوچکی که در این چهل سال با اندوهش بی‌خواب شده‌ایم و با گریه‌اش گریه کرده‌ایم و با پیروزیش شاد شده‌ایم. و حالا هم از دیشب قلبمان برای بیروت فشرده است و با عزای لبنان عزاداریم و‌ همدرد رنجشان هستیم. نباید بگذاریم عزاداری و بلازدگی دشمنانش را به طمع بیاندازد. باید تمام قوا کنار مردم داغدار لبنان بایستیم. 🇱🇧🖤

✳️علی. ع. از حُب تا شناخت .... .... . می گویند علی. ع. بزرگ است، با عظمت است، تنها او اميرالمؤمنين است، تنها او فاروق اعظم و صدیق اکبر است، اما اگر از آنان بپرسی چرا او اینگونه بزرگ بوده است، چرا چند دهه حیات او، فراتر از تاریخ زمانه و زمان است، کمتر از آنان پاسخی خواهید شنید. ما مُحب امیرالمؤمنین هستیم و همواره آن را تبلیغ کرده ایم و این حب، بنا بر قاعده و سیره اش، کور و کر می کند. فرقی ندارد منظور این عشق چه و که باشد. به علی. ع. عشق داریم و چون خدایان گاه از او ستایش می کنیم، برایش جشن می گیریم، نام او را بر فرزندان مان می گذاریم، تشنه این هستیم که خلافت او را به دیگر مذاهب بقبولانیم، آری اینچنین واله و حیران اوییم اما کمترین شخصیتی که می شناسیم خود او است. و غالب ما از اینکه ده دقیقه پیرامون جهان بینی و اندیشه علی. ع. سخن بگوییم عاجزیم. آری حب علی جای شناخت او را گرفته است و بی انصافی نيست اگر بگوییم ما هرگز از حُب به سوی شناخت عزیمت نخواهیم کرد چرا که شناخت، مسئولیت می آورد، رنج می آورد، سختی و بی خوابی و تنهایی می آورد. خلاف حب که در خودش متوقف است. در یک عاطفه یک ارادت و یک خلسه مخدرگون شبه شیعی تمام می شود و این را تمام حقیقت علی می پندارد. شناخت علی که حاصل شد، نمی توانی در برابر عفن و چرک و پلیدی که به نام اسلام سربرمی آورد و ریشه میدواند آرام بگیری، نمی توانی از علی. ع. بگویی اما زمین‌گیران و محرومان و مستضعفین را حاصل حقایق معمول اجتماعی تفسیر کنی. علی را که بشناسی نمی‌توانی در برابر هر مترسکی از اسلام، تعظیم کنی. علی را که درک کنی، نمی توانی عصیانگر، معترض و ناسازگار با زمانه نباشی. و همان بهتر که محب او باشیم که بتوانیم به زندگیمان برسیم. آری ما بیش از آنکه شیعه(به معنی روند راه علی) باشیم، محب(دوستدار ) او هستیم و از این حیث با دیگر مذاهب اسلامی متفاوت نیستیم. ما فقط این حب را آشکارتر تنها ابراز میکنیم و بس. و علی. ع. در میان ما تنهاترین است. #سلمان_کدیور .... .... @Falaakhon

✳️به مناسبت عید غدیر از ایوان طلای حرم حضرت ابوالفضل. ع. رونمایی شد. 🔷همواره از خودم می پرسم اهل‌بیتی که حتی برای خانه خویش پرده رنگین نمی گذاشتند، آنانی که به پوشیدن لباس های پشمین و خشن همواره عادت داشتند، در محقر ترین خانه ها زندگی می کردند، ساده ترین غذاها را می خوردند، چه نسبتی با طلاکاری قبورشان دارند؟ 🔷می گویند این مصداق تعظیم شعائر است، اما این چه روشی است که با سیره آنان در تضاد است؟ .... .... @Falaakhon

🔻خبرنگاران با برخی نماینده‌ها این سوال را مطرح کردند که: ۱- آیا شما ۲۰۰ میلیون تومان ودیعه مسکن مجلس را گرفتید یا نه؟ ۲- اگر گرفتید، یعنی در تهران خانه نداشتید؟ 🔹در موردی بسیار عجیب، «عبدالحسین روح‌الامینی» نماینده تهران در مواجهه با پرسش خبرنگار تسنیم که این سوال را پرسیده، اولاً گفته است که «به تو چه؟» و سپس در پاسخ به اصرار خبرنگار تسنیم که بالاخره این مسئله‌ای است که مردم حق دارند بدانند، گفته است: در تسنیم غلط کردند که گفتند چنین موضوعی را بپرسید! 🔷یادتان هست که سر ماجرای آقای درازهی، و فحاشی او در مجلس قبل چه غوغایی به پا شد؟ حالا آقای روح الامینی مجلس انقلابی هم را دیدیم. 🔷درازهی یک شخص نیست، یک منطق و یک روح است. ... .... @Falaakhon