✍️ میرزا محمد رضاصفائی تخته فولادی
حلول ماه ربیع مبارک
💢@falsafeh_alaveyeh
گربهها میتوانند کلمات را سریعتر از نوزاد انسان یاد بگیرند!
گربهها ممکن است بهصورت ذاتی برای یادگیری جنبههایی از زبان انسان آماده باشند. با استفاده از شیوههایی که قبلا برای بررسی رشد زبانی نوزاد ۱۴ ماهه انسان بهکار رفته بود، آزمایشی برای گربهها طراحی کردند. نوزادان در این شیوه، معمولا برای به خاطر سپردن واژهها نیاز به ۱۶ تا ۲۰ تکرار دارند. این پژوهش نشان داد که گربهها تنها بعد از چهار بار شنیدن کلمه و دیدن تصویر مرتبط، میتوانند ارتباط تصویر و کلمه را درک کنند و کلمه را بهخاطر بسپارند.
💢@falsafeh_alaveyeh
1.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻برای اولین بار در تاریخ،
دو انسان توانستند در خواب با یکدیگر ارتباط برقرار کنند!🤯
🔹شرکت REMspace موفق شده برای اولین بار ارتباط بین دو نفر را در خواب رویایی (lucid dream) برقرار کند.
این دستاورد پس از 5 سال تحقیق و توسعه فناوری به دست آمده است.
همانگونه كه امثال مرحوم علامه #طباطبایی و شهيد #مطهری به اسفار و شفا اكتفا نكردند، و نگفتند كه با وجود اسفار و شفا به چيز ديگرى نياز نداريم، بلكه آستين ها را بالا زدند و مشكلات را مطابق زمان پاسخ دادند؛ اكنون نيز روحانيان نبايد فكر كنند كه هر چه مرحوم علامه طباطبایی و شهيد مطهری نوشته اند حرف آخر است. نه، آنها نيز مانند بقيه انسان بودند؛ بايد تلاش كرد تا علامه هاى ديگرى ساخته شوند. خداوند علم را وقف يك نفر يا يك نسل نكرده است و به هر كسى، به نسبت خود، عقل، فراست و هوش داده است.
بايد كارى كرد كه هر روز نظرات بهتر و پخته ترى ارائه دهيم، بخصوص كه نيازها نو به نو مطرح مى شود.
امروز مسائل جديدى مطرح مى شود كه در عصر مرحوم علامه #طباطبایی مطرح نبوده است.
گروهى از روى خامى و يا شايد خودخواهى، فكر مى كنند كه با خواندن همين كتب فلسفه رايج به هر سؤالى كه مطرح شود، مى توان پاسخ داد و ديگر نيازى به تحقيقات بيشتر نيست. خير، چنين نيست؛ مستشكلان نيز بشرند و از عقل برخوردارند. به فرض اينكه ۹۹% از آنچه در كتابهاى فلسفى #غرب نوشته شده باطل باشد ولى، دست كم، يك درصد از آن مطالب صحيح است. به دليل وجود همان ها ارزش دارد كه انسان آن كتابها را مطالعه كند.
اگر كسى بخواهد علم پيشرفت كند با تنبلى نمى تواند، بايد وقت صرف كرد و تلاش نمود.
صِرف داشتن منابع غنى كافى نيست، ابزار و آمادگى ذهنى لازم است.
📔 آیت الله #مصباح_یزدی، مباحثی درباره حوزه، ص۱۰۴ و ۱۰۵
🔴فرهنگ ما و ریشههای آن
✍ مصطفی ملکیان
نکته های کلیدی:
۱. بخش بزرگی از آنچه در فرهنگ اسلامی وجود دارد، ریشه در اندیشههای یونان و روم باستان دارد.
۲. بسیاری از آموزههای قرآن، روایات و نهجالبلاغه با تفکرات رواقیان همخوانی دارد.
۳. فلسفهای که «اسلامی» نامیده میشود، در اصل بازخوانی و ادامه فلسفه افلاطون، ارسطو، نوافلاطونیان و رواقیان است.
۴. وقتی از دفاع از فرهنگ خودی سخن میگوییم، باید دانست که بخش مهمی از همین فرهنگ خودی، از غرب آمده است.
🔹وقتی از «بازگشت به فرهنگ خودی» سخن گفته میشود، معمولاً در کشور ما مقصود، فرهنگ اسلامی است. اما باید توجه داشت که بخش بزرگی از آنچه در فرهنگ اسلامی وجود دارد، ریشه در اندیشههای غربی، بهویژه یونان و روم باستان دارد.
🔹بسیاری از آموزههای قرآن و روایات تحت تأثیر تفکرات رواقیان بوده است؛ رواقیانی که فیلسوفان یونان و روم باستان بودند. برای نمونه، در قرآن آمده است: «لِکَیلا تَأسَوا عَلی ما فاتَکُم و لا تَفرَحوا بِما آتاکُم»؛ یعنی نه بر آنچه از دست میدهید اندوهگین شوید و نه بر آنچه به دست میآورید، شادی بیش از حد کنید. این دقیقاً همان تعالیم مارکوس اورلیوس و اپیکتتوس است. با این حال، برخی علمای دینی میگفتند که فلاسفه این آموزهها را از اسلام گرفتهاند، در حالی که این اندیشمندان ششصد یا هفتصد سال پیش از ظهور اسلام میزیستهاند.
🔹حتی نهجالبلاغه امیرالمؤمنین علی (ع) را اگر با دقت بخوانیم، بیش از نیمی از آموزههای آن با تفکرات رواقی هماهنگی دارد. البته این سخن به معنای انکار یا تأیید شخصیت علی (ع) نیست؛ بلکه به معنای روشن کردن ریشههای فکری این آموزههاست.
🔹وقتی به فلسفهای که «اسلامی» نامیده میشود مراجعه کنیم، میبینیم آثار ابنسینا، فارابی، کندی، شیخ اشراق و ملاصدرا بیش از ۹۵ درصد مبتنی بر فلسفه افلاطون، ارسطو، نوافلاطونیان (مانند فلوطین و پرفوریوس) و حتی رواقیان است. برای نمونه، نظریه حرکت جوهری ملاصدرا چیزی جز بازخوانی سخنان هراکلیتوس، فیلسوف یونانی، نیست؛ او نخستین کسی بود که گفت: «جهان طبیعت در حرکت دائمی است.»
🔹البته درباره شیخ اشراق باید استثنایی قائل شد؛ چراکه بخشی از آموزههای او ریشه در فرهنگهای شرقی، بهویژه ایران باستان و تا حدی هند دارد. اما به جز این موارد محدود، بیشتر میراث فلسفی ما از غرب گرفته شده است.
🔹در عرفان اسلامی نیز وضع به همین گونه است. اوج عرفان ما در آثار ابن عربی نمایان میشود، اما اگر آثار او را با دقت بخوانیم، میبینیم که بیشتر آموزههای عرفانیاش بر مبانی فلسفی استوار است، و این مبانی فلسفی نیز برگرفته از یونان باستان است. فراتر از آن، خود ابن عربی اهل اندلس (اسپانیا) بود و اندلس بخشی از فرهنگ غرب به شمار میرفت. مسلمانان اگرچه مردم اندلس را به ظاهر مسلمان کردند، اما فرهنگ بومی آنان یکباره از میان نرفت.
🔹کلام اسلامی نیز کمابیش همین وضع را دارد. حتی فقه، که اسلامیترین دانش دینی ما تلقی میشود، مبتنی بر «احکام خمسه» است: هر عمل یا واجب است یا مستحب یا مباح یا مکروه یا حرام. این تقسیمبندی نخستین بار توسط رواقیان مطرح شد و مبنای اندیشه فقهی ما نیز قرار گرفت.
🔹بنابراین، وقتی کسانی میگویند باید با غرب ستیز کرد و از «فرهنگ خودی» دفاع نمود، باید یادآور شد که بخش بزرگی از همین فرهنگ خودی، از غرب آمده است. اما مشکل اینجاست که بسیاری، «غرب» را تنها در قالب آمریکا، انگلستان، آلمان یا فرانسه میبینند؛ در حالی که از دیرباز، ایران را حدفاصل شرق و غرب میدانستند: از ایران به سوی غرب، «غرب» بود و از ایران به سوی شرق، «شرق». ما ایرانیان در واقع در میانه شرق و غرب ایستادهایم.
کانال فلسفه علویه
🔴فرهنگ ما و ریشههای آن ✍ مصطفی ملکیان نکته های کلیدی: ۱. بخش بزرگی از آنچه در فرهنگ اسلامی وجود
♨️ بررسی فروسته بالا🔺
🔰 اولا مغالطه ادعای بدون دلیل.... بر اساس چه مدرکی بخش بزرگ فرهنگ اسلامی ریشه یونانی دارد.
🔰 دوما مغالطه کلی گویی کدام گزاره های فرهنگ اسلامی ریشه یونانی دارد دقیقا باید مشخص شود.
🔰 سوما مغالطه خلط مفهومی بین فرهنگ و دین خلط کرده..
فرهنگ امر ناشی از اجتماع است دین امر ناشی از وحی است.
چه بسا چیزی برای فرهنگ اسلامی باشد اما ربطی به اسلام نداشته باشد مثل فلسفه که از یونان وارد شده ولی ربطی به دین اسلام ندارد. بعد مسلمانان خودشان دستگاه فلسفی ساختند شد فلسفه اسلامی
🔰 چهارم مغالطه علت جعلی...انجا که گفته گزاره های قران شبیه فلسفه رواقی است هر دو امر مشابه قرار نیست رابطه عللی معلولی داشته باشند چه بسا امر سومی علت هر دو باشد. مضافا که اینجا هم مغالطه کلی گویی است دقیقا کدام گزاره ها مشابه است.
🔰 مغالطه دیگر این است که اگر برفرض هم مشابه باشند
↩️ اولا مشابه با عین هم فرق دارد بین دو امر مشابه دو وجه تفاوت وجود دارد یک وجه شباهت... نمیتوان بر اساس این وجه شباهت قضاوت کرد ان امر مشابه اول ریشه امر دوم است
↩️ ثانیا باید اثبات کند بین این دو مشابه رابطه عللی و معلولی واقع است و صرف مشابهت و تقدم زمانی علت ان نمیشود که اموزه های قرانی ریشه یونانی داشته باشد.
↩️ ثالثا اموزش ندیدن پیامبر ص از معلمی ردی بر این مساله است که اموزه های قران از یونان باشد
↩️ اعتبار قران و اموزهای ان به اعجاز است با اعجاز ان اثبات میشود امر الهی است و هر انچه شبیه ان است در واقع احتمال دارد از اموزهای پیامبران پیشین باشد چون می تواند منشا ان وحی باشد
↩️ اعتبار نهج البلاغه هم به نصب الهی است زیرا علم امام علیه السلام هم به علم غیب است اما اثبات ارتباط امام ع با غیب با خبر و نصب پیامبر صلی الله علیه و اله است پس اگر مطلبی در نهج البلاغه باشد این کلام هم وحی است و هر انچه شبیه ان باشد از ان اعتبار می گیرد نه بالعکس.
🔰 روش مورد استفاده در فلسفه اسلامی در گروه مشایی ها از یونان اخذ شد اما مسائل ان با فلسفه یونان متفاوت است بحث از دوئیت وجود و ماهیت در یونان نبود و این پایه فلسفه اسلامی است که فارابی بنا نهاد و فلسفه اسلامی شکل گرفت چنان که مسئله کوگیتو دکارت فلسفه مدرن را بنا نهاد.
پس فلسفه اسلامی صرف بازخوانی نیست خودش دستگاه جدیدی است.
🔰 فرهنگ یونان خود متاثر از هخامنشیان بوده و در اینجا نویسنده حقیقت را بیان نمی کند فرهنگ یونان بدون پیش زمینه در بین النهرین و قبل ان در فرهنگ جیرفت و شهر سوخته نبوده
🔰 نویسنده با تکرار مدعا قصد دارد اثبات مدعا کند که خود این تحصیل حاصل و مغالطه است.
🔰 مغالطه آمار سازی نویسنده بر اساس کدام تحقیق علمی مدعی است 90 درصد آثار فلاسفه ما از یونان امده؟!!
مضاف برآن اینکه بر فرض آمده باشد گزاره های فلسفی چه ربطی به وحی و قران و روایات دارد؟!!
🔰 نویسنده با مغالطه ساده سازی در صدد است هر انچه از فلسفه اسلامی موجثد است در توبره یونان بذیزد..
مثالی که می زند از هراکلیتوس نشانه ان است
اولا از فلاسفه پیش سقراطی چند چند صفحه مطلب چیری باقی نمانده است ثانیا مسله حرکت جوهری صدرا در پاسخ به این سوال است که چگونه می توان به انسان متعالی رسید
اما هراکلیتوس در پاسخ به اینکه چگونه جهان تغییر میکند سحن می گوید
که دو مساله جداست و جوابی مشابه اما نه دقیقا مشابه چون در زمان هراکلیتوس جوهر و نه عرض مطرح نبوده...
🔰 نوشته پر است از ادعاهای بدون دلیل است. اندلس را چون از نظر جغرافیایی در غرب است جز فرهنگ غرب می داند مثل ان است که بگوییم کوبا چون بغل امریکا است دارای فرهنگ غربی است حال انکه کوبا نماد سوسیالیسم است ادله ای به همین سخیفی برای اثبات غربی بودن عرفان اورده است.
مسلمانان اندلس اغلب مهاجر بودند نه ساکن اصلی ان و تغییرات انی در فرهنگ در قرن بیستم نشان داد تغیر انی فرهنگی ممکن است مانند تغییر فرهنگ روسیه پر دوره شوروی و... مضافا که فرهنگ اندلس چه ربطی به عرفان که یک دانش است دارد ابن عربی اصالتا از قبایل عرب یمنی بوده و در اندلس نمانده سفرهای زیادی به مکه و شمال افریقا وسوریه کرده و دردمشق فوت شده
🔰 تقسیم احکام به پنج بخش در یهودیت هم هست ازکجا معلوم رواقی ها از یهودیان نگرفته باشند؟ هیچ دلیلی برای مدعای نویسنده وجود ندارد.
🔰 ستیز با فرهنگ غرب هم معنا دارد یعنی ستیز باافرادی مثل نویسنده که در بست جذب فرهنگ مدرنیته شده و فرهنگ اسلام را متعلق به 1400 سال قبل می دانند وباورشان علوم انسانی اومانیستی است.
نویسنده درصدداثبات این فرهنگ غربی است امابرای اثبات ان از فرهنگ یونان باستان کمک گرفته گفته است
🔰 بسیاری از گزاره های فرهنگ اسلامی یونانی است
🔰فرهنگ یونانی غربی است.
🔻 پس بسیاری ازگزاره های فرهنگ اسلامی غربی است.
پس ستیز با غرب ستیز باخود فرهنگ اسلامی است حال انکه فرهنگ غربی منفورفرهنگ مدرن است نه یونان باستان
چرا وقتی وارد اتاقی میشویم یادمان میرود برای چه کاری به آنجا آمدهایم !؟
به گفته روانشناسان، عبور از درگاه باعث فعال شدن چیزی به نام «اثر درگاه» میشود؛ مکانیسمی که به تقسیم یک گروه از خاطرات از یکدیگر کمک میکند. به محض گذشتن از درگاه یک اتاق، مغز افکاری که در اتاق قبلی داشتیم را بایگانی میکند و برای افکار و خاطرات اتاق جدید جا باز میکند
به لطف این اثر است که می توانیم به راحتی از کاری به کاری دیگر برویم و اطلاعاتی که مغز دریافت کرده را سامان دهیم.