eitaa logo
کانال فلسفه علویه
112 دنبال‌کننده
125 عکس
100 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عجايب گنبد قابوس در استان گلستان ▪️برج قابوس یادگار شهر باستانی جرجان است که در دوران زیاریان از مراکز علمی و هنری منطقه بود ولی پس از حمله مغول نابود شد. 💢@falsafeh_alaveyeh
مورچه ها می توانند خود را در آینه تشخیص دهند مورچه هایی که توسط محققان نقطه ی کوچک آبی رنگی روی پیشانی شان گذاشته شده بود، بعد از دیدن تصویر خود در آینه، با عصبانیت برای پاک کردن جوهر آبی رنگ از روی پیشانی شان تلاش کرده بودند. این تلاش اما بی دلیل نبود. مورچه هایی که با آن نقطه ی آبی رنگ بر روی سر به کلونی خود بازگشته بودند، از سوی هم‌نوهان شان به عنوان گونه ای رقیب و جنگجو شناخته شده و بی رحمانه مورد حمله قرار گرفته بودند. 💢@falsafeh_alaveyeh
براش با کیک ماهی تولد گرفتن خجل شده! حیوانات میفهمند. با یک مَن سبیل😁 💢@falsafeh_alaveyeh
فلسفه علویه ♑️ : قاعده علیت «۷» 🧶 میدان سوم: توحید افعالی «۱» در این میدان پنج خبر جای می گیرد: قائم، کائن، صائر، منیب، موجود، جای می گیرد. 🅰 در ظاهر بین معنای موجود و کائن و قائم مشابهت و اشتراک وجود دارد چرا که هر سه معنا به کیفیت وجود شئ مربوط است. 1⃣ لفظ «وجود» در اینجا به قرینه استفاده از کائن که دارای معنای حدوث است، به صورت مصدر جعلی به‌صورت «موجودیت» معنا می‌شود و مساوی با «وجود» به‌کار می‌رود. بر این اساس، فراز دعا به این معنا خواهد بود که: «موجودیت ذات هر شئ وابسطه به ذات اقدس الهی است». به عبارت دیگر آن ذات و ماهیتی که در عالم خارج موجودی است، تحقق و هستی آن به سبب خداوند. 🔘 پرسش: کیفیت ارتباط وجود موجودات با خداوند چگونه است؟ ⭕️ احتمالات: 🔰 وجود موجودات، از وجود خدا متباین است و خدا با غیر خودش تفاوت دارد. 🔰 وجود موجودات مساوی وجود خداوند است و وجود موجودات و خدا یکی است. 🔰 وجود موجودات هم سنخ وجود خداوند است، یعنی در معنای وجود یکی است ولی در اطلاق و تقیید این دو متفاوت است یعنی وجود خدا مطلق است ولی وجود مخلوقات مقید و محدود است. 🔴 پاسخ: میتوان هر سه احتمال را صحیح دانست هرچند در طول تاریخ بر اساس هریک از این مبانی اختلافات گسترده ای میان متفکران شکل گرفته است، به گونه ای تا تکفیر هم پیش رفته اند و این به جهت عدم توجه به معنای دقیق این سه احتمال است که قابل جمع است. ↩️ وجود خداوند با وجود مخلوقات متباین است به این معنا که وجود خداوند در مرتبه کنه ذات با هیچ مخلوقی قابل قیاس نیست از اینرو در روایت آمده است: «كَانَ‏ اللَّهُ‏ وَ لَمْ‏ يَكُنْ‏ مَعَهُ‏ شَي‏ء‏؛ خدا بود، يک؛ هيچ چيزي نبود» و این نگاه مربوط به کنه ذات خداوند است که موضوع تنزیه مطلق است. چنان که در دعای یستشیر نیز به همین مقام اشاره شده است: «الْأَوَّلُ غَيْرُ مَوْصُوفٍ». ↩️ وجود مخلوقات عین وجود خداست، این به این معناست که در مقام ظهور اسما و صفات چون موجودات عین ظهور اسما و صفات الهی هستند وجود مخلوقات عین وجود خداوند است. و از همین رو در روایات گفته شده: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الْمُتَجَلِّي لِخَلْقِهِ بِخَلْقِه؛ ستايش مخصوص خداوندى است كه با آفرينش خويش بر مخلوقات تجلّى كرده است» یعنی خلق خداوند تجلی خود اوست و وجود مخلوقات در مقام تجلی با وجود خدا یکی است. ↩️ وجود خداوند هم سنخ با وجود موجودات است، این در جایی که در صدد تحلیل رابطه بین وجود موجود و خالق باشیم. چنان که در روایت آمده است: «داخل فی الاشیاء لا بالممازجة و خارج عن الاشیاء لا بالمباینة» هم داخل در اشیاء است و هم بیرون از اشیاء، داخل در اشیاء است اما نه آن جوری که یک‌ جسم داخل جسم دیگر ممزوج می‌شود و خارج است از اشیاء نه به‌ معنای اینکه مباین و بیرون است، مثل اینکه من دستم را روی این میز می‌گذارم می‌گویم دست من بیرون از میز است. بر این اساس وجود خدا و مخلوقات از یک جنس است و اصولا وجود یک معنا دارد ولی یکی به صورت مطلق و فارق از هر قیدی است و دیگری مقید و محدود و آنچه محدود است بر آمده از همان مطلق است پس هم وجه اشتراک دارد و هم وجه افتراق که این یعنی سنخیت وجودی. 🔻هرکدام از این روابط در جای خودش معنا دارد و پاسخ به سوال خاصی است خلط آنها در مسائل سبب شده تا این اختلافات پدید آید ولی با دقت در روایت می توان فهمید این سه احتمال هر سه در جای خود صحیح است. ✍️ میرزا محمد رضاصفائی تخته فولادی 💢@falsafeh_alaveyeh
🔘 پرسش: وجود اشیا از کتم عدم وجود میابد؟ یا وجود اشیا از وجودی به وجود میاید؟ ⭕️ اقوال: 🔰 برخی در اینجا گمان کرده اند محل بحث خلق معدوم زمانی است، یعنی زمانی شئ نبوده حال بود شده است و این را به معنای خلق از عدم قلمداد کرده اند و استحاله آن را منکر شده اند. 🔰 در حالی که بحث از خلق معدوم زمانی محل نزاع نیست و همه حکما بر این باور هستند که شئ غیر واجب میتواند در مقطعی از زمان_مکان باشد و در مقطعی از زمان_مکان نباشد. 🔰 تنها محل نزاع در بحث معدوم زمانی بودن مخلوقات خود عالم ماده است که حکما آن را ازلی میدانند و متکلمان آن را حادث میدانند. 🔻 پس محل بحث در دو جاست: 1⃣ خلق از عدم زمانی: درباره کل عالم ماده این مدعا یعنی تصور عدم زمانی مطلق که مستلزم تصور زمانی است که عالم ماده وجود نداشته باشد، این تصور خود متناقض است، چرا که زمان ویژگی عالم ماده است و فرض عالم بدون ماده و وجود زمان یعنی فرض نبودن و بودن عالم ماده که محال است. 2⃣ خلق از عدم ذاتی: در مقام ذات خلق از عدم صورت گیرد. به عبارت دیگر: شئ ای که ذاتش اقتضای عدم دارد آیا می تواند ذاتش اقتضای وجود پیدا کند؟ یا نه؟ 🔴 پاسخ عقلی: از نظر عقلی خلق از عدم ذاتی محال است، چرا که مستلزم تناقض است یعنی لازم است، ذاتی که نیست، هست شود. 🅰 این شی در مرتبه ذات مقتضی عدم بود. 🅱 این شی در مرتبه ذات مقتضی وجود شد. 🆎 تحول این شی در مرتبه ذات از عدم به وجود تحول در ذات است. ↩️ تحول در ذات محال است زیرا: شی به چیز دیگری تغییر میابد. 🔻پس خلق از عدم محال است. 🔰 پس خلق الهی در موجودی است که ذاتش مقتضی عدم نباشد که دو احتمال دارد: 🔻 یا ذاتش مقتضی وجود است: واجب الوجود است و نیاز به خالق ندارد. 🔻ذاتش نسبت به وجود و عدم بالسویه است: در اینجا است که خلق الهی شکل می گیرد. ✍️ میرزا محمد رضاصفائی تخته فولادی 💢@falsafeh_alaveyeh
📸 دیوان‌خانه‌ی شیخ‌السلام اصفهان
میرداماد در تعلیقه‌شان بر شرح اصول کافی می‌گویند: علی بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) به یک شبهه‌ مادیین پاسخ داده. آن شبهه‌ این است: «آیا خدای سبحان عالم را از شیئی خلق کرد یا نه؟» پس دو حالت دارد: 🅰 اگر «من شیء» آفریده باشد، پس ازلیت ماده و قدم ماده به اینکه ماده مخلوق حق نیست لازم می‌آید؛ چون خدا عالم را از یک شیئی آفرید. 🅱 اگر «من لا شیء» بیافریند «لا شیء» که مبدأ قابلی نخواهد بود که ذاتاً مستحیل است. فرض سومی هم که ندارد چون نفی «من شیء» به «من لا شیء» نفی نقیضین است؛ این هم که مستحیل است. 🆎 پس: «من شیء» محال است و «من لا شیء» هم محال است، فرض سوم هم که نیست. 🔴 پاسخ: ◀️ عقلی: 🔰اشکال مادیین در جایی است که خلق خدا از چیزی در صورتی مستلزم عدم خلق خداست که دو شرط داشته باشد 1⃣ ماده متباین از خدا باشد 2⃣ ماده واجب الوجب باشد. 1⃣ در حالی که فرض تباین ماده و خدا محال است، زیرا مستلزم محدودیت واجب الوجود است، چراکه: ◀️ ماده واجب باشند: تباین ماده با خدا به معنی محدودیت ماده است و پس باید واجب محدود باشد. ◀️ خدا واجب باشند: تباین ماده و خدا به معنی محدودیت خدا باشد. ◀️ هر دو واجب باشند: یعنی مرتبه ای از وجود هست که در هریک از این دو نیست، در این حالت واجب دارای فقدان است و فرض فقدان در واجب مستلزم تحول در واجب است، که آن نیز محال است. 2⃣ واجب بودن ماده، محال است ◀️ کل عالم ماده در نظر گرفته شود: چون ذات عالم ماده حادث است یعنی مسبوق به عدم است و نسبت به عالم مجرد فقر دارد. اگر گفته شود عالم مجرد اثبات نشده است باید پاسخ داد خود کل عالم ماده تحیز ذاتی دارد پس خودش مکان است، و مکان بودن یعنی ذاتا مقید بودن و لازمه تقید ذاتی، فقر ذاتی است. ولی کل عالم مقید به زمان نیست، زیرا زمان حرکت اشیا است و کل عالم ماده از نظر مکانی لا حد است و لاحد مکانی، حرکتش محال است. ◀️ اجزا عالم ماده در نظر گرفته شود: این اجزا نیز از آن جهت که حادث ذاتی هستند واجب نیستند زیرا اجزا ماده محدود به زمان، مکان است و این محدودیت یعنی عدم غنای ذاتی و عدم غنای ذاتی برابر با حدوث ذاتی است. 🔰 مادیین در مفهوم هم بیراهه رفته اند و ازلی بودن را ملازم واجب الوجود بودن تلقی کرده اند. در حالی که ازلی بودن زمانی به معنای واجب بودن نیست، آن قدمی ملازم با واجب الوجود است، که قدم ذاتی باشد ولی آن قدمی که از من شی حاصل میشود قدم زمانی است. ◀️ نقلی: شش تن از پیشوایان معصوم (ع) در چهارده حدیث مُسند و مرفوع، درباره خلقت الهی از تعبیر «لا من شیء» بهره برده اند. بر پایه مجموعه قرائن متعدد، صدور این تعبیر از حضرت فاطمه زهرا (س) در خطبه فدکیه و نیز امیرمؤمنان علی (ع) محرَز است. متن خطبه حضرت زهراء (سلام الله علیها) و در خطبه علی بن‌ابی‌طالب (سلام الله علیه) در پاسخ به این سوال چنین آمده است: «الحمد لله الذی لا من شیء کان وَلا من شیء خلق ما کان؛ نه خدا از چیزی است؛ نه از چیزی خلق کرده آنچه هست». چون «من شیء» و «من لا شیء» نقیضین نیستند، بلکه نقیض آن: «لا من شیء» است و بر اساس این روایت ارتفاع نقیضین نشده است. مرحوم محقق داماد می‌گوید: این خطبه مُبدع بودن کار خدا را تثبیت می‌کند که گرچه آسمان و زمین ماده دارند، ولی اصل فیض که «وَما أَمْرُنا إِلاّ واحِدَة»؛ نه «من شیء» است نه «من لا شیء» است، بلکه «لا من شیء» است. ⭕️ توضیح: این روایت صورت های مختلفی دارد ولی به نظر میرسد اشاره روایت به این معناست که وجود چون وجودش ذاتی است، پس خلقش از شی دیگر نیست و لا من شی است. و مقصود از وجود هم خود ذات احدیت. اما ان اشیایی که هستند در ارتباط با آن ذات احدی وجود دارند و لا من شی هستند، یعنی وجودشان از ذات احدیت است نه غیر او تا من شی اخر فرض شود. ✍️ میرزا محمد رضاصفائی تخته فولادی 💢@falsafeh_alaveyeh
? میدان سوم: توحید افعالی «۲» 2⃣ کائن اسم فاعل از مصدر کان و خود کان یعنی حدوث، وقوع و حاضر بودن شئ، به عبارت دیگر به معنی باشنده است، یعنی: «حدوث شئ از خداوند است». 🔘 پرسش: حدوث شی به چه معنا است؟ 🔴 پاسخ: در مقصود حدوث زمانی نیست، بلکه حدوث ذاتی است. چرا که حدوث ذاتی ناشی از ماهیت داشتن اشیا است، و در روایت امیر المومنین ع در پاسخ به سوال از حدوث زمانی! ایشان داشتن کیفیت را سبب آن عنوان می کنند و کیفیت داشتن همان ماهیت داشتن است: «متى كان ربنـا! قال: انما يقـــال متى، كان لمن لم يكن فكـان، ومتى كـان هو كائن بلا كينونة يا يهودى! كائن كَانَ بِلَا كَيْفٍ يَكُونُ، بَلَى يَا يَهُودِيّ ثُمّ بَلَى يَا يَـهُودِيّ، كَـيْفَ يَكُـونُ لَـهُ قَـبْلٌ، هُـوَ قَـبْلَ الْقَبْلِ بِلَا غَايَةٍ كُلّ غَايَةٍ؛ ↩️اى يهودى! تنها سوال: "چه موقع به وجود آمد؟"، براى چيزى است كه نبوده است پس او بود شد. ↩️ چه موقع او بوده است؟ در حالی که او بودنی است که هست شدن ندارد.-ای یهود-. ↩️ او وجودى است که کیفیت ندارد. ↩️ بله! اى يهودى، بله! اى يهودى، چگونه مى‏توان براى او قبلى در نظر گرفت، او قبل قبل است. [چرا که او حدی ندارد وآنچه حد ندارد، تصور قبل برای وی محال است، زیرا تصور خود قبل، یعنی تصور حد برای نامحدود و این تناقض است] ↩️ و [خدا] غایت [و نهایت] ندارد و غايت همه غايات است [در نتیجه قبل ». «يا من لا يعلم كيف هو الا هو وحيث هو وقدرته إلا هو» أمیرالمؤمنین ع: «قَالَ الْحَمْدُ لِلهِ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فَکَانَ رَدّاً عَلَی الدَّهْرِیَّهًِْ الَّذِینَ قَالُوا إِنَّ الْأَشْیَاءَ لَا بَدْوَ لَهَا وَهِیَ دَائِمَهًٌْ؛ امیر المومنین فرمودند: آیه ردی بر دهریه است که میگفتند اشیا ابتدایی ندارند و دائمی هستند». بر اساس این روایت باور به قدم زمانی برای مخلوقاتی مثل آسمان و زمین را باطل است. 🔘 پرسش: بر اساس این روایت میتوان به این سوال را پاسخ داد؟: «عالم ماده به صورت کلی موجود است یا عالم ماده به صورت کل موجود است که مرکبی از اجزا است». 🔴 پاسخ: 1⃣ اگر عالم ماده یک کل مرکب باشد مفهوم عالم ماده یک مفهوم اعتباری است که به ترکیب انضمامی اشیا به صورت وحدت در نظر گرفته میشود. اما اگر عالم ماده کلی فرض شود مفهوم کلی اینجا کلی ماهوی است و باید یک وجود باشد در نتیجه نیازمند مصداق خارجی است تا مفهوم کلی از آن درک شود، که در این صورت موجودی است که فصل آن مادی بودن است. یعنی ماهیت آن مادی بودن است. ماهیت مادی بودن یعنی مکانمند بودن و مکانمند بودن دو صورت دارد: تحیز ذاتی: یعنی خود شی دارای ابعاد است. تحیز عرض: شی در فضایی قرار دارد. 🔻تحیز عرضی برای عالم مادی کلی ممکن نیست پس تحیز آن ذاتی است. 2⃣ اگر عالم ماده به صورت کلی موجود باشد، و تحیز ذاتی داشته باشد و خودش مکان باشد، باید بی نهایت فرض شود، چون تحیز ذاتی حدی ندارد، چون اگر حد برایش فرض شود ↩️ یا حد مادی است: در این حالت یا کلیتی وجود ندارد و مرکب است یا مکان داخل در کلیت عالم ماده میشود. ↩️ یا غیرمادی است: که نمیتواند ماده را از نظر مکانی محدود کند، چون سنخ آن غیر مکانی است. 3⃣ باید عالم ماده کلی فرا زمانی فرض شود، چون بی نهایت حرکت ندارد. 4⃣ عالم ماده کلی اگر ماهیت مرکب نداشته باشد باید یک حقیقت واحد پیوسته باشد در این صورت در تبیین تکثر باید آن را به صورت تشکیک در همان ماده تعریف کرد والا تباین موجب ایجاد ترکیب و کل مرکب میشود. 5⃣ با توجه به فرا زمانی و مکانی بودن عالم ماده کلی، فرض ابتدا برای آن محال است، در این صورت دو احتمال در روایت وجود دارد: ↩️ یا باید عالم کلی را منکر شد ↩️ روایت نظر به اجزا عالم ماده کلی دارد. ◀️ گفته شد حدوث ذاتی یعنی رحجان ذات شئ که ذاتش نسبت به وجود و عدم بالسویه است و این رحجان از خداست. «أَوَّلُ مَا خَلَقَ اَللَّهُ اَلْقَلَمُ فَقَالَ لَهُ اُكْتُبْ فَكَتَبَ مَا كَانَ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ» 3⃣ قائم اسم فاعل از ریشه قوم به معنی برخاستن، پایداری است و به توحید افعالی خدا مربوط است. 🔰 بعد از آنکه اثبات شد وجود اشیاء از ذات خداوند است، باید دانست این وجود ابتدایی نیست، یعنی مانند: صنعت که صنعتگر یک وسیله را شکل میدهد و دیگر ارتباطی با مصنوع خود ندارد. بلکه ارتباط خداوند و مخلوقات ارتباط دائمی است و همواره وجود اشیاء قائم به اوست هست میشود و اگر شی بدون آن و بماهوهو فرض شود، باید ذاتا معدوم در نظر گرفته شود. 🔰 به عبارت دیگر اشیا در ذات به صورت مستقل از مبدا هستی بخش جز عدم چیزی نیستند و حیثیت استقلالی آنها عدم است ولی انگاه که به صورت غیر مستقل و در ارتباط دائم با هستی بخش در نظر گرفته شوند، محقق الوجود بالامتنان هستند. در این میان مصداق اسم جامع خداوند، واجب الوجود الغیر خواهد بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک دستگاه تغذیه پرندگان، کلاغ ها را به متخصصان بازیافت تبدیل می‌کند🐦‍⬛️ ▪️کلاغ‌ها به سرعت یاد گرفته‌اند که چگونه از این دانخوری استفاده کنند. آنها بطری‌های پلاستیکی را از محیط اطراف جمع‌آوری می‌کنند و آنها را در دانخوری می‌اندازند تا به غذای خود دسترسی پیدا کنند. این کار نه تنها به کاهش زباله‌های پلاستیکی کمک می‌کند، بلکه به کلاغ ها نیز غذا می‌دهد. ▪️دانخوری فورسبورگ نمونه‌ای از نحوه استفاده از هوش مصنوعی برای حل مشکلات زیست‌محیطی است. این دانخوری نشان می‌دهد که چگونه می‌توان از هوش و مهارت‌های حیوانات برای کمک به انسان‌ها در حفاظت از محیط زیست استفاده کرد. 💢@falsafeh_alaveyeh
🧶 میدان سوم: توحید افعالی «۳» 🅱 در بین معنای صائر و منیب نیز مشابهتی وجود دارد چرا که هر دو به حرکت وجودی شئ مربوط است. منیب: اسم فاعل از ریشه «نوب» است. این ماده گاهی با «إلی» و گاهی با «عن» به‌کار می‌رود. در صورت نخست ثلاثی مجرد و باب افعال آن هر دو در لغت به معنای بازگشت چیزی به صورت مکرر است، به نظر این مع صائر: اسم فاعل از ریشه صیر به معنی رجوع است و اسم فاعل آن به معنی رجوع کننده است و مربوط است به توحید افعالی است.
توی این عکس هیچ رنگ قرمزی وجود نداره و همش سیاه و سفید و آبیه؛ مغز داره تصمیم می‌گیره که اون بخش رو قرمز ببینه. زوم کنید متوجه می‌شید. 🔰 این یعنی خطای دید. این یعنی حواس مادی در بحث ماهیت اشیا دچار خطا پذیری هستند و کیفیت شناخت ماهیت اشیا توسط حواس انسانی بستگی به میزان قدرت ابزار شناختی دارد و تنها میزای از حقیقت شی را در میابد و در مواردی مثل تصویر بالا خطا می کند. 🔰 در حالیکه همین حواس مادی در وجود شناسی اشیا یعنی بودن و نبودن شی یقینی هستند. یعنی تا شی نباشد حس حکم به بودن آن نمیدهد حتی به شکل وهمی، یعنی حتی در خطای دید باید اصل ثبوت شی باشد تا کیفیت آن که مثبت له آن است اثبات شود. و در صورت فقدان اصل شی خطای حواسی معنا ندارد. ✍️ میرزا محمد رضاصفائی تخته فولادی 💢@falsafeh_alaveyeh
سقف یکی از تالاهای عمارت عالی‌قاپو اصفهان
فلسفه تکنولوژی 🔘 پرسش «۱»: آیا استفاده از هر نوع تکنولوژی مجاز است؟ ⭕️ اقوال: 🧶 یکی از نگاه های متداول به تکنولوژی نگاه صرفا ابزاری به تکنولوژی است. بر اساس این نگاه فناوی خودش از نظر ماهوی فاقد حسن و قبح ذاتی است و حسن و قبح آن بر اساس اهداف کاربر متصف به حسن و قبح میشود. در این صورت فناوی خودش به صورت ماهوی نسبت به حسن و قبح بالسویه است و در این صورت نسبت به حسن و قبح لا اقتضا است. این نگاه بر آمده 🧶 اما نگاه دیگر درباره ماهیت تکنولوژی آن را صرفا ابزاری نمیداند که فاقد حسن و قبح ذاتی باشد و تکنولوژی فاقد عنوان حسن و قبح نیست، بلکه به صورت ذاتی واجد حسن و قبح است. در این نگاه برخی از تکنولوژی ها به صورت ذاتی قبح اخلاقی داشته و برخی از تکنولوژی ها به صورت ذاتی حسن اخلاقی را واجد هستند. 🔴 پاسخ: برای پاسخ به این پرسش نیاز است، تعریف بررسی شود و حکم آن مشخص شود. 🔻تعریف تکنولوژی در تعریف تکنولوژی باید دقت نمود تکنولوژی قدرتی است که انسان را قادر میکند بر محیط خود مسلط شود ↩️ در واقع تکنولوژی دارا بودن ترکیبی از علم و ابزار است که این قدرت را نتیجه میدهد. ↩️ پس اگر به علم و ابزار، تکنولوژی اطلاق میشود از باب معنای تضمنی است و علم به تنهایی تکنولوژی نیست و ابزار کاربرد علم هم به تنهایی تکنولوژی نیست. 🔰 پس قدرت تسلط بر محیط که به وسیله علم و ابزار برای انسان محیا میشود را تکنولوژی تعریف می کنند. پس ماهیت تکنولوژی نوعی قدرت تغییر است که بر آمده از علم و ابزار است. ↩️ بر خلاف فناوری ماهیت ابزاری صرف دارد. ↩️ بر خلاف علم که ماهیت معرفتی صرف دارد. 🔻 فناوری صرف توان تصرف فراتر از توان کاربر را در اختیار او قرار می دهد. اما این قدرت بدون علم نمیتواند در همه موارد نتیجه بخش باشد و منجر به نتیجه مطلوب گردد. 🔻علم صرف نیز در بعد نظری میتواند قدرت آفرین باشد و قدرت آن محدود به توان کاربر است و در مواردی با توجه به محدودیت توان تصرف دانشمند تنها حیثیت نظری دارد. 🔻 اما تکنولوژی یعنی استفاده از فناوری برای تحقق حداکثری دانش موجود است و این یعنی ترکیب این دو که قدرت فراتری را برای تصرف به کاربر میدهد. 🔘 پرسش «۲»: با توجه به اینکه ماهیت تکنولوژی نوعی قدرت تصرف است سوال اول بازگشت می کند به اینکه قدرت به ذاته حسن است یا قبیح؟ 🔴 پاسخ: قدرت بماهو هو از صفات وجود و مساوق با وجود است، از این رو به ذاته حسن اما در مورد قدرتی که با ویژگی خاص همراه شود متناسب با: 1⃣ اهداف سازنده 2⃣ نتایج کاربرد آن 3⃣ ویژگی های ساختاری آن 4⃣ کارکرد آن به وصف حسن و قبح موصوف میشود. ✍️ میرزا محمد رضا صفائی تخته فولادی ♻️ ♻️ 💢@falsafeh_alaveyeh
فلسفه_تکنولوژی 🔘 پرسش: آیا تکنولوژی تغییر خلقت موجودات از نظر شرعی مجاز است یا نه؟ 🔴 پاسخ: بر اساس اطلاق آیه ۱۱۹ نساء کسی که اقدام به تغییر در خلقت موجودات می کند امر شیطان را پیروی کرده است. در آیه ۱۱۸ نساء آمده خداوند شیطان را لعنت کرده است: «لَعَنَهُ اللَّهُ ۘ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِكَ نَصِيبًا مَفْرُوضًا خدا شیطان را لعنت كرد، و شیطان گفت: «بى‌گمان، از ميان بندگانت بهره ای مشخص و حتمی به چنگ می آورم». 🔰 مقصود از نصیب مفروض، یعنی بهره ای مشخص و حتمی است، که اشاره به مهلت الهی است که برای اغوای انسان به جز مخلصین یافته است، برای همین عنوان می کند ایشان را گمراه می کنم: «وَلَأُضِلَّنَّهُمْ» 🔰 و این گمراهی با آرزوهای بلند پروازانه است و از این رو شیطان میگوید این دسته را دچار ارزو می کنم: «وَلَأُمَنِّيَنَّهُمْ» 🔰و فرد برای رسیدن به آرزوهای خود از اوامر شیطان پیروی می کند: «وَلَآمُرَنَّهُمْ». 🔻 یکی از اوامر شیطان تغییر خلقت الهی است و چنین شخصی خلقت الهی را تغییر می دهد: «فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ». مانند: بریدن گوش چهارپایان: «فَلَيُبَتِّكُنَّ آذَانَ الْأَنْعَامِ» 🔻 کسی که اوامر شیطان را پیروی کند ولایت شیطان را پذیرفته است: «وَمَنْ يَتَّخِذِ الشَّيْطَانَ وَلِيًّا» و از ولایت الله خارج میشود و نصیب شیطان هستند. ♻️ پذیرش ولایت شیطان منجر به خسران روشن میشود: «مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُبِينًا». 🔘 پرسش: تعریف خلق الهی چیست؟ 🔴 پاسخ: خلق الهی یعنی صورت بخشی به وجود لا تعیین یعنی ایجاد ساختارهای که شی را تَشخص میدهد. یعنی همه ویژگی هایی شی را ترتیب و ترکیب میکند. 🔘پرسش: انواع خلق کدام است؟ 🔴 پاسخ: در تفسير نعماني از حضرت صادق ع نقل شده که در پاسخ از مشابه خلق در قران امیر المومنین پاسخ دادند، سه وجه دارد: 🧶 خلق اختراع: به معنی پدید آوردن یا خلق اختراق به معنی نفوذ کردن و پاره کردن است، مانند آیه: «خَلَقَ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ». هر دو ضبط در روایت وجود دارد، که منافاتی با هم ندارد، زیرا اختراع یعنی شکل دادن به چیزیکه حادث زمانی است و در گذشته نبوده است و اختراق نیز کیفیت حدوث شی را با نفوذ و شکافتن در هستی نشان می دهد ولی در هر دو معنا خلقی است که نبوده سپس جدید پدید می آید. 🧶 خلق استحاله یا تحولی: در آن ماهیت شی موجود تغییر می کند مانند تحولات جنین: «يَخْلُقُكُمْ فِي بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ فِي ظُلُماتٍ ثَلاثٍ» آیه: «هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ» ولی فاعل این خلق خداوند است و تحولات آن بر اساس نظام احسن است. 🧶 خلق تقدير: مانند گفتار عیسی ع: «وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ»، این از خلق یعنی خلقی که با اراده انسان در طول مقدرات الهی شکل می گیرد. در روايتى از امام رضا ع پرسيده شد: معناى تقدیر چيست؟ فرمود: «تقدير الشى‏ء طوله و عرضه؛ اندازه‏ گيرى هر چيز اعم از طول و عرض آن است» (محاسن برقى، ج 1، ص 244) در روايت ديگر، فرمودند: «هو الهندسة من الطول والعرض والبقاء»؛ «اندازه هر چيز اعم از طول‏ و عرض و بقا است» (بحارالانوار، ج 5، ص 122)، پس تقدیر یعنی ساختارهای تکوینی شی که: 1⃣ در نظام احسن به بهترین نحو ممکن در آن زمان و مکان خلق شده است. 2⃣ به صورت هماهنگ با سایر موجودات است. 3⃣ خـلقت او بر اسـاس اراده و رضـایت الـهی است. 4⃣ وجود آن به سوی هدف واحد رجوع الی الله در حال حرکت است. 🔻پس در خلق تقدیری ویژگی های تکوینی شی که همان مقدرات آن است حفظ میشود. ولی این خلقت با واسطه نفس انسانی به اراده الهی شکل می گیرد و مطابق با مقدرات الهی و رضایت اوست. 🧶 خلق تغيير: که آیه مورد بحث است: «لآمرنهم فليغيرن خلق الله». خلقی است که توسط انسان انجام میشود ولی رضایت الهی در آن نیست و این خلقت سبب تغییر در مقدرات شی و هندسه وجودی وی میشود. 🔘 پرسش: تغییر در خلقت مد نظر آیه چیست؟ 🔴 پاسخ: با توجه به اطلاق آیه تغییر در خلق الهی شامل هر گونه تغییر در ساختار تکوینی موجودات است، بر این اساس تغییرات در ساختار تکوینی موجودات به صورت نفسی دارای ممنوعیت اسلام است که مصادیق مختلفی پیدا می کند و یکی از مصادیق آن تغییرات در اثر تکنولوژی زیستی است که مصادیق مختلفی دارد و در ذیل به آنها اشاره میشود: ✍️ میرزا محمد رضا صفائی تخته فولادی ♻️ ♻️ 💢@falsafeh_alaveyeh
فلسفه تکنولوژی 🔰یکی از اقدامات تکنولوژی مدرن برای تسلط بر طبیعت، تغییر خلقت اشیاء است. 🔰این تغییرات در گذشته کمتر مجال تحقق داشته است و از زمان‌های قدیم برای بهبود گیاهان و حیوانات از طریق اصلاح انتخابی استفاده‌شده است. اما در دوران مدرن تغییرات در موجودات به اشکال گوناگونی صورت گرفت که محور آن تغییرات ژنی بود، این تغییرات به شکلهای مختلف انجام میشود: 1⃣ تراریخته: در فناوری تولید جانداران تراریخته (ترازایی)، یک یا چند ژن به ژنوم طبیعی جاندار اضافه یا از آن حذف می‌شود. 2⃣ تولید واکسن ها: واکسن های mRNA به سلول های ما می آموزند كه چگونه پروتئینی بسازند و این سبب تغییر فعالیت سلول های درون بدن و مواد شیمیایی و انزیم های آنها میشود. 3⃣ ویرایش ژنی: با‌‌توجه‌‌‌به دستاوردهای جدید در زمینه‌ی ویرایش ژنی، ممکن است تروریست‌های بیولوژیکی ویروسی را طراحی کنند که رفتار انسان را تغییر دهد. به‌تازگی نوعی زنبور کشف شده است که می‌تواند گونه‌های مشخصی از عنکبوت (Anelosimus eximius) را با تخم‌گذاری روی شکم آن‌ها به زامبی تبدیل کند. 🔰 در راستای ویرایش ژنی انسان پروژه هاپ‌مپ برای شناسایی تغییرات ژنتیکی انسان از طریق توسعه نقشه ژنوتیپ هاپلوئید ژنوم انسان، آغاز شد و در سال 2007، دانشمندان اطلاعاتی در مورد 1/3 میلیون تغییر در ژنوم انسان داشتند. 4⃣ کلون کردن: همه‌ی ما کلون‌ها را می‌شناسیم؛ دوقلوهای همسان کلون‌های یکدیگر هستند. و کلون کردن به معنای ساختن انسانی که فقط ساختار ژنتیکی مشابه با فرد دیگر خواهد داشت اما از نظر شخصیت یا اخلاق یا حس شوخ‌طبعی مشترک نیستند و منحصر‌به‌فرد است. اما قرار است با ایمیجینگ حافظه این امکان فراهم شود که تمام خاطرات فرد به این مشابه ژنتیکی منتقل شود. 5⃣ ترور ژنتیکی: در این روش، با کمک علم ژنتیک، سلاحی بیولوژیک یا مرکب از دیگر سلاحها ساخته میشود، که تنها بر یک فرد خاص بایک DNA خاص اثر دارد و بر سایر افراد بی تاثیر است. 6⃣ بمب ژنتیکی: تنها در صورتی فعال می شوند كه ژن های شخص مورد حمله از گروه خاصی باشد. 🔰 پروژه 1000 ژنوم، یک همکاری بین‌المللی بود که توسط محققان با هدف تعیین توالی ژنوم تعداد زیادی از افراد از گروه‌های قومی مختلف در سراسر جهان با هدف ایجاد فهرستی از تغییرات ژنتیکی، آغاز شد. این پروژه در سال 2015 تکمیل شد. 7⃣ رباتهای انسانی: برخی ربات‌های فعلی شامل:  Eccerobot اشاره کردند که یک ماشین پلاستیکی به همراه استخوان‌ها، تاندون‌ها و پوست انسان است. 8⃣ تروریست غذایی: با استفاده از تغییر یا آلوده کردن یا تخریب مواد غذایی مانند: آنکه 40 سال پیش کرم ساقه‌خوار را آمریکایی‌ها وارد ایران کردند. و امروزه با تولید موارد غذایی که آلوده هستند این اقدامات را انجام میدهند. 9⃣ نانو ربات: محققان نانوربات های قابل برنامه ریزی در مقیاس نانو نمایش دادند که از چند شاخه دی ان ای ساخته شده اند و می توانند دیگر تکه های بریده شده دی ان ای را بگیرند و نانو ماشین های جدید ساخته شوند. و می توان در تغییر ژنی سلول ها و بافتها موثر واقع شود. ۱۰- «ژن خدا» God Gene: سوال کتاب «ژن خدا» این است که آیا ایمان ژنتیکی است؟ در این پروژه صهیونیست جهانی درصدد با شناخت عامل مادی ایمان، با تغییر آن عامل یا ایمان را از بین ببرد یا تضعیف کند. ۱۱- بازسازی موجودات منقرض در این روش، به دنبال احیا موجودات منقرض شده است و می تواند پس از هزاران سال این حیوانات را باز تولید کرد. ۱۲- تغییر الکترو مغناطیسی در پروژه محققان برای وارد کردن ژن به DNA ب از امواج رادیویی با فرکانس بالا استفاده کردنده اند. از فرکانس‌های رادیویی می‌توان برای حمل همه چیز از داده‌های تلفن همراه و داده‌های ماهواره‌ای گرفته تا انرژی مورد نیاز برای دستکاری سلول‌ها استفاده کرد. ✍️ میرزا محمد رضا صفایی تخته فولادی ♻️ ♻️ 💢@falsafeh_alaveyeh
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔆عباس موزون: دیگه چیکار کنیم باور کنید !! جسم مادی ما بدون ابزار نمیتواند داخل اشیا را درک کند این تجربه از مرگ اثبات میکند روح انسان امری مادی نیست. 💢@falsafeh_alaveyeh
آقا علاوه بر اینکه قرآنشونو کنار قفسه ی کتاب های فلسفی می خونن چاییشونم تو کتابفروشی های فلسفی می خورن😁 💢@falsafeh_alaveyeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶وقتی که طرف دو رکعت نماز درست و با تمرکز برای خدا میخونه بیان ژنیش تغییر میکنه. 💢@falsafeh_alaveyeh