eitaa logo
کانال فلسفه علویه
112 دنبال‌کننده
125 عکس
100 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
? میدان سوم: توحید افعالی «۲» 2⃣ کائن اسم فاعل از مصدر کان و خود کان یعنی حدوث، وقوع و حاضر بودن شئ، به عبارت دیگر به معنی باشنده است، یعنی: «حدوث شئ از خداوند است». 🔘 پرسش: حدوث شی به چه معنا است؟ 🔴 پاسخ: در مقصود حدوث زمانی نیست، بلکه حدوث ذاتی است. چرا که حدوث ذاتی ناشی از ماهیت داشتن اشیا است، و در روایت امیر المومنین ع در پاسخ به سوال از حدوث زمانی! ایشان داشتن کیفیت را سبب آن عنوان می کنند و کیفیت داشتن همان ماهیت داشتن است: «متى كان ربنـا! قال: انما يقـــال متى، كان لمن لم يكن فكـان، ومتى كـان هو كائن بلا كينونة يا يهودى! كائن كَانَ بِلَا كَيْفٍ يَكُونُ، بَلَى يَا يَهُودِيّ ثُمّ بَلَى يَا يَـهُودِيّ، كَـيْفَ يَكُـونُ لَـهُ قَـبْلٌ، هُـوَ قَـبْلَ الْقَبْلِ بِلَا غَايَةٍ كُلّ غَايَةٍ؛ ↩️اى يهودى! تنها سوال: "چه موقع به وجود آمد؟"، براى چيزى است كه نبوده است پس او بود شد. ↩️ چه موقع او بوده است؟ در حالی که او بودنی است که هست شدن ندارد.-ای یهود-. ↩️ او وجودى است که کیفیت ندارد. ↩️ بله! اى يهودى، بله! اى يهودى، چگونه مى‏توان براى او قبلى در نظر گرفت، او قبل قبل است. [چرا که او حدی ندارد وآنچه حد ندارد، تصور قبل برای وی محال است، زیرا تصور خود قبل، یعنی تصور حد برای نامحدود و این تناقض است] ↩️ و [خدا] غایت [و نهایت] ندارد و غايت همه غايات است [در نتیجه قبل ». «يا من لا يعلم كيف هو الا هو وحيث هو وقدرته إلا هو» أمیرالمؤمنین ع: «قَالَ الْحَمْدُ لِلهِ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فَکَانَ رَدّاً عَلَی الدَّهْرِیَّهًِْ الَّذِینَ قَالُوا إِنَّ الْأَشْیَاءَ لَا بَدْوَ لَهَا وَهِیَ دَائِمَهًٌْ؛ امیر المومنین فرمودند: آیه ردی بر دهریه است که میگفتند اشیا ابتدایی ندارند و دائمی هستند». بر اساس این روایت باور به قدم زمانی برای مخلوقاتی مثل آسمان و زمین را باطل است. 🔘 پرسش: بر اساس این روایت میتوان به این سوال را پاسخ داد؟: «عالم ماده به صورت کلی موجود است یا عالم ماده به صورت کل موجود است که مرکبی از اجزا است». 🔴 پاسخ: 1⃣ اگر عالم ماده یک کل مرکب باشد مفهوم عالم ماده یک مفهوم اعتباری است که به ترکیب انضمامی اشیا به صورت وحدت در نظر گرفته میشود. اما اگر عالم ماده کلی فرض شود مفهوم کلی اینجا کلی ماهوی است و باید یک وجود باشد در نتیجه نیازمند مصداق خارجی است تا مفهوم کلی از آن درک شود، که در این صورت موجودی است که فصل آن مادی بودن است. یعنی ماهیت آن مادی بودن است. ماهیت مادی بودن یعنی مکانمند بودن و مکانمند بودن دو صورت دارد: تحیز ذاتی: یعنی خود شی دارای ابعاد است. تحیز عرض: شی در فضایی قرار دارد. 🔻تحیز عرضی برای عالم مادی کلی ممکن نیست پس تحیز آن ذاتی است. 2⃣ اگر عالم ماده به صورت کلی موجود باشد، و تحیز ذاتی داشته باشد و خودش مکان باشد، باید بی نهایت فرض شود، چون تحیز ذاتی حدی ندارد، چون اگر حد برایش فرض شود ↩️ یا حد مادی است: در این حالت یا کلیتی وجود ندارد و مرکب است یا مکان داخل در کلیت عالم ماده میشود. ↩️ یا غیرمادی است: که نمیتواند ماده را از نظر مکانی محدود کند، چون سنخ آن غیر مکانی است. 3⃣ باید عالم ماده کلی فرا زمانی فرض شود، چون بی نهایت حرکت ندارد. 4⃣ عالم ماده کلی اگر ماهیت مرکب نداشته باشد باید یک حقیقت واحد پیوسته باشد در این صورت در تبیین تکثر باید آن را به صورت تشکیک در همان ماده تعریف کرد والا تباین موجب ایجاد ترکیب و کل مرکب میشود. 5⃣ با توجه به فرا زمانی و مکانی بودن عالم ماده کلی، فرض ابتدا برای آن محال است، در این صورت دو احتمال در روایت وجود دارد: ↩️ یا باید عالم کلی را منکر شد ↩️ روایت نظر به اجزا عالم ماده کلی دارد. ◀️ گفته شد حدوث ذاتی یعنی رحجان ذات شئ که ذاتش نسبت به وجود و عدم بالسویه است و این رحجان از خداست. «أَوَّلُ مَا خَلَقَ اَللَّهُ اَلْقَلَمُ فَقَالَ لَهُ اُكْتُبْ فَكَتَبَ مَا كَانَ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ» 3⃣ قائم اسم فاعل از ریشه قوم به معنی برخاستن، پایداری است و به توحید افعالی خدا مربوط است. 🔰 بعد از آنکه اثبات شد وجود اشیاء از ذات خداوند است، باید دانست این وجود ابتدایی نیست، یعنی مانند: صنعت که صنعتگر یک وسیله را شکل میدهد و دیگر ارتباطی با مصنوع خود ندارد. بلکه ارتباط خداوند و مخلوقات ارتباط دائمی است و همواره وجود اشیاء قائم به اوست هست میشود و اگر شی بدون آن و بماهوهو فرض شود، باید ذاتا معدوم در نظر گرفته شود. 🔰 به عبارت دیگر اشیا در ذات به صورت مستقل از مبدا هستی بخش جز عدم چیزی نیستند و حیثیت استقلالی آنها عدم است ولی انگاه که به صورت غیر مستقل و در ارتباط دائم با هستی بخش در نظر گرفته شوند، محقق الوجود بالامتنان هستند. در این میان مصداق اسم جامع خداوند، واجب الوجود الغیر خواهد بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک دستگاه تغذیه پرندگان، کلاغ ها را به متخصصان بازیافت تبدیل می‌کند🐦‍⬛️ ▪️کلاغ‌ها به سرعت یاد گرفته‌اند که چگونه از این دانخوری استفاده کنند. آنها بطری‌های پلاستیکی را از محیط اطراف جمع‌آوری می‌کنند و آنها را در دانخوری می‌اندازند تا به غذای خود دسترسی پیدا کنند. این کار نه تنها به کاهش زباله‌های پلاستیکی کمک می‌کند، بلکه به کلاغ ها نیز غذا می‌دهد. ▪️دانخوری فورسبورگ نمونه‌ای از نحوه استفاده از هوش مصنوعی برای حل مشکلات زیست‌محیطی است. این دانخوری نشان می‌دهد که چگونه می‌توان از هوش و مهارت‌های حیوانات برای کمک به انسان‌ها در حفاظت از محیط زیست استفاده کرد. 💢@falsafeh_alaveyeh
🧶 میدان سوم: توحید افعالی «۳» 🅱 در بین معنای صائر و منیب نیز مشابهتی وجود دارد چرا که هر دو به حرکت وجودی شئ مربوط است. منیب: اسم فاعل از ریشه «نوب» است. این ماده گاهی با «إلی» و گاهی با «عن» به‌کار می‌رود. در صورت نخست ثلاثی مجرد و باب افعال آن هر دو در لغت به معنای بازگشت چیزی به صورت مکرر است، به نظر این مع صائر: اسم فاعل از ریشه صیر به معنی رجوع است و اسم فاعل آن به معنی رجوع کننده است و مربوط است به توحید افعالی است.
توی این عکس هیچ رنگ قرمزی وجود نداره و همش سیاه و سفید و آبیه؛ مغز داره تصمیم می‌گیره که اون بخش رو قرمز ببینه. زوم کنید متوجه می‌شید. 🔰 این یعنی خطای دید. این یعنی حواس مادی در بحث ماهیت اشیا دچار خطا پذیری هستند و کیفیت شناخت ماهیت اشیا توسط حواس انسانی بستگی به میزان قدرت ابزار شناختی دارد و تنها میزای از حقیقت شی را در میابد و در مواردی مثل تصویر بالا خطا می کند. 🔰 در حالیکه همین حواس مادی در وجود شناسی اشیا یعنی بودن و نبودن شی یقینی هستند. یعنی تا شی نباشد حس حکم به بودن آن نمیدهد حتی به شکل وهمی، یعنی حتی در خطای دید باید اصل ثبوت شی باشد تا کیفیت آن که مثبت له آن است اثبات شود. و در صورت فقدان اصل شی خطای حواسی معنا ندارد. ✍️ میرزا محمد رضاصفائی تخته فولادی 💢@falsafeh_alaveyeh
سقف یکی از تالاهای عمارت عالی‌قاپو اصفهان
فلسفه تکنولوژی 🔘 پرسش «۱»: آیا استفاده از هر نوع تکنولوژی مجاز است؟ ⭕️ اقوال: 🧶 یکی از نگاه های متداول به تکنولوژی نگاه صرفا ابزاری به تکنولوژی است. بر اساس این نگاه فناوی خودش از نظر ماهوی فاقد حسن و قبح ذاتی است و حسن و قبح آن بر اساس اهداف کاربر متصف به حسن و قبح میشود. در این صورت فناوی خودش به صورت ماهوی نسبت به حسن و قبح بالسویه است و در این صورت نسبت به حسن و قبح لا اقتضا است. این نگاه بر آمده 🧶 اما نگاه دیگر درباره ماهیت تکنولوژی آن را صرفا ابزاری نمیداند که فاقد حسن و قبح ذاتی باشد و تکنولوژی فاقد عنوان حسن و قبح نیست، بلکه به صورت ذاتی واجد حسن و قبح است. در این نگاه برخی از تکنولوژی ها به صورت ذاتی قبح اخلاقی داشته و برخی از تکنولوژی ها به صورت ذاتی حسن اخلاقی را واجد هستند. 🔴 پاسخ: برای پاسخ به این پرسش نیاز است، تعریف بررسی شود و حکم آن مشخص شود. 🔻تعریف تکنولوژی در تعریف تکنولوژی باید دقت نمود تکنولوژی قدرتی است که انسان را قادر میکند بر محیط خود مسلط شود ↩️ در واقع تکنولوژی دارا بودن ترکیبی از علم و ابزار است که این قدرت را نتیجه میدهد. ↩️ پس اگر به علم و ابزار، تکنولوژی اطلاق میشود از باب معنای تضمنی است و علم به تنهایی تکنولوژی نیست و ابزار کاربرد علم هم به تنهایی تکنولوژی نیست. 🔰 پس قدرت تسلط بر محیط که به وسیله علم و ابزار برای انسان محیا میشود را تکنولوژی تعریف می کنند. پس ماهیت تکنولوژی نوعی قدرت تغییر است که بر آمده از علم و ابزار است. ↩️ بر خلاف فناوری ماهیت ابزاری صرف دارد. ↩️ بر خلاف علم که ماهیت معرفتی صرف دارد. 🔻 فناوری صرف توان تصرف فراتر از توان کاربر را در اختیار او قرار می دهد. اما این قدرت بدون علم نمیتواند در همه موارد نتیجه بخش باشد و منجر به نتیجه مطلوب گردد. 🔻علم صرف نیز در بعد نظری میتواند قدرت آفرین باشد و قدرت آن محدود به توان کاربر است و در مواردی با توجه به محدودیت توان تصرف دانشمند تنها حیثیت نظری دارد. 🔻 اما تکنولوژی یعنی استفاده از فناوری برای تحقق حداکثری دانش موجود است و این یعنی ترکیب این دو که قدرت فراتری را برای تصرف به کاربر میدهد. 🔘 پرسش «۲»: با توجه به اینکه ماهیت تکنولوژی نوعی قدرت تصرف است سوال اول بازگشت می کند به اینکه قدرت به ذاته حسن است یا قبیح؟ 🔴 پاسخ: قدرت بماهو هو از صفات وجود و مساوق با وجود است، از این رو به ذاته حسن اما در مورد قدرتی که با ویژگی خاص همراه شود متناسب با: 1⃣ اهداف سازنده 2⃣ نتایج کاربرد آن 3⃣ ویژگی های ساختاری آن 4⃣ کارکرد آن به وصف حسن و قبح موصوف میشود. ✍️ میرزا محمد رضا صفائی تخته فولادی ♻️ ♻️ 💢@falsafeh_alaveyeh
فلسفه_تکنولوژی 🔘 پرسش: آیا تکنولوژی تغییر خلقت موجودات از نظر شرعی مجاز است یا نه؟ 🔴 پاسخ: بر اساس اطلاق آیه ۱۱۹ نساء کسی که اقدام به تغییر در خلقت موجودات می کند امر شیطان را پیروی کرده است. در آیه ۱۱۸ نساء آمده خداوند شیطان را لعنت کرده است: «لَعَنَهُ اللَّهُ ۘ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِكَ نَصِيبًا مَفْرُوضًا خدا شیطان را لعنت كرد، و شیطان گفت: «بى‌گمان، از ميان بندگانت بهره ای مشخص و حتمی به چنگ می آورم». 🔰 مقصود از نصیب مفروض، یعنی بهره ای مشخص و حتمی است، که اشاره به مهلت الهی است که برای اغوای انسان به جز مخلصین یافته است، برای همین عنوان می کند ایشان را گمراه می کنم: «وَلَأُضِلَّنَّهُمْ» 🔰 و این گمراهی با آرزوهای بلند پروازانه است و از این رو شیطان میگوید این دسته را دچار ارزو می کنم: «وَلَأُمَنِّيَنَّهُمْ» 🔰و فرد برای رسیدن به آرزوهای خود از اوامر شیطان پیروی می کند: «وَلَآمُرَنَّهُمْ». 🔻 یکی از اوامر شیطان تغییر خلقت الهی است و چنین شخصی خلقت الهی را تغییر می دهد: «فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ». مانند: بریدن گوش چهارپایان: «فَلَيُبَتِّكُنَّ آذَانَ الْأَنْعَامِ» 🔻 کسی که اوامر شیطان را پیروی کند ولایت شیطان را پذیرفته است: «وَمَنْ يَتَّخِذِ الشَّيْطَانَ وَلِيًّا» و از ولایت الله خارج میشود و نصیب شیطان هستند. ♻️ پذیرش ولایت شیطان منجر به خسران روشن میشود: «مِنْ دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُبِينًا». 🔘 پرسش: تعریف خلق الهی چیست؟ 🔴 پاسخ: خلق الهی یعنی صورت بخشی به وجود لا تعیین یعنی ایجاد ساختارهای که شی را تَشخص میدهد. یعنی همه ویژگی هایی شی را ترتیب و ترکیب میکند. 🔘پرسش: انواع خلق کدام است؟ 🔴 پاسخ: در تفسير نعماني از حضرت صادق ع نقل شده که در پاسخ از مشابه خلق در قران امیر المومنین پاسخ دادند، سه وجه دارد: 🧶 خلق اختراع: به معنی پدید آوردن یا خلق اختراق به معنی نفوذ کردن و پاره کردن است، مانند آیه: «خَلَقَ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ». هر دو ضبط در روایت وجود دارد، که منافاتی با هم ندارد، زیرا اختراع یعنی شکل دادن به چیزیکه حادث زمانی است و در گذشته نبوده است و اختراق نیز کیفیت حدوث شی را با نفوذ و شکافتن در هستی نشان می دهد ولی در هر دو معنا خلقی است که نبوده سپس جدید پدید می آید. 🧶 خلق استحاله یا تحولی: در آن ماهیت شی موجود تغییر می کند مانند تحولات جنین: «يَخْلُقُكُمْ فِي بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ فِي ظُلُماتٍ ثَلاثٍ» آیه: «هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ» ولی فاعل این خلق خداوند است و تحولات آن بر اساس نظام احسن است. 🧶 خلق تقدير: مانند گفتار عیسی ع: «وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ»، این از خلق یعنی خلقی که با اراده انسان در طول مقدرات الهی شکل می گیرد. در روايتى از امام رضا ع پرسيده شد: معناى تقدیر چيست؟ فرمود: «تقدير الشى‏ء طوله و عرضه؛ اندازه‏ گيرى هر چيز اعم از طول و عرض آن است» (محاسن برقى، ج 1، ص 244) در روايت ديگر، فرمودند: «هو الهندسة من الطول والعرض والبقاء»؛ «اندازه هر چيز اعم از طول‏ و عرض و بقا است» (بحارالانوار، ج 5، ص 122)، پس تقدیر یعنی ساختارهای تکوینی شی که: 1⃣ در نظام احسن به بهترین نحو ممکن در آن زمان و مکان خلق شده است. 2⃣ به صورت هماهنگ با سایر موجودات است. 3⃣ خـلقت او بر اسـاس اراده و رضـایت الـهی است. 4⃣ وجود آن به سوی هدف واحد رجوع الی الله در حال حرکت است. 🔻پس در خلق تقدیری ویژگی های تکوینی شی که همان مقدرات آن است حفظ میشود. ولی این خلقت با واسطه نفس انسانی به اراده الهی شکل می گیرد و مطابق با مقدرات الهی و رضایت اوست. 🧶 خلق تغيير: که آیه مورد بحث است: «لآمرنهم فليغيرن خلق الله». خلقی است که توسط انسان انجام میشود ولی رضایت الهی در آن نیست و این خلقت سبب تغییر در مقدرات شی و هندسه وجودی وی میشود. 🔘 پرسش: تغییر در خلقت مد نظر آیه چیست؟ 🔴 پاسخ: با توجه به اطلاق آیه تغییر در خلق الهی شامل هر گونه تغییر در ساختار تکوینی موجودات است، بر این اساس تغییرات در ساختار تکوینی موجودات به صورت نفسی دارای ممنوعیت اسلام است که مصادیق مختلفی پیدا می کند و یکی از مصادیق آن تغییرات در اثر تکنولوژی زیستی است که مصادیق مختلفی دارد و در ذیل به آنها اشاره میشود: ✍️ میرزا محمد رضا صفائی تخته فولادی ♻️ ♻️ 💢@falsafeh_alaveyeh
فلسفه تکنولوژی 🔰یکی از اقدامات تکنولوژی مدرن برای تسلط بر طبیعت، تغییر خلقت اشیاء است. 🔰این تغییرات در گذشته کمتر مجال تحقق داشته است و از زمان‌های قدیم برای بهبود گیاهان و حیوانات از طریق اصلاح انتخابی استفاده‌شده است. اما در دوران مدرن تغییرات در موجودات به اشکال گوناگونی صورت گرفت که محور آن تغییرات ژنی بود، این تغییرات به شکلهای مختلف انجام میشود: 1⃣ تراریخته: در فناوری تولید جانداران تراریخته (ترازایی)، یک یا چند ژن به ژنوم طبیعی جاندار اضافه یا از آن حذف می‌شود. 2⃣ تولید واکسن ها: واکسن های mRNA به سلول های ما می آموزند كه چگونه پروتئینی بسازند و این سبب تغییر فعالیت سلول های درون بدن و مواد شیمیایی و انزیم های آنها میشود. 3⃣ ویرایش ژنی: با‌‌توجه‌‌‌به دستاوردهای جدید در زمینه‌ی ویرایش ژنی، ممکن است تروریست‌های بیولوژیکی ویروسی را طراحی کنند که رفتار انسان را تغییر دهد. به‌تازگی نوعی زنبور کشف شده است که می‌تواند گونه‌های مشخصی از عنکبوت (Anelosimus eximius) را با تخم‌گذاری روی شکم آن‌ها به زامبی تبدیل کند. 🔰 در راستای ویرایش ژنی انسان پروژه هاپ‌مپ برای شناسایی تغییرات ژنتیکی انسان از طریق توسعه نقشه ژنوتیپ هاپلوئید ژنوم انسان، آغاز شد و در سال 2007، دانشمندان اطلاعاتی در مورد 1/3 میلیون تغییر در ژنوم انسان داشتند. 4⃣ کلون کردن: همه‌ی ما کلون‌ها را می‌شناسیم؛ دوقلوهای همسان کلون‌های یکدیگر هستند. و کلون کردن به معنای ساختن انسانی که فقط ساختار ژنتیکی مشابه با فرد دیگر خواهد داشت اما از نظر شخصیت یا اخلاق یا حس شوخ‌طبعی مشترک نیستند و منحصر‌به‌فرد است. اما قرار است با ایمیجینگ حافظه این امکان فراهم شود که تمام خاطرات فرد به این مشابه ژنتیکی منتقل شود. 5⃣ ترور ژنتیکی: در این روش، با کمک علم ژنتیک، سلاحی بیولوژیک یا مرکب از دیگر سلاحها ساخته میشود، که تنها بر یک فرد خاص بایک DNA خاص اثر دارد و بر سایر افراد بی تاثیر است. 6⃣ بمب ژنتیکی: تنها در صورتی فعال می شوند كه ژن های شخص مورد حمله از گروه خاصی باشد. 🔰 پروژه 1000 ژنوم، یک همکاری بین‌المللی بود که توسط محققان با هدف تعیین توالی ژنوم تعداد زیادی از افراد از گروه‌های قومی مختلف در سراسر جهان با هدف ایجاد فهرستی از تغییرات ژنتیکی، آغاز شد. این پروژه در سال 2015 تکمیل شد. 7⃣ رباتهای انسانی: برخی ربات‌های فعلی شامل:  Eccerobot اشاره کردند که یک ماشین پلاستیکی به همراه استخوان‌ها، تاندون‌ها و پوست انسان است. 8⃣ تروریست غذایی: با استفاده از تغییر یا آلوده کردن یا تخریب مواد غذایی مانند: آنکه 40 سال پیش کرم ساقه‌خوار را آمریکایی‌ها وارد ایران کردند. و امروزه با تولید موارد غذایی که آلوده هستند این اقدامات را انجام میدهند. 9⃣ نانو ربات: محققان نانوربات های قابل برنامه ریزی در مقیاس نانو نمایش دادند که از چند شاخه دی ان ای ساخته شده اند و می توانند دیگر تکه های بریده شده دی ان ای را بگیرند و نانو ماشین های جدید ساخته شوند. و می توان در تغییر ژنی سلول ها و بافتها موثر واقع شود. ۱۰- «ژن خدا» God Gene: سوال کتاب «ژن خدا» این است که آیا ایمان ژنتیکی است؟ در این پروژه صهیونیست جهانی درصدد با شناخت عامل مادی ایمان، با تغییر آن عامل یا ایمان را از بین ببرد یا تضعیف کند. ۱۱- بازسازی موجودات منقرض در این روش، به دنبال احیا موجودات منقرض شده است و می تواند پس از هزاران سال این حیوانات را باز تولید کرد. ۱۲- تغییر الکترو مغناطیسی در پروژه محققان برای وارد کردن ژن به DNA ب از امواج رادیویی با فرکانس بالا استفاده کردنده اند. از فرکانس‌های رادیویی می‌توان برای حمل همه چیز از داده‌های تلفن همراه و داده‌های ماهواره‌ای گرفته تا انرژی مورد نیاز برای دستکاری سلول‌ها استفاده کرد. ✍️ میرزا محمد رضا صفایی تخته فولادی ♻️ ♻️ 💢@falsafeh_alaveyeh
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔆عباس موزون: دیگه چیکار کنیم باور کنید !! جسم مادی ما بدون ابزار نمیتواند داخل اشیا را درک کند این تجربه از مرگ اثبات میکند روح انسان امری مادی نیست. 💢@falsafeh_alaveyeh
آقا علاوه بر اینکه قرآنشونو کنار قفسه ی کتاب های فلسفی می خونن چاییشونم تو کتابفروشی های فلسفی می خورن😁 💢@falsafeh_alaveyeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶وقتی که طرف دو رکعت نماز درست و با تمرکز برای خدا میخونه بیان ژنیش تغییر میکنه. 💢@falsafeh_alaveyeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴اولین کارخانه تولیدبچه* باهمکاری مجارستان ژاپن و کره جنوبی با ظرفیت 30000 نوزاد درسال. اسپرم های کاشته شده از باهوش ترین افراد کشورهای فوق. حداقل عمر 100سال. 💢@falsafeh_alaveyeh
دیجیاتو نوشت: دانشمندان مغزهای کوچکی به اندازه نخود را در آزمایشگاه رشد دادند که روی آن‌ها دو چشم با قابلیت تشخیص نور به‌وجود آمد. محققان بیمارستان دانشگاه دوسلدورف آلمان در مقاله‌ای شگفت‌آور در مجله Cell Stem Cell اعلام کردند روی مغزهای کوچک پرورش‌یافته در آزمایشگاه با استفاده از سلول‌های بنیادی، یک جفت چشم رشد کرده است. جالب این‌که این چشم‌ها قادر به دریافت اطلاعات از محیط نیز هستند. البته این پژوهش در سال ۲۰۲۱ میلادی انجام شده اما حالا دوباره سر از شبکه‌های اجتماعی درآورده است. گروهی از دانشمندان برای درک بهتر ساختارهای مغز، چشم و رابطه بین آن‌ها از سلول‌های پوست اهدایی از داوطلبان، سلول‌های بنیادی تولید کردند و آن‌ها را به مغزهای کوچکی به اندازه یک نخود تبدیل کردند. این مغزها طوری برنامه‌ریزی شده بودند که سلول‌های مختلف مغز واقعی را شکل بدهند و ازاین‌رو، یک جفت چشم روی آن‌ها به‌وجود آمد. البته این چشم‌ها تنها می‌توانستند نور را تشخیص بدهند. 💢@falsafeh_alaveyeh
کلاغ‌ها جدیدترین گروه از حیواناتی هستند که مشخص شده با مرگ آشنایی دارند و حتی برای مرده خود عزاداری هم می‎کنند. فیل‎ها، زرافه‎ها، شامپانزه‎ها و چندین گونه دیگر از تیره کلاغ‎ها هم در کنار همنوع خود که به تازگی مرده، می‌مانند. 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 اسلام هزارچهارصد سال پیش از دانش تجربی: وقتی که قابیل برادر خود را کشت، او را در بیابان رها کرد و نمی‌ دانست با او چه کند؟ تا اینکه حیوانات درنده، قصد دریدن آن را نمودند؛ از این رو مدّتی جسد برادر را بر دوش خود حمل میکرد، تا این که بوی آن جسد بلند شده و پرندگان و حیوانات درنده اطراف جسد را گرفتند؛ در آن هنگام خداوند دو کلاغ را فرستاد و آنها با یکدیگر جنگیدند، تا این که یکی از آن دو، دیگری را کشت؛ آن گاه با منقار و دو پای خود گودالی را حفر کرد و جسد کلاغ مرده را درون گودال گذاشت و او را پوشاند؛ قابیل که ناظر این صحنه بود، درس خوبی از کلاغ گرفته و برادرش را دفن کرد: «فَبَعَثَ اللَّهُ غُراباً یُبْحَثُ فِی الْأَرْضِ لِیرِیهُ کیفَ یوارِی سَوْأَةَ أَخِیهِ...»(مائده: ۳۱) 💢@falsafeh_alaveyeh
علامه مجلسی در بحار روایتی را از قول صفوان بن یحیی در خصوص عاقبت پناه بردن به خداوند سبحان و اهل بیت (علیهم السلام) نقل می کند. می گوید: در محضرحضرت امام صادق (علیه السلام) از محلی می گذشتم، دیدم قصابی بزغاله ای را خوابانده می خواهد سرش را ببرد، بزغاله فریادی کرد. امام علیه السلام نگاهی به قصاب نمودند، فرمودند:آن بزغاله را نکش. قصاب: آقا! امری بود؟- این بزغاله چند می ارزد؟ - چهار درهم. حضرت علیه السلام چهار درهم به قصاب داد و فرمودند: این حیوان را آزاد کن. قصاب هم بزغاله را آزاد کرد.به راه افتادیم، کمی راه رفته بودیم به ناگاه دیدیم، باز شکاری دراجی را دنبال می کند و نزدیک است شکارش کند.امام علیه السلام نگاهی به آسمان کرد و دست به طرف باز شکاری کرد،باز شکاری برگشت، دیگر دراج را تعقیب نکرد. من هم داشتم منظره را تماشا می کردم.پس از لحظه ای عرض کردم:آقاجان! من امروز از شما امر عجیبی دیدم! بزغاله فریاد کشید، شما او را خریده و آزاد کردی. دراج در آسمان ناله کرد، با اشاره ی دستت باز شکاری از تعقیب او دست برداشت. این ها چه جریانی بود، من نفهمیدم؟فرمودند: بلی، آن بزغاله که قصاب می خواست ذبحش کند و آن پرنده ای که در خطر مرگ قرار گرفته بود، مرا دیدند، هر دو گفتند:استجیر بالله و بکم اهل البیت) پناه می برم به خدا و به شما خاندان پیغمبر از این بلایی که بر سر من می آید. به من پناه بردند، من هم بزغاله را از قصاب خریده و آزاد کردم و دراج را از چنگال باز شکاری نجات بخشیدم. بحارالانوار، ج ۴۷،ص ۹۹. 💢@falsafeh_alaveyeh
اسپنسر 🔰 وی به قیاس جامعه با ارگانیسم زیست‌شناختی مبتنی بر تشبیه جامعه به اندام موجود زنده باورمند است. او نقش متغیرهای محیطی را در سازمان‌دهی اجتماعی قبول داشت و بر این باور بود که اَبَرارگانیک (جامعه) و ارگانیسم (اندام موجود زنده) از شش جنبه مشابه یکدیگرند: 1⃣ جامعه و افراد رشد می‌کنند. 2⃣ با بزرگ شدن، پیچیدگی‌ها نیز افزایش می‌یابد. 3⃣ پیشرفت در ساختار، تجزیه کارکرد را به همراه دارد. 4⃣اجزای کل وابسته به یکدیگرند. 5⃣هر ارگانیسم یک جامعه است. 6⃣برخی از اجزا از میان می‌روند و برخی دیگر به حیات خود ادامه می‌دهند (همه افراد جامعه هم‌زمان نمی‌میرند). با این همه، اسپنسر احساس می‌کرد بین ارگانیسم با جامعه تفاوت‌هایی وجود دارند: 🅰 تفاوت در میزان پیوستگی: در ارگانیسم، ارتباطی نزدیک و اتصالی محکم و عینی بین اعضاء وجود دارد در حالی که جامعه متشکل از افرادی مجزا و آزاد است (افراد، در صورت تمایل، می‌توانند با جامعه پیوند یابند یا از آن ببرند). 🅱تفاوت در ابزار ارتباطی: در ارگانیسم، ارتباط میان اعضا به واسطه حرکت ذرات مولکولی و در جامعه، از طریق زبان صورت می‌گیرد. 🆎تفاوت در آگاهی: در ارگانیسم، وجود اعضا برای خدمت‌رسانی به کل، در حالی که در جامعه، کل برای خدمت‌رسانی به افراد است. اسپنسر باور دارد همه نیروهای یک باشنده (موجود) زنده را می‌توان به دو بخش تقسیم نمود: 🅰نیروی «نگهداری ذات» 🅱نیروی پیدایش و آفرینش یا ماناساز 🔰از نظر اسپنسر تکامل گونه‌های زیست‌شناختی و گونه‌های اجتماعی اساساً مربوط به بقای اصلح است. بر این اساس، فرایندهای تکاملی، گونه‌های نامناسب (ناصالح) را تصفیه می‌کنند و پیامد نهایی این تصفیه شکل‌گیری جامعه‌ای کامل‌تر خواهد بود. اسپنسر این پیامد را ناشی از فرایندهای طبیعی می‌دانست و طرفدار پروپاقرص اقتصاد آزاد یا سیاست عدم مداخله بود. کلید این فرایند «سازگاری» است؛ و در این تفکر افراد باید با تغییرات جامعه (و محیط)، تغییر کنند. این ایدهٔ بنیادی، که طبق آن نباید در فرایند سازگاری مداخله‌ای صورت گیرد، نشان می‌دهد که «افراد فاقد صلاحیت» (افراد ناصالح) (فقیران، ضعیفان، جاهلان، یا بیماران) «غربال» می‌شوند. 💢@falsafeh_alaveyeh
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ابن‌سینا: درباره این گنبد داستان های زیاد نقل می‌شود و ظاهرا وجود یک قبر تاریخی زیر گنبد که تا حدود 90 سال پیش هم هنوز وجود داشته، فرضیه دفن ابن‌سینا را در این مکان تقویت می‌کند، جلال‌الدین همایی می‌نویسد: «نگارنده و سایر اهالی اصفهان به خاطر داریم قبری در وسط بقعه زیر گنبد بود که عامه آن را مرقد ابوعلی سینا می‌گفتند و معلوم نشد که دست کدام غاصب تبهکار اثر قبر را محو کرد» 💢@falsafeh_alaveyeh
منادهای لایب نیتس. 🧶 تاریخچه: 🔰مناد، لفظی است یونانی به معنای واحد یا چیزی که فرد و واحد باشد. این اصطلاح را نخستین بار جوردانو برونو (1548-1600) به کار برده است. 🔰 لایب نیتس این نظریه را پایه متا فیزیک خود قرار داد و با این نظریه در پی حل مشکل ثنویت نفس و ماده در فلسفه دکارت بود. 🧶 هستی شناسی: 🔰 عالم طبیعت که متشکل از مرکبات است نزد وی بدیهی قلمداد شده است. بنابراین چون مرکبات وجود دارند، جوهرهای بسیط نیز وجود دارند، زیرا که مرکب متشکل از جوهرهای بسیط است. و بسیط یعنی امر فاقد اجزاء و وقتی که چیزی فاقد اجزاء باشد، امکان امتداد، شکل و تقسیم پذیری در آن نیز نیست. 🧶تعریف منادها: منادها اتمهای حقیقی عالم طبیعت و عناصر اشیاء اند. 🧶 ویژگی ها: 1⃣منادها منفذی ندارند پس هیچ جوهر یا عرضی نمی تواند از خارج وارد آنها شود. و یا از منادها جدا شود ولی این خصوصیت مستلزم آن نیست که آنها هیچ کیفیت اختصاصی نداشته باشند و یا از همدیگر متفاوت نباشند زیرا براساس اصل تمایز در طبیعت هرگز نمی توان دو موجودی را دید که کاملاً مانند یکدیگر باشند. و در آنها تفاوتی درونی یا مبتنی بر صفتی ذاتی نباشد. 2⃣ همه منادها دارای ادراک‌اند. خداوند آنها را هنگام خلقت، تنظیم کرده است و طبق این نظم درونی عمل می‌کنند. به تعبیر لایبنیتس، آنها دارای «هماهنگی پیشین بنیاد»اند. 3⃣ هر منادی، «جام جهان‌نما» است. اتصال و جفت و جور بودن همه اشیاء مخلوق با هر یک و هر یک با همه، موجب می‌شود که هر جوهر بسیط روابطی داشته باشد بیانگر تمام جوهرهای دیگر، و اینکه در نتیجه، آئینه جاندار پاینده جهان باشد. 🔰 هماهنگی پیشین بنیاد در تمام اشیاء مخلوق با یکدیگر باعث می شود که هر جوهر بسیط بتواند همه جوهرهای دیگر را متجلی نماید و در نتیجه هر مناد حاوی تمام جهان است. یا هر مناد عالمی است صغیر البته هر چند مناد مخلوق کل عالم را نشان می دهد، ولی آن جسمی را متمایزتر نمایش می دهد که به طور اخص به آن پیوسته است، و این مناد انتلخی آن است. 4⃣ ارتباط منادها از طریق این هماهنگی پیشین، برقرار است. مثلاً چنان هماهنگی‌ای بین سنگ و شیشه است که چون سنگ به شیشه می‌خورد، شیشه می‌شکند. 🧶 وحدت و کثرت: 🔰امّا آیا وجود و کثرات و تغییرات نزد لایب نیتس با توجه به وحدت منادها امری اعتباری و توهمی است؟ به نظر می رسد او توانسته است بین آراء اتمی ها، هراکلیتوس و پارمنیدس ترکیبی هماهنگ ایجاد کند. چرا که از یک طرف وی معتقد به بساطت و وحدت منادها است و از طرف دیگر قائل به مخلوق بدون آنها وصرف مخلوق بدون مستلزم پذیرش تغییر است. اما تغییرات منادها متأثر از بیرون نیست، زیرا هیچ علت خارجی نمی تواند به درون آنها تأثیر بگذارد و چون آنها منفذی ندارند. بلکه تغییرات آنها. منبعث از اصلی درونی است. 🧶 جایگاه انسان: 🔰وی برای انسان موقعیتی ویژه در کل نظام هستی قائل می شود زیرا معتقد است ارواح که عالم تر از نفوسی هستند علاوه بر اینکه تصاویر و آینه های زنده عالم مخلوقاتند. آنها می توانند معرفت به نظام هستی پیدا کنند و می توانند چیزهایی را خلق و ابداع کنند، یعنی صفت آفرینندگی که در خدا هست در میان موجودات ممکن فقط به انسان اختصاص دارد. 🔰 ارواح انسانی قادر به برقراری ارتباطی خاص با خداوندهستند و نسبت خداوند به آنها نه تنها مثل نسبت مخترع به ماشین بلکه مانند نسبت پدر به فرزندان خویش است. 💢@falsafeh_alaveyeh