eitaa logo
فانوس هدایت۴
122 دنبال‌کننده
18هزار عکس
15هزار ویدیو
708 فایل
هدایت و روشنگری در فضای مجازی (طرح ثامن ‌- دانش آموزی و فرهنگیان تهران ) سوالات اعضای محترم، پس از ارسال به آدرس ادمین کانال، توسط کارشناسان، پاسخ داده می شود. ارتباط با ادمین اصلی کانال. "فانوس هدایت" @salambarmahdi
مشاهده در ایتا
دانلود
طراحی اغتشاش: نقشه شلیک به امید مردم -۱ باید میان «گلایه و اعتراض مردم عادی»، با «نقشه دشمنان و مفسدان برای ایجاد بی‌ثباتی در کشور» فاصله گذاری کرد. گله مندی مردم از برخی مشکلات موجود، به حق است. در عین حال، نمی‌شود اتفاقات پیاپیی را که در چند هفته پایانی دولت روحانی پدید آمد و موجب عصبانی کردن مردم در مناطق مختلف شد، تصادفی پنداشت. خوش بینانه‌ترین تحلیل این است که سوء مدیریت بخش‌هایی از دولت، با نفوذ دشمن و کمین او برای موج سواری تلاقی پیدا کرده است. به یاد داریم سخنان مدیر کانال معاند آمدنیوز را که درباره انتخابات 96 گفته بود: «مجموعه ما در انتخابات تحلیل امنیتی داشت. آیا اگر رئیسی یا قالیباف سر کار بود، این مشکلاتی که در کشور وجود دارد؟ ما بر اساس تحلیل امنیتی به این نتیجه رسیدیم که باید برویم پشت سر فردی مثل روحانی. کشور باید به نقطه جوش می‌‌ رسید و اگر آدمی مثل رئیسی یا قالیباف سر کار می‌‌ آمد، کار به نقطه جوش نمی‌‌رسید». این تحلیل هم از آقای صادق خرازی (معاون وزیر خارجه در دولت اصلاحات) است که گفت: «حقیقتا در ماجرای بنزین، بی‌‌خردی حاکم بود. مگر می‌‌شود بنزین را سه برابر کنید و قبلش هیچ آگاهی نداده باشید!؟ گاهی به شوخی می‌گویم مسئولین ما صبح به صبح که بیدار می‌شوند برنامه‌ریزی و بخشنامه صادر می‌کنند که انقلاب را از بین ببرند و این مردمند که آن را حفظ می‌‌‌کنند.» به نظر می‌رسد یک همپوشانی میان آمریکا (غرب) و غربگرایان برای ایجاد بی‌ثباتی در داخل کشور در جریان است.انتخاب آقای رئیسی به ریاست‌جمهوری، خبر از تغییر ریل دولت، پس از تغییر ریل مجلس غربگرا (دهم) می‌دهد. غرب و غربگرایان بزرگ‌ترین سرمایه سیاسی خود در درون حاکمیت را که کج کارکردی فاحش او موجب عقبگرد ایران، از دست داده‌اند. پس از انتخابات 28 خرداد، روزنامه انگلیسی گاردین تحلیل کرد: «پیروزی رئیسی، زمینه را برای اجماع داخلی درباره اصلاحات گسترده‌‌تر فراهم می‌کند و ایران را در موضع قوی‌تری در دیپلماسی بین‌‌المللی قرار می‌دهد». همان زمان، هالی داگرس تحلیلگر اندیشکده «شورای آتلانتیک» گفت: «سیاستمداران ایرانی به خاطر برجام، به آمریکا اعتماد ندارند. رئیسی، منتقد جدی غرب است. ماموریت اصلی او کمک به رهبری برای محقق شدن گام دوم انقلاب اسلامی است» پیش از انتخابات هم روزنامه فایننشال‌ تایمز نوشته بود؛ «ابراهیم رئیسی در دو سال ریاست قوه قضائیه، تلاش کرده مدیران و آقازاده‌‌های فاسد را به دست عدالت بسپارد. همین مبارزه، محبوبیت قابل توجهی برای او در میان مردمی که از فساد ذلّه شده‌اند، پید آورده. رئیسی، هم‌صحبت مردم می‌شود و به استان‌های محروم سفر می‌کند؛ حتی در دوران کرونا، تا از نزدیک در جریان مشکلات آنها قرار بگیرد... «خدیجه» نظافتچی ۳۵ ساله می‌گوید: «من ممکن است به رئیسی رأی بدهم. شوهرم می‌گوید ممکن است رئیسی بیشتر برای ما کار کند.». 🔻ادامه دارد🔻
طراحی اغتشاش: نقشه شلیک به امید مردم -۲ عملکرد آقای رئیسی و همکارانش، امید به دستگاه قضایی را احیاء کرد؛ به نحوی که رضایت مردم نسبت به این دستگاه، تا هفتاد درصد افزایش یافت. محاکمه دانه درشت‌هایی مثل اکبر طبری (معاون اجرایی سابق حوزه ریاست قوه قضائیه) و برخی قضات فاسد، حسین فریدون (دستیار ارشد رئیس‌جمهور)، مهدی جهانگیری (برادر معاون اول رئیس‌جمهور)، شماری از نمایندگان مجلس و مدیران شهرداری، دختر و داماد دو وزیر دولت روحانی، رئیس‌سازمان خصوصی‌سازی، برخی مدیران بانک مرکزی، روسای ایران خودرو و سایپا، رئیس‌هلال احمر، مدیرعامل شرکت پشتیبانی امور دام و...، تنها گوشه‌ای از جدیت دستگاه قضایی در این دوره برای مبارزه با فساد بود؛ ضمن اینکه به موازات آن، دو هزار واحد تولیدی تعطیل، نیمه تعطیل و یا از بیت‌المال غارت شده، احیا شد و به چرخه تولید و‌اشتغال بازگشت. نجابت و طمانینه در کنار جدیت در مبارزه با فساد و ایجاد فضای تنفس برای طبقات پایین و متوسط، همچنانکه سرمایه‌ای برای یک مسئول است، موجب دشمن تراشی هم می‌شود. در واقع، قرار نیست که هم مردم از مسئولان وظیفه شناس راضی باشند و هم مفسدان و زیاده خواهان و قانون شکنان و دشمنان ستیزه جو با امید و اراده ملت ایران. تصور کنید احتمال چند ده برابر شدن تدابیر درست درون زا و مبارزه با فساد و حمایت از تولید و‌اشتغال از جایگاه دولت (و در مقایسه با عملکرد دستگاه قضایی) چه قدر می‌تواند در میان توده‌های مردم امید آفرین شود، و به همان میزان، مفسدان اقتصادی، دشمنان انقلاب و غربِ امید بسته به سوء مدیریت را نگران کند. آمریکا و برخی رژیم‌های بدعهد اروپایی امیدوار بودند ایران به واسطه سوء مدیریت غربگرایان، به نقطه انفجار برسد. برخی مدعیان اعتدال و اصلاحات پس از انتخابات سال 88، یکی از بدترین خیانت‌های عمر خویش را در قالب بر پایی آشوب نیابتی مرتکب شدند و ننگ عدم تمکین در برابر قانون و انتخاب مردم و آسیب به امنیت و آرامش کشور، در کارنامه شان ثبت شد... در این دوره بر حسب ظاهر به نظر می‌رسید آنها با نتیجه انتخابات کنار آمده باشند. اما گویا این بار همان خیانت و کارشکنی با پوشش‌های جدید در حال تکرار است: موج سواری رادیکال روی نارضایتی‌های خود ساخته و تلاش برای نابودی فرصت اصلاحی که دولت جدید دارد. بخشی از تقلاهای رادیکال در عصبانی کردن مردم و ایجاد بلوای خیابانی، حاصل وحشت بی‌اندازه‌ای است که در جان غرب و غربگرایان افتاده: اینکه رئیس‌جمهور و دولت جدید بتوانند در فضایی آرام، تغییرات آمید آفرینی را ظرف همان چند ماه اول پدید آورند و دروغ‌های غربگرایان برای شرطی سازی افکار عمومی را باطل کنند. هراس بزرگ این طیف، از تکرار رجایی‌ها و باهنر‌ها و سلیمانی‌ها و فخری زاده هاست. این، کابوسی نیست که دشمنان ملت ایران (و برخی عناصر آلوده،‌اشرافیت زده و بی‌کفایت داخلی) را آسوده بگذارد. مبارزه بی‌ملاحظه با فساد دانه‌درشت‌ها، با همه دشواری هایش، اعتماد مردم را جلب می‌کند و اقتصاد را از زالوصفتان رهایی می‌دهد. به ویژه اینکه همدلی و هم افزایی دولت و مجلس همسو می‌تواند امید و اعتماد عمومی را دو چندان کند. تلاش برای بی‌ثبات سازی کشور، نتیجه نگرانی از امیدواری مردم به تغییر و بهبود شرایط است. آنچه در جریان است، بخشی از مصاف آخرالزمانی جنود عقل و ایمان و امید، با جنود شیطانی جهل و یأس است. اکنون بار اصلی بر دوش دولت تازه ‌نفسی است که تا چند هفته دیگر تشکیل می‌شود و می‌تواند با غنیمت شمردن فرصت خدمت و همدلی با دو قوه دیگر، برنامه بسیج ملی برای ساختن ایرانی قوی ‌تر، پیشرفته‌تر و با نشاط‌تر را عملیاتی کند؛ ان‌شاء‌الله.
استراگیجی آمریکا در عصر پسا روحانی - ۱ رفتار آمریکا و برخی دولت‌های غربی در چند هفته به ویژه ایام اخیر، رفتار کسی است که از درد به خود می‌پیچد و نمی‌داند چه باید بکند. می‌شود وضعیت آنها نسبت به کنار رفتن مدیریت غربگرا را وضعیت «استراگیجی» (گیجی در حوزه استراتژی) ارزیابی کرد. 1- در حالی که القا می‌شد آمدن بایدن، موجب تغییر رفتار خصمانه آمریکا نسبت به ایران خواهد شد، دولت او کوشید ضمن اتلاف وقت، تحریم‌های اوبامایی و ترامپی را گرو نگه دارد تا با فشار اقتصادی، هم تیم مذاکره‌کننده ایرانی را وادار به امتیاز‌دهی کند و هم فضای عقلانی در انتخابات ایران را از مردم دریغ کند. شخص روحانی با کج کارکردی‌اش و کشاندن مواجهه به داخل ایران، برای غرب یک «سرمایه راهبردی» بی‌نظیر در این هشت سال محسوب می‌شد. او در همین چند ماه آخر، آمریکای عهدشکن را که حاضر نیست به تعهداتش برگردد، بارها تبرئه کرد و نهادهای داخلی را مانع توافق معرفی کرد! ازاله چنین سرمایه‌ای در روند قانونی، درکنار حفظ ثبات و امنیت کشور، ضربه بزرگی به آرزو‌های آمریکا و غرب است. غربی‌ها نتوانستند انتخابات را بهانه جنگ داخلی در ایران (شبیه فتنه 88 و مشابه ماجرای انتخابات اخیر آمریکا!) قرار دهند، چرا که اصلا سرمایه اجتماعی قابل اعتنایی برای طیف غربگرا باقی نمانده بود. با این وجود، آنها طی چند هفته اخیر، فاز تازه‌ای از تحرکات گروهک‌ها را برای موج سواری روی گلایه‌های به‌حق مردم در برخی مناطق کلید زدند اما هوشیاری مردم، این فرصت را هم برای دومین بار از دشمن گرفت. 2- نگرانی راهبردی غرب این است که با روی کار آمدن دولتی تازه نفس و دارای همت و شجاعت، نارضایتی و ناامیدی انباشته در دوره مدیریت غربگرایان، جای خود را به امید و اراده و نشاط ملی برای ساختن ایرانی پیشرفته‌تر و قوی‌تر بدهد. «تعامل مثبت» و «فشار و تحریم و خرابکاری و ترور»، ذاتا دو رویکرد متناقض هم است. اما در اثر کج کارکردی روحانی و برخی همراهانش، آمریکا و غرب بد عادت شده بودند. مشخصا آمریکایی‌ها راسا -و بعضا با باز کردن قلاده سگ زنجیری‌شان، اسرائیل- مبادرت به ضربه زدن می‌کردند، اما در این سو، اصرار بر مذاکره از موضع پایین، افزون‌تر می‌شد! 3- چیدن این نامعادله غلط در دوره اقتدار منطقه‌ای ایران، موجب شد اتفاقات بی‌سابقه‌ای مانند ترور سردار سلیمانی و دکتر فخری زاده، ویزا ندادن به نماینده ایران در سازمان ملل، بنزین ندادن به هواپیمای وزیر خارجه در مونیخ، راهزنی دریایی انگلیس در توقیف نفتکش ایرانی، چند نوبت خرابکاری تروریستی در نطنز و دیگر تاسیسات هسته‌ای، اقدام تروریستی علیه 12 کشتی نفتی و تجاری ایران، و زیر پا گذاشتن متکبرانه برجام توسط هر سه دولت اوباما، ترامپ و بایدن رخ بدهد. البته نیروهای مقتدر نظامی و امنیتی ایران و جبهه مقاومت، منفعل نماندند و بخشی از این عداوت‌ها را تلافی کردند؛ اما واقعیت این بود که شخص آقای روحانی، مانع از ضربات بازدارنده و قاطع و موثر ایران در برابر تعدی‌های آمریکا و اسرائیل بود. 4- روحانی بارها ادعا کرد «آقای اولاند رئیس‌جمهور وقت فرانسه به من گفت در سال ۲۰۱۳، تصمیم قطعی برای جنگ با ایران را گرفته بودیم. وقتی شما آمدید، ما منصرف شدیم. در ذهن من هم همین بود». او حتی مدعی شد «گروه 5+1 توافق کرده بودند برای جنگ علیه ایران. اولاند گفت وقتی شما انتخاب شدید، گزینه جنگ کنار رفت»! این ادعا البته وهن خود روحانی و نشاندن او در جایگاه متهم، به اقرار خویش است. او اذعان دارد که در نگاه غرب، کاربست «سلاح روحانی» علیه ایران، موثر‌تر از سلاح جنگ ارزیابی شده است. البته آمریکا از عهده جنگ در مقیاس‌های به‌مراتب کوچک‌تر در افغانستان و عراق و سوریه بر نیامد و با سرشکستگی مواجه شد. در عین حال باید پرسید روحانی چه امتیازات هنگفتی به غرب داد که با جنگ ممکن نبود؟ ادعای آماده شدن غرب برای حمله به ایران قبل از روحانی، دروغی بزرگ است که روحانی برای مصرف در انتخابات و ترساندن مردم، در آن دمید. اما خسارت‌های امنیتی- سیاسی که در بالا ذکر شد، نشان می‌دهد تهدیدات سیاسی و نظامی و امنیتی، اتفاقاً با آمدن روحانی و در پسابرجام چند برابر شد و اگر اقتدار دستان بزن ملت ایران نبود، حتما آن گستاخی‌ها بیشتر هم می‌شد. 5- اکنون، دوره روحانی به سر آمده و چهره‌ای سکاندار ریاست دولت جمهوری اسلامی ایران شده که گزارشگر سی‌ان‌ان درباره او می‌گوید «رئیسی، مقابل آمریکا عقب‌نشینی نمی‌کند و امتیاز دیگری نخواهد داد». او در دو سال ریاست قوه قضائییه، امید مردم را افزایش داد و اکنون امیدواری بیشتری نسبت به گره‌گشایی‌اش در جایگاه ریاست‌جمهوری احساس می‌شود چنین امیدی می‌تواند به بسیج ملی اراده‌ها و ظرفیت‌ها منتهی شود و بنابراین، دشمن را دستپاچه می‌کند. آنها نمی‌توانند همزمان مسیر دعوت به تعامل و تشدید شیطنت را ادامه دهند. 🔻ادامه دارد🔻
استراگیجی آمریکا در عصر پسا روحانی - ۲ غربی ها می‌دانند که جمهوری اسلامی پس از شش سال تجربه تلخ، تعلق‌خاطری به برجام ندارد و برجام در مقابل روند پیشرفت ایران چه قدر دست و پاگیر بوده است. یا باید تعامل برابر را بپذیرند و تحریم‌ها را به شکل جدی و تضمین شده و قابل راستی‌آزمایی لغو کنند، یا اینکه مرتکب خصومت و شیطنت شوند. دیگر نمی‌توانند گزینه دوم را ابزار مذاکره و امتیازطلبی جدید قرار دهند. 6- آنها همین چند روز گذشته به بهانه هدف گرفته شدن نفتکش صهیونیستی در دریای عمان، هیاهو کردند و حال آنکه هنگام حمله به دوازده کشتی تجاری و نفتی ایرانی توسط صهیونیست‌ها ساکت (راضی) بودند. حتی اگر حمله به این نفتکش را هم بتوان به ایران نسبت داد - که سندی وجود ندارد- این پنجمین کشتی آسیب دیده صهیونیست‌ها در منطقه است و هنوز با تعداد 12 کشتی آسیب دیده ایران، هفت فروند فاصله دارد. اسرائیل، سگ زنجیری آمریکا و مولود نامشروع انگلیس خبیث در منطقه است. دوره‌ای که میان اسرائیل و آمریکا و انگلیس، فاصله گذاری موهوم می‌شد و برخی دولتمردان به هوای حفظ برجام به هر قیمت، از زدن ضربات اقتصادی و امنیتی متقابل چشم‌پوشی می‌کردند، پایان یافته است. 7- قطعا هضم «ایران جدید» -ایران منسجم در ساخت داخلی قدرت و قادر به استفاده از انبوه ظرفیت‌های خارجی خویش- برای غرب سنگین است. این، کابوس بزرگی برای آنها بود که تبدیل به واقعیت شد. ایران جدید، قطعا دیپلماسی و تجارت خارجی و شرکای بین‌المللی خود را گسترش خواهد داد؛ همچنانکه در مجازات دست‌درازی‌های دشمن، ملاحظات گذشته را نخواهد داشت. ایران دیگر به شکل یکطرفه به بازار تامین نفت غرب -ولو به قیمت حذف خود از بازار- آرامش نخواهد داد؛ عهدشکنی‌ها را بی‌پاسخ نخواهد گذاشت و ضربات متقابلش قطعا ویران‌کننده‌تر و پشیمان‌کننده‌تر خواهد بود. این بار اگر پرنده متجاوزی هدف قرار گیرد، هواپیمای بدون سرنشین نخواهد بود که جانشین ترامپ فرصت کند و بگوید «از ایران متشکریم که هواپیمای نظامی سرنشین دار ما را ساقط نکرد». حالا نامعادله به‌هم خورده و معادله برقرار شده است. 🔻روزنامه کیهان🔻
🔹از دوازده عضو شورای نگهبان، آقای آملی لاریجانی تنها عضو شوراست که اعتبارنامه آقای رئیسی را امضا نکرده است. او البته در مراسم تنفیذ به عنوان "رئیس مجمع" حضور داشت. کسانی می گویند عدم امضای اعتبار نامه به عنوان عضو شورای نگهبان، در دفاع از علی لاریجانی است که صلاحیتش احراز نشد. ♦️اما دیگرانی احتمال می دهند آقای آملی، از عملکرد آقای رئیسی در قوه قضائیه ناراضی است. این قوه در دوره ریاست رئیسی، برخی خط قرمز های غیر قانونی و غیر شرعی مبارزه با فساد را شکست و در کنار بازخواست امثال حسین فریدون و مهدی جهانگیری و برخی نمایندگان مجلس، اکبر طبری "معاون اجرایی سابق حوزه ریاست قوه‌ قضائیه" را پای میز محاکمه و محاسبه کشاند. 🔹در جریان این محاکمات، از ارتباطات همراه با زد و بند دانیال زاده (مفسد بزرگ اقتصادی با ۴هزار میلیاردتومان بدهی بانکی) و حسین فریدون از یکسو، و همچنین دانیال زاده و اکبر طبری از سوی دیگر رونمایی شد. ♦️ فریدون به خاطر دریافت چند ده میلیارد تومان رشوه، به پنج سال حبس قطعی و رد مال به مبلغ ٣١ میلیارد تومان محکوم شد. طبق گفته های نماینده دادستان، یکی از دریافتی‌ های طبری از خانواده متهم نجفی، ملکی در خیابان کریمخان بوده و طبری، ملک را صرفاً برای گم کردن ردّ رشوه‌ دریافتی، با واحدی از برج «روما رزیدنس» متعلق به دانیال زاده معاوضه می کند. 🔹نگارنده احتمال می دهد آقای آملی در جریان مفاسد طبری نبوده است. اما به نظر می رسد برخورد با تخلفات طبری، برای او سنگین آمده، به ویژه این که برخی رسانه ها و محافل سیاسی، ماجرای طبری را اسباب انتقام جویی از مواضع انقلابی آقای آملی کردند. ♦️عدم امضای اعتبارنامه آقای رئیسی نمی توانسته اقدام درستی یاشد؛ چه این که رئیسی منتخب ملت با بیش از 18 میلیون رای و در جریان انتخاباتی است که اتفاقا برخی موتلفان سیاسی علی لاریجانی، بیشترین جفا را در حق منتخب بعدی ملت مرتکب شدند. 🔹وانگهی، اگر آقای آملی گلایه ای هم در دفاع از برادرش داشته باشد، گلایه و نقد او به شورای نگهبان بر می گردد و دخلی به رای منتخب ملت نمی توانسته داشته باشد. ♦️اجمالا از آقای آملی انتظار می رود جانب انصاف و تقوا را بیش از گذشته مراعات کند و اجازه ندهد اغیار، از برخی مواضع ایشان سوء استفاده کنند. 🔹این انتظار به حق از ایشان وجود دارد که بیش از پیش مراقب شیطنت خناسان و دشمنان باشد؛ آنها نه به ایران و نه به نظام و اسلام هیچ اعتقادی ندارند، اما موج سواری روی اختلاف یا دلخوری های مسئولان، کار همیشگی شان بوده است.
🔻یادگاری زنگنه- خاتمی و لاپوشانی حزب افراطیون 🔸در پی محکومیت ۶۰۷.۵ میلیون دلاری ایران در پرونده قرارداد کرسنت، کانال حزب اتحاد ملت مدعی شده نظر اعتراضی حسن روحانی به قرارداد در سال 81، بعدها عوض شد و او دیگر مخالفتی نداشت(!) 🔹این ادعای منفعلانه، در واکنش به افشای نامه ای است که روحانی (دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی) به خاتمی رئیس دولت اصلاحات نوشته و ابراز نگرانی جدی کرده است: 🔸«عقد قرارداد طولانی گاز با شرکتی غیر معتبر که بنابر گزارشات دریافتی از وزارت نفت طی سال‌های گذشته عملکردی ضعیف و توأم با نادیده گرفتن حقوق ایران در ارتباط با میدان نفتی مبارک داشته، تکرار تجربه تلخی است که سالیان دراز گرفتار آن خواهیم بود. قیمت و شرایط قراردادی که مذاکره شده در مقایسه با منطقه بسیار پایین و غیرمطلوب است. قرارداد کرسنت احتمالاً آثار منفی اقتصادی درازمدت بر بازار گاز کشور خواهد داشت و هیچ منفعت سیاسی نیز در پی نخواهد داشت. از حدود یک سال پیش سؤالاتی از وزیر نفت درباره قرارداد کرسنت مطرح کرده‌ام که با وجود دستور شما، پاسخی دریافت نشده است... قرارداد مذکور از طریق واسطه‌ها و عدم ارتباط مستقیم دولتی با یک شرکت غیرمعتبر به امضا رسیده است». 🔹اگر کسی ادعا می کند نظر روحانی تغییر کرده، باید سند بیاورد. قیمت گاز در این قرارداد 25 ساله، یک چهاردهم قیمت متعارف گاز در منطقه و جهان بود و دلالان و رشوه دهندگان در آن نقش اصلی را ایفا کرده بودند. 🔸وقتی این خسارت تعبیه شده در قرارداد (فروش گاز کشور به مدت 25 سال به قیمت تقریبا مفت) تغییر نکرده، چگونه می توان ادعا کرد نظر روحانی تغییر کرده؟ و به فرض که تغییر هم کرده باشد، چه تغییری در اصل خسارت تحمیلی به ملت ایران می کند؟ ضمنا حزب پدرخوانده اتحاد ملت باید توضیح بدهد چه سر و سرّی با زد و بند کنندگان در قرارداد آلوده کرسنت دارد که سنگ انها را به سینه می زند؟ 🔹قرارداد کرسنت، در دولت مدعی اصلاحات و زمان وزارت بیژن زنگنه، بین شرکت ملی نفت ایران و شرکت کرسنت منعقد شد که پس از بررسی نهادهای نظارتی مشخص شد قیمت گاز توافق شده در حد رایگان است. 🔸زنگنه سال 92 پس از معرفی به عنوان وزیر نفت، وعده داد که دو هفته‌ای پرونده کرسنت را مختومه می‌کند! او آن زمان مدعی شده بود "اصلا در هیچ جایی بحثی برای این که خسارتی پرداخت کنیم، وجود ندارد و کلا این بحث یک جنگ روانی مضحک است و هیچ پایه ای ندارد"! اما حالا که خبر محکومیت قطعی شده، پادوهای مدیران نفتی متهم، به دوره مدیریت آقای جلیلی در دبیری شورای عالی امنیت حمله می کنند!! 🔹یادآور می شود در قراردادهایی مانند کرسنت، توتال و استات اویل، اغلب پای رشوه در میان بوده است؛ به عنوان مثال شرکت توتال متهم است هنگام وزارت زنگنه در دولت اصلاحات، به تیمی که در راس مدیریت آن مهدی هاشمی بوده، رشوه 30 میلیون دلاری داده است. توتال به همین دلیل در فرانسه به جریمه 500 هزار یورویی محکوم شد. 🔸با وجود این گذشته تاریک، مجددا در دولت روحانی قرارداد دیگری با توتال امضا شد که صرفا به ارائه اطلاعات سرّی مخزن پارس جنوبی به توتال و عهدشکنی بعدی توتال ختم شد و حال آنکه شرکت فرانسوی همزمان در بخش قطری این مخزن بزرگ در حال فعالیت گسترده است. از دیگر یادگاری های زنگنه، حذف کارت سوخت از سال 94 به مدت چهار سال بود که موجب تشدید مصرف (قاچاق) روزانه 20 میلیون لیتری بنزین شد و با 🔹احتساب روزانه 100 میلیارد تومان قاچاق، 144 هزار میلیارد تومان را از جیب مردم به حلقوم قاچاقچیان ریخت. پس از آن هم تصمیم ناگهانی در سه برابر کردن قیمت بنزین اتفاق افتاد که به موج سواری ضد انقلاب و حوادث تلخ آبان 98 ختم شد.
مشکل اقتصاد کشف شد! 🔹روزنامه "جمهوری اسلامی" که بر خلاف عنوانش، در خدمت طیف اشرافیت غربگرا قرار دارد، در سرمقاله ای نوشته؛ "تا وقتی تحریم را برندارید و مافیای فساد را از بین نبرید، اقتصاد درست نمی شود". این ادعا البته اعتراف به بی کفایتی مطلق دولت روحانی است. ♦️با فرض درستی این ادعا باید از مریدان روحانی و خاتمی و مرحوم هاشمی در این روزنامه پرسید ظرف هشت سال مدیریت دولت، دقیقا مشغول کدام کار بودید که تحریم ها و رانت شدت پیدا کرد تبدیل به مشکل اصلی اقتصاد شد؟! 🔹تحریم ها ، در حالی در دولت مدعی تدبیر و امید از 700 مورد به بیش از 1500 تحریم رسید که با وعده لغو تحریم ها، 95 درصد برنامه هسته ای در همان دو ماه اول اجرای برجام واگذار شده بود. ♦️اما مشکل اصلی، نه تحریم، بلکه شلختگی و بی کفایتی و سوء مدیریت حاکم بر بخش هایی از دولت بود که از یک سو منابع را بر باد می دادند و از سوی دیگر، تولید رانت و فساد نموده و در واقع با خود تحریمی، حربه کُند تحریم را تیز می کردند. 🔹گزارش تفریغ بودجه سال ۱۳۹۹ که بخش هایی از آن امروز در مجلس شد، نشان می دهد: 💢۱۲۴ مدیر دولت روحانی دوشغله بودند. 💢 دولت فقط ۲۸ درصد احکام قانون بودجه را رعایت کرده و در اجرای ۷۲درصد دیگر تخلف داشته است. 💢 دولت بر خلاف برنامه توسعه، در سال گذشته ۳۵هزار میلیارد تومان از صندوق توسعه ملی برداشت کرده، بی آن که صرف حمایت از تولید شود. 💢 دولت از بیش از ۲۰۰ هزار میلیارد تومان معوقات مالیاتی، اغماض و چشم پوشی کرده است! 🔹گوشه ای از کارکرد این دولت عبارت است از: 💢تحمیل رکود به بخش های پیشران تولید از جمله مسکن، 💢تشدید بدکارکردی نظام بانکی و تورم‌‌‌‌سازی آن، 💢حذف سامانه ‌‌های شفافیت‌‌‌ساز مثل کارت سوخت و طرح ایران ‌کد و شبنم، 💢بی‌مبالاتی نسبت به راه‌اندازی «سامانه جامع تجارت»، 💢کوتاهی در مقابل اقتصاد زیرزمینی چند صد هزار میلیاردی و فرار مالیاتی 30 هزار میلیارد تومانی، 💢فساد ده‌ها هزار میلیارد تومانی در واگذاری ده ها شرکت‌ و کارخانه‌‌‌، 💢ده‌‌ها هزار میلیارد تومان اختلاس و فساد در برخی بانک ‌ها، پتروشیمی، صندوق ذخیره فرهنگیان و...، 💢واگذاری رانت های هنگفت با حراج 60 تن طلا (سکه) و 18 میلیارد دلار ارز دولتی. 💢بیش از نُه برابر کردن حجم نقدینگی، که عمدتا به نابودی تولید و‌ اشتغال پرداخته است.
اعتدالیون؛ فقط مهدی و فائزه شون! 🔹محسن ‌هاشمی در مراسم سالگرد درگذشت مرحوم ‌هاشمی رفسنجانی گفت "راهی جز اعتدال نداریم... افراط در سیاست خارجی باعث شده بعضی‌ها تحریم را هم نعمت می‌دانند و وضع کشور را می‌بینید. طبیعی است که در مقابل افراط میانه‌روی است و اگر بخواهیم انقلاب را حفظ کنیم راهی جز بازگشت به اعتدال و میانه‌روی نداریم". ♦️اظهارات محسن‌هاشمی در حالی است که نیک‌آهنگ کوثر (همکار و یار غار مهدی ‌هاشمی در سازمان بهینه‌‌سازی مصرف سوخت) فاش کرد «من و مهدی با هم در تماس بوده‌‌ایم. او زنگ زد، از من خواست راجع به بحث تحریم، کسانی را در آمریکا ببینم. می‌خواست بداند در واشنگتن چه کسانی را می‌شود به تحریم‌‌های سنگین‌‌تر تشویق کرد. او با آدم‌های مختلفی درباره تحریم صحبت کرده بود... 13 اکتبر 2010 از دوبی زنگ زد و خواست با مقام‌‌‌های وزارت خزانه‌داری ارتباط برقرار کنم. معتقد بود تحریم‌‌ها برای ضربه به حاکمیت و دولت [احمدی‌نژاد] بسیار موثر هستند». فایل‌های صوتی متعددی هم که در دسترس است همین پیگیری مهدی‌ هاشمی برای تشدید تحریم‌ها را تایید می‌کند. 🔹از این گذشته، فائزه ‌هاشمی خواهر محسن هاشمی، چندی قبل به انصاف نیوز گفت: "من یک جایی قبلا هم گفته بودم برای ایران دوست داشتم آقای ترامپ انتخاب شود؛ به خاطر همین فشارهایی که می‌‌آورد، بالاخره شاید یک تغییر سیاستی اتفاق بیفتد. شاید اگر فشارهای آقای ترامپ ادامه پیدا می‌‌کرد، بالاخره ما مجبور می‌‌شدیم یک تغییر سیاست‌‌هایی را داشته باشیم"! ♦️جزو اتفاقات انکار ناپذیر، نقش‌آفرینی فتنه سبز در تشجیع آمریکا به تحریم‌های ظالمانه و خباثت‌آلود است چنانکه باراک اوباما رئیس‌جمهور آمریکا در کتاب خاطرات خود تصریح کرد «اگر جنبش سبز(آشوب 88) در ایران رخ نداده بود، دولت من تصمیم به اعمال تحریم‌‌های سخت نمی‌گرفت... تحریم‌های دوره بوش سمبلیک بود؛ تحریم‌‌های سخت را من اعمال کردم». 🔹روزنامه لس آنجلس تایمز 28مهر 88 از زبان جان‌ هانا مقام آمریکایی فاش کرد: مطمئناً پیامی که از گردهمایی فعالان اپوزیسیون ایران-که درمیان آنها افراد نزدیک به رهبری جنبش سبز حضور داشتند- شنیدم، این بود که تحریم باید اعمال شود و باید هرچه شدید‌تر باشد؛ تحریم باید بصورت شوک‌ وارد شود که فلج کند و نه به صورت واکسن. ♦️مدعیان اعتدال و اصلاحات، اگر گرا دهندگان تحریم به دشمن بودند، موج سواران بعدی آن برای فریب مردم و فتح دولت و مجلس و شورای شهر هم بودند. ✍
چه کسی کارشکنی کرد؟ مذاکرات وین معطل کیست؟ 🔹غربگرایان ادعا می کنند کارشکنی روسیه بوده که موجب وقفه در مذاکرات وین و مانع از حصول توافق شده است. ادعای مقابل این است که کارشکنی آمریکا، مانع توافق است. کدام ادعا درست است و چگونه می شود کرد؟ ♦️ایران به اعتبار خُدعه و عهدشکنی واشنگتن در برجام می گوید، آمریکا این بار باید هم تضمین معتبر بدهد، هم تحریم ها را به شکل واقعی و پایدار بردارد و هم باید تعهداتش در ظرف زمانی لازم راستی آزمایی شود. 🔹طرف این دعوا که به اعتبار سابقه خراب خود، باید تعهدات محکم بدهد اما طفره می رود، آمریکاست، نه روسیه. آمریکاست که ایران را تحریم کرده و بر خلاف برجام، تحریم ها را دو برابر کرده است. با این وجود، غربگرا ها نمی توانند نازک تر از گل به آمریکا بگویند. ♦️آمریکا، حسن نیت ندارد و به همین دلیل هم تضمین مراعات حداقل حقوق ایران را نمی پذیرد؛ ضمنا، تقصیر خود را گردن روسیه می اندازد. روسیه ادعا می کند چرا باید با توافق بی ضمانتی همراهی کند که در صورت اجرا، آمریکا می تواند او را به خاطر پایبندی به همان توافق تحریم کند؟ 🔹روس ها می گویند اگر آمریکا صادق است و مجازات های تحریمی را بر نمی گرداند، ضمانت بدهد که در صورت همکاری اقتصادی با ایران، مورد تحریم قرار نمی گیرد؛ چنان که توتال و ایرباس و بوئینگ و زیمنس و دیگران پس از برجام تهدید شدند. آمریکا اگر صادق است چرا (ولو برای خراب کردن رقیب روس خود) تضمین معتبر نمی دهد؟ ♦️هر ساعت که آمریکا مطالبات مشروع ایران را بپذیرد، ایران آماده است همان ساعت ( و نه حتی یک ساعت دیرتر) توافق کند؛ فارغ از این که موضع روسیه چه باشد. اما آمریکا، نه می خواهد مطالبات ایران را بپذیرد و نه مسئولیت "نه" گفتن خود را. این خلاصه ماجراست.
💢 خوش غیرت؛ از اون وری! 🔻دقت کردید؟! هر وقت اروپا و آمریکا در جریان مذاکرات، پیشنهادی را روی میز می گذارند، بلافاصله برخی سیاسیون و رسانه ها، فضا سازی سنگینی انجام می دهند و به دولت فشار می آورند که زودتر بپذیرید! آنها در این مرحله، نظام و نیروهای انقلابی را متهم به کارشکنی برای به نتیجه نرسیدن توافق می کنند. 🔹اما هر بار که ایران، پیشنهاد های خود را روی میز مذاکرات می گذارد و توپ را به زمین غرب بر می گرداند، همین رسانه های غربگرا، نازک تر از گل به آمریکا و اروپا نمی گویند و هرگز بر زبان و قلم شان جاری نمی شود که کارشکنی، از جانب آمریکا یا تروئیکای اروپایی است. 📌خوش غیرت ها (!) این همه به جبهه خودی بد گفتند؛ یک بار هم برای حفظ ظاهر و رد گم کنی، لااقل از طرف غربی گله می کردند تا کسی متوجه نشود ریگ به کفش شان است. 🔹شده حکایت آن آدم مریضی که خود را به غشی بودن زده بود، اما هر وقت در مجلس تعزیه غش می کرد، خود را سمت زنانه می انداخت! صد البته که چاقو، دسته خود را نمی بُرد. سرویس های جاسوسی غرب،این رسانه ها و سیاست بازان را فربه نمی کنند که گریبان خودشان را بگیرند. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ | |
فرق دختران ایرانی با دختران باراک اوباما 🔹چرا آشوبگران در ماجرای اخیر، به سرعت سراغ دو کار رفتند؛ یکی «آتش‌افروزی و اقدامات خشن و جنایتکارانه و ایجاد هیاهو»، و دیگری «حمله به حجاب و مساجد و حسینیه‌ها و پرچم‌های عزای سالار شهیدان»؟ یا این که چرا بلافاصله، گروهک‌های تجزیه‌طلب و تکفیری در مرز‌های شمال غرب و جنوب شرق فعال شدند؟ ♦️پاسخ این است که قاطبه مردم، کمترین همراهی با طراحان آشوب نکردند و بنابراین آشوبگران، ماموریت یافتند با صحنه‌‌سازی‌های تند و خشن، خلأ بزرگ «حمایت مردم» را بپوشانند. در عین حال، پشت‌صحنه ماجرا، از برنامه‌ریزی گسترده برای عقده‌گشایی علیه مقدسات اسلامی حکایت می‌کند که سد راه یاغیگری غرب بوده است. 🔹اکبر گنجی در کنار مهاجرانی، سروش، کدیور و عبدالعلی بازرگان، یکی از پنج عضو "اتاق فکر جنبش سبز در خارج کشور" بود. او هنگام حضور در ایران، از پیشقراولان یگان تخریب و ترور شخصیت در میان غربگرایان مدعی اصلاحات به شمار می رفت. ♦️گنجی توسط کسانی مانند حجاریان، در نشریات زنجیره‌ای فربه شد و با برچسب «عالیجناب سرخپوش قتل‌های زنجیره‌ای»، به ترور شخصیت مرحوم‌ هاشمی رفسنجانی در سال 1378 و 79 پرداخت؛ چرا که صور می‌کردند موی دماغ‌شان خواهد شد. مدعیان تساهل، حتی به‌ هاشمی که نقش موثری در روی کار آمدن خاتمی داشت، رحم نکردند. 🔹دو دهه بعد (اواخر اسفند 98)، وقتی مصیبت کرونا وارد ایران شد و غربگرایان همسو با جریان تحریم، زبان به شماتت و جنگ اعصاب گشودند، اکبر گنجی در اعترافی تلخ، از پروژه ایجاد جنگ و نزاع داخلی در میان مردم ایران خبر داد: ♦️«ما کارمندان ‌بخش پروپاگاندای دولت ‌ترامپ، بوریس جانسون، نتانیاهو و سعودی، از طریق کروناهراسی، ایران و ایرانیان را نابود خواهیم کرد. وظیفه وحشت‌افکنی است تا با فرو پاشاندن سازمان اجتماعی، مردم را به خشونت جمعی بکشانیم... گمان باطل نکنید که ما «مخالف سیاسی»، «مدافع حقوق بشر»، «فمینیست» و... هستیم؛ نه، ما فقط کارمند پروپاگاندای دولت‌های راست افراطی هستیم. تلویزیون مال بن‌سلمان است و «منبع معتبر» هم کسی جز خود او نیست... ما تشنه مرگ و خون مردم ایرانیم. کاری را که شدیدترین تحریم‌‌های تاریخ نتوانست انجام دهد، ما موظفیم با کرونا‌هراسی انجام دهیم». 🔹تلاش برای ایجاد ناآرامی خشونت‌بار در ایران، رفتار از سر درماندگی غرب است، تا شاید به زور حُقّه‌های رسانه‌ای، «مردم‌ربایی» کند و اشرار جنایتکار یا برخی عناصر فریب‌خورده را جای یک ملت 85 میلیونی، یا پایتخت هشت میلیون نفری جا بزند و تصور «ایران ضعیف» را جای حقیقت «ایران قوی» بنشاند. ♦️این، همان واقعیتی است که «کیت کلارنبرگ» روزنامه‌نگار تحقیقی به استناد مستندات جمع آوری شده توسط دو موسسه گرافیکا و رصدخانه اینترنتی استانفورد، به آن پرداخته است: «رمزگشایی از جنگ آنلاین پنتاگون علیه ایران». 🔹درست در دوره‌ای که دولت غربگرا و وزارت ارتباطات آلوده، سرگرم واگذاری شبکه ملی اطلاعات و ارتباطات به بیگانگان بود، جان کری وزیر خارجه وقت آمریکا، چهارم مرداد 1394 در شورای روابط خارجی آمریکا گفت: ♦️«به ایران امروز نگاه کنید... 25 درصد جوانان آنها بیکارند. اگر به تهران بروید- من نرفتم ولی دوستانم که رفته‌اند به من گفتند که- جوانان به‌دنبال گوشی‌های هوشمند هستند و می‌خواهند بخشی از دنیا باشند». 🔹اما آیا «مالیا» و «ساشا»، دختران 10 و 14 ساله‌ باراک اوباما حق نداشتند بخشی از همین دنیایی باشند که کری می‌گفت؟! پاسخ اوباما منفی بود. ♦️او اواخر آذر 1390 گفت «دخترانم را از استفاده از شبکه اجتماعی فیس‌بوک منع می‌‌کنم. این، مکانی امن برای گذران اوقات فراغت دخترم نیست. چرا باید بخواهیم با افرادی روبه‌رو شویم و از امور ما باخبر باشند، در حالی که آنها را نمی‌شناسیم. این عاقلانه نیست». 🔹حضرت زینب (س) در آن خطبه تاریخی که هیمنه امویان را نابود کرد، خطاب به یزید فرموده بود: "آیا این عدالت است كه زنان و دختران و كنیزكان تو در پس پرده عزت بشینند و تو دختران پیامبر (ص) را اسیر كنی و پرده حرمت آنان را بدری و بر پشت شتران از این شهر به آن شهر، بدون سرپرست و مَحرم بگردانی؟". ♦️بر همان مبنای حکیمانه، از مدیریت اشرافی غربگرا می پرسیم آیا دختران نجیب و معصوم ایرانی اندازه دختران اوباما حرمت نداشتند که معبر گشایی برای بیگانگان را بر تامین شبکه سالم و امن اطلاعات و ارتباطات ترجیح دادید؟! ✍
🖌 🔹مأموریت چندگانه عملیات با رمز «شاسی بلند» ۱)باور کردنی نیست. احتمالا کمتر کسی توجه داشته باشد که وزارت صمت (صنعت، معدن و تجارت)، ظرف ۵ سال و ۹ ماه، هفت وزیر و سرپرست به خود دیده است! ۲۹ مرداد ۱۳۹۶، محمدرضا نعمت زاده وزیر صمت، جای خود را به محمد شریعتمداری داد. هر دو نفر، رئیس‌ستاد‌های انتخاباتی روحانی در سال‌های ۹۲ و ۹۶ بودند. پس از شریعتمداری، رضا رحمانی، مدرس خیابانی، جعفر سرقینی و علیرضا رزم حسینی سر کار آمدند تا دولت روحانی، ظرف چهار سال باقی مانده، پنج وزیر و سرپرست وزارت صمت را تجربه کند. رحمانی را روحانی به خاطر یک دلخوری کنار گذاشت و شریعتمداری، در آستانه استیضاح و برکناری بود که روحانی، او را برداشت و به عنوان «وزیر تعاون، رفاه و کار» معرفی کرد. مجلس همسو نیز رای اعتماد داد. رضا رحمانی را هم خود روحانی کنار گذاشت و سرقینی و رزم حسینی را جایگزین کرد. با استیضاح فاطمی امین و سرپرستی نیازی، وزارت صمت، هفتمین متولی را در کمتر از شش سال تجربه می‌کند. آیا این بی‌ثباتی مدیریتی، به نفع تولید و تجارت و رشد اقتصادی کشور بوده، یا به زیان آن؟ عجیب این که یک نماینده، پس از استیضاح اخیر گفت: «چهار وزیر دیگر در نوبت استیضاح هستند که باید عزل شوند یا استعفا دهند، در غیر این صورت، به وظیفه خود عمل خواهیم کرد»! ۲) روند استیضاح وزیر صمت را مرور کنید. موضوع گرانی خودرو و جولان دلالان و نارضایتی مردم، در رسانه‌ها داغ بود که ناگهان یک نماینده، منتفی شدن استیضاح قبلی وزیر را به ادعای واگذاری خودروی شاسی بلند به 75 نماینده را ربط داد و بحث را منحرف کرد. بلافاصله شبکه رسانه‌های زنجیره‌ای، این ادعا را دستمایه تسویه حساب با دولت و مجلس قرار دادند. این فضاسازی، در انفعال برخی نمایندگان و رای به برکناری وزیر (برای تبرئه مجلس) نقش داشت؛ غافل از این که طراحان سناریو، خواب دیگری -برای دامن زدن به مجادله میان دولت و مجلس متصف- دیده‌اند. ناگهان فضای رسانه‌ای، پر شد از تیتر‌های درشتی مثل: «معمای شاسی بلند»؛ «خودرو گیت»؛ «شاسی بلندها!»؛ «ناگهان شاسی بلند‌ها»؛ «چه کسی راست می‌گوید؟»؛ «رونمایی از رانت واگذاری خودرو»؛ «رانت در مجلس انقلابی»؛ «دعوای انقلابیون بالا گرفت/ افشاگری تهدید‌آمیز مجلس علیه دولت» و «حمله کم‌ سابقه پاستور به بهارستان». در ادامه هم با بهانه‌های دیگر، تیتر زدند: «فساد در دفتر شهردار»؛ «جزیره فروشی برای بازنشستگان»؛ «ماجرای جزیره فروشی» و «به جای فروش کیش و قشم، نفت و گاز بفروشید».... ادامه مطلب👇 https://kayhan.ir/fa/news/264546 🔻نشانی ما در پیام‌رسان‌های سروش، آی‌گپ، ایتا @kayhannewspaper