هدایت شده از برساخت
آذربایجان غربی، نقده و توسعه
بخش دوم
هنوز نمیدانیم مسئله اصی ما در توسعه آذربایجان غربی و شهرستان نقده جیست!
@barsakht
در بخش نخست از راهکار توسعه در مناطق چند قومی و شهرستانهایی مانند نقده، از تنوع در فاصله «فهم مسئله¬ی توسعه» سخن گفتیم. بدین صورت که تا کنون فرمول پیش برندهای برای سیستم شهرستانی توسعه در نقده طراحی نشده و حداقل ما بدان نرسیدهایم و نخبگان سیاسی و اجتماعی نیز در همان قالب ساختارهای سنتی و بر اساس عرف سیاسی درگیر فعالیتهای فصلی و موسمی میشوند و تا زمانیکه فهم مسئله به درستی صورت نگیرد، روش و سیستمی نیز برای حل مسئله طراحی نخواهد شد.
گفتار اصلی این بخش از نوشتار ما ادامه ای از همان مسئله و کاوشی در این سوال مهم است که آیا اساسا مسئله اصلی ما در انتخابات دوازده دوره گذشته، توسعه و پیشرفت بوده است یا برتریطلبی قومی؟ ما در هر دورهای با کدام پارادایم دست به انتخاب زدهایم؟ به نظرم جواب کاملا روشن است. رفتارهای سیاسی ما تابعی از گرایشات قومی محض بوده و توسعه هیچ نقش در این گونه رفتارها نداشته است. معنای سخن این است که ما دو قالب فکری و رفتاری در شهرستان نقده داریم: قالب قومی و قالب توسعه محور فراقومی. االبته جایگاه گزارهی دوم در بین اذهان عمومی و نخبگان شهرستان ما به شدت ضعیف است. ما باید بین این دو گزینه تفکیک کرده و مرزهایمان را به وضوح روشن کنیم! توسعه با تعارف و لاپوشانی بیگانه است. ما باید به برخی از سوالات ذهنی خودمان پاسخ قانع کنندهتری پیدا کنیم.از یک طرف نماینده ای را تنها بر اساس شاخص های قومی و زبانی انتخاب می کنیم و از طرفی دیگر امیدوار به توسعه و پیشرفت و تغییر روزافزون هستیم!
به نظرم ما میبایست در مورد برخی سوالات به پاسخ های قانع کننده تری برسیم! اینکه چرا برخی پدیدهها و اکثر رفتارهای سیاسی ما تبدیل به بحران میشوند؟ اینکه چرا روند انتخابات به عنوان یکی از مظاهر توسعه و مردم سالاری در شهرستان ما تا این اندازه حساس میشود یا نخبگان این روند را حساس میکنند تا از آب گل آلود ماهی بگیرند؟ و اینکه اساسا در جنبهی ایجابی مسئله، کدام روندها و کدام حرکتها میتوانند ما را به توسعه برسانند؟
به نظر میرسد نخبگان استان وشهرستان، مهمترین نقش را در پاسخگویی به این سنخ سوالات بر عهده دارند. این نخبگان هستند که باید به مسئله سازی درست در افکار عمومی بپردازند. آنها باید مشخص کنند که مسیر فکری و عملی یک جامعه در ایام سرنوشت ساز می بایست به کدام سو برود. نخبگان جامعه باید به جامعه یاد دهند که چگونه با منشی آزادانه فکر کنند. آزادی در تفکر و تامل در روند ها اولین گام لازم برای توسعه است. البته منظور ما از نخبگان، افراد دارای سوابق علمی، دارای تفکر نظام مند و برخوردار از تجربه فعالیت های سیاسی منطبق با شرایط زمانی و مکانی است.
آمارتیاسن در کتاب مشهور خود به نام " توسعه به مثابه آزادی" در این مورد سخنان ارزشمندی دارد. او معتقد است منظور از آزادی به عنوان پیش شرط توسعه این است که در ابتدا، افراد درک درستی از یکدیگر برای همکاری و مشارکت اجتماعی داشته باشند و تعامل اجتماعی تمامی شهروندان در مسیر نیک بختی همگان باشد.
او معتقد است که راهکار این تعامل اجتماعی، نقد یکدیگر است در عین احترام و پذیرش متقابل هم. تنها در این صورت است که میتوان تجربههای جدید را در متن سنتها و ساختارهای اجتماعی یافت و نخبگان نیز در این روند مهمترین نقش را بر عهده دارند. این نخبگان هستند که با توجه به بافت هویتی ، فرهنگی، تاریخ و جغرافیایی یک ملت، روند توسعه آن را مشخص می کنند. این نخبگان هستند که اصل مسئله را مشخص می کنند. تا زمانیکه مسئله به درستی فهم نشود، صرف پرداختن به افراد مختلف و ناآشنا به مسئله، باری را از روی دوش ما بر نخواهد داشت.
بر اساس آنچه که در بخش دوم از این سلسله مباحث مطرح شده است این نتیجه را می گیریم ما اولا نقدی عادلانه و عاقلانه بر روند های گذشته نداریم و ثانیا هنوز نتوانسته ایم مسئله را به درستی درک کنیم و ثالثا فایده انتخاب قومی را بر اساس عقلانیتی که مورد پذیرش همگان باشد، به خوبی تشریح و تبیین نکرده ایم! راه حل این مسئله نیز از درون اجتماعات نخبگی و گفتگوی بین قومی عقلای جمع می گذرد! به نظرم گفتگوی بین نخبگانی در جوامع چند قومی ( هم گفتگوی درون قومی و هم گفتگوی برون قومی)، مهمترین راهکار توسعه و توسعه سیاسی در استان آذربایجانغربی و شهرستانهایی مثل نقده است. با چنین روندی است که میتوان از تبدیل یک پدیده به بحران یا کشمکش های ناثواب جلوگیری کرد و مانع از این شد که روندهایی مانند انتخابات تبدیل به بستری برای واگری های قومی شود. گفتگوی قومی عقلانیت محور پیش شرط توسعه شهرستان نقده است.
@barsakht
پایان بخش دوم
38.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در قسمت هفتم از برنامه فانوس آذربایجان در خدمت دکتر محمدی حسنلویی از نخبگان شهرستان نقده، ساکن تهران و از کارشناسان رسانه و دانش آموخته مدیریت بازرگانی هستیم. ایشان معتقدند که راه توسعه در نقده تعریف نشده و هنوز نمیدانیم نقطه توسعه یافتگی ما کجاست!؟ هیچ مزیتی برای نقده در نقشه توسعه استان و ایران مشخص نشده و نقده به راحتی از مدار توسعه به کنار رفته است. ریشه اینها هم به مردم بر می گردد.
شما را به دیدن بخش اول این نشست در صفحه مجازی فانوس آذربایجان @fanoos_azarbaijan دعوت می کنیم.
@fanoos_Azarbaijan
از دوستان عزیزم آقایان دکتر رضا مهدی هادی و علی مرسلی که زحمات ضبط و تدوین و پخش این نشست را متحمل شدند نیز تشکر می کنم.
با ما همراه باشید...
@fanoos_Azarbaijan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
@Fanoos_Azarbaijan
بخشی کوتاه از گفتگو با دکتر محمدی حسنلویی در برنامه فانوس آذربایجان...
با ما همراه باشید
@fanoos_azarbaijan
یادداشت 500 کلمهای شماره یک
۱۴۰۳/۱/۹
پروسه ای به نام توسعه در نقده !!
@barsakht
شهرستان نقده از دوران بعد از انقلاب اسلامی ایران، به عنوان یکی از مهمترین مراکز قومی کشور با سابقه درگیریهای امنیتی شناخته شده است.البته باید گفت که در بازهی زمانی سالهای اولیه انقلاب، دفاع شیعیان ترک زبان از جان و مال و خاک و ناموس خود در مقابل هجوم و کشتارجمعی ضد انقلاب کردی امری کاملا منطقی و مشروع و مقبول بوده است.
اما مشکل کجاست؟ امروزه 45 سال از انقلاب اسلامی ایران گذشته و هنوز هم در افکار عمومی مردم این شهر، تمامی رفتارها با معیار همان 45 سال اخیر سنجیده میشوند.
این عمل باعث شد که حتی در زمانه فعلی، رفتارها و انتخابهای ما در برهههای حساس سیاسی مانند انتخابات نیز با شاغول ترک و کرد بودن مشخص شوند.
روال کار هم اینگونه است که عدهای به اصطلاح نخبه در روند انتخابات ثبت نام میکنند و با همان معیارها و رفتارهای قوم گرایانه رقابت میکنند و بعد از اینکه مردم به جان هم افتادند و انتخابات تمام شد و مردم به جان هم افتادند، دیگر نه خبری ازمنافع مردم و نه خبری از وظایف و کارکرد نماینده منتخب باقی میماند و نه خبری از توسعه و پیشرفت!!
@barsakht
اما ریشه مشکل ما کجاست؟ کمی که منطقی بنگریم، به نظرمیرسد ما در یک پارادوکس سخت، گیر افتاده ایم و درجا میزنیم.
از یک طرف صرفا فردی را بر اساس قومیت آن انتخاب میکنیم و برایمان فرقی نمیکند که آن شخص چه تخصص و چه شایستگی هایی دارد و از طرف دیگر از همان فرد می خواهیم که ما را سریعا به توسعه برساند و شهر ما بوستان و گلستانی شود در گسترهی ایران!
غافل از اینکه این یک روند آنتاگونیستی آشکار است. یعنی یک روند متضاد و آشتی ناپذیر! یعنی یک روندی که آخر آن میرسد به چرخه باطل توسعه نیافتگی!
هیچ کجای دنیا هیچ دانشمندی را پیدا نمی کنید که توسعه را امری بیرونی بداند! یعنی یک نفر از بیرون برای یک خانه، یک شهر، یک استان و یا یک کشور توسعه بیاورد.
همه میدانیم که توسعه نیازمند عقلانیت، آینده نگری، برنامه ریزی، آموزش و شفافیت است! یعنی توسعه یک پروسه است، نه یک پروژه! دقیقا مشکل ما در شهرستان نقده نیز در همین نقطه است.
هنوز فکر می کنیم که اگر نگذاریم یک ترک یا یک کرد به مجلس برود بهترین کار را برای پیشرفت کرده ایم اما بعد از چهار سال این سوال را تکرار می کنیم که چرا به پیشرفت نرسیدیم؟؟
ما هنوز نمیدانیم کجای کار ما می لنگد!
هنوز محدوده راه ما برای توسعه مشخص نیست غافل از اینکه ما راکب و مرکوب را به شاغول قومی انتخاب کرده ایم و سودای حرکت در مسیری سخت اما دلچسب را در سر داریم!!
مخلص کلام اینکه ریشه تمام مشکلات و عقب ماندگی های ما بر می گردد به همین مسئله! مسئلهی انتخاب! انتخاب بین توسعه یا قوم گرایی افراطی. یعنی همان پروژه ای که برایمان تعریف کرده اند! البته این امر جدا از احترام عقلایی به هویت و قومیت و مذهب افراد است.
@barsakht
✅️ یادداشت (۱۴۰۳/۱/۸)
🔴 تبارشناسی نمایندگان مجلس (بخش اول)
✍️ عباس سلیمانزاده
نمایندگان مجلس شورای اسلامی را می توان بر اساس نوع و حیطه عملکرد و کنش نمایندگی، به چهار دسته اصلی تقسیم کرد:
1️⃣ نمایندگان بی خاصیت:
🔸️این نمایندگان که تعدادشان در هر دوره مجلس بسیار اندک است، اساسا شایستگی جلوس بر کرسی سبز را ندارند اما معمولا از روی خوش شانسی، ابر و باد و مه و خورشید و فلک دست به دست هم می دهند و این فرد پیروز انتخابات می شود.
🔸️ این نمایندگان معمولا بسیار کم حرف و ساکت و آرام هستند، آهسته می آیند و می روند، نه با کسی و چیزی کاری دارند، نه کسی به اینها بها می دهد.
🔸️میکروفون این نمایندگان معمولا در چهار سال هیچ وقت روشن نمی شود، چون اینها حرفی برای گفتن ندارند.
🔸️اینها نه نگاه ملی دارند که در بررسی طرح و لوایح مشارکت داشته باشند، نه آن قدر جربزه و حوصله و پشتکار دارند که برای حوزه انتخابیه خود فعالیت کنند، نه آن قدر عرضه دارند که حتی برای خود و نسل بعد از خود، پشتوانه سازی کنند!
🔸️البته هر چه جلوتر می رویم از تعداد چنین نمایندگانی در مجلس کاسته می شود!
2️⃣ نمایندگان خود محور
🔸️این نمایندگان عمدتا با حمایت باندهای ثروت و صرف هزینه تبلیغاتی فراوان، پیروز انتخابات می شوند.
🔸️اینها، چهار سال دوره نمایندگی را نه فرصتی برای خدمت، بلکه چالشی برای بستن بار و بندیل خود تا هفت نسل بعد می دانند و از هر فرصتی برای افزودن بر سرمایه خود استفاده می کنند.
🔸️این نمایندگان، مجلس را به مثابه بنگاه معاملاتی می بینند و رسما از نماینده تبدیل به یک دلال و پورسانت بگیر می شوند.
🔸️اینها نیز عموما مثل طیف اول، نگاه ملی ندارند، اساسا در آن حد فکر ندارند که نظری بدهند. اکثر اینها اصلا با وظیفه اصلی مجلس یعنی قانونگذاری کاری ندارند.
🔸️اما، این نمایندگان برای حوزه انتخابیه خود کمی فعالیت می کنند، در حد چند پروژه عمرانی! اشتباه نکنید، هدفشان، توسعه منطقه نیست، بلکه دو منظور اصلی دارند:
اول، تبلیغات بسیار بر روی اهمیت و حیاتی بودن این پروژه ها. معمولا هم، پروژه ها بلندمدت هستند، برای اینکه در انتخابات بعدی، تبلیغ کنند بار دیگر به من رای بدهید تا پروژه ها را به اتمام برسانم.
دوم، هدف دیگر که شاید هدف اصلی باشد، ایجاد بستری برای کارآفرینی به نزدیکان خود و پولشویی و پورسانت گیری های کلان است. معمولا تمام یا بخش مهم آن پروژه را به یکی از نزدیکان خود واگذار می کنند یا پورسانت های حداقل ۱۰ درصدی از وام های کلانی که با لابیگری آنها برای آن پروژه یا طرح های دیگر در منطقه تصویب و واریز شده، دریافت می کنند.
🔸️این نمایندگان، هرچه در بُعد ملی بی خیال هستند، در بُعد منطقه ای برای تامین منافع شخصی و تمدید نمایندگی خود فعال هستند.
🔸️معمولا این نمایندگان به واسطه لابی، باند بازی، مهره چینی و با خرج پول های کثیف، یک دوره دیگر نیز نماینده می شوند اما در دور دوم نمایندگی دستشان برای همه رو می شود و برای همیشه حذف می شوند.
ادامه دارد...
@fanoos_azarbaijan
🔴 تبارشناسی نمایندگان مجلس (بخش دوم)
3️⃣ نمایندگان منطقه ای
🔸️این نمایندگان معمولا از افراد سرشناس مالی، علمی، یا اجرایی حوزه انتخابیه خود هستند و مردم شناخت کافی دارند و معمولا راحت و بی دردسر برای چندین دوره انتخاب می شوند.
🔸️اینها یا تمکن دارند و نیازی به مال اندوزی و چپاول و دلالی ندارند یا بخاطر تعهد و سلامت نفس، حرص مال دنیا را ندارند.
🔸️این نمایندگان دوره نمایندگی را نه فرصتی برای جیب پر کردن بلکه غنیمتی برای خدمت به حوزه انتخابیه می دانند.
🔸️اینها معمولا نگاه ملی ندارند به این علت که آن چنان فکر راهبردی ندارند یا اولویت خود را خدمت به حوزه انتخابیه می دانند، از این رو، عمده وقت آنها صرف ارتباط گیری و تعامل با سازمان برنامه و بودجه و وزارتخانه ها برای تخصیص بودجه و اخذ اعتبارات و اختصاص امکانات و سفر مقامات کشوری به حوزه انتخابیه می شود. به همین دلیل، و به واسطه خدماتی که برای کمک به توسعه منطقه خود می کنند، بسیار محبوب می شوند.
🔸️این نمایندگان، از آن جهت که اولویت اصلی شان توسعه حوزه انتخابیه خود است، تمرکز و وقت اصلی خود را در آن سطح صرف می کنند لذا در بررسی طرح ها و لوایح آن چنان وقت نمی گذارند.
🔸️اینها از آن جهت که برای توسعه منطقه خود تلاش می کنند، مثبت است، اما از جهت اینکه مشارکت در روند قانوگذاری در مجلس تضعیف می شود آسیب جدی است.
🔸️هرچه بر تعداد چنین نمایندگانی در مجلس افزوده شود، وظایف اصلی مجلس و نمایندگان (قانونگذاری و نظارت بر دولت) بر زمین می ماند و مجلس تضعیف خواهد شد و پیامدهای منفی آن در بلندمدت بر کل حوزه های انتخابیه کشور اثر خواهد گذاشت.
🔸️ممکن است گفته شود همین که کل نمایندگان برای حوزه های انتخابیه خود فعالیت کنند، به مرور زمان موجب توسعه کل کشور خواهد شد. اما تجربه نشان داده تضاد منافع حوزه های انتخابیه همجوار، منجر به درگیری و کشمش شده و پروژه ها ناقص و ابتر می ماند.
4️⃣ نمایندگان ملی
🔸️این نمایندگان معمولا سابقه چندین دوره نمایندگی یا رزومه اجرایی قوی دارند یا در حوزه خاصی تخصص کافی و بالایی دارند.
🔸️اینها نگاه ملی دارند و معمولا آدم های خوش فکر با نگاه راهبردی و کلان هستند.
🔸️این نمایندگان کاملا در خدمت مجلس بوده و مشغول انجام وظایف نمایندگی هستند.
🔸️اینها عمدتا روسای کمیسیون ها یا فراکسیون های مختلف مجلس بوده و از نمایندگان با نفوذ و جریان ساز هستند.
🔸️این نمایندگان به دلیل اینکه عمده وقت و انرژی خود را صرف قانونگذاری و موضوعات کلان و ملی می کنند، اغلب به انتظارات و مطالبات محلی و منطقه ای نمی توانند رسیدگی جدی داَشته باشند.
🔸️از این رو، بعد از یکی دو دوره نمایندگی، در انتخابات شکست می خورند، چون مردم درست یا نادرست انتظار دارند نماینده فرشته نجات آنها باشد و تمام کاستی ها و مشکلات را از او مطالبه می کنند.
🟢 به نظر می رسد اگر نمایندگان به وظایف اصلی نمایندگی (قانون گذاری و نظارت بر دولت) بپردازند، مجلس قدرتمند و بااعتبار بالا شکل خواهد گرفت که خیر آن به عموم کشور و مردم خواهد رسید. این امر مستلزم آنست که مردم نیز بدانند مطالبات خود را از کدام مسئول باید پیگیری کنند.
@fanoos_azarbaijab
1_8476177255.pdf
5.86M
کتاب دنیای سوفی
نوشته یوستن گاآردر
@barsakht
دنیای سوفی (به نروژی: Sofies verden)، یک رمان فلسفی اثر یوستین گردر و داستانی است که تاریخ فلسفه را به زبان ساده برای نوجوانان تشریح میکند.
یوستین گردر در 1952 در نروژ به دنیا آمد. سالها در برگن فلسفه تدریس کرد و پیوسته در فکر متن فلسفی سادهای بود که به درد شاگردان جوانش بخورد و چون متن مناسبی نیافت، خود نشست و دنیای سوفی را در سال 1991 نوشت.
خلاصه ی کتاب از این قرار است:
@barsakht
داستان از آنجا شروع می شود که، دنیای سوفی با دریافت نامه ای عجیب و جذاب زیر و رو می شود.نامه ای که پر از محتوا و مفهوم بود اما تنها در دو کلمه «تو کیستی» خلاصه میشود!
بله درست است متن تمام نامه همین دو کلمه بود و همین کافی بودتا ذهن سوفی را به اندازه چند برابر سؤالهایی که داشت مشغول خود کند.
اما داستان این نامه ها به همین راحتی تمام نشد چرا که مدتی بعد سوفی نامه های طولانی تر از قبلی دریافت کرد با این مضمون که: جهان چگونه به وجود آمد!
معمای این نامه های مرموز سرانجام با لو رفتن نام ارسال کننده نامه حل شد.
آلبرتو کناکس شخصی است که این نامه ها را برای سوفی ارسال می کرد و قصدش از این کار تدریس فلسفه به سوفی 15 ساله بود!
در ادامه داستان، نامه ها کم کم از حالت چند کلمه ای خارج شده و سوفی را برای پیدا کردن جواب مناسب دو سؤالی که از او پرسیده شده کمک می کند.
در این بین مخاطب کم کم با نظریه های فیلسوفان مختلف دنیا آشنا می شود.چرا که هدف نویسنده بیان ساده فلسفه در قالب داستانی است که برای مخاطب قابل فهم باشد...
و ادامه داستان...
@barsakht
37.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بخش دوم گفتگوی با
" دکتر محمدی حسنلویی"
در برنامه فانوس آذربایجان....
@fanoos_azarbaijan
✓نماینده مجلس باید به گروه های نخبگانی و حلقه های میانی اهمیت بیشتری دهد!
✓مهمترین مسئله استان آذربایجان غربی عدم توجه به شایسته سالاری است.
✓ باید مثلث مهمی با سه ضلع مردم، حلقه های میانی و حاکمیت تشکیل شود.
✓ برای رسیدن به توسعه باید الزامات آن را هم قبول کنیم.
✓ابر پروژه توسعه در نقده، فهم راستین از توسعه در نقده است.
@fanoos_azarbaijan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تیزر گفتگو با
«جناب آقای بهرام قوی بنیه»
رییس سابق صدا و سیمای مرکز مهاباد و نامزد مجلس دوازدهم شورای اسلامی از حوزه نقده و اشنویه...
به زودی...
با ما همراه باشید...
@fanoos_azarbaijan
هدایت شده از برساخت
یادداشت ۴۰۰ کلمهای شماره ۲
۱۴۰۲/۱/۱۸
پروسهای به نام توسعه: آلور یا آلگور
حرف اصلی ما در یادداشت اول این بود که توسعه امری درونی است و در ذات نگاه ما به بحث توسعه با عینک قومی، نوعی تضاد و پارادوکس نهفته است!
@barsakht
اما آیا میتوان برای این روند یک مثال نقض تاریخی یافت؟
پاسخ مثبت است.
ایرانیان از زمانههای تاریخی متفاوت برای تشریح برخی ساختارها و مناسبات اجتماعی خود دست به ابداع مفاهیم متنوعی زدهاند. یکی از این مفاهیم «واره» بوده است. نوعی سیستم و تعاونی سنتی کهن که زنان هر روستا با مبادله کالاهای اضافه بر نیاز خود مانند شیر حیوانات، علاوه بر تامین نیازهای اقتصادی متفاوت، روابط اجتماعی بین خانوادههای روستا را نیز تحکیم میبخشیدند. متاسفانه با گذشت زمان، با بزرگ شدن شهرها و ساختارهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، به مرور عملکرد سیستمهای سنتی نیز قابلیت دوام و استحکامبخشی خود را از دست داد و شئونات مدرنیته، بدترین ضربه را بر اینگونه ساحتها وارد کرد.
در استان آذربایجانغربی و شهرستان نقده نیز مفاهیمی از این سنخ بودهاند که روابط بین اقوام کرد و ترک را از نظر معنایی سازماندهی میکردند. مفهوم « آل ور» نیز یکی از همان مفاهیم است. البته برخیها معتقدند که ریشه این مفهوم به «آلگور» بر میگردد که نشانگر تبادلات اقتصادی مردمان و اقوام مختلف ساکن در منطقه بوده است. امروزه غایت ما بازسازی این مفهوم اقتصادی در ساحت سیاسی است. مبنای مبادلات اقتصادی در بین اقوام شهرستان نقده از نظر تاریخی بر اساس اعتماد متقابل بوده و تا امروز نیز همین قاعده در بازارهای محلی شهرستان پا برجاست. مبادلات فرهنگی و اجتماعی نیز همین روال را داشتهاند.
تقریبا از مجلس پنجم به بعد بدلیل تلاش نخبگان سیاسی مقطعی برای پیروزی در انتخابات، ساحت سیاسی این روابط به شدت اتمیزه و قومیت زده شد. از آن سال تا کنون سنتی در جامعه کوچک ما مبنی بر «جبههگیری نامتعارف قومی منفعت طلبانه» بنا نهاده شد که حاصل آن تعمیق شکاف بین قومی در غایت خود بوده است. این روند موجب شده که در هر انتخابات مجلس، ما یک قدم از توسعه به عقبتر رانده شویم. روندی که بروز و ظهور آن فصلی و هر چهارسال یکبار است اما حواشی و تبعات آن تا مدتهای مدیدی بر افکار عمومی و بازار و اقتصاد ما تاثیر منفی میگذارد.
جمعبندی: غایت نظر ما این است که میشود در عین حفظ ساختارهای قومی و احترام به فرهنگها و ارزشهای یکدیگر و با دوری از افراط و تفریط، روندی را برای توسعه و پیشرفت منطقه طراحی کرد که کاملا بومی، فرهنگی، سودآور و فراقومی باشد. در آینده از سازو کارهای طراحی این روند صحبت خواهم کرد.
نکته: نظر به محدودیت برخی پیامرسانها مانند اینستاگرام و رعایت حوصله خوانندگان، سعی میکنم که از این پس یادداشتها را تقریبا در 400 کلمه خلاصه کنم.
@barsakht