eitaa logo
فانوس بام ایران
838 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
8هزار ویدیو
984 فایل
🌺 دلها که آرزوی امام رضا کنند گویا زیارت علی مرتضی کنند آنجا طلای گنبد گلدسته کیمیاست درکیمیای آن مس قلبت طلا کنند🌺
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | شهیدی که در آخرین سفر خود می‌دانست قرار است به شهادت برسد 🍃🌹🍃 🔸مادر شهید صادق حاجيانی نقل می‌کند: " شهید از بی عدالتی‌ها، ناامنی، اعتیاد جوانان و نوجوانان و سایر مشكلات و مسائل اجتماعی رنج می‌برد و تا این كه یك روز گفت: مادر جان، من فكر کرده‌ام و می‌خواهم به نیروی انتظامی بپیوندم و دوشادوش دیگر همرزمان خود با ناامنی‌ها و مفسدان، قاچاقچیان مواد مخدر و سایر مفاسد اجتماعی مبارز نمایم." 🔹این مادر شهید در ادامه می‌گوید: " هنگامی كه صادق در بندر ماهشهر خدمت می‌کرد، هر زمان كه به مرخصی می‌آمد، هنگام رفتن یك خداحافظی ساده می‌کرد، اما یادم نمی‌رود ۲۰ روز قبل از شهادتش به مرخصی آمد، وقتی قصد رفتن داشت، نزد من آمد گویی به او الهام شده بود، مرتب تكرار می‌کرد كه مادر حلالم كن، چون به دریا می‌روم و احتمال زیاد شهید می‌شوم. و این آخرین سفر من است، مرا ببخشید و حلالم كنید. همان طور شد و به آرزویش رسید و به درجه رفیع شهادت نائل آمد." | 🆔 @fanoosebameiran 🆔 sapp.ir/fanoosebameiran 🆔https://rubika.ir/fanoosebameiran
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | سرباز وظیفه ارتش شهید عبدالحسین دعوی 🍃🌹🍃 🔻سرباز وظیفه ارتش شهید عبدالحسین دعوی چهارم خرداد ۱۳۴۱، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش قاسم، لبنیات فروش بود و مادرش، معصومه نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. بیست و نهم آذر ۱۳۶۲، در پیرانشهر توسط گروههای ضدانقلاب شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است. ✅ بخش‌هایی از این شهید عزیز 🔸شما پدر و مادرم اين را بدانيد كه من با ديده باز و عاشقانه به هل من ناصر ينصرنى حسين زمان خود، اين اسطوره مقاومت لبيك گفتم و عاشقانه و خالصانه به سوى خالق خود شتافتم، اميدوارم انقلاب ما به رهبرى امام خميني كبير و به پيروزى كامل خود برسد و خون شهيدان آبيارى كننده نهال آزادى و استقلال و جمهورى اسلامى باشد. 🔺اين را من از شما مي خواهم كه پشتيبان و امام باشيد تا به خون شهيدانمان آسيبى نرسد. | 🆔 @fanoosebameiran 🆔 sapp.ir/fanoosebameiran 🆔https://rubika.ir/fanoosebameiran
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | شهیدی که با لب تشنه از دنیا رفت 🍃🌹🍃 🔻مادر شهید مهدی بیات می‌گوید: " پسرم به زاهدان رفت که یکساله برگردد اما دو سالی در آنجا بود. سال دوم وقتی ایام عید و تعطیلات رسید و همه به خانه‌هایشان برمی‌گشتند، تصمیم گرفت به جای یکی از دوستانش که زن و بچه داشت، بماند. به ما تلفنی گفت: من جای دوستم می‌مانم تا او بتواند به زن و بچه‌اش سر بزند و پیش آن‌ها باشد. روزی که کارش تمام شده بود و قرار بود به تهران بازگردد، یک عملیاتی پیش آمد. در عملیاتی که پیش از عزیمتش به تهران پیش آمد و در آن حضور داشت، به شهادت رسید." 🔹این مادر شهید به برخی از خصوصیات اخلاقی شهید اشاره کرد و بیان می‌کند: " مهدی با مرام و معرفت و مؤدب بود. با لب تشنه از دنیا رفت. مهدی همیشه وقتی از دانشگاه به خانه برمی‌گشت یک شاخه گل در دستش داشت که برای من گرفته بود. وقتی می‌رسید اول دست من را می‌بوسید و بعد یک جای خاص در خانه برای شاخه گلش داشت که آن را آنجا می‌گذاشت و می‌گفت بضاعت یک دانشجو در حد همین شاخه گل است. ۱۰ سال از شهادتش می‌گذرد ولی من هنوز هم جای گل او در خانه را با یک گل مصنوعی نشان کرده و یادش را زنده می‌کنم." 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | 🆔 @fanoosebameiran 🆔 sapp.ir/fanoosebameiran 🆔https://rubika.ir/fanoosebameiran
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | شهیدی که خواب شهادت خود را دیده بود 🍃🌹🍃 🔻شهید عرفان بیات یک دهه هشتادی که قبل از آخرین مأموریتش خواب شهادتش را دیده و این موضوع را با مادرش هم در میان گذاشته بود. مادر هم برایش دعای شهادت می‌کرد، اما هرگز نمی‌دانست افتخار مادر شهید شدن به این زودی‌ها نصیبش شود. 🔸عرفان بیات اهل ورزش بود، در کشتی چند مدال گرفت و تکواندوکار بود. زمان ، در مسجد کمک‌های مردمی و مؤمنانه را جمع می‌کرد و آن را به دست افراد نیازمند می‌رساند. 🔺وی در کار‌های خیر پیشقدم بود و حتی حقوقش را که می‌گرفت، بخش عمده‌ای از آن را به کسانی که نیاز داشتند، می‌بخشید. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | 🆔 @fanoosebameiran 🆔 sapp.ir/fanoosebameiran 🆔https://rubika.ir/fanoosebameiran
🇮🇷﷽🇵🇸 📝 | شهيدی كه كمک به نيازمندان سرلوحه كارهایش بود 🍃🌹🍃 🔻خواهر شهید حسن ملکی درباره برادرش می‌گوید: " یک خانمی در یکی از مجتمع‌ها زندگی می‌کرد که شوهرش فوت کرده بود، نیازمند بود و کمک از کسی نمی‌گرفت. به برادرم گفتم. گفت: خواهرم قبض‌های گاز و برق و آب و تلفن را وقتی می‌گذارند در پارکینگ برای من بیاور، نمی‌خواست کسی بفهمد. خیلی کار خیر را دوست داشت می‌گفت برای رضای خدا این‌ کارها را انجام می‌دهم. 🔺شهید حسن ملکی شغل دیگه‌ای نداشت رابطه‌اش با نیروهای زیر دستش و دوستاش خیلی خوب و خوش رفتار بود. با بچه‌های کوچک، پیرمرد و جوان با همه اخلافش خوب بود و همیشه خنده رو بود. یکبار نشد اخم روی صورتش باشد و یا با کسی تند برخورد کند. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | 🆔 @fanoosebameiran 🆔 sapp.ir/fanoosebameiran 🆔https://rubika.ir/fanoosebameiran
🇮🇷﷽🇵🇸 📝 | بخشی از صحبت‌های مادر شهید رضا فرزانه 🍃🌹🍃 🔸فاطمه قمری مادر شهيد صحبت‌هايش از حاج رضا را اين طور شروع می‌كند: " آقا رضا از پارتی‌بازی خوشش نمی‌آمد. بعد از جنگ كه برادرش می‌خواست سربازی برود، هيچ اقدامی‌ نكرد و برادرش سرباز ارتش شد و دو سال در دهلران خدمت كرد. من خيلی ناراحت شدم. گفتم چرا هوای برادرت را نداشتی. می‌آورديش پيش خودت خدمت كند. او هم گفت نخواستم از موقعيتم سوءاستفاده كنم. تو راضی هستی آن دنيا گير بيفتم. راضی هستی آتش جهنم به من برسد؟" 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | 🆔 @fanoosebameiran 🆔 sapp.ir/fanoosebameiran 🆔https://rubika.ir/fanoosebameiran
🇮🇷﷽🇵🇸 📝 | ملاقات با خدا با دهان روزه 🍃🌹🍃 🔹شهید شوری در سومین سال خدمت وی زیر پرچم مقدس جمهوری اسلامی پس از جانفشانی‌های متعدد در ماموریت‌ها، ساعاتی بعد از اذان در حالی که هنوز روزه‌دار بود در ماموریت درگیری با اشرار پس از تعقیب و ورود به ساختمان در منطقه سراج شیراز در اثر اصابت گلوله به درجه‌ی رفیع شهادت رسید. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | 🆔 @fanoosebameiran 🆔 sapp.ir/fanoosebameiran 🆔https://rubika.ir/fanoosebameiran